اخلاقی - تربیتیعرفانمعارف قرآنی

فيض سحر

در آموزه هاي اسلامي براي برخي از زمان ها و مكان ها، اقتدار و ظرفيتي قايل شده است كه مي تواند بيانگر تفاوت هاي مهم در تاثير و تاثر انسان از آن باشد .هرچند كه به نظر مي رسد ميان لحظات و ساعات زماني و دمي با دمي ديگر تفاوتي وجود نداشته باشد؛ ولي اگر به خوبي دقت شود همانند تفاوت هايي كه در مكان ها وجود دارد، مي توان تفاوت هايي محسوس و آشكار براي زمان هاي مختلف از يك ساعت و يا يك روز و يا ماه و سال يافت.

فضايي كه ما را در برگرفته است، هرچند كه به ظاهر همانند است و آسمان هركجاي زمين يكرنگ است ولي اگر به دقت توجه شود، مي توان تفاوت هايي را يافت كه بسيار تاثيرگذار است همين تفاوت درصد آلاينده ها و گرد و غبارها و يا دودهاي ناشي از مصارف بي حد و اندازه انسان از منابع هيدروليكي به خوبي فضاي مثلاتهران را با مناطق شمالي ايران به طور محسوسي متفاوت كرده است.

چنين تفاوت معناداري ميان لحظات و زمان هاي مختلف يك شبانه روز و يا هفته و ماه وجود دارد كه در برخي از آموزه هاي اسلامي بسيار بر آن تاكيد شده است از جمله تفاوتهايي ميان ماه هاي حرام و يا ميان ماه رمضان با ديگر ماههاي سال در آيات و روايات بيان شده است.

نويسنده در اين نوشتار بر آن است تا با بهره گيري از تحليل قرآني، نقش سحر به ويژه در ماههاي رمضان را در تاثيرگذاري بر روحيات آدمي بيان دارد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

¤¤¤

اقتدار اسحار

زمان و مكان از آفريده هاي الهي هستند. از ديرباز مردم ميان زمان هاي مختلف و نيز اماكن گوناگون، تفاوتهاي معناداري را يافته اند. آنان براين باور بودند كه دربرخي از لحظات شبانه روز، نوعي قدرت وجود دارد كه مي توانند از آن بهره گيرند. همچنين تفاوت هايي را ميان يك سرزمين با سرزمين ديگر ديده و دريافته بودند كه هر زميني علاوه بر آن كه از ديگري متفاوت است داراي اقتدار و قدرت متفاوتي نيز مي باشد. از اين رو از ديرباز درهمه تمدن ها از اقتدار زمين و مكان سخن به ميان آمده و معابد ديني را در آن مكان ها مي ساختند.

برخي براين باورند كه انسان در هنگام نشستن درجايي مي نشيند كه احساس مطبوعي به وي دست مي دهد. اقتداري كه مكان به شخص مي بخشد عامل اصلي احساس مطبوع مي باشد.

درهمه تمدن ها و فرهنگ هاي غني و كهن، سخن از اقتدار و ارزش برخي از زمان ها نسبت به زمان هاي ديگر به ميان آمده است. از جمله آن كه هنگام طلوع و غروب خورشيد براي بسياري از اقوام زماني مهم بوده است.لذا مناسك و آيين هاي ديني خويش را در آن زمان به جا مي آورند.

در فرهنگ اسلامي و شرايع مختلف آن، سحرگاهان داراي ارزش و اعتبار خاصي است. بر اين اساس آيين ها و مناسك خاصي براي آن در نظر گرفته شده است. سحر، زمان قبل از بامدادان و صبح را گويند. اين زماني است كه هنوز آغازين پرتوهاي خورشيد بر زمين نتابيده است. زماني كه پرتوهاي نخست خورشيد بر زمين مي تابد از آن زمان به فجر تعبير مي شود. فاصله ميان طلوع فجر و طلوع خورشيد و برآمدن آن از زمين، كه از آن به بين الطلوعين ياد مي شود، داراي ارزش و اعتبار خاص ديگري است. با اين همه لحظات سحرگاهان از ارزش و اعتبار بسياري برخوردار مي باشد.

سوگند و قسم خداوند به سحر در آياتي چند، خود بيانگر ارزش و اهميتي است كه خداوند براي سحرگاهان و اقتدار زماني آن قايل شده است. خداوند در آياتي چون 33 سوره مدثر و 17 سوره تكوير و 4 سوره فجر به سحرگاهان سوگند ياد مي كند تا به اين شيوه ارزش و اهميت سحرگاهان و اقتدار آن را براي مومنان و مخاطبان خويش آشكار كند.

از ويژگي هاي اقتدار زماني آن است كه بهره مندي از آن عمومي تر است و انسان ها بي هيچ مشكل و سختي مي توانند از اقتدار آن سود برند؛ زيرا برخلاف اقتدار مكاني كه لازم است تا شخص خود را در جايي قرار دهد كه گاه دور از دسترس مي باشد چنان كه حضور در مسجدالحرام و يا بيت المقدس اين گونه مي باشد؛ ولي بهره گيري از اقتدار زماني به سادگي امكان پذير است و تنها شخص مي بايست باحضور زمان از آن بهره مند شود. شايد بتوان گفت كه يكي از مصاديق دم غنيمت شمردن همين باشد كه انسان از اقتدارهاي زماني چون ماه رمضان و سحرگاهان و بيداري بين الطلوعين بهره مند شود.

ماه رمضان به سبب ويژگي خاصي كه دارد، خود يكي از زمان هايي است كه به عنوان ماه خدا و يا ماه ضيافت الله از آن ياد مي شود و اقتدار آن موجب مي شود تا ماه روزه شود و مردم در آن زمان، مامور به انجام اعمال و آيين هايي شوند كه تقواي الهي را در ايشان سبب مي شود.

هرگاه انسان بتواند ميان اقتدار سحرگاهان و ماه رمضان جمع نمايد، بهتر مي تواند از فرصت به دست آمده بهره برد. اگر به اين اقتدارهاي زماني، اقتدار مكاني مانند حضور در مسجدالحرام و يا ديگر اماكن و عتبات عاليات افزوده شود، بهره مندي انسان بيش از پيش خواهد بود.

هرچند براي همگان اين امكان وجود ندارد كه در اماكن اقتداري چون مسجدالحرام و يا عتبات عاليات حضور يابند ولي مي توانند باحضور در مساجد و ديگر مكان هاي مقدس، از فضاي معنوي و اقتداري بيش تري سود برند.

استغفار در سحر

خداوند در آياتي چند به ارزش و اهميت زماني چون سحرگاهان توجه مي دهد و از مومنان مي خواهد تا از اين زمان خاص و تاثيرگذار بهره برند. كساني كه مي خواهند مسير الي الله را بپيمايند و از فرصت ها و تمامي ظرفيت انساني خويش براي دست يابي به مقام عبوديت ربوبي سود برند، مي بايست از اين اقتدار سحرگاهي استفاده كنند.

آيات 15 تا 17 سوره آل عمران به نقش تاثيرگذار و قابل توجه، سحرگاهان براي دست يابي انسان به مقامات والاو عالي تاكيد دارد و به صراحت بيان مي كند كه اهل تقوا براي دست يابي به تمام ظرفيت انساني خويش از اين موقعيت ويژه سود مي برند. از اين رو استغفار در سحرگاهان را، از صفات متقين برمي شمارد كه در مسير تعالي به مقامات خاص دست يافته اند.

در حقيقت متقين كساني هستند كه ظرفيت هاي هرچيزي را مي شناسند و به درستي از آن بهره مي گيرند تا اين گونه گام هاي بلندتري به سوي كمال مطلق و لقاي الهي بردارند و در مقام عبوديت ربوبي بنشينند.

خداوند در آيات 15 و 18 سوره ذاريات بهره مندي از سحرگاهان و به جا آوردن استغفار را به عنوان ويژگي دايمي متقين و اهل آن مي شمارد و با آوردن فعل مضارع بر استمرار و دوام اين رفتار و اعمال از سوي آنان تاكيد مي كند.

اين كه ازنظر خداوند استغفار در سحرگاهان، مورد ستايش قرار مي گيرد، از آن روست كه استغفار كنندگان در اين زمان خاص در مسير كمالي گام برمي دارند و تلاش مي كنند تا فلسفه آفرينش را به خوبي به نمايش گذارند؛ زيرا آنان زمينه هاي تعالي را يافته و به درستي از آن برنامه ها و اسباب و وسايل بهره مي گيرند. افزون بر اين كه آنان با اين عمل خويش خود را مصداق واقعي اهل سپاس و شكر قرار مي دهند؛ زيرا شكر واقعي در بهره مندي از تمامي ظرفيت هاي خود و اسباب و وسايل موجود مي باشد و كساني كه از ظرفيت زماني سحرگاهان و استغفار در آن سود مي برند در حقيقت شكرگزاران واقعي مي باشند.

خداوند با تاكيد بر اين كه بهترين اعمال و نيك ترين آن ها، استغفار در سحرگاهان و بهره گيري از اقتدار زماني آن مي باشد، مردم را به سوي آن ترغيب مي كند تا اين گونه ارزش زماني سحرگاهان را بشناسند و از آن سود برند.

به سخن ديگر بهره مندي از اقتدار زماني و ظرفيت هاي خاص آن مي تواند به عنوان يك شيوه و سيره رفتاري درآيد تا انسان به كمك آن در مسير تعالي و كمال گام بردارد. از اين رو در آيات 15 تا 18 سوره ذاريات از استغفار در سحرگاهان، به عنوان شيوه محسنان تقواپيشه ياد شده است.

ناگفته نماند كه مقام احسان يكي از مهم ترين مقامات انساني در آموزه هاي قرآني و سير و سلوك اسلامي است. بنابراين كساني كه از اين مقام برخوردارند و يا در تلاشند تا تمامي كماليات اين مقام را بدست آورند، مي بايست از ظرفيت زماني سحرگاهان و استغفار در آن بهره برند. اگر دست يابي به بهشت را يكي از اهداف انساني و آموزه هاي و حياني بدانيم، نمي توان از ظرفيت سحرگاهان و استغفار در آن چشم پوشيد. هر كسي در سحرگاهان است كه مي تواند زمينه هايي براي كمال يابي خود فراهم آورد؛ زيرا بهشت نتيجه طبيعي عمل انساني در دنياست و كسي كه وعده بهشت در دنيا به وي داده مي شود در حقيقت مژده كمال يافتن در دنيا را دريافت كرده است.

به سخن ديگر، اگر به كسي گفته شود كه شما بهشتي هستيد، به اين معناست كه وي همه كمالات مطللوب را احصا كرده و بهشت ظهور و بروز اخروي، همين كمال يابي وي مي باشد. بنابراين اگر در آيات 15 و 17 سوره آل عمران و يا 15 و 18 سوره ذاريات استغفار در سحرگاهان را موجب دستيابي به بهشت مي داند؛ اين بدان معناست كه چنين شخصي با بهره مندي از آن توانسته است به مقامات و كمالات مطلوب دست يافته و در دنيا چنين ظرفيتي را براي خود فراهم آورد.

آيه 17 سوره آل عمران هم چنين از ظرفيت ويژه سحر براي دست يابي انسان به موقعيت هاي برتر سخن مي گويد، در اين آيه به اين معنا مورد توجه قرار گرفته است كه انسان مي تواند بسياري از خطاها و اشتباهات خويش را بپوشاند. از اين رو سحر، زماني مناسب براي استغفار و طلب آمرزش، در پيشگاه خداوند معرفي مي شود تا اين گونه انسان به سوي پاكي و طهارت گام بردارد؛ زيرا سحرگاهان فرصتي است كه انسان مي تواند دوباره در آن متولد شود و روزش را با طهارت و پاكي دوران كودكي آغاز كند، گويي كه هرگز گناهي مرتكب نشده است. دست كم سحرگاهان و استغفار در آن اين فرصت را به شخص مي بخشد تا از آثار و پيامدهاي طبيعي گناه در دنيا در امان باشد و مورد خشم و غضب الهي قرار نگيرد.

اينكه حضرت يعقوب (ع) به فرزندانش وعده مي دهد تا در سحرگاهان روز جمعه در مكان عبادت براي ايشان استغفار كند و براي آن است تا از بهترين زمان و مكان بهره گيرد و گناهانشان را بپوشاند و از آثار آن در امانشان نگه دارد. (يوسف آيه 98)

به هر حال، استغفار در سحرگاهان چنان كه آيات 16 و 17 سوره آل عمران بيان مي كند يكي از موجبات اصلي مصونيت يابي انسان از عذاب الهي مي باشد كه مومنان مي بايست از اين ظرفيت به خوبي بهره گيرند.

اين كه خداوند دستور مي دهد تا خاندان لوط در سحرگاهان از منزل خويش خارج شوند، خود بيان گر اين معناست كه اين، زماني براي رهايي و نجات مي باشد؛ زيرا عذاب الهي پس از طلوع آفتاب و در هنگام صبح بر سر قوم لوط آمد و آنان را نيست و نابود كرد. (هود، آيه 81 و حجر آيه 65 و قمر آيه 34) بنابراين، سحرگاهان را مي بايست زمان رهايي و نجات انسان از عذاب هاي الهي دانست و اميد داشت كه در اين زمان عذابي نازل نخواهد شد. اين بدان معنا خواهد بود كه برخي از زمان ها، از سوي خداوند مورد توجه ويژه است تا مردم از آن به بهترين شكل سود برند.

البته آيات 16 و 17 سوره آل عمران و نيز آيات 15 و 18 سوره ذاريات اين معنا را تاكيد مي كنند كه دست يابي به مقامات عالي انسان و بهره مندي از تمام ظرفيت اقتدار سحرگاهان، زماني است كه به شكل استمرار و دايمي باشد. لذا خداوند در اين آيات، دوام سحرخيزي را، از شيوه هاي تقواپيشگان بر مي شمارد كه مسيرشان را تا تعالي و كمال مطلق باز نگه مي دارد.

سحرخيزي در روايات

نكته جالب در آيات 15 و 18 سوره ذاريات آن است كه متقين را كساني معرفي مي كند كه از همه ظرفيت هاي مادي و دنيوي براي كمال يابي سود مي برند. از اين رو از گل و گياه و بوستان و گلستان و چشمه سارها و نهرهاي روان همان اندازه سود مي برند كه از استغفار در سحرگاهان بهره مند مي شوند. اين گونه نيست كه بوستان و گلستان، ايشان را از معنويت و كمال يابي دور سازد بلكه خود آن ها عواملي براي تشويق و ترغيب و نيز اسباب تحصيل كمالات مي شوند. اين بدان معناست كه هيچ چيز مادي و دنيوي عامل بازدارنده به شمار نمي آيد و آن چه براي توده هاي مردم به عنوان عوامل زينت و فريب دهنده به شمار مي آيد، براي ايشان به عنوان عوامل تعالي و اسباب كمالي مطرح مي باشد. (آل عمران، آيات 14 و 15 و 17)

ارشاد ديلمي روايت كرده كه خداوند به حضرت داود خطاب كرد: «يا داود عليك بالاستغفار في دلج الليل بالاسحار» اي داود بر تو باد به استغفار در تاريكي شب هنگام سحر.

و در كافي شريف روايت شده كه حضرت رسول(ص) فرمود: «خير وقت دعوتم الله فيه الاسحار و تلاالايه في قول يعقوب سوف استغفر لكم و قال اخرهم الي السحر» بهترين وقت استغفار سحرگاهان است، در آن وقت خدا را بخوانيد. سپس حضرت آيه اي را تلاوت فرمود كه مربوط به حضرت يعقوب است آنگاه كه به فرزندانش وعده داد كه براي آنان استغفار كند، پيامبر فرمود كه حضرت يعقوب اين استغفار را تاخير انداخت تا وقت سحر.

از امام باقر(ع) روايت شده كه رسول خدا فرمود: منادي ندا كند در وقت سحر: آيا در اين هنگام كسي هست كه خدا را بخواند تا او را اجابت كنم. آيا استغفاركننده اي هست كه او را بيامرزم آيا خواهان حاجتي هست كه حاجتش را برآورم.

در روايت آمده كه از رسول خدا(ص) پرسيدند: كيف الاستغفار؟ فرمود: بگوئيد: «اللهم اغفر لنا و ارحمنا و تب علينا انك انت التواب الرحيم» خدايا ما را بيامرز و در پناه رحمت گسترده ات قرار ده، زيرا تو بسيار مهربان و ثواب و بخشاينده اي.

به هر حال از اين روايات چنين بر مي آيد كه بهترين وقت براي استغفار و طلب آمرزش از خدا، سحر است زيرا در آن هنگام مردم در خواب راحت به سر مي برند و در آسايش تمام در بستر خواب آرميده اند و چه خوش باشد كه بنده صالحي از خواب راحت برخيزد و با استغفار، دست دعا و نيايش را به سوي حضرت ذوالجلال بلند كند و خدا را با تمام وجود بخواند تا آنكه خدايش او را بيامرزد و دعايش را اجابت كند و چه لذتي بالاتر از نيايش در سحرگاهان.

در روايات، اعمال خاصي براي سحرگاهان وارد شده است كه مي تواند براي بهره مندي بيش تر از اين ظرفيت و اقتدار زماني مفيد باشد.

از جمله اين اعمال آن است كه از امام صادق(ع) وارد شده است. آن حضرت فرمود: وقتي كسي از شما از خواب برمي خيزد، بگويد: سبحان رب النبيين، و اله المرسلين، و رب المستضعفين و الحمدلله الذي يحيي الموتي، و هو علي كل شيء قدير؛ منزه است پروردگار پيمبران و معبود رسولان و پروردگار ناتوان شمردگان. ستايش خدايي راست كه زنده كند مردگان را و او بر هر چيز تواناست. هنگامي كه اين جمله ها را بگويد، خداوند مي فرمايد: بنده من راست گفت و شكر مرا به جاي آورده است. (كافي، جلد2، صفحه538، حديث.11)

يكي از ياران خاص امام صادق(ع) مي گويد: هنگامي كه امام در پايان شب برمي خاست (به ياد قيامت و رستاخيز مي افتاد) و صدايش را بلند مي كرد- به گونه اي كه اهل خانه بشنوند- و مي گفت: اللهم اعني علي هول المطلع، و وسع علي ضيق المضجع، وارزقني خير ما قبل الموت، و ارزقني خير ما بعد الموت؛ خدايا كمكم كن بر هراس روز قيامت و فراخ گردان بر من تنگي آرامگاهم را و روزيم كن خوبي پيش از مرگ و خوبي پس از مرگ را (فقيه، جلد1، صفحه480، حديث.1389)

بركات نماز شب

رواياتي كه از معصومان(ع) در فضيلت نماز شب آمده بسيار زياد و پراهميت است؛ از جمله روايت شده است كه: نماز شب مايه شرافت مومن است، و سلامتي جسم را درپي دارد، كفاره گناهان روز است، وحشت قبر را از بين مي برد، چهره را نوراني مي كند، و سبب فراواني روزي مي گردد، (مستدرك الوسائل، جلد6، صفحه327-335، باب.33) و اين كه: مال و پسران زينت زندگي دنيايند؛ ولي هشت ركعت نماز آخر شب و نماز (شفع و) وتر، زينت آخرت انسانند و گاهي خداوند هر دو زينت را براي گروهي جمع مي كند. (همان مدرك، صفحه330، حديث.10)

از امام صادق(ع) نقل شده است كه پيامبر اكرم(ص) در سفارش هاي خويش به علي(ع) فرمود: اي علي! من تو را به چند كار سفارش مي كنم، آنها را به خاطر بسپار. سپس فرمود: خدايا، علي را در اين راه كمك كن! آنگاه حضرت خصلت هايي را برشمرد تا آن جا كه فرمود: نماز شب را اهميت بده، نماز شب را اهميت بده، نماز شب را اهميت بده. (بحارالانوار، جلد74، صفحه70، حديث8.)

يكي از ياران رسول خدا به نام «انس» نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: دو ركعت نماز در دل شب، براي من بسي محبوبتر است از دنيا و آنچه در آن است. (همان مدرك، جلد 84، صفحه 148، حديث .23)

در روايتي ديگر از امام زين العابدين(ع) پرسيدند چرا آنان كه در دل شب به تهجد مي پردازند از خوش سيماترين (و نوراني ترين) مردم مي باشند؟

فرمود: زيرا با خداي خويش خلوت كرده اند، پس خداوند نيز از نور خويش به آنها بخشيده است. (همان مدرك، صفحه 159، حديث 48).

و در روايتي از علي(ع) در جواب كسي كه علت بي توفيقي خود نسبت به نماز شب را پرسيده بود، آمده است: «قيدتك ذنوبك؛ گناهانت تو را به بند كشيده است.» (كافي، جلد3، صفحه 450، حديث .34)

كوتاه سخن اين كه: نافله شب كيمياي سعادت و اكسير اعظم است و بسياري از كساني كه به مقامات عاليه رسيده اند، در پرتو نماز شب و مناجات سحر بوده است و در اهميت و فضيلت آن همين بس كه قرآن مجيد خطاب به پيامبر اسلام(ص) مي فرمايد: «و من الليل فتهجد به نافله لك عسي ان يبعثك ربك مقاما محمودا؛ پاسي از شب را از خواب برخيز و قرآن (و نماز) بخوان. اين يك وظيفه اضافي (واجب) بر توست تا پروردگارت تو را به مقامي در خور ستايش برساند.» (اسراء، آيه .79)

اين تعبير نشان مي دهد كه پيامبر اكرم(ص) نيز مقامات عاليه خود را از پرتو نماز شب و قرآن و مناجات سحر كسب مي كرد.

هر گنج سعادت كه خدا داد به حافظ

از يمن دعاي شب و ورد سحري بود!

«قطب راوندي» از اميرمومنان(ع) رويات كرده است كه فرمود: چشم نداشته باش به سه چيز با انجام سه چيز: به بيداري شب با پرخوري؛ به نورانيت چهره با خوابيدن در تمامي شب، و به امان از دنيا، با رفاقت و همراهي فاسقان. (مستدرك الوسائل، جلد 6، صفحه 340، حديث3)

همچنين «قطب راوندي» روايت كرده است كه عيسي(ع) بعد از مرگ مادرش، وي را صدا زد و گفت: اي مادر با من سخن بگو! آيا دوست داري به دنيا برگردي؟ مادرش پاسخ داد: آري، به اين اميد كه در دل شب هاي سرد براي خدا نماز بگزارم و در روزهاي گرم روزه بگيرم! پسرم اين راه (راه آخرت) بيمناك است! (همان مدرك، صفحه 338، حديث .31)

اين نكته نيز حائزاهميت است كه بعضي از مومنين، از نماز شب به خاطر آداب مفصل آن پرهيز دارند، درحالي كه نماز شب را به طور ساده و بدون شاخ و برگ نيز مي توان در زمان كوتاهي انجام داد. آنچه مهم است برخاستن و سحرگاهان به در خانه خدا رفتن و برخورداري از فيض سحر است و چنان كه اشاره شد نفس برخاستن در سحرگاه، موضوعيت دارد و بيدار بودن براي خدا در اين موقعيت زماني، تاثير شگرف وضعي خود را بر روح و جان شخص مي گذارد حتي اگر عبادات تفصيلي انجام ندهد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا