اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

ذکر خدا‌، عامل آبادانی مسجد

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

مسجد محل عبادت مسلمانان است. این نام به اعتبار سجده یکی از ارکان نماز به آن داده شده است. بنابراین، مسجد عبادتگاه خداوند و محل نمایش نهایت خضوع و خشوع در برابر او در شکل سجده است.

 

هر چند که مسجد در عصر پیامبر(ص) به عنوان مرکز فعالیت های آموزشی، تربیتی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مانند آن بود، اما هدف اصلی و نخستین از ساخت مسجد، عبادت است. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا نقش مسجد را در زندگی مسلمانان به دست دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مسجد، مرکز و محور جامعه اسلامی

مسجد اسم مکان از واژه سجد است که به معنای جای سجده کردن و نمازگزاردن است.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی،‌ ص 397)

در اصطلاح عرفی به مسجد به عبادتگاه مخصوص مسلمانان اطلاق می شود،‌ هر چند که در کاربردهای قرآنی بر عبادتگاه های ملل دیگر نیز اطلاق شده است؛ چنان که خداوند در آیه 21 سوره کهف از کسانی یاد می کند که پس از اطلاع بر حال اصحاب کهف و بیداری آنان و سپس مرگ ایشان، خواهان تقدیس آنان با ایجاد بنای بر سر گور ایشان شده و گفتند: ما مسجدی را (در کنار) مدفن آنان می سازیم.(نثرطوبی، شعرانی، ج 1، ص 343، ذیل واژه سجد)

در این آیه به خوبی روشن می شود که اصطلاح مسجد، اصطلاحی مخصوص مسلمانان عصر نبوی نبوده است، بلکه در ملل دیگر نیز این نوع بناها برای عبادت وجود داشته است. در این آیه بیان شده که پس آگاهی مردم نسبت به اصحاب کهف دو گروه به وجود آمد. خداوند می فرماید: و بدین گونه مردم را به حالشان آگاه کردیم تا بدانند که وعده خدا حق است و در فرا رسیدن قیامت تردیدی نیست. آن گاه که میان خود در این باره نزاع می کردند، گروهی می گفتند: بنای یادبودی بر روی آنان بنا کنید که خداوند به حال آنها آگاه تر است، اما آنها که بر کارشان آگاهی یافته بودند، گفتند: ما معبد و مسجدی درکنار (مدفن) آنها می سازیم.

در حقیقت گروهی می خواستند خود ایشان را تکریم کرده و با ایجاد بنای یادبود مقام ایشان را بزرگ دارند؛‌ ولی گروه دیگر خواهان ایجاد مسجدی برای عبادت شدند تا ضمن تکریم ایشان، حضور در کنار مقابر ایشان را زمینه ساز بندگی بیش تر و یادآوری عظمت خداوند و معجزه اصحاب کهف قرار دهند. در نهایت غلبه و چیرگی با این دسته بود که این مکان را مسجدی برای عبادت قرار دادند. بنابراین ساخت مسجد بر سر مزار اولیای الهی و در کنار آن امری با سابقه طولانی بوده است و از نظر قرآن هیچ گونه دلالتی بر شرک و کفر ندارد. این برخلاف توهم برخی از فرقه های اسلامی است که این گونه اعمال بنا و سازه های اسلامی را شرک می شمارند.

به هر حال، ساخت مسجد و ارجمندی آن در گذشته تاریخ و پیش از ظهور اسلام نیز وجود داشته است و دست کم در عصر اصحاب کهف چنین سازه ها و بناهایی برای عبادت خداوند بر سر مزار اولیای الهی پدید آمده بود.(کهف، آیه 21)

از برخی دیگر از آیات قرآنی به دست می آید که اطراف کعبه به عنوان مسجد در میان مشرکان مطرح بوده است؛ زیرا حضرت ابراهیم(ع) آن را مصلی و مکانی برای صلات و نماز قرار داده بود. پس از آن حضرت(ع) زیارت مسجد الحرام در میان مردم جزیره رواج یافت(بقره، ایه 125؛ حج، آیه 25) و مشرکان برای طواف و اعتکاف و رکوع و سجود به سوی آن جا می شتافتند؛ هر چند که مشرکان و اعراب جاهلی، بر خلاف سنت ابراهیمی(ع)، تغییرات مهمی را در نماز آن حضرت دادند و به جای دعا و عبادت به سوت و کف زدن در هنگام طواف در اطراف کعبه و مسجد آن می پرداختند.(انفال، ایه 35)

ابن عباس گزارش می کند که در جاهلیت رسم بر این بود که قریش در حال طواف بیت به حالات عریان در آیند و به جای دعا و تسبیح نیز به سوت و کف زدن بپردازند.(مجمع البیان، طبرسی، ج 3 و 4، ص 831؛ معالم التنزیل، بغوی، ج 2، ص 219)

مشرکان هر ساله در موسمی به مسجد الحرام می آیند و این اعمال عبادی را در مسجد الحرام و در کنار خانه خدا کعبه انجام می دادند.(توبه، آیه 28)

این مسجد برای مشرکان از ارزش و قداست بسیاری برخوردار بوده است و تا پیش از فتح مکه، مشرکان برای تکریم و آبادانی آن تلاش بسیاری داشتند. انتخاب سرپرست و تولیت برای آن نیز برای تکریم و آبادانی آن بوده است.(انفال، آیه 34 ؛ توبه، آیه 17)

هر چند که زیارت مسجد الحرام از نظر خداوند حقی برای همه مردم (ناس) بی توجه به آیین و مذاهب و ملل افراد بوده است، ولی در دوره مشرکان تغییراتی داده شده و میان افراد مکی و غیر مکی تبعیض قایل می شدند و آیین های ابراهیمی را تغییر دادند.(حج، آیه 25)

از نظر تاریخی مساجد دیگری پیش از اسلام وجود داشت که از معروف ترین آن ها، مسجد الاقصی یا همان مسجد بیت المقدس است که حضرت سلیمان نبی(ع) آن را ساخت و بخت النصر آن را ویران کرد. این مسجد در سال های نخست بعثت تا سال دوم هجرت به مدینه، قبله گاه مسلمانان بوده است و بر اساس آیه نخست سوره اسراء، خداوند حضرت محمد(ص) را در شب معراج از مسجد الحرام در مکه به مسجد الاقصی در فلسطین و سرزمین کنعان آورد و از آن جا به آسمان برد.(نثر طوبی، علامه شعرانی، ج 1، ص 345؛ مجمع البیان، ج 5 و 6، ص 611)

مسجد اقصی در عصر پیامبر(ص) مکانی معمور و آباد بود و خداوند به آن سرزمین و پیرامون آن برکت داده و بدین شکل آن را تقدیس و تکریم نموده است.(اسراء، ایه 1)

در هنگام ظهور اسلام و بعثت پیامبر(ص) مسجد به عنوان مهم ترین پایگاه مسلمانان و دولت اسلامی مطرح شد. بر اساس گزارش های قرآنی با آن که پیامبر(ص) و گروهی از اصحاب آن حضرت(ص) در مکه سیزده سالی حضور داشتند، ولی برای خود مسجدی نداشتند و برای عبادت به کعبه می شتافتند و در کنار آن به سوی بیت المقدس نماز می گذاردند. هر چند که پیامبر (ص) در هنگام عبادت به گونه ای می ایستاد که کعبه نیز در برابرش قرار گیرد، ولی کعبه قبله او و مکان کعبه یا پیرامون آن به عنوان مسجد خاص مسلمانان مطرح نبوده است. از این رو بود که مسلمانان در صدر نخست در خانه های خاص گرد می آمدند.

پس از هجرت آن حضرت(ص) به مدینه بود که مساله مسجد به عنوان مهم ترین پایگاه اسلام و مسلمانان مطرح می شود. حضرت پیامبر(ص) نخستین دغدغه خود را ایجاد مرکز تجمعات قرار می دهد. از این روست که هنگام ورود خود به شهر مدینه، در منطقه قبا که منطقه حاصل خیزی نیز بوده، مسجدی را بنا می کند. به این معنا که هنوز چند روزی از حضور ایشان در مدینه نگذشته است که ایشان در خلال توقف کوتاه خویش در شهر مدینه، در منطقه قبا مسجدی را می سازد و در آن نماز می گزارد. بر اساس برخی از نقل ها مسحدی که در آیه 109 سوره توبه از آن به مسجد بناگزاری شده بر اساس تقوا یاد شده ، همین مسجد قبا است.(کافی، ج 3، ص 296؛ مجمع الببیان، ج 5 و 6، ص 109؛ تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 267)

بنابراین، پیامبر(ص) خواهان آن بود که مرکز و محوری برای فعالیت های اسلامی مسلمانان بنا گذارد تا محل اجتماع و عبادت ایشان باشد. این گونه است که مسجد قبا را در همان آغازین روزهای ورود به مدینه بنا می گذارد که ماوی جویندگان پاکی و طهارت و مرکز تجمع مسلمانان است.(توبه، ایات 108 و 109)

پس از آن که آن حضرت(ص) مقصد نهایی خود را در شهر مدینه با زانو زدن شتر معلوم می دارد، همان زمین را از صاحبان آن می خرد و پایه های مسجد النبی(ص) را بنا می گذارد و سقف آن را با چوب می پوشاند.(فتوح البلدان، بلاذری، ص 20)

این مسجد که مساحت نخستین آن صد ذراع در صد ذراع بوده است(وفاء الوفاء، ج 1، ص 335) مسجدی از نظر ارزشی همسان مسجد الحرام است.(فتوح البلدان، ص 20) و چنان که برخی از مفسران گفته اند همان مسجدی است که خداوند در آیه 108 سوره توبه از آن به مسجد بنا گذاری شده بر تقوا یاد کرده است.(مجمع البیان، ج 5 و 6؛ ص 111)

حضرت پیامبر(ص) با ایجاد مسجد النبی، گام بزرگی را برای محوریت بخشی به مسجد به عنوان اصلی و مهم ترین پایگاه تجمع مسلمانان و مدیریت جامعه قرار می دهد. هدف از این کار این است که مسجد همان گونه که در ظاهر می بایست در مرکز شهر و روستا و ده قرار گیرد، مرکز همه تجمعات مسلمانان و مکان تدبیر امور دینی و دنیوی مردم باشد.

بر اساس آموزه های قرآنی می توان سه کارکرد و نقش اصلی برای مسجد مسلمانان شناسایی کرد که عبارتند از:1. جایگاهی برای عبادت و نماز(اعراف، ایه 29؛ مجمع البیان ج 3 و 4، ص 635)؛ 2. مکانی برای آموزش، تهذیب و تربیت انسان های شایسته (توبه، آیات 108)؛ 3. مکانی برای تحکیم ایمان و وحدت مسلمانان و مومنان و تامین منافع مسلمانان و مدیریت آن(توبه، ایه 107)

در حقیقت کارکردهای مسجد را می بایست در حوزه های عبادی، آموزشی و تربیتی، مدیریت جامعه شناسایی و ردگیری کرد. این همان چیزی است که آموزه های قرآنی برای نقش اسلام بیان کرده است؛ زیرا هدف از آموزه های وحیانی اسلام، تامین دنیا و آخرت مردم است که در این سه عنصر اصلی می تواند پی گیری شود.

از این روست که مسجد به عنوان مهم ترین و اصلی ترین پایگاه و مرکز و محور جامعه اسلامی در آموزه های قرآنی و سنت نبوی مطرح می شود.

در بیان نقش محوری و اصلی، مسجد همین بس که خداوند در آیه 40 سوره حج، محافظت و پاسداری از مساجد را فلسفه جهاد و دفاع می داند و مشروعیت دفاع و جهاد را بر حفاظت و بقای مساجد مبتنی می کند؛ چرا که دفاع از مسجد به معنای دفاع از مهم ترین پایگاه جامعه اسلامی است که تامین کننده همه منافع دنیوی و اخروی انسان و دفاع از فلسفه آفرینش و آفرینش انسان و بعثت پیامبران می باشد. از این روست که خداوند در همین آیه دفاع و محافظت از مساجد را به منزله یاری خداوند و عامل تحقق امدادهای غیبی الهی می داند؛ زیرا مهم ترین پایگاه در ساختار جامعه اسلامی مسجد است؛ چرا که در مسجد است که انسان های کامل آموزش و پرورش می یابند و منافع جامعه در سایه سار مدیریت عادلانه تامین می گردد و انسان به هدف کمالی خود نزدیک می شود.

از آیه 107 توبه به دست می آید که نقش مسجد در مدیریت جامعه ، نقش اساسی و کلیدی است. از این روست که سازندگان مسجد ضرار را از آن جهت که مرکزی برای آسیب رسانی به جامعه اسلامی و ایجاد تفرقه میان مومنان است، تقبیح می کند و مسجد ایشان را بر خلاف اصول و اهداف مسجد سازی می داند؛ زیرا هدف از ساخت مسجد تامین منافع مسلمانان و فراهم آوری زمینه های تحکیم ایمان و وحدت اجتماعی و مانند آن می داند. پس اگر مسجد مرکز مدیریت و محور اجتماعات جامعه اسلامی است، می بایست مرکزی باشد که همواره ذکر خدا و یاد او در اوج آن دیده شود. به این معنا که همه اجتماعات و مذاکرات آن می بایست در چارچوب فلسفه آفرینش و حکمت آن باشد و تصمیم سازی، تصمیم گیری، سیاست گزاری و برنامه نویسی و اجرای آن در این چارچوب سامان یابد. این همان ذکر الله است که مطلوب همه دین است.

نقش حضور در مسجد، جهت آبادانی آن

از نظر قرآن، مسجد مکانی عمومی مسلمانان است و ملک شخص یا اشخاص نمی باشد. از این روست که به صراحت در آیاتی از جمله 114 سوره بقره، 17 و 18 سوره توبه و 18 سوره جن، مساجد را از آن خدا و ملک خود می شمارد.

براین اساس، تولیت مساجد تنها به عهده مسلمانان و مومنان است و هیچ مشرک و بت پرستی حق ندارد تا تولیت مساجد و اعمار و آبادانی آن را به عهده گیرد و در رسیدگی به امور مساجد دخالت نماید.(توبه، آیه 17)

بر پایه آیه 18 سوره توبه، حتی در میان مسلمانان تنها کسانی صلاحیت تولیت مساجد و رسیدگی به امور آن را دارا می باشند که از مومنان راستین با ویژگی هایی چون ایمان به خدا، معاد، اقامه نماز، ایتاء زکات و در یک کلمه اهل خشیت از خداوند باشند.

به سخن دیگر، از کسانی باشند که به همه واجبات دینی و مالی خود عمل کرده و در اوج خدا شناسی باشند و جز از خدا از کسی هراس نداشته باشند؛ زیرا در انجام نقش ها و مسئولیت هایی که بر عهده مسجد گذاشته شده است، تنها مومنان شجاع و راستین هستند که می توانند این مسئولیت را چنان که بایسته و شایسته است به جا آورند؛ چرا که مسئولیت مدیریت مساجد و تولیت آن چیزی همانند پذیرش مسئولیت رهبری جامعه اسلامی است که نقش بسیار حساس و سرنوشت سازی است. بنابراین، پذیرش این مسئولیت تنها از عهده شماری از مسلمانان یعنی مومنان راستین و شجاع بر می آید.

مساجد بر اساس آموزه های قرآنی تنها محل عبادت نیست،‌بلکه مکانی برای ذکر الله است که این امر جز به مدیریت جامع همه نقش ها و مسئولیت ها شدنی نیست. ذکر الهی به معنای حضور همیشگی و جامع و کامل خداوند در همه عرصه های زندگی و به هدف خدایی و ربانی شدن انسان است.(بقره، آیه 114 ؛ حج ، آیه 40 و آیات دیگر)

از نظر اسلام، مسلمان کسی که حضور در جامعه داشته باشد؛ زیرا طریقت رهایی شخص و خودسازی او از میان جمع و جامعه می گذرد و کسی که تنها به فکر رهایی نفس خویش از آتش دوزخ و خشم الهی است، زیانکاری بیش نیست؛ زیرا همان اندازه که مسئولیت دارد تا خود را رهایی بخشد همان اندازه مسئولیت دارد تا دستگیر دیگران باشد.(سوره عصر و آیات مربوط به امر به معروف و نهی از منکر)

مسیر حضور در جامعه و مشارکت فعال در همه عرصه های اجتماعی و پذیرش نقش های متنوع و مثبت تنها با حضور در مساجد امکان پذیر است. از این روست که خداوند در آیه 18 سوره توبه، حضور در مسجد را باعث آبادانی آن و نشانه ایمان بر می شمارد؛ زیرا کسی که در مسجد حضور می یابد، همواره مشغول به ذکر الله است و براساس آموزه های قرآنی که ذکر الله است، کارها و مسئولیت های فردی خود را در حوزه های عبادی و اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی و تربیتی و آموزشی انجام می دهد.

از نظر قرآن، حضور در مساجد به معنای مشارکت فعال در حوزه های اجتماعی و پذیرش مسئولیت ولایت بر جامعه است؛ زیرا هر مسلمانی بر دیگری ولایت دارد و می بایست بر اساس این ولایت مسئولیت هایی را در قبال جامعه به عهده گیرد.

از نظر قران عدم حضور در مساجد از سوی مسلمانان به معنای ترک ذکر الله است که در حقیقت به معنای عدم انجام مسئولیت های شخص در برابر خداوند و جامعه است. ابوسعید خدری از پیامبر(ص) روایت کرده است که ایشان فرمود: هر گاه مردی را دیدید که به مسجد عادت دارد به ایمان او شهادت دهید؛ زیرا خداوند فرمود: همانا مساجد را کسانی آباد می کنند که ایمان به خدا و روز واپسین دارند.(توبه، ایه 18؛ درالمنثور، سیوطی، ج 4، ص 140)

پس کسانی که در مساجد حضور نمی یابند در حقیقت فاقد ایمان واقعی و راستین هستند و مسئولیت خویش را در برابر خدا و جامعه انجام نمی دهند؛ زیرا کسانی که در مساجد حاضر می شوند در همه مسئولیت های فردی و اجتماعی و همه حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی، سیاسی، آموزشی و پرورشی و مانند آن نقش خود را ایفا می کنند.

گزارش های تاریخی حاکی از آن است که مساجد جایگاه اصلی و محوری جامعه اسلامی از آموزش تا بسیج نظامی و مدیریت اقتصادی و سیاسی تا داوری و قضاوت بوده است. این حضور فعال و مشارکت توده های مردم در همه اجتماعات مسجد است که ذکر الله را معنا و تداوم می بخشد. در حالی که در حال حاضر مسجد تنها برای نمازگزاری در ساعت خاص می باشد و هیچ گونه مرکزیت و محوریت و مدیریتی در مسایل اجتماعی ندارد و مساجد از حضور مردمان خالی است.

در حقیقت عدم حضور دایمی در مساجد و عدم قرار گرفتن مسجد در مرکزیت شهری و مدیریت جامعه اسلامی، به معنای تخریب مساجد است که خداوند از آن نهی کرده است. از نظر قرآن کسانی که ظالم و ستمگر هستند، با ستمگری و کاستن نقش مسجد در جامعه اسلامی در تخریب مسجد تلاش می کنند. عدم حضور مردم در طول شبانه روز در مساجد به معنای تخریب نقش و مسئولیت مسجد است.(بقره، ایه 114)

از نظر قرآن، تعطیلی مساجد و عدم حضور در آنها به انگیزه یاد نکردن نام خدا، امری بسیار زشت و حرام و نکوهیده و نارواست.(همان) کسانی که با رفتار و اعمال مساجد را از اعتبار و ارزش انداخته و نقش های او را به نمازگزاری در ساعتی محدود در طول شبانه روز کاسته اند، ظالمان و ستمکارانی هستند که به جنگ خدا رفته اند.(همان) خداوند به این افراد به ظاهر مسلمان، وعده عذاب اخروی را داده است.

مساجد همان گونه که تنها با حسن نیت و انگیزه های الهی بانیان آن ارزش و قداست می یابد، با حضور مردم و مدیریت جامعه در آن جاست که آباد می شود. آبادانی مساجد در زیبایی سازه های ظاهری آن نیست، بلکه با حضور مردمان است؛ زیرا هدف خداوند از مسجد و تکریم و تقدیس آن، نقش مهمی است که بر عهده مساجد برای حضور اجتماعی مردم و مدیریت جامعه گذاشته شده است.(توبه، ایه 107 و ایات دیگر)

از این روست که خداوند مسلمانان بی مبالات به نماز و زکات را فاقد صلاحیت برای تعمیر و رسیدگی به امور مساجد و تولیت آن می داند؛ زیرا تولیت تنها از آن کسانی است که با زکات در مسایل اجتماعی نقش جدی ایفا می کنند و با نماز راه خودسازی خود و دیگران را نشان می دهند و با خشیت تنها از خداوند و ترس از معاد و حسابرسی آن، تنها از خداوند حساب می برند و از هیچ کس در مسایل اجتماعی و مدیریت جامعه اسلامی ترسی و خوفی به دل راه نمی دهند.

اصولا از نظر قرآن آبادانی مساجد با حضور دایمی و نقش بخشی به مساجد در حوزه مدیریت جامعه امکان پذیر است؛ زیرا در این صورت است که هدایت برای جامعه اسلامی رقم می خورد و هر کسی به وظیفه و مسئولیت فردی و اجتماعی اش عمل می کند.(توبه، آیه 18)

به هر حال، از نظر قران، حضور در مساجد به معنای محوریت و مرکزیت بخشی به مسجد در مدیریت دین و دنیای مردم است که عامل آبادانی و هدایت مردم می شود. بر این اساس، می بایست سازوکارها و برنامه ها و سیاست هایی را شناسایی و تدوین کرد که نقش مسجد دوباره نمایان شود و مساجد این گونه دوباره تقدیس و تکریم شده و رنگ آبادانی واقعی رابه خود گیرد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا