اعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنی

اطاعت؛ زمينه ساز زندگي جاودان

يكي از تكاليف و مسئوليت هاي بشري تقرب جويي به خداوند از راه عبوديت و اطاعت است. هر كسي بر اساس تلاش و كوشش خويش مي تواند به خداوند نزديك شود: انك كادح الي ربك كدحا فملاقيه، هر كسي در نهايت به حكم دايره «انالله و انااليه راجعون» به سوي خداوند بازمي گردد و به ملاقات و ديدار خداوند در صورت جمالي و جلالي اش مي شتابد.

ديدار الهي در دو صورت جمالي و جلالي اش نيز خود داراي مراتبي است؛ به اين معنا كه شخص در مسير شدن مي تواند سير نزولي را در پيش گيرد و صورت جلالي را ديدار كند و يا در سير صعودي حركت كرده و به ملاقات صورت جمال پروردگار بشتابد. با اين همه از آن جايي كه صورت هاي جلالي و جمالي، مراتب دارد، شخص ممكن است به يكي از مراتب دست يابد و يا به كمال آن برسد؛ زيرا صورت هاي جلالي يا جمالي مي تواند شامل مقام افعال و يا صفات و يا ذات باشد.

تنها كساني به مقام كمال مي رسند كه به ديدار ذات بشتابند، لذا در مسير شدن سخن از صبغه الله تا متاله و تا فناي ذات مطرح شده است. برخي تنها رنگ و بويي خدايي مي گيرند و برخي ديگر متاله مي شوند و برخي ديگر در ذات، فاني مي گردند.

البته در مراتب سير سقوط، به سبب دوري از افعال و صفات جمالي، سخن از قرب نمي شود و از مراتب سقوط به دوري از خداوند تعبير مي شود؛ زيرا آن چه مطلوب و مناسب است حركت در مسير كمال جمال است و كساني كه در مسير جلال قرار مي گيرند در حقيقت با قهاريت و جباريت خداوند رو به رو مي شوند كه نتيجه ظهوري كه دوزخ با مراتب متعدد آن است.

اطاعت، راه تقرب

اطاعت به معناي انقياد و پذيرش فرمان هاي الهي و عمل به آن با ميل و رغبت باطني و واقعي است؛ زيرا ايمان، اين گونه خود را ظهور و بروز مي دهد و انسان و يا هر موجود ديگري با اطاعت الهي مي تواند صدق و صداقت ايمان خويش را آشكار سازد و بيان كند.

هر كسي كه در مسير اطاعت از فرمان هاي الهي باشد، در حقيقت بندگي خويش را بروز و ظهور داده است. از اين رو عبد و بنده به كسي اطلاق مي گردد كه همه چيز خويش را از آن مالك بداند و هيچ ملكيت و اراده اي براي خود قابل نشود و هر آن چه مالك و ارباب فرمان داد به ميل و رغبت و با گرايش دروني به جا آورد.

انسان با اطاعت محض يعني اطاعت ظاهري با ميل و گرايش باطني است كه مي تواند به مقام عبوديت دست يابد و خود را در مراتب كمالي به جمال ذات برساند و در جنت ذات، فاني شود و ماوي گزيند. (فجر آيه 27 تا 30)

اطاعت بنده از خدا، زمينه ساز اطاعت خدا از بنده

اگر بنده به مقام اطاعت محض برسد، مي تواند اميد داشته باشد كه خداوند از او اطاعت نمايد. در اين مسير مي بايست در مقام عبد محض درآيد و صفت عبد بر او صادق آيد. در حديث قدسي آمده است: «ما تقرب الي عبد بشيء احب الي مما افترضت عليه و انه ليتقرب الي بالنافله حتي احبه فاذا احببته كنت سمعه الذي يسمع به وبصره الذي يبصر به ولسانه الذي ينطق به ويده التي يبطش بها»؛ هيچ بنده اي با چيزي محبوبتر از واجبات به من نزديك نمي شود. بنده همواره با كارهاي مستحب به من نزديك مي شود تا آنجا كه دوستش مي دارم و چون محبوب من شد گوش او مي شوم كه با آن مي شنود و چشم او مي شوم كه با آن مي بيند و زبان او مي شوم كه با آن سخن مي گويد و دست او مي شوم كه با آن اعمال قدرت مي كند. (اصول كافي؛ كليني؛ ج2؛ ص352 و بحارالانوار؛ مجلسي؛ ج72؛ ص155)

اين مرتبه قرب نوافل است كه قرب به صفات و اسماي حسناي الهي است و عبد در اين زمان در مقام توحيد افعالي است. اين گونه است كه هر فعلي را صادر از او مي شمارد و به نوعي در مقام توكل مي باشد.

در آيات قرآني مانند آيه 17 سوره انفال و برخي از روايات، سخن از فناي ذاتي است كه از آن به مقام قرب فرايض تعبير مي شود. قرب فرايض همان مقام فناي عبد در ذات الهي است كه نتيجه آن توحيد ذاتي و شهود ذات است. بنده در اين مقام در مقام تفويض است و همه چيز را به خدا واگذار مي كند.

در حديث قدسي، خداوند رسيدن به اين مقامات را با انجام اطاعت محض مي داند و مي فرمايد «من اطاعتي اطعته» «هر كس از من اطاعت كند، من هم از او اطاعت مي كنم» اين بدان معنا است كه اگر بنده اي خود را مطيع خداوند قرار دهد و در اين مقام باشد خداوند كاري مي كند كه همه هستي، مطيع و فرمانبردار او باشند و از او اطاعت كنند. در حقيقت جمله «اطعته» كنايه از اين است كه «اطعت له كل شي؛ همه چيز را مطيع او مي سازم.»

اين معنا در حديث قدسي ديگري چنين بيان شده است: «انا غني لاافتقر، اطعني في ما امرتك، اجعلك غنياً لاتفتقر يابن آدم انا حي لااموت اطعني فيما امرتك اجعك حياً لاتموت يابن آدم انا اقول للشيء كن فيكون اطعني فيما امرتك اجعلك تقول للشي كن فيكون»: «اي فرزند آدم! من بي نيازي هستم كه هرگز فقير نمي گردم، از دستورهاي من اطاعت كن تا تو را نيز چنان بي نياز گردانم كه هرگز فقير نشوي. اي پسر آدم! من زنده فناناپذير هستم، از فرمان هايم پيروي كن تا تو را زنده فناناپذير گردانم. اي فرزند آدم! مرا اطاعت كن تا تو را چنان نمايم كه (به عنايت من) هر آنچه را اراده كني همان شود». (بحار الانوار؛ ج90؛ ص 376 و مستدرك الوسائل؛ ج11؛ ص258)

آشفتگي دلها، حجاب بزرگ

اطاعت از خداوند اگر در هر مرتبه اي باشد آثار خودش را به جا مي گذارد. از اين رو شخص اگر در نمازهايش اهل اطاعت باشد و مرج و حواس پرت نباشد دل وي آرامش مي يابد و از حواس پرتي در زندگي رهايي مي يابد. مرج دل، در اطاعت است كه آدمي را از بسياري از امور دور مي كند. در حديث آمده است: لولاتكثير في كلامكم و تمريج في قلوبكم لرايتم ما اري و لسمعتم ما اسمع؛ اگر گفتار بسيار و دل هاي آشفته شما نبود به يقين هر آن چه را مي بينم مي ديديد و هر آن چه را مي شنوم مي شنيديد. (الميزان؛ ج5 ص270 و المعجم الكبير؛ طبراني؛ ج8؛ ص217)

همين اطاعت از خداوند است كه وقتي طهارت نفس ايجاد كند، بسياري از مسايل علمي را حل كرده بلكه مي تواند آن را از مقام نور ببيند و دريابد؛ چنان كه حتي وضو گرفتن و طهارت ظاهري، اين اثر را در برخي از مراتب علم و حل مشكلات دارد. بوعلي سينا و ملاصدرا براي حل مشكلات علمي خويش نماز هم مي خواندند.

هر كس كه زندگي جاويدان پاك و طيب مي خواهد، مي بايست از راه اطاعت رود و ايمان و عمل صالح را در پيش گيرد: من عمل صالحا من ذكر او انثي و هو مومن فلنحيينه حيوه طيبه و لنجزينهم اجرهم باحسن ما كانوا يعملون؛ (نحل: 97) هر كسي از مرد و زن در حالي كه مومن باشد و عمل صالحي انجام دهد، زندگي پاك و طيب به او مي بخشيم و در مقام پاداش نيز بيش از آن چه كردند به آنها پاداش مي دهيم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا