اجتماعیاخلاقی - تربیتیفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

شیوه پاک بودن و پاک زیستن

samamosسیری دربوستان معارف اخلاقی و تربیتی امام باقر(ع)

آنچه در پی می آید گذری بر برخی تعالیم روحبخش ومعنوی امام باقر(ع) درحوزه سبک زیست اسلامی واخلاقی است که به مناسبت سالروز ولادت خجسته آن حضرت تقدیم خوانندگان عزیز می شود.

 

اسلام، فلسفه زندگی مسلمان
خداوند در آیات بسیاری از قرآن به طور مستقیم و غیر مستقیم، فلسفه زندگی یک مسلمان را برگرفته از عقل و وحی دانسته است؛ زیرا این گونه انسان می‌تواند سعادت دنیا و آخرت خود را به دست آورد.(ملک، آیه 10 و آیات دیگر) بر اساس آموزه های قرآنی، وحی اسلامی مطابق با عقل و فطرت سالم بشری است.(روم، آیه 30) از این رواسلام به عنوان تنها دین معرفی می شود که از آدم(ع) تا خاتم(ص) همگی بدان دعوت کرده اند(آل عمران، آیه 19؛  ) هر چند که این اسلام در طول تاریخ به سبب مقتضیاتی چون زمان و مکان، در قالب شرایع و مناهج به دست پیامبران به ویژه اولوا العزم(ع) در آمده و به مردمان آموزانده شده است.(مائده، آیه 48؛ شوری، آیه 13) پس اگر کسی دینی دیگر برگزیند به گمراهی افتاده است.(آل عمران، آیه85)
فلسفه ای که اسلام برای انسان تعریف می کند، شامل توحید، معاد، عالم شهادت، عالم غیب، موجودات عالم غیب، بهشت و دوزخ، مرگ، بعثت، رجعت و اموری چون است. این بدان معناست که عالم ماده و دنیا که از آن به عالم شهادت یاد می شود، تنها بخشی از یک حقیقت است. بر این اساس انسان می بایست خود را برای دو نوع زندگی متفاوت در دنیا و آخرت آماده کند که زندگی اخروی جادوانه و بی پایان و از یک اصالت حقیقی برخوردار است. پس این فلسفه زندگی، یک سبک زندگی خاصی را می طلبد که با سبک زندگی مبتنی بر فلسفه دیگر یعنی فقدان عوالم غیب و معاد و مانند آن متفاوت است.
در تفکر اسلامی، دنیا و آخرت هر چند که همسنگ نیستند، ولی نیک زیستن در هر دو عالم شهادت و غیب اصالت دارد و یک مسلمان باید از خداوند بخواهد نیکی دنیا و آخرت را بهره او سازد.(بقره، آیه 201) این همان راه اعتدالی است که انسان لازم است آن را بشناسد و از آن بهره گیرد. پس اگر چه آخرت، زندگی برقرار و باقی و دنیا زندگی فانی است، اما از همین دنیاست که دریچه سعادت اخروی بر روی انسان گشوده می شود و اگر به درستی در دنیا زیست نکند در آخرت دچار شقاوت و بدبختی ابدی خواهد شد.(عنکبوت، آیه 46؛ اعلی، آیه 17)
از نظر امام باقر(ع) دنیا همانند بازاری است که سود و زیانش در آخرت خودنمایی می کند. امام باقر (ع) می فرماید: دنیا بازاری از بازارها است. گروهی از این بازار خارج میشوند، کالای سودبخش میبرند و بعضی با متاع زیانبار از این بازار بیرون میروند. (الحدیث، جلد ۲ ، صفحه ۳۹)
البته برخی ها تنها به دنیا چسبیده اند و عقیده شان این است که جز دنیا نیست و باید به آن پرداخت و خوش بود.  برخی آنچنان به دنیا و زینت های آن گرایش دارند که حرص شدید آنان را کور کرده است هر چند که به ظاهر مسلمان هستند. اینان با حرص خویش از آب شور دنیا آن‌قدر می خورند که تشنگی آنان افزایش می یابد؛ زیرا شوری تشنگی را نمی گیرد بلکه بر شدت آن می افزاید. امام باقر (ع) می فرماید: حکایت شخص حریص به دنیا حکایت کرم ابریشم است که هرچه بیشتر بر خود می‌تند راه بیرون آمدنش دورتر شود تا آنکه از غصه بمیرد. (اصول کافی ، جلد ۳ ، صفحه ۲۰۲)
ضرورت دوری از افراط وتفریط
از آنجایی که بزرگ ترین لذت های دنیا شهوت شکمی و جنسی آدمی است، افراط در خوردن و ارتباطات جنسی می تواند انسان را بدبخت کند؛ زیرا بسیاری از مشکلات و دشمنی ها و کینه ها در دنیا به‌خاطر لذت و شهوت غذایی و جنسی است.بسیاری از مردم برای برآورده کردن حاجات غذایی و جنسی خود از دروغ و دزدی و خیانت و حتی جنایت ابایی ندارند. از این رو گرفتار بسیاری از گناهان و نابهنجاری های می شوند. اما اگر کسی این دو را در چارچوب اعتدال نگه دارد و اجازه اسراف و افراط ندهد، دیگر بر هر کار دیگری قادر و توانا خواهد شد و زندگی سعادتمندی را برای خود و دیگران رقم می زند. براین اساس امام باقر (ع) بهترین و نیکوترین عبادت را مدیریت هواهای نفسانی در خوردن و آمیزش دانسته و می‌فرماید : بهترین عبادت ،عفت شکم و فرج است. (اصول کافی، جلد ۳ ،صفحه ۱۲۵)
از نظر امام باقر(ع) کسی در زندگی دنیا موفق است که اصول اخلاقی اسلام را به کار گیرد و خود را به دور از هر گونه افراط و تفریط نگه داشته و زندگی متعادلی را برای خود در دنیا بسازد.اسلام اصل را در زندگی بر پایه اعتدال نهاده است؛ چرا که افراط و تفریط می تواند انسان را از حالت تعادل خارج کرده و رفتارهایش را دچار اشکال و خدشه جدی عقلانی و اخلاقی و شرعی نماید. از این رو امام باقر(ع) از رسول اکرم (ص) حدیث کرده است که ایشان فرمود: اسلام دین محکم و قوی خداوند است ، راه مستقیم آن را با مدارا بپیمایید و تندروی ننمایید. (کتاب الحدیث جلد ۱ صفحه ۹۲)
برخی از انسانها عادت کرده اند که زندگی شان را بگونه ای بسازند که از اعتدال بیرون است. به جای نیک و پاک سخن گفتن، بدزبانی و ناپاک سخن می‌گویند (حج، آیه 24) و به جای آنکه در راه مستقیم و اخلاق پسندیده گام بردارند در کارها و مکان های بد و ناپسند وارد می شوند و این گونه است که از صراط حمید مستقیم الهی دور می شوند و خود را به شقاوت می افکنند.
امام باقر (ع ) می فرماید: از اندرزهای لقمان حکیم به فرزندش این بود که فرزند عزیز ، کسی که با گناهکار شریک شود راه ناپاکی را از وی یاد می گیرد ، کسی که مجادله را دوست داشته باشد، مورد فحش و دشنام واقع می شود ، کسی که درمکانهای بدنام قدم بگذارد متهم خواهد شد ، کسی که با رفیق بد همگام گردد از فساد اخلاق سالم نمی ماند ، کسی که مالک زبان خود نباشد سرانجام پشیمان خواهد شد. (الحدیث، جلد ۳ ، صفحه ۹۸)
تکبر، نشانه بی عقلی
البته برخی از مردم، همانند ابلیس ،شیطانی فکر و عمل می کنند و خود را برتر از آنچه هستند می بینند و رفتار می کنند. لذا تکبر و خودبرتربینی در آنان آفتی می شود که زندگی آنان و دیگران را تباه می کند؛ چرا که متکبر نخست به خود آسیب می زند و از حکم الهی سر باز می زند.(بقره، آیه 34) و نفس خویش را برتر از هر کس و هر چیزی قرار می دهد(اعراف، آیه 12؛ ص، آیه 76) و اجازه نمی دهد تا آب رحمت بر کاسه قلبش فرود آید، بلکه با عزت دروغین، کاسه قلبش را وارونه می کند که هیچ قطره باران رحمتی در آن نیاید؛ و از سوی دیگر استکبار می ورزد و زندگی دیگران را با سخریه تباه می سازد.(اعراف، آیات 75 و 88 و آیات دیگر)
از نظر امام باقر(ع) اگر انسان اهل تعقل باشد، هرگز گرفتار تکبر نخواهد شد. تکبر ابلیسی و فرعونی،نشانه ای از بی عقلی است؛ زیرا خردمند وقتی به خود و اصل خویش می نگرد فقر ذاتی را در خود می یابد؛ پس می داند که هر چه دارد عاریه ای و از دیگری یعنی از خداوند غنی حمید بالذات است. (فاطر، آیه 15) از این رو امام باقر (ع) می فرماید : در دل هیچ انسانی کبر(تکبر) وارد نمی شود مگر آنکه عقلش به همان اندازه ناقص می شود ، خواه کم باشد یا زیاد . (الحدیث، جلد ۲ ، صفحه ۳۱۹)
دروغ، بلای جان انسان
از نظر آموزه های قرآنی، صداقت عامل خوشبختی انسان است. لذا عقل و وحی بر اموری چون عدل و صدق و وفا به عنوان برترین اصول اخلاقی تاکید دارند. دروغ ،عامل بسیاری از بدبختی ها و دشمنی ها و گناهان دیگر است. امام باقر(ع) همانند دیگر پیشوایان دینی بارها از هر گونه دروغ در هر شکل و قالبی پرهیز داده است. ایشان فرمود : پدرم حضرت سجاد (ع) به فرزندان خود می‌فرمود : بپرهیزید از دروغ گفتن چه در امر کوچک چه در امر بزرگ ،خواه جدی و خواه به شوخی، زیرا کسی که دروغ کوچک می گوید بر گفتن دروغ بزرگ جرات پیدا می کند ،مگر نمی دانید که حضرت رسول (ص) می فرمود : پیوسته بنده راست می گوید تا خدا او را راستگو می نویسد و بنده ای پیوسته دروغ می گوید تا خدا او را کذاب ( دروغگو ) می نویسد. (ارشاد القلوب، جلد ۲ ، صفحه ۲۳۶؛ اصول کافی، جلد ۴ ، صفحه ۳۵)
امام باقر (ع) دروغ را کلید همه گناهان بر می شمارد و نقش آن را در تباهی عقل و ایمان آدمی از شراب بدتر دانسته و می فرماید: خدای عزوجل برای بدی ها قفلهائی نهاده و کلیدهای آن را شراب قرار داده و دروغ بدتر از شراب است. (اصول کافی، جلد ۴ ، صفحه ۳۵ )
پس اگر همه بدیها را در یک جا مانند اتاقی جمع کنید کلید ورود به آن اتاق شراب خواری و میگساری است؛ یعنی اگر کسی شراب خورد همه گناهانی که خداوند و عقل آن را نهی کرده را انجام می دهد. در این میان دروغ بدتر از شراب است؛ زیرا دروغ انسان را هماره در تخدیر و مستی نگه می دارد؛در حالی که شرابخوار هر ازگاهی از مستی و تخدیر شراب بیرون می آید و کاری عقلانی انجام می دهد. پس دروغ با عقل انسانی و فطرتش چنان می کند که همه راه‌های بازگشت بر روی شخص بسته می شود.
به سخن دیگر، شراب و شرابخواری، همانند جنون ادواری عمل می کند که هر از گاهی شخص از جنون بیرون می آید و کاری عقلانی می کند، اما دروغ جنون دایمی را به همراه داشته و هرگز به شخص اجازه نمی دهد تا کاری مبتنی بر عقل و خرد انجام دهد.
انسانی که گرفتار دروغگویی است هرگز رنگ سعادت را نخواهد دید؛ زیرا همواره به ارتکاب گناهان می پردازد تا جایی که قلبش وارونه می شود.  کسی که دچار وارونگی قلب می شود، همانند کاسه بر عکس است که آب باران را در خود جمع نمی کند و اگر ایمانی هم در قلبش از باران رحمت پیشین بود بیرون می‌ریزد و به شکلی آن را دفن می کند. چنانکه امام باقر (ع) نسبت به این تاثیر بد دروغ هشدار داده و فرموده است: دروغ گفتن باعث خرابی ایمان و ویران کننده آن است. (ارشاد القلوب، جلد ۲ ، صفحه ۲۳۶؛ اصول کافی، جلد ۴ ، صفحه ۳۶)
ارزش سخن نیک
انسان همواره باید پاک و نیک سخن گوید. در آیات قرآنی به سخن گفتن بسیار توجه شده است؛ زیرا سخن مظهر باطن انسان است. انسانی که استوار، خوب، راست، نیک و پاک سخن می گوید، نشان می دهد که انسانی با خلق و خوی سالم است. در حالی  که بد گویی، نااستوارگویی،زشت گویی و ناپاک گویی نشانه طینت خبیث فرد است. انسان باید بیاموزد که پاک و نیک سخن گوید(حج، آیه 24) امام باقر(ع) نیز می فرماید: سخن نیک را از هر کسی ، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گیرید .(بحارالانوار ، دار احیاء التراث العربی ، ج 75، ص (170)
انسان باید بسیار در سخن گفتن دقت و مراعات کند. گفتن بسیار ساده و آسان است ولی زبان سرخ می تواند سر سبزی را بر باد دهد و یا دین و آخرت را تباه سازد. از این رو آن حضرت می فرماید: هرکس در سخن گفتن مراعات نکند سرانجام به فحش و هذیان خواهد کشید (کِتابُ المَواعِظ شیخ صدوق  101 الی ۱۰۴  )
عقل و علم و حلم
انسان لازم است این صفات را همیشه داشته باشد؛ یعنی عاقل و عالم و حلیم باشد؛ زیرا عقل با خود، دین و اخلاق و حیا را به همراه دارد و عدالت و صداقت و وفا را موجب می شود. عقل چه عقل نظری  وچه عقل عملی می تواند یک انسان را سعادتمند کند و او را به بهشت برساند، چنانکه این مطلب بارها در آیات و روایات معتبر تکرار شده است.
انسان عاقل نیازمند علم است تا بتواند دانسته کاری را انجام دهد و از روی جهل عمل نکند. پس ترکیب عقل و علم به او این امکان را می دهد که از جهالت عملی و جهل علمی در امان باشد  و خردمندانه و آگاهانه و عالمانه فکر و عمل کند.
همچنین انسان عاقل و عالم نیازمند حلم است. حلم، بردباری و صبر برخاسته از عقلانیت و علم است. انسان حلیم انسانی عاقل و عالم و عاملی است که خردمندانه،عالمانه عمل می کند. از نظر امام باقر(ع) چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد . (بحارالانوار ، دار احیاء التراث العربی ، ج 75، ص172)
وقتی انسان حلیم شد، هیچ امری در زندگی، او را از عقلانیت بیرون نمی برد و به سفاهت عملی نمی کشاند. بنابراین در مصیبت ها بردبار و شکیباست و به نهایت کمال انسانی خود نزدیک می شود؛ چرا که امام باقر(ع) می فرماید: نهایت کمال ، فهم در دین و صبر بر مصیبت ، و اندازه گیری در خرج زندگانی است. (بحارالانوار ، دار احیاء التراث العربی ، ج 75، ص172)
این افراد هرگز تحت تاثیر رفتار و گفتار دیگران هیجان زده نمی شوند و رفتاری هیجانی ندارند. امام باقر(ع) می فرماید:  تو را به پنج چیز سفارش می‌کنم: اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن ، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو ، اگر مدحت کنند شاد مشو  و اگر نکوهشت کنند، بیتابی مکن .(بحارالانوار ، دار احیاء التراث العربی ، ج 75، ص 167)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا