اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

نقش گمان در گمراهی بشر

samamosیکی از نعمت های بزرگ خداوند به بشر، عقل و خرد است. انسان به کمک عقل است که خود و محیط و خدا را می شناسد و به خواسته های متفاوت و متعدد خود پاسخ های درخور و مناسبی می دهد. بی عقل و خرد، انسانیت معنا و مفهوم واقعی خود را از دست می دهد و به در حد چارپایان و جانوران سقوط می کند. اصولا کرامت و شرافت انسانی به عقل و خردی است که به کار می گیرد.

تاکید بر به کاری از عقل و خرد از آن روست که اگر این قوه و توانایی از سوی بشر به کار گرفته شود، هیچ سودی نداشته و کرامت و شرافتی برای او به ارمغان نمی آورد. از این روست که در قرآن و آموزه های دینی به خردورزی و تعقل تاکید شده است و هر کجا که از عقل ستایش شده به اعتبار بهره گیری بشر از آن توان و قوه برتر می باشد.

با این همه، برخی از مردم یا از عقل بهره ای نمی گیرند و یا آن که به درستی از آن بهره مند نمی شوند. این جاست که انسان خود را در جایگاه بسیار لغزانی قرار می دهد که هر دم ، احتمال سقوط وی می رود. از این دسته افراد می توان به کسانی اشاره کرد که به جای قطع و یقین عقلی به گمان و ظن بسنده می کنند و زندگی خویش را بر پایه آن استوار می سازند.

نویسنده در این مطلب به تحلیل قرآن از نقش ظن و گمان در زندگی بشر پرداخته و آثار و کارکردهای آن را در گمراهی بشر تبیین کرده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

از علم عرفی تا بدگمانی

ظن که در فارسی از آن به گمان تعبیر می شود، حالتی است که در نفس انسانی به سبب وجود نشانه ها و اماره هایی حاصل می شود. مرتبه ظن از نظر حالت های متعدد و متفاوت دانش و آگاهی بشر، مرتبه ای فراتر از شک و پایین تر از قطع و یقین عقلی است. به این معنا که اگر این حالت در وی به دلایل و شواهدی دیگر تقویت شود، منجر به قطع و یقین می شود و اگر سست و ضعیف شود به مقام وهم در می آید و از آن تجاوز نمی کند.(مفردات الفاظ القرآن الکریم، راغب اصفهانی، ص 539)

علامه دهخدا، ظن را حد فاصل میان یقین و وهم دانسته و آن را به طرف راجح ا ز دو طرف اعتقاد غیر جازم تعریف نموده است.(لغت نامه ، ج 9 ، ص 13791)

در واژگان قرآن از ظن و گمان به کلماتی چون حسب و زعم و ظن و مشتقات آن استفاده شده است. به این معنا که این اصطلاح در فرهنگ قرآنی با این واژگان و هم خانواده های آن بیان شده است.

با توجه به تقسیماتی که برای ظن در قرآن و فرهنگ اسلامی بیان شده می توان دریافت که ظن تنها یک حالت صرف و محض نیست تا حکم یگانه ای داشته باشد، بلکه دارای تفاوت های معناداری است که هر یک حکم خاص خود را می طلبد. به این معنا که ظن به بخش های چون ظن معتبر و غیر معتبر، ظن باطل و ظن غیر باطل، یا حسن ظن و سوء ظن دسته بندی می شود.

از نظر قرآن ظن باطل ، بدگمانی و ظن غیر معتبر ، از ظنون وگمان هایی است که می بایست از آن پرهیز کرد و به آثار آن ترتیب اثر نداد. به این معنا که انسان مومن کسی است که در حق دیگری، بدگمان نمی شود و گمان خوب می برد و رفتارها و سخنان وی را بر وجه صحیح حمل می کند و به کمک اصالت صحت ، به تصحیح و اصلاح گمانه های خویش می پردازد و به گمانی در حق دیگری دارد ترتیب اثر نمی دهد.(نور، آیات 11 و 12)

آیاتی از جمله آیات 116 تا 119 سوره انعام و نیز آیه 148 همین سوره تعبیت و پیروی از ظن غیر معتبر را در احکام الهی جایز نمی شمارد و در آیه 12 سوره نور نیز مردمان را از گمان بد به دیگران برحذر می دارد و در آیه 78 سوره انعام و آیاتی دیگر از استوار سازی اعتقادات و باورها بر ظن و گمان پرهیز می دهد و در همان حال، در آیه 14 سوره حجرات بر جواز تکیه بر برخی از ظنون و گمان ها سخن می راند؛ زیرا در این آیه می فرماید که از بسیاری از ظنون و گمان ها پرهیز شود که به معنای جواز تکیه بر برخی دیگر از آن است که ما در این جا از آن به ظنون معتبر یاد کرده ایم. البته برخی از مفسران بر این باورند که این آیه نه تنها بر جواز تکیه واعتماد بر برخی از ظنون سخن به میان آورده بلکه بر لزوم اتباع از برخی از ظنون که همان ظنون معتبر می باشد، سخن گفته است.(مجمع البیان ، شیخ طبرسی، ج 9 و 10، ص 205 و فتح القدیر، ج 5 ، ص 76)

بر این اساس ، همان گونه که لازم است تا از برخی از ظنون چون ظنون غیر معتبر، بدگمانی و سوء الظن پرهیز و اجتناب شود و پیروی و تبعیت از آن ظنون حرام می باشد، هم چنین لازم است که از برخی از ظنون چون ظنون معتبر پیروی شود.

در علم اصول از این ظنون معتبر به عنوان علم عرفی یا اطمینان یاد شده است. اطمینان یا همان علم عرفی ، بالاترین مرتبه ظن می باشد که اگر به برهان و دلیل قطعی تقویت شود ، علم قطعی و یقینی را سبب می شود. به این معنا که عرف خردمندان به این نوع ظنون معتبر تکیه کرده و آن را همانند علم قطعی و استدلالی و برهانی بر می شمارند؛ زیرا دست یابی به علم قطعی در همه موضوعات و برای همگان امکان پذیر نیست؛ از این روست که در بسیاری از مسایل به همان علم عرفی و علم عقلایی یا همان اطمینان و ظن معتبر بسنده می شود.

در احکام الهی همان گونه که تبعیت و پیروی از ظن غیر معتبر حرام است و شخص مجاز نیست تا از آن پیروی کند؛ زیرا ظن غیر معتبر حجت نیست تا بدان تکیه و اعتماد کند و رفتار شرعی خود را بر اساس آن پایه گذاری کند، ولی تبعیت و پیروی از ظن معتبر چنان که بیان شده نه تنها جایز بلکه در احکام شرعی لازم و ضروری است؛ زیرا بسیاری از احکام شرعی و موضوعات و مصادیق آن به ظن معتبر و امارات شرعی و مانند آن به دست می آید و کم تر انسان می تواند دراین امور به قطع و یقین عقلی برسد.

البته برخی از دانشمندان اسلامی حتی اطمینان و علم عرفی را در اصول دین نیز کافی دانسته اند؛ زیرا بر بسیاری از مردم دست یابی به علم قطعی در این امور امکان پذیر نیست و توده های مردم نمی توانند به علم قطعی و یقینی به مسایلی چون توحید، عدل ، نبوت ، امامت و معاد دست یابند. از این روست که به کفایت علم عرفی در این امور نیز حکم کرده اند، هر چند که اصل در این امور دست یابی به قطع و یقین قطعی و عقلی است و تقلید در آن مجاز دانسته نشده است.

ظن زیانبار

از آن جایی که ظن ، نوعی آگاهی نسبت به چیزی می باشد که از راه نشانه ها و امارات ایجاد شده است، دربسیاری از موارد زیانبار بوده و آدمی را به سوی گمراهی و بدبختی می کشاند. شخص در چنین حالتی بر این باور است که دچار شک و تردید نیست و از مرز پنجاه پنجاه گذشته و به دلایل و شواهدی روشن ، به این دانش و آگاهی رسیده است که مطلب چنان است که وی به آن رسیده است.

همین گرایش طبیعی توده های مردم که به علم قطعی و برهانی بر اساس عقل دسترسی ندارند، موجب شده است که هم خود را گمراه کنند و هم دیگران به سادگی از این پذیرش مردمی سوء استفاده کرده مقاصد خویش را تحقق بخشند.

به سخن دیگر، توده های مردم که کم تر به خردورزی توجه دارند و امور زندگی خویش را به عقل و خرد پیوند نمی دهند؛ زیرا در بسیاری از امور برای آنان شدنی نیست و یا دور ازدسترس و تحمل ایشان می باشد، به امور ظنی بسنده می کنند و بر اساس آن زندگی خویش را استوار می کنند. این گونه است که حتی در عقاید و امور بسیار مهمی چون دین و خدا و معاد، نیز به گمان ها و ظنون بسنده می کنند و به سبب وجود برخی از نشانه ها و امارات ، به بینش و نگرشی نادرستی می رسند و به آن باور می کنند و یا به سادگی در دام وسوسه گران و سوء استفاده کنندگان در این حوزه و حوزه های مشابه می افتند.

خداوند در آیاتی از جمله آیه 36 سوره یونس و 28سوره نجم به مردم هشدار می دهد که ظن و گمان نمی تواند جایگزین علم و یقین قطعی شود و حقی را اثبات و یا نفی نماید. در آیات 27 و28 سوره نجم با اشاره به باورهای مردم در باره فرشتگان می فرماید که نمی توان در شناخت حقیقت فرشتگان بر ظن و گمان بسنده کرد. این بدان معناست که در شناخت حقایقی چون حقیقت فرشتگان و مانند آن نمی توان به ظن بسنده نمود و بر اساس آن حکم و داوری کرد و آثاری را بر آن مترتب ساخت.

این در حالی است که توده های مردم این گونه عمل می کنند و حقایق هستی را بر اساس ظنون و گمان های خویش تفسیر کرده و بینش و نگرش خاصی را ایجاد می کنند. خداوند در آیه 116 سوره انعام بیان می کند که اکثریت مردم زمین ، زندگی خویش را بر اساس ظنون و تخمین پی ریزی می کنند و در آیه 36 سوره یونس روشن می سازد که بر اساس همین روش نادرست در تحلیل حقایق هستی و تبیین آن، به پرستش غیر خدا می پردازند ؛ زیرا با بسندگی به برخی از نشانه ها و امارات به این گمان و نتیجه می رسند که فرشتگان و بتان و مانند آن در هستی ربوبیت می کنند و می توان آنها را معبود خود قرار داد.

همین روش نادرست موجب می شود تا برخی از مردم نسبت به قیامت و رستاخیز نیز باوری نداشته باشند؛ زیرا اماره ها و نشانه ها این گونه می نمایاند که چیزی که از میان رفته دیگر نمی تواند باز گردد و دوباره جان بگیرد و زنده شود. بنابراین با انکار قیامت و معاد بر اساس ظن ها و گمان ها(حجم آیات 27 و28) رفتار خویش سامان می دهند و به دنیا اصالت بخشیده و همه همت و توجه خودشان را به دنیا مبذول می دارند.

خداوند در ادامه تبیین می کند که همین سادگی در باور کردن ظنون و تبعیت کردن از آن موجب شده است تا برخی دیگر از مردمان از سادگی آنان سوء استفاده کرده و اموری را بر ایشان تحمیل کنند. خداوند در آیه 78 سوره آل عمران می فرماید که برخی از اهل کتاب ، دست نوشت های خود را لابه لای کتب الهی قرار می دهند و آن را چنان تلاوت می کنند که مردم گمان کنند که ایشان از کتب الهی می خوانند.

این بدان معناست که برخی از سوء استفاده کنندگان با توجه به پیروی توده های مردم از ظن و گمان، مطالب خویش را لا به لای کتب وحیانی و آسمانی قرار می دهند. هدف ایشان ایجاد گمان الهی بودن دست نوشته ها و مطالب خودشان است.

در تفاسیر آمده است که برخی از یهودیان تحریفات و جعلیات خویش را به عنوان مطالب کتاب تورات می خواندند تا توده های مسلمان گمان کنند که ایشان این مطالب را بر اساس کتب آسمانی و وحیانی می گویند و می خوانند. (مجمع البیان ، ج 1 و 2 ، ص 780 و نیز روح المعانی ، ج 2 ، جزء 3 ، ص 197) این گونه بود که اسرائیلیاتی بسیاری به عنوان دیدگاه های اسلامی و وحیانی وارد جامعه اسلامی شد و تفکر و بینش ناب واصیل قرآنی را تحت شعاع قرار داد.

البته از این شیوه در کارهای تبلیغاتی نیز سود گرفته می شود و حتی برای این که شخص را نسبت به حقایق آشنا کنند می توان از این شیوه استفاده کرد. در داستان حضرت سلیمان (ع) و ملکه سبا به این نکته توجه داده شده است که ملکه سبا و قوم ایشان به سبب همان پیروی توده های مردم از ظن و گمان، دچار توهم ربوبیت خورشید و مهر پرستی می شوند. حضرت سلیمان (ع) برای این که به طور عینی و محسوس ، به نقد روش شناسی قوم سبا بپردازد، آبگینه ای تهیه می کند که در زیر آن آب روان است. بلقیس ملکه سبا بر اساس همان روش نتیجه گیری بر پایه اماره ها ونشانه های ظنی، گمان می کند که از روی نهر آبی می گذرد. بر این اساس دامن خویش را بالا می برد و ران خویش را آشکار می کند تا از آب بگذرد. در حقیقت آبگینه های کاخ باعث می شود تا بلقیس گمان کند که آبگیری ژرف در آن جاست و به همین حکم بر پایه گمان رفتار کرد و دامن بالا زده و ساق خویش را هویدا می کند تا از آب بگذرد. در این جاست که حضرت سلیمان (ع) بیان می کند که آن چه دیده آب نیست بلکه آبگینه است. (نمل آیه 44)

آن حضرت با این عمل خویش کوشید تا نخست با ایجاد ظنی در بلقیس به او بفهماند که نمی توان بر اساس اماره های ظنی حکم کرد و رفتار نمود. بنابراین مهر پرستی ایشان همانند حکمی است که اکنون درباره آبگینه کرده و آن را آب پنداشته است.

از نظر قرآن ، پیروی از چنین ظنون و گمان های باطل ، عامل اصلی و اساسی گمراهی بشر بوده و خواهد بود. خداوند در آیه 116 سوره انعام تبیین می کند که پیروی از ظنی از این دست ، در پی دارنده ضلالت و گمراهی بشر از مسیر حقیقت الهی است، چنان که قوم سبا این گونه دچار توهم و ظن باطل شده و مهر پرستی را به جای خداپرستی قرار دادند.

اصولا کسانی که به ظن و گمان بسنده می کنند، خردورزی و استدلال و برهان قطعی را به کنار می گذارند و قوای عقلی را سست و از کار می اندازند. بنابراین انوار الهی که برقلب ها وعقول می تابد ، در این دل ها بازتابی نخواهد داشت؛ زیرا ظن و گمان ، دریافت و درک آن را برای این مردمان سخت کرده و دور از دسترس قرار داده است.(نجم آیه 23)

بنابراین اهل گمان و پیروان آن، از رسیدن به حقایق ناتوان خواهند بود و فرصت درک و فهم حقایق را از دست می دهند و به جای آن به پیروی از باطل و گمانه های سرگرم می شوند.(یونس آیه 36 و نیز نجم آیه 28)

همین گمان ها و ظن های بی پایه و غیر معتبر است که موجبات اختلاف و تشدید آن در میان مردم و جامعه می شود. بسیاری از مردم به سبب پیروی از همین گمان ها ، در دام توطئه های دشمن دین و ملت قرار می گیرند و به شایعات بی پایه واساس گوش داده و بر اساس آن داوری و رفتار می کنند. خداوند با یاد آوری داستان افک که برای تخریب پیامبر(ص) و سلب اعتماد عمومی از ایشان از سوی دشمنان طراحی و پخش شده بود، می کوشد تا به نقش زیانبار گمان و ظن باطل و غیر معتبر توجه دهد.(نور آیات 11 و 12)

بسیاری از مردم با پیروی از اخبار و شایعات دروغین ، رفتار کرده و واکنش نشان می دهند. این گونه است که به سادگی نسبت به رهبری جامعه تردید می کنند و یا مسئولان کشوری را بی اعتبار می سازند و یا جامعه را بر اساس شایعات به بحران و خشونت می کشانند و اعتماد عمومی و امنیت ملی را مخدوش می سازند.

رواج چنین گمان های باطل و نادرستی در جامعه موجب می شود تا برادری دینی از میان برود و انسجام ملی به تفرقه و واگرایی ملی تبدیل گردد(حجرات آیات 10 و 12) و زمینه فروپاشی و گناه و آلودگی به آن در جامعه فراهم شود.(همان) در این میان اهل نفاق و شرک(فتح آیه 6) نیز با ایجاد و ترویج بدگمانی ها بستری برای حضور خود بیابند و جامعه را از اسلام وحقیقت به سوی کفر و باطل بکشانند.

سخن گفتن درباره آثار و نقش زیانبار ظنون و گمان های غیر معتبر و باطل در زندگی فردی و اجتماعی، مادی و معنوی ، دنیوی و اخروی بیش از آن است که همه آن ها در این مطلب کوتاه بگنجد ولی همین اندازه به خوبی از تاثیر شگرف و زیانبار گمان در گمراهی بشر و شقاوت وبدبختی ابدی وی پرده بر می دارد. باشد تا بی دلیل و برهان به هر چیزی باور نکنیم و آتش بیار معرکه دشمنان ، کافران و مشرکان و منافقان نباشیم که دشمن دین و دنیای مردم هستند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا