اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتوب نوشت

نقش ادیان در صلح جهانی

samamosهر چند که ادیان به دو دسته ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی دسته بندی می شود،‌ ولی باید توجه داشت که دین در حقیقت فلسفه تحلیلی از هستی و نقش انسان در جهان است که به هدف فهم و درک موقعیت انسان و نقش آن شکل گرفته است.

همه ادیان حتی ادیان بشری و غیر ابراهیمی، خواهان درک درست مناسبات انسان با هستی و خود بوده و دست کم در چارچوب معیارهای عقلانی و عقلایی تلاش کردند تا تفسیر درست و واقع بینانه ای از هستی و انسان ارایه دهند.

در حقیقت تلاش همه ادیان بر آن بوده است که مناسبات را در چارچوب عقلانیتی شکل دهند که آثار آن، زندگی انسان را معنا داده و در عمل بهبود بخشد.

شکی نیست که هر کسی فلسفه ای برای زیستن دارد که نگرش ها و کنش و واکنش های او را سامان می دهد. این فلسفه وقتی به نوعی موقعیت اجتماعی و جمع گرایانه می یابد به شکل آیین و دین و مذهب نمودار می شود؛ زیرا جماعتی را به یک فهم مشترک رسیده اند در کنار هم گرد می آورد و این گونه است که اخلاق دینی، احکام و آیین های مبتنی بر آن فلسفه دینی شکل می گیرد و هنجارهای اجتماعی را پدید می آورد.

بر این اساس می بایست دین را در عقلانیت بشر جست و جو کرد و شکی نیست که یکی از شاخصه ها عقلانیت بشری که به شکل مستقلات عقلانی شکل گرفته است، عدالت و برابری است؛ زیرا عقل حکم به حسن عدل و قبح ظلم می کند و در همین چارچوب است که عقلانیت انسانی در شکل حسن صلح و قبح تجاوز و خونریزی و جنگ خودنمایی می کند.

پس همه ادیان و مذاهب به یک معنا بر محور عدالت و صلح شکل گرفته و جامعه را در این چارچوب مدیریت و هدایت می کند. البته همین عقلانیت حکم می کند که انسان ظلم ستیز باشد و به دفاع از مظلوم بپردازد. پس عدالت خواهی،‌ صلح طلبی و ظلم ستیزی از سوی همه ادیان تاسیس یا امضا شده است.

کلمه سواء همه ادیان و مذاهب جهان مبتنی بر عقلانیتی سامان یافته است که محور باورهای آن هدفمندی جهان و جامعه است. پس می بایست با بسیج سرمایه های انسانی این اهداف متعالی را تحقق بخشید. این گونه است که آسایش و آرامش دو مفهوم کلیدی در فرهنگ بشری است که همه جوامع به فلسفه تحقق آن شکل و سامان گرفته است.

اسلام از آن جایی که دین فطری (روم، آیه 30) و عقلانی است،‌ احکام مستقل عقل را در دفاع از عدالت و اقامه و اجرای آن تایید و امضا کرده و به پیامبر ماموریت داده تا همانند پیامبران دیگر بر اساس اصول عقلانی جامعه را با حقوق اساسی و طبیعی خود آشنا ساخته و ایشان را به اقامه و قیام برای عدالت بخواند(حدید، آیه 25)

دفاع از مظلوم و مستضعفانی که ناتوان از تامین حقوق اساسی و طبیعی خود در برابر مستکبران و ظالمان از وظایف همه امت اسلام دانسته شده است و جهاد در این راستا مجاز دانسته شده است؛‌(نساء، آیه 75)زیرا این احکام تاسیس نیست، بلکه امضا و تاییدی بر احکام عقلی است که کرامت انسانی بدان است. اگر جهاد دفاعی و ظلم ستیزی در این حد امضا و تایید نشود، آیین ها و هنجارهای پسندیده عقلانی و عقلایی از جوامع بشری رخت بر می بست و هرج و مرج از سوی مستکبران و ظالمان بر جهان حاکم می شد.(حج، آیه 40)

همه ادیان ابراهیمی در چارچوب عقلانیت دینی و ایجاد صلح جهانی است که قبله خود را شهری قرار داده اند که قداست قدسی آن به صلح و سلام است تا هرگز در آن جنگ و خونریزی نباشد و از پرتو آن همه زمین و جهان برکت یابد و در حریم امن و امنیت در آید.(اسراء، آیه 1؛ انبیاء،‌آیه 71)

بی گمان اسلام به عنوان دین عقلانی و فطری در قالب همه شرایع آسمانی منادی صلح است و بدان دعوت می کند. اصول اسلامی هر گونه ظلم در هر شکل و قالبی را نفی می کند و هر گونه ضرر و زیان به هر موجودی را در حکم فساد و تباهی می شناسد. پیامبر(ص) که در آیین اسلام به عنوان عقل کل شناخته می شود،‌ بر این باور است که مرگ و قتل یک انسان به معنای قتل همه بشریت است چنان که احیای یک انسان به معنای احیای انسانیت می باشد.

اگر همه ادیان و آیین های بشری در کنار هم قرار گیرند و به حکم عقل گردن نهند، همه به یک کلمه سعادت دعوت می کنند که عناصر و مقومات اصلی آن آرامش و آسایش است. از این رو هر گاه عقلای هر دینی در کنار هم می نشینند و به گفتمان می پردازند به کلمه سواء حکم می کنند و هیچ تفرقه و اختلافی در میان ایشان نیست.

نقش ادیان در صلح جهانی را می بایست در ایجاد هدفمندی اندیشه و کردار بشر جست؛ زیرا این امکان را به همگان می دهند تا در چارچوب آیین ها و قوانین عقلانی و عقلایی زندگی خود را سامان دهند و به یک وحدت اندیشه و رویه دست یابند، هر چند که در برخی از جزئیات به تناسب مقتضیات تفاوت هایی با هم دارند.

جامعه جهانی که تحت مدیریت فرزانگان ادیان شکل می گیرد تضمین کننده صلح و آسایش و آرامش جهانی است؛ زیرا مردم در مدار و محور فرزانگان خویش می اندیشدند و عمل می کنند.

ما در جهانی زیست می‌کنیم که فرهنگ و هویت و سنت، نقشی انکارناپذیر و بی بدیل را دارا هستند. خاستگاه و ریشه هر تغییری در جهان ما، تغییر در فرهنگ و هویت است. در این میان بخشی مهم از هویت جهانی را ادیان به وجود آورده‌اند. بی گمان همه ارزشهای بشری که ما بر طبق آنها زندگی می‌کنیم، ریشه در چندین سنت معنوی و دینی جهان دارند. پس می توان به صراحت گفت که دین نقشی بی‌بدیل را در زندگی بشر و سبک زندگی او و نیز صلح جهانی به عهده دارد. هیچ امنیت و صلح و آرامشی بدون صلح میان ادیان مقدور و میسور نخواهند بود.

ما بر این باوریم ادیان بشری از نوعی شمول‌گرایی بهره می برند که در عقلانیت آن ها نهفته است؛ زیرا همه ادیان به فرزانگانی از بشر تعلق دارد که یا در اوج عقلانیت انسانی بوده اند و یا فراتر با عقل کل هستی یعنی خدا در ارتباط مستقیم قرار داشته اند. پس در همه آن ها یک کلمه سواء وجود دارد که خاستگاه عقلانیت دارد. این خاستگاه عقلانی و عقلایی ادیان است که ما را برای تقریب و گفتگو و پذیرش اصول اساسی چون صلح آماده می کند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا