اعتقادی - کلامیروان شناسیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

مهارت تفکر در سبک زندگی قرآنی

مهارت، توانایی علمی و عملی در امور زندگی است. در حقیقت، مهارت، اجتماع دانایی و توانایی برای انجام کاری یا چیزی است. بنابراین تنها شناخت نظری و دانش و دانایی صرف نمی‌تواند مفید باشد، بلکه باید در کنار آن توانایی عملی نیز با ممارست و تکرار فراهم شود. بسیاری از کارهایی که در زندگی انجام می‌گیرد از مقوله مهارتی است. از این رو در آموزه‌های قرآنی بر واژه ابتلاء بسیار تاکید شده است؛ زیرا ابتلائات، مهارت‌هایی را برای حل مسئله و برونرفت علمی و عملی به آدمی می‌دهد. نویسنده در این مطلب مهارت تفکر در سبک زندگی اسلامی و قرآنی را بر اساس آموزه‌های قرآنی تبیین کرده است.
***
چیستی مهارت تفکر
گاهی دانستن چیزی به تنهایی تاثیر مثبت در روند زندگی آدمی به جا نمی‌گذارد. به عنوان نمونه دانستن قواعد یک زبان موجب نمی‌شود تا شما بتوانید به آن زبان سخن بگویید و تفهیم و تفاهم شکل گیرد؛ بلکه لازم است تا در کنار این دانش، توانایی سخن گفتن بر اساس قواعد زبان نیز کسب شود. از این ترکیب دانایی و توانایی به مهارت یاد می‌شود.
تفكّر، برگرفته از مادّه «فكر»، نوعى سير و مرور بر معلومات حاضر در نزد انسان، جهت دستیابی به مجهول است.(الميزان، ج‌2، ص‌248)
در حقیقت انسان با استفاده از معلوم بر آن می‌شود تا مجهولی را کشف کرده و نسبت به آن شناخت یابد. پس می‌توان گفت تفکر حرکت از سوی معلوم به سوی مجهول برای کشف و شناخت آن است. مراد از دستیابی به مجهول، دست یافتن با حفظ مجهولیت آن نیست، بلکه مراد کشف مجهول و شناخت آن و تبدیل به یک معلوم دیگر است، وگرنه با حفظ عنوان و صبغه مجهول بودن هیچ اتفاقی انجام نگرفته است، بلکه با تبدیل مجهول به معلوم است که بر دانش شخص افزوده می‌شود و چیزی در این حرکت و سیر اتفاق افتاده است.
پس می‌توان گفت: تفکر، فرآیندی است که برآیند آن، فکر و‌اندیشه است؛ و این فکر و‌اندیشه، چراغی روشن در دل و جان آدمی است؛ زیرا با هر تفکری مجهولی به معلوم تبدیل می‌شود و علم و دانش شخص افزایش کمی و کیفی می‌یابد. به این معنا که هم شمار معلومات وی با تفکر افزایش می‌یابد و هم کیفیت و چگونگی آن دانش و معلومات در شخص تحول معنایی و مفهوم می‌یابد و عمق بیشتر پیدا می‌کند.
پس وقتی از مهارت تفکر، سخن گفته می‌شود منظور، دانایی و توانایی است که انسان در زندگی خود همیشه در قالب حرکت از معلوم برای کشف مجهول و شناخت آن انجام می‌دهد. این هنری است که یک متفکر انجام می‌دهد و با آن افزون بر افزایش کمی و کیفی معلومات خود، مجهولات و مشکلات و معضلاتی که به سبب جهل و عدم شناخت با آن مواجه است، حل و فصل کرده و راه برونرفت از آنها را به دست می‌آورد.
البته واژگان دیگری نیز نزدیک به این معنا و مفهوم در ادبیات و فرهنگ قرآنی و اسلامی به کار می‌رود که بسیار با اهمیت است. از جمله این واژگان می‌توان به «تعقل» اشاره کرد. تعقل به معنای به کار گیری عقل یعنی چراغ فطرت الهی است که انسان می‌تواند با استفاده از آن، سفاهت و بی‌خردی را از خود دور کند و رفتاری مبتنی بر اصول حاکم بر هستی و سنت‌ها و قوانین حاکم الهی بر جان و جامعه و جهان انجام دهد.
در حقیقت انسان، در تفکر از قوه عاقله استفاده می‌کند. به سخن دیگر، تفکر به معنای بهره‌گیری از قوه عقل برای کشف مجهول با استفاده از معلوم است.
از نظر قرآن، عقل، قوه‌ای است در ذات آدمی که با ممارست در قالب تفکر و تعقل به فعلیت می‌رسد و انسان را با قوانین حاکم بر هستی و چگونگی تعامل با آن آشنا می‌کند. از همین رو امام صادق(ع) در تعریف عقل می‌فرماید: العَقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمانُ‌ وَ اکتُسِبَ بِهِ الجِنان؛ عقل آن چیزی است که بدان خداوند رحمان عبادت و ‌پرستش می‌شود و بهشت الهی بدان به دست می‌آید. (اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۱۱).
بر این اساس باید گفت، تفکر، به یک معنا همان تعقل است و به یک معنا تفکر‌،غیر از تعقل است؛ زیرا تفکر، کشف مجهولات با استفاده از معلومات و ابزار عقل و قوه عاقله است.
به عبارت دیگر، تفکر با استفاده از نظر و دقت در آیات تکوینی و اسباب مادی و ظاهری با بهره‌گیری از قوه عاقله و تعقل انجام می‌شود و از همین رو، خداوند می‌فرماید که در آیات آفاقی و انفسی تفکر کنید و کشف مجهول‌نمایید.(آل عمران، آیه 191؛ اعراف، آیه 176؛ یونس، آیه 24؛ رعد، آیه 3) پس اگر در تفکر از قوه عاقله استفاده نشود و تعقلی در میان نباشد، تفکری نیز نخواهد بود و فکر و‌اندیشه‌ای نیز سامان نمی‌یابد.
در قرآن، گاه از قوه عاقله به عنوان «قلب و افئده» یاد می‌شود. (انعام، آیه 25؛ اعراف، آیه 179؛ اسراء، آیه 46؛ کهف، آیه 57؛ حج، آیه 46؛ محمد، آیه 24؛ ق، آیه 37؛ حشر، آیه 14) بنابراین وقتی از عقل و قوه عاقله سخن به میان می‌آید در اصطلاح قرآنی از آن به قلب نیز یاد می‌شود؛ اگر قلب به کار گرفته شود و در قالب تعقل مورد استفاده قرار گیرد، آنگاه است که آن قلب و عقل ارزش می‌یابد وگرنه عقلی مرده و دلی دفن شده است.(شمس، آیات 7 تا 10؛ بقره، آیه 7)
همچنین در قرآن واژه دیگری به‌نام تذکر به کار رفته است که ارتباط نزدیک با تفکر دارد؛ البته فرق بين تفكّر و تذكّر اين است كه تفكّر، شناخت چیزی است، هرچند هيچ‌گونه اطّلاعى از آن نداشته باشيم؛ ولى تذكّر در موردى است كه انسان از پيش با آن موضوع آشنا باشد.(مجمع‌البيان، ج‌5‌-‌6‌، ص‌236)
از نظر قرآن انسانی که در هستی و آیات آفاق و انفس با استفاده از ابزار عقل تفکر می‌کند، گاه مستقیم مجهولی با استفاده از معلوم و معلومات حل می‌شود و کشف جدیدی برای او اتفاق می‌افتد یا آنکه کشف پیشین که به هر دلیلی از یاد رفته و در غفلت و فراموشی از آن بوده، دوباره آشکار شده و به خاطر می‌آید و زمینه‌ساز تاثیرگذاری برای آن متذکر فراهم می‌شود.
به هر حال، هر چند تفاوت‌های جزیی و دقیق و لطیفی میان تفکر و تذکر و تعقل وجود دارد، ولی همه آنها در کلیت نزدیک به مفهوم اصطلاحی تفکر و تعقل در قرآن است. بنابراین می‌توان افزون بر واژه تفکر در قرآن برای فهم مفهوم تفکر از واژگان و مشتقاتی چون «حجر»، «دبّر»، «رأى»، «عقل»، «فكر»، «نظر» و هر آنچه مفيد معناى تفكّر است، بهره برد. پس وقتی ما در اینجا از مهارت تفکر سخن می‌گوییم، شامل مهارت تعقل و تدبر و نظر و رای نیز می‌شود.
به هر حال، مهارت تفکر، مهارتی است که به انسان کمک می‌کند تا حقایق هستی را با استفاده از معلوم یا معلوماتی با بهره‌گیری از قوه عاقله و تعقل کشف کرده و بر میزان و کیفیت معلومات و دانش خویش بیفزاید و راه‌های برونرفت از مشکلات و معضلات را به دست آورد.
آثار تفکر و تعقل
بر طبق دیدگاه قرآن تفکر و تعقل بسیار با اهمیت است؛ زیرا هم موجب کشف مجهولات و هم موجب تذکر نسبت به مغفولات و منسیات می‌شود. انسانی که تفکر و تعقل می‌کند، حقایق جدیدی برایش روشن می‌شود و بسیاری از اموری که در مقام غیب از جهان اوست به مقام شهود و کشف می‌رسد و به طور طبیعی این معلومات و مکشوفات تاثیری در افکار و رفتار آدمی به جا می‌گذارد و او را متحول می‌سازد. از این روخداوند بر تفکر و تعقل بسیار تاکید داشته و مردمان را بدان تشویق و ترغیب می‌کند(انفال، آیه 22) و حتی کسانی را که دست از تفکر و تعقل
برمی‌دارند و از آن اعراض می‌کنند، سرزنش می‌کند. (یوسف، آیه 105؛ انعام‌، آیات 5 و 6)
امام حسن عسکری‌(ع) درباره اهمیت و ارزش تفکر می‌فرماید: لَیسَتِ العِبادَهًْ کَثرَهًْ الصیّامِ وَ الصَّلوهًْ وَ انَّما العِبادهًْ کَثرَهًْ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ؛ عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا‌اندیشیدن است.(تحف العقول، ص442)
پیامبر(ص) می‌فرماید: اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِخلاصِ فِى السِّرِّ وَ الْعَلانيَهًْ وَ اَن اَعْفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعْطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَنْ قَطَعَنى و اَن يَكونَ صَمْتى فِكْرا وَ نَظَرى عِبَرا؛ پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه به من ظلم نموده، بخشش به كسى كه مرا محروم كرده، رابطه با كسى كه با من قطع رابطه كرده، و سكوتم همراه با تفكّر و نگاهم براى عبرت باشد. (كنزالفوائد،ج2،ص11)
امام صادق(ع) نیز می‌فرماید: اَفضَلُ العِبادهًْ اِدمانُ التَّفکُّرفی‌اللهِ و فی‌قُدرَتهِ؛ برترین عبادت مداومت بر تفکر درباره خداوند و قدرت اوست.(الکافی،ج2،ص55)
و همچنین فرموده است: فِکرَهًْ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَهًْ اَلفِ سَنَهًٍْ؛ یک ساعت‌اندیشیدن در خیر و صلاح از هزار سال عبادت بهتر است.(مصباح‌الشریعه،ص114)
در آموزه‌های دینی آثاری برای مهارت تفکر بیان شده که عبارتند از:
1. معیار کرامت آدمی: تعقّل و‌انديشیدن، از معيارهاى ارزش و كرامت آدمى در پيشگاه خداوند است.(انفال، آیه 22؛ فرقان، آیه 44)
2. خداشناسی: تفكر و‌انديشه، راهى براى خداشناسى است.(بقره، آیات 73 و 164؛ یونس، آیه 24؛ رعد، آیه 3)
3. ایمان: تفکر و تعقل در آیات هستی بستری برای رسیدن انسان به ایمان واقعی نسبت به خدا و آخرت می‌شود.(آل عمران، آیات 191 تا 194)
4. پذیرش قرآن: تفکر و تعقل در آیات قرآن زمينه‌ساز پذيرش قرآن است.(نساء، آیه 82؛ اعراف، آیه 185؛ انبیاء، آیه 10؛ مومنون، آیه 68؛ محمد، آیه 24)
5. هدفمندی آفرینش: تفكّر در خلقت آسمانها و زمين، درپى‌دارنده اقرار به حقانيّت و هدفدارى آفرينش است.(آل عمران، آیه 191؛ روم، آیه 8)
6. ادب و اخلاق: مراعات ادب و اخلاق در رفتار اجتماعی نتیجه تعقل و تفکر است.(حجرات، آیه 4) امیرمومنان‌(ع) نیز می‌فرماید: أَعقَلُ النّاسِ أَبعَدُهُم عَن كُلِّ دَنيَّهًٍْ؛ عاقل ترين مردم كسى است كه از همه پَستى‌ها دورتر باشد. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص197)
7. آخرت طلبی: توجّه به آخرت و فریفته نشدن به دنيا‌، مقتضاى خرد و‌انديشه است.(انعام، آیه 32؛ اعراف، آیه 169؛ یوسف، آیه 109) امام علی(ع) نیز می‌فرماید: رَدعُ النَّفسِ عَن زَخارِفِ الدُّنيا ثَمَرَهًُْ العَقلِ؛ دورى از تجمّلات دنيا ميوه عقل است.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم،ص241)
8. درک حقانیت دین: تفكّر و تعقّل، عامل درك حقّانيت دين اسلام است.(یونس، آیه 42؛ نحل، آیه 44)
9. بهره‌مندی از زندگی و مواهب الهی: تعقل و تفکر در آیات تکوینی الهی موجب بهره‌مندی آدمی از مواهب الهی در زندگی می‌شود.(بقره، آیه 164؛ آل عمران، آیه 118؛ یونس، آیه 24؛ رعد، آیه 3)
10. دشمن‌شناسی: تعقّل و‌انديشه، ابزار شناسايى دشمن و زمينه پرهيز از آنان است.(آل عمران، آیه 118)
11. رهایی از وسوسه‌های شیطانی: تعقّل و خردورزى، راه رهايى از وسوسه‌ها و دام‌هاى شيطان است.(یس، آیات 60 تا 62)
12. عبرت‌گیری: تفكّر، عامل عبرت گرفتن از فرجام زندگی دیگران و اقوام پیشین است تا دوباره همان راهی را نرود که دیگران رفتند و ضرر کرده و خسران دیده و با مشکلات عدیده مواجه شدند.(طه، آیه 128؛ حج، آیات 42 تا 46)
13. معادشناسی: تفكّر و‌انديشه، راهى براى شناخت معاد و رستاخیز انسان‌ها است.(آل عمران، آیات 191 تا 194؛ مریم، آیات 66 و 67؛ روم، آیه 8)
14. پرهیز از جدل باطل: تفكّر و تعقّل، مانع از احتجاجات بی‌جا و ناصحيح است.(آل عمران، آیه 65) امیرمومنان‌(ع) می‌فرماید: لَيسَ العاقِلُ مَن يَعرِفُ الخَيرَ مِنَ الشَّرِّ وَلكِنَّ العاقِلُ مَن يَعرِفُ خَيرَ الشَّرَّينِ؛ عاقل آن نيست كه خير را از شر تشخيص دهد، بلكه عاقل كسى است كه ميان دو شر، آن را كه ضررش كمتر است بشناسد.(بحارالانوار، بیروت، ج75، ص6)
15. رهایی از دوزخ: تفكّر، مايه نجات انسان از عذاب جهنّم است.(ملک، آیه 10) امیرمومنان‌(ع) می‌فرماید: اَلعَقلُ يَهدى وَيُنجى، وَالجَهلُ يُغوى وَيُردى؛ عقل راهنمايى مى‌كند و نجات مى‌دهد و نادانى گمراه مى‌كند و نابود مى‌گرداند.(غررالحکم و دررالحکم، ص124)
16. شناخت توحید و معارف درست: به‌كارگيرى عقل و تفکر، زمينه راهيابى انسان به توحيد و معارف صحيح الهى است.(طه، آیه 89؛ انبیاء، آیات 66 و 67؛ روم، آیه 28)
17. دور‌اندیشی: امام حسین(ع) می‌فرماید: إذا وَرَدَت عَلَى العاقِلِ لُمَّةٌ قَمَعَ الحُزنَ بِالحَزمِ وَ قَرَعَ العَقلَ لِلاِحتيالِ؛ چون براى عاقل مشكلى پيش آيد، غم خود را با هوشيارى و دورانديشى از ميان مى برد و عقل را به چاره‌جويى وامى‌دارد.(نزههًْ الناظر و تنبیه الخاطر، ص84)
18. مدارا با مردم: پیامبر(ص) می‌فرماید: أَعقَلُ النّاسِ أَشَدُّهُم مُداراهًْ لِلنّاسِ؛ عاقل‌ترين مردم كسى است كه بيشتر با مردم مدارا كند.(من لايحضره الفقيه، ج4، ص395) امام علی(ع) می‌فرماید: رَاْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الاْيمانِ بِاللّه‏ِ مُداراهًُْ النّاسِ فى غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ؛ كمال عقل پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است به شرط آنكه حق، ترك نشود. (تحف العقول، ص 42)
19. نیت صادق: امام کاظم(ع) می‌فرماید: كَما لا يَقومُ الْجَسَدُ اِلاّ بِالنَّفْسِ الحَيَّهًِْ فَكَذلِكَ لا يَقومُ الدّينُ اِلاّ بِالنِّيَّهًِْ الصّادِقَهًْ وَ لا تَثْبُتُ النِّيَّهًْ الصّادِقَهًُْ اِلاّ بِالْعَقْلِ؛ همان گونه كه قوام جسم، تنها به جانِ زنده است، قوام ديندارى هم تنها به نيّت پاك است و نيّت پاك، جز با عقل حاصل نمى‏شود.(تحف العقول، ص 396)
20. کار بجا: امام علی(ع) می‌فرماید: اَلْعاقِلُ مَنْ اَحْسَنَ صَنائِعَهُ وَ وَضَعَ سَعْيَهُ فى مَواضِعِهِ؛ عاقل كسى است كه كارهايش را خوب انجام دهد و تلاشى كه مى‏كند، به‌جا باشد. (غررالحكم، ص96)
21. ترس از خدا: پیامبر(ص) می‌فرماید: سُئِلَ النَّبىُّ‌(ص) عَنْ قَوْلِهِ: «اَ‌يُّـكُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً» فَقالَ: اَ يُّـكُمْ اَحْسَنُ عَقْلاً، ثُمَّ قالَ(ص): اَتَمُّكُمْ عَقْلاً وَ اَشَدُّكُمْ لِلّهِ خَوْفا وَ اَحْسَنُكُمْ فيما اَمَرَ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ وَ نَهى عَنْهُ نَظَرا وَ اِنْ كانَ اَقَلَّكُمْ تَطَوُّعا؛ از پيامبر(صلى‌‏الله ‏عليه ‏و‏ آله‌) از معنى آيه «[تا بيازمايد] كداميك عملتان بهتر است» پرسيدند. فرمودند: يعنى كداميك عاقل‌تريد. سپس فرمودند: مقصود، كسى است كه عقلش كامل‏تر، از خدا بيمناك‏تر و در امر و نهى خداوند دقيق‏تر است؛ هر چند مستحبّاتش كمتر باشد.(بحارالأنوار، ج 67، ص 233)
موانع تفکر و تعقل
موانعی برای تفکر و تعقل است که باید آنها را شناخت و از آنها اعراض کرد. از جمله این موانع می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. تعصب و تقلید کورکورانه: تعصّب و تقليد كوركورانه، مانع تعقل و ‌انديشه صحيح است.(بقره، آیه 170؛ مائده، آیات 103 و 104)
2. هواپرستی: هواپرستى، مانع حق‌شنوى و خردورزى است.(فرقان، آیات 43 و 44)
3. پرخوری: لقمان حکیم می‌فرماید: يَا بُنَىَّ اِذَا امتَلأَتِ المَعِدَهًْ نَامَتِ الفِكرَهًْ وَ خَرِسَتِ الحِكمَهًُْ وَ قَعَدَتِ الاَعضَاءُ عَنِ العِبادَهًْ؛ فرزندم هرگاه شكم پر شود، فكر به خواب مى‏رود و حكمت، از كار مى‏افتد و اعضاى بدن از عبادت باز مى‏مانند.(مجموعه ورام، ج 1، ص 102)
4. مستی دنیا: امیرمومنان‌(ع) می‌فرماید: يَنبَغى لِلعاقِلِ اَن يَحتَرِسَ مِن سُكرِ المالِ وَ سُكرِ القُدرَهًِْ‌، وَ سُكرِ العِلمِ‌، وَ سُكرِ المَدحِ وَ سُكرِ الشَّبابِ‌، فَاِنَّ لِكُلِّ ذالِكَ رياحا خَبيثَهًْ تَسلُبُ العَقلَ وَ تَستَخِفُّ الوَقارَ؛ سزاوار است كه عاقل‌، از مستى ثروت، قدرت‌، دانش‌، ستايش و مستى جوانى بپرهيزد، چرا كه هر يك را بادهاى پليدى است كه عقل را نابود مى كند و وقار و هيبت را كم مى نمايد. (تصنیف غرر‌الحكم و دررالکلم، ص66)
5. دنیادوستی: امام علی(ع) می‌فرماید: حُبُّ‌الدُّنيا يُفسِدُ العَقلَ وَ يُصِمُّ القَلبَ عَن سَماعِ الحِكمَةِ وَ يوجِبُ اَليمَ العِقابِ؛ دلبستگى به دنيا، عقل را فاسد مى‌كند، قلب را از شنيدن حكمت ناتوان مى‌سازد و باعث عذاب دردناك مىشود. (مستدرک‌الوسائل و منبسط‌المسائل، ج12، ص41)
6. نصیحت‌ناپذیری: پیامبر(ص) می‌فرماید: مَنِ استَشارَهُ أَخوهُ المُؤمِنُ فَلَم يَمحَضهُ النَّصيحَةَ سَلَبَهُ‌الله لُبَّهُ؛ هر كس برادر مؤمنش با او مشورت كند و او صادقانه راهنمائي‌اش نكند، خداوند عقلش را از او بگيرد. (بحارالأنوار، ج72، ص104) و امام علی(ع) می‌فرماید: لَقَدْ سَبَقَ اِلى جَنّاتِ عَدْنٍ اَقْوامٌ ما كانوا اَكْثَرَ النّاسِ لا صَوْما وَ لا صَلاةً وَ لا حَجّا وَ لاَ اعْتِمارا وَ لكِنَّهُمْ عَقَلوا عَنِ‌الله‏ِ مَواعِظَهُ؛ گروه‏هايى به سوى بهشت برين (از ديگران) پيشى گرفتند كه بيش از ديگران اهل روزه، نماز، حج و عمره نبودند، بلكه آنان در موعظه‏هاى الهى تعقل كردند. (مجموعه ورام، ج 2، ص 213)
7. طمع: امام علی(ع) می‌فرماید: اَکثَرُ مَصَارعِ‌‌العُقُولِ تَحتَ بُرُوقِ المَطَامِعِ؛ قربانگاه عقل‌ها غالبا در پرتو طمع‌ها است. (نهج‌البلاغه، ص507)
راه‌های تقویت تفکر و تعقل
برای اینکه تعقل انسانی قوی شود، راه‌هایی در دین اسلام مطرح شده که برخی از آنها عبارتند از:
1. تهذیب و تزکیه نفس: امام علی(ع) می‌فرماید: مَن لَم يُهَذِّب نَفسَهُ لَم يَنتَفِع بِالعَقلِ؛ هر كس خود را تزكيه نكند، از عقل بهره نمى‌برد. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص240) آن حضرت‌(ع) همچنین می‌فرماید: اَعْقَلُ النّاسِ مَنْ كانَ بِعَيْبِهِ بَصيرا وَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ ضَريرا؛ عاقل‏ترين مردم كسى است كه به عيب‏هاى خويش بينا و از عيوب ديگران، نابينا باشد. (غررالحكم، ص207) امام علی(ع) می‌فرماید: جاهِدْ شَهْوَتَكَ وَ غالِبْ غَضَبَكَ وَ خالِفْ سوءَ عادَتِكَ، تَزْكُ نَفْسُكَ وَ يَكْمُلْ عَقْلُكَ وَ تَسْتَـكْمِلْ ثَوابَ رَبِّكَ؛ با هوا و هوست مبارزه كن، بر خشمت مسلّط شو و با عادت‏هاى بدت مخالفت كن، تا روحت پاك و عقلت كامل شود و پاداش پروردگارت را به تمامى دريافت کنی. (غررالحكم، ص338)
2. پیروی از حق: امام حسین‌(ع) می‌فرماید: لا يَكمُلُ العَقلُ إلاّ بِاتِّباعِ الحَقِّ؛ عقل جز با پيروى از حق كامل نمى‌شود. (بحار‌الانوار، بیروت، ج75، ص127)
3. تحمل بی‌خردان و نادانان: اگر کسی بخواهد عقلش تقویت شود باید آستانه تحمل خود را بالا برد. امیرمومنان‌(ع) می‌فرماید: زكوهًْ العَقلِ احتِمالُ الجُهّالِ؛ زكات عقل تحمّل نادانان است.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص56) زکات به معنای رشد و بالندگی نیز آمده است. از همین رو خداوند در آیه 72 سوره فرقان بر برخورد کریمانه با جاهلان تاکید دارد. امام علی(ع) می‌فرماید: يَنْبَغى لِلْعاقِلِ اَنْ يُخاطِبَ الْجاهِلَ مُخاطَبَةَ الطَّبيبِ الْمَريضَ؛ شايسته است كه برخورد عاقل با نادان، مانند برخورد طبيب با بيمار باشد.(غررالحكم، ص 797)
4. بردباری و حلم: امام صادق(ع) می‌فرماید: لا يُعَدُّ الْعاقِلُ عاقِلاً حَتّى يَسْتَـكْمِلَ ثَلاثا: اِعْطاءَ الْحَقِّ مِنْ نَفْسِهِ عَلى حالِ الرِّضا وَ الْغَضَبِ وَ اَنْ يَرْضى لِلنّاسِ ما يَرْضى لِنَفْسِهِ وَ اسْتِعْمالَ الْحِلْمِ عِنْدَ الْعَثْرَةِ؛ عاقل، عاقل نيست مگر آن كه سه صفت را در خود به كمال رساند: حق را در هنگام خشنودى و خشم ادا كند، آنچه را براى خود مى‏پسندد، براى ديگران هم بپسندد و هنگام خطاى ديگران، بردبار باشد. (تحف‌العقول، ص 318) امام علی(ع) می‌فرماید: اِحْتَمِلْ ما يَمُرُّ عَلَيْكَ فَاِنَّ الاِحْتِمالَ سِتْرُ الْعُيوبِ وَ اِنَّ الْعاقِلَ نِصْفُهُ اِحْتِمالٌ وَ نِصْفُهُ تَغافُلٌ؛ در برابر آنچه بر تو مى‏گذرد، بردبار باش، زيرا بردبارى، عيب‏ها را مى‏پوشاند. به‌راستى كه نيمى از عقل، بردبارى و نيمه ديگرش خود را به غفلت زدن است. (غررالحكم، ج 1، ص139)
5. پرهیز از شوخی زیاد: امیرمومنان علی(ع) می‌فرماید: اَعْقَلُ النّاسِ مَنْ غَلَبَ جِدُّهُ هَزْلَهُ وَ اسْتَظْهَرَ عَلى هَواهُ بِعَقْلِهِ؛ عاقل كسى است كه جدّى‌‏اش از شوخى ‏اش بيشتر باشد و با كمك عقلش بر هوا و هوسش پيروز شود. (تصنیف غررالحكم، ص52)
6. مشورت و مشاوره: امام علی(ع) می‌فرماید: اَلا وَ اِنَّ اللَّبيبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجوهَ الآراءِ بِفِكْرٍ صائِبٍ وَ نَظَرٍ فِى الْعَواقِبِ؛ بدانيد عاقل، كسى است كه با فكر درست، به استقبال نظرات گوناگون برود و در عواقب امور بنگرد. (غررالحكم، ص178) نیز می‌فرماید: مَنْ شاوَرَ ذَوِى الْعُقولِ اسْتَضاءَ بِاَنْوارِ الْعُقولِ؛ هر كس با عقلا مشورت كند، از نور عقل‏ها بهره مى ‏برد.(غررالحكم، ص627)
7. عدم اعتماد به عقل شخصی: عقل نوعی کم‌تر دچار اشتباه می‌شود، ولی عقل شخصی به سبب عواملی چون هواهای نفسانی و زنگار گرفتگی و مانند آن ممکن است خطا کند. امام علی(ع) می‌فرماید: اتَّهِمُوا عُقولَكُمْ فَاِنِّهُ مِنَ الثِّقَةِ بِها يَكونُ الْخَطاءُ؛ عقل خويش را زير سؤال ببريد؛ زيرا از اعتماد به آن، خطاها سرچشمه مى‏گيرد. (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحكم، ج2، ص267)
8. خصلت‌های نیک و خیر و اخلاق و ادب نیک: امام علی(ع) می‌فرماید: ما عُبِدَ اللّه‏ُ بِشَىْ‏ءٍ اَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ وَ ما تَمَّ عَقْلُ امْرِى‏ءٍ حَتّى يَكونَ فيهِ خِصالٌ شَتّى: اَلْكُفْرُ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأمونانِ وَ الرُّشْدُ وَ الْخَيْرُ مِنْهُ مَأمولانِ وَ فَضْلُ مالِهِ مَبْذولٌ وَ فَضْلُ قَوْلِهِ مَكفوفٌ وَ نَصيبُهُ مِنَ الدُّنْيَا القوتُ لا يَشْبَعُ مِنَ الْعِلْمِ دَهْرَهُ اَلذُّلُّ اَحَبُّ اِلَيْهِ مَعَ الله‏ِ مِنَ العِزِّ تَمامُ الاَمْرِ؛ خداوند با چيزى بهتر از عقل عبادت نشده است و عقل كسى كامل نشود، مگر در او چند خصلت باشد: كفر و بدى از او انتظار نمى‏رود، رشد و خوبى در او اميد مى‏رود، زيادى ثروتش بخشوده و زيادى سخنش نگه داشته شده است، بهره او از دنيا تنها غذاى روزانه است، در طول زندگى از دانش سير نمى‏شود، خوارى با خداوند را از عزّت با ديگران، بيشتر دوست دارد، عقــل و عـاقـل نزد او دوست داشتنى‏‌تر از شرف و بزرگى است، خوبىِ كم ديگران را بسيار و خوبى بسيار خود را كم مى‏شمرد، همه مردم را از خودش بهتر و خود را نزد خويش از همه بدتر مى‏داند و اين مهم‌ترين خصلت است. (كافى، ج 1، ص 18)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا