اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنیمقالات

شخصیت اعتدالی محمد(ص)

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

یکی از وظایف مومنان در قبال حضرت محمد مصطفی(ص) سرمشق و اسوه قراردادن ایشان است. پس لازم است که شخصیت و سبک زندگی آن حضرت(ص) از سوی مومنان از طریق منابع معتبر شناخته شده به دست آید و بر اساس آن منش و کنش و واکنش هایی خویش را سامان دهیم و به حکم و فرمان الهی، محمدی شویم تا محبوب و مرضی خداوند گردیم؛ زیرا تنها راه راست خدایی و ربانی شدن انسان، حرکت در مسیر محمد(ص) و پیروی و اطاعت از ایشان است.

نویسنده بر همین اساس به سراغ آموزه های قرآن رفته و بر آن شده تا توصیف قرآن را از زندگی و شخصیت آن حضرت به دست دهد؛‌ زیرا قرآن مهم ترین و اصلی ترین منبع در شناخت آن حضرت است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

پیامبر(ص) انسان معصوم

بی گمان کسی که در شخصیت و رفتار و کردار بر خطا می رود و اهل لغزش، سهو،‌ نیسان، اشتباه و مانند آن است و یا در اندیشه و بینش و نگرش مطابق حق نمی باشد، نمی تواند الگو و سرمشق مطلق انسانیت باشد؛‌ از این روست که به ضرس قاطع و حکم قطعی و یقینی می توان گفت که حضرت محمد(ص) در همه چیزش معصوم است؛ زیرا اگر هیچ دلیلی دیگر جز فرمان خداوند به پیروی مطلق و بی چون و چرا از آن حضرت و اسوه قراردادن وی(احزاب، آیه 21) نبود، می توان حکم به عصمت آن حضرت(ص) کرد؛ زیرا اگر خداوند، اطاعت از آن حضرت را عین اطاعت خود شمرده (آل عمران، آیات 32 و 132؛ نساء، آیه 59؛ انفال، ایات 1، 20 و 46) از آن روست که ایشان در همه چیزش خدایی شده است و مظهر الوهیت و اسماء و صفات الهی است و در قول و فعل هرگز به هیچ وجه بر خطا و اشتباه نمی رود و مصداق اسم حق است. از این روست که از آن حضرت(ص) به عنوان اسوه نیکو یاد کرده و بی هیچ اما و اگری پیروی و سرمشق قراردادن آن حضرت(ص) را واجب دانسته است.(احزاب، آیه 1)

از آیه 31 سوره آل عمران به دست می آید که اگر انسان بخواهد محبوب خداوند شود می بایست از پیامبر(ص) پیروی و اطاعت کند و تابع او شود و به دقت از آن حضرت(ص) و زندگی اش اتباع نماید. این بدان معناست که آن حضرت تنها راه رسیدن انسان به مقاماتی است که هدف و فلسفه آفرینش است و حتی بر اساس آموزه های قرآنی پیامبر(ص) و مکتب اسلام همه پیامبران همین راه را نشان می دادند؛ زیرا مسیر بازگشت انسان از خدا به سوی خدا(بقره، آیه 156) پروردگار محمد(ص) و منتهای سیر انسان نیز محمد(ص) و پروردگار اوست.(علق، آیه 8؛ نجم، آیه 42) چرا که آن حضرت(ص) تنها انسانی است که تقرب اتم و اکمل قرار گرفته و از مقام قاب قوسین او ادنی(نجم، آیه 9) تقرب سخن به میان آورده و از آن مقام آمده است. پس کسی در تقرب به خدا و حب به او نزدیک تر نیست. از این روست که حبیب الله است و مسیر محبوبیت هر انسانی دست یابی به حب ایشان از طریق اتباع از اوست.

چنین شخصیتی از انسانیت است که شایسته پیروی و سرمشق شدن مطلق است و خداوند او را از هر لحاظ در تمامیت کمالی می شناسد و معرفی می کند به گونه ای که در عصمت مطلق خود هرگز به سهو، اشتباه و خطا نمی رود و هیچ گونه رکون، میل و گرایش به باطل ندارد و حق مطلق و مظهر حق مطلق الهی است.

همه پیامبران پیشین از ایشان آموختند و شاگرد مکتب او هستند هر چند که از نظر خلقی در عالم ماده متاخر از همه ایشان و خاتم النبیین است.(احزاب، آیه 40) همه پیامبران پیشین آن حضرت را می شناختند و مامور بودند که هم از مظهریت اتم و اکمل ربوبیت ایشان بهره مند شوند و هم ایشان را به خلق بشناسانند؛ زیرا خلق به ایشان با خالق آشنا می شوند؛ چنان که پیامبران با ایشان با خداوند آشنا شدند.

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرموده اند: قلت: يا رسول الله! فنحن افضل ام الملائكة؟ فقال: يا علي! نحن افضل خير خليقة الله علي بسيط الارض و خيرة ملائكة الله المقربين؛ و كيف لاتكون خيراً منهم و قد سبقناهم الي معرفة الله و الي توحيده؛ فبنا عرفوا الله و بنا عبدوا الله و بنا اهتدوا السبيل الي معرفة الله.

پرسیدم: ای رسول خدا، ما برتریم یا فرشتگان؟ فرمود: ای علی ما برتر از آفریده های خدا بر گستره زمین و از برگزیدگان فرشتگان مقرب درگاه خداوندیم؛ و چرا برتر از آنان نباشیم، در حالی که به شناخت خدای تعالی و معرفت وحدانیتش پیشی گرفتیم؛ آنان به واسطه ما خدا را شناختند و به واسطه ما خدا را بندگی و عبادت کردند و به واسطه ما به راه شناخت خدا هدایت شدند.(بحارالأنوار، ج 26 ، ص 336)

خداوند در قرآن گزارش می کند که پیامبران از جمله حضرت عیسی (ع) و حضرت موسی(ع) مامور بودند تا آن حضرت (ص) را به پیروان خویش معرفی کنند و ایشان در انجیل و تورات آن حضرت(ص) را معرفی کردند.(صف، آیه 6؛ فتح ، ایه 29) زیرا شناخت آن حضرت(ص) و ایمان به ایشان جزو اسلام و ایمان هر مومنی از بشر در طول تاریخ از آدم(ع) تا پایان هستی و قیامت است.

به هر حال، شخصیت بی بدیل پیامبر(ص) در هستی و مظهریت اتم و اکمل ایشان در الوهیت و ربوبیت است که ایشان را شایسته خلافت مطلق از سوی خداوند و اطاعت و اتباع مطلق و هم چنین سرمشق و اسوه مطلق نموده است؛ زیرا چنین انسانی فانی در خداوندی و بقای او به بقای الهی است. از این روست که فعل آن حضرت(ص) به خداوند نسبت داده می شود.(انفال، آیه 17) چرا که آن حضرت در مقام فنای در الوهیت و ربوبیت،‌ فعل او فعل خدا معنا ندارد و دوگانگی از میان می رود؛ چنان که خداوند این معنا در آیاتی از جمله آیه پیشین و نیز یکی دانستن اطاعت از خود و ایشان در آیات دیگر بیان کرده است. (آل عمران، آیات 32 و 132؛ نساء، آیه 59؛ انفال، ایات 1، 20 و 46)

عقل مطلق و اعتدال وجودی

پیامبر(ص) شاید تنها شخصیت هستی باشد که از وی به عنوان عقل مطلق یاد می شود. در روایات معتبری از آن حضرت(ص) آمده که خود را اولین موجود هستی معرفی می کند و می فرماید: اول ما خلق الله نوری.( بحار الانوار» طبع‌ حروفي‌، باب‌ حقيقة‌ العقل‌ و كيفيّته‌ و بدو خلقه‌، ص‌ 97، حديث‌ هفتم‌ ) در حالی که در عبارتی دیگر همان حضرت(ص) می فرماید: اول ما خلق الله العقل، اولین خلقت و آفرینش الهی عقل بوده است.( بحارالانوار، ج‌ 1، باب‌ حقيقة‌ العقل‌ و كيفيّته‌ و بدو خلقه‌، ص‌ 97، حديث‌ هشتم؛ نیز بدیع‏الزمان فروزانفر، احادیث مثنوی،ص 202. ابن عربی؛ خواجه محمد پارسا؛ شرح فصوص‏الحکم؛ ص 505؛ نیز ن.ک. به: موسی اکرمی؛ رساله از ابن عربی تا عراقی؛ به پاس کنگره بزرگداشت فخرالدین عراقی؛ اراک؛ اردیبهشت 74)

روایات دیگری نیز موید همین معنا از آن حضرت(ص) بیان شده که از آن جمله روایت بحار الانوار است.(بحار الانوار، ج 26 ، ص 336)

بنابراین می توان گفت که حقیقت محمدی(ص) همان حقیقت عقل مطلق، روح، قلم، عرش و مانند آن است؛ زیرا در روایات دیگر، اولین خلقت الهی را روح و در جایی دیگر روحی یعنی روح من، و در جایی دیگر قلم و یا عرش گفته است که در حقیقت این ها نام های حقیقت محمدی (ص) است که صادر نخست، مظهر اول و خلق نخست الهی است.(بحارالانوار، ج‌ 1، كتاب‌ العقل‌ و الجهل‌، حديث‌ هفتم‌، ص‌ 109؛ و حديث‌ سي‌ام‌، ص‌ 158؛ و نیز ج‌ 57، باب‌ القلم‌ و اللوح‌ المحفوظ‌ و الكتاب‌ المبين‌، ص‌ 374، حديث‌ 24 و 25؛ «الإنسان‌ الكامل‌» عزيز الدّين‌ نسفي‌، طبع‌ طهران‌، قسمت‌ انستيتو ايران‌ و فرانسه‌ با تصحيح‌ ماريژان‌ موله‌ ص‌ 398 و ص‌ 220)

از آن جایی که آن حضرت(ص) عقل مطلق است،‌ در اعتدال کامل است؛ زیرا خداوند انسانی را تکریم کرده(اسراء، آیه 70) به صفت اعتدال و تعادل ستوده است.(انفطار، آیه 7) این اعتدال حتی در مقام نفسی یعنی دمیده شدن روح در کالبد جسمانی و جسدانی نیز وجود دارد و خداوند در این مقام نیز الهاماتی را برای حفظ اعتدال فطری می فرستد.(شمس، آیات 7 و 8)

پیامبر(ص) به حکم عقلانیت مطلق وجودی اش، از اعتدال و عدالت در همه مراحل برخوردار می باشد و هرگز در هیچ امری از آن خارج نمی شود؛ زیرا اعتدال و عدالت عین حق است؛ از این روست که همواره بر عدالت فرمان داده و بر آن عمل کرده است.(شوری، آیه 15 و آیات دیگر)

سیره اعتدالی و عقلانی آن حضرت

دین اسلام چنان که قرآن بیان و بر آن تاکید کرده، همان راه روشن فطرت است.(روم، آیه 30) از این رو، همواره بر عقل سلیم به عنوان یک منبع اصیل تاکید و بلکه آن را به عنوان مبنای تشخیص حق از باطل معرفی کرده است؛ زیرا ایمان واقعی در چارچوب و مبنای عقل ایجاد و شکل می گیرد و این عقل است که حکم می کند خدایی، پیامبری و دینی است. از این روست که روایات از جدایی ناپذیری دین و حیا از عقل سخن به میان آمده و گفته شده که هر جا عقل حضور یافت دین و حیا نیز آن جا حاضر است.( اصول کافی، ج 1 ، کتاب عقل و جهل، حدیث دوم)

بر این اساس، عقل و فطرت بر عدالت و فطرت می رود و حکم می کند. از این روست که فلاسفه، حسن عدل و قبح ظلم را امری عقلانی دانسته اند؛ زیرا فطرت بر اعتدال است و هنگامی که عقل در آدمی بر فطرت سالم فعال می شود آن نیز حکم به عدل و اعتدال می کند.

آیین اسلام در آیات بسیاری بر عدالت و اعتدال فرمان می دهد. از جمله در آیه 90 سوره نحل می فرماید: إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛ خداوند به عدل و احسان و بخشش به خویشان فرمان می دهد و از فحشاء و زشتی و تجاوز باز می دارد و نهی می کند. خداوند شما را موعظه و پند می دهد شاید متذکر شوید.

بر اساس همین مبنای اصیل عقل و فطرت است که هر گونه ظلم، تجاوز، بغی، افراط، تفریط، اسراف، تبذیر و مانند آن به عنوان رفتارهای غیر عادلانه مردود و مذموم شناخته شده و حکم نهی و عذاب بر آن بار شده است.(اسراء، آیه 27؛ کهف، آیه 28؛ انعام، آیه 141؛ اعراف، ایه 31؛ غافر، آیه 43 و ایات دیگر)

پیامبر در سیره اعتقادی که خداوند گزارش می کند جز در مدار حق و عدالت نمی گردد و از هر گونه ظلمی از جمله ظلم بزرگ شرک(لقمان، آیه 13) اجتناب و دیگران را فرمان به پرهیز از آن می دهد.(یوسف، آیه 108)

از آن جایی که آن حضرت(ص) متاله و ربانی و در عصمت مطلق و در اعتدال عقلانیت محض است، خداوند بر پیروی از سیره آن حضرت (ص) و اجتناب از پیشتازی بر آن حضرت(ص) در رفتار و گفتار تاکید می کند (حجرات، آیه 1) و خواهان اتباع و پیروی و اطاعت از ایشان می شود و راه او را تنها راه نجات بیان می کند.(یوسف، آیه 108 و آیات دیگر) از این روست که ایشان به عنوان اسوه حسنه برای کسانی که خواهان سعادت دنیوی و اخروی هستند معرفی می شود.(احزاب، ایه 21)

پیامبر( ص) در تمام زندگی اش بر عدالت و اعتدال بوده است. از این روست که در زندگی اجتماعی مانند مردمان عادی می زیست و از هر گونه تشریفات پرهیز می کرد(فرقان، آیات 7 و 8؛ حجرات،‌آیات 4 و 5)

اهل تصنع و تکلف و ظاهرسازی در هیچ چیز نبود و بر اعتدال و عدالت کامل حرکت می کرد.(ص، آیه 86؛ المیزان، ج 17، ص 228)

سیره آن حضرت(ص) عمل به هنجارهای عقلانی و عقلایی و شرعی و اجتناب از هر گونه نابهنجاری هایی بوده است که عقل و عقلاء و شریعت از آن نهی می کرد. از این روست که دیگران را نیز به سبک زندگی دعوت می کرد که مبتنی بر اعتدال و عدالت بوده است.(اعراف، ایه 157)

از هر گونه خیانت در امانت از جمله امانت الهی ولایت و خلافت الهی پرهیز می کرد(احزاب، آیه 72) و همواره از خیانت به عنوان یک ظلم بزرگ پرهیز داشته و دیگران را نیز به امانت داری و پرهیز از خیانت دعوت می کرد.(آل عمران، آیه 161)

البته وی در اجرای عدالت میان مردم به گونه ای عمل می کرد که مردمان متحمل هیچ گونه تحمیلی نشوند و خود مردمان را به اجرای آن ترغیب می نمود.(حدید، آیه 25؛ شوری، ایه 15)

در سیره اخلاقی آن حضرت(ص) جز خوش اخلاقی و خوشخویی چیزی گزارش نشده است (آل عمران، ایه 159؛ قلم، ایه 4) از این روست که انسانی نرمخو و به دور از هر گونه خشونت غیر عقلانی و منطقی در گفتار و رفتار بوده است(آل عمران، ایه 159) و با همگان از فقیر و غنی چنان رفتار می کرد که مردمان را این روش پسند می افتاد.(انعام، ایه 52؛ کهف، ایه 28)

برای هدایت و سعادت مردم دلسوزی می کرد و بر آن حریص بود(توبه، آیه 128؛ نحل ، ایه 37؛ کهف، ایه 6) به سبب کفر و بی دینی مردمان اندوهگین می شد(کهف، آیه 6؛ شعراء، ایه 3) و این دلسوزی و مهربانی را حتی نسبت به کافران و دشمنان و منافقانی داشت، البته تا زمانی که آنان به جنگ نمی پرداختند و خیانت نمی ورزیدند و اسرار امنیتی و نظامی را افشا نمی کردند؛ زیرا آن حضرت(ص) در امور اعتقادی دارای قاطعیت بوده و سازش ناپذیر عمل می کرد و هرگز در این باره کوتاه نمی آمد.(یونس، ایه 104، یوسف، ایه 108، کافرون، آیات 1 تا 6 و آیات دیگر) از این روست که در برابر خواسته های دشمنان و کافران بهانه جو کوتاه نمی آمد و تسلیم نمی شد و بر انجام وظایف الهی پافشاری می ورزید(یونس، ایه 15) چرا که حکم عقل وفطرت و شریعت بر آن است.

پیامبر(ص) در برابر مردمان فروتن و اهل تواضع بود و هرگز تکبر و استکبار نمی ورزید.(انعام، ایه 54)

بی گمان بزرگ ترین نعمتی که خداوند به انسان می دهد توفیق است چنان که بزرگ ترین عملی که از زمین به آسمان می رود، اخلاص است. آن حضرت(ص) مظهر اتم و اکمل اخلاص بوده و جز خداوند به هیچ چیز نمی اندیشید و دلبستگی نشان نمی داد.(یوسف، آیه 104؛ مومنون، آیه 72)

به سخنان همگان گوش می داد به گونه ای که حتی از سوی دشمنان و مخالفان به ساده لوحی و گوش شنوا داشتن نسبت به هر کس و هرچیزی متهم می شود.(توبه، آیه 61) زیرا بسیار دلسوز به حال مردمان و سعادت ایشان شده است.

به هر حال، در سیره و سبک زندگی حضرت(ص) می توان همه نشانه های عقلانیت،‌ عدالت و اعتدال یافت. از این روست که به عنوان برترین موجود و اشرف مخلوقات الهی معرفی شده و خداوند خواهان آن شده است که همه از طریق پیروی و اتباع و اطاعت از ایشان به مقام عدالت و اعتدال اتم و اکمل برسند و اگر کسی در جهان به حکم تکوین نتواند محمد(ص) شود، می تواند محمدی شود؛ چنان که اگر خدا نتوان شد ولی خدایی و متاله می تواند شد و آثار آن را در ربوبیت و خلافت در خود و دیگران یافت.

این فرمان الهی است که می بایست با اطاعت از پیامبر (ص) و اسوه قرار دادن سبک زندگی و سیره ایشان، خدایی و ربانی شد.(آل عمران، آیه 79) پس هر گونه تخطی از سیره و سنت آن حضرت (ص) به معنای انحراف از صراط مستقیم انسانیت و عدول از خدایی شدن و هبوط و سقوط در ولایت شیطان است. باشد تا این گونه از سیره آن حضرت(ص) درس خدایی و ربانی شدن بیاموزیم و اجازه ندهیم تا شیطانی شده و در ولایت ابلیس و طاغوت قرار گیریم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا