اخلاقی - تربیتیاقتصادیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

قرض الحسنه و آثار معنوی و مادی آن

samamosوام بی بهره و غیر ربوی،‌ یکی از اعمال مستحب اسلام است که از آن به قرض الحسنه و وام نیکو یاد می شود؛ چرا که آثار و برکات آن بر فرد و جامعه چنان است که خداوند آن را در ردیف دو واجب اصلی اسلام یعنی نماز و زکات مطرح کرده و خواهان عمل به این رفتار اقتصادی،‌ اخلاقی و اجتماعی از سوی مومنان شده و بدان تشویق و ترغیب می کند.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام، گوشه های از آثار مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی قرض الحسنه را بیان کرده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

خداوند ضامن قرض الحسنه

قرض که در فارسی به معنای وام است؛ یک عمل و رفتار اقتصادی است که می تواند به دو شکل انجام گیرد. گاه وام دهنده افزون بر اصل وامی که پرداخته مبلغ یا چیزی را طلب می کند که به آن قرض ربوی می گویند؛ و گاه دیگر، وام دهنده چیزی را مطالبه نمی کند و تنها اصل مال خویش را باز پس می گیرد.

در فرهنگ های لغت عربی، قرض به معناى اعطاى بخشى از مال دانسته شده است، به صورتى كه قرض دهنده آن را باز پس گيرد.( الصحاح، ج 3، ص 1102 «قرض»؛ تاج العروس، ج 10، ص 137)

در اصطلاح فقه اسلامی، قرض، تمليك مال به ديگرى با ضمانت است به اين كه بر عهده وام گیرنده باز گرداندن مال باشد، اعمّ از اينكه عين يا مثل و يا قيمت آن باشد.( تحريرالوسيله، امام خمینی، ج 1، ص 599)

قرض یک نوع معامله میان دو طرف است. در عقد قرارداد قرض که بهتر است نوشته شود،(بقره، ایه 282؛ مجمع البيان، ج 1 – 2، ص 681) اگر قید شود که تنها اصل مال بازگردانده شود، همان قرض الحسنه و عملی بسیار پسندیده و نیکو است؛ ولی اگر در بازپس گیری قرض، همراه با اصل قرض و وام، مالی دیگر یا چیزی باید افزوده شود، قرض ربوی و از نظر احکام اسلامی حرام است.(بقره، آیات 275 تا 278؛ آل عمران، آیه 130؛ نساء، آیه 161؛ روم، آیه 39)

برخی قرض الحسنه را همان انفاق گرفته اند (التبيان، ج 9، ص 529؛ مجمع البيان، ج 1 – 2، ص 607 و ج 9 – 10، ص 358)که عمل مستحب دیگری است؛ در حالی که انفاق از معاملات نیست، بلکه می توان آن را از ایقاعات دانست؛ چرا که انفاق در لغت به معناى اخراج مال از ملك(مجمع‌البيان، طبرسی، ج‌1‌-‌2، ص‌121) و در اصطلاح قرآن، اعمّ اخراج از مال و غير مال و از واجب و غير واجب است.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه انفاق) اما در قرض شخص طبق عقد و قراردادی مال خود را به تملیک دیگری در می آورد به شرط بازپس گیری و باز پس دادن؛ بنابراین،‌ نمی توان قرض الحسنه را در فرهنگ قرآن به معنای انفاق دانست؛ هر چند می توان واژه انفاق و کاربردهای آن را در فرهنگ قرآنی به عنوان یک عام و کلی در نظر گرفت که در این صورت شامل قرض الحسنه نیز می شود.

و به نظر برخى ديگر قرض الحسنه به معناى قرض دادن به انسانهاى محتاج به صورت حقيقى است.(زبدة البيان، محقق اردبیلی، ص 572) كه اصطلاح فقهى نیز به همين معنا است.

مقصود ما نیز از قرض الحسنه به معنای عقد قرارداد با انسان محتاج و نیازمندی است که وام را به شرط پس دادن می گیرد. ناگفته نماند که رابطه «دَيْن» با قرض الحسنه، رابطه عموم و خصوص است؛ چرا که دَيْن مالى است كلّى كه در ذمّه فرد ثابت مى شود، چه به وسيله اقتراض باشد و يا قرار گرفتن مبيع در بيع سَلَم يا ثَمَن در نسيه يا اجرت در اجاره يا صداق در نكاح و غير آن؛ ولى قرض، ثابت شدن مال كلّى در ذمّه است فقط به صورت اقتراض.( تحريرالوسيله، امام خمینی، ج 1، ص 595)

از همین عبارت امام خمینی(ره) معلوم می شود که قرض چه ربوی و چه قرض الحسنه آن، از مصادیق عقد و قرارداد و معامله است که شخص متعهد و ملتزم می شود که مال گرفته شده را پس دهد و بازپس دادن مال را بر ذمه و عهده خود گیرد.

قرض الحسنه از نظر اسلام عملی بسیار خوب و پسندیده و مستحبی است که در کنار اعمال واجبی چون نماز و زکات مورد تاکید و تشویق قرار گرفته است.(مزمل، آیه 20) خداوند در این آیه در کنار فرمان به دو امر واجب، به قرض الحسنه نیز که عملی مستحب است، ‌فرمان می دهد و امر می کند؛ از این فرمان می توان استحباب موکد آن را به دست آورد.

خداوند به سبب اهمیت قرض الحسنه در زندگی مردمان، با بیان پاداش هایی چون پاداش نامحدود و غیر قابل شمارش(بقره، آیه 245؛ مجمع البيان، ج 1 – 2، ص 607 – 608) و جلب شکر و سپاس و حلم الهی به سوی خود(تغابن، آیه 17) بر آن است تا مردم به این عمل اقتصادی و کمک و دستگیری به نیازمندان واقعی و حقیقی تشویق و ترغیب شوند.

از آن جایی که قرض دادن به معنای معامله ای است که مال وام دهنده از ملکیت او خارج و به تملک وام گیرنده در می آید، شخص وام دهنده، برای تامین بازپس گیری مال خویش، ضامن می خواهد و یا گرو و رهنی طلب می کند، اما در قرض الحسنه که شخص تنها برای رضایت و خشنودی خداوند، اقدام به اخراج مال خود از ملک خود می کند و آن را به تملیک دیگری در می آورد، خود خداوند ضامن می شود. البته چنان که گفته شد، زمانی خداوند قرض الحسنه را ضمانت می کند که شخص به اخلاص قرض الحسنه را پرداخته نماید؛ چرا که در این صورت، وام گیرنده، شخص ظاهری وام نیست،‌بلکه شخص گیرنده خود خداوند است که وام را می گیرد و به دست وام گیرنده می دهد. از این رو، کسی که وام گرفته است خود خداوند است. پس خداوند متعهد و ملتزم به پرداخت وام است.( بقره، آیه 245؛ مائده، آیه 12؛ حدید، ایه 11؛ مزمل، آیه 20؛ و نیز زبدة البيان، ص 572)

در روایات چندی این معنا مورد تاکید قرار گرفته که نیازمند واقعی و محتاج حقیقی ترس و خوفی در باز پس دادن قرض الحسنه نداشته باشد؛ چرا که خداوند خود ضامن است و آن را پرداخته می کند.

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله درباره ضمانت قرض الحسنه از سوی خداوند می فرماید :إِنَّ اللّه‏َ تَعالى مَعَ الدّائِنِ حَتّى يَقْضىَ دَيْنَهُ مالَمْ يَكُنْ دَيْنُهُ فيما يَكْرَهُ اللّه‏ُ؛خداوند يار قرض‏دار است تا قرض خود را بپردازد به‏شرط آن‏كه قرض وى بر خلاف رضاى خدا نباشد.(نهج الفصاحه، ح 733)

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هم چنین در جایی دیگر در این باره می فرماید :مَنْ أَخَذَ أَمْوالَ النّاسِ يُريدُ أَداءَها أَدَّى اللّه‏ُ عَنْهُ وَمَنْ أَخَذَها يُريدُ إِتْلافَها اَتْلَفَهُ اللّه‏ُ؛هر كس اموال مردم را بگيرد و قصد پرداخت آن را داشته باشد خداوند آن را بپردازد (او را يارى مى‏كند) و هر كس اموال مردم را بگيرد و قصد تلف كردن داشته باشد خداوند آن را تلف كند.(نهج الفصاحه، ح 2979)

رسول اكرم صلى الله عليه و آله خود ضامن کسی است که با اخلاص می خواهد قرض الحسنه خود را بپردازد. آن حضرت می فرماید: اَلدَّيْنُ دَيْنانِ: فَمَنْ ماتَ وَ هُوَ يَنْوى قَضاءَهُ فَاَنَا وَليُّهُ وَ مَنْ ماتَ وَلايَنْوى قَضاءَهُ فَذاكَ الَّذى يُؤْخَذُ مِنْ حَسَناتِهِ لَيْسَ يَوْمَئِذٍ دينارٌوَلادِرْهَمٌ؛ قرض بر دو نوع است: هر كس از دنيا برود و قصد داشته باشد كه قرض خود را بپردازد من سرپرست او خواهم بود و هر كس از دنيا برود و قصد داشته باشد كه قرض خود را نپردازد، در مقابل آن از اعمال نيك او بر مى دارند، زيرا در آن روز دينار و درهمى نيست.(نهج الفصاحه، ح 1609)

امام صادق عليه السلام با توجه به این که قرض گیرنده و ضامن پرداخت آن خداوند است، در برخی از امور خاص و ضروری زندگی قرض الحسنه گرفتن را تجویز کرده و می فرماید که وام گیرنده ترس و اندوهی در باره بازپس پرداخت وام خود نداشته باشد که خداوند آن را می پردازد؛ چنان که روزی هر روزه او را ضامن است و می پردازد. امام(ع) می فرماید :عَنْ اَبى موسى، قالَ: قُلْتُ لاَبى عَبْدِاللّه عليه السلام : جُعِلْتُ فِداكَ يَسْتَقْرِضُ الرَّجُلُ وَ يَحِجُّ؟ قالَ: نَعَمْ، قُلْتُ: يَسْتَقْرِضُ وَ يَتَزَوَّجُ؟ قالَ: نَعَمْ، اِنَّهُ يَنْتَظِرُ رِزْقَ اللّه غُدْوَةً وَ عَشيَّةً؛ابو موسى مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: فدايت شوم، آيا مرد، مى تواند قرض بگيرد و حج برود؟ فرمودند: بله، عرض كردم: آيا مى تواند قرض بگيرد و ازدواج كند؟ فرمودند: بله، قرض كند و ازدواج نمايد و شب و روز منتظر روزى خدا باشد.(وسائل الشيعه، ج 13، ص 82 ، ح 1)

در اهمیت و ارزش قرض الحسنه همین بس که انسان با این کار خود، فرمان خداوندی را در تعاون و مشارکت در کارهای خیر را به جا می آورد(مائده، آیه 2) و دست های نیازمند و محتاجی را رد نمی کند و با این کار حقی از حقوق مومنان بر خود را ادا می کند؛ چرا که در هر مالی، حقوقی برای دو گروه سائلان و نیازمندان(محرومان) بر شخص دارنده مال است.(ذاریات،‌ آیه 19؛ معارج، آیات 24 و 25)

هم چنین، در ارزش این کار باید به این نکته توجه کرد که وام گیرنده، زمانی دست نیاز به سوی دیگری دراز می کند که نیازمند است و آبروی خویش را عرضه می دارد تا مالی قرض گیرد و به زخم خود بزند و بعد آن را پس دهد.

امام صادق عليه‏السلام از مومنان می خواهد تا قرض بگیرند و سپس با تلاش و کار پولی و مال حلالی را به دست آورند و هم وضعیت اعتباری خود را در جامعه و اجتماع بهبود بخشد و هم قرض مردمان را بپردازد و خود را از دین دیگران بیرون آورد. آن حضرت (ع) می فرماید:لا خَيرَ فى مَن لايُحِبَّ جَمعَ المالِ مِن حَلالٍ فَيَكُفَّ بِهِ وَجهَهُ وَيَقضىَ بِهِ دَينَهُ؛ خيرى در آن كس نيست كه دوست ندارد از راه حلال مالى بدست آورد كه آبرويش را حفظ و قرضش را با آن ادا نمايد. (بحارالأنوار، ج103، ص7، ح30)

پس نقش قرض الحسنه در زندگی انسان های سالم و مومن بسیار سازنده و مفید است؛ چرا که با تقویت وضعیت اقتصادی و بهبودی آن، عامل قوام فرد و جامعه می شود(نساء، آیه 5) و شخص را به کار و تلاش و تولید سوق می دهد. از این روست که در روایات، ثواب و پاداش قرض دادن بیش از صدقه دادن و انفاق مستحب است؛ چرا که گاه انسان صدقه به کسی می دهد که او نیازی ندارد؛ هم چنین قرض گیرنده با توجه به تعهدی که می سپارد بر آن است تا با تولید و تلاش خود، وام خود را پس دهد و این عمل قرض در گردش سالم اقتصاد و جریان مفید و سازنده پول و مال تاثیر گذار است. البته حکمت های دیگری را می توان برای این قرض و وام بر شمرد که در صدقه و انفاقات مستحب نیست. از این روست که پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در بیان ارزش گذاری اعمال مومنان قرض را با ارزش تر می داند و می فرماید: اَلصَّدَقَةُ بِعَشرَةٍ وَ القَرضُ بِثَمانِيَةَ عَشرَ وَ صِلَةُ الاِخوانِ بِعِشرينَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِاَربَعَةٍ وَ عِشرينَ؛ صدقه دادن، ده حسنه؛ قرض دادن، هجده حسنه؛ رابطه با برادران دينى‏، بيست حسنه؛ و صله رحم، بيست و چهار حسنه دارد. (كافى، ج 4، ص 10، ح 3)

از این روست که امام صادق عليه السلام نیز قرض دادن را بهتر از صدقه دادن می داند و می فرماید:لاِنْ اُقْرِضَ قَرْضا اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اَصِلَ بِمِثْلِهِ؛مالى را قرض بدهم، بيشتر دوست دارم تا آن را ببخشم.(بحارالانور، ج 103، ص 139، ح 5)

پاداش های مادی و معنوی قرض الحسنه

در آیات و روایات، پاداش های بسیاری برای قرض الحسنه بر شمرده شده است. این پاداش های مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی است. مهم ترین پاداش قرض الحسنه را می بایست در همان اصل قرض دادن جست و جو کرد؛‌زیرا شخص وام دهنده با خداوند معامله می کند و کسی که قرض می گیرد در حقیقت خداوند است.(بقره، آیه 245؛ مائده، آیه 12)

دیگر آن که خداوند خود ضمانت بازپس دادن وام را کرده و بی گمان خداوند شاکر و سپاسگزار است(تغابن، ایه 17) و بیش با برکت قرار دادن در مال شخص او را بی نیاز خواهد کرد و به فضل خود بر مال او می افزاید. از این روست که در بیان سود و پاداش حاصل از قرض دادن به نیازمندان و محتاجان می فرماید که خداوند پاداش نامحدود و بی شماری را در نظر گرفته است.(بقره، آیه 245، حدید، آیات 11 و 18)

خداوند در این آیات از پاداش و اجرت کریمانه خود سخن می گوید؛ بنابراین می بایست پاداشی عظیم و نیکو و بزرگوارانه ای باشد که خداوند برای وام دهنده در نظر گرفته است. این پاداش ها تنها اختصاص به دنیا نخواهد داشت بلکه در دنیا و آخرت و نیز مادی و معنوی خواهد بود.(همان آیات)

از آثار و برکات اجتماعی و کارکردهای دنیوی، قرض الحسنه می توان به ایجاد محبت بین مردم و تحقق انسجام و وحدت اسلامی اشاره کرد. امام صادق (ع) می فرماید:ثَلاثٌ تـُورِثُ المَحَبَّه: الـدَیـنُ وَ التَّـواضُعُ وَ البَذلُ؛سه چیز است که محبت آورد: قـرض دادن و فـروتنـى و بخشـش.(تحف العقول، ص 316)

از جمله آثار قرض الحسنه می بایست به ناديده گرفتن گناهان و تكفير سيّئات و تبدیل آن به حسنات سخن گفت.(مائده، آیه 12) بنابراین، وام دهنده با این کار خویش، گویی تازه از مادر متولد شده است و نقش کار او همانند توبه تاثیرگذار است و مشکلاتی که به سبب گناه گرفتار است برطرف می کند. پس می توان گفت که وام دادن، موجب جلب منفعت و دفع و رفع بلا و گرفتاری نیز است.

خداوند در آیه 12 سوره مائده از پاداش های بزرگ قرض الحسنه را دستيابى به فوز عظيم و كاميابى در بهشت جاودان دانسته است. پس می بایست این عمل را از اعمال صالح و نیکی دانست که تضمین کننده بهشت برای آدمی است.

آداب قرض الحسنه

در آیات و روایات آدابی برای قرض الحسنه بیان شده که می بایست از سوی دهنده و گیرنده آن مراعات شود. از جمله این که قرض دهنده می بایست مراعات آبرو و عرض گیرنده را بکند. از این رو که نجوای و گفت و گوهای محرمانه در این مورد جایز دانسته شده و خداوند گفتگوى محرمانه در مورد توصيه به قرض الحسنه را از كارهاى پسنديده و شايسته شمرده است.(نساء، آیه 114؛ و نیز تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 549، ح 558)

کتابت و نوشتن قرض به عنوان یک دین امری پسندیده شمرده و بدان فرمان داده شده است. پس یکی از آداب قرض الحسنه نوشتن آن است که از سوی گیرنده و دهنده وام انجام می شود یا کسی که دارای سواد نوشتن است برای این کار به خدمت می گیرند و شخص نویسنده نمی بایست از نوشتن امتناع کند و حتی پولی را برای نوشتن خود بخواهد.(بقره، ایه 282) چرا که برخی نوشتن را برای نویسنده واجب دانسته اند.(مجمع البيان، ج 1 – 2، ص 682)

امهال و مهلت دادن به قرض گیرنده از آداب و احکام قرض است. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در این باره می فرماید:مَنْ أَقْرَضَ مَلْهوفا فَأَحْسَنَ طِلْبَتَهُ اسْتَأْنَفَ الْعَمَلَ وَ أَعْطاهُ اللّه بِكُلِّ دِرْهَمٍ أَلْفَ قِنْطارٍ مِنَ الْجَنَّةِ؛هر كس به گرفتار و درمانده اى قرض بدهد و در پس گرفتن آن خوشرفتارى كند (گناهانش پاك شده و) اعمالش را دوباره شروع مى كند و خداوند در برابر هر درهم، هزار قنطار (ثروتى فراوان) در بهشت به او عطا كند.(ثواب الاعمال، ص 289)

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هم چنین مهلت دادن به معسر و تنگدست را تشویق کرده و می فرماید:كَمالايَحِلُ لِغَريمِكَ أَنْ يَمْطُلَكَ وَهُوَمُؤْسِرٌفَكَذلِكَ لايَحِلُّ لَكَ أَنْ تَعْسِرَهُ إِذا عَلِمْتَ أَنَّهُ مُعْسِرٌ؛همانطور كه براى آن كسى كه از تو قرض گرفته جايز نيست كه اداء آن را به تأخير بيندازد، پس براى تو هم جايز نخواهد بود كه با اين كه مى دانى او تنگدست است از او مطالبه كنى.( ثواب الاعمال، ص 138)

مهلت دادن به تنگدست در پرداخت دین و قرض ، از عوامل استجابت دعا و رهایی از گرفتاری و اندوه است. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله درباره این نقش امهال به معسر در زندگی مادی و دنیوی انسان می فرماید:مَنْ أَرادَ تُسْتَجابُ دَعْوَتُهُ وَأَنْ تُكْشَفَ كُرْبَتُهُ فَلْيُفَرِّجْ عَنْ مُعْسِرٍ؛هر كس مى خواهد دعايش مستجاب و اندوهش برطرف شود، به تنگدست مهلت دهد.( كنزالعمال، ج 6، ص 215، ح 15398)

قرض گیرنده همواره می بایست در اندیشه ادای دین و قرض خود باشد و از خداوند بخواهد تا شرایط ادای قرض را برای او فراهم آورد و او نیز با کار کوشش برای تحقق این نیت خود گام بردارد. از نظر امام رضا عليه السلام کسی که نخواهد وامش را پس دهد یا تلاشی نمی کند،‌در حکم سارق و دزد است. آن حضرت می فرماید: اِعْلَمْ أَنَّ مَنِ اسْتَدانَ دَيْنا وَنَوى قَضاءَهُ، فَهُوَ فى أَمانِ اللّه حَتّى يَقْضيَهُ، فَإنْ لَمْ يَنْوِ قَضاءَهُ فَهُوَ سارِقٌ؛كسى كه قرض بگيرد در صورتى كه تصميم داشته باشد آن را پس دهد در امان خداست تا آن را اداء كند ولى اگر تصميم نداشته باشد آن را به صاحبش برگرداند، دزد محسوب مى شود. (فقه الرضا، ص 268)

هر چند که در قرض الحسنه هر گونه شرط بر بازپرداخت چیزی یا مالی بیش از مقدار قرض جایز نیست؛ ولی از اعمال مستحب این است که قرض گیرنده، مالی یا چیزی را بیش از اندازه در هنگام بازپس دادن بدهد. امام صادق عليه السلام در آداب قرض الحسنه می فرماید :فَاِنْ اَعْطاهُ اَكْثَرَ مِمّا اَخَذَهُ مِنْ شَرْطٍ بَيْنَهُما فَهُوَ مُباحٌ لَهُ، وَ لَيْسَ لَهُ عِنْدَ اللّه ثَوابٌ فيما اَقْرَضَهُ؛ اگر قرض گيرنده بدون قرار قبلى، سودى به قرض دهنده بدهد مُباح است، ولى آن قرض دهنده پاداشى از خدا نخواهد گرفت.(بحارالانوار، ج 103، ص 157، ح 1)

اما اگر با شرط بخواهد چیزی افزون بر اصل به او برگردانده شود. این همان ربا حرام و گناه است نه قرض الحسنه هر چند که به نام قرض الحسنه داده و گرفته شود. امام كاظم عليه السلام می فرماید : عَنْ عَلىِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ اَخيهِ موسَى بْنِ جَعْفَرٍ عليه السلام قالَ: وَ سَاَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ اَعْطى رَجُلاً مِاَةَ دِرْهَمٍ عَلى اَنْ يُعْطيَهُ خَمْسَةَ دَراهِمَ اَوْ اَقَلَّ اَوْ اَكْثَرَ قالَ: هذَا الرِّبَا الْمَحْضُ؛على بن جعفر مى گويد: از برادرم امام كاظم عليه السلام در مورد مردى كه صد درهم قرض به ديگرى داد به اين شرط كه پنج درهم يا كمتر يا بيشتر به او بدهد پرسيدم؟ فرمودند: اين عمل رباى محض است.(وسائل الشيعه، ج 13، ص 108، ح 7)

برای وام گرفتن و قرض الحسنه نباید سراغ هر کسی رفت و آبرو خود را خرج و هزینه کرد؛‌ بلکه باید نزد کسانی برویم که احتمال پاسخ گویی مثبت از آنان می رود. از این روست که امام حسين(سلام الله علیه) پیشنهاد و سفارش می کند که نزد افراد خاصی از جامعه برویم که احتمال پاسخ گرفتن مثبت از آنان بسیار بالاست. آن حضرت(ع) می فرماید:لاتَرفَعْ حاجَتَكَ إلّا إلى أحَدِ ثَلاثَةٍ: إلى ذي دينٍ أو مُرُوَّةٍ أو حَسَبٍ؛ جز به نزد يكى از اين سه كس حاجت مبر: ديندار يا صاحب مروّت يا داراى اصالت خانوادگى.( ميزان الحكمة- ح 4488)

البته قرض گرفتن در صورت نیاز خوب است،‌ولی هیچ چیز بهتر از قناعت و حفظ آبرو و صبر نیست که خداوند درهای رحمت بیکران خود را به سوی او باز می کند و او را از فضل خویش بهره مند می کند. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله می فرماید :أَقِلَّ مِنَ الدَّيْنِ تَعِشْ حُرّا؛قرض كمتر گير تا آزاد باشى.(نهج الفصاحه، ح 432)

امام على عليه السلام در این باره می فرماید:اِيّاكُمْ وَ الدَّيْنَ فَاِنَّهُ مَذَلَّةٌ بِالنَّهارِ، وَ مَهَمَّةٌ بِاللَّيلِ وَ قَضاءٌ فِى الدُّنْيا وَ قَضاءٌ فِى الآْخِرَةِ؛ زير بار بدهى نرويد زيرا بدهكارى خوارى روز و اندوه شب است و در دنيا و آخرت باز پرداختى دارد.(كافى، ج 5، ص 95، ح 11)

امیرمومنان امام على عليه السلام هم چنین در جایی دیگر می فرماید :كَثْرَةُ الدَّيْنِ تُصَيِّرُ الصّادِقَ كاذِبا وَ المُنْجِزَ مُخْلِفا؛بدهى بسيار، راستگو را دروغگو و خوش قول را بدقول مى گرداند.(غررالحكم، ج 4، ص 592، ح 7105)

از نظر آن حضرت(ع) وام گرفتن، چیزی در حد بردگی است و می بایست تا می توان از آن پرهیز کرد :اَلدَّيْنُ رِقٌّ فَلا تَبْذُلْ رِقَّكَ لِمَنْ لا يَعْرِفُ حَقَّكَ؛بدهى (نوعى) بندگى است، پس زمام اختيار خود را به كسى كه حق تو را نمى شناسد مسپار (كنايه از اين است كه از هر كس قرض نگير).(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد،ج20،ص306،ح503)

آثار ترک قرض الحسنه

چنان که گفته شد،‌ قرض الحسنه در زندگی فردی و اجتماعی، چنان نقش اساسی و کلیدی دارد که خداوند این مستحب را در کار واجباتی چون نماز و روزه بیان کرده و بر انجام آن فرمان داده است.(مزمل، آیه 20) بنابراین، ترک آن نه تنها موجب ناخشنودی خداوند و عدم برکت در زندگی شخص می شود، بلکه آثار و تبعات دیگری دارد که در آیات و روایات بیان شده است.

خداوند در آیاتی ترک قرض الحسنه از سوی افراد جامعه را بسیار زشت و گناه بر می شمارد و تارکان آن را لعنت می کند. افزون بر این که ترک این عمل صالح و نیک، موجبات بیماردلی شخص و جامعه می شود و انسان ها را سنگدل و قسی القلب می سازد. خداوند در آیات 12 و 13 سوره مائده ترك قرض الحسنه از سوى بنى اسرائيل، از اسباب ابتلاى آنان به لعنت الهى و قساوت قلب دانسته است و به مومنان هشدار می دهد که این گونه عمل نکنند تا ایشان نیز گرفتار لعن الهی شده وسنگدل گردند.

اگر قرض الحسنه دادن، تضمین کننده ورود انسان به بهشت است، ترک آن نیز موجب محرومیت است؛ به ویژه آن که تارک آن ملعون است و خداوند او را لعن کرده است و بی گمان ملعون از خدا و بهشت او دور خواهد بود. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در همین باره می فرماید :مَنِ احْتاجَ إِلَيْهِ أَخوهُ الْمُسْلِمُ فى قَرْضٍ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ فَلَمْ يَفْعَلْ حَرَّمَ اللّه عَلَيْهِ ريحَ الْجَنَّةِ؛كسى كه برادر مسلمانش در قرضى به او نياز پيدا كند و او بتواند قرض بدهد و چنين نكند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى كند. (امالى صدوق، ص 516)

از نظر قرآن، جامعه ای که تارک قرض الحسنه باشد، از جاده حق و اعتدال خارج می شود و به افراط و تفریط گرفتار می شود و سلامت خود را از دست می دهد.(همان)

امام على عليه السلام به ثروتمندان و دارندگان مال هشدار می دهد که درخواست قرض دیگران را نادیده نگیرند؛ چرا که زمانه بسیار متقلب و متغیر است و اگر امروز دارا هستی فردایی ممکن است ندار باشی و نیازمند قرض ؛ پس امروز قرض بده تا فردا روزی به تو وام دهند:وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَكَ فى حالِ غِناكَ لِيَجْعَلَ قَضاءَهُ لَكَ فى يَوْمِ عُسْرَتِكَ؛غنيمت بدان كسى را كه در زمان توانگريت از تو قرض بخواهد تا در روز تنگدستى ات (قيامت) بپردازد.(نهج البلاغه، از نامه 31)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا