اجتماعیاخلاقی - تربیتیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنی

ولایت ایمانی و امتی در امر به معروف

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن فریضه واجب امر به معروف و نهی از منکر، از مهم ترین وظایف و تکالیف اجتماعی است که در دو سطح ولایت ایمانی و ولایت امتی اعمال می شود.

ولایت ایمانی تنها میان مومنان است؛ در حالی که ولایت امتی فراتر از سطح ایمانی در میان مسلمانان، بلکه حتی غیر مسلمانانی اعمال می شود که تحت حکومت اسلامی زندگی دایمی یا موقت دارند؛ زیرا در میان امت اسلام، منافقان و اهل کتاب زندگی می کنند که امر به معروف و نهی از منکر نسبت به آنان از سوی حکومت اعمال می شود؛ بلکه از نظر قرآن، اعمال حاکمیت الهی اسلام، نسبت  به کافرانی که برای اموری چون تحقیق از اسلام وارد سرزمین های اسلامی و حکومت اسلامی می شوند، تنها برای دولت و نظام ولایی سیاسی است؛ زیرا آنان از سوی خدا «تمکن» یافته اند تا افزون بر اقامه نماز و مانند آنها، امر به معروف و نهی از منکر کنند و دیگر قوانین و احکام اسلامی اجرایی کنند.(حج، آیات 39 و 40)

به سخن دیگر، از نظر قرآن، نظام سیاسی ولایی دارای ولایت عام در امور اجتماعی است.(نساء، آیه 59) بنابراین، بر دولت ولایی اسلامی است تا به عنوان وظیفه و تکلیف اعمالی انجام دهند که ناظر به صیانت از فضای اسلامی جامعه و امت اسلامی است.

از نظر قرآن، غیر مسلمانان نمی توانند در سرزمین های اسلامی و تحت حاکمیت اسلامی، شرابخواری علنی یا قمار یا امور منکری را داشته باشند که از نظر اسلامی جزو منکرات و رفتار فاسقانه و مجرمانه و از مصادیق فجور است.

در حقیقت، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، قوانین اجتماعی اسلام درباره همه کسانی اعمال می شود که در سرزمین های اسلامی تحت حکومت و حاکمیت اسلامی به طور دایم یا موقت زندگی می کنند و مخالفت آنان نسبت به این احکام اجتماعی به معنای «جرم» تلقی می شود؛ زیرا برخی از اعمال از نظر قانونی دارای حدودی است که تخلف یا مخالفت نسبت به آن ها به معنای جرم است که کیفر و مجازاتی را به دنبال دارد. رباخواری، زنا، قمار، شرابخواری و اعمال دیگر که از منکرات است اگر از سوی آنان به شکل علنی انجام شود، به عنوان جرم تلقی شده و مجرمان برابر قانون مجازات می شوند.

اما ولایت مومنانه تنها میان مومنان برقرار است و امر به معروف و نهی از منکر در میان آنان به شکل امر و نهی گفتاری است؛ اما فراتر از آن که به ساحت حکومت و حاکمیت مطرح است، ولایت متقابل مومنان جاری و ساری نمی شود؛ زیرا در این ساحت لازم است تا نظام سیاسی ولایی ورود کند و با احکامی چون طرد اجتماعی و تبعید گاه مجازات های دیگر، جلوی منکرات را بگیرند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، منافقان به عنوان امت اسلامی مطرح هستند، بنابراین، هر چند به عنوان منافق با گرایش کفر نهان، از ساحت ولایت ایمانی خارج هستند، ولی از ولایت امتی و حاکمیت دولت ولایی اسلامی خارج نیستند. بنابراین، اگر رفتاری فاسقانه را در پیش گیرند، تنها از طریق ولایت حاکمیتی می توان با آنان برخورد کرد و آنان را مجازات کرد و به عنوان مجرم احکام الهی را نسبت به آنان اعمال کرد. خدا به صراحت در قرآن می فرماید: و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون؛ و باید از میان شما گروهی باشند که دعوت به خیر می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و آنان همان رستگاران هستند.(آل عمران، آیه 104)

بر اساس روایات تفسیری و اقوال مفسران، مراد از «منکم» یک گروه سازمان یافته حکومتی و حاکمیتی است که مسئولیت دارند تا مردم را به خیر دعوت کرده و بخوانند و امر به معروف و نهی از منکر کنند. این بدان معناست که انجام این فریضه در ساحات اجتماعی میان امت، نیازمند گروهی سازمان یافته است؛ زیرا بر اساس قوانین فقهی و احکام اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر دارای مراتب و درجاتی است که از گفتاری شروع شده و به شتم ، طرد اجتماعی، تبعید، و نیز قتل در صورت تکرار رفتار فاسقانه و مجرمانه ختم می شود. از نظر قرآن، رفتار منافقانی که امنیت اجتماعی – اخلاقی را تهدید می کند، به عنوان فسق و جرم، می بایست از سوی حاکمیت به عنوان ولایت الهی اعمال شود؛ زیرا از نظر قرآن، سطوحی فراتر از امر و نهی گفتاری، نیازمند ولایتی عالی تر و قوی تر است که برای اولیای الهی از سوی خدا به عنوان مظهر ولایت الهی قرار داده شده است.(احزاب، آیه 6؛ نساء، آیه 59) بنابراین، مومنان نمی توانند در این سطوح وارد شوند؛ زیرا ولایت آنان محدود است به ساحت ولایت متقابل میان مومنان آن نیز در سطح گفتاری؛ اما در سطح فراتر از گفتار، نیازمند ولایت حکومتی و حاکمیتی سیاسی است.

به نظر می رسد که ولایت گفتاری در میان مومنان، به ساحت سایر امت از منافقان فاسق و مجرم یا اهل کتاب گسترش نمی یابد، بلکه حتی ولایت گفتاری با آن که سطح ضعیف از ولایت است، فقط در میان مومنان است(توبه، آیه 71)؛ اما در باره دیگر افراد و گروه های امت از منافقین فاسق و مجرم گرفته تا اهل کتاب  یا کافران گذر موقت، می بایست حاکمیت ورود کند و از ولایت سیاسی و حاکمیتی سود برد و اعمال قدرت کند.

 بر این اساس، اگر منافقان در میان امت، رفتاری چون بی حجابی در پیش گیرند و به منکرات عمل کنند یا فرمان به منکرات دهند و از معروف و ارزش های پشت کنند یا حتی از معروف نهی کنند، ولایت ایمانی شامل آنان نمی شود، و توده مومنان نسبت به آنان ولایتی ندارند تا آنان را از منکری نهی کنند یا با آنان درگیر شوند و خواهان اقامه و اجرای معروفی و ترک منکری شوند، بلکه بر حاکمیت است تا از باب ولایت امتی، منافقین یا دیگر افراد امت را به عنوان فاسق مجازات کند یا به عنوان مجرم به کیفر حدود و عذابی برساند. از نظر قرآن، این کیفرهای حکومتی و حاکمیتی حتی در مواردی ممکن است به سطح تبعید بلکه قتل در صورت اصرار و تکرار برسد.(احزاب، آیات 60 و 61)

به هر حال، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، میان ولایت ایمانی و ولایت امتی می بایست تفاوت و فرق گذاشت؛ زیرا ولایت ایمانی میان مومنان برقرار است و به غیر مومنان تعلق نمی گیرد؛ از این رو، خدا به صراحت می فرماید: المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و یطیعون الله و رسوله اولئک سیرحمهم الله ان الله عزیز حکیم؛ مومنان و مومنات بعضی از آنان اولیای بعض دیگر هستند آنان امر به معروف می کنند و از منکر نهی می کنند و نماز می گزارند و زکات می دهند و خدا و رسولش را اطاعت می کنند؛ انان کسانی هستند که خدا به تحقیق آنان را مورد رحمت خویش قرار می دهد؛ زیرا خدا عزیز حکیم است.(توبه، آیه 71)

از نظر قرآن، منافقان هر چند که از امت اسلام هستند، ولی جزو مومنان نیستند و مومنان ایمانی میان آن برقرار نیست؛ زیرا ایمانی مظهر ولایت الهی است و تنها در میان مومنان است؛ اما کافران از جمله منافقان فاقد چنین مظهریتی هستند. پس میان منافقان یا میان مومنان و منافقان چنین ولایتی برقرار نیست؛ پس مومنان به عنوان شخصی از چنین ولایت نسبت به منافقان برخوردار نیستند که آنان را امر به معروف و نهی منکر کنند. چنان که میان منافقان نیز ولایتی نیست؛ زیرا آنان کافر هستند و هیچ ولایتی ندارند؛ زیرا ولایت میان انسان ها از مظاهر ولایت الهی است و منافقان و کافران چنین مظهریتی ندارند.

از نظر قرآن، منافقان چون ولایت متقابلی میان خود ندارند، اگر امر به منکر یا نهی از معروف می کنند از باب ولایت نیست(توبه، آیه 67)، بلکه از باب طغیانی است که در ذات آنان است و حتی اگر تواصی میان آنان نباشد، خود به خود چنین گرایش طغیانی ندارند.(ذاریات، آیات 52 و 53)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، منافقان چون جزو کفار هستند(توبه، آیه 68)، از همان گروه کافرین هستند، با این فرق و تفاوت که منافقین جزو امت اسلامی هستند و در میان اسلام زندگی می کنند؛ اما چون گرایش آنان به سبب سفاهت و ختم و طبع قلب، گرایش به فجور و فسق علنی است، نه تنها علیه ارزش ها و معروف ها هستند، بلکه به منکرات امر کرده و از معروف نهی می کنند.(توبه، آیه 67) از نظر قرآن، اگر نسبت به منافقان فاسق، امر به معروف و نهی از منکر باید انجام شود، می بایست از سوی حکومت و حاکمیت باشد، نه از سوی توده افراد مومن؛ چنان مجازات های دیگر از جمله مجازات های مجرمانه از سوی حکومت و حاکمیت انجام می شود.(توبه، آیه 66؛ احزاب، آیات 60 و 61)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا