اعتقادی - کلامیاقتصادیفلسفیمعارف قرآنی
عمران و آبادانی از نگاه قرآن
مأموریت و وظیفه انسان در مدت حضورش در زمین، مأموریتهای چندگانهای است که هر یک میتواند در طول دیگری قرار گیرد و مکمل هم باشد. خداوند در آیات قرآن برای بشر، مأموریتها و اهدافی چند بیان میکند که به عنوان فلسفه آفرینش انسان نیز از آن یاد میشود.
از جمله مأموریتهای انسان که به شکل اهداف تعبیر شده است میتوان به عبودیت، خلافت و عمران اشاره کرد. هر یک از این مأموریتها میتواند در طول دیگری قرار گیرد و به عنوان مکمل هدف اصلی و نهایی یعنی خدایی شدن انسان قرار گیرد که بازتاب آن به شکل خلافت الهی بر هستی تجلی مییابد.
نویسنده در این مطلب با بررسی و تحلیل آموزههای قرآنی تلاش کرده تا نقش عمران و آبادانی را در حوزه مأموریت اصلی بشر در دنیا و زمین تبیین کند.
***
عمران، ارزشی الهی و مأموریت انسان
عمران به معنای سازه و ساختمانسازی (المصباح المنیر، الفیومی، ج 1 و 2،ص 429) در معنای آبادی و آبادانی به کار رفته است.(فرهنگ فارسی، ج 2 ص 2351)؛ زیرا با سازههای بشری است که آبادی تحقق مییابد و زندگی در آن رنگ و رویی تازه پیدا میکند.
از این رو خداوند در آیه 74 سوره اعراف و نیز 15 و 18 سوره سبا، عمران و آبادانی را از نعمتهای ارزشمند الهی به بشر معرفی میکند و از اینکه محل سکونت انسان، آباد و عمران باشد، به عنوان نشانهای از نشانههای ربوبیت خود یاد کرده و بخشش و غفران خود را در آن متجلی میداند.
خداوند در آیات 48 و 50 سوره روم آبادانی زمین را از آثار رحمت خود معرفی میکند و در آیه 40 سوره حج حفظ آبادانی معابد و مکانهای پرستش را کاری ارزشمند دانسته و حتی یکی از اهداف تشریع جهاد را به عنوان یک قانون و تکلیف تخلفناپذیر و با اهمیت، آبادانی معابد و پرستشگاهها برمیشمارد.
در ارزش و اهمیت آبادانی همین بس که خداوند در هنگام برشماری نعمتهای الهی به بشر به توانمندی وی در عمران و آبادسازی زمین توجه میدهد و سپس از وظیفه آبادسازی زمین به عنوان مأموریت اصلی سخن به میان میآورد و میفرماید: هو انشاکم من الارض و استعمرکم فیها؛ آن خدایی است که شما را از زمین ایجاد کرده و توانایی آبادسازی آن را به شما بخشیده و از شما خواسته در آن به آبادانی بپردازید. (هود آیه 61 و نیز مجمعالبیان، طبرسی، ج 5 و 6، ص 264 و الکشاف، زمخشری، ج 2،ص 407)
آیات 34 تا 37 سوره ص که گزارشی از نعمتهای خداوند به حضرت سلیمان(ع) است، در بیان عطایای ارزشمند الهی به حضرت سلیمان(ع)، به داشتن کارگزارانی جهت عمران و ساختمانسازی اشاره میکند که خود این گزارش، بهترین موید بر ارزشمندی و اهمیت عمران و آبادانی در آموزههای قرآنی است.
آیه 74 سوره اعراف، عمران و آبادانی را از نعمتهای خداوندی میشمارد و بر لزوم استفاده بجا از نعمت عمران از سوی مردمان و آیه 15 سوره سبا بر ضرورت شکرگزاری در برابر نعمت عمران و آبادانی تاکید میکند که این شکر و سپاسگزاری به شکل استفاده درست و بجا در مسیر کمالی و رشدی شخصی و جمعی بشر باید صورت گیرد.
به هر حال، آبادانی به عنوان یک نعمت ارزشمند تلقی میشود و آبادسازی و عمران زمین نیز به عنوان یک مأموریت و بلکه از اهداف خلقت بشر معرفی میگردد. خداوند در بیان منشا عمران و آبادانی زمین به ربوبیت و رحمت (بقره، آیات 21 و 22 و روم، آیه 50 ) و علم و عزت و قدرت خود توجه میدهد.(همان آیات و زخرف، آیات 9 و 10)
از آیات پیشگفته این معنا نیز به دست میآید که عمران و آبادانی تنها به شکل مادی و سازههای ظاهری نیست، بلکه عمران همانگونه که از طریق سازهها و ساختمانسازی صورت میگیرد به شکل دیگری نیز امکانپذیر است که حضور در مکانی، یکی از اشکال آن میباشد. به این معنا که حضور مردم در یک مکان موجب آبادی و عمران آنجاست؛ از این رو حضور در مساجد به معنای عمران و آبادانی پرستشگاه و معابد تلقی شده است (بقره، آیه 114 و حج آیه 40 و توبه، آیه 19) و خداوند در آیه 114 سوره بقره ذکر و یاد خداوند را عامل آبادانی مساجد بر میشمارد.
عوامل مادی و معنوی عمران
خداوند در آیات پیش گفته و آیات دیگر بر این معنا تاکید دارد که هم انسان از استعداد عمران و آبادسازی برخوردار است و هم زمین استعداد و قابلیت آباد شدن را داراست. (هود، آیه 61 و نیز بقره، آیات 22 و 61 و 164 و اعراف، آیات 57 و 58 ) از سوی دیگر، از آنجا که عمران و آبادانی در فرهنگ و آموزههای قرآن، به دو شکل مادی و معنوی تقسیم میشود، علل و عوامل ایجادی آن نیز به شکل مادی و معنوی میباشد. لذا خداوند در قرآن به هر دو دسته از عوامل توجه داده است.
آب؛ مایه حیات
عامل اصلی عمران و آبادانی زمین که از آن در آموزههای قرآنی سخن به میان آمده، آبی است که از سوی خداوند بر زمین نازل میشود؛ زیرا آب نهتنها منبع حیات و زندگی است و رویش گیاهان و زندگی همه جانداران به آن بستگی دارد، بلکه منشا اصلی عمران و آبادانی است.(بقره، آیات 22 و 164 و انعام، آیات 99 و اعراف، آیه 57 و یونس، آیه 24 ) شگفت اینکه در زبان و ادبیات فارسی اصولا عمارت و آبادانی با آب آمیخته شده و واژه آبادانی و آبادی با آب ساخته شده است. به این معنا که اصولا آبادی و آبادانی تنها در جایی تحقق مییابد که آب در آنجا باشد. اگر نگاهی به تاریخ تمدنی بشر بیفکنیم درمییابیم که آبادیها و تمدنهای بشری بزرگ و کوچک در کنار رودها و دریاها و برکهها و مانند آن شکل گرفته است؛ زیرا زندگی انسان و هر موجود دیگری، وابسته به آب است وبی آب، اصولا زندگی و آبادانی تحقق نمییابد.
خاک خوب
عنصر دیگر مادی که در آموزههای قرآنی به آن توجه داده شده، عنصر خاک خوب است. آیاتی از جمله آیه 27 سوره سجده و آیه 39 سوره فصلت و آیه 5 سوره حج و مانند آن از زمین مناسب رویش سخن به میان آورده است تا این معنا را تاکید کند که رویش، نیازمند خاک مناسب است که سنگلاخ و شور نباشد و امکان بقا و نفوذ آن در باشد که از آن، گاه به سرزمین خاشع نیز یاد میشود.
خورشید و ماه و باد
خداوند از عوامل دیگری چون خورشید و ماه و باد به عنوان عوامل مادی آبادانی سخن گفته است، زیرا بدون این عناصر نمیتوان سخن از سرزمین آبادان به میان آورد و اصولا شرایط زیستی مناسب برای انسان و گیاه و جانوران است که اجازه میدهد تا سرزمینی آباد شود و عمارت و سازههای بشری در آن امکانپذیر شود. از دیگر عوامل مهم مادی، وجود خود انسانها به عنوان عامل اصلی برای عمران و آبادانی است؛ زیرا بیحضور انسان آبادانی به معنای واقعی تحقق نمییابد؛ از اینرو خداوند در آیه 61 سوره هود مأموریت بشر را آبادانی زمین معرفی میکند.
از جمله آیاتی که به انسان به عنوان یکی از عناصر مادی و اصلی آبادانی پرداخته میتوان به آیات 74 و 137 سوره اعراف و 80 تا 82 سوره حجر و آیه 149 سوره شعراء و 9 سوره روم و آیات دیگر اشاره کرد که به نقش و جایگاه انسان در مسئله عمران و آبادانی پرداخته است.
البته جنیان نیز به اشکالی در این امر به انسانها کمک میکنند، ولی مأموریت اصلی ایشان چیزی جز تبعیت و اطاعت از انسان نیست، چنانکه همه عناصر دیگر مادی و غیرمادی نیز تحت تسخیر انسان بوده و به تبعیت از انسان در امر آبادانی تاثیرگذار میباشند. بر همین اساس خداوند هنگامی که از ساختمانسازی جنیان سخن به میان میآورد به آن دسته از جنیان اشاره میکند که تحت تسخیر انسانی چون حضرت سلیمان(ع) در امر سازهها و ساختمانها و امور دیگر عمرانی مشارکت داشتهاند. (انبیاء، آیات 81 و 82 و سباء، آیات 12 و13 و ص، آیات 35 و 37) در کتاب تفسیر روحالمعانی این معنا مورد تاکید قرار گرفته است که مراد از شیاطین در سوره ص به قرینه آیه 12 سوره سباء همان جنیان است. (روحالمعانی، ج 13، جزء 23، ص 298)
ایمان، تقوا و دعا
از عوامل معنوی میتوان به ایمان اشاره کرد که باعث پیدایش برکت آسمانی و زمینی و در نتیجه عامل آبادانی زمین میشود که آیه 96 سوره اعراف به آن توجه میدهد.
تقوا نیز باعث گشایش درهای برکات آسمان و زمین و در نتیجه آن، عاملی مهم در آبادانی زمین میشود که آیه فوق بر آن تاکید میکند. دعا نیز چنانکه آیه 126 سوره بقره و آیات 35 و 37 سوره ابراهیم بر آن دلالت دارد به عنوان عامل معنوی عمران و آبادانی مورد تاکید قرار گرفته است.
موانع و آفات عمران و آبادانی
در برابر عوامل مادی و معنوی که موجب میشود تا عمران و آبادانی تحقق یابد، عوامل و موانعی نیز وجود دارد که اجازه نمیدهد تا آبادانی تحقق یابد و یا دوام پیدا کند. این موانع نیز به دو دسته مادی و معنوی تقسیم میشوند.
خداوند به هر دو دسته از موانع و آفات اشاره دارد تا انسانها با پرهیز از آنها و یا زدودن موانع، امکان تحقق شرایط مناسب آبادانی را فراهم آورند.
از جمله موانع و آفات عمران شهرها و آبادیها در حدوث و بقا میتوان به ظلم و ستم اشاره کرد که خداوند در آیاتی چند با گزارش از برخی از رخدادهای تاریخی به تحلیل و تبیین آن پرداخته و توصیه کرده است که از این امر پرهیز شود تا شخص و یا جامعه دچار ویرانی سرزمینی و آبادانی نشوند. از جمله این آیات میتوان به آیه 117 سوره آل عمران و 131 سوره انعام و آیات 4 و 5 سوره اعراف و مانند آن اشاره کرد.کفر (سبا، آیات 15 تا 17)، شرک در هر مرتبه و درجهای (کهف، آیات 32 تا 42)، کفران نعمت الهی (نحل، آیه 112 و سبا آیات 15 تا 17)، گناه (هود، آیات 78 و 82 و حجر، آیات 68 تا 76) فساد و تباهی (روم، آیه 41 و اعراف آیه 74) فسق و فجور (اعراف، آیات 101 و 102 و اسراء، آیات 16 و 17) سلطه پادشاهان فاسد و مستبد(نمل آیه 34) تکذیب آیات خداوندی (اعراف، آیات 136 و137) توطئه علیه پیامبران و معارف ایشان (نحل، آیه 26) تولی و حاکمیت منافقان (بقره، آیه 204 و 205 و مجمعالبیان، ج 1 و 2، ص 534) طغیان و سرکشی در برابر دستورها و آموزههای الهی (قلم، آیات 17 تا 31. فجر، آیات 6 تا 13) و خوشگذرانی و تنآسایی (هود، آیات 116 و 117 و اسراء، آیات 16 و 17 و انبیا، آیات 11 تا 15 و قصص، آیه 58) از جمله مهمترین موانع و عواملی است که مانع ایجاد و بقای آبادی و آبادانی میشود و محیط زیست بشر را با تهدید مواجه میکند.
همچنین استفاده نابجا از نعمتهای الهی (قصص، آیه 58) و ترک انفاق و بخشش به دیگران (قلم، آیات 17 تا 24) و ترک جهاد و عدم دفاع از مردم و سرزمین از تجاوزگری (بقره، آیه 251) از جمله عوامل حدوثی و بقایی عمران و آبادانی برشمرده شده است.
آیات 116 و 117 سوره هود و نیز 48 تا 52 سوره نمل، ترک اصلاحگری و جلوگیری نکردن از فساد اشخاص و یا جوامع را نیز عامل نزول عذابهای نابودکننده عمران و آبادانی و بشر معرفی میکند و در برخی از آیات نیز به برخی از رخدادها و حوادث طبیعی که ریشه در واکنش خداوند نسبت به رفتارهای زشت و نادرست افراد و جامعه دارد توجه میدهد تا معلوم شود که برخی از حوادث و رخدادهای به ظاهر طبیعی که عمران و آبادانی را از میان میبرد در حقیقت واکنشی از سوی خداوند نسبت به رفتار بشر و جوامع انسانی است که در ظاهر به شکل خشم طبیعت بروز و ظهور میکند. از جمله این آیات میتوان به آیات 17 تا 29 سوره قلم اشاره کرد که به آتش نابودکننده توجه میدهد که در پی خودداری برخی از ثروتمندان بخیل از انفاق به وجود آمده و باغ و آبادیشان را نابود کرده است.
خداوند باد سرد را که نابودکننده مزارع و کشتزارهاست و یا باد بیحاصل را که محیط زیست را نابود میکند به عنوان بازتابی از خشم و غضب الهی نسبت به برخی از مردمان و جوامع گناهکار و فاسد و کافر میداند و در آیات 117 سوره آلعمران و 41 و 42 سوره ذاریات به آن اشاره میکند.
وزش باد آسیبزننده و تبدیلکننده مظاهر آبادانی به امری بیحاصل مطلبی است که در آیات 50 و 51 سوره روم به آن اشاره شده است.
از حوادث و رخدادهای به ظاهر طبیعی که نشانهای از خشم الهی است و آبادانی را از بین میبرد میتوان به بلایای آسمانی (فرقان، آیه 40) صاعقه در هم کوبنده و سوزاننده (کهف، آیه 40) سیل بینانکن و ویرانکننده (سبا، آیات 15 و 16) و گردبادها و توفانهای درهم کوبنده و وحشتزا و سوزنده و از میان برنده (بقره، آیه 266) اشاره کرد.
بسیاری از مردم به رخدادهای طبیعی تنها به عنوان مظاهر عادی طبیعت مینگرند و آن را خشم طبیعت معرفی میکنند در حالی که بسیاری از آنها مظاهر خشم الهی است که در شکل خشم طبیعت تجلی کرده است. همانگونه که جنگها بازتابی از رفتارهای نا بهنجار آدمی است، گاه آذرخشهای سوزان و کشنده، زمین لرزهها، آتشفشانها، توفانها، سیلابها و مانند آن بازتابی از رفتارهای انسانی است که اینگونه تجلی میکند. خداوند هرگونه فساد و تباهی در زمین را نشانهای از رفتارهای آدمی میشمارد که عمران و آبادانی را در معرض خطر قرار میدهد و محیط زیست بشر را نابود میکند.
آنچه که باید مورد تاکید قرار گیرد این است که عمران و آبادانی وظیفه و تکلیف بشر است و باید انسانها به این نکته توجه کنند که هرگونه رفتاری که موجب تباهی آبادی ایجاد شده شود و یا زمینه آبادانی را از میان بردارد، امری است که سبب خشم و بازخواست الهی در آخرت میشود. بر این اساس باید از هرگونه رفتاری که باعث تباهی عمران و آبادی میشود پرهیز کنند تا بتوانند در مسیر کمالی، مأموریت اصلی خویش را انجام دهند.