اخلاقی - تربیتیاقتصادیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

خطر عالمان دنياپرست

samamosيكي از آموزه هاي قرآني، قاعده طلايي «آنچه براي خود نمي پسندي براي ديگران نپسند» است. بر همين اساس خداوند از مؤمنان خواسته است تا در هنگام انفاق و صدقه دادن، هر آن چيزي كه محبوب و دوست داشتني خودشان است همان را انفاق كنند؛ چرا كه اگر اين گونه رفتار نكنند، در حقيقت انفاقي نكرده اند. به سخن ديگر، حسن فاعلي با حسن فعلي مي بايست همراه باشد و تنها حسن فاعلي و نيت خير كفايت نمي كند؛ چنانكه كار نيك بي نيت خير و حسن فاعلي نيز دردي را درمان نمي كند. خداوند مي فرمايد: لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون و ماتنفقوا من شي ء فان الله به عليم؛ هرگز به نيكوكاري نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد و از هر چه انفاق كنيد قطعاً خدا بدان داناست. (آل عمران، آيه 92)

اصولا برخي تنها مدعي هستند و در هنگام عمل است كه مشخص مي شود كه چند مرده حلاج هستند. در بيرون گود هستند و مي گويند لنگش كن؛ اما خود از عهده هيچ كاري برنمي آيند. از اين رو خداوند اصل را بر آزمون و امتحان قرار داده تا سيه رو شود هر كه در او غش باشد. (عنكبوت، آيات 2 و 3)
بسياري از مردم در آزمون هاي الهي شكست خوردند و رو سيه شدند. هر كسي در دام چيزي افتاد و نتوانست از آن برهد. از شهوت هاي جنسي و غذايي و مالي و نام و نان و نشان و قدرت و ثروت و همچنين در آزمون نعمت و نقمت، از گرسنگي، نقص در مال و ثروت و فرزند و عضو و جان و تن تا رفاه و قدرت، هر كسي پايش لغزيد و سقوط كرد. (بقره، آيه 155؛ انعام، آيه 53؛ طه، آيه 40، ص، آيه 34)
عالمان دنياپرست، واعظان دروغين
در اين ميان وضعيت برخي از مردمان از ديگران بدتر و خطرناك تر است؛ چرا كه از نظر اجتماعي داراي اعتباري هستند و مردم به ايشان به عنوان سرمشق خود مي نگرند. از جمله اينها مسئولان و عالمان و بستگان و اقوام رهبران و عالمان هستند. از اين رو خداوند براي آنان همانگونه كه پاداش مضاعف قرار داده، مجازات و كيفر دو چندان نيز قرار داده است. (احزاب، آيات 29 و 30)
عالمان دنياپرست به سبب آنكه قدرت نرم را در اختيار دارند مي توانند با كلام و حرف خويش همه چيز را دگرگون كنند. گاه با كتمان حق و نگفتن و سكوت خويش مردم را گمراه مي كنند و براي خود متاع دنيوي مي خرند (بقره، آيات 164 و 159 و 174)؛ و گاه ديگر با تغيير قوانين الهي و تحريف در آن براي خود گنج قاروني فراهم مي آورند و كاخ و سكه گرد مي آورند و به تكاثر اموال مي پردازند. (توبه، آيه 34)
اينان واعظان دروغيني هستند كه خودشان در گمراهي بوده و مردمان را نيز گمراه مي كنند. گفتار و رفتارشان با هم مطابقت ندارد و در دل چيزي دارند و بر زبان چيزي ديگر مي رانند، بر زبان چيزي مي گويند و در عمل چيزي ديگر مي كنند. اينان با اينگونه رفتار، آتش دوزخ را در شكل كالا و پول و قدرت به جان مي خرند و سحت (مال حرام) را براي خود مي اندوزند. (صف، آيات 2 و 3)
اين دسته از عالمان چنان به دنيا گرايش نشان مي دهند كه مردم را به شك و ترديد در قيامت مي اندازند. وقتي بر منبر هستند از حساب و كتاب مثقال ذره مي گويند و جالب اينكه خودشان بيت المال را چنان مي بلعند كه گويي حساب و كتابي نيست. خانه هاي درندشت و كاخ هاي بزرگ متعدد در جاهاي خوش آب و هوا مي سازند و لباس هاي آنچناني مي خرند و سفرهاي آنچناني مي روند و حقوق آنچناني براي خود وضع مي كنند. ظريفي مي گفت شايد اينها باور كرده اند كه خداوند تنها مثقال ذره ها را حساب و كتاب مي كند و كاري به ارقام درشت تر ندارد. در حالي كه خداوند همه چيز از ريز و درشت و آشكار و نهان و سر و اخفي را حساب مي كند. (يونس، آيه 61؛ سبا، آيه3)
اينها با اين اخلاق تكاثرگرايانه خود مردم را هم بي دين مي كنند. وقتي توده هاي مردم مي بينند كه عالمان ايشان به هر شكل و صورتي شده در جمع مال و ثروت مي كوشند و به عيش و طرب مي پردازند، در انتخاب مقصد و مقصود دچار اشتباه و ترديد مي شوند و گمان مي كنند كه راه رسيدن به خدا همين ثروت اندوزي و عياشي است كه عالمان در پيش گرفته اند. گنج هاي قاروني عالمان، خود مايه گمراهي و بي ديني مردم مي شود چنان كه در عصر موسي(ع) شده بود و مردم به جاي حضرت موسي(ع) و زندگي ساده و بي آلايش او، زندگي قاروني را مي جستند و از خدا مي خواستند. (قصص، آيات 76 و 79 و آيات ديگر)
رفتارهاي عالمان دنياپرست و جمع آوري ثروت توسط آنان، در حالي است كه خودشان در قرآن مي خوانند كه نبايد به ثروت اندوزي مشغول شد؛ چرا كه هر چه گرد مي آورند و مي اندوزند به خدا مي رسد و خداوند وارث همه اين ثروت خواهد بود و چيزي براي انسان نمي ماند. (حجر، آيه 23)
ناله حافظ از واعظان دروغين و بي عمل
حافظ با نگاهي به وضعيت بحران عالمان دنياپرست دوره خويش كه مردمان را گمراه مي كردند مي سرايد كه اين نوكيسه ها و نودولتي ها با اين كارهايشان دين و ايمان مردم را به باد داده اند. سوز حافظ را مي بايست سوز دينداري دانست كه درد دين مردم دارد و مي ترسد كه رفتارهاي عالمان دروغين و مدعيان گمراه، موجب شود تا مردم حقيقت را گم كنند و اينان را سرمشق زندگي خود سازند؛ چنانكه امروز حرص و ولعي كه در ميان عده اي از مردم براي ثروت اندوزي از هر راهي افتاده و مي خواهند با اختلاس و گرانفروشي و كم فروشي ثروت بيشتر بيندوزند، ريشه در همين رفتار عالمان دروغين دنياپرست دارد كه به عنوان الگو سرمشق مردم قرار گرفته اند.
واعظان كاين جلوه در محراب و منبر مي كنند
چون به خلوت مي روند آن كار ديگر مي كنند
مشكلي دارم ز دانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمايان چرا خود توبه كمتر مي كنند
گوييا باور نمي دارند روز داوري
كاين همه قلب و دغل در كار داور مي كنند
يا رب اين نودولتان را بر خر خودشان نشان
كاين همه ناز از غلام ترك و استر مي كنند

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا