اجتماعیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنیمقالات

مسئوليت سنگين مومنان و دولت اسلامي

samamos-comاز نظر قرآن، اسلام تنها دين مقبول الهي است كه همه پيامبران از آدم (ع) تا خاتم (ص) مأموريت داشتند تا آن را با توجه به مقتضيات زمان و مكان در قالب روش ها، منهاج، شرايع و سنت هاي خاص بيان كنند تا راهنماي بازگشت انسان به سوي حقيقت خودش يعني فعليت بخشي به تمامي اسماي الهي از طريق عبوديت تعريف شده از سوي عقل و وحي باشد اين بدان معناست كه مخاطب اسلام همه بشريت است و اين لطف و عنايت الهي است كه از سر رحمت، شامل بندگان هبوط شده اش، گشته تا بتوانند درمسير عبوديت، تخلق به اسماي الهي يافته و ربوبيت الهي را در قالب خلافت الهي مظهريت نمايند.

براين اساس، مخاطب پيام هاي قرآني همانند مخاطب عقلانيت انساني، همه بشريت در همه زمانها و مكانها خواهد بود و هيچ كسي از اين دايره بيرون نيست مگر آن كه فاقد عقل و گرفتار جنون باشد؛ از اين رو حتي سفيه كه خرد خويش را دسيسه كرده و بي خردي پيشه گرفته، مخاطب پيام است.

البته بايد ميان مخاطب پيام بودن و بهره مندي از پيام، تفاوت قائل شد؛ چرا كه تنها شماري از اين مخاطبان به اين پيام گوش داده و شماري اندك بدان باور و اندك تر از ايشان بدان عمل مي كنند و آن را سبك زندگي خود قرارمي دهند.

براين اساس مي توان سطوح مخاطبان پيام را براساس معيار دوم يعني بهره مندي، متفاوت دانست، هرچند كه همه، مخاطب پيام هستند.

خردورزان، بهره مندان از پيام اسلام

به سخن ديگر، مخاطب پيام هاي قرآن و اسلام، همه انسان ها هستند كه از اين ميان تنها خردورزان و خردمندان از آن بهره مند مي شوند؛ چرا كه هر دارنده عقل و خردي را خردمند نمي دانيم، بلكه خردمند كسي است كه از خرد خويش بهره-گيرد و خردورزي كرده و آن را به كار گيرد نه آن كه دربسته آن را دراختيار گرفته و بي استفاده آن را با خود حمل كند كه دراين صورت همان چارپاياني هستند كه در قرآن از آنان به «يحملون اسفارا» تعبير شده است.

خداوند در قرآن بيان مي كند كه تنها كساني به پذيرش ابتدايي هدايت قرآني گرايش مي يابند كه از عقل خويش بهره گرفته و از تقواي عقلاني سود برده باشند. اين تقواي عقلاني در رفتارهايي چون پاي بندي به عقود و پيمان ها، ترك زشتي ها و ناپسندي هاي عقلاني چون ستم و همچنين گرايش به خوبي ها و پسنديده هاي عقلاني چون عدالت و دادگري و ديگر اصول و فضايل اخلاقي خودنمايي مي كند. اين ها نشانه هاي خردورزي است كه موجب مي شود انسان به تقواي الهي و هدايت وحياني و شرعي گرايش يابد و بدان پاي بند باشد.

لزوم همراهي عقل و دل

البته هستند كساني بسياري كه خردورزي مي كنند، ولي دلشان با خردشان همراه و همگام نيست؛ چرا كه زماني ايمان و باور و اعتقاد تحقق مي يابد كه شخص بتواند عقل و دل را با هم همراه سازد وخرد و احساس را گردآورد. از اين رو خداوند به كساني اشاره مي كند كه به خرد قطعي و يقين برهاني رسيده اند ولي دلشان با آن همراه نيست و از دل انكار برمي آيد: و جحدوا بها و استيقنتها انفسهم (نمل، آيه 14)

هر يك از مومناني كه عقل و دلشان همراه شد و به اسلام گراييدند زماني مي توانند خود را درانجام مسئوليت، سربلند بدانند كه دستگير ديگران شده و پيام اسلام را به گوش آنان برسانند (سوره عصر) بنابراين، هر يك از مومنان مي بايست ماموريت خويش را به گونه اي تعريف كنند كه همه، اين پيام را بشنوند هر چند كه ايمان نياورند.

از جمله اين افراد كساني هستند كه اهل باشگاه منكرات هستند و جز به رذيلت اخلاقي و عقلاني گرايش ندارند و هم جنس گرا و مانند آن مي باشند. پس شخص ماموريت دارد تا مانند حضرت لوط(ع) اين پيام الهي را به گوش اهل فسق و فجور برساند؛ هر چند كه به سبب همان بي خردي و سفاهت، هرگز ايمان نخواهند آورد و چنان كه گفته شد شرط پذيرش آن است كه شخص نخست به احكام عقل مستقل عمل كند كه اينان اين كار را نمي كنند. اين گونه است كه خداوند مي فرمايد هيچ يك از اهل فسق و فجور قوم لوط ايمان نياوردند جز خانواده اي مومن كه همان خانواده آن حضرت(ع) بودند. اما اين كه ايمان نمي آورند رافع مسئوليت و ماموريت نيست؛ چنان كه خداوند به صراحت به پيامبرش مي فرمايد تو وظيفه ات ابلاغ پيام است و اين خداست كه موجبات ايمان آوري را فراهم مي آورد. پس شخص نبايد خود را خسته كند يا دلسرد شود كه چرا ايمان نمي آورند و يا اين ها قابليت ايمان را ندارند؛ چرا كه هدف، اتمام حجت و پيام رساني است.

در سطح ديگر، بايد براي مشركان و كافران نجس نيز برنامه ريزي داشت، آنان را با بودجه خودشان يا حتي بيت المال آورد و با تهيه مسكن و امنيت، پيام را به گوششان رساند و سپس آنان را به مامن امن خودشان رسانيد. (توبه، آيه 6)

مسئوليت سنگين مومن و دولت اسلامي

در سطح ديگر مي بايست كساني را كه بر توحيد هستند گرد آورد و پيام را به ايشان رسانيد و با آنان همراه شد تا اهداف توحيد تحقق يابد. (آل عمران، آيه 64) در مرحله ديگر و سطح نازل تر، بايد به مسلمانان توجه داشت و اسلام ناب را به گوششان رسانيد و آنان را از اسلام به ايمان كشانيد. (حجرات، آيه 14)

همچنين در مبارزه با ستم و اجراي عدالت بايد جهاني فكر و عمل كرد. از اين رو قرآن خواهان كمك دولت و امت اسلامي به همه مستضعفاني است كه تحت ظلم و ستم قرار گرفته اند؛ چه اين مستضعفان ستمديده از كافران باشند يا اهل كتاب يا مومنان. لذا خداوند در آيه 75 سوره نساء از مومنان مي خواهد تا براي عدالت جهاني و رهايي ستمديدگان، بي توجه به دين و آيين و مذهب به جهاد برخيزند و به ياري كساني كه حق ايشان گرفته شده و از خانه و كاشانه خويش بيرون رانده شده اند، بشتابند.

بنابراين، مسئوليت مومن در برابر همگان از جمله ستمديدگان سنگين است بي آن كه تفاوتي در اين باره گذاشته شود. از اين رو حضرت اميرمومنان(ع) همان گونه كه از كشيده شدن خلخال زن يهودي اندوهگين شده و دق كردن را سزاوار اهل ايمان مي داند، درباره غير اهل كتاب و توحيد نيز اين گونه عمل مي كند و از شنيدن ستم به ستمديده اي به عدالت شمشيري برمي خيزد و حق را مي ستاند و به ستمديده باز مي گرداند.

از اين آيات و آيات بسيار ديگر مي توان به سطوح مخاطبان دولت اسلامي و امت اسلام و همچنين مسئوليت و وظيفه همگاني در قبال مظلومان و ستمديدگان جهان پي برد. آموزه هاي قرآني مسئوليت انسان را فراتر از اين درباره همه موجودات تعريف كرده است و انسان مي بايست از هرگونه ستمي كه به هر موجودي مي شود جلوگيري كند و اجازه ندهد تا به هيچ جانوري ستم شود. دفاع از ستمديدگان وظيفه همگاني و مسئوليت ايماني هر مسلمان و دولت اسلامي است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا