اعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانفرهنگیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

شیوه های ابطال سحر

samamos شاید بر پایه روش های تجربی و معیارهای علوم معاصر که حقیقت تنها چیزهایی هستند که با ابزارهای حسی قابل درک باشند و بتوان به تجربه وتکرار در آزمایشگاه آن را شناخت و تجزیه و تحلیل کرد، سحر چیزی جز خرافات و افسانه های کودکانه و اساطیر اولین نباشد.

همه روش های علوم جدید بر این ملاک و معیار استوارند که حقیقت تنها امور واقعی حسی و مادی هستند و حتی روان و اموری دیگر که در عالمی برزخ میان ماده و فراماده وجود دارند به سبب نشانه ها و آثار مادی مورد پذیرش قرار می گیرند ولی مسایلی چون روح و امور مجرد دیگر به سبب فقدان آثار و نشانه های مادی و یا عدم امکان دست یابی و یا شناسایی آثار و نشانه های وجودی در عالم ماده ، از دایره علوم و هم چنین حقیقت و واقعیت بیرون هستند. به نظر ایشان حقیقت همان واقعیت های حسی و قابل درک به ابزارهای مادی و حسی می باشند؛ بنابراین حقیقتی بیرون از دایره واقعیت های حسی و مادی وجود ندارد. از این روست که هر امری بیرون از این دایره و معیار، امری باطل و خرافی می باشد.

تلاش هایی که در سال های اخیر برای اثبات برخی از امور به ظاهر علمی صورت گرفته است تنها همان بخش قابل دست یابی به ابزارهای حسی و دارای نشانه های مادی را به عنوان حقایق پذیرفته است و هنوز بسیاری از امور دیگر در حوزه امور متافیزیک در محدوده امور خرافی دسته بندی و به عنوان امور باطل با آنان برخورد می شود. از این روست که بسیاری از مفاهیم و آموزه های دینی هنوز به عنوان امور خرافی ،‌ غیر واقعی و باطل دسته بندی می شود؛ زیرا در نظر این دانشمندان هر آن چه بیرون از دایره اثبات پذیری و یا ابطال پذیری باشد ،‌ نمی تواند به عنوان مسایل علمی مطرح شود و چون طور وراء طور العقل به معنای عقل ابزاری است نمی توان برای آن ها حقیقت و یا واقعیتی را اثبات کرد و در نهایت می بایست نسبت به آن سکوت کرد. این خوشبیانه ترین واکنش و حالتی است که دانشمندان نسبت به امور متافزیکی و ماورای طبیعت ماده از خود نشان می دهند.

این در حالی است که تفسیر حقیقت بلکه واقعیت ، فراتر از تعریف و تفسیری است که دانشمندان علوم طبیعی به دست می دهند؛ زیرا عدم وجدان چیزی به معنای عدم وجود آن چیز نمی باشد. به این معنا که اگر ابزارها و وسایل موجود این امکان را به بشر نمی دهد تا چیزی را با این ابزارها تحلیل و تجزیه کند و در نهایت بشناسد نمی تواند مدعی عدم واقعیت آن شود چه رسد که آن را در دایره باطل و دور از حقیقت بشمارد؛ زیرا به نظر می رسد که دایره واقعیت ها بیش از آن چیزی است که با ابزارهای حسی قابل ردگیری و شناسایی باشد و این مطلب در سال های اخیر با توجه به تاثیرات اموری در ماده که بیرون از دایره واقعیت های مادی و علمی به مفهوم روش های تجربی بود،‌ به اثبات رسیده است که از آن جمله به تاثیر روان بر ماده و نیروهای غیر مادی بر ماده اشاره کرد. این در حالی است که دایره حقیقت فراتر از دایره واقعیت هاست و حقایق تنها امور مادی نمی باشند که قابل تجزیه و تحلیل باشند.

بنابراین سخن گفتن از سحر و جادو و مانند آن به معنای سخن گفتن ازامور غیر واقعی نیست چه رسد که سخن گفتن از امور باطل و غیر حقیقت باشد.

نسبت حقیقت و واقعیت

البته می توان از زوایه دید دیگر، سحر و جادو را بیرون از دایره حقیقت دانست هر چند که با این زاویه دید ، سحر و جادو از دایره واقعیت ها بیرون نمی رود؛ زیرا واقعیت ها می توانند به یک معنا وجود داشته باشند ولی در همان حال باطل و غیر حق باشند. به این معنا که اموری ممکن است واقعیت داشته باشند ولی از حقیقتی برخوردار نباشند؛ زیرا در این دسته بندی میان واقعیت و حقیقت یک داوری ارزشی انجام می پذیرد.

به سخن دیگر، هر حقیقتی ممکن است در جهان ماده واقعیت پیدا نکند و واقعیتی نداشته باشد؛ چنان که هر واقعیتی به معنای آن نیست که حقیقت داشته باشد؛‌ بلکه تنها برخی از حقایق ممکن است در جهان ماده واقعیت پیدا کنند و برخی از واقعیت ها نیز از صفت حقیقت برخوردار باشند؛ زیرا دراین تفسیر از حقیقت و واقعیت،‌ واقعیت امور خارجی در جهان هستند که می توانند از صفت حقیقت برخوردار باشند و چنان که می توانند اموری غیر حقیقی و باطل باشند.

به عنوان نمونه ، در جوامع بشری ظلم و ستم وجود دارد و یا نابهنجارهای اخلاقی به شدت رواج یافته است ولی با آن که این امور وجود و واقعیت دارند ولی بدان معنا نیست که این امور حقیقت نیز داشته باشند و برای آن در مقام داوری ارزشی ، ارزشی قایل شویم. این در حالی است که بسیاری از حقایق چون محبت و عدالت امری ارزشی هستند ولی در جوامع واقعیت پیدا نکنند.

مومن، آرمان گرای واقع بین

از نظر اسلام انسان می بایست نسبت به مسایل انسانی واقع بین باشد و واقعیت های اجتماعی و وجودی را درک کند ولی در همان حال انسانی حقیقت گرا باشد و بکوشد تا این حقایق در جوامع تحقق یابد. در حقیقت، حقیقت گرایی ، آرمان انسان مومن است هر چند به سبب گرایش رئالیستی می بایست درک درستی از واقعیت های موجود داشته باشد و واقع بین باشد. این گونه است که می توان گفت که انسان مومن انسانی ایده الیست و رئالیست است و میان دو مکتب به گونه ای جمع کرده است؛ زیرا نسبت به واقعیت های جهان و جوامع نگاهی واقع بینانه دارد و در همان حال واکنش وی به واقعیت ها بر اساس داوری ارزشی است و تنها حقایق را تایید و به انکار امور باطل می پردازد و می کوشد تا واقعیت های باطل و ضد ارزشی را از جامعه وجهان بزداید.

سحر واقعیتی باطل

بر این اساس می توان گفت که سحر از نظر اسلام واقعیتی است که وجود خارجی دارد ولی حقیقت ندارد؛ به این معنا که سحر وجادو هر چند اموری واقعی هستند که در جهان خارج وجود دارد ولی امری ضد ارزشی و ضد هنجاری است و در حوزه امور باطل همانند ظلم و تجاوز و ستم دسته بندی می شود و نمی توان به آن گرایش یافت بلکه می بایست با آن به مبارزه برخواسته و زمینه های نابودی و اضمحلال آن را همانند ستم فراهم آورد.

از این جاست که اسلام و قرآن با تایید واقعیت وجود سحر و جادو آن را در حوزه امور باطل و ضد ارزشی دسته بندی می کند و آموزش و تعلیم و تربیت آن را حرام و گناه بر می شمارد و تنها آموزش را برای کسانی مجاز می داند که بخواهند با یادگیری آن شیوه های مقابله و مبارزه با آن را بیاموزند.

بر این اساس از نظر قرآن و اسلام ، هر گونه آموزش و تعلیم و تعلم سحر و جادو ، گناه و معصیت است، مگر آن که برخی از مومنان برای مبارزه و مقابله با آن ، آن را فراگیرند.

تفسیر سحر از نظر اسلام

اگر به تفسیری که اسلام و قرآن از سحر به دست می دهد توجه شود به آسانی می توان دریافت که از این نظر ، سحر وجادو واقعیت های باطلی هستند که می بایست با آن مبارزه کرد؛ زیرا سحر، به معنای نشان دادن باطل به صورت حق است که از راه خدعه و نیرنگ انجام می شود.(معجم مقاییس اللغة ؛ ج 3 ؛ ص 138 ذیل واژه سحر)

برخی گفته اند که در کاربردها و اصطلاحات شرعی ، سحر به هر کار و عمل مخصوصی اطلاق می شود که سبب و علت وجودی آن مخفی و نهان باشد و ریشه در خیال پردازی داشته باشد.(تفسیر کبیر فخر رازی ؛‌ج 3 ؛ ص 187)

بر اساس این تفسیر، می توان گفت که سحر، تصرف در خیال دیگری به شیوه و اسباب و علل ناشناخته است. بنابراین اگر تصرف با شیوه و اسباب شناخته باشد از دایره سحر بیرون است چنان که می بایست این تصرف در خیال باشد و اگر در امور دیگری باشد شعبده و مانند آن خواهد بود و اطلاق سحر بر آن نادرست است.

در حقیقت دو مولفه اصلی برای سحر بیان شده که عبارت از ( اسباب ناشناخته ) و ( تصرف در خیال آدمی ) است. با این حساب تصرف با اسباب شناخته شده و یا در غیر خیال بیرون از دایره سحر خواهد بود.

برخی دیگر چون صاحب کتاب التحقیق بر این باور است که سحر در اصل ،‌برگرداندن و نشان واقع و حق به صورت خلاف آن است؛‌ همانند تصرف در دید ظاهری اشخاص یا تاثیر بر فکر و قلب انسان و تصرف در ادراکات صحیح آنان . از این رو دایره مفهومی سحر گسترش می یابد و شامل دسته وسیع تری از اعمال و کارهای خارق العاده و حتی عادی می شود؛ زیرا سحر با توسل جستن به اسباب و وسایل خاصی که در کتاب های مربوط آمده و یا با تردستی و حیله های پنهان از چشم ها انجام می شود. (التحقیق ؛‌ حسن مصطفوی ؛ ج 5 ص 67 ذیل واژه سحر)

در این صورت شعبده بازی و تردستی که به شکل سریع و نهان از چشم ها انجام می شود سحر خواهد بود.

مراتب سحر

به نظر می رسد که سحر از نظر مفهومی دارای دایره وسیعی از اعمال و حرکات سریع و نهان از چشم به اسباب ظاهری و غیر ظاهری در خیال شخص و یا روان وی باشد؛ از این رو می توان گفت که سحر دارای مراتب متعدد و گوناگونی است و نمی توان همه آن ها را در یک دسته قرار داد و حکم واحدی بر آن بار کرد. آن چه در همه این مراتب و شیوه های مشترک است،‌ بطلان و ضد ارزشی بودن آن می باشد؛ زیرا چه واقع نمایی و چه تصرف واقعی و یا توهمی درادراکات ، خیال و یا روان شخص و یا در خارج از آن ، تصرفی باطل است و انسان حق ندارد چنین تصرفی را در دیگری داشته باشد.

برخی از انسان ها دارای توانمندی هایی می باشند که از سرعت دست گرفته تا قدرت روح و روان در جا به جایی اشیاء و یا تغییر شکل آن به انرژی و قدرت های غیر مادی را شامل می شود. شخص شعبده باز و تردست با سرعت و حیله هایی که به کار می گیرد می تواند در خیال شخص چیزی که واقعیت ندارد به گونه ای نشان دهد که واقعیت دارد و کاری را به نمایش بگذارد که اسباب تفریح و شادی مردمان می شود.

برخی دیگر دارای توانمندی های شگفتی هستند که بیرون از دایره توانمندی های عادی بشر می باشد. این دسته تصرفاتی را در امور انجام می دهند که بیرون از تحلیل ابزارهای شناختی و معرفتی آدمی می باشد و با دستگاه ها و ابزارهای مادی قابل سنجش و ارزیابی و داوری نیست.

بنابراین نمی توان همه انواع و اقسام سحر و جادو را در یک دسته بندی قرار داد و حکم واحدی بر آن بار نمود. با این همه می توان در این مساله آن ها را مشترک یافت که همگی به اسباب و وسایلی تمسک می جویند که برای دیگری قابل شناسایی و ردگیری است و این که شخص ناظر و تصرف شده ، تحت تاثیر شگفت این نیرو و قدرت قرار می گیرد و واکنش هایی بر اساس تاثرات خود بروز می دهد. دیگر آن که واقع نمایی و حق نمایی در تمام اشکال و مراتب سحر و جادو وجود دارد و همین مساله است که موجب می شود تا از نظر اسلام نسبت به آن در هنگام ارزش گذاری به عنوان باطل دسته بندی و حکم شرعی حرمت و گناه بر آن بار شود.

حکمت و علت حرمت سحر

شاید با توجه به مطالبی که گفته شد حکمت و علت حرمت سحر دانسته شود. حکمت در این جا به معنای فلسفه و هدف از بطلان و حرمت سحر می باشد و مراد از علت دلیل خاصی است که موجب شده است تا حکم حرمت بر سحر بار شود.

برای شناخت علت و حکمت حرمت سحر می توان به آثاری اشاره کرد که قرآن در ایات مختلف بدان اشاره کرده است.

از جمله آثاری که قرآن برای سحر می شمارد که بر اساس آن حکمت بطلان و حرمت بر آن بار شده می توان به افساد در جامعه و تباهی میان گروه های اجتماعی اشاره کرد که که در آیه 81 سوره یونس بدان توجه داده شده است.

ایجاد ترس در دل های مردمان و سوء استفاده از توانمندی های خاص برای دست یابی به قدرت و مال و امور دیگر(اعراف آیات 113 تا 116) و شرآفرینی (فلق آیه 4) و ضرر و زیان وارد ساختن به انسان های دیگر(بقره آیه 102) و ایجاد جدایی میان زن و شوهر و دامن زدن به اختلافات برای دست یابی به امور پست دنیوی از امور مادی و جنسی (بقره آیه 102) از جمله آثاری است که قرآن به آن اشاره کرده و آن را علت و یا حکمت حرمت سحر بر شمرده است.

البته بسیاری از دارندگان قدرت سحر و جادو به سبب آن که درمقام برتری از دیگران قرار می گیرند و توانایی را از خود بروز و ظهور می دهند در دام کفر می افتند و خود و دیگران را گمراه می سازند (بقره آیه 102) و این گونه است که امری که می بایست برای رشد و تعالی استفاده شود و آدمی را به حقایقی برتر از امور ماده آشنا و توجه دهد ، موجب می شود تا دام خسران ابدی افتد و سرمایه های ارزش مندی از این دست را بر باد دهد.(بقره آیه 102)

به سخن دیگر، وجود هر چیزی در انسان از جمله توانمندی های شگفت برای آن است که انسان ها هر از گاهی با امور ماورای ماده آشنا شوند و در دام ماده و محدودیت آن نیافتند ، با این همه انسان به جای آن که از این توانمندی ها و سرمایه های وجودی برای تعالی و کمال خود و دیگران بهره گیرند آن را در مسیر باطل قرار می دهند و این گونه است که مصداق واقعی اهل خسران و زیان می گردند و خود و دیگران را به گمراهی و کفر سوق می دهند.

بر این اساس است که خداوند در آیاتی چون 77 سوره یونس و 69 سوره طه و 36 و 37 سوره قصص، سحر را موجب محرومیت از رستگاری و موفقیت انسان می شمارد و به همین علت از آن پرهیز می دهد. انسان اگر در دامن سحر و جادو بیافتد نمی بایست امید آن را داشته باشد که ا زنعمت های آخرتی بهره مند شود؛ البته در آیه 102سوره بقره این مساله را مشروط به زیان رسانی به مردمان کرده است. به این معنا که بهره مندی از سحر و جادو برای برخی از امور خوب و مفید است ولی اگر برای زیان رسانی چون جدا سازی زن و شوهر و تفرقه میان مردمان باشد ، امری ناپسند و زشت شمرده می شود و آثار و تبعات پیش گفته بر آن بار می شود.

به سخن دیگر، سحر مانند هر ابزار دیگر می توان دو کاربرد داشته باشد و آثار سوء بر اساس کاربردهای زشت و ناپسند و ضد ارزشی آن می باشد.( بقره آیه 102) از این روست که دو فرشته و ملک مامور می شوند تا به مردمان سحر و جادو بیاموزند تا جلوی تصرفاتی را بگیرند که دشمنان می کوشند با بهره گیری از توانمندی های خویش مردمان را از راه به در کنند.

به سخن دیگر، درانسان توانمندی های خاص قرار داده شده است تا انسان ها بتوانند با جهان های دیگر ارتباط برقرار کرده و از عالم ماده بیرون آیند و تفکر و بینشی فراماده پیدا کنند ولی همین توانمندی از سوی برخی مورد سوء استفاده قرار می گیرد . از این رو ست که تعلیم و تعلم سحر برای جلوگیری از سوء‌ استفاده آن از سوی افراد دیگر جایز دانسته شده است.

خداوند در آیه 102 حرمت به کارگیری سحرو تعلیم و تعلم آن را محدود به زیان رسانی به دیگران دانسته است که شامل اموری چون جدایی افکندن میان زن و شوهر(همان ) و منافع نامشروع دیگر می شود.

بنابراین فراگیری علم سحر برای منافع مشروع جایز است، چنان که آموزش آن برای دفع شبهات و یا ابطال سحر دیگری نه تنها جایز بلکه نشانه ای از ایمان شخص است.(بقره آیه 102 و نیز مجمع البیان ، شیخ طبرسی ، ج 1 و 2 ص 341)

ابزارهای سحر

از آیات قرآنی می توان این مطلب را به دست آورد که سحر همان گونه که دارای مراتبی است دارای ابزارهای خاص و عام نیز می باشد. به عنوان نمونه در برخی از مراتب ساحر از ریسمان بهره می گیرد (شعراء آیه 41 و 44 و فلق آیه 4) چنان که در برخی دیگر از عصا و چوبدستی (همان ) و در برخی دیگر بی استفاده از ابزار و تصرفات روحی و روانی می باشد.

یکی از استادان به نام اخلاق در درس خود درباره تصرف در دیگری می گفت که خودم در سال های پیش از انقلاب در یکی از کوچه های قم چنین تصرفاتی را انجام دادم و دو سرباز به اعمالی وادار کردم که خود می خواستم. این در حالی بود که خود در انتهای دیگر کوچه با یکی از دوستان ایستاده بودم و به خواسته دوستم هر چه که او پیشنهاد می داد نسبت به آنان تصرف کردم. علت این مساله این بود تا نسبت به توانمندی های آدمی آگاهی یابد و تنها به امور ساده و مادی بسنده نکند.

اصولا در هر دوره ای اگر امری مورد تردید قرار گیرد خداوند به اشکال مختلف می کوشد تا راه از چاه را به انسان ها نشان دهد. از این روست که در هر عصری اموری که متناسب ان دوره است رشد پیدا می کند تا انسان ها هماره از نشانه های حق و حقیقت بهره مند باشند.

این ابزارهای مختلف سحر می تواند هم بر قوای ادارکی و خیالی انسان تاثیر بگذارد(طه آیه 66) و هم می تواند بر قوه بینایی انسان اثر کند (اعراف آیه 116) و هم می تواند بر جان انسان تاثیراتی را به جا گذارد(مدثر آیه 24)

بنابراین با شدت و ضعف یافتن توانمندی های بشر ، انواع تاثیرات و تاثرات نیز متفاوت می گردد. در برخی از آیات به تاثیر شگفت زنان در تاثیر گذاری اشاره شده است و به نظر می رسد که زنان در این مساله از قدرت بیش تری برخوردار می باشند. در آیه 4 سوره فلق از زنان ساحری سخن می گوید که در گره ها می دمند و موجبات شر و بدبختی دیگران می شوند.

نسبت دعا و سحر

سحر بهره مندی از توانمندی های شخصی است که به شکل خارق عادت در وجودی برخی به شکل قوی تر نهاده شده است. از آن جایی که سحر به ابزارهای مختلف انجام می شود که یکی از آن ها تاثیرات کلامی است می توان گفت که با ورد و دعا نیز ارتباط خاصی پیدا می کند.

اصولا میان همه هستی ارتباط و پیوندی است که یک دیگر را تحت تاثیر قرار می دهند. از جمله می توان به ارتباط میان عالم تکوین و عالم لفظ و کتابت اشاره کرد. این گونه نیست که جهان خارج از جمله جهان ماده تحت تاثیر کلام و لفظ و یا نوشته نباشد. به عنوان نمونه می توان به تاثرپذیری انسان از سخن اشاره کرد که گاه موجبات شادی و گاه غم و اندوه آدمی را فراهم می آورد.

استاد حسن زاده آملی در درس خویش درباره تاثیر عالم لفظ در عالم ماده به این داستان اشاره می کردکه درزمان انقلاب گروه های بی دین افزایش یافته بودند و اموری چون صیغه عقد را به تمسخر می گرفتند و می گفتند که خواندن این کلمات چه تاثیری می تواند در عالم تکوین و جهان ماده به جا گذارد. از این رو منکر برنامه هایی چون صیغه عقد ازدواج بودند. دریکی از جلسات شخصی بی دین که تحصیل کرده دانشگاه نیز بود ، سخنی ازاین دست را در مجلس عروسی در حضور استاد بیان می کند. استاد در آن زمان سخنی نمی گوید ولی وقتی مجلس ارام می شود بی هیچ مقدمه ای سخنان درشتی به شخص می گوید. آن شخص بسیار آزرده خاطر می شود و رنگ رخسارش دم به دم به رنگی در می آید. آن گاه استاد می فرماید: به شخص گفتم که چرا ناراحت شدی این ها که به قول خود باد هوایی بیش نیست که تاثیری در جهان خارج ندارد پس چرا این گونه متغیر شدی؟

به هر حال ، به سبب ارتباط میان عوالم ، هر عملی در عالمی از عوالم چون تکوین و الفاظ و کتابت در جهان دیگر اثری شگرف از خود به جا می گذارد. بنابراین می توان از تاثیر دعا و نوشته ها در عالم تکوین نیز سخن گفت.

همان طور که اگر کسی فرزندی ندارد با خواندن آیه 38 سوره آل عمران " رب هب لی من لدنک ذریة طیبة انک سیمع الدعاء " می تواند فرزندار شود و از دعا و آثار آن بهره مند گردد،‌ می تواند با کلماتی موجبات تاثیر دیگری شود و او را به سوی شر و بدبختی سوق دهد.

از این روست که در آیات و روایات بسیاری از نقش کلمات و تاثیر دعا و مانند آن ذکر و اوراد و حتی نوشته های خاص سخن به میان آمده است و دانش های چون سحر و کیمیا و سیمیا و جفرو رمل و دیگر علوم غریبه به وجود آمده اند.

در کاربردهای واژه سخن در برخی از مناطق شمالی ایران ، واژه سخن به ضم اول و دوم آن به معنای نیش تر زدن به کلمات و سخنان است که تاثیر آن بیش از هر چیز است. بنابراین نمی توان از ارتباط سخن و کلام با جهان تکوین سخن نگفت در حالی که حتی خداوند بر این نکته تاکید می ورزد که جهان تکوین بر اساس کلمه کن وجودی تحقق یافته است.

راه رهایی از سحر و دفع آن

بی گمان ، سحر بیش از آن که در مسیر حقیقت باشد در مسیر باطل حرکت می کند ؛ زیرا انسان بیش تر از توانمندی های خویش در مسیر مادی و دنیوی بهره می جویند و به شکل ضد ارزشی از آن سود می برند. این گونه است که اصل بر فساد سحر و بطلان آن قرار داده می شود. کم تر کسی است که از آن برای شناخت توانمندی های بشری و ارتباط با ماورای ماده و خداوند و تقرب به وی سود می برد. از این روست که تعلیم و تعلم آن حرام دانسته شده است.

با این همه می توان از قدرت و توانمندی های آن برای دست یابی به حق و حقیقت نیز سود جست. کسانی که دارای گرفتاری هایی خاص هستند می توانند از سحر بهره گیرند و گرفتاری های خاص خود را دفع کنند. با این همه بهتر آن است که به جای هر سحری از سحر دعا و ادعیه به ویژه از آیات و کلمات قرآنی بهره جست؛ زیرا کلمات قرآن ، کلام الله می باشند ؛ زیرا همان گونه که جهان متاثر از کلمات کن وجودی الهی تحقق یافته است می تواند همین کلمات در جان و جهان نیز تغییر ایجاد دهد.

از جمله برای رهایی از آسیب ها و شرور جادو و سحر آشکار و نهان مردمان می توان به خواندن معوذتین پناه برد و یا برای هر دردی ایه و یا آیاتی چون آیة الکرسی و امن یجیب را خواند. در روایات است که اگر کسی هفت یا هفتاد بار سوره حمد را بر مرده ای بخواند و زنده نشود می بایست شک کرد. به این معنا که آیات قرآنی از تاثیری شگفت برخوردار می باشند.

به عنوان نمونه می توان از هر دعایی و آیه ای از آیات قرآنی برای هدفی خاص بهره جست و کارهای شگفت و سحر آمیز انجام داد. سخن در این باره بسیار است و پرداختن به آن مشکل ساز. از این رو به همین مقدار بسنده می شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

4 دیدگاه

  1. استاد بزرگوار
    با سلام
    پدری پیر با مشکلات فراوان هستم . از همه مهمتر آنکه دخترم که قریبا سی سالگی را پشت سر می گذارد
    ازدواجش پیوسته به بن بست بر خورد کرده است .تلاشها بجایی نرسیده چنانچه موجب نجات او واینجانب شوید به شما ایمان آووردع ودر خور جبران خواهم نمود . البته هرچه زودتر .
    با تشکر
    محمدی

    1. به نام خدا
      البته این جانب کسی نیستم. اما بر اساس آیات و روایات می توان از اموری چون دعا، صلوات، استغفار، صدقه و مانند آن برای تغییر سرنوشت و تبدیل شقاوت و سعادت بهره برد. در تعقیبات نماز صبح دعایی است که درباره تغییر شقاوت سخن به میان آمده است. هم چنین آیه: رب لاتذرنی فردا، یا آیه رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر و مانند آن را می توان خواند تا وضعیت تغییر کند.
      موفق باشید. خلیل منصوری

  2. سلام روز بخیر
    یک سوال داشتم می خواستم بدونم چگونه می شود به هویت شخصی که برایمان سحر و جادو می کند پی برد
    چون دعا نویسان متوجه نسبت جنسیت شخص سحر کننده یا کسی که برایمان سحر گرفته می شوند
    می خواهم بدانم آیا روشی هست که بدون نیاز به مراجعه به دعا نویس خود بتوانیم این امر را متوجه شویم
    باتشکر

    1. به نام خدا
      با استفاده از چهار قل خودتان را از شر هر چه سحر و جادو و مانند آن ها حفظ کنید.
      خلیل منصوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا