اعتقادی - کلامیسیاسیفلسفیمعارف قرآنی

سنت هاى الهى در هتك ارزش ها

سنت های الهی در هتک ارزش ها و قداست های دینی: نگاهى به وعده شكست بنى اسرائيل از مسلمين در قرآن

(دومين شكست)
مى دانيم سنت الهى، قوانين عمومى و فراگير است كه در محيط تكوين و اعتبار جريان مى يابد.

يكى از سنت هاى الهى كه در امت ها و اقوام مختلف انسانى همواره در جريان بوده است، سنت پاداش و كيفر است. يكى از گزاره هاى قرآنى اين است كه خداوند راه بندگى و توحيد و رسيدن به رفاه و سعادت در دنيا را براى انسان ها نموده و آن را در پذيرش آن مختار و آزاد قرار داده است. در برابر اين اختيار سنت پاداش و كيفر را مطرح نموده و مى فرمايد كه اگر انسان و جامعه اى از درِ اطاعت و احسان درآيد به سعادت دنيا و آخرت مى رسد و اگر گناه و عصيان ورزد به خوارى و ذلّت در دنيا و آخرت كيفر بيند.

خداوند در آيات نخست سوره اسرا به مسأله چگونگى جريان اين سنت عمومى در بنى اسرائيل به عنوان مثال مى پردازد و نمونه عينى آن را مجسم مى سازد، در آن آيات آمده است كه خدا بر پيامبر بنى اسرائيل حضرت موسى(ع) كتاب نازل كرد و آن را هدايتى قرار داد تا به وسيله آن به سوى خدايشان راه يابند و نيز پيشگويى نموده كه به زودى ترقى نموده و در اثر همان ترقى و رفاه زدگى طغيان و تباهى خواهيد ورزيد و خداوند با مسلط نمودن دشمن بر آن قوم، انتقام سختى از آنان خواهد گرفت و خوار و ذليلشان خواهد ساخت. دشمن آن قدر از ايشان را بكشد و اسير كند تا آن كه غرور و طغيانگريشان فروكش نموده دوباره به سوى خدا بر مى گردند در آن وقت خدا هم به نعمت و رحمت خود برگشته باز سر و سامانى به ايشان خواهد داد. ولى آنان باز براى بار دوم طغيان و نافرمانى خواهند ورزيد و خداوند به سنت خويش آنان را سخت مى گيرد.[1]

خداوند در قرآن مى فرمايد: «وقَضَينا اِلى بَنِى اِسرءيلَ فِى الكِتـبِ لَتُفسِدُنَّ فِى الاَرضِ مَرَّتَينِ ولَتَعلُنَّ عُلُوًّا كَبيرًا * فَاِذا جاءَ وعدُ أولَئهُمَا بَعَثنَا عَلَيكُم عِبادًا لَنا أولى بَأس شَديد فَجاسوا خِلـلَ الدِّيارِ وكانَ وعدًا مَفعولاً * ثُمَّ رَدَدنا لَكُمُ الكَرَّةَ عَلَيهِم واَمدَدنـكُم بِاَمول وبَنينَ وَجَعَلنـكُم اَكثَرَ نَفيرًا * اِن اَحسَنتُم اَحسَنتُم لاَِنفُسِكُم واِن اَسَأتُم فَلَها فَاِذا جاءَ وعدُ الأخِرَةِ لِيَسُوءوا وُجُوهَكُم وَلِيَدخُلوا المَسجِدَ كَما دَخَلوهُ اَوَّلَ مَرَّة ولِيُتَبِّروا ما عَلَوا تَتبِيرًا * عَسى رَبُّكُم اَن يَرحَمَكُم واِن عُدتُّم عُدنا وجَعَلنا جَهَنَّمَ لِلكـفِرينَ حَصيرا»[2]

معناى اين آيه اين است كه خداوند بنى اسرائيل را در كتاب تورات به خبر قاطع داده و سوگند خورده كه نژاد و گروه بنى اسرائيل به زودى در زمين فساد خواهد كرد و سرزمين فلسطين و قدس شريف را به فساد مى كند و اين فساد در دو نوبت است; و خدا وعده داده كه در هر نوبت انتقام مى گيرد. وقتى فاسد اول را انجام دادند خداوند بندگان نيرومند خود را بسيج كرده و به سوى ايشان روانه مى سازد تا آنان را خوار و ذليل نموده و از ايشان به سختى انتقام بگيرد.

آمدن آن بندگان خدا به سوى فلسطين و بنى اسرائيل و قتل عام، اسارت، غارت و تخريب همه به امر و بعث الهى بوده است، چون كه خداوند به ايشان دشمنان خويش و اهل فساد را سركوب كرد و اين قتل و غارت و تخريب كيفر اعمال خود آنان بوده است و لزومى ندارد كه مؤمنان از سوى خدا اين عمل را برعهده گرفته باشند چون لازم نيست كه مجازات الهى هميشه به دست مؤمنان صورت گيرد; چنانچه در تاريخ است كه بخت النصر چنين انتقام سختى از بنى اسرائيل گرفت. در حالى كه او از مؤمنان نبود، پس مردمان نيرومند و خونخوار عليه آنان برانگيخته شدند و سرزمين هاى ايشان را با قهر و غلبه تسخير كرده و تا مركز سرزمينشان پيش روى كرده و همه را خوار و ذليل نموده و استقلال، آزادى و رفاه ايشان را تباه ساختند. و اين قضا و وعده حتمى بود كه هيچ گريزى از آن نيست.

سپس خداوند مى فرمايد كه بنى اسرائيل به زودى به دولت سابق خود بازگشته و پس از عذاب بار نخست بر دشمنان مسلط مى شوند و از چنگ استعمار رهايى مى يابند و به تدريج و در برهه اى از زمان اين برگشتن صورت خواهد گرفت، زيرا بالا رفتن آمارشان و نيز فراهم آوردن اموال و فرزندان به زمان قابل توجهى نياز دارد تا آنان از نظر قدرت و رفاه و شمار نفوس افزايش يافته و به يك تعداد و ثروت و قابل توجهى دست يابند; البته اين برگشتن دولت بنى اسرائل و غلبه كردنشان بر دشمنان به خاطر برگشتن از كفر و فسق به ايمان و نيكى است و اين هم ثمره و پاداش چشيده وبال و آثار تلخ بدى هاى پيشى است چنانكه وعده و عذاب دوم هم به خاطر بازگشتن از اين نيكى به سوى بدى، فسق، فجور و ظلم و بى عدالتى در حق مردمان است.

قرآن مى فرمايد «فَاِذا جاءَ وعدُ الأخِرَةِ لِيَسُوءوا وُجُوهَكُم وَلِيَدخُلوا المَسجِدَ كَما دَخَلوهُ اَوَّلَ مَرَّة ولِيُتَبِّروا ما عَلَوا تَتبِيرًا * عَسى رَبُّكُم اَن يَر حَمَكُم واِن عُدتُّم عُدنا وجَعَلنا جَهَنَّمَ لِلكـفِرينَ حَصيرا» وقتى زمان وعده دوم رسيد يعنى بنى اسرائيل دوباره روى به فساد آورد و بدى را از حد گذارند ما همان بندگان خويش را واداشته تا با فراهم آوردن اسباب حزن و اندوه و تحقق بخشيدن ذلت و مسكنت آنان چهره هايشان را اندوهگين نموده و نيز مانند نخستين بار وارد مسجد اقصى شوند و هرچه را كه بر آن غلبه يافتند هلاك نموده و سرزمين هايى را كه از آن عبور كردند ويران سازند. يعنى هر كس را كه بيابند بكشند، اموال را سوزانيده و خانه ها را خراب و شهرها را ويران و آنان را نابود سازند.

اكنون پس از هزيمت يهوديان از برابر مسلمين و پراكندگى آنان در سطح جهان، بر اثر فاصله گرفتن مسلمانها از ايمان و جهاد، بار ديگر يهود با كمك ساير دشمنان اسلام، در منطقه قدس تجمع كرد و با حيله هاى مختلف در سايه استعمار، برترى جويى را در منطقه آغاز كرد و با جنگ و خونريزى دست به افساد زد و اين در حالى است كه اين بار يهود با مكنت و قدرت افزون ترى وارد ميدان شده است. قرآن كريم با اشاره به اين واقعيت مى فرمايد: «ثُمَّ رَدَدنا لَكُمُ الكَرَّةَ عَلَيهِم واَمدَدنـكُم بِاَمول وبَنينَ وَجَعَلنـكُم اَكثَرَ نَفيرا»

لازم به يادآورى است كه تجمعى كه يهود در منطقه قدس داشته است خيلى كم تر از آن چيزى است كه در تورات وعده داده شده است، ولى قرآن كريم در آيه 7 سوره اسراء، اشاره به يك مبارزه خونين ميان مسلمانان و صهيونيستها مى كند.

«اِن اَحسَنتُم اَحسَنتُم لاَِنفُسِكُم واِن اَسَأتُم فَلَها فَاِذا جاءَ وعدُ الأخِرَةِ لِيَسُوءوا وُجُوهَكُم وَلِيَدخُلوا المَسجِدَ كَما دَخَلوهُ اَوَّلَ مَرَّة ولِيُتَبِّروا ما عَلَوا تَتبِيرا» پيام آيه، پيروزى مسلمانان بر اشغال گران است.

تشابه فراوانى بين ظروف افساد اولى كه در گذشته بود و افساد دومى كه در عصر حاضر تحقق يافته، وجود دارد. مكنت و قدرت فراوان در اختيار صهيونيستها است، همان گونه كه در گذشته بود و اينكه دشمن خود را شكست ناپذير تصور مى كند و در جبهه مقابل پراكندگى و چند دستگى مسلمانها و وجود منافقين در بين آنان و اكنون ظهور آثار وحدت و پناه بردن مردم به اسلام، همه نشان از تكرار تاريخ مى دهد و اميد آن مى رود كه با ايمان و همّت مسلمين بار ديگر قدس شريف از دست اشغال گران آزاد شود و وعده قرآن تحقق يابد. طبعاً سرور و شادى كه اين پيروزى است. در پايان بار ديگر به آيه قرآن تمسك مى كنيم كه فرمود: «وَلِيَدخُلوا المَسجِدَ كَما دَخَلوهُ اَوَّلَ مَرَّة ولِيُتَبِّروا ما عَلَوا تَتبِيرا».

قرآن به اين سنت الهى و جريان آن بر قوم يهود در آيات سوره بقره نيز اشاره مى كند. در اين آيات از قدس و ابعاد ارزشى آن از نظر «هويّت دينى» سخن مى رود. قرآن، قدس را براى يكتا پرستان جهان به عنوان مسجد مطرح مى كند از آن جايى كه قوم يهود مردمانى گردنكش، مستكبر، مغرور و خود را فرزندان برگزيده خدا مى دانستند، خداوند براى آموزش و تربيت دينى آنان و كيفر و پاداش اعمال نادرست ايشان دستور مى دهد تا در كنار دروازه هاى شهر مناسك و اعمال عبادى انجام داده و پس از سجده و دعاى طلب بخشش گناهان وارد شهر قدس شوند.

خداوند در آيه 58 سوره بقره از اين مكان مقدس به «قريه» نام مى برد و مى فرمايد: واِذ قُلنَا ادخُلُوا هـذِهِ القَريَةَ فَكُلُوا مِنها حَيثُ شِئتُم رَغَدًا وادخُلوا البابَ سُجَّدًا وقولوا حِطَّةٌ نَغفِر لَكُم خَطـيـكُم وسَنَزيدُ المُحسِنين; و به خاطر بياوريد زمانى را كه گفتيم: در اين شهر «بيت المقدس» وارد شويد; و از نعمت هاى فراوان آن، از هر جا مى خواهيد بخوريد; و از در قدس با خضوع و خشوع وارد گرديد; و بگوييد: «خداوندا; گناهان مرا برير! تا خطاهاى شما را ببخشيم و به نيكوكاران پاداش بيشترى خواهيم داد.

و نيز در آيه 61 به عنوان «مصر» يعنى شهرى مطرح مى شود و خداوند چنين بيان مى دارد: اهبِطُوا مِصرًا فَاِنَّ لَكُم ما سَاَلتُم وضُرِبَت عَلَيهِمُ الذِّلَّةُ والمَسكَنَةُ وباءو بِغَضَب مِنَ اللّهِ ذلِكَ بِاَنَّهُم كانوا يَكفُرونَ بِـايـتِ اللّهِ ويَقتُلونَ النَّبِيّينَ بِغَيرِ الحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوا وكانوا يَعتَدون; در شهرى فرود آييد; زيرا هر چه خواستيد، در آن جا براى شما هست; و مُهر ذلّت و نياز بر پيشانى آنها زده شده و باز گرفتار خشم خدايى شدند; چرا كه آنان نسبت به آيات الهى، كفر مىورزيدند; و پيامبران را به ناحق مى كشتند. اين ها به خاطر آن بود كه گناهكاران و متجاوزان بودند.

«مصر» در قرآن در دو جا به كار رفته است; يك بار در سوره يوسف به عنوان آبادى در كنار رود نيل كه حضرت يوسف(ع) را به آن شهر براى فروش برده بودند: وقالَ الَّذِى اشتَرَئهُ مِن مِصرَ لاِمرَاَتِهِ اَكرِمى مَثوَاهُ[3] و آن كس كه او را از سرزمين مصر خريد به همسرش گفت مقام وى را گرامى دار!

اما در آيه مورد بحث به صورت منصرف و معرب به كار رفته و تنوين نشانه نكره نيز نشان مى دهد كه نام خاصى مراد و منظور نيست. بنابراين حضرت موسى(ع) به ايشان پيشنهاد مى كند كه اگر خواسته اى داريد در شهرى از شهرهاى سرزمين هاى كناره مديترانه درآيد. ولى از آنجا كه مى دانيم كه ايشان به «القريه» كه معرّف و مكان شناخته شده براى مخاطبان است، يعنى «قدس» در آمدند، مى توان نتيجه گرفت كه مراد از آن شهرى، همين شهر قدس است.

در اين دو آيه به بنى اسرائيل كه خواهان زندگى معمولى و برخوردارى از دنيا بودند و از «مَنّ وسلوى» دو غذا و نعمت الهى و آسمانى خسته شده بودند، دستور مى دهد كه وارد قدس شوند تا از دنيا و نعمت هاى آن برخوردار گردند، ولى بر آنان واجب گردانيد كه براى ورود به اين مكان مقدس وقتى به دروازه هاى شهر رسيدند به سجده بيفتند، توبه كرده و از خداوند طلب آمرزش و غفران گناهان بخواهيد. سپس وارد شهر شده و از نعمت هاى آن استفاده كنيد. قوم يهود پس از ورود به قدس دست به تجاوز و تعدّى زده، احكام خدا را زير پا نهاده، كتاب خدا را تحريف و خشم خدا را برانگيختند. آنان پياپى گناه مى كردند، آيات خدا كافر شدند، پيامبران را به ناحق كشتند و عصيان و تجاوز را از حدّ گذراندند، از اين رو خداوند آنان را به سختى گرفت و خوارى، ذلت، فقر و مسكنت را بر ايشان تحميل كرد و به دست بندگانى به بردگى كشيده شدند. اين آيات نشان مى دهد كه قوم يهود در گذشته همواره خلاف جريان احكام خدا حركت مى كردند و اين رفتارشان موجب خوارى و مرگ ايشان مى شد. اكنون نيز همان رفتار را پيشه خويش كرده و به زودى به وعده دوم خداوند به سختى مجازات خواهند شد.


[1] ـ الميزان، ج 12، ص 44 تا 59 ، ترجمه فارسى.

[2] ـ اسراء، آيه 4 تا 8 .

[3] ـ يوسف، آيه 21 .

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا