تاریخیسیاسیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

رسوايي فتنه با خون خدا

evening-of-ashooraفتنه بزرگ در امت اسلام كه سنگ بنايش در محافل و انجمن هاي سري مدينه گذاشته شده بود، در روز رحلت پيامبر(ص) در سقيفه بني ساعده شكل گرفت. در اين روز بود كه سامري هاي امت، در روز فقدان رهبر اسلام كه به ميقات خداوند شتافته بود، هارون امت را به استضعاف كشيدند و نزديك بود او را به جرم مخالفت با گوساله پرستي بكشند؛ زيرا گوساله زرين خلافت چنان صدا مي داد كه يد بيضاي علوي هم نمي توانست سحر ساحرانه شيطان بر منبر رسول الله(ص) را باطل كند. از اين رو اميرمؤمنان علي(ع) كه بمنزله هارون(ع) براي موسي(ع) بود، خطاب به پيامبر(ص) فرمود: قال ابن ام ان القوم استضعفوني و كادوا يقتلونني؛ «اي پسر مادرم! اين قوم مرا زبون يافتند و نزديك بود مرا بكشند» (اعراف، آيه150)

مشكل فتنه بزرگ ادامه يافت و امت مصيبت ها ديدند؛ چرا كه دنباله رو گوساله سامري شدند و ولايت كليه علوي را فرو گذاشتند. اما حضرت اميرمؤمنان(ع) و پنج تن آل عبا(ص) ساكت ننشستند و با مبارزه با گوساله پرستان پرداختند.

زماني بس طولاني به درازا كشيد تا اندك اندك مردماني چند بيدار شدند. گوساله فتنه، افعي وار همه امت اسلام را مي بلعيد و فرو مي داد. اسلام هم چون پوستين وارونه اي بر تن گوساله، خوش نشسته بود. مردم از اسلام جز گوساله خلافت نمي شناختند و حقيقت توحيد را در آن مي جستند. اين در حالي بود كه خشم و غضب الهي به ايشان رو آورده بود و به جرم كفر پس از اسلام مجازات مي شدند.

بطلان سحر سامري با خون حسيني

عصر معاويه شايد اوج رشد و بلوغ اين گوساله سامري بود كه از اسلام چيزي به جا نمي گذاشت. او خال المومنين، كاتب وحي و صحابي مكرم پيامبر(ص) قلمداد مي شد. او توانسته بود در پناه گوساله زرين سامري، خدايي كند و خود را تجلي و مظهر حقيقت اسلام بشناساند. در اين زمانه اميرمؤمنان علي(ع) حتي به عنوان مسلمان شناخته نمي شد تا چه رسد كه از وي به عنوان صحابي و يا ولي الله ياد شود. بر منابر، او را به كفر و بي نمازي دشنام مي دادند و به جرم گناه ناكرده خليفه كشي، مطرود مي شمردند.

افعي در منبر پيامبر(ص) بر آمده بود و بوزينگان اموي بر آن مي جستند. اين جا بود كه حضرت امام حسين(ع) پس از ساليان سال تلاش اهل بيت عصمت و طهارت(ع) به اين نتيجه رسيد تا با خون خويش، سحر و جادوي سامري را باطل كند. هنگامي كه خون خدا بر چهره پست خلافت سامريان نشست، افعي به ناله درآمد و سحر و جادوي گوساله سامري باطل شد. آن حضرت(ع) در عاشورا، چنان سر افعي فتنه بزرگ سامري را بر سنگ كوفت كه ديگر هرگز نتوانست چنان كه بايد و شايد به زندگي ادامه دهد.

هر چند كه سامري و سامريان هنوز بر دور گوساله زرين گرد مي آيند و به اميد سحري دوباره فتنه مي سازند ولي همواره خون خداست كه ايشان را رسوا مي سازد. از آن روزگار، اهل بصيرت عاشورايي پرچم خونين كربلا را هر روز برافراشته مي دارند تا مردم بدانند كه «كل يوم عاشوراء و كل ارض كربلا» چرا كه هر روز فتنه هاي سامري ها در همه سرزمين ها انجام مي شود و اگر قيام پيروان خون خدا نباشد، آنان دوباره بر عرش يكه تازي فراز مي آيند و امت را به سوي ناكجادآباد فتنه ها مي برند.

امت بيدار همواره در هر روز و در هر سرزمين، به جنگ سامري و گوساله هاي زرين فريب و فتنه او مي روند و اجازه نمي دهند تا چنان كنند كه با علي اين هارون محمد(ص) كردند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا