اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنی

عافیـت در سـایه عفـو و گذشـت

هر کسی دوست دارد تا در عافیت باشد؛ وقتی حمام می‌رویم عافیت را در آب گرم حمام می‌جوییم تا سلامت در تن و روان داشته و پاکی و طهارت را به تن و روان ارزانی داریم، امید ما به سلامتی است که از آغاز تا انجام با خود داشته باشیم.
قرآن اما عافیت را در «عفو» می‌داند؛ زیرا این عفو است که رحمت الهی را به سوی ما جلب می‌کند و در ساختار «ارحم ترحم» دستگیر ما از چیزهایی می‌شود که عافیت و سلامت ما را به خطر می‌افکند؛ مومنان بر این باورند که اگر عفو خدا و تجلی اسم «عفوّ» نباشد، به سبب خطا و گناه در گردنه‌های دنیا و عقبات آخر باز می‌مانند، با آنکه خدای رحمان به رحمت واسعه‌اش بارها به مصداق«شتر دیدی، ندیدی» از بسیاری از آنها گذشته و آنان را امیدوار ساخته که «یعفو عن کثیر».
به سخن دیگر، این عافیت و سلامت در سایه عفو الهی که با ظهور عفو نسبت به دیگران در ما به تمامیت می‌رسد، شرایطی فراهم می‌آورد که شادان به استقبال آینده و آخرت برویم.
در نوشتار زیر نویسنده درباره اهمیت صفت عفو و گذشت درقرآن و آثار این رفتار در فرد و جامعه سخن گفته است.
***
عفو، از خزائن خدای غنی حمید 
یکی از نام‌های نیک الهی، «عفوّ» است. ریشه این واژه ناظر به باقیمانده از غذا و خرده نان است که شخص سیر شده و دیگر به آن نیازی ندارد، از این رو با دست و دلبازی به غیر می‌دهد، خواه انسان باشد و خواه غیر انسان.(نگاه کنید: لسان العرب، ابن منظور، ج 9، ص 294)
در اصطلاح فقه قرآنی در ساحت انفاق، یکی از مستحبات آن است که انسان باقیمانده غذا و مال خویش را که نیازی به آن ندارد به تنگدست بدهد.(همان، ص 294) از همین رو خدا در قرآن بیان می‌کند: یسئلونک ماذا ینفقون قل العفو؛ از تو می‌پرسند: چه چیزی انفاق بکنند؟ بگو: عفو، یعنی آنچه افزون بر نیاز است.(بقره، آیه 219)
بنابراین وقتی از یکی از نام‌ها و صفات الهی به نام عَفُوّ سخن به میان می‌آید(نساء، آیه 99)، نام و صفتی است که ناظر به این ریشه کلمه است. به نظر می‌رسد که مراد از «عفو» در صفت و نام خدا، گذشت از گناه و خطای بندگان است که خدا هیچ نیازی نمی‌بیند تا بندگان را بدان مجازات کند؛ زیرا خدای غنی حمید و قوی عزیز نیازی نمی‌بیند تا بنده گناهکار و خطاکارش را کیفر کند.
البته اگر مجازات و کیفری می‌کند به این سبب است که احقاق حق و ابطال باطلی شود و عدالتی اقامه گردد؛ در حقیقت خدای رحمان به حکم حق و عدالت، بر بندگان رحمت می‌آورد و حتی کیفر و مجازات او نیز در سایه رحمت الهی است؛ زیرا اگر احقاق حق و ابطال باطل نشود، به بندگان آسیب می‌رسد و راه کمال بر آنان بسته می‌شود. اصولا خدا هرگز بر بندگان ظلم روا نمی‌دارد و عذاب اخروی آنان در دوزخ به سبب ظلمی است که خود بندگان به خودشان کرده‌اند.
به سخن دیگر، از نظر آموزه‌های قرآن تا زمانی که آسیبی به جریان کمالی هستی و حق و عدل وارد نشود، خدا اصل را بر عدم مجازات و کیفر قرار داده است؛ زیرا خلقت بر محور رحمت است.(هود، آیه 119) بنابراین، اگر جهنمی است برای کسانی است که از مدار حق و حقانیت عبور کرده و  راه را بر آن سد کرده و اجازه نمی‌دهند تا احقاق حق و ابطال باطلی شود.(همان)
خدا تا جایی که امکان باشد و به حرکت کمالی آسیبی نرسد، بر اساس غنای حمید خویش به هستی به عنوان فقر محض عنایت داشته و آنان را بی‌نیاز و غنی می‌کند و به سبب قوت و عزت خویش، از گناه و خطایی می‌گذرد که به این کمال آسیب نرساند؛ زیرا خدا هیچ نیازی به انتقام و کیفر ندارد، بلکه اگر انتقام و کیفری هست برای احقاق حق و ابطال باطل و اقامه عدل و رهایی از ظلم است تا حرکت کمالی اصلی باقی و برقرار باشد. از همین رو خدا تا جایی که امکان دارد، عفو می‌کند و مجازات و کیفر نمی‌کند. این سنت و قانون الهی است که قرآن بارها به آن توجه داده و فرموده است: یعفوا عن کثیر؛ از بسیاری می‌گذرد.(مائده، آیه 15) یا می‌فرماید: و ما اصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر؛ و هر آسیبی به شما رسد به سبب اعمالی است که مرتکب شده اید؛ و این در حالی است که خدا از بسیاری از اعمال بد شما در می‌گذرد و عفو می‌کند.(شوری، آیه 30) بر همین اساس خدا به پیامبر(ص) به عنوان مظهر اتم و اکمل اسمای نیک خویش و مومنان فرمان می‌دهد تا اصالت «عفو» را مد نظر قرار دهند(بقره، آیه 237) و مظهر تام و کامل آن باشند: خذ العفو، عفو را پیشه خود کن!(اعراف، آیه 199) و نیز می‌فرماید: ولیعفو و لیصفحوا؛ و باید عفو کنید و صفحه جدید بگشایید.(نور، آیه 22)
آثار عفو از خطا و گناه از نظر قرآن
اصولا عفو چه از سوی خدا و چه از سوی بنده، آثاری دارد که شناخت این آثار اهمیت  وارزش عفو را بیان می‌کند و موجبات تشویق و ترغیب انسان را به عفو نسبت به دیگران فراهم می‌آورد.
برخی از مهم‌ترین آثار عفو از خطا و گناه عبارتند از:
1. رسیدن به مقام صابرین: عدالت مثلی به حکم عقل فطری انسان را تشویق می‌کند تا اگر ظلم و بدی و تجاوز رخ دهد، به همان‌اندازه و میزان کیفر و مجازات انجام شود و زیادت بر آن به معنای ظلم است؛ با این همه خدا مردمان به‌ویژه مومنان را ترغیب و تشویق می‌کند تا فراتر از عدالت مثلی، در قالب احسان، به عفو و گذشت روی آورند تا به مقام صابرین برسند.(نحل، آیه 126) از نظر قرآن، عفو را باید از مصادیق صبر دانست؛ چنان‌که از مصادیق صبر می‌توان به روزه اشاره کرد که در روایات معتبر و موثق بیان شده است. در حقیقت وقتی خدا از مومنان می‌خواهد تا در امور خویش از نماز و روزه استعانت جویند(بقره،آیه 45)، یکی از جلوه‌های این صبر‌، عفو است؛ زیرا شخص با آنکه قدرت انتقام و اجرای عدالت مثلی را دارد تا شخص گناهکار و خطاکار را به عقوبت برساند، اما با صبر در قالب عفو، نشان می‌دهد که فراتر از عدالت مثلی بر آن است تا اهل احسان باشد.(نحل، آیه 126) پس اگر کسی بخواهد با نمایش صبر به مقام صابرین وارد شود باید اهل عفو و گذشت از خطا و گناه دیگران باشد.(همان)
2. رسیدن به  مقام محسنین: از نظر قرآن، عدالت مثلی بر اساس کشف عقل فطری از احکام ثابت الهی است؛ یعنی عقل فطری بر اساس نرم  افزار هدایت فطری، عدالت مثلی را می‌فهمد و می‌شناسد و بدان گرایش دارد؛ اما از آنجا که اهل ایمان می‌خواهند یک گام در روابط اجتماعی بالاتر و برتر باشند، در مقام احسان عمل می‌کنند و این را در امور اجتماعی از جمله انفاقات مالی و نیز عفو و گذشت از خطا و گناه به نمایش می‌گذارند.
بنابراین، کسی که بخواهد به مقام صابرین وارد شود باید عمل احسانی را چنان تکرار کند که به عنوان محسنین در جرگه آنان وارد شود. شکی نیست تبدیل یک صفت به اسم با تکرار آن صفت تحقق می‌یابد؛ زیرا لازم است تا به ملکه و مقوم ذات تبدیل شود. پس اگر کسی بخواهد در مقام محسنین در آید باید اهل عفو و گذشت باشد و مردم را به خاطر خطا و گناه کیفر ندهد و مقابله به مثل نکند؛ خواه این عفو نسبت به مومنان باشد و  خواه نسبت به توده مردم. (آل عمران، آیه 134؛ مائده، آیه 13)
از نظر قرآن، عفو و گذشت و ایجاد صفحه جدید برای گناهکاران کار بسیار خوبی است(مائده، آیه 13)؛ اما بهترین و برترین مصادیق احسان برای محسنین آن است که در اختلافات خانوادگی از در صلح در آیند و با هم مصالحه کنند و به اختلاف دامن نزنند یا ادامه ندهند. شخص باید زمام امر خویش را در دست گیرد و اجازه ندهد که خشم و غضب او را مدیریت کند.(نساء، آیه 128)
3. مقام متقین و کسب تقوای الهی: مهم‌ترین معیار سنجش آدمی همان ایمان و تقوای الهی است.(مائده، آیه 93؛ حجرات، آیه 13) کسب تقوای الهی با انجام اعمال صالح و عمل به واجبات و پرهیز از محرمات امکان‌پذیر است. در میان اعمال صالح‌، برخی نسبت به برخی دیگر خیلی تاثیرگذارتر است؛ که از نظر قرآن، عفو و عدل «اقرب للتقوی» است.(بقره، آیه 237؛ مائده، آیه 8) پس کسانی که از حقوق فردی خویش چشم پوشی می‌کنند راهی نزدیک‌تر به تقوای الهی برگزیده‌اند.(بقره، آیه 237) هر چه انسان در این امور بیشتر اهتمام ورزد و در عفو و گذشت خود را به کمالی برساند که ملکه او باشد، به دایره متقین وارد می‌شود و از مقام متقین نیز برخوردار می‌شود.(آل عمران، آیات 133 و 134) کسانی که در امور خانوادگی عفو و گذشت می‌کنند و راه صلح و مصالحه را در پیش می‌گیرند که برای آنان خیر است، از تقوای الهی و آثار آن بهره مند می‌شوند.(نساء، آیه 128) همچنین از نظر قرآن، عفو خدا از متخلفانی که توبه  کار باشند نیز موجب دستیابی آنان به تقوا است.(بقره، آیه 187)
4.کفاره گناهان: گناهان کیفر دارد و با کیفر، آن گناه پوشیده می‌شود و شخص به حالت نخست باز می‌گردد؛ برخی از اعمال از جمله عفو و گذشت از خطای دیگران همان کفاره گناهان شخص است(مائده، آیه 45)؛ زیرا تصدق یعنی عفو از قصاص.(انوار التنزیل، بیضاوی، ج 1، ص 432)
5. خیر و برکت: عفو موجب می‌شود تا شخص به خیر و برکت دست یابد. از نگاه قرآن مصالحه‌ای که میان همسران انجام می‌شود و اختلاف را کنار می‌گذارند و با عفو صلح می‌کنند، به خیر و برکت در زندگی دست می‌یابند.(نساء، آیه 128) همچنین عفو از بدهکار مالی ناتوان معسر نیز موجب برکت و خیر در زندگی بخشنده می‌شود(بقره، آیه 280)؛ زیرا تصدق به معنای عفو و نادیده گرفتن بدهکاری است.
6. دفع بدی: انسان این اختیار را دارد که وقتی کسی به او بدی کرد بر اساس همان قانون عدالت مثلی، مقابله به مثل کند؛ اما اگر شخص صبر و عفو کند، این موجب می‌شود تا بدی‌های آینده از او دفع شود و به یک معنا شخص بدکار دیگر نسبت به او بدی نکند.(نحل، آیه 126) از امام سجاد‌(ع) روایت است که آن حضرت فرمود: حق کسی که از جانب او با سخن یا عمل به تو بدی رسیده این است که اگر بدی او عمدی باشد، عفو و گذشت از او برای تو بهتر است؛ زیرا این عفو و گذشت موجب منصرف شدن آن شخص از بدی کردن و ادب شدن او است.(بحارالانوار، ج 71، ص 20، حدیث 2)
7. سلام الهی: کسی که در برابر رفتار و گفتار زشت جاهلان بی‌خرد، واکنش صبر‌آمیز داشته باشد و با سلام پاسخ بی‌خردان را دهد و صلح کلامی داشته باشد، از سلام و تحیت الهی برخوردار می‌شود.(فرقان، آیات 63 و 75)
8. ولایت صمیمانه: از نظر آموزه‌های قرآن، عقل فطری فرق میان بدی  ونیکی را می‌شناسد؛ اما اگر شخصی بدی را با نیکی دفع کند؛ همین امر موجب می‌شود تا دشمنی به دوستی صمیمانه تبدیل شود.(فصلت، آیه 34) پس عفو و گذشت بلکه فراتر از آن اکرام و ایثار یعنی دفع بدی با نیکی می‌تواند دشمنی را به دوستی و ولایت صمیمانه مومنانه تبدیل کند.(همان)
9. رحمت رحیمی: عفو و صفح (صفحه جدید بازگشودن) موجب می‌شود تا شخص تحت غفران و رحمت رحیمی الهی قرار گیرد. (نور، آیه 22؛ تغابن، آیه 14)
10. عفو الهی: بنده اگر عفو کند صفت عَفُوّ الهی را اظهار کرده و خدا نیز نسبت به او عفو می‌کند و او را کیفر و مواخذه نخواهد کرد. پس نیکی به مردم در آشکار و نهان و عفو و گذشت از بدی‌های آنان موجب می‌شود تا خدا نیز او را عفو کند.(نساء، آیه 149)
11. مغفرت الهی: قرار گیری تحت غفران و مغفرت الهی در گرو عفو و گذشت است.(نور، آیه 22)
12. محبت الهی: خدا به کسانی که از مردم در می‌گذرند و عفو می‌کنند و به نام «عافین» شناخته می‌شوند و این صفت را به اسم و ملکه شخصیت خویش تبدیل کرده‌اند، محبت می‌ورزد و آنان را دوست و محبوب خویش قرار می‌دهد. (آل عمران، آیه 134؛ مائده، آیه 13) اصولا کسانی که عفو می‌کنند و صحفه جدید برای دیگران می‌گشایند در حقیقت به نوعی اهل احسان هستند و خدا به آنان به عنوان محسنین توجه دارد. در حقیقت این افراد با عفو از مردم و کسب ملکه آن، به مقام محسنین در آمده و محبوب خدا می‌شوند.(همان)
13. مانع مصیبت: انسان‌ها گاه به سبب کارهایی که کرده‌اند گرفتار مصیبت می‌شوند و گاه بنا به سنت الهی بدان گرفتار می‌شوند، اما وقتی شخص تحت عفو الهی قرار می‌گیرد از بسیاری از مصیبت‌هایی که بر اساس گناه باید بدان گرفتار آید در امان می‌ماند و خدا مانع از آن می‌شود که گرفتار مصیبت کیفری شود. در حقیقت بسیاری از گناهان به سبب عفو خدا نادیده گرفته می‌شود و شخص از کیفر آن در امان می‌ماند. پس عفو الهی مانع اصلی در تحقق بسیاری از مصیبت‌های کیفری است.(شوری، آیه 30)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا