اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنی

جهاد تبیین، جداسازی حق از باطل

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر قرآن، تبیین حقیقت رسالت پیامبری است که بر هر مسلمان و مومنی نیز تکلیف است؛ زیرا بدون تبیین گری نمی توان حقیقت را به دیگران تذکر داد و باطل را هویدا و رسوا ساخت. از همین روست که در آیات قرآنی به صراحت از تکلیف الهی تبیین گری سخن به میان آمده و از آن به عنوان «جهاد کبیر علمی» مبتنی بر آموزه های وحیانی قرآن یاد شده است.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، اهمیت و ارزش جهاد تبیین را تبیین کرده و نقش آن را در تحقق رسالات انبیاء و پیامبران بیان دارد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

فرقان، فرق گذاری میان حق و باطل

یکی از نام های قرآن، فرقان است؛ خدا در قرآن می فرماید: تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا ؛ بزرگ و خجسته است كسى كه بر بنده خود فرقان =كتاب جداسازنده حق از باطل را نازل فرمود تا براى جهانيان هشداردهنده‏ اى باشد.(فرقان، آیه ۱) و نیز می فرماید: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ؛ ماه رمضان همان ماه است كه در آن قرآن فرو فرستاده شده است، كتابى  كه مردم را راهبر و متضمن دلايل آشكار هدايت و ميزان تشخيص حق از باطل است.(بقره، آیه 185) و نیز می فرماید: مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ؛ پيش از آن براى رهنمود مردم فرو فرستاد و فرقان = جداكننده حق از باطل را نازل كرد.(آل عمران، آیه 4)

این نام گذاری به آن دلیل است که قرآن متضمن آیاتی است که حق وباطل را از هم جدا می کند؛ چنان که همین قرآن شیوه و روش جداسازی حق و باطل را نیز به مومنان و مسلمانان می آموزد به طوری که مسلمانان می توانند با نگاهی حتی به مصادیق عینی و ملموس و نیز تاریخی نه تنها شیوه و روش جداسازی حق و باطل را بیاموزند، بلکه مصادیق عینی از حق و باطل را بشناسند و بتوانند به آسانی و سادگی قضاوت و داوری در این ساحت داشته باشند.

این جداسازی و فرقان موجب می شود تا مومنان و مسلمان در دام متشابهات و فتنه ها نمانند، بلکه با شناخت دقیق و عبور از دام فتنه و متشابهات به محکمات بیاویزند و با عروه الوثقی حق به سوی کمالات صعود کنند و رفعت یابند. از همین روست که مومنان به سادگی نه تنها نسبت به مفهوم حق و باطل شناخت می یابند، بلکه مصادیق عینی آن را درک می کنند؛ زیرا قرآن تنها کتاب علمی نیست، بلکه کتابی «بصیرت» بخش و بصیرت آفرین است؛ چرا که قرآن موجب تزکیه و پاکی همراه با نمو و رشد انسان می شود و تعلمیات آن به گونه ای است که موجب بصیرت آفرینی می شود. پس کسی که تحت چنین تعلیماتی قرار گیرد از بصیرتی سود می برد که او را توانا به جداسازی و فرقان حق و باطل می کند. این توانایی از طریق وحی و الهامات به یاری انسان می شتابد.

از نظر قرآن، برخی از زمان های تاریخی چون زمان جنگ بدر و احد و مانند آنها زمان جداسازی حق و باطل است؛ زیرا دو جبهه به طور آشکار در برابر هم قرار می گیرند.(انفال، آیه 41) این امر در آخرت دایمی است؛ زیرا اصولا آخرت چیزی جز فرقان نیست؛ چرا که هر یک در فصل خویش قرار می گیرند و جبهه حق و باطل به طور کامل جدا می شود.

اما در دنیا شرایط هماره این گونه نیست؛ زیرا در عصر فتنه هماره امور چنان آمیخته به هم است که بسیاری قدرت تشخیص را ندارند، حتی اگر میزان و ملاک های تشخیص را دارا باشند؛ زیرا در تحقق فرقان تنها دانستن ودانایی مهم نیست، زیرا دانایی هر چند که مهم و لازم است، ولی کافی نیست، بلکه می بایست افزون بر دانایی شخص دارایی و توانایی جداسازی را داشته باشد که این جز به کسب تقوای الهی و بصیرت یابی به ولایت الهی نیست؛ خدا می فرماید: إنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ ؛ در حقيقت كسانى كه از خدا تقوا و پروا دارند چون وسوسه‏ اى از جانب شيطان بديشان رسد خدا را به ياد آورند و بناگاه بصیر و بينا شوند.(اعراف، آیه ۲۰۱)

اصولا آموزه های وحیانی قرآن، به سبب نزول دایمی از سوی خدا به قلب مومنان و  هم چنین به عنوان بصائر الهی ، چنان بصیرتی به آنان می دهد که هرگز در دام فتنه نمی افتند و به سادگی تحت ولایت الهی از آن عبور می کنند و در صورت وجود مشکلی به نصرت الهی و رحمت خاص از آن بیرون می آیند.(اعراف، آیه 203)

چنان که گفته شد، این تقوای الهی است که به مومنان چنان قدرت تشخیص و توانایی عبور می دهد تا جایی که هیچ مکر و حیله ای نسبت به آنان کارساز نخواهد بود، بلکه آنان با ثبات قدمی که خدا به آنان عنایت می کند از آن به سلامت در می گذرند؛ چنان که خدا در جایی دیگر به صراحت می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا… وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ؛ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد اگر از خدا تقوا و پروا داريد براى شما نيروى تشخيص حق از باطل قرار مى‏ دهد… هنگامى كه كافران در باره تو نيرنگ می کردند تا تو را به بند كشند يا بكشند يا از مكه اخراج كنند و نيرنگ مى‏ زدند و خدا مکر و تدبير می کرد و خدا بهترين تدبيركنندگان است.(انفال، آیات 29 و 30)

البته باید توجه داشت که از نظر قرآن ، همه کتاب های آسمانی از ویژگی«فرقان» برخوردار هستند؛ زیرا این کتب برای بیان اصول و معیار جداسازی حق و باطل و بیان و بینونت میان امور به هم آمیختگی و نیز ارایه مصادیق عینی از حق وباطل از سوی خدا نازل شده است.(آل عمران، آیات 3 و4؛ انبیاء، آیه 48) پس از نظر قرآن همه کتب آسمانی از این ویژگی «فرقان» بودن برخوردار هستند؛ به دلیل آن که همه آنها مايه تشخيص حق از باطل هستند.( مجمع البيان، ج 7 – 8 ، ص 81 ؛ جامع البيان، ج 7، ص 254؛  الكشاف، زمخشری، ج 1، ص 336)

جهاد تبیین، جهاد کبیر علمی

از نظر قرآن، جهاد تبیین وظیفه و تکلیف الهی پیامبر(ص) است؛ زیرا خدا «بیان» را به پیامبر(ص) داده که موجب «بینونت» و جداسازی است. این جداسازی در حرف و کلمه وجمله و نیز محتوا و اسم گذاری و مانند آنها بروز می کند تا به شکلی رسا و  شیوا حق بیان شود و مفاهیم به دیگران منتقل یابد.

از نظر قرآن، خود کتاب آسمانی قرآن، از ویژگی «بیان» برخوردار است؛ از همین روست که از آن به عنوان «تبیان» یاد شده و خدا می فرماید: وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ؛ و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل كرديم.(نحل، آیه ۸۹)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، تبیین گری پیامبر (ص) موجب می شود تا اختلاف از میان برود وحقیقت بر مردم آشکار و هویدا شود: مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ؛ و ما اين كتاب را بر تو نازل نكرديم، مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف كرده‏ اند براى آنان تبیین و توضيح دهى و آن براى مردمى كه ايمان مى ‏آورند رهنمود و رحمتى است.(نحل، آیه ۶۴)

هم چنین قرآن  به عنوان تبیان هر چیزی می تواند مایه تفکر شود تا انسان حق را از باطل بازشناسد و در زندگی در مسیر درست قرار گیرد؛ زیرا خود قرآن همان بینات جداساز است: بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛ زيرا آنان را با بینات و دلايل آشكار و نوشته ‏ها فرستاديم؛ و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است تبیین کرده و توضيح دهى و اميد كه آنان بينديشند.(نحل، آیه ۴۴)

از نظر قرآن وظیفه تبیین گری مختص پیامبر(ص) نیست، بلکه به عنوان یک جهاد کبیر علمی وظیفه همگانی است؛ البته این مسئولیت برای عالمان پیش از جاهلان خواهد بود؛ یعنی بر عالمان است تا جاهلان را نسبت به حقایق آگاه سازند و با جهاد تبیین آنان را در مسیر حق قرار دهند؛ زیرا جاهل نمی داند و نمی تواند حق و باطل را از هم جدا کند؛ از همین روست که در امت های پیشین این تبیین گری به عنوان یک مسئولیت و تکلیف الهی بر گردن اهل کتاب که توانایی درک و فهم آن را داشتند، گذاشته شده بود و خدا از عالمان اهل کتاب خواسته بود تا به عنوان یک میثاق و عهد الهی بدان عمل کرده و پای بند آن باشند، هر چند که عالمان اهل کتاب بر خلاف آن عمل کرده و برای کسب منافع دنیوی از تبیین گری و جهاد تبیین سرباز زدند تا در میان متشابهات بتوانند سود مادی خویش را برگیرند:  وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ ؛ و ياد كن هنگامى را كه خداوند از كسانى كه به آنان كتاب داده شده پيمان گرفت كه حتما بايد آن را به وضوح براى مردم بيان نماييد و كتمانش مكنيد. پس آن میثاق و عهد را پشت‏ سر خود انداختند و در برابر آن بهايى ناچيز به دست آوردند و چه بد معامله‏ اى كردند.(آل عمران، آیه ۱۸۷)

پس اگر امروز نیز عالمان اسلامی به عهد و میثاق الهی خویش عمل نکنند، بد معامله ای کرده اند؛ زیرا خشم و غضب الهی را به جان خریده اند.

از نظر قرآن، گام نخست در هر مبارزه و مقابله ای با دشمن ، جهاد تبیین بر اساس اصول و قواعد و روش و مبانی و مفاهیم قرآنی است. از همین روست که خدا به پیامبر(ص) در راستای تکلیف الهی جهاد تبیین می فرماید: فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا ؛ پس از كافران اطاعت مكن و با الهام گرفتن از قرآن با آنان به جهادى بزرگ بپرداز.(فرقان، آیه ۵۲)

پس از نظر قرآن، اگر جهاد نظامی و مانند آنها جهاد صغیر و اصغر است؛ جهاد علمی بر اساس آموزه های قرآنی و روش و اصول آن، جهاد کبیر است؛ زیرا بدون تبیین حق وباطل اصولا جهادهای دیگر تاثیر انسان ساز نداشته و نمی تواند اهداف الهی را برآورده سازد؛ زیرا هدف الهی نابودی بشر نیست، بلکه هدف الهی رحمت بر خلق(هود، آیه 119) ونجات ایشان از سقوط در دوزخی است که چیزی جز فقدان صفات کمالی در نفس نیست؛ زیرا آن چه دوزخی از آن رنج می برد، آتشی است که از فقدان صفات کمالی در او ایجاد می شود؛ چنان که بهشتی از نور صفات الهی در آسایش و آرامش است.

جهاد کبیر علمی که قالب تبیین گری و بصیرت افزایی انجام می شود، برمدار و محور محکمات و بصائر خواهد بود که هیچ گونه اما و اگر و شک و شبهه و ریب و تردیدی در آن راه ندارد. بی گمان چنین محکماتی همان طوری که زا آیه 52 سوره فرقان و آیه 7 سوره آل عمران به دست می آید، در خود آیات الهی قرآن وجود دارد؛ از همین روست که خدا قرآن را فرقان نامیده است؛ زیرا حاوی محکماتی است که می تواند مفهومی و مصداقی انسان را یاری رساند تا حق را از باطل جدا سازد.(بقره، آیه 185) از همین روست که امام صادق(عليه السلام) درذیل آیه 185 سوره بقره، واژه فرقان را به آيات محكم قرآن تفسير كرده اند.(البرهان، ج 1، ص 310، ح 4)

به هرحال، جهاد تبیین که جهاد علمی – فرهنگی بر مدار و محور آموزه های وحیانی قرآن است، می تواند موجب شود تا در شرایط فتنه و وجود متشابهات و ایجاد شبهه یا تشکیک در امور، مردمان بتوانند راه خویش را به درستی بیابند و از فتنه دور شوند.

از نظر قرآن جهاد تبیین می بایست در همه ساحات و عرصه ها به کار گرفته شود تا مثلا به سبب وجود متشابهات یا فتنه گری یا مانند آنها کسی از مسیر حق دور نگردد. از همین روست که «تبین» وحقیقت یابی پس از شنیدن مطالب و اخبار به ویژه از رسانه های فاسق و معاند در دستور کار قرار داده شده و خدا به صراحت فرموده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد اگر فاسقى برايتان خبرى آورد نيك وارسى و تبین كنيد مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و بعد از آنچه كرده‏ ايد پشيمان شويد.(حجرات ، آیه ۶)

هم چنین در جایی دیگر ارجاع به رهبری و مراکز تحلیلی وتبیینی نسبت به هر خبر و شایعه در دستور کار قرار می گیرد تا تبیین بر اساس حقیقت انجام شود؛ بنابراین، چون منافقان عمل نشود که بدون تبیین و تبین در راستای فتنه گری به خبر غیر موثق دامن می زنند؛ خدا دراین باره نیز می فرماید: وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ؛ و چون خبرى حاكى از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانى‏ اند كه مى‏ توانند درست و نادرست آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز شمار اندكى از شيطان پيروى می کرديد.(نساء، آیه ۸۳)

از نظر قرآن، مراجعه به منابع و مراکز اصلی تصمیم گیری در هر امری نشانه ولایت پذیری است؛ چنان که بیانگر آن است که شخص دوست ندارد در دام فتنه گرفتار آید یا همراه با طاغوت و فتنه انگیزان باشد؛ در حالی که منافقان و امثال ایشان ضد این رویه عمل می کنند؛ زیرا آنان دوست دار فتنه گری  و متشابهات در هر چیزی هستند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا؛  اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را نيز اطاعت كنيد. پس هر گاه در امرى دينى اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به كتاب خدا و پيامبر او عرضه بداريد. اين بهتر و نيك‏فرجام‏تر است. آيا نديده‏ اى كسانى را كه مى ‏پندارند به آنچه به سوى تو نازل شده و به آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان آورده‏ اند با اين همه مى‏ خواهند حکومت و داورى ميان خود را به سوى طاغوت ببرند با آنكه قطعا فرمان يافته‏ اند كه بدان كفر ورزند، ولى شيطان مى‏ خواهد آنان را به گمراهى دورى دراندازد؛ و چون به ايشان گفته شود: به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر او بياييد، منافقان را مى ‏بينى كه از تو سخت روى برمى‏ تابند.(نساء، آیات 59  تا 61)

پس از نظر قرآن، دشمنان داخلی و خارجی می‌خواهند با تحلیل‌های غلط، نارکارآمد جلوه دادن رهبری و دین اسلام، بزرگ کردن کاستی ها، نادیده گرفتن دستاوردها و تزریق ناامیدی به مردم، به جامعه اینگونه القا کند که دین نمی‌تواند حکومت داری کند.

خدا به مومنان هشدار می دهد تا براساس ظنون هیچ اقدامی را انجام ندهند چنان که کافران و مشرکان انجام می دهند(حجرات، آیه 12 ؛ یونس، آیات 36 و 66؛ نجم، آیات 23 و 28) و هم چنین در چیزی که علم ندارند، وارد نشوند، بلکه متوقف شوند: وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا؛ و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد.(اسراء، آیه ۳۶)

انسان وقتی سخنی می گوید می بایست چنان استوار ومحکم باشد که هیچ شک و ریبی در آن راه نیابد واین جز با بهره گیری از علم قطعی و یقینی شدنی نیست: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از خدا پروا داريد و سخنى استوار گوييد.(احزاب، آیه ۷۰)

 پس مومن همان طوری که سخن ظنی و غیر علمی به زبان نمی آورد، در تبیین گری نیز می بایست چنان سخن محکم و استوار بگوید تا ریشه کذب و باطل خشکانیده شود.

از نظر قرآن، هدف الهی پیامبر(ص) در جهاد تبیین، بصیرت بخشی و بصیرت افزایی است که در نهایت مردم در مسیر صراط مستقیم الهی قرار گرفته و با عبودیت و عبادت ارادی و اختیاری خود را به کمالات بایسته و شایسته برسانند؛ از همین روست که خدا می فرماید: قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي؛ بگو: اين است راه من كه من و هر كس پيروى‏ ام كرد با بينايى به سوى خدا دعوت مى ‏كنيم.(یوسف، آیه 108)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا