اخلاقی - تربیتیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیعرفانفلسفیمعارف قرآنیمقالات

روزه داری در شرایط توانفرسا از نظر قرآن

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که ناچار شوید به هر دلیلی در آفتاب سوزان تابستان و گرمای توان فرسای آن کار کنید به گونه ای که همه توان شما از میان رفته و بی حال شده و توان از شما برود ولی هم ناچارید روزه را نگه دارید و هم به کارتان ادامه دهید. در این شرایط که از فرهنگ قرآن به شرایط توانفرسا و طاقت فرسا تعبیر می شود، حکم چیست؟ از سویی کار را نمی توان ترک کرد چون گندمی است که اگر درو نشود سالی سخت در پیش خواهید داشت و اگر بخواهید به درو کردن ادامه دهید، می بایست روزه خواری کنید؟

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن و اسلام بر آن است تا احکام آن را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم. البته آن چه می آید مبتنی بر برخی از فتاوی مراجع به ویژه امام خمینی (ره) نیز خواهد بود.

اسلام دین فطرت آسان

هر چند که در ذات واژه تکلیف، سختی و دشواری آمده است؛ زیرا تکلیف از کلفت به معنای رنج و سختی است؛ زیرا اصولا ذات انسان به طور طبیعی گرایش به آن دارد که از تکلیف بگریزد و مسئولیتی را به عهده نگیرد و آزاد و رها باشد، اما به هر دلیلی به ویژه حکمتهای بسیاری که در پذیرش مسئولیت است، انسان به عقل خویش می پذیرد که پا بر هواهای نفسانی بگذارد و خود را محدود نماید و به میل و هواهای نفس گوش ندهد؛ زیرا مصلحت و حکمتی در پذیرش مسئولیت است که در نهایت حتی برای راحتی و آسایش و لذت نفس نیز مفید است هر چند که به ظاهر موجب محدودیت و رنج نفس است.

اما نکته ای که نباید فراموش کرد این است که اسلام به عنوان دین فطرت(روم، آیه 30) بر آن است تا مجموعه از قوانین را ارایه دهد که مطابق عقل و فطرت سالم است و تکالیف آن به گونه ای سامان یافته که مخالف عقل و فطرت نباشد. همین روست که کم ترین سختی و دشواری را دارد و همواره نه تنها تکالیف را بر مدار عدالت،‌ اعتدال، آسانی و نرمی قرار داده بلکه شرایط فردی و شخصی را نیز در نظر گرفته و فرموده است که اگر این احکام برای عموم مردم آسان و سهل است ولی به هر دلیلی برای شخص دشوار باشد آن شخص مجاز است تا آن را در آن شرایط سخت و دشوار ترک نماید؛ چرا که احکام اسلام ناظر به توان و طاقت و استطاعت افراد نیز دست خوش تغییرات می شود. از این روست که خداوند به صراحت می فرماید: لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا؛ خداوند جز به میزان وسع و توان شخص تکلیف نمی کند.(بقره، آیه 286؛ و نیز نگاه کنید: بقره، آیه 233؛ انعام، آیه 152؛ اعراف، آیه 42؛ مومنون، آیه 62)

پس اگر حکم عامی چون روزه صادر شده و ملاحظه عموم مردم در آن شده است؛ چرا که بر اساس عقل و فطرت و طبیعت انسان است؛ اما یک حکم کلی حاکم دیگری نیز صادر شده که ناظر به تک تک افراد است و از آنان خواسته شده تا به نفس خود مراجعه نمایند و در حد توان و استطاعت خود تکالیف را به جا آورند؛ چرا که دین اسلام همان که گونه که بر عقل و فطرت انسانی است،‌ به اشخاص و افراد نیز توجه دارد و از آن جایی که توان و استطاعت افراد تفاوت دارد، در صورتی که برای شخصی حرجی و توان فرسا باشد، آن حکم در آن شرایط ملغی است.

به سخن دیگر، هر انسانی وضعیت خودش را می داند و بر نفس و توان و استطاعت خویش آگاه است.(قیامت، آیه 14) از آن جایی که احکام اسلام عموم مردم را در نظر می گیرد و شرایط عمومی و کلی را مد نظر قرار داده است، ولی هرگز این بدان معنا نیست که عذر واقعی را نادیده بگیرد و بخواهد همگان بی استثنا در هر شرایط احکام و تکالیف را به جا آورند هر چند که از نظر شخصی نه نوعی گرفتار حرج شده و طاقت آنان فرسایش یابد. از همین روست که در آیات قرآنی واژه و اصطلاح دیگری به عنوان «حرج» مطرح می شود که اگر شخص در شرایط گرفتار حرج شود، آن تکلیف در آن شرایط از او ساقط می شود.(مائده، آیه 6؛ نور، آیه 61؛ احزاب، آیات 38 و 50؛ فتح، آیه 17) خداوند به صراحت در توصیف دین اسلام در آیه 78 سوره حج می فرماید: ما جعل عليكم فى الدين من حرج؛ در دین اسلام علیه شما حکم حرجی وضع نشده است.

در آیات قرآنی می توان موارد بسیاری را یافت که به اصل سهل و سمحه بودن قوانین، احکام و تکالیف اسلام در شکل عام و کلی آن اشاره دارد و بر این نکته تاکید می کند که احکام اسلامی برای نوع انسان ها آسان است و اگر هم به هر دلیلی در شرایط خاص برای شخصی توان فرسا و خارج از وسع و استطاعت و توان او باشد، از آن شخص برداشته شده و تکلیفی بر او نخواهد بود.

بر همین اساس در روایات بسیاری بر آسان گیری در احکام و شریعت اسلام تاکید شده است. از جمله پیامبر(ص) می فرماید: «بُعثت بالحنيفيةِ السمحة السهلة؛ بر دین حنیف مستقیم و راست و آسان و سهل است.(بحارالانوار، ج 72، ص 234 و فروع كافى، ج 5، ص 494)

معناى حديث اين است كه اسلام دينى است كه انجام فرمان ها و احكام آن آسان است و خداوند، در مرحله ى تشريع احكام و قانون گذارى، به مردم آسان گرفته است و احكام اسلامى را به گونه اى وضع نكرده است كه بندگان دچار مشكلات غيرقابل تحمّل شوند؛ به عنوان نمونه خداوند، تيمّم را تشريع كرده است تا اگر وضو گرفتن و استفاده از آب به هر دليلى براى انسان ضرر دارد، از بروز آن جلوگيرى شود. هم چنين بر اساس همین اصل حاکم، هر حكمى كه موجب عسر و حرج شود برداشته مى شود.

محدودیت در اباحه اضطراری

یکی دیگر از اصول حاکم در اسلام،‌ اصل ضرورت و اضطرار است. این اصل نیز مانند اصولی چون توانفرسایی، عسر و حرج، اصل حاکم بر تکالیف و احکام است. به این معنا که احکام تا جایی برد دارند که موجبات اضطرار نشوند. از این روست که در اسلام این معنا بارها مورد تاکید است که شخص گرفتار اضطرار و ضرورت می تواند بر خلاف حکم اصلی رفتار کند. به عنوان نمونه خوردن گوشت مردار حرام است؛‌ اما اگر در جایی گیر کند و در مخمصه ای گرفتار شود که برای بقای جان خود و به دست آوردن توان می بایست از از گوشت حرام بخورد می توان از آن استفاده کند.

خداوند در چند آیه از جمله 173 سوره بقره، آیه 145 سوره انعام و آیه 115 سوره نحل این مجوز را صادر کرده است که اگر در حالت اضطرار قرار گرفتید می توانید از گوشت های حرام استفاده کنید. از همین آیات و مانند آن یک اصل و قاعده فقهی عام استخراج شده که می گوید: الضرورة تبيح المحظورة؛ ضرورت و اضطرار ممنوع را مباح می کند.

اما باید توجه داشت که این اباحه و مجوز استفاده در حالت ضرورت و اضطرار به این معنا نیست که پا از گلیم درازتر کرده و در خوردن آن زیاده روی کنید. از این رو گفته شده است: الضَّرورةُ تُقَدَّرُ بقدرِها؛ ضرورت به میزان آن است؛ یا الضرورات تبیح المحذورات بقدرها؛ ضرورت محذور و ممنوع را به میزان محذور مباح می کند. پس قاعده اضطرار مجوز آن نیست که از حد بگذریم ،‌بلکه باید هماره مراعات احتیاط را بکنیم و بیش از مقدار نیز در حریم ممنوع و محظور وارد نشویم بلکه به همان میزان برطرف کردن ضرورت از خطوط قرمز بگذریم.

شیرینی تکالیف سخت و ارزش والای آن

از آن جایی که اصولا تکالیف به سبب ذات کلفت و سختی آن،‌ آموزه های انسان ساز هستند و بستر مناسبی را برای رشد عقل فراهم می آورد و قواهای سرکش شهوانی و غضبانی را مدیریت می کند، گردن خم کردن در زیر این تکالیف سخت و دشوار بسترساز تقوایی است که انسان را به مقام گرامی ترین موجودات و انسان ها می رساند.(حجرات، آیه 13) از همین روست که گفته اند بهترین شیوه انجام تکالیف پذیرش سختی های آن است به گونه ای که انسان بخواهد بدترین شرایط را برای انجام آن به جان بخرد.

در یک اصل کلی از پیامبر(ص) نقل شده که ایشان فرموده است: افضل الاعمال احمزها ، برترین اعمال، شاق ترین و سخت‏ترین آنها است.( بحارالانوار، ج 70، ص 191) در برخی از نسخه ها نیز آمده که فرمودند: افضل العبادات احمزها؛ ای اشقّها.(دهخدا)

پس هر عمل که در شرایط شاق تر و سخت تری انجام گیرد ارزش و اعتبار بیشتری را نیز کسب می کند. اشق عبادات و سخت ترین آن ها، به عنوان برترین آن ها معرفی می شود؛ زیرا این شرایط سخت که بر نفس تحمیل می شود او را به گونه ای تربیت می کند که به سادگی گرفتار بی تقوایی نشود و گرایش به غضب و شهوت گناهی پیدا نکند و مرتکب گناه و جرم نشود.

از همین روست که در روایتی دیگر آمده است که : افضل الاعمال ما اکرهت علیه نفسک؛ بهترین اعمال چیزی است که انجام آن برایت ناگوار است.( همان، ج 78، ص 69) زیرا چنین اعمالی زمینه ساز تقوای الهی می شود و شخص را از ارتکاب اعمال گناه و گرفتار شدن در بی تقوایی حفظ می کند ؛ چرا که این شخص به نفس خود آموخته که شرایط سخت را بپذیرد و به خود اجازه نمی دهد تا میل هواهای نفس کاری را انجام دهد.

پیامبران و اولیای الهی سخت ترین و دشوارترین ها را در کارهای نیک و عبادیات به جان می خریدند در حالی که خداوند آنان را به عصمت حفظ می کرد؛ ولی برای آنان به رنج افکندن نفس برای رضایت محبوب یک اصل بود. می گویند پس از آنکه حضرت مریم (س) از دنیا رفت، حضرت عیسی (ع) جنازه ی او را پس از تجهیز به خاک سپرد، سپس روح مادرش را دید و گفت: «مادر! آیا هیچ آرزویی داری؟»

حضرت مریم (س) پاسخ داد: «آری، آرزویم این است که در دنیا بودم و شب های سرد زمستانی را با مناجات و عبادت در درگاه خدا به بامداد می رساندم و روزهای گرم تابستان را روزه می گرفتم.» (داستان هایی از یاد خدا، ص۲۸-۲۹)

آسانی گیری در احکام روزه

خداوند در آیه 183 سوره بقره روزه را بر امت اسلام همانند امت های پیشین واجب کرده است؛ هر چند که در امت های پیشین این روزه ممکن است در غیر ماه رمضان باشد اما در امت اسلام این امر عبادی به ماه رمضانی اختصاص می یابد که بهترین ماه ها و خداوند آن را به خود نسبت و در آن شب قدری را قرار داده که از هزار ماه برتر است و شب نزول کامل قرآن بر قلب پیامبر(ص) و شب تقدیر امور برای یک سال است.(بقره، آیه 185؛ دخان، آیات 3 و 4؛ و نیز سوره قدر)

از آن جایی که ماه های قمری در گردش است، ماه رمضان و ماه روزه به طور طبیعی در گردش چهار فصل سال است. از این روست که گاه به ماه های تابستان می افتد که در مناطق استوایی زمین به شدت گرم و توان فرساست. با این همه اسلام از آن جایی که دین سهل و سمحه و بر مدار فطرت سامان یافته است،‌ مطابق با طبیعت و فطرت و عقل انسانی روزه را به گونه ای قرار داده که انسان ها به طور عموم توان انجام تکلیف روزه را دارند حتی اگر به فصل گرمای تابستان برسد.

شرایط طبیعت بدن آن است که با متغیرات بسازد و خود را وفق دهد و همین عامل است که انسان را نسبت به دیگر موجودات برتر کرده به ویژه آن که با استفاده از عقل و ساخت سازه هایی می توانند خود را از هر مشکلی برهانند. اما با این همه برای برخی در شرایطی انجام برخی از تکالیف از جمله روزه سخت و دشوار است. اما اسلام و قرآن به این نکته هم توجه دارد و از همین روست که در آیات قرآنی از جمله در آیات 184 و 185 سوره بقره وقتی احکام روزه را بیان می کند کسانی را برای انجام آن مستثنی می کند. از جمله این افراد می توان به کسانی که در سفر یا مریض هستند اشاره کرد.

البته غیر از این دو دسته گروه سومی را نیز استثنا می کند که در همان چارچوب اصل کلی تکلیف به میزان استطاعت است. از این روست که به صراحت گروهی را به عنوان کسانی که توان و طاقت روزه داری را ندارند استثنا می کند و می فرماید: فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ؛ هر کس که از شما بيمار يا در سفر باشد، به همان ، تعداد از روزهای ديگر را روزه بدارد و آنان که توانايی آن ندارند و روزه برای آنان توانفرساست، هر روز را به اطعام مسکينی باز خرند.(بقره، آیه 184)

در آیه 185 سوره بقره نیز می فرماید: وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ؛ بدارد و هر کس که بيمار يا در سفر باشد ، به همان تعداد از روزهای ديگر خدا برای شما خواستار آسايش است نه سختی وبايد که آن شمار را کامل سازيد.

در آیه به صراحت از همان اصل اساسی آسان گیری و سهل بودن احکام و تکالیف سخن به میان آمده و خداوند می فرماید که در احکام مراعات آسانی شده است و خداوند نمی خواهد تا کسی در عسر قرار گیرد. پس این که سه گروه از انجام تکالیف استثنا شده اند به سبب همان اصل سهل و سمحه بودن احکام اسلامی است.

توان فرسایی روزه جواز روزه خواری

از آیات 183 تا 185 سوره بقره چنین بر می آید که روزه از سه گروه برداشته شده است. از جمله این گروه ها، کسی است که روزه برای او طاقت فرسا و توان فرساست. از همین روست که در فتاوای مراجع به ویژه دو گروه کودکان و پیران استنثا می شوند. پس کودکی که در سن تکلیف است ولی به سبب بنیه و جثه توان گرفتن روزه را ندارد همانند پیران سالخورده که این گونه است مستثنا می شوند. اگر دیده شود که روزه برای کودک خردسال مکلف به تکلیف روزه ضرری و یا توانفرساست، روزه بر او واجب نیست؛ چنان که بر پیران سالخورده که روزداری توان آنان را می فرساید واجب نیست، بلکه به جای آن کفاره یک مد طعام را می دهند.

البته غیر از این افراد کسانی نیز به طور طبیعی توان روزه گرفتن را دارند ولی در شرایطی قرار می گیرند که توان ایشان از میان می رود و به حالت ضعف می افتند که در آن صورت روزه دیگر بر آنان واجب نیست. به عنوان نمونه عواملی نظیر گرمای شدید، طولانی بودن روز، ناچار بودن از کار و فعالیت روزانه آن هم در معرض آفتاب و حرارت کارگاه و کنار تنور و اجاق، نه یک روز و دو روز بلکه به مدت یک ماه، وضعیت را برای بعض افراد و اقشار به گونه‌ای سخت و طاقت فرسا می‌کند، که بسیاری خود را بین ناچاری‌ها و ضرورت‌های زندگی و فرمان خداوندی وجوب روزه داری کریم متحیر و سرگردان می‌بینند. در این شرایط گاه روزه گرفتن نوعی احساس شکنجه شدن را در ذهن تداعی می‌نماید! خوب اشخاصی که در ماه رمضان در چنین شرایطی قرار دارند، نسبت به روزه چه تکلیفی دارند؟ منطق فقهی و منش فقها در این باره چیست؟ اینان آیا از ابتدای صبح حق دارند روزه را افطار کنند و مثلا اول صبح از خواب بیدار شوند و صبحانه را تناول کرده و به سر کار روند؟! یا این‌که راه دیگری را باید در پیش گیرند که جانب جمیع جهات از جمله احتیاط را در نظر دارد و رعایت می‌کند؟ روشی که هم به الزامات زندگی و واقعیت‌های عینی توجه دارد و هم به حرمت ماه رمضان و جایگاه روزه بها می‌دهد؟

با نگاهی به فتاوای فقهای اسلام به خوبی روشن می شود که اسلام اصل سهل و سمح را در همه جا مراعات کرده است و در شرایطی که عسر، حرج، توانفرسایی و مانند آن باشد، روزه از شخص بر داشته می شود و لازم نیست در آن شرایط روزه را بگیرد.

البته فتاوا به گونه ای است که از هر گونه فرار از روزه جلوگیری به عمل می آورد و حرمت ماه رمضان و حکم الهی در آن مراعات شده و از سویی اصل حاکم نیز به گونه ای در آن ترتیب اثر داده شده است. امام خمینی(ره) در پاسخ به استفتائات متعددی با مراعات هر دو اصل بر آن است تا حکم اسلامی را در این مساله تبیین کند. در استفتاء‌ 47 آمده است:

س 47‌ – در بعضى از روزهاى گرم ماه مبارک رمضان، یک کشاورز نوبت آبیارى دارد در هواى گرم تابستان، آبیارى با حالت روزه تقریبا غیر ممکن است یعنى طورى است که اگر شخص روزه باشد لطمه به زراعت و یا لطمه به سلامتى مى‌زند آیا این شخص مى‌تواند روزۀ آن روز را افطار کند و قضاى آن را بعدا بگیرد؟

ج‌- اگر مى‌تواند کار را ترک کند باید روزه بگیرد و اگر نمى‌تواند هر وقت به حرج افتاد مى‌تواند افطار نماید ولى تا در حرج واقع نشده نباید روزه را باطل کند.( کتاب استفتاءات (امام خمینى)؛ ج‌1، ص، 319 )

از این فتوای امام خمینی (ره) به خوبی دانسته می شود که شخص در حالت حرج می تواند روزه خواری کند. پس تا زمانی که حرج نیافتاده می بایست روزه را ادامه دهد و وقتی ادامه روزه داری توان فرسا و حرج آمیز شده در آن زمان روزه خوردن جایز است.

البته انسان نمی بایست کاری کند که خود را در حرج و اضطرار اندازد، ولی به هر دلیلی چنین چیزی واقع شده، همان حرج مجوزی برای روزه خواری می شود. به عنوان نمونه اگر می توان کاری کرد که هم نان پخت و هم روزه نگه داشت باید آن کار را انجام داد. مثلا اگر بشود در شب نان روزانه را پخت یا از دستگاهی استفاده کرد که نیاز به حضور مستقیم در برابر تنور نباشد، باید آن کار را کرد. اگر دولت قوانین را به گونه ای قرار دهد که مثلا نان در شب ها پخته شود و روزانه عرضه شود دیگر نیازی به روزه خواری نانواها نیست هر چند که شاید یک ماهی نان گرم بر سفره نباشد و نان بیات مورد استفاده قرار گیرد. هم چنین در کارهای کشاورزی و بنایی و مانند آن اگر بشود روش هایی چون کار شبانه و استفاده از ابزارهای مکانیکی با کم ترین حضور فیزیکی انسان و افراد کم تر انجام داد می بایست همان را مراعات کرد. از همین روست که امام خمینی (ره) در پاسخ استفتا دیگر می فرماید:

س 48‌ – ماه مبارک رمضان که مصادف است با فصل درو، و درو کردن با دهان روزه خیلى مشکل است و معمولا نمى‌توانند روزه بگیرند؛ زیرا درو گندم یا جو عقب مى‌ماند و در نتیجه محصول از بین مى‌رود. امام در این مورد چه دستور مى‌فرمایند؟

ج‌- در صورتى که بتوانند روزه بگیرند و لو اینکه براى درو کمک بگیرند یا در شب کار کنند باید روزه بگیرند و اگر ممکن نباشد باید روزه بگیرند و اگر در بین روز، روزه براى آنها حرجى شد بعد از آن مى‌توانند افطار کنند.

پس همه این راه ها باید طی شود و به سادگی شخص به خود اجازه ندهد که روزه خواری کند بلکه حتی اگر کار کشاورزی دارد می بایست روزه را بگیرد و نمی تواند از همان صبح روزه خواری کند بلکه تا زمانی که به حرج نیافتاد می بایست روزه دار باشد و زمانی که طاقت فرسا شد به حکم آیه 184 سوره بقره می تواند روزه اش را بخورد.

امام خمینی(ره) نمی پذیرد که شخص خود را به کارهایی مشغول کند که نتیجه آن اضطرار و حرج و طاقت فرسا شدن روزه داری است. از این روست که در فتوایی دیگر در پاسخ استفتا می فرماید:

س 49‌ – شاطر نانوائى به خاطر گرماى بیش از حدّ تنور روزه‌اش را‌ مى‌خورد و مى‌گوید با این گرماى هوا و گرماى تنور نمى‌توانم روزه بگیرم و شاید در زمستان قضاى روزه را بگیرد، آیا او مجاز است این کار را بکند؟ و هر فردى که این قبیل شغلها را دارد مى‌تواند در این فصل روزه نگیرد؟

ج‌- عذر مزبور مجوز افطار نیست.

بنا بر این، چنین کسانی، در صورتی که بتوانند، باید کار کردن را رها کنند و از فعالیت روزانه صرف نظر نموده و روزه بگیرند؛ شاید به این جهت که کار در این صورت برای آنان واجب نیست و شخص می تواند روش دیگری را اتخاذ کند که هم کارش را داشته باشد و هم روزه را نگه دارد و نمی توان به خاطر امر غیر واجب از روزه که واجب است با سوء اختیار صرف نظر کرد.

اما اگر شرایط به گونه‌ای است که حتما باید کار کرد و صرف نظر کردن از آن ممکن نیست و یا این که بدون کار کردن نیز در مرحله‌ای از روزه‌داری مشقت زیاد پیش می‌آید، چنین کسانی باید روزه بگیرند و اگر روزه در بین روز برای آنان حرجی شد افطار کنند. اما به هیچ وجه نمی توانند صرفا به این احتمال و دلیل که بعدا روزه حرجی می‌شود روزه را از ابتدای روز افطار کنند. به بیان دیگر حرج بالفعل مجوز افطار می‌باشد و تا زمانی که هنوز مشقت غیر قابل تحمل پیش نیامده و محقق نشده است نمی‌توان افطار کرد.

خداوند برای گروه هایی به سبب همین مساله عسر و حرج و طاقت فرسایی روزه، مجوز افطار و روزه خواری داده است. براساس فتاوای امام خمینی(ره) براي چند نفر روزه خوردن در ماه رمضان جايزاست: پير مرد و پيرزن اگر روزه براي آنان ممکن نباشد و يا مشقت داشته باشد و کسي که مرض عطاش داشته باشد که زياد تشنه مي‌شود، چه اصلاً نتواند خود داري کند و يا براي او دشوار باشد، و زني که نزديک زاييدن اوست و روزه براي خود او و يا براي فرزندش ضرر دارد، و زني که بچه شير مي‌دهد و شير او کم است و اگر روزه به او يا بچه اش که شير مي‌دهد ضرر برساند. پس تمامي اين افراد روزه نمي‌گيرند و بر هريک از آن واجب است به جاي هر روز يک مد طعام کفاره بدهند و احتياط مستحب دومد است به جز پير مرد و پيرزن و کسي که مرض عطش دارد درآن صورت که روزه براي آنان ممکن نباشد که وجوب کفاره براي آنان محل اشکال است، بلکه واجب نبودن آن خالي از قوت نيست همچنان‌که وجوب کفاره بر زني که زاييدن او نزديک و بر زني که بچه شير مي‌دهد در صورت که روزه به خود آنها ضرر مي‌رساند نه به فرزندان شان محل تأمل است.( امام خميني(ره)، تحرير الوسيله، ج1، 539)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا