اجتماعیاخلاقی - تربیتیعرفانمعارف قرآنیمقالات

گام هاي شيطاني

samamosدر آيات قرآني از گام هاي شيطاني به عنوان خطوات الشيطان سخن به ميان آمده است (بقره، آيات 168و 208؛ انعام، آيه 142؛ و نور، آيه 21) چرا كه شيطان گام به گام انسان را به سوي فحشاء و منكرات مي برد و بدان فرمان مي دهد و اجازه تزكيه و خودسازي را به انسان نمي دهد.(نور، آيه 21) از اين رو از انسان ها خواسته شده است كه خود را تحت ولايت الهي ببرند؛ چون تنها فضل و رحمت الهي است كه انسان را از گام هاي شيطاني حفظ مي كند و موجب تزكيه و خودسازي مي شود.(همان)

ابليس خاستگاه شيطنت است؛ از اين رو در آيات قرآني واژه شيطان به عنوان يك لقب براي ابليس به كار رفته و از او به عنوان دشمن آشكار تعبير شده است. با اين همه، شيطنت اختصاص به او ندارد، لذا در آيات قرآني از شياطين انساني و جني هم سخن به ميان آمده است. (ناس، آيه 6؛ انعام، آيه 112)

گام هاي شيطاني شدن انسان

چنان كه گفته شد، ريشه و خاستگاه شيطنت را مي بايست در ابليس جست. اما او كه سوگند خورده تا انسان ها را گمراه كند (حجر، آيه 39؛ ص، آيه 82) با آن كه سلطنتي بر انسان و حتي جنيان ديگر ندارد و فقط توانايي وسوسه را دارد (ابراهيم، آيه 22) از ميان جنيان و انسان ها كساني را به شيطنت مي كشد و گروه شياطين را شكل مي بخشد.(اعراف، آيه 27)

انسان كه خليفه الهي بر زمين است در مسير راست تا جايي مي رسد كه متاله و رباني شده و مظهر ربوبيت الهي مي شود. (آل عمران، آيه 79) اما همين انسان از اين ظرفيت هم برخوردار است كه شيطان شود. (ناس، آيه 6)

ابليس براي اينكه گروه و حزب شياطين را از ميان انسان ها و جنيان شكل دهد، به سبب عدم سلطه، ناچار است تا از اشتباهات و خطاهاي انساني و جنيان بهره گيرد تا آنان رابه حزب و جرگه خود درآورد و شيطاني كند.

از آن جايي كه انسان داراي نفس است؛ اين ظرفيت را براي دو مسير متناقض برخوردار است؛ چون در حالت اعتدال نفس، انتخاب با خود انسان است كه يكي از دو مسير هدايت و گمراهي را برگزيند.(بلد، آيات 10 و 11؛ انسان، آيه 3)

ابليس از اين ظرفيت براي رسيدن به اهداف خويش استفاده مي كند. پس هنگامي كه انسان در سر دو راهي قرار مي گيرد، گام نخست را برمي دارد و از دور، القائاتي را انجام مي دهد؛ چرا كه نمي تواند به انسان نزديك شود. پس همانند كسي كه اميدي به اصابت تيري از ميان هزاران تير دارد، در چله وسوسه ها، تسويل مي كند و امري را براي انسان مي آرايد و انسان، آن زشت را زيبا مي يابد (يوسف، آيه 18 و 83؛ طه، آيه 96) و در اثر تزيين ابليس و آرايه هاي او آن را انتخاب مي كند و انجام مي دهد. (انعام، آيه 43)

اين القائات كه از راه دور پرتاب مي شود، شايد بسياري از آنها به هدف نخورد و انسان آن را نپذيرد؛ چرا كه فطرت انساني از آن كراهت دارد و پرهيز مي كند و از القائات و الهامات الهي سود مي برد. اما ابليس هرگز تا دم مرگ از فريب انسان و گمراهي او نوميد نمي شود؛ پس همواره تا دم مرگ هر انساني، اين القائات و تيرهاي بي هدف خود را ادامه مي دهد تا به هر حال يك تيري به هدف بخورد.

وقتي يك تيري به هدف خورد، گام دوم آغاز مي شود. در اين زمان شيطان به او نزديك مي شود و گناهش را كوچك مي شمارد و او را از سرزنش هاي نفس سرزنشگر (لوامه) دور مي سازد. پس اولين تماس ميان شيطان با انسان صورت مي گيردكه خداوند از آن به مس شيطان ياد مي كند.(اعراف، آيه 201)

شكل گيري شيطان پرستان

در اين حالت انسان هاي باتقوا با ياد خداوند و ذكر الله اجازه نمي دهند تا شيطان به اين تماس هاي خود ادامه دهد؛ چرا كه ذكر الهي چشمان ايشان را بصيرت مي بخشد و حقيقت عمل زشت خود را مي بينند. (بقره، آيه 282؛ انفال، آيه 29؛ طلاق، آيه 3)

اما اگر تقوا نداشته باشند، به ابليس اجازه مي دهند تا وارد خانه دل شود و در آنجا آشيانه اي براي خود دست و پا كند. پس در مقام وسوسه مي نشيند و در گوش جان انسان در درون به وسوسه هاي خود ادامه مي دهد. (ناس، آيه 5)

اين كار را ابليس ادامه مي دهد تا جايي كه ديگر انسان ذكر و ياد خداوند را فراموش كند و شيطان در جان و دل آدمي جايي براي خود براي هميشه باز مي كند و قرين او مي شود. (نساء، آيه 38؛ زخرف، آيات 36 و 38) اينجا قرين الهي يعني فرشته را بيرون مي كند و شيطان خود جايگزين او مي شود.(ق، آيه23)

شيطان از اين پس براين انسان سلطه مي يابد و انسان، ولايت شيطان را مي پذيرد و شيطان ولي و حاكم او مي شود. (اعراف، آيات 27 و 30)

در اينجا شيطان به اولياء خود وحي مي فرستد (انعام، آيه 121) تا به عنوان سربازان او وارد عمل شوند و مردمان را گمراه سازند. (همان)

در اين زمان چنان شخصيت انسان تغيير كرده است كه زشتي ها براي او زيبا و زيبايي ها براي او زشت جلوه مي كند و حقايق از پنجره دل بر او وارد نمي شود و دلش مهر شده است و از اين پس فسادهاي خود را اصلاحات مي شمارد و بدكاري ها را خوبي مي داند. (بقره، آيات 8 و 12) بلكه هدايت را در خود مي داند و ديگران را به اين هدايت دعوت مي كند؛ (اعراف، آيه 30) و رشد را در راه و روش خود مي داند و به جنگ گفتمان الهي مي رود؛ چنانكه فرعون اين گونه شد. (غافر، آيه 29)

اينجاست كه چنين انسانهايي حزب شيطاني را به وجود مي آورند و به عنوان شيطان پرستان به عبادت شيطان مي پردازند و ديگران را به آن دعوت مي كنند. (مريم، آيه 44)

اين حزب شيطاني (مجادله، آيه 19) چنان از خداوند دور مي شوند كه ديگر نفس سرزنشگر، الهامات تقوايي الهي، قرين هاي آسماني از فرشتگان، وحي پيامبران و هرگونه هدايت ديگري در ايشان تاثير نمي كند و ديگر به طوركامل خدا را فراموش كرده و تنها به شيطان مي انديشند و او را خدا و معبود خود قرار مي دهند (مريم، آيه 44) پس خود شيطان شده و از انسانيت به طور كامل جدا مي شوند و تنها شكل انساني دارند در حالي كه ماهيت و هويت و شخصيت آنان شيطاني است. (انعام، آيه 112؛ ناس، آيه 6)

اينها گام هاي ابليس است تا انسان را شيطاني كند و به هدف خويش برسد كه گمراهي انسان بود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا