اعتقادی - کلامیتاریخیفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

چگونه حسيني بمانيم؟

SAMAMOSبراساس آموزه هاي قرآني، هر انساني لازم است بكوشد تا حسيني شود؛ زيرا امام حسين(ع) اسوه نيك و كامل الهي براي مردم است و هر انساني بايد براساس نقشه و طرحي كه خداوند به نام امام حسين(ع) ارائه كرده، خود را حسيني بسازد. امام حسين(ع) سرمشق مطلق و كامل و نيكويي است كه اگر كسي او را ملاك قرار دهد، متاله و رباني مي شود و اهداف خلقت و آفرينش انسان را برآورده مي سازد و محبوب و مرضي خداوند مي گردد.
هرساله اين فرصت همانند ماه رمضان براي مردم فراهم مي آيد تا در يك دوره فشرده حسيني شدن شركت كند و با شناخت و معرفت نسبت به آن حضرت(ع) بتواند معيارها و ملاك هاي حسيني شدن را پس از شناخت در خود بروز و ظهور دهد. اما پس از پايان اين دوره همانند دوره فشرده تقواسازي ماه رمضان، بسياري از شركت كنندگان در دوره آموزشي حسيني شدن، دچار غفلت مي شوند و از حسيني ماندن باز مي مانند و نمي توانند آن الگو و سبك زندگي كامل و نيك را در تمام روزهاي زندگي خود به كارگيرند.
نويسنده دراين مطلب برآن است تا ضمن تبيين معيارهاي حسيني شدن، چگونگي حسيني ماندن را بيان كند.

حسين(ع) وارث پيامبران
امام حسين(ع) عصاره همه آموزه هاي الهي و تجسم و عينيت همه كمالات خداوندي است كه پيامبران(ع) از آدم(ع) تا خاتم(ص) بدان دعوت كرده اند. از اين رو در زيارت وارث از مقام وراثت آن حضرت(ع) نسبت به همه پيامبران به ويژه پيامبران اولوالعزم كه شاخص همه پيامبران الهي هستند، سخن به ميان آمده است.
اگر بخواهيم امام حسين(ع) را در يك كلمه كامل بيان كنيم همان وارث پيامبران بودن ايشان است. وارث كسي است كه همه چيز را از گذشتگان خويش به ارث مي برد. امام حسين(ع) همه صفات، مأموريت ها و مقامات پيامبران پيشين را به ارث برده و به عنوان عصاره و تمام كمال آنان معرفي شده است. بنابراين، هر آنچه در پيامبران ديگر به عنوان كمال مي توان يافت، در ايشان به تماميت يافت مي شود، و هرآنچه كه پيامبران پيشين به عنوان مأموريت الهي خود انجام داده اند، ايشان آن را انجام داده و هرآنچه در پيامبران ديگر از سوي خداوند به عنوان مقام و منزلتي بيان شده است، در آن حضرت موجود مي باشد.
براساس آموزه هاي قرآني، عصاره مأموريت هاي پيامبران در حوزه هاي اعتقادي دعوت به توحيد محض و در حوزه عمل اجتماعي و سياسي، دعوت توده ها به قيام و عدالت براساس آموزه هاي وحياني و سنت ها و قوانين الهي است. (حديد، آيه 25)
همه پيامبران در اين چارچوب عمل مي كردند و به حكم عقل و وحي برآن بودند تا فضايل انساني را در جامعه به عنوان ارزش به مردم بياموزند و كمال و ارزش ها را به عنوان معروف در جامعه اجرايي كنند و از پليدي و زشتي و بدي به عنوان منكر بازدارند تا اين گونه جامعه سالم و الهي را در جهان پديد آورند و زمينه و بستر خدايي و رباني شدن همه انسانها را فراهم كنند.
براساس گزارش هاي قرآني تنها امتي كه در چارچوب معيارهاي عقلاني و وحياني توانست به اين مهم عمل كند و جامعه برتري را ارائه دهد، امت پيامبر(ص) در دوره و عصر حضور ايشان بوده است. (آل عمران، آيه 110)
خداوند در اين آيه در بيان علت نامگذاري امت پيامبر(ص) در عصر آن حضرت(ص) به عنوان جامعه برتر و نمونه، مولفه هايي را بيان مي كند كه مي تواند بيانگر عناصر جامعه برتر هر جامعه ديگر باشد.
خداوند مي فرمايد: كنتم خير امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تومنون بالله ولو امن اهل الكتاب لكان خيرا لهم منهم المومنون و اكثرهم الفاسقون؛ شما بهترين امتي هستيد كه براي مردم پديدار شده ايد: به كار پسنديده فرمان مي دهيد و از كار ناپسند باز مي داريد و به خدا ايمان داريد و اگر اهل كتاب ايمان آورده بودند قطعا برايشان بهتر بود، برخي از آنان مومنند ولي بيشترشان نافرمانند. سه مولفه اصلي كه در اين آيه به عنوان عناصر و مولفه هاي انتخاب بهترين امت از سوي خداوند بيان شده عبارتند از: امر به معروف، نهي از منكر و ايمان به خداوند.
با توجه به تقديم دو عنصر امر به معروف و نهي از منكر بر ايمان به خداوند مي توان گفت كه از نظر قرآن حتي اگر امتي ايمان به خداوند نداشته باشد، ولي به معروف فرمان و از منكر نهي كند، مي تواند امت نيك باشد، هر چند كه تحقق خير مطلق تنها زماني اتفاق مي افتد كه ايمان به خداوند در ميان جامعه تحقق يافته باشد؛ زيرا بسياري از معروف ها و منكرها از سوي وحي و نه عقل بيان شده است و عقل به هر علتي ناتوان از بيان همه عناصر معروف و منكر مي باشد. بنابراين، ايمان به خدا به معناي پذيرش مجموعه اي از معروف ها و منكرهايي است كه از سوي خداوند از طريق وحي بيان مي شود. از اين رو، جامعه اي كه مبتني بر توحيد و ايمان به خدا باشد، از نظر مجموعه ارزش ها و معروف ها و شناخت منكرها و زشتي ها غني تر و جامعه اي كامل و برتر خواهد بود.
نكته اي كه در اين آيه مي بايست مورد توجه قرار گيرد تاكيد خداوند بر عنصر امر و نهي است، زيرا در اين آيه به اين مساله بسنده نشده كه شخص يا جامعه خود عامل به معروف و تارك منكر باشد، بلكه افزون بر عمل و ترك مي بايست ديگران را نيز به معروف امر كرده و از منكر باز دارد. به اين معنا كه هر عضو و فرد از افراد جامعه مي بايست در مقام ولايت امري قرار گيرد و ديگران را به معروف و نيكي فرمان دهد و از بدي باز دارد.
اين گونه است كه مسئوليت جامعه نسبت به افراد جامعه افزايش مي يابد و تنها عامل زاهدانه شخص براي تحقق اصل جامعه برتر كفايت نمي كند بلكه هر شخصي مي بايست مشاركت فعال در همه امور جامعه داشته باشد و خود را به عنوان عضو داراي نقش آمر و ناهي بشناسد و بدان عمل كند.
اصولا از نظر اسلام همه انسانها در خسران و زيان هستند مگر آن كه خود عامل به خوبي و تارك بدي بوده و ديگران را نيز بدان دعوت و توصيه كرده و اجازه ندهند كه معروفي ترك يا منكر عمل شود. (سوره عصر)
از اين رو در آيات قرآني گزارش شده كساني كه نسبت به ترك معروف يا عمل به منكر واكنشي نشان نمي دهند و مسئوليت اجتماعي خود را در قبال ديگران نمي پذيرند، همانند تارك معروف و عامل منكر قلمداد مي شوند و خشم و عذاب الهي دامنگير آنان مي شود. شايد بتوان گفت كه داستان اصحاب سبت و تبديل شدن ايشان به ميمون نمونه بارز مجازات ساكتين است كه به نقش و مسئوليت اجتماعي خود در امر به معروف و نهي از منكر عمل نكرده اند. (اعراف، آيات 164 تا 166)
براساس همين ماموريت اصلي و وظيفه الهي است كه امام حسين(ع) در نقش وارث پيامبران وارد ميدان عمل مي شود و قيام و نهضت حسيني را شكل مي بخشد به گونه اي كه همه خوبي ها در برابر همه بدي ها مي ايستد و در نهايت با شهادت صادقان، صالحان، متالهان و ربانيون در كربلا و اسارت خوبي ها، توده هاي مردم به يكباره از خواب غفلت بيدار مي شوند و گمراهي خود و غضب الهي را مي يابند.
حسيني شدن و حسيني ماندن
با توجه به آنچه بيان شد به سادگي مي توان دريافت كه حسيني شدن به معناي شناخت كامل از حقيقت توحيد، انسانيت و حركت در مسير متاله و رباني شدن در چارچوب عدالت خواهي و ظلم ستيزي با تكيه بر عناصري چون عمل و فرمان به خوبي ها و معروف و ترك و بازداري خود و ديگران از بدي ها و منكر است.
انسان از نظر قرآن، حسيني نمي شود مگر آن كه متاله و رباني شود و مسئوليت و نقش مظهر ربوبيت خود را به درستي انجام دهد. از اين رو امام حسين(ع) در مقام اصلاح گر بزرگ الهي كه وارث همه پيامبران الهي مي باشد، قيام خويش عليه جامعه اسلامي پس از پيامبر(ص) را عمل به مسئوليت و نقش الهي در مقام مظهريت ربوبيت و امر به معروف و نهي از منكر مي شمارد و مي فرمايد: اني لم أخرج أشراً و لابطراً و لامفسداً و لاظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي و أريد ان آمر بالمعروف و أنهي عن المنكر و أسير بسيره جدي و أبي؛ من نه براي گردش و تفريح از مدينه بيرون مي روم و نه براي اين كه فسادي در زمين راه بيندازم و ظلمي بكنم، بلكه فقط براي اصلاح در امت جدم خروج مي كنم و مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم و بر سيره و روش جدم و پدرم رفتار كنم. (بحارالانوار، ج44، ص923، باب73، روايت2)
آن حضرت(ع) در اين عبارت هدف از قيام خويش را نشان دادن و معرفي معالم ديني و معيارهاي اسلامي مي داند كه پس از پيامبر(ص) جز در مدت زمان كوتاه حكومت اميرمؤمنان علي(ع) به فراموشي سپرده شده است و مردم معالم دين و معيارهاي اسلامي در سبك زندگي خود را از دست داده اند و گمان مي كنند كه آنچه اكنون به نام اسلام مي شناسند و دولت و امت بدان پاي بند است همان اسلام محمدي و علوي است در حالي كه اين گونه نيست؛ زيرا فساد و تباهي، همه امت و دولت را گرفته است و نيازمند جراحي كامل و اصلاح جامع است تا مردم به سبك و سيره زندگي پيامبر(ص) و اميرمؤمنان علي(ع) بازگردند كه مبتني بر معروف بوده است.
بي گمان از مهم ترين و اصلي ترين معروف ها كه عقل نيز چون وحي بر آن تأكيد دارد، عدالت است؛ چنان كه بدترين و زشت ترين منكرات، ظلم و بي عدالتي است. بنابراين، همان گونه كه همه پيامبران(ع) دعوت به عدالت و مبارزه با ظلم را به عنوان مأموريت الهي انجام مي دادند (حديد، آيه52) و پيامبر(ص) با اجراي آن جامعه نمونه و برتري را به جهانيان عرضه داشت و علي(ع) در مدت كوتاه حكومت خويش بر آن بود و در راه آن به شهادت رسيد (قتل علي لشده عدالته في محراب عبادته)، اكنون امام حسين(ع) وارث پيامبران(ع) بر آن قيام مي كند و به جهت اصلاح در امت اسلام حركت خود را شروع مي كند.
بنابراين، حسيني شدن هر انساني به اين است كه به معروف عمل و فرمان دهد و منكر را ترك كرده و از آن پرهيز دهد. مهم ترين معروف نيز عمل به عدالت و فرمان ديگران به آن و ترك ظلم و بيدادگري و مبارزه با آن مي باشد كه به معناي نهي از منكر است.
هر ساله ما در ايام محرم و صفر مي آموزيم كه امام حسين(ع) كيست و فلسفه قيام و شهادت او چه بوده است؟ و به حكم و فرمان الهي مي دانيم كه ايشان اسوه نيك و كامل الهي و اهل عصمت و طهارت (احزاب، آيات21 و 33) و از صادقين الهي (توبه، آيه911) و از اهل ذكر (نحل، آيه34) هستند، پس مي بايست همه زندگي ايشان الگو و سرمشق زندگي ما باشد. از اين رو ما مي كوشيم تا حسيني شويم و دست كم تشبه و تشابه به ايشان پيدا كنيم و با سوگواري و عزاداري هدف قيام ايشان را زنده نگه داريم و به نسل هاي ديگر منتقل سازيم و خود از آن حركت و قيام، درس زندگي و اصلاح گري بياموزيم.
ياري حسين(ع) در طول تاريخ
امام حسين(ع) در روز عاشورا از همگان خواسته تا در مسيري كه او در پيش گرفته به ياري و نصرت او بروند؛ زيرا كاري كه او با قيام عاشورايي خويش آغاز كرده اصلاح امت بود كه نيازمند تداوم و استمرار از سوي امت مؤمن و شيعه وفادار است. هنگامي كه آن حضرت(ع) پس از شهادت همه ياران خويش فرياد مي زند و مي فرمايد: هل من ناصر ينصرني؛ آيا ياوري هست كه مرا ياري رساند؟! خطاب به تاريخ است؛ زيرا كساني كه در مقابل ايشان صف بسته بودند، شقاوت را به اوج خود رسانيده بودند و خطاب به ايشان كه اشقي الاشقياء در امت اسلام بودند، بي معنا بود.
او با خطاب خويش «اما من مغيث يغيثنا لوجه الله؟ اما من ذاب يذب عن حرم رسول الله؟ آيا كسي نيست كه به خاطر خدا ما را ياري بدهد؟! آيا كسي نيست كه از حرم رسول خدا دفاع كند؟! مي كوشد تا حقيقت بزرگي را آشكار كند كه امروز قيام پايان نمي يابد، زيرا حرم و حريم رسول الله(ص) قرآن و عترت است كه در ميان مردمان گذاشته شده و مي بايست تا قيامت از سوي امت حفظ و عمل شود. از اين رو در تبيين استمرار و تداوم عاشورا گفته شده است كه «كل يوم عاشوراء و كل ارض كربلاء» هر چند كه لايوم كيومك؛ روزي چون روز تو نيست.
به سخن ديگر، هر زميني كه در آن معروفي چون عدالت ترك و منكري چون ظلم وجود دارد، لازم است كه مردم در آنجا عاشورايي و كربلايي و حسيني شوند و در هر رروزي كه ظلم و ستمي در آن روا مي شود مردم مي بايست آن روز را چون عاشوراييان قيام كنند و سكوت نكنند؛ زيرا بازتاب سكوت ايشان به معناي پذيرش ظلم و خودگناهي بزرگ است؛ انسان اگر مظلوم شود و حق او ضايع و تباه شود، صاحب عذر است ولي اگر منظلم (پذيرنده ظلم) شود، هيچ عذر و توجيهي ندارد.
در آموزه هاي قرآني آمده است كه انسان مي بايست در برابر ظلم به خود، بايستدو قيام به عدالت كند و حتي اگر كساني از مردم ناتوان و مستضعف مورد ظلم قرار گرفتند براي نجات آنان سلاح برگيرد و به جنگ برخيزد. (نساء، آيه 57) از اين رو ياري مظلوم بر هر دين و مذهب و آييني باشد فرض و واجب است. امير مؤمنان علي(ع) مي فرمايد: كونوا للظالم خصماً و للمظلوم عونا؛ دشمن ظالم و ياور مظلوم باشيد. (نهج البلاغه، نامه 74)
امام حسين(ع) در منازلي كه به سوي كربلا مي رفت همواره از مبارزه عليه ظالم و ستمگر سخن به ميان مي آورد و زندگي در حكومت ظالمان را ننگ و عار مي شمارد. از جمله مي فرمايد: من راي سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله، ناكثا عهده مخالفا لسنه رسول الله يعمل في عبادالله بالاثم و العدوان فلم يغير عليه بفعل و لاقول كان حقاً علي الله ان يدخله مدخله (وقعه الطف، ص 271، موسوعه كلمات الامام الحسين، ص 163) يا مي فرمايد: «اني لا اري الموت الا سعاده و الحياه مع الظالمين الا برما» (بحار الانوار، ج 44، ص 183)
بنابراين، اگر بخواهيم حسيني شويم مي بايست او را به عنوان وارث همه آموزه هاي پيامبران بشناسيم و سبك زندگي او را كامل ترين سبك زندگي الهي بدانيم و هدفش را بزرگ ترين هدف بشماريم. پس بايد خدايي و رباني شدن را در توحيد محض و عبوديت در جان و دل، و عدالت خواهي و امر به معروف و نهي از منكر از جمله ظلم و بي عدالتي اجتماعي و سياسي را در عمل به عنوان هدف زندگي خود قرار دهيم.
حسيني ماندن ما به اين است كه همواره در انديشه خدايي و رباني شدن باشيم و پس از حضور در كلاس عاشورائيان در ماه هاي محرم و صفر، عامل و آمر به معروف به ويژه عدالت و تارك و ناهي از منكر به ويژه ظلم باشيم و در اين راه از همه سرمايه مادي و معنوي و جسمي و جاني خود بگذريم و از مرگ و شهادت در اين راه نهراسيم كه «خط الموت علي ولد آدم مخط القلاده علي جيد الفتاه ؛ خط مرگ بر فرزند آدم هم چون جاي گردن بند در گردن دختران جوان كنده و حك شده است. (لهوف، ص 35، بحارالانوار، ج 44، ص663)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا