اجتماعیاخلاقی - تربیتیفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

سنت پيامبر (ص) و حيات معنوي

samamos-comآموزه هاي اسلامي شامل دو دسته اصلي آموزه هاي قرآن و نبوي است. آن چه در فرهنگ اسلامي از آن به سنت و سيره تعبير مي شود، مجموعه اي از سخنان، اعمال و تقارير آن حضرت(ص) است كه گاه در مقام تبيين آموزه اي اسلامي چون نماز يا آيين حج و گاه ديگر براي تبيين معرفتي از معارف و گاه سوم براي مديريت جامعه در حوزه هاي سياسي، نظامي، اقتصادي، فرهنگي و مانند آن مي گويد و انجام مي دهد و يا تاييد و امضا مي كند.

بنابراين، آموزه هاي اسلامي تنها مبتني بر كتاب و سنت است و اميرمومنان علي(ع) خود را تنها ملتزم و متعهد به عمل آن مي داند و سنت ها و سيره هاي ديگران را داراي حجيت بر نمي شمارد و خود را ملتزم به عمل بدان نمي داند. اين بدان معناست كه اطاعت از خداوند نمي شود تنها با اطاعت از آموزه هاي وحياني قرآن تحقق يابد، بلكه نيازمند پيروي كامل از سنت و سيره نبوي است. از اين رو خداوند در آيات بسياري اطاعت خود را ملازم با اطاعت از پيامبر(ص) قرار داده است و هرگونه تمرد و طغيان نسبت به آن حضرت(ص) را عين تمرد از خداوند مي داند و مجازات سخت دوزخ را بدان وعده مي دهد.

نويسنده در اين مطلب با مراجعه به آموزه هاي وحياني درصدد بيان چرايي حجيت سنت و سيره پيامبر(ص) برآمده و به آثار و تبعات آن اشاره كرده است. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

مفهوم شناسي سنت

سنت به معناي طريقه، راه و روش (لسان العرب، ابن منظور، ج6، ص399، «سنن») و عادت مستمر است. (مجمع البيان، طبرسي، ج5-6، ص 667)

در آيات قرآني به صراحت از سنت هاي الهي با همين تعبير و اصطلاح، سخن به ميان آمده است. سنت خدا، عادت خدا (همان، ج 7-8، ص645) و جرياني از فرمان، حكم و قضاي او است. (التحقيق، مصطفوي، ج 5-6، ص237، «سن») اين سنت ها همان قوانين ثابت و جاري در تكوين است. البته قوانيني كه در جامعه و تاريخ جاري است (ال عمران، آيه 137 و انعام، آيه 11) به معناي سنت الهي مي باشد. در آيات قرآني از سنت هايي چون سنت استدراج و امهال سخن گفته شده است. «استدراج» در لغت به معناي نزديك كردن تدريجي و گرفتن آرام آرام است (مفردات، ص 311، «درج») و در قرآن كريم به قرينه مقام در آيه 182 سوره اعراف، به معناي نزديك كردن تدريجي و مهلت دادن براي نابود ساختن به كار رفته است. (الكشاف، ج2، ص182؛ مفردات، ص311، «درج») علامه طباطبايي تبديل «سيئه» به «حسنه» را نيز از مصاديق سنت استدراج مي داند. (الميزان، ج8، ص195)

از سنت هاي ديگر الهي مي توان به سنت اتمام حجت اشاره كرد. در آيه 59 سوره قصص، وقتي قرآن از سنت خدا درباره نابودي جوامع سخن مي گويد، به اين نكته توجه مي دهد كه اين عمل بعد از اتمام حجت صورت مي گيرد و خداوند پس از اتمام حجت جامعه را نابود مي كند. (الكشاف، ج3، ص 424؛ الميزان، ج6،ص62)

از ديگر سنت هاي الهي مي توان به سنت انتخاب انبيا از ميان خود انسان ها، اشاره كرد كه به عنوان سنت جاري خداوند در تبليغ دين از آن تعبير شده است. (الميزان، ج11، ص278)

سنت خداوند در درگيري ميان حق و باطل و از ميان بردن باطل و باقي ماندن حق (الميزان، ج10، ص111)، سنت خداوند بر مهلت دادن به باطل تا زمان ظهور حق و نابود كردن باطل به وسيله حق (همان، ج14، ص263) و آوردن آساني در پي سختي ها، از سنت هاي خدا در نظام هستي است.

از سنت هاي ديگر، مي توان به سنت تحول حوادث و تغيير احوال و عدم دوام آنها (الميزان، ج20، ص 315، ص 315-316) اشاره كرد.

شايد معروف ترين سنت هاي الهي در ميان ما، سنت هدايت عمومي و سنت امتحان و ابتلا باشد كه در آيات قرآني به آن اشاره شده است (همان، ج10، ص24) خداوند، در آيه 179 سوره آل عمران كلام خود را متوجه مؤمنان كرده و در آن بيان داشته كه سنت ابتلا و امتحان در ميان آنان نيز جاري است تا به اين وسيله مؤمن خالص از ناخالص و عنصر ناپاك از شخص پاك جدا شود. (الكشاف، ج1، ص445؛ الميزان، ج4، ص79)

البته سنت هاي الهي بسيار است كه بيان آنها در حوصله اين مقاله نيست.

از ويژگي هاي سنت الهي، پايداري، تغييرناپذيري، تبديل و تحويل ناپذيري آن است كه در آيات قرآني از جمله 34 سوره انعام و 77 سوره اسراء و 62 سوره احزاب و نيز 43 سوره فاطر و 23 سوره فتح به آن اشاره شده است.

سنت و سيره محمدي(ص)، سبك زندگي

هرچند كه درقرآن، واژه سنت براي راه و روش پيامبر(ص) بيان نشده ، ولي خداوند با واژگان و اصطلاحاتي، همين معنا را درباره پيامبر(ص) بيان كرده است. از جمله مي توان به واژگاني چون «تبع»، «طوع»، «اقتدا»، «اتاكم الرسول» و مشتقات آن اشاره كرد.

چنان كه گفته شد سنت در لغت به معناي راه و روش است. اما مراد از سنت محمد(ص) در اصطلاح، عبارت از روشي است كه آن حضرت(ص) در زندگي خويش پيش گرفته است تا آموزه هاي وحياني را به عنوان سبك زندگي بشر عينيت بخشد و درمقام اسوه حسنه و كامل آن را معنا بخشد. اين سنت و سبك زندگي مشتمل بر سر بخش است: قول، فعل و تقرير آن حضرت، خواه به نحو اصالت باشد يا نيابت. (نگاه كنيد: مصطلحات الفقه، ص 307 -308)

از نظر قرآن، پيامبر(ص) اسوه كامل بشر است. (احزاب، آيه21) و همگان براي رسيدن به مقصد الهي يعني متاله و خدايي شدن، بايد از آن حضرت(ص) پيروي كنند، چرا كه صراط مستقيم اصلي همان وجود حضرت(ص) است كه همه پيامبران و شرايع آنان همانند راه هاي فرعي به آن شاهراه اصلي متصل مي باشند. از اين رو خداوند اسلام را تنها دين از آغاز تا انجام مأموريت هدايتي پيامبران معرفي مي كند و هر دين ديگري جز اسلام را نمي پذيرد. وجوب پيروي و اطاعت كامل از پيامبر(ص) به سبب كامل بودن ايشان است.

در حقيقت سبك زندگي ايشان در همه ابعاد، كامل ترين و بهترين سبك زندگي است كه هركسي مي تواند آن را به نمايش بگذارد و متاله و خدايي شدن را تجربه كند. آن حضرت(ص) چون در مقام مظهريت مطلق و كامل الهي است به سادگي مي تواند الگوي بشريت باشد.

براين اساس خداوند در آياتي سبك زندگي ايشان را به عنوان نماد كامل معرفي كرده و سنت و سيره ايشان را همان سبك كامل و درست متاله و خدايي شدن بيان مي كند كه لازم است همگان از آن پيروي كنند. از جمله آياتي كه اين معنا را به اثبات مي رساند و سنت و سبك زندگي آن حضرت(ص) را براي همگان به عنوان حجت الهي لازم است برمي شمارد، مي توان به آياتي چون 143 سوره بقره، 31 و 32 و 132 سوره آل عمران و نيز 13 و 14 و 59 و 61، 65 و 69 و 80 و 83 و 105 و 115سوره نساء و ده ها آيه ديگر از قرآن اشاره كرد.

خداوند به صراحت در آياتي از جمله 31 و 32 سوره آل عمران و 7 سوره حشر بر لزوم عمل به سنت پيامبر(ص) فرمان مي دهد و رستگاري و حيات معنوي و متاله و خدايي شدن را در پيروي از اين سبك زندگي برمي شمارد.

سنت پيامبر(ص) سنتي فراگير و جامع است. اگر آن حضرت(ص) مي فرمايد كه ماموريت اصلي او تبيين مكارم اخلاقي و اتمام آن است، خود ايشان نماد و مظهر كاملي از اين اتمام مكارم اخلاقي هستند، از اين رو خداوند وي را به خلق عظيم مي ستايد، چرا كه در همه كمالات اخلاقي به تماميت رسيده و فراتر از آن تصور و تصويري نيست.

هدف بعثت ايشان ارايه روشي براي رسيدن به اين تماميت است كه همان متخلق شدن به اخلاق الهي و اسماي خداوندي است. اين مسير در سبك و سيره و سنت زندگي آن حضرت(ص) به خوبي به نمايش گذاشته شده و تجلي يافته است.

سنت و سيره آن حضرت(ص) همه ابعاد زندگي را دربرمي گيرد و چيزي را فرو نمي گذارد. از اين رو سنت پيامبر(ص) بنابر آيه 59 سوره نساء دربردارنده قوانيني جامع براي حل و فصل همه اختلافات و منازعات بشري است. بنابراين خداوند با تاكيد بر «في شي» بر اين نكته تاكيد مي كند كه راه حل همه چيز را مي توان در زندگي او يافت كه شامل قرآن و سنت است. به سخن ديگر، قرآن، بخشي از سنت فكري پيامبر(ص) است كه به شكل قول و گفتار بيان شده است؛ چنان كه بخشي ديگر از سنت فكري ايشان در قالب احاديث و بخشي ديگر از سنت عملي ايشان در شكل فعل و تقرير در قالب روايات تبيين شده است تا انسان ها به سادگي بتوانند صراط مستقيم كمالي و متاله و خدايي شدن را بيابند و از الگوي عيني و بلد راه بهره برند.

از نظر قرآن، در حل هر نوع نزاع و اختلاف فكري و مالي و جاني و مانند آن بايد به سنت جامع پيامبر(ص) مراجعه كرد و اين مراجعه امري لازم و واجب است. (نساء، آيات 59 و 65 و 105 و نور، آيه 48) چرا كه رجوع به اين سنت در حل اختلافات به خير و صلاح جامعه بشري بويژه اسلامي است كه ايشان را الگوي سبك زندگي خويش براي متاله و خدايي شدن قرار داده است. (نساء، آيه 59)

خداوند به صراحت در آيه 59 سوره نساء، رجوع به سنت نبوي در حل مشاجره ها و نزاع هاي گوناگون، تامين كننده بهترين فرجام براي جامعه اسلامي و قرار گرفتن در مسير خدايي شدن جامعه مي داند.

انسان اگر سبك زندگي پيامبر(ص) را الگوي زندگي خويش قرار ندهد، يقين بداند كه به جاي آن سبكي را برگزيده است كه جز خرافه و بدعت چيزي نيست، يعني اگر خلاف سبك زندگي پيامبر(ص) كسي گام برداشت، بايد يقين بداند كه در سبك زندگي خرافه آلود و بدعت آميز گام برداشته است. (مائده، آيات 103 و 104)

از نظر قرآن، پيروي از سبك زندگي و سنت و سيره پيامبر(ص) همان پيروي و اطاعت از خداوند است (آل عمران، آيات 31 و 32 و 132 و نيز نساء، آيات 13 و 14 و آيات بسيار ديگر) نتيجه چنين اطاعت و پيروي نيز ورود انسان به دايره متاله و خدايي شدن و دست يابي به جاودانگي و بقا به بقاي الهي است (نساء، آيه 13 و فتح، آيه 17) و در حقيقت همان پاداش بزرگ و الهي (آل عمران، آيه 172) و رستگاري بزرگ (نساء، آيه 13) و بهره مندي از حقيقت رحمت الهي (آل عمران، آيه 132 و نور، آيه 56) است.

انساني كه مي خواهد از خسران ابدي كه همه انسان ها گرفتار آن هستند رهايي يابد و در مسير متاله و خدايي شدن گام بردارد (سوره عصر) مي بايست از سنت پيامبر(ص) پيروي كند؛ چراكه پيروي از سنت پيامبر(ص) موجب نجات از گمراهي مي شود. (آل عمران، آيه 164 و جمعه، آيه2) و هدايت انسان ها تنها در پيروي از سنت آن حضرت(ص) است. (اعراف، آيه 158 و نور، آيه 54)

سنت پيامبر، حيات معنوي

خداوند به صراحت پيروي از سنت پيامبر(ص) را موجب حيات معنوي مي داند (انفال، آيه 24) اين بدان معناست كه هركسي اگر در دنيا و يا آخرت در پي حيات معنوي است، بايد آن را درسبك زندگي پيامبر(ص) بيابد و نمي توان اميد به حيات معنوي در زندگي دنيوي و يا اخروي داشت و زندگي خود را برخلاف زندگي آن حضرت(ص) سامان داد. هرگونه كژروي از سبك زندگي آن حضرت(ص) به معناي فقدان حيات معنوي است. از اين رو، دستيابي به عرفان و معنويت در غير از سبك زندگي آن حضرت و سنت و سيره ايشان به معناي حركت در خلاف قصد و هدف اصلي است.

كسي كه به سبك زندگي محمد(ص) به عنوان سنت الهي ننگرد، از هدف آفرينش باز ايستاده و هرگز لقاي الهي را به متأله شدن تجربه نخواهدكرد و در دوزخ فراق خواهدسوخت؛ چرا كه مخالفت با سنت پيامبر(ص) و سبك زندگي اش به معناي خروج از ولايت خداوندي و رهاشدن در حكومت گمراهان و شياطين است (نساء آيه 115) چنين انساني از مسير متأله شدن چنان دور مي شود كه درنهايت از زمره انسان خارج و از جانوران و ديگر جنبندگان پست تر و خوارتر خواهدشد و از انسانيت تهي مي گردد. (انفال، آيات 20 و 22) و عذاب الهي در قيامت، نتيجه طبيعي خروج از دايره انسانيت است. (نساء آيه 115 و فتح، آيه 17) و سرافكندگي و شرمساري در آخرت و قيامت، امري طبيعي براي اين افراد است، چرا كه ماهيت انساني خود را از دست داده (نساء، آيه42) و خود را به شكل و شمايل جانوران درنده يا پست تر از آنان مي يابد.

از نظر قرآن، پيروي از سنت پيامبر(ص) همان مفهوم ايمان واقعي است (نساء، آيه 59 و انفال، آيات 1و20و24 و توبه، آيه 71 و محمد، آيه33) هركسي كه ايمان واقعي دارد، در همه ابعاد، خود را به سبك زندگي پيامبر(ص) نزديك مي كند و در همه امور از جمله نزاع ها و مشاجرات (نساء، آيات 59 و 60 و 65) و امور زندگي به ايشان مراجعه كرده و سبك دولت و حكومت و زندگي فردي و اجتماعي و اخلاقي و اقتصادي و مانند آن را براساس زندگي پيامبر(ص) سامان مي دهد و همان را الگو و سرمشق خويش مي كند.

سنت پيامبر(ص) و سبك زندگي ايشان به گونه اي نيست كه احتمال اشتباه و خطا در آن وجود داشته باشد و يا به گونه اي باشد كه موجب اشتباه و خطا شود و انسان نداند در زندگي اش چگونه رفتار كند؛ بلكه سبك زندگي آن حضرت(ص) و سنت و سيره اش به گونه اي است كه پاسخگوي همه ابعاد زندگي اوست و هيچ جايي براي اما و اگر باقي نمي گذارد؛ زيرا سنت و سيره آن حضرت(ص) رسا و قابل فهم براي همگان است و هركسي در هر سطح فهم و ادراك باشد مي تواند آن را بشناسد و هيچ جايي نيست كه پيامبر(ص) در قول و عمل و تقرير به آن نپرداخته باشد و به اصطلاح علمي منطقه الفراغي باشد كه نيازمند بدعت و اختراع و ابتكار باشد. (مائده، آيه 92 و نور، آيه52)

به سخن ديگر، هر آن چه انسان از فكر و انديشه و علم و عمل نياز دارد از پيش از تولد تا پس از مرگ در سبك زندگي و سنت و سيره پيامبر(ص) بيان و ارائه شده است. بنابراين خلأيي وجود ندارد تا نياز مند اختراع و بدعت و ابتكار باشيم، چنان كه هركسي به سادگي مي تواند سبك زندگي پيامبر(ص) را بشناسد و به آن عمل كند. اين مطلبي است كه از آيات پيش گفته به دست مي آيد.

هرگونه مخالفت با سنت پيامبر(ص) از نظر قرآن، موجب زياني است كه به خود شخص بازمي گردد. به اين معنا كه پيروي از سبك و سنت و سيره پيامبر(ص) براي خود شخص مفيد است و سودي به پيامبر(ص) از اين ناحيه نمي رسد، چنان كه زيان تخلف نيز به خود شخص بازمي گردد و پيامبر(ص)، اسلام و دين از اين جهت آسيبي نمي بيند. (نور، آيه 54)

كساني كه با سنت پيامبر(ص) مخالفت مي كنند ستمگراني بيش نيستند كه در قيامت پشيمان خواهند شد (فرقان، آيه 27) و همه اعمال حتي خوب و نيك خويش را حبط مي كنند؛ زيرا كسي كه بر سنت پيامبر(ص) نرود، كار خوب را با منت و يا امري ديگر به تباهي مي كشاند و همه رشته هاي خويش را دوباره پنبه و بي ارزش مي كند و هيچ ارزش افزوده اي بر آن بار نمي كند. (محمد، آيه 33)

خداوند در آيه 65 سوره نساء، رضايت قلبي به مقتضاي سنت پيامبر(ص) در زندگي به ويژه در اختلافات فكري و عملي را از مهم ترين نشانه هاي صداقت شخص در ايمان بر مي شمارد و خواهان اطاعت بي چون و چرا شخص از پيامبر(ص) و پيروي از سبك و سنت زندگي آن حضرت(ص) به عنوان نشانه اي از صداقت در ايمان مي شود.(همان)

از نظر قرآن، هر انساني مي بايست با متاله و خدايي شدن، محبوب خداوند گردد. تنها راه محبوبيت در نزد خداوند و متاله شدن نيز پيروي از سبك كامل زندگي پيامبر(ص) است؛ بنابراين اگر كسي به سبك زندگي پيامبر(ص) پشت كند و با آن مخالفت ورزد در حقيقت به متاله و خدايي شدن پشت كرده و كسي كه به متاله و خدايي شدن پشت كند، شيطان زده شده و كفر و گمراه و طاغوتي (نساء، آيات 59 و 60) خواهد بود و ديگر محبوب خداوند نخواهد بود. (آل عمران، آيات 31 و 32)

از اين رو پيامبر(ص) مي فرمايد: كسي كه از سنت من اعراض كند، از من نيست (الدر المنثور، ج2، ص178) و كسي كه از دايره امت پيامبر(ص) خارج باشد، داخل در امت شيطان و كفر و طاغوت بوده و مغضوب الهي خواهد شد.

به هر حال سبك زندگي پيامبر(ص) و سنت و سيره ايشان، تنها سبك زندگي است كه انسان مي تواند با آن به حيات معنوي واقعي برسد و متاله و خدايي شدن را در دنيا و آخرت تجربه كند و محبوب خدا شده و بر كائنات خلافت كند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا