اعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

عوامل حسرت از نظر قرآن

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

حسرت، ندامت، دریغ، افسوس، پیشمانی و مانند آن، حالتی است که به انسان در زمانی دست می دهد که امکانی را از خود به دست خود سلب کرده که قابل بازگشت و استدراک نیست. در آموزه های قرآنی، روز قیامت روز حسرت بیان شده است؛ زیرا مومن حسرت می خورد که ای کاش توشه ای بیش تر برداشته و کافر حسرت می خورد ای کاش توشه برداشته بود. البته مومنان پس از ورود به بهشت از حسرت همانند کینه و حسادت و مانند آن پاک و رها می شوند؛ اما دوزخیان هم چنان در حسرت به سرخواهند برد. نویسنده با توجه به آموزه های قرآنی بر آن است تا علل و عوامل حسرت را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

معنا و مفهوم شناسی حسرت

حسرت در لغت به معنای کشف و آشکار شدن است.( العین، خلیل بن احمد فراهیدی، ج 3، ص 134؛ لسان العرب، ابن منظور، ج 4، ص 189) از این روست که در عربی به مردان پياده در جنگ كه سرهاى خود را برهنه كنند يا اينكه بدون زِرِه باشند، «الحُسَّر» می گویند.

حسرت به معنای تاسف و دریغ و افسوس از دست دادن و از دست رفتن چیزی آمده است. بنابراین این واژه در بردارنده و حامل معنای ندامت و پیشمانی نیز است؛ اما مترادف و هم معنای آن نیست؛ چنان که برخی گفته اند؛ زیرا حسرت زمانی رخ می دهد که امری مخفی یا مغغول آشکار و کشف شود که معلوم شود که فرصتی یا چیزی از دست رفته که قابل استدراک و بازگشت نیست. در این زمان شخص پیشمان و نادم می شود که چرا تلاش نکرده تا آن را در همان زمان آشکار یا کشف نکند. پس ندامت و پشیمانی نتیجه و برآیند و میوه حسرت است نه خود آن. بر همین اساس وقتی عرب می گوید: الحَسْرَان ، به معنای امری آشکار شد که دیگر قابل استدراک نیست. پس بر كارى که در گذشته کرده اکنون افسوس بسيار می خورد و از کرده خود پشيمان است.

به هر حال، آن چه در معاجم آمده که معنای حسرت، افسوس و دریغ و تاسف (معجم مقاييس اللّغه، ج‌2، ص‌62‌، «حسر»)، یا ندامت و پیشمانی است (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص‌235، «حسر».)، نادرست است؛ زیرا چنان که گفته شد، حسرت به معنای انکشاف، وضوح، ظهور و آشکار شدن چیزی است که پیش از آن مخفی و نهان و مغفول بوده است و شخص در می یابد که چیزی را از دست داده که قابل تدارک و استدراک نیست و فرصت از دست رفته است. از این رو، گرفتار تاسف و دریغ و ندامت می شود. پس کاربرد حسرت در معنای ندامت و پیشمانی، کاربرد و استعمال در لازم معناست و از نوع استعمال مجازی است؛ زیرا وقتی امری بر شخص آشکار می شود و می فهمد که دیگر قابل تدارک و استدارک نیست، گرفتار پیشمانی و ندامت می شود.

البته راغب اصفهانی در ادامه می نویسد: ماده «حسر» بر وزن «حبس » به معناى برهنه كردن و كنار زدن لباس است. اين تعبير در موارد ندامت و اندوه بر گذشته به كار مى رود؛ زیرا گویى وقتی پرده هاى جهل كنار می رود، حقیقت برهنه و آشکار می شود و شخص دچار ندامت می شود.

این که در قرآن از روز قیامت به «یوم الحسره» و روز حسرت یاد شده است که همان «يوم الظهور» و «يوم البروز» است؛ چرا که در آن روز پرده ها کنار می رود و حقایق آشکار می شود و امور نهان و مخفی ظهور و روشنی می یابد. از همین روست که روز قیامت را به نام « الیوم» یعنی روز نیز نامیده اند؛ زیرا روز به معنای ظهور و بروز هر چیزی است. پس وقتی روز قیامت شود کشف الغطاء می شود و پرده ها کنار می رود و همه چیز آشکار می گردد،(ق، آیه 22؛ طارق، آیه 9) و شخص اسرار باطنی و حقایق ملکوتی خود و اعمالش را می بیند و پس از این کشف و آشکار شدن حقیقت بر نیاورده هایش افسوس و دریغ می خورد و پیشمان می شود.(نگاه کنید: روض الجنان و روح الجنان، ج 13، ص 83)

البته برخی گفته اند حسرت به معنای ایستادن و توقف از حرکت است؛ اما این نیز استعمال در معنای مجازی و لازم معناست؛ زیرا وقتی امری بر شخص آشکار شود و ناتوانی و عجز خود را از تدارک آن ببیند، در جا متوقف می شود و از حرکت باز می ایستد، یا آن که چون در قیامت دیگر جای عمل نیست و کاری از دستش بر نمی آید متوقف می شود. به ویژه آن که این حسرت زمانی دست می دهد که حکم الهی صادر و امضا و قضا شده باشد. پس با مشاهده بسیاری از حقایق به ویژه ملکوت و باطن خود و اعمالش چنان میخکوب می شود که دیگر قدرت حرکتی ندارد و در جایش متوقف می شود و حیران و نگران به اوضاع می نگرد و قدرت عمل و حرکتی را ندارد.(مریم، آیه 39)

در آموزه های قرآنی، از جمله آیه 39 سوره مریم، روز قیامت، روز حسرت بیان شده است؛ زیرا مومن حسرت می خورد که ای کاش توشه ای بیش تر برداشته و کافر حسرت می خورد ای کاش توشه برداشته بود.

در تفسیر نمونه آمده است: مي دانيم روز قيامت نام هاى مختلفى در قرآن مجيد دارد از جمله «يوم الحسرة ». در آن روز هم نيكوكاران تاسف مي خورند اي كاش بيشتر عمل نيك انجام داده بودند و هم بدكاران؛ چرا كه پرده ها كنار مى رود و حقائق اعمال و نتائج آن بر همه كس آشكار مى شود.(نگاه کنید، تفسیر نمونه، ذیل آیه 39 سوره مریم)

به هر حال، معنای حقیقی و موضوع له حسرت همان انکشاف و وضوح است و ندامت و توقف از حرکت و مانند آن لازم معنا و کاربرد آن در این معنای اخیر از باب استعمال مجازی است.

روز قیامت روز کشف حقایق و حسرت

چنان بیان شد، روز قیامت را روز حسرت گفته اند؛ زیرا حقایق آشکار می شود و پرده های غفلت از دیدگان انسان های غافل کنار می رود و برداشته می شود و آنان حقایق هستی از جمله ملکوت اعمال خویش را چنان که هست می بییند.(ق، آیه 22)

از این روست که واکنش انسان هنگام کشف غطا و کنار رفتن پرده ها، واکنشی است که در اصطلاح به آن حسرت می گویند؛ زیرا حسرت کشف و وضوحی است که به دنبال آن حقیقتی روشن و آشکار می شود که انسان را به تعجب و توقف و حیرت می اندازد؛ زیرا مومن و کافر در حسرت آن می روند که ای کاش درست یا درست تر عمل کرده بودند. کافر پیشمان است که چرا درست عمل نکرده و مومن پیشمان است که چرا درست تر عمل نکرده است.

همین مساله موجب حیرت و توقف انسان می شود و همگی انگشت حسرت به دندان می گزند؛ زیرا این کشف و آشکار شدن به معنا و مفهوم قضای الهی است؛ یعنی این گونه حکم هر چیزی داده می شود و هر کسی بر ترازو و میزان اعمال سنجیده می شود. آنان که سبک آمدند حسرت می خوردند و آنان که سنگین آمده ولی می توانستند سنگین تر بیایند آنان نیز حسرت می خورند.

علامه طباطبایی در ذیل آیه : وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ” درباره چرایی حسرت می نویسد: از ظاهر سياق بر مى‏آيد كه جمله” إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ” بيان جمله” يَوْمَ الْحَسْرَةِ” باشد، در نتيجه اشاره به اين مى‏شود كه اين حسرتى كه به آن دچار مى‏شوند از ناحيه قضاى امر مى‏آيد، و قضاء وقتى باعث حسرت مى‏شود كه عوامل روشنى چشم و آرزو و سعادت شخص” مقضى عليه” فوت گردد و سعادتى كه او مى‏توانست به آن نائل شود از بين ببرد، و ديگر به خاطر نداشتن آن هيچ خوشى در زندگى ندارد، چون همه دلبستگى‏اش به آن بود. معلوم است كه انسان هيچ وقت راضى نمى‏شود كه چنين چيزى از او فوت شود هر چند كه حفظش مستلزم هر ناملايمى باشد، مگر آنكه آن را به غفلت از وى بربايند، و گر نه به هيچ قيمتى حاضر نيست كه آن را از دست بدهد، و لذا مى‏بينيم در دنباله سخن فرمود:” وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ”.

بنا بر اين، معناى آيه (و خدا داناتر است) اين مى‏شود كه: اى پيغمبر! ايشان را بترسان از روزى كه امر قضا مى‏شود و كار يكسره مى‏گردد و هلاكت دائمى بر آنان حتمى مى‏شود، آن وقت از سعادت هميشگى كه روشنى چشم هر كسى است منقطع مى‏گردند، پس حسرتى مى‏خورند كه با هيچ مقياسى اندازه‏گيريش ممكن نيست، و اين بدان جهت است كه اينان در دنيا غفلت ورزيدند و راهى كه ايشان را به آن روشنى چشم هدايت مى‏كرد و مستقيما به آن مى‏رسانيد، يعنى راه ايمان به خداى يگانه و تنزيه او از داشتن فرزند و شريك بود ترك گفته، راه مخالف آن را پيمودند.(المیزان(عربی) ، ج 14، ص 51)

مجمع البیان از پيامبر گرامى صلى الله عليه وآله نقل می کند که ایشان فرمود: هنگامى كه بهشتيان و دوزخيان، وارد بهشت و دوزخ مى‏گردند، هر دو گروه را ندا مى‏دهند كه: هان كجاييد، بنگريد! و زمانى كه همه آنها نگريستند، مرگ را در برابر ديدگان آنان مجسّم مى‏سازند و پس از اينكه هر دو گروه آن را شناختند، به فرمان خدا و خواست او قانون مرگ را نابود مى‏سازند و از پى آن ندايى طنين‏افكن مى‏شود كه: هان اى بهشتيان! ديگر مرگى نخواهد بود و شما در بهشت پرطراوت و زيبا و در ميان نعمت‏هاى پرشكوه آن جاودانه خواهيد بود.

و به دوزخيان نيز ندايى طنين‏انداز مى‏شود كه، هان اى دوزخيان! آنجا نيز مرگى در كار نخواهد بود و شما نيز در عذاب دردناك دوزخ ماندگاريد.

پيامبر گرامى صلى الله عليه وآله پس از بيان اين روايت فرمود: اين است مفهوم: و انذرهم يوم الحسرة.( مجمع البيان، ج 3، ص 515؛ بحار الانوار، ج 8، ص 346 و ورد مایشابه هذه الروایة فی صحیح البخاری، ج 5، ص 236: حیث سئل الامام الصادق (ع) عن تفسیر هذه الآیة فقال (ع): “ینادی مناد من عندالله و ذلک بعدما صار أهل الجنه فی الجنة و أهل النار فی النار: یا أهل الجنة و یا أهل النار هل تعرفون الموت فی صورة من الصور؟ فیقولون: لا، فیؤتی بالموت فی صورة کبش أملح فیوقف بین الجنة و النار ثم ینادون جمیعاً: اشرفوا و انظروا الی الموت فیشرفون ثم یأمر الله به فیذبح، ثم یقال: یا أهل الجنة خلود فلا موت أبداً و یا أهل النار خلود فلا موت أبداً. و هو قوله ” و أنذر هم یوم الحسرة اذ قضی الامر و هم فی غفلة”، أی قضی علی أهل الجنة بالخلود فیها و قضی علی أهل النار بالخلود فیها)

حضرت امام باقر (ع) و حضرت امام صادق (ع) ضمن بيان اين روايت مى‏افزايند: فيفرح اهل الجنة فرحاً لو كان احدٌ يومئذٍ ميتاً، لماتوا فرحاً و يشهق اهل النار شهقة لو كان احدٌ ميتاً لماتوا؛ بهشتيان با شنيدن آن نداى جانبخش به اندازه‏اى شادمان مى‏گردند كه اگر در آنجا قانون مرگ بود همه آنان از شادمانى مى‏مردند؛ و دوزخيان نگونبخت نيز به گونه‏اى فرياد دردآلود سر مى‏دهند كه اگر كسى در آنجا مى‏توانست بميرد، همه از ناراحتى جان مى‏سپردند.( مجمع البيان، ج 3، ص 515؛ بحار الانوار، ج 8، ص 345)

پس روز قیامت روز حسرت است؛ زیرا حقایق برای همگان آشکار می شود و هر کسی با کشف و ظهور حقایق با چیزی مواجه می شود که او را به توقف و ندامت می اندازد که چرا در دنیا که جای عمل بود عملی نکرد یا بهتر از آن چه عمل کرده عمل نکرده است و چرا در طاعت و اطاعت خدا نکوشیده یا کم کوشیده است.( التبیان، شیخ طوسی، ج 7، ص 127)

پس داستان مردمان در روز قیامت همانند داستان کسانی است که با خضر (ع) به ظلمات رفتند و در آن جا به ایشان گفته شد هر کسی اگر چیزی بردارد و یا برندارد، پیشمان می شود؛ برخی گفته اگر بداریم پیشمان می شویم، پس چه لزومی دارد که بار خود را سنگین کنیم؟ و برخی دیگر گفتند: حال چیزی بر می داریم. وقتی از ظلمات بیرون آمدند و به نور روشنایی رسیدند، گوهرهایی بسیار گرانبها یافتند. پس آنان که برنداشته بودند در زمان حسرت و کشف و ظهور به ندامت و پیشمانی افتادند که چرا گوهری بر نداشتند و آنان که برداشته بودند می گفتند که چرا کم برداشته بودند؟

از همین روست که روز قیامت را روز حسرت می گویند، چرا که هر دو گروه مومن و کافر در هنگام بروز و ظهور، دچار ندامت و پیشمانی از حقیقتی می شوند که آشکار شده است. این مطلب در روایتی از پیامبر(ص) نیز نقل شده که هر دو گروه حسرت می خورند.( کنز العمال، 245)

در تفاسیر نیز در ذیل آیه 167 سوره بقره مفسران گفته اند که در روز رستاخير، فرشتگان پاداش پرشكوه را به كسانى كه مى‏توانستند باايمان و عمل به آنها برسند، نشان مى‏دهند؛ و آنان از ديدن محروميت و نگونبختى خويش، به دريغ و حسرتى جانسوز دچار مى‏شوند و تأسّف مى‏خورند كه چرا در زندگى خود كارى نكردند كه درخور آن اجر عظيم شوند.

امام باقر(ع) نیز در ذیل همین آیه می فرماید: هوالرّجل يكتسب‏المال و لايعمل فيه خيراً فيرثه من يعمل فيه عملاً صالحاً فيرى‏الاوّل ماكسبه حسرة فى ميزان غيره؛ فردى ثروتى بدست مى‏آورد و آن را در راه شايسته هزينه نمى‏كند، و همچنان نگاه مى‏دارد تا براى ديگران به ارث مى‏نهد؛ آنگاه وارث او آن ثروت را در راهى بكار مى‏گيرد كه نجات و نيك‏بختى وى را به‏دنبال دارد. و هنگامى كه فرد نخست ثروت و دارايى خويش را مى‏نگرد، دنيايى از حسرت به او روى مى‏آورد و سخت دريغ مى‏خورد كه چرا خود از اموالش بدينگونه بهره نگرفته است.(مجمع البیان، ذیل آیه 167 سوره بقره)

به هر حال، در روز قیامت که اعمال افراد و ملکوت آن آشکار می شود ، هر کسی به گونه ای متحسر است و حسرت می خورد. خداوند می فرماید وقتی روز قیامت شد اعمال نشان داده می شود در این میان کافران بیش از دیگران حسرت خواهند خورد: وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّؤُواْ مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ ؛ و پيروان مى‏گويند: «كاش براى ما بازگشتى بود تا همان گونه كه آنان‏ از ما بيزارى جستند ما نيز از آنان بيزارى مى‏جستيم.» اين گونه خداوند، كارهايشان را- كه بر آنان مايه حسرتهاست- به ايشان مى‏نماياند، و از آتش بيرون‏آمدنى نيستند.

و در كافى از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ذيل جمله: (كَذلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ) فرمود: اين در باره كسانى است كه اموال خود را بيكار مى‏گذارند و از انفاق آن در راه اطاعت خدا دريغ و بخل ميورزند و در آخر مى‏ميرند، و آن را براى كسانى باقى مى‏گذارند كه آن اموال موروثى را در راه اطاعت خدا و يا معصيت او خرج مى‏كنند، چون اگر در راه اطاعت خدا خرج كنند، صاحب مال در قيامت مى‏بيند كه مال او ميزان ديگرى را سنگين كرده، حسرت مي خورد، با اينكه مال، مال او بود و اگر در راه معصيت خدا صرفش كند، صاحبش باز مى‏بيند كه مال او ورثه را در نافرمانى خدا تقويت كرده است باز حسرت مي خورد. (كافى، ج 4 ، ص 42، حديث 2)

خداوند در آیه 36 سوره انفال می فرماید: كسانى كه در راه جنگ با پيامبر ثروت و امكانات خويش را هزينه مى‏كنند و بر آنند كه بدين وسيله مردم را از دين خدا باز دارند، به زودى دچار حسرت و دريغى جانسوز خواهند شد و در خواهند يافت كه در اين جهان و جهان ديگر از آن سودى نبرده و با آن، وسيله نگونسارى و بدبختى خويش را فراهم آورده‏اند.

آرى آنها جز اينكه حسرت بخورند چه مى توانند انجام دهند. حسرت بر اموالى كه فراهم كردند، و بهره آنرا ديگران بردند حسرت بر امكانات فوق العاده اى كه براى رستگارى و نجات در اختيار داشتند و از دست دادند، حسرت بر عبادت معبودانى بى عرضه و بى ارزش بجاى عبادت خداوند قادر متعال .اما حسرتى بيهوده ، چرا كه نه موقع عمل است و نه جاى جبران ، بلكه تنها هنگام مجازات است و ديدن نتيجه اعمال !

رسول خدا می‌فرماید: دو کس در روز رستاخیز بیش از همه حسرت خواهند خورد: یکی فردی که می‌توانست در دنیا در پی کسب دانش باشد، ولی در پی آن نرفت و دومی فردی که به دیگری دانش آموخت و یا گیرنده از آن دانش بهره‌مند شد؛ ولی معلم بی‌بهره ماند و از دانش خویش سودی نبرد.( نهج الفصاحة، ج ۱، ص ۲۴۵)

علل و عوامل حسرت

با توجه به آن چه گذشت می توان دریافت که چه علل و عوامل موجب حسرت در دنیا و یا آخرت می شود؟ وقتی شخص از حقیقتی غافل است یا امری بر او پوشیده و نهان است و به دنبال کشف حقیقت آن نمی رود؛ زمانی که این حقیقت آشکار می شود، افسوس و دریغ می خورد که ای کاش غفلت نمی ورزید و یا برای کشف حقیقت تلاش می کرد و به ظاهر بسنده نمی کرده است.

در آیات قرآنی بیش از سی مورد به عنوان علل و عوامل حسرت بیان شده است. اما می توان گفت که همه آن ها به دو اصل جهل و غفلت باز می گردد. به این معنا که انسان یا نسبت به حقیقتی جاهل و فاقد علم است، یا آن که نسبت به آن علم دارد ولی چنان سرگرم امور دیگر می شود که از آن غافل می شود.

به سخن دیگر، دو علت مهم حسرت در آدمی به حوزه نظر و عمل باز می گردد: جهل نظری، و غفلت عملی.

  1. جهل: خداوند در آیات بسیاری به این علت و عامل توجه داده است. خداوند می فرماید که علت حسرت قوم انطاکیه در روز قیامت فقدان علم و وجود جهل در آنان است؛ زیرا اگر به حقایق علم و آگاهی داشتند برخورد تندی با رسولان نداشتند و آنان را تکذیب نکرده و به شهادت نمی رسانیدند.(یس، ایات 20 تا 23)
  2. در آیات قرآنی مصادیق بسیاری از جهل انسان نسبت به حقایق بیان شده که موجبات حسرت در دنیا و آخرت می شود. از جمله آن ها جهل انسان به حقیقت توحید و گرایش به شرک و کفر(بقره، آیات 165 و 167)، جهل نسبت به ارزش زندگی دنیا برای کسب ره توشه آخرت و تضییع فرصت کوتاه عمر(مومنون، آیات 99 و 100) و مانند آن است. برخی از مردم به سبب کفر به نفی خدا و پیامبران و آیات الهی می پردازند و به سبب همین جهل نسبت به حقایق هستی، به استهزاء و تمسخر پیامبران و مومنان رو می آورند که همین موجبات حسرت آنان در روز بروز و ظهور حقایق می شود.(یس، آیه 30؛ زمر، آیات 55 و 56؛ فرقان، آیات 27 تا 29)
  3. غفلت: همان طوری که جهل و نادانی انسان نتواند درست عمل کند و هم چنین غفلت در مقام عمل از مهم ترین عوامل حسرت زاست. غفلت زمانی رخ می دهد که انسان با آن که چیزی را در حضور دارد و یا نسبت به آن علم دارد، به سبب کم اهمیت دادن به آن و سرگرم شدن به اموری دیگر که آن را مهم می داند یا می یابد، از آن غافل می شود. مردم از اموری که می تواند ره توشه آنان باشد غافل می شوند و بیش تر به اموری می پردازند که در قیامت هیچ ارزش و اعتباری ندارد و یا بسیار کم اعتبار است. خداوند در قرآن بیان می کند که انسان از اموری چون احسان(زمر، آیات 56 و 58)، انفاق مالی(قلم،آیات 17 تا 31)، عمل صالح(اعراف، آیات 50 و 53؛ مومنون، آیات 99 و 100) و مانند آن ها غافل می شوند و همین غفلت است که موجب حسرت آنان در قیامت خواهد شد.(مریم، آیه 39؛ فجر، آیات 23 و 24) و به جای آن که سرگرم این امور صالح و مشغول به آن باشند، مشغول فرزند دوستی(توبه، آیه 55) دنیا دوستی(بقره، آیات 166 و 167)، بی تقوایی و گناه (زمر، آیات 56 و 57)، اعمال ناشایستی چون ظلم (انبیاء، آیه 97)، قتل(مائده، آیات 27 تا 31)، طغیان و تمرد از خدا(قلم، آیات 17 تا 31) و مانند آن می شوند.
  4. بسیاری از مردم گرفتار غفلت هستند و از همین روست که وقتی پرده غفلت کنار می رود و در روز حسرت و ظهور و کشف، حقایق را می بیند که چگونه فرصت را هدر داده، انگشت می گزد و افسوس می خورد و واحسرتا می گوید.

حضرت امیر المؤمنین (ع) می‌فرماید: «ای وای بر انسان غافل و بی‌خبری که عمرش دلیلی ضد اوست و روزگارش او را به بدبختی و شقاوت می‌کشاند». (نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۶۳، ص ۱۵۳)

آن حضرت هم چنین می فرماید: «واعلموا عبادالله ان الأمل يذهب العقل و يكذب الوعد و يحب علي الغفلة و يورث الحسرة؛ بدانيد اي بندگان خدا! آرزوهاي دراز، عقل انسان را مي‌برد و وعده قيامت را دروغ مي‌شمارد و انسان را بر غفلت ترغيب مي‌كند و سرانجام، حسرت به بار مي‌آورد.»

همین آرزوهای دور و درازی که غفلت زاست موجب می شود که پيامبر اكرم(ص) «طول امل » را يكي از دو دشمن بسيار خطرناك براي انسانها شمرده و در این باره بفرماید: «خصلتان اتباع الهوي و طول الامل، فاما اتباع الهوي فانه يعدل عن الحق، اما طول الامل فانه يحبب الدنيا; شديدترين چيزي كه از آن بر شما مي ترسم دو خصلت است: پيروي از هوا و آرزوي طول و دراز; زيرا هواپرستي شما را از حق بازمي دارد و اما آرزوي دور و دراز شما را حريص بر دنيا مي كند». (المحجة البيضاء، جلد 8، صفحه 245)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا