اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

پیامدها و آثار معاشرت با بدکاران

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

معاشرت واژه عربی از ریشه عشره به معنای آمیختن و مصاحبت و در اصطلاح به معنای ارتباط، دوستی، رفت و آمد با کسی، همزیستی، نشست و برخاست با یک دیگر است.

معاشرت هر چند که در میان بسیاری از آفریده های الهی وجود دارد، ولی به شکلی که در انسان وجود دارد در جایی دیگر نمی توان جست و جو کرد؛ زیرا انسان موجودی عاقل و عاطفی است و همین ویژگی ها موجب می شود که معاشرت و نشست و برخاست های او با دیگران، هدفمند و دارای آثار بسیاری در زندگی و خوشبختی و بدبختی اش داشته باشد.

خداوند در آموزه های قرآنی در بیان سبک زندگی اسلامی، به همه مسایل از جمله معاشرت پرداخته است و قوانین و حدود و مرزهای آن را تبیین نموده است. از جمله مواردی که از معاشرت برحذر داشته، معاشرت با انسان های بدکار می باشد. در این آیات ضمن تحلیل آثار و تبعات معاشرت با بدکاران از مومنان خواسته شده است تا از چنین معاشرتی پرهیز کنند. نویسنده در این مطلب بر آن شد تا تحلیل قرآن را در باره پیامدها و آثار معاشرت با بدکاران را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

انسان کامل، انسان اجتماعی

از نظر اسلام، انسان موجودی عاقل و عاطفی است. دو عنصر احساسی که انسان را از دیگر موجودات و آفریده های الهی جدا می سازد و اجازه می دهد تا انسان به عنوان اشرف آفریده های الهی از جایگاه خاص و ویژه ای برخوردار شود و توانایی و استعداد رسیدن به مقامات الهی را از طریق متاله و خدایی و ربانی شدن به دست آورد.

عاطفه در انسان، بیانگر صفت رحمانیت و رحیمیت الهی می باشد. از این روست که انسان همواره نسبت به هم نوعان خویش و حتی موجودات دیگر رفتار عاطفی و احساسی بروز می دهد و از آسیب و مصیبتی که بر دیگران و حتی گیاهان و جانوران وارد می شود،‌ احساس درد یا ناخوشایندی دارد و می کوشد تا با همدردی یا تغییر شرایط از درد بکاهد یا درمان نماید.

انسان کامل از نظر قران، انسان خدا و متاله است؛ یعنی همه صفات و اسمای الهی را در خود فعلیت بخشیده و مظهر صفات و اسمای الهی است. انسان کامل در مقام مظهریت نسبت به دیگران احساس مسئولیت می کند و می کوشد تا به عنوان پروردگار و رب تجلی نماید؛ یعنی حتی اگر از گرایش طبیعی و فطری انسان به یک دیگر به هر دلیلی چشم پوشی کنیم، همه انسان ها در مرتبه ای از مظهریت اسمای الهی قرار دارند که اجازه نمی دهد که نسبت به دیگری احساس پروردگاری نکند و گرایش مودت و محبت آمیز نداشته باشد و از در رحمت و مهر وارد نشود.

در این میان انسان های مومن که متاله و ربانی شدن را هدف خود قرار داده اند و می کوشند تا رنگ خدایی و صبغه الهی بگیرند، تلاش دارند تا این رحمانیت و رحیمیت و پروردگاری را نسبت به دیگری به خوبی مظهریت نمایند و تجلی گاه اسماء و صفات الهی از جمله ربوبیت باشند.

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، اصولا ایمان جز با عنایت و توجه به دیگران معنا نمی یابد؛ از این روست که در آیات بسیاری از جمله سوره عصر بر جنبه اجتماعی ایمان تاکید شده و رهایی از خسران و زیان ابدی و شقاوت و بدبختی دایمی را تنها در گرو ایمان و عمل صالح و توصیه دیگران بدان ها می داند. جنبه دوم مولفه ایمان ناظر به همان جنبه اجتماعی و مظهریت در رحمانیت و رحیمیت و ربوبیت الهی است. تاکید بر امر به معروف و نهی از منکر در دیگر آیات قرآنی نیز بخشی از همین معنا را تشریح و تبیین می کند.

بنابراین، انسان کامل که در اوج ایمان و تمامیت کمال های اسمایی و صفاتی الهی قرار دارد،‌ انسانی اجتماعی تر از هر انسان دیگری است. این اجتماعی بودن انسان های کامل، در مظاهر گوناگونی بروز و ظهور می کند به گونه ای که نمی توان حوزه ای از حوزه های فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، نظامی و اقتصادی را خالی از حضور جدی و قوی او دانست.

معاشرت های روا و ناروا

اما این بدان معنا نیست که حضور فعال و مشارکت جدی و قوی انسان های مومن و کامل در عرصه های اجتماعی، زمینه سوء استفاده گمراهان و رهزنان شود. این جاست که خداوند به تبیین چگونگی، شرایط، آداب، احکام و مرزهای حضور و ارتباط به عنوان سبک اسلامی زندگی پرداخته است. از نظر قرآن،‌ دایره ارتباط و روابط اجتماعی می بایست در چارچوبی تعریف و تبیین شود که ضمن تاثیرگذاری و تاثیرپذیری مثبت، انسان مومن از هر گونه آثار مخرب و زیانبار ارتباطات در امان باشد.

در آموزه های قرآنی، به انواع و اقسام ارتباطات اجتماعی میان انسان ها اشاره شده است و احکام و قوانین آن در کنار آثار و پیامدهای مثبت و منفی آن بیان شده است.

نوعی از ارتباطات اجتماعی که در قرآن به آن اشاره شده است، ارتباطاتی است که از آن به معاشرت یاد می شود.

معاشرت که از واژه عشره به معنای آمیختن و مصاحبت گرفته شده است. (مجمع البحرین، ج 3، ص 403، التحقیق، ج 8، ص 137؛ نثر طوبی، ج 2، ص 152)

در اصطلاح به معنای دوستی،‌ رفت و آمد داشتن با کسی(فرهنگ بزرگ سخن، ج 7، ص 7126) همزیستی، همدمی، رفاقت، با کسی زندگانی کردن، خوردن و آشامیدن با هم، نشست و برخاست با یک دیگری است.(لغت نامه، دهخدا، ج 13، ص 18632)

بنابراین می توان گفت که معاشرت به طور کوتاه مدت و یا بلند مدت ودر حد اعلا یا اقل آن صورت می پذیرد. در آیات قرآنی واژه های عاشروهن، عشیره ، اخلا، صاحب، قرین، حمیم، اولیاء و مانند آن برای بیان این نوع ارتباط مصطلح به کار رفته است.

از نظر قرآن، معاشرت انسان مومن با دیگران در دو دسته معاشرت های واجب و مجاز یا حرام و غیر مجاز دسته بندی می شود؛ چرا که این گونه ارتباط خاص با دیگران، آثار مثبت و منفی بسیاری در زندگی انسان به جا می گذارد و نمی توان به سادگی از آن چشم پوشید.

از آن جایی که هدف از آموزه های عقلانی و وحیانی، هدایت بشر به سوی متاله و ربانی شدن است، آموزه های اسلامی، به گونه ای سامان یافته است که این مهم در هر انسانی تحقق یابد و اگر هر عامل و دلیلی موجب شود که انسان ازاین هدف بازماند آن را با توجه به سطح تاثیرگذار به مکروه وحرام دسته بندی کرده است؛ چنان که هر آن چه عامل و علت تحقق و دست یابی انسان به این هدف گردد، با توجه به سطح تاثیرگذاری آن، به عنوان مستحب و واجب دسته بندی شده است. مجاز و مباح نیز اموری است که در این تاثیرگذاری نوعی عملکرد خنثی دارد.

بنابراین، معاشرت با دشمنان از جمله ابلیس، شیاطین و کافران به عنوان معاشرت های حرام دسته بندی می شود و معاشرت با متالهان و ربانیون و عالمان به عنوان معاشرت های واجب و مستحب معرفی می شود.

به عنوان نمونه خداوند معاشرت و روابط دوستانه با اهل کتاب را زمینه خروج از صفت مومنان و قرار گرفتن در زمره ظالمان و محرومیت از هدایت الهی می داند،‌ زیرا اهل کتاب دانسته با حقیقت آموزه های قرآنی مخالفت می کنند و نسبت به مومنان دشمنی می ورزند و به استهزاء و تمسخر مومنان می پردازند.(مائده، آیات 5 و 51 و 57 و 58 و آیات دیگر)

خداوند معاشرت و هم نشینی و دوستی با اهل باطل، مجرمان و گناهکاران را در آیات 41 تا 45 سوره مدثر توصیه می کند و معاشرت با آنان را موجب گرفتار شدن در آتش دوزخ می شمارد. بنابراین ترک معاشرت و هم نشینی و دوستی با آنان به عنوان یک واجب و معاشرت با آنان به عنوان حرام معرفی می شود.

از نظر قرآن، اهل باطل و اهل کتاب به عنوان کافر و مشرک و دشمن حق و از بیگانگان شناسایی و معرفی می شوند و معاشرت و روابط دوستانه با آنان را ممنوع می کند و به شدت از آن نهی و باز می دارد و افرادی که معاشرت می کنند سرزنش و توبیخ می نماید.(ال عمران، آیه 118)

از تحلیلی که در بیان علت و فلسفه نهی بیان می کند می توان دریافت که هر گونه معاشرت با اهل باطل و اهل کتاب، نه تنها موجب می شود تا آنان در جامعه اسلامی نفوذ یابند و از اسرار و رازهای جامعه اسلامی آگاه شوند و در نظم و امنیت جامعه اخلال ایجاد کنند(همان) بلکه این معاشرت و دوستی موجب می شود که انسان اخلاق و خصوصیات اهل باطل و کفر را بپذیرد و در یک فرآیندی به باطل و کفر گرایش یابد و در نهایت گرفتار خشم و آتش دوزخ شود.(مدثر، آیات 41 تا 45)

از نظر قرآن، معاشرت و دوستی حتی با خویشان کافر و دشمن خدا و پیامبر(ص)، امری نادرست و نارواست، زیرا چنین امری با روح ایمان شخص به خدا و آخرت ناسازگار است و نمی توان میان دو امر ناسازگار و متقابل یعنی دوستی با خدا و دوستی با دشمن خدا جمع کرد.(مجادله، آیه 22؛ و نیز کشاف، ج 4، ص 497)

در کنار این نهی از معاشرت، خداوند در آیاتی از جمله 26 و 28 سوره اسراء، بر لزوم برخورد شایسته و بیان نرم در معاشرت با در راه ماندگان در صورت عدم امکان ادای حق ایشان به سبب فقر و یا نداری تاکید می کند. به این معنا که اگر پولی در اختیار است، می بایست حق در راه مانده را با روی خوش و گشاده داد و اگر ناتوان از این ادای حق است، دست کم با روی خوش و گشاده خود دل ایشان را به دست آورد.

در همین آیه هم چنین بر بیان نرم و دلپذیر در معاشرت با خویشان در صورت عدم امکان ادای حق ایشان به عنوان امری مطلوب و شایسته و بایسته معرفی شده است (جامع البیان، ج 9، جزء 15، ص 97)

انسان اگر بخواهد با خویشان مومن خویش ارتباط داشته باشد می بایست همه آداب اخلاقی معاشرت را رعایت کند و در این باره کوتاهی نکند.(بقره،‌ ایات 83 و 177؛ رعد، آیات 19 و 21 و آیات دیگر)

در آیات 8 و 9 سوره نساء نیز بر لزوم رفتار و برخورد محترمانه در معاشرت با خویشاوندان هنگام حضور در تقسیم ارث میت سخن به میان آمده است.

آثار و پیامدهای معاشرت بدکاران

عنوان بدکار،‌ به یک معنا عنوان عام و فراگیری است که شامل کافران، منافقان، مشرکان، فاسقان و مانند آنان می شود. خداوند در برخی از آیات از قرین سوء، زشت کار و بدکار سخن گفته و از معاشرت با آنان برحذر داشته است.

معاشرت با افراد ناباب و بدکار و زشت کار به سبب تاثیراتی که در اندیشه و منش انسان ایجاد می کند نهی شده است.

خداوند در آیاتی از جمله 57 و 58 سوره مائده بیان می کند که ایمان و تقوا به مومن اجازه نمی دهد تا با هر کسی معاشرت و نشست و برخاست داشته باشد. هم چنین معاشرت با بدکاران به سبب آن که تاثیر منفی در اندیشه و عمل انسانی به جا می گذارد،‌ مطلوب انسان های با ایمان و متقی نیست و به خود اجازه نمی دهند که چنین معاشرت های داشته باشند؛‌ ولی برخی به سبب روحیه تساهل و تسامح افراطی که دارند، به این نکات توجه نمی کنند و به ویژه با خویشان و دوستان ناباب معاشرت می کنند.

البته اینان هنگامی از این عمل خویش پشیمان می شوند که کار از کار گذشته است و دین و ایمان خویش را در این معاشرت های نادرست و ناروا از دست داده اند؛ آن گاه است که انگشت پشیمانی به دندان می گزند و در قیامت خود را سرزنش می کنند که ای کاش فلانی را دوست و خلیل خود نگرفته بودم و با او خلوت نمی کردم و اسرار و رازهای دل خود را با او در میان نمی گذاشتم و او را به خلوت خانه دل خود راه نمی دادم تا دین و ایمان مرا برباید و مرا به هلاکت افکند.(فرقان، ایات 28 و 29)

از نظر قرآن، کسانی علاقه مند به دوستی و معاشرت با افراد ناباب و بدکار می شوند که تحت تاثیر شیطان قرار گرفته اند و شیطان با وسوسه های گوناگون و رنگین خود کاری می کند که افراد گرایش به معاشرت با افراد ناباب بگیرند.(فرقان، ایات 28 و 29)

این معاشرت ها در زندگی دنیوی و اخروی و نیز مادی و معنوی افراد تاثیرات بدی به جا خواهد گذاشت. از جمله این آثار می توان می گفت که انسان را از حقیقت دور ساخته و باطل و زشت را می پذیرد و نسبت به منکرات و زشتی ها بی تفاوت و اهل تسامح می شود؛ زیرا انسان اگر به طور فطری از بدی و زشتی گریزان است ولی وقتی زشتی و بدی در برابرش تکرار شود به آن عادت می کند و در یک فرآیندی نه تنها زشت ها و منکرات برای زشت نمی شمارد بلکه بدان گرایش پیدا کرده و خود یکی از علاقه مندان به زشتکاری ها می شود.

خداوند بیان می کند که از پیامدهای معاشرت و روابط با دوستان و خویشان ناباب این است که اغوا شده و گول می خورند و اعمال زشت و بد و باورهای نادرست و باطل دوستان برای او امری عادی و در نهایت حتی زیبا جلوه می کند.(فصلت،‌آیه 25)

این معاشرت ها با بدکاران تاثیرات منفی زیادی در شخص به جا می گذارد(همان و نیز صافات، آیات 51 تا 57؛ زخرف، ایات 36 تا 38) که از جمله این تاثیرات منفی می توان به ضلالت و گمراهی عقیدتی انسان اشاره کرد(همان آیات)

در حقیقت معاشرت با دوستان می تواند سرنوشت انسان را دگرگون سازد و انسانی را از ضلالت به هدایت و یا از هدایت به ضلالت بکشاند. از این روست که خداوند در همین آیات از نقش معاشرت در سرنوشت و تعیین آن سخن به میان آورده و به انسان هشدار داده است که مواظب و مراقبت معاشرت های خود باشند که با چه کسی دوستی می ورزند.

بسیاری از معاشرت ها که با افراد و دوستان و خویشان ناباب انجام می گیرد موجب می شود که انسان گرفتار خسران و زیان ابدی شود و در آخرت چیزی برای عرضه جز هیچ نداشته باشد.(فصلت، ایه 25)

خواری و ذلتی که با دوستی با افراد ناباب نصیب آدمی می شود افزون بر دنیا در آخرت نیز گریبانگیر او خواهد بود.(فرقان، آیات 28 و 29) کسانی که زشت کار هستند در دنیا از سوی عموم مردم طرد می شوند و نگاه خوار و ذلیلانه ای به آنان می شود چنان که در آخرت نیز خوار و ذلیل خواهند بود.

به هر حال، افراد ناباب در اندیشه و عمل انسان تاثیرات منفی عمیق و سرنوشت ساز به جا می گذارند و شخص به گونه ای می شود که در یک فرآیند منکر حق و خدا و ایمان و قران می شود.(همان) و از ولایت اولیای الهی پرهیز می کند و ذکر (ولایت الهی) را از یاد می برد (نورالثقلین، ج 4، ص 11، حدیث 40) و در ولایت طاغوت وارد می شود و شیاطین اولیای او می شوند و او را از بندگی به سوی بردگی می برند و آتش دوزخ را به هدیه می کنند و در قیامت نادم و پشیمان می شوند که چرا این افراد را دوست و قرین و خلیل خود گرفته اند.(فرقان، ایات 27 و 28؛ زخرف، ایات 36 و 38)

به هر حال، معاشرت با بدان در دنیا بدنامی و خواری و ذلت و در آخرت آتش دوزخ را همراه خواهد داشت.(صافات، آیات 51 تا 56؛ مدثر، آیات 40 تا 48)

باشد با هوشیاری تنها با اهل ایمان (آل عمران، آیه 28)، تقوا(زخرف، ایه 67)،‌اهل صداقت و راستگویی(نساء، ایه 69)، اهل صلاح و رستگاری(همان)، بر اساس مصالح(اسراء، ایه 34) در چارچوب عرف و معروف (بقره، آیه 229 ؛ نساء، ایه 19) دوستی و معاشرت کنیم و اجازه ندهیم تا دین و ایمان و آخرت و سرنوشت ما را افراد ناباب از دوست و خویش بربایند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا