اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

شرایط وزارت در دین و دنیا

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

وزارت یکی از مناصب سیاسی و دنیوی است. وزیر در حقیقت معاونی است که بارگرانی که بر دوش امیر است بر می دارد و خود آن را تحمل می کند.

بر اساس آموزه های قرآنی، وزرات اختصاص به امور مادی یا دنیوی نداشته بلکه به امور معنوی نیز کشیده می شود. پرسش این است که اگر وزارت در دین و دنیا شدنی است، این وزارت در امور دینی و معنوی چگونه اتفاق می افتد؟ شرایط وزارت در امور دینی و دنیوی چیست؟

نویسنده در این مطلب، تحلیل قرآن را از مفهوم وزارت و شرایط آن تبیین نموده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مفهوم شناسی وزارت

واژه وزارت از لغت عربی وزر گرفته شده است. وزر به بارگران و سنگین گفته می شود.(مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 868؛ نثر طوبی، ج 2، ص 548 ذیل واژه وزر؛ مجمع البیان، ذیل آیه 164 سوره انعام) گناه را از آن جهت، وزر گفته اند که بار و سایه سنگین آن همواره بر دوش و گرده شخص است. (نگاه کنید: تفسير نمونه، ج‏27، ص125)

علامه طباطبایی در ذیل آیه 164 سوره انعام درباره وزر بودن گناه می نویسد: هر كس هر چه مى‏كند مانند سايه‏اى به دنبالش هست، و از او به ديگرى تجاوز نمى‏كند.

البته این واژه در معانی دیگری چون معاون، کمک کار، هم پشت، مددکار و نیز گناه به کار رفته است.(همان) در آیات قرآنی، وزر بارها تکرار شده و خداوند در معنای بارگران و سنگین که کمر را خم و پشت را فرود می آورد و خم می سازد.(انشراح، آیات 2 و 3) و نیز بار سنگین و کمر شکن گناه( انعام،‌آیه 164) به کار برده است.

در مجمع البیان ذیل آیه 29 سوره طه آمده است: واژه «وزير» را بدان جهت در مورد دستيار مقام رياست يا زمامدار به كار مى‏برند كه او گرانى مسئوليت زمامدار را به دوش مى‏كشد و به يارى او بر مى‏خيزد. پاره‏اى مى‏گويند: اين واژه از «وزر» برگرفته شده و به مفهوم ملجأ و پناه آمده است؛ و بدان جهت به دستيارِ زمامداران، «وزير» گفته مى‏شود، كه آنان در كارهاى مهمّ، به وزير خود روى مى‏آورند.

وزارت به عنوان یک مقام اجتماعی و شغل سیاسی از گذشته وجود داشته است. وزیر کسی است که بارگران و سنگین حکومت و امارت امیر خود را تحمل می کند و بر دوش می گیرد.(معارف و معاریف،‌ سید مصطفی حسینی دشتی، ج 10، ص 344)

در عرف سیاسی، وزیر، صاحب منصب عالی رتبه و عضو قوه مجریه است که ریاست بخشی از امور عمومی را به عهده دارد و در راس یک وزارتخانه قرار گرفته و دارای اختیاراتی مطابق قانون است.(فرهنگ علوم سیاسی، علی آقابخشی، ص 260، ذیل واژه وزیر)

گفتنی است که واژه وزیر دوبار در قرآن به کار رفته است: یک بار در آیات 29 سوره طه که گزارشی از درخواست حضرت موسی(ع) و نیایش آن حضرت(ع) را بیان می کند؛ و یک بار دیگر در آیه 35 سوره فرقان است. در این آیه خداوند بیان می کند که درخواست و نیایش آن حضرت(ع) پذیرفته شده و حضرت هارون(ع) به عنوان وزیر حضرت موسی(ع) انتخاب می شود.

آن چه در این مطلب مورد نظر است، همان معنای معاونت و منصب و مقام است.

شرایط عمومی وزارت

وزیر همانند خلیفه است؛ زیرا نوعی تفویض و واگذاری اختیارات در آن لحاظ شده است. بر این اساس، شرایطی که وزیر می بایست دارا باشد، همان خصوصیات و صفاتی است که در امیر و مستخلف عنه وجود دارد؛ هر چند که نیازی نیست تا در همان حد کمالی آن صفات و خصوصیات را دارا باشد.

خداوند در بیان خلافت انسان از خود، به این نکته توجه داده است که انسان همه اسماء و صفات الهی را دارا می باشد و کسانی که آن را فعلیت بخشند و متاله گردند، در مقام ربوبیت در می آیند و خلافت الهی را بر کائنات به عهده می گیرند.(بقره، آیات 30 و 31)

کسی که وزارت را به عهده می گیرد، می بایست بتواند همان کارها و اعمالی را انجام دهد که بدان مقصود تحقق می یابد. بنابراین،‌ نمی توان کسی را وزیر کرد که اصولا قابلیت بر دوش کشیدن این مسئولیت و بار سنگین و کمر شکن را ندارد.

از مهم ترین شرایط عمومی برای به عهده گرفتن مسئولیت وزارت، توانایی ایفای مسئولیتی است که به عهده می گیرد؛ زیرا اگر کسی عهده دار مسئولیتی شود که توانایی انجام آن را ندارد،‌ به خود و امیری که او را بر این کار گمارده است، خیانت کرده است.

از فرزانه بزرگ، بزرگمهر حکیم درباره علت ضعف و ناتوانی دولت ساسانی پرسیدند. ایشان در پاسخ گفت: چون کارهای بزرگ را به مردم خُرد سپردند و کارهای خُرد را به مردم بزرگ. بزرگان به کار خُرد دل ننهادند و خُردان از عهده کار بزرگ بر نیامدند و ناچار هر دو تباه گشت.

بنابراین، در انتخاب وزیر نخستین شرط اساسی، توانایی ایفای مسئولیت است. اگر کسی که توانایی این کار را ندارد، انتخاب شود، امیر به خود و اهداف خویش زیان رسانده و اگر ناتوان خود این مسئولیت بپذیرد، به خود و امیر خویش خیانت کرده است. پس هر کسی می بایست بر اساس توانایی پاپیش گذارد و اگر دیگران را تواناتر یافت آنان را معرفی نماید، چنان که اگر خود را تواناتر از دیگران دراین کار یافت، خود را معرفی نماید؛ چنان که حضرت یوسف(ع) خود را شایسته وزارت دید و معرفی نمود؛(یوسف، ایه 55) زیرا به عهده گرفتن مسئولیت و بار سنگینی که وزر تن و جان آدمی است، تنها در صورتی می تواند مفید و سازنده باشد، که قدرت و توانایی عهده گرفتن و تصدی مسئولیت را دارا باشد؛ چرا که طلب مقام وزارت ارزش ذاتی ندارد و اگر شخص نتواند از عهده مسئولیت نیاید، این وزارت، وزر و وبال گردن او می شود و او را در دنیا و آخرت به زمین می زند. از این روست که خداوند پذیرش مسئولیت را تنها برای انجام مسئولیت امری مطلوب و ارزشی می شمارد.(یوسف، آیه 55)

از پیامبر گرامی(ص) روایت شده که آن حضرت فرمود: خدا بردارم یوسف(ع) را رحمت کند؛ اگر نمی گفت: مرا سرپرست خزاین زمین قرار بده،‌همان وقت این مقام را به او می داد؛ ولی این تقاضا از سوی حضرت یوسف، سبب شد که سرپرستی او بر خزاین زمین یک سال به تاخیر بیافتد.(مجمع البیان، ج 5 و 6، ص 327 ؛‌و نیز تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 432، حدیث 98)

به هر حال، مسئولیت وزارت و هر مسئولیتی دیگری ، دارای ارزش ذاتی نیست و تنها ارزش آن انجام مسئولیت و ادای تکلیف می باشد که در این صورت پاداش مادی و معنوی و دنیوی و اخروی بر آن مترتب می شود. پس اگر شخص خود را توانا یافت، می تواند خود را معرفی کند و اگر دیگری را تواناتر یافت او را معرفی نماید.

البته از سخن امیرمومنان(ع)بر می آید کسانی که دانش و توانایی انجام مسئولیتی را دارند، می بایست خود این مسئولیت را به عهده گیرند و به ناتوان نسپارند؛ زیرا این گونه رفتار، خود خیانتی از سوی دانشمند تواناست: اگر نبود عهدی که خداوند از دانشمندان گرفته است که در برابر شکمپارگی ستمگر و گرسنگی ستمدیده سکوت نکنند من مهار شتر خلافت و حکومت را رها می ساختم و از آن صرفنظر می کردم.

این بدان معناست که پذیرش مسئولیت و یا رد آن می بایست بر اساس توانایی باشد و کسی که خود را شایسته نمی یابد، نمی بایست در گرفتن مسئولیت پیش قدم شود و شایستگان را از عهده گرفتن مسئولیت محروم یا بازدارد. هم چنین معرفی خود به عنوان فرد توانا برای پذیرش مسئولیت نوعی خودبزرگ بینی تلقی می شود و پرهیز از آن مناسب می نماید،‌ ولی لازم است تا شخص در صورت فقدان افراد مناسب خود را معرفی نماید.

دومین شرط عمومی در وزارت، دانش کافی برای تصدی مسئولیت مورد نظر است؛ زیرا هر مسئولیتی توانایی و دانش خاص خود را نیاز دارد. اگر کسی در حوزه ای چون نظامی گری یا علم اقتصاد، از دانش برخوردار می باشد، می بایست در همان حوزه مسئولیت را به عهده گیرد و نمی تواند برای تصدی پست دیگری چون مدیریت فرهنگ یا صنعت اقدام کند. هر گونه اقدام برای گرفتن وزارت در حوزه ای که دانش آن را ندارد و یا اگر هم دارا می باشد ولی کسانی با دانش بیش تر و کافی و توانایی وجود دارد، جایز نیست. کسانی می بایست در هر مقام و منصبی، وزارت را به عهده گیرند که از دانش کافی درباره آن برخوردار باشند.(یوسف، ایه 55)

امانت داری مهم ترین شرط به عهده گرفتن مسئولیت وزارت است. اصولا به عهده گرفتن مسئولیت هایی چون خلافت، وزارت و مانند آن ، مشروط به اصل امانت است؛ زیرا این مقامات و مناصب در حکم به عهده گرفتن امانت از سوی امیر و مانند آن است.

امین در هر کاری متفاوت است؛ زیرا اگر شخص حتی اصل صفت امانت داری را دارا باشد ولی ناتوان از حفظ آن امانت در شرایط مطلوب و مناسب باشد، نمی بایست عهده دار آن مسئولیت شود؛ زیرا امانت داری نسبت به یک چیز با چیز دیگر فرق می کند. از این روست که خداوند بر واژه حفیظ تاکید می کند(یوسف، ایه 55)؛ زیرا حفیظ به کسی گفته می شود که بداند و بتواند آن امانت را چنان که بایسته و شایسته است، نگه داری و حفاظت نماید.

کسی که دانش نگه داری از اشیاء را نداند و یا امکانات حفاظت و حراست آن را نداشته باشد، نمی تواند به عنوان امین حفیظ شناخته شود. امین حفیظ کسی است که دانایی و توانایی، حفظ مسئولیت چنان که باید و شاید را داشته باشد. بر این اساس، وزیر می بایست از دانش لازم و قدرت کافی برای محاظفت از مسئولیتی که به عهده گرفته را داشته باشد.

مردم شناسی از دیگر شرایط عمومی برای پذیرش مسئولیت مهم وزارت است؛ زیرا وزارت به عنوان یک مقام سیاسی اجتماعی، ارتباط تنگاتنگی با مردم دارد و وزیر می بایست از دانش مردم شناسی برخوردار باشد. مردم شناسی دانش عام و فراگیری است که می توان آن را دانش بین رشته ای نیز نامید؛ زیرا از لوازم این دانش، آگاهی از دانش روان شناسی، جامعه شناسی، رفتارشناسی، فرهنگ شناسی و مانند آن می باشد.

از امام رضا(ع) درباره عبارت " انی حفیظ علیم" روایت شده است که فرمود: مراد این است که نگه دارنده چیزی هستم که تصرف من است و آگاه به همه زبان ها می باشم.(علل الشرایع، صدوق، ص 238 ، حدیث 2؛ تفسیر نورالثقلین، ج 2،‌ص 432 ، حدیث 100)

بنابراین، آگاهی به زبان و فرهنگ مردم و برخورداری از دانش مردم شناسی و ارتباطات، از شرایط احراز مقام وزارت است؛ زیرا اگر وزیر نتواند با مردم ارتباط سالم و منطقی برقرار کند، نمی تواند مسئولیت مهم اجتماعی و سیاسی را به نحو احسن انجام دهد.(یوسف، ایه 55)

وزارت در ولایت و نبوت

بر اساس آموزه های قرآنی، وزارت اختصاص به امور مادی و دنیوی ندارد، بلکه در امور معنوی نیز وزارت تحقق می یابد.

از مهم ترین وزارت هایی که در قرآن به آن اشاره شده، وزارت در نبوت و ولایت است. خداوند در آیات 29 تا 36 سوره طه از وزارت هارون(ع) برای حضرت موسی(ع) در نبوت خبر می دهد. از آن جایی که نبوت به ویژه در برابر دولت های استکباری چون دولت استکباری فرعون سخت و دشوار بود، حضرت موسی(ع) خواهان کمک وزیری می شود و از خداوند می خواهد تا هارون(ع) بردارش را به عنوان وزیر و معاونت در امر رسالت مامور نماید.

اصولا خود مسئولیت رسالت در میان توده های مردم، رسالتی سنگین و سخت است؛ چنان که دریافت وحی و حفظ و ابلاغ آن خود مسئولیتی بسیار سنگین می باشد.(مزمل، آیه 5) بسیاری از پیامبران در انجام ماموریت در میان توده های مردم با مشکلات و اذیت و آزارهای بسیار مواجه شدند.

در این میان، مبارزه با سبک زندگی نهادینه شده در یک جامعه مدنی و دولت محور، بسیار سخت تر و دشوارتر می باشد؛ زیرا در جامعه مدنی، سبک زندگی از سوی دولت و قدرت حمایت می شود و هر گونه تغییر و تصرف در آن، جرم تلقی می شود. این گونه است که مبارزه با سبک نادرست زندگی نهادینه شده دولتی، نیازمند قدرت تبلیغاتی و غلبه بر نیروی فکری و نظامی است. از این روست که حضرت موسی(ع) خواهان وزیری نیرومند و توانا در سخنوری و برهان قاطع می باشد.(طه، ایات 29 تا 36)

این درخواست حضرت موسی(ع) چنان که در آیه36 سوره طه و نیز 35 سوره فرقان آمده، از سوی خداوند پذیرفته می شود و هارون (ع) به عنوان وزیر معرفی می شود. بر اساس آیات دیگر قرآنی معلوم می شود که وزارت حضرت هارون(ع) از حضرت موسی(ع) در نبوت و تلقی وحی بوده است؛ هر چند که وی می بایست به عنوان وزیر و معاون کار کند و خود استقلالی در نبوت نداشته است؛ زیرا معنا و مفهوم وزارت،‌ معاونت در کار است، ‌نه استقلال در کار. از این رو، وزیر می بایست همواره تحت فرمان امیر خویش عمل کند.

وزارت در کار چنان که از آیات 29 تا 36 سوره طه به دست می آید،‌ به قصد تحکیم امور و شرکت در کار و ماموریتی است که به عهده شخص گذاشته می شود. به این معنا که وزیر معاونت می کند تا کارها چنان که خواسته امیر و مسئولیت و ماموریت است به سامان برسد.

وزارت امیرمومنان (ع) از پیامبر(ص)

از آیات بسیاری در قرآن این معنا استنباط و به دست می آید که مقام امیرمومنان(ع) فراتر از مقام هارون(ع) به موسی(ع) می باشد؛ زیرا حضرت هارون(ع) به عنوان برادر حضرت موسی(ع) معرفی می شود و در مقام وزارت عهده دار ابلاغ و شراکت در تبلیغ دین می گردد؛ اما امیرمومنان علی(ع) به عنوان نفس و جان پیامبر(ص) معرفی شده (آل عمران، آیه 61) و همان احکامی که برای پیامبر(ص) است برای آن حضرت (ع) منظور می شود؛ هر چند که در عالم ماده و زندگی دنیوی، نوعی اختصاصات برای هر یک تعریف شده است.

امیرمومنان(ع) به عنوان نفس و جان پیامبر(ص) عمل می کند. از این روست که تنها او می تواند مامور اذان در حج شود: و اذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحج الاکبر(توبه، آیه 2)

سیوطی در دُرالمنثور در ذیل آیه شریفه می گوید: ابن ابی حاتم از حکیم بن حمید روایت کرده که گفت: علی بن الحسین علیه السلام به من فرمود:برای(حضرت)علی علیه السلام در کتاب خدا نامی است که مردم آن را نمی دانند، پرسیدم آن کدام است؟فرمود:مگر نشنیدی آیه (و اذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحج الاکبر) به خدا سوگند اذان همو است.(تفسیر معروف به درالمنثور فی تفسیرالمأثور تألیف امام جلال الدین عبدالرحمن ابی بکر سیوطی چاپخانه میمنیه مصرسال1314)

وقتی آیات سوره برائت نازل شد، پیامبر اوّل آن را به ابوبکر سپرد تا آن را در روز حج اکبر به مردم ابلاغ کند. ابوبکر به سمت مکه حرکت کرد؛ ولی پیامبر (به امر خداوند) از او گرفت و به علی ابن ابیطالب(علیه السلام)داد. به دنبال این مأموریت، علی(علیه السلام) بر ناقه پیامبر بنام «عضباء» سوار شد و خود را در «ذوالحلیفة» به ابوبکر رسانید و پیام رسول خدا را در خصوص تحویل دادن آیات به او ابلاغ نمود. ابوبکر که از این امر ناراحت بود نزد پیامبر بازگشت و علّت را از آن حضرت جویا شد. پیامبر فرمود: این پیام را کسی جز من یا مردی از خاندان من نباید ابلاغ کند. این را «حاکم» به اسناد خود از انس بن مالک نقل کرده است».

فخررازی همین حدیث را آورده و گفته است؛ به پیامبر(ص) عرض شد: چرا این مأموریت را به ابوبکر واگذار نکردید؟ آن حضرت(ص) فرمود: جز مردی از من آن را ابلاغ نکند.

بنابراین، امیرمومنان (ع) جان و نفس پیامبر(ص) است. از این روست که همانند هارون وحی را می شنید و فرشته وحی را می دیدید؛ چنان که خود در سخنرانی به این نکته اشاره کرده و گفته است که پیامبر(ص) او را به این خصوصیت ستوده و معرفی کرده است: اميرمؤمنان علي (ع) در خطبه 192 (معروف به خطبه قاصعه) مي گويد : وقتي وحي بر رسول خدا نازل مي شد ، نالة شيطان را شنيدم ، از رسول خدا (ص) پرسيدم: اين ناله چيست ؟ فرمود : « هذا الشيطان قد ايس من عبادته ، انك تسمع ما اسمع و تري ما اري الا انك لست بنبي و لكنك لوزير و انك لعلي خير؛ اين نالة شيطان است كه از پرستش خود نااميد شده است ، اي علي تو آنچه را مي شنوم مي شنوي ، و آنچه را مي بينم مي بيني تنها فرق من و تو اين است كه تو پيامبر نيستي ، بله وزير مني و بر جادة خير قرار داري » .

پیغمبر اکرم (ص) هم چنین در حدیثی که شیعه و تسنن هر دو روایت کرده و متواتر است ، خطاب به علی (ع) فرمود: «انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی؛ تو با من همان نسبت را داری که هارون با موسی داشت با این تفاوت که هارون پیغمبر بود ولی چون بعد از من پیغمبری نیست، تو بعد از من پیغمبر نیستی». (ارشاد مفيد،ج 1،ص 156،بحار الانوار،ج 21،ص 208،با اندكى تفاوت در تاريخ طبرى،ج 2،ص 368،كامل ابن اثير،ج 1،ص 306،سيره ابن هشام،ج 4،ص 163،سيره حلبى،ج 3،ص 104،انساب الاشراف بلاذرى،ترجمه امير المؤمنين ص 10،بدايه و نهايه ابن كثير،ج 5،ص 7.)

پس آن حضرت(ع) در مقام وزارت امیرمومنان(ع) نسبت به خود می فرماید که همان طور خدا، تقاضای موسی بن عمران(ع) را اجابت کرد و برایش در امر تبلیغ و هدایت مردم شریک و کمک فرستاد، خدا تو را برای من کمک و معاون فرستاده است.

بنابراین، مقام وزارت اختصاص به امور مادی و دنیوی ندارد،‌ بلکه وزارت در امور دین و دنیا می تواند تحقق یابد، چنان که مقام امامت و ولایت معصومان(ع) این گونه است. آنان وزرای پیامبر(ص) در امور دین و دنیای مردم هستند و به عنوان شریک پیامبر(ص) معرفی شده اند.

سخن در این عرصه بسیار و مجال اندک است،‌از این رو به همین مقدار بسنده می شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا