روان شناسیفرهنگیمقالاتوب نوشت

روان شناسي مكارانه معاويه در تقابل با علي(ع)

نقش احساسات و عواطف در تكوين بينش ها و نگرش ها و ايجاد آن به اندازه اي است كه قرآن به مسئله عواطف توجه بسياري مي دهد.

مولفه هاي اصلي و اساسي نگرش عبارت است از شناخت ها و گزاره هاي شناختي و معرفتي شخص و گزاره هاي عاطفي و احساسي و رفتارهاي خاص. قرآن بيان مي كند كه ايمان، تركيبي از شناخت ها و معرفت ها و نيز عواطف و احساسات و رفتارها و عمل است. از اين رو ايمان بي شناخت را كامل نمي شمارد؛ دانشمندان بسياري در جهان هستند كه از نظر دانشي و شناختي در مرتبه استادي مسايل اسلامي هستند ولي ايماني ندارند و تنها گزاره هاي شناختي دارند و آن را تدريس مي كنند.

اين همان چيزي است كه قرآن به عنوان: واستقينتها وحجدوا بها ياد مي كند؛ يعني به چيزي يقين كامل دارند و از نظر معرفتي و شناختي، كامل هستند ولي آن را انكار مي كنند؛ زيرا عواطف و احساسات و دل ايشان متاثر از اين شناخت نيست. حال اگر شناخت داشته باشند و حتي عواطف متاثر از آن باشد مي بايست در عمل و رفتار نيز اين شناخت و عواطف خود را نشان دهد. اين است كه قرآن ايمان را به عمل صالح پيوند مي زند تا بيان كند كه اين شناخت و عواطف بايد خود را در حوزه عمل نشان دهد. ولذا نگرش ايماني شكل مي گيرد.

روش تأثيرگذاري عاطفي

آن چه در اين جا مورد نظر است بهره گيري معاويه از عنصر عواطف در حوزه عمل سياسي است. در گزارش هاي تاريخي آمده است كه معاويه براي بهره گيري هاي سياسي خود از حربه عواطف و احساسات خيلي سود جست.

وي كه در انديشه سركوب حضرت علي(ع) بود مي خواست تا اهالي شام معاويه را دوست بدارند و علي(ع) را دشمن شمارند. با عمر و عاص در اين باره گفت وگو كرد مشورت خواست. عمروعاص به وي پيشنهاد كرد تا براي كودكان شام بره هايي را تهيه و اهدا كنند.

معاويه چنين كرد و به كودكان شامي بره هايي را اهدا كرد و به سربازانش گفت: به كودكان شامي اين بره ها را بدهيد و بگوييد كه اين ها را معاويه به كودكان شامي بخشيده است.مدتي اين كودكان با اين بره ها زندگي كردند و از نظر عاطفي به آنها وابسته شدند. آن گاه به اشاره عمروعاص دستور داد تا اين بره ها را بربايند و يا به عناوين مختلف از آن ها پس بگيرند و بگويند: حضرت علي(ع) اين كار را كرد.

اين شيوه اي كه معاويه به كار گرفت در روان شناسي از آن به روش تأثيرگذاري عاطفي ياد مي كنند؛ زيرا از نظر شناختي كودكان شامي تفاوتي ميان معاويه و حضرت علي(ع) نمي بينند؛ چون هيچ يك از آن دو را نمي شناسند و از دعواها و درگيري هاي سياسي آن ها به سبب كودكي و سنشان آگاه نيستند؛ ولي همين كودكان اين ظرفيت دروني را دارند كه به معاويه به جهت بخشش بره ها علاقه مند شوند و با حضرت علي(ع) به سبب گرفتن و يا دزديدن آن ها دشمن گردند.

معاويه با استفاده از روش بهره گيري عاطفي در حوزه تاثير شناختي كاري كرد تا كودكان در آينده متاثر از آن عمل كنند.او از عواطف كودكان براي آموزش هاي شناختي خاصي در آينده استفاده كرد. ولذا نسلي را پديد آورد كه دشمن علي(ع) بودند و به راحتي با علي(ع) و خاندانش مي جنگيدند و لعنت مي فرستادند و فرزندان امام علي(ع) را دشمن خويش مي شمردند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا