اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنی

پروردگاری و ربوبیت از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از صفات پرکاربرد خدا در قرآن، «ربوبیت» است که با نام «رب» بسیار تکرار شده است. این صفت و اسم از ریشه «ر ب ب» مضاعف اشتقاق یافته و با «رب ی» و «ر ب و» معتل اللام فرق دارد، هر چند که برخی نوعی ترادف و هم معنایی را میان آنها قایل هستند، ولی فاصله بس زیادی در معنای ربوبیت و تربیت و ربوه به معنای بلندی است.

در زبان فارسی صفت ربوبیت را به معنای پرورش و نام رب را به پروردگار، برابر نهاد دانسته اند. البته به شرطی این برابری را می توان پذیرفت که عناصر و مولفه های معنایی و مفهومی ربوبیت را در پرورش بپذیریم؛ زیرا از نظر قرآن، صفت ربوبیت یکی از مهم ترین جلوه های «الله» در هستی است و اصولا «الله رب العالمین» است که تجلیات الله در ساختار ربوبیت به نمایش گذاشته می شود.

بی گمان درک معنایی و مفهومی ربوبیت می تواند به ما در شناخت الله یاری رساند و «اعرفوا الله بالله» را به نوعی تحقق بخشد؛ زیرا ربوبیت برترین و عالی ترین تجلی «الله» است و شناخت و معرفت آن، به یک معنا شناختی جامع از حقیقت «الله» خواهد بود که اسم جامع برای همه صفات و اسمای الهی است.

به نظر می رسد که ربوبیت الهی همه ابعاد هستی را در بر می گیرد و چیزی فراتر از پروردگاری و پرورش است که یکی از جلوه و تجلیات ربوبیت است؛ این حقیقت زمانی روشن و آشکار می شود که ما حقیقت اصطلاح قرآنی و مفهوم آن را در فرهنگ قرآنی بشناسیم.

ابعاد ربوبیت الهی از نظر قرآن

خدا در قرآن «الله» را به صفت «رب العالمین» ستوده و مطلق حمد را مخصوص چنین خدایی دانسته است.(حمد، آیه 2) این بدان معناست که هر چیزی که در هستی و تحت «العالمین» تحقق وجود دارد، ارتباط تنگاتنگی با حقیقت ربوبیت الهی دارد.

البته این حقیقت را می توان از تفسیر تبیینی که خدا در آیات دیگر قرآنی در توصیف «رب» آورده به درستی شناخت و دانست. از جمله مهم ترین آیات در تفسیر حقیقت ربوبیت الهی را می توان در سوره «الاعلی» یافت که ربوبیت الهی را توصیف و تبیین می کند. بر اساس این آیات نخست این سوره ربوبیت الهی ناظر به امور و ابعاد زیر است:

  1. خلقت: از نظر قرآن، خلقت از تجلیات و مظاهر مقام ربوبیت اعلای الهی است.(اعلی، آیات 1 و 2؛ اعراف، آیه 54؛ غافر، آیه 62) بنابراین هر چیزی که در هستی نام مخلوق و خلق بر آن نهاده می شود از مقام ربوبیت الهی تحقق یافته است. همین معنا را خدا در آیات دیگر بیان کرده است. به عنوان نمونه در جایی دیگر می فرماید: ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه؛ پروردگار ما کسی است که به هر چیزی خلقتش را عطا کرده و بخشیده است.(طه، آیه 50) بر این اساس، مخلوقات از مقام ربوبیت الهی است و چیزی نیست که نام خلق و مخلوق بر آن باشد و از مقام ربوبیت تحقق نیافته باشد.
  2. تسویه و تعدیل: از دیگر تجلیاتی که برای مقام ربوبیت اعلی الهی بیان شده، همان تسویه است.(اعلی، آیات 1 و 2) از نظر قرآن، تسویه به معنای نوعی کمال بخشی در چیزی است که تعدیل می تواند آن را به تمامیت کمالی برساند. از همین روست که خدا بیان می کند که بعد از تسویه نسبت به انسان(سجده، آیه 9؛ شمس، آیه 7) آن را به عدل تعدیل کرده است.(انفطار، آیه 7) خدا درباره تمثل بشری جبرئیل برای حضرت مریم(س) از آن به «بشرا سویا» یاد کرده(مریم، آیه 17) که به معنای اعتدال و تناسب کامل در اندام بشری است؛ زیرا «سوی» در چیزی به معنای تمامیت در کمال برای هر چیزی است؛ مثل تمامیت کمال روز(مریم، آیه 10)، تمامیتی که در صراط سوی(مریم، آیه 43؛ طه، آیه 135؛ ملک، آیه 22) و مانند آنها است. خدا در قرآن بیان می کند که کافران زمانی که گرفتار عذاب الهی می شوند دوست دارند که با زمین یکسان شوند؛ یعنی خاک بودند و انسانیتی عارض بر آنان نمی شدند تا گرفتار عذاب الهی شوند.(نساء، آیه 42) به نظر می رسد که تعبیری قرآنی «اعطای کل شی خلقه» افزون بر بیان حقیقت خلقت از مقام ربوبیت، ناظر به همین حالت تسویه در خلقت نیز باشد؛ زیرا خدا در مقام ربوبیت هر چیزی که مخلوق به آن نیاز دارد، به او اعطا می کند که تمامیت در کمال آن چیز است.(طه، آیه 50) هم چنین بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، تسویه می تواند فرآیندی باشد، مانند تسویه در خلقت انسان که پس از فرآیندی طولانی در رحم مادر شکل می گیرد که ظرفیت پذیرش «انشاء جدید» و نوعی «خلق جدید» را برای انسان فراهم می آورد.(مومنون، آیه 14) بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، تسویه مخلوقات پس خلقت آنان است، از همین روست که خدا می فرماید: خلق فسوی؛ خلق کرد، پس تسویه کرد.(اعلی، آیات 1 و 2) بنابراین می تواند این تسویه در قالب فرآیندی شکل بگیرد. از نظر قرآن، درباره خلقت انسان، وقتی تسویه انجام شد، بر فرشتگان امر می شود تا به چنین مخلوق تسویه شده ای سجده برند.(حجر، آیه 29؛ ص، آیه 72)
  3. تقدیر: تقدیر از دیگر ابعاد ربوبیت الهی است.(اعلی، آیات 1 و 3) البته باید توجه داشت که تقدیر برای هر چیزی دو مقام دارد، گاه تقدیری است که در مقام امر قبل از خلق انجام می شود که ناظر به تقدیر کلی برای هر چیزی است؛ زیرا هر اسمی از اسمای الهی مظاهری را می جوید و می طلبد. این مظاهر اسمای الهی در تقدیر کلی اندازه گیری می شود و سپس خلق به آن تعلق می گیرد. این تقدیرات کلی در ام الکتاب قبل از «ابراء» و «خلقت» یعنی در مقام امر قبل از خلق است.(انعام، آیه 54) البته نوعی دیگر، از تقدیر است که آن تقدیر پس از خلقت است که سرنوشت هر چیزی معلوم و مقدر می شود. خدا به تقدیر پس از خلقت بارها اشاره کرده است، از جمله در جایی دیگر می فرماید: و خلق کل شیء فقدره تقدیرا؛ و خدا هر چیزی را خلق کرد، پس تقدیری کامل برایش کرد.(فرقان، آیه 2) همین معنا در آیات دیگری نیز بیان شده است، از جمله خدا می فرماید: من ای شیء خلقه من نطفه خلقه فقدره؛ از چه چیزی او را خلق کرد، از نطفه ای خلق کرد، پس آن را تقدیر کرد.(عبس، آیه 18)
  4. هدایت تکوینی و تشریعی: از نظر قرآن از دیگر ابعاد ربوبیت الهی می بایست به هدایت هر مخلوقی اشاره کرد که پس از تقدیر انجام می شود.(اعلی، آیات 1 و 3) این هدایت برای هر مخلوقی نوعی هدایت فطری باطنی تکوینی است که می توان گفت که دین فطری هر مخلوقی است که او را هدایت به سوی خدا می کند تا طاعتی ذاتی داشته باشد؛ زیرا هر مخلوق به نرم افزار هدایت فطری تکوینی خدا را می شناسد و بدان گرایش داشته و اطاعت او می کند و هرگز عصیان نمی ورزد. خدا در جایی دیگر نیز می فرماید: ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی؛ پروردگار ما کسی است که به هر چیزی خلقتی تمام بخشیده سپس هدایت کرده است.(طه، آیه 50) این هدایت فطری تکوینی شامل انس و جن نیز می شود. از همین روست که هر انسانی به هدایت فطری حق شناس و حق گرا است؛ زیرا انسان در حالت تسویه و اعتدال کامل و تمام خلق شده و همه حقیقت برای او در دلش قرار داده و ربوبیت الهی مشهود قلب اوست هر چند که در زمین گرفتار غفلت می شود و حضور شهودی خدا را به سبب توجه و اهتمام به دنیا از دست می دهد.(شمس، آیات 7 و 8؛ اعراف، آیه 172) از نظر قرآن هدایت تشریعی برای انسان و جن نوعی تفضل و فضلیتی افزون بر فطرت است؛ زیرا در شرایط هبوط در زمین لازم آمد تا افزون بر هدایت فطری از هدایت تشریعی نقلی نیز بهره مند شده(بقره، آیه 38) و به حقایق ربوبی بصیرت یابد و دل بیمارش که گرفتار غفلت و نسیان شده درمان شود و شفاء یابد.(یونس، آیه 57) البته هدایت تشریعی مطابق هدایت فطری است هر چند که از نظر تفصیل و تبیین مصادیق به یاری فطرت و تعقل آمده است تا دستگیر انسان و جن باشد.(روم، آیه 30) خدا در جایی دیگر در باره هدایت فطری تکوینی انسان می فرماید: ثم السبیل یسره؛ سپس خدا راه را برای انسان آسان کرد.(عبس، آیه 20) از نظر قرآن هدایت تشریعی نیز جلوه ای از تجلیات ربوبیت الهی است که در طول تاریخ بشر را در بر گرفته و او را به سوی حق و حقیقت و صراط مستقیم عبودیت هدایت و راهنمایی کرده است.(نساء، آیات 170 و 174) پس این رب العالمین است که هدایت تشریعی را در کنار هدایت تکوینی برای انسان مشیت کرده و قرار داده است.(شعراء، آیه 192؛ واقعه، آیه 80؛ حاقه، آیه 43؛ روم، آیه 30)
  5. تعلیم: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تعلیم از جمله تعلیم قرآن و قرائت آن بی آن که نسیانی در آن راه یابد از مقام ربوبیت است.(بقره، آیه 129؛ اعلی، آیه 1 و 6) خدا بیان می کند که یکی از دعاهای حضرت ابراهیم(ع) پیشگاه ربّ این بوده که رسولی را در میان فرزندانش بر انگیزد تا آیات الهی را برایشان تلاوت کرده و کتاب و حکمت به ایشان تعلیم دهد.(بقره، آیه 129) باید توجه داشت که از نظر قرآن، تعلیم الهی به پیامبران نوعی تعلیم خاص هم چون علم حضوری و شهودی است. این نوعی تصرف در قلب آنان است؛ از این روست که قرآن بر قلب پیامبر(ص) نازل می شود و جزو ذاتیات او می گردد. بنابراین، نوعی مظهریت برای پیامبر(ص) در ربوبیت است؛ همین امر درباره ربوبیت والدین نیز صادق است؛ زیرا از نظر قرآن، کودکان در دوران صغارت از نوعی تصرفات ربوبی والدین سود می برند که جانمایه وجودی آنان می شود. از همین روست که به صراحت از «ربوبیت» والدین در این دوره سخن به میان آمده که نوعی تصرفات در تکوین و ذات فرزندان است: قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا؛ بگو: پروردگارا بر والدین من رحم آور هم چنان که آنان در صغارت مرا ربوبیت کردند.(اسراء، آیه 24) از این آیه هم چنین دانسته می شود که ربوبیت در سایه رحمت اتفاق می افتد و تحقق می یابد؛ از این رو، از خدا رحمت نسبت به والدینی خواسته می شود که ربوبیت در صغارت را به عهده داشته اند.(همان) البته از قرآن این معنا به دست می آید که فرعون که سرپرستی موسی(ع) را در صغارت به عهده داشته خود را «رب» موسی(ع) می داند و به صراحت می گوید: الم نربک فینا ولیدا؛ آیا در هنگامه تولد و میلاد در پیش ما مورد ربوبیت قرار نگرفتی؟!(شعراء، آیه 18) بنابراین، تصرفاتی که در کودکی انجام می شود، فراتر از مساله تربیت به ساحت ربوبیت باز می گردد که نوعی تصرفات تکوینی در باطن کودک است که آثار آن ماندگار و باقی و غیر قابل تغییر است.(همان) هم چنین از نظر قرآن، مومنان نیز به مقام مظهریت در ربوبیت می رسند و می توانند در دیگران تصرفات ربوبی داشته باشند.(آل عمران، آیه 79) بنابراین مومن برای تحقق مظهریت می بایست همه وجود و کارهایش را برای رب العالمین انجام دهد و بگوید: ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین؛ به راستی که نمازم و عباداتم و حیاتم و مماتم برای خدایی است که رب العالمین است.(انعام، آیه 162)
  6. تزکیه و تطهیر: از دیگر ابعاد ربوبیت الهی می بایست به تزکیه اشاره کرد که نوعی تصرف در تکوین و ذات چیزی است. از نظر قرآن، انسان هر چند که بخواهد نمی تواند خویش را تزکیه کند، بلکه این خداست که در او به ربوبیت تصرف کرده و او را تزکیه می کند و رشد کمالی درونی می بخشد. البته از قرآن دانسته می شود که پیامبر(ص) به مظهر اتم و اکمل اسماء الله و خلیفه الله از چنین ویژگی تعلیم و تزکیه تکوینی برخوردار است می تواند تزکیه کند.(بقره، آیه 129؛ توبه، آیه 103) البته از آیه اخیر یعنی 103 سوره توبه این معنا به دست می آید که پیامبر(ص) در مقام مظهریت در ربوبیت الهی می تواند به تطهیر نیز بپردازد که نوعی تصرف باطنی در شخص است. از نظر قرآن، پیامبر(ص) به حق از سوی خدا آمده است و از مقام ربوبیت بهره مند شده تا انسان را به سوی خیر هدایت کند.(نساء، آیه 170)
  7. احیاء و اماته: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، احیاء و اماته نیز تحت مقام ربوبیت الهی است؛ یعنی فرآیند هر گونه تغییرات و تبدیلات و انتقالات از حالتی به حالتی و طوری به طوری دیگر که از آن به اطوار خلقت یاد می شود، همگی تحت مقام ربوبیت الهی است؛ بنابراین همان گونه که رشد گیاهان و مرگ آنان بر پایه ربوبیت است(اعلی، آیات 1 و 4 و 5) اماته و احیاء و حشر و نشر نیز بر اساس همین ربوبیت الهی است.(عبس، آیات 21 و 22) خدا به صراحت می فرماید: ربی الذی یحیی و یمیت؛ این پروردگارم است که احیاء و اماته می کند و زنده می کند و می میراند.(بقره، آیه 258) البته ربوبیت الهی همه هستی را چنان که گفته شد از صفر تا صد در بر می گیرد، از همین روست که حتی حرکت خورشید و جریان آنها همه در سایه مقام ربوبیت الهی انجام می شود.(همان)
  8. مشیت: از نظر قرآن، مشیت خدا و در طول آن مشیت انسان از جلوه ربوبیت الهی است.(تکویر، آیه 29) البته از نظر قرآن، انسان وقتی در صراط مستقیم هدایت قرار می گیرد که خود «مشیت» داشته باشد.(تکویر، آیه 28) اما این مشیت هرگز بیرون از مشیت کلی الهی نخواهد بود؛ زیرا خدا به مشیت کلی خویش هدایت را برای بشر قرار داده است و بر اساس سنت آنان به طور فطری در صراط مستقیم هدایت نموده است؛ بنابراین، این مشیت الهی است که انسان بخواهد تا در صراط مستقیم هدایت حرکت کند؛ پس این گونه نیست که خود انسان مشیت مستقلی درباره حرکت در صراط مستقیم داشته باشد؛ بلکه مشیت انسانی تابع مشیت الهی در این امر است؛ از همین روست که پس آن که می فرماید: ان هو الا ذکر للعالمین لمن شاء منکم ان یستقیم، جز این نیست که او یعنی پیامبر و قرآن، ذکر برای کسی از شما است که مشیت دارد که مستقیم باشد.(تکویر، آیات 27 و 28) در ادامه اش می فرماید: و ما تشاؤون الا ان یشاء الله رب العالمین؛ و شما مشیت نمی کنید مگر آن که خدای رب العالمین مشیت کند.(تکویر، آیه 29) از نظر قرآن مقام ربوبیت الهی است که مشیت ها را در هر چیزی مشخص و معین می کند. پس تقدیرات جزیی در هر چیزی بر اساس مشیت الهی برخاسته از مقام ربوبیت است؛ خواه این تقدیرات درباره احیاء و اماته گیاه یا چیزی باشد و خواه در باره حفظ و نسیان چیزی باشد.(اعلی، آیات 1 و 4 تا 7) به هر حال، از نظر قرآن مشیت انسان از جلوه مشیت الهی است و به او اجازه داده شده تا ایمان بیاورد یا ایمان نیاورد.(کهف، آیه 29) اما اگر انسان به مشیت اختیاری و ارادی خویش ایمان نیاورد می بایست خود را برای عذاب و عقوبت دنیوی و اخروی آماده سازد. باید توجه داشت که مشیت الهی جامع است و به انسان حق انتخاب ارادی و آزاد داده تا خود در چارچوب مشیت الهی ایمان یا کفر را انتخاب کند، اما به او هشدار نیز داده است که انتخاب کفر مساوی با دوزخ است، چنان که بشارت داده که انتخاب ایمان مساوی با بهشت خواهد بود.(زمر، آیات 71 و 72)
  9. ابتلائات و اعمال سنت های گوناگون: از نظر قرآن، ابتلائاتی که انسان بدان مبتلا می شود، همگی از مقام ربوبیت الهی است(بقره، آیات 49 و 124 و 155 تا 157؛ فرقان، آیه 20؛ نمل، آیه 40؛ انبیاء، آیه 35)؛ زیرا ابتلائات الهی برای بروز و ظهور توانایی و استعدادهای بشر و در راستای تزکیه و تعلیم حقیقی است. به نظر می رسد که اصولا هر چیزی که در زندگی بشر در جریان است همگی بر اساس مقام ربوبیت است و تفاوتی میان این سنت ابتلاء با سنت های دیگر از جمله عقوبت و کیفر یا سنت امهال و استدراج و مانند آنها نیست. پس همان گونه که خدا از مقام ربوبیت خلق کرده، هم چنین از همین مقام ربوبیت است که کارهای مردم را سامان می دهد و ولایت و نصرت و وکالت و مانند آنها را اعمال می کند(انعام، آیه 102)؛ زیرا ربوبیت الهی مقتضی رحمت است که تا همه بندگانش را تحت ربوبیت عام عالمین به کمال برساند.(طه، آیه 50؛ انعام، آیه 54)
  10. رحمت و مغفرت: از نظر آموزه های وحیانی از مهم ترین جلوه های مقام ربوبیت الهی، رحمت فراگیر که خدا بر خویش فرض و واجب کرده(انعام، آیات 54 و 147 و 157) و مغفرت نسبت به بندگان است تا آنان را تحت پوشش خویش قرار دهد. مغفرت الهی آثار گوناگونی دارد که آمرزش و خطاپوشی و عفو و توبه از جمله آنها است.(آل عمران، آیات 133 و 193؛ هود، آیه 52)
  11. صفر تا صد امور هستی: به نظر می رسد که ربوبیت الهی صفر تا صد امور هستی را مدیریت می کند.(غافر، آیه 64) بنابراین، چیزی در هستی نیست که بیرون از ربوبیت الهی باشد. این بدان معناست که خدای خالق تنها خلق نکرده و امور را به حال خویش رها نکرده است، بلکه هم چنان زمام امور هر چیزی در دست اوست؛ خواه این زمامت امور نسبت به هدایت باشد و خواه رزق و روزی یا مجازات و عقوبت یا هر چیزی دیگر. بنابراین، خدا در مقام ربوبیت هم چنان در جزئیات همانند کلیات دخالت مستقیم می کند تا جایی که حرکت کشتی نیز بر اساس مقام ربوبیت الهی است.(اسراء، آیه 66) پس رب العالمین همان گونه که جریان شب و روز را مدیریت می کند، تمام حالات فردی و جمعی انسان را نیز تحت ربوبیت خود دارد تا جایی که امداد و نصرت در جنگ و مانند آنها نیز بر اساس همین اصل ربوبیت الهی نسبت به مومنان خواهد بود. همان کسی که آسمان و زمین را ربوبیت می کند و فطرت انسان را ساخته هم چنان شاهد حاضر و ناظر در هر چیزی است.(انبیاء، آیه 56؛ فاطر، آیه 13) پس اماته و احیاء هر چیزی در مقام ربوبیت انجام می شود و بر هر چیزی وکالت و ولایت مطلقه دارد.(سجده، آیه 11) بر این اساس دنیا و آخرت تحت ربوبیت الهی سامان یافته و مدیریت می شود.(لقمان، آیه 33؛ زمر، آیات 6 و 7 و 54 و55 و 71) خدا بر اساس ربوبیت است که به انسان توانایی تسخیر داده تا خلافت را به نحو احسن در ساختار عقلانیت و چارچوب صراط مستقیم هدایت تکوینی و تشریعی انجام دهد و مظهر ربوبیت الهی شوند.(زخرف، آیه 13؛ لقمان، آیه 20؛ بقره، آیات 30 و 31؛ آل عمران، آیه 7 و 79 و 190 تا 195؛ رعد، آیات 19 تا 22)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا