اخلاقی - تربیتیاقتصادیروان شناسیمعارف قرآنی

ذلت در سایه حرص و آزمندی

بسم الله الرحمن الرحیم

طمع خواستن چیزی است که انسان استحقاق آن را ندارد؛ و حرص خواستن چیزی بیش تر از استحقاق است. بنابراین، حریص و آزمند کسی است که به حق خود قانع نیست و خود را به آب و آتش می زند که بیش تر از آن چیزی که مستحق آن است، به دست آورد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، حرص و آزمندی در امور مادی و دنیوی، افزون بر این که سرمایه های انسانی را به تباهی می برد، انسان را به خواری و ذلت می افکند؛ زیرا برای دست یابی به چیزی تلاش می کند که آن را به دست نمی آورد و در نهایت خوار و خفیف می شود و به ذلت و سرافکندی می افتد. شکی نیست که کسی که گرفتار چنین حالتی می شود، اگر نسبت روحیه آزمندی داشته باشد، پس از شکست و خواری در موردی، چون هم چنان حریص و آزمند است، به انواع بیمارهای روحی و روانی از جمله نومیدی و افسردگی دچار می شود و ممکن است انگیزه عمل در ساحات دیگری که مستحق آن است، در وی کشته شود و دیگر هیچ انگیزه ای برای حرکت و عمل نداشته باشد. بنابراین، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، حرص و آزمندی را می بایست درمان کرد؛ زیرا اگر این روحیه در شخص باقی بماند، آسیب های جبران ناپذیری به او وارد می شود که سرانجام آن چیزی جز ذلت در دنیا و آخرت و عذاب های اخروی نیست.

عوامل روان شناختی  حرص و آزمندی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، عوامل در ایجاد روحیه حرص و آزمندی موثر است که دانستن آنها به ما کمک می کند تا از آن ها پرهیز کرده و هم چنین در درمان آزمندان و حریصان بر آن ها تمرکز کرده و برای درمان آزمندی به حذف عوامل بپردازیم.

بی گمان یکی از مهم ترین ریشه های آزمندی و حرص زدن شخص در امور مادی و دنیوی، مبانی و اصول هستی شناختی و انسان شناختی اوست؛ زیرا از نظر قرآن، کسانی دچار حرص و آزمندی می شوند که شناخت درست و راستینی از هستی به ویژه زندگی انسان در دنیا نداشته باشند. خدا در قرآن بیان می کند، کسی که برای دنیا اصالت قائل باشد و اعتقاد و باوری به آخرت و معاد نداشته باشد، گرفتار روحیه حرص وآزمندی می شود و همه همت و اهتمام خویش را مصروف این معنا می کند تا به هر شکلی شده، همه چیز را فراتر از استحقاق خود به دست آورد.

از نظر قرآن کسانی آزمندانه به جمع آوری مال و ثروت می پردازند که به زندگی دنیوی به عنوان اولین و آخرین منزل زندگی خویش می نگرند، و هم چنین آنانی که بر این باورند این مال و ثروت است که آنان را جاودانه می سازد و زندگی دنیوی آنان را تضمین می کند(همزه، آیات 2 و 3)؛ زیرا جمله «يحسب أنّ ماله» به منزله تعليل براى «الّذى جمع مالا و عدّده» است. (الميزان، ج 20، ص 359) در حقیقت آنان به جمع و شمارش ثروت و مال از آن رو می پردازند که گمان می کنند این مال است که آنان را جاودانه می سازد.

خدا در قرآن گزارش می کند که ابلیس برای آن که حضرت آدم و حوا را تشویق به چشیدن و خوردن از میوه درخت ممنوع کند، حرص و آزمندی آنان را این گونه برمی انگیزاند که خوردن از آن می تواند موجب جاودانگی و سلطنت دایمی آنان شود.(طه، آیات 120 و 121)

البته باید توجه داشت که عامل اصلی گرایش به دنیا و ثروت دنیوی در انسان شک و شبهه و عدم ایمان و باور به غیب از جمله غیب آخرت و بازگشت و معاد انسان به سوی آن است؛ زیرا اگر کسی به غیب آخرت ایمان داشته باشد و براین باور باشد که پس از زندگی در دنیا، زندگی دیگری در آخرت است که آن زندگی جاودانه است، دیگر برای امور مادی دنیوی حرص نمی زند و  تمام همت خویش را مصروف آخرت می کند؛ اما وقتی چنین باور و اعتقادی در شخص نباشد، گرفتار حرص بر دنیا و جمع مال و ثروت اندوزی می شود.(بقره، آیات 94 تا 96)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، در ایجاد چنین باور و اعتقادی نادرست، نمی بایست نقش شیطان را به عنوان دشمن سوگند خورده نادیده گرفت؛ زیرا شیطان تمام همت خویش را مصروف این می کند تا انسان را به گمراهی و شقاوت ابدی اندازد؛ بنابراین، همان طوری که با ایجاد حرص و آزمندی، انسان های نخستین را از سعادت به شقاوت کشاند(طه، آیات 117 تا 122؛ اعراف، آیات 20 و 21؛ بقره، آیات 35 و 36) تلاش می کند فرزندان آنان را به شقاوت ابدی بکشاند و آنان را با انواع دروغ ها و فریب ها به سوی گناه و عصیان بر خدا وادار سازد که از جمله آنها ایجاد حرص و آزمندی بر دنیا و مادیات و سرگرم شدن به آنها و غفلت از آخرت و عبودیت و بندگی خدا است.(همان؛ اعراف، آیات 20 تا 27؛ نساء، آیه 119)

خدا در قرآن بیان می کند که آزمندان و حریصان بر دنیا تنها کافران نیستند، بلکه ممکن است کسانی باشند که مدعی اسلام و شرایع اسلامی باشند و خود را اهل کتاب و دینداری معرفی کنند، ولی همه همت خویش را مصروف دنیا و مادیات کرده و برای جاودانگی در آن با جمع مال و ثروت تلاش می کنند. در حقیقت چنین افرادی به ظاهر آخرت گرا و مومن به غیب و آخرت و معاد هستند، اما در باطن ظالمینی هستند که به خود ظلم می کنند و به جای آن که برای آخرت تلاش کنند، آزمندانه به جمع مال و ثروت برای جادوانگی در دنیا می پردازند و هرگز تمنای مرگ نمی کنند تا به بهشت آخروی و سعادت ابدی برسند.(بقره، آیات 95 و96)

به سخن دیگر، اگر ظلم عامل حرص و آزمندی این افراد است، هم چنین باید گفت که مهم ترین نشانه تشخیص دنیا گرا و آخرت گرا همین آزمندی به دنیا و مادیات و جمع ثروت و عدم آزمندی و حرص به آنها است؛ زیرا دنیا گرا برای این امور حرص می زند؛ در حالی که آخرت گرا توجهی به مادیات جز به میزان نیاز و در سطح کفاف نیست و به داشته هایش قناعت می کند و هیچ حرص نمی زند.

آثار و نشانه های آزمندی و حرص

از نظر قرآن، اگر بخواهیم آزمندان و حریصان واقعی را در هر جامه ولباس و اعتقاد و باوری بشناسیم، بهترین شیوه شناختی آن است که به آثار و نشانه های حرص و آزمندی توجه کنیم؛ زیرا چنان که گفته شد، گاهی شخص ادعای دارد که با عملش متفاوت بلکه متضاد است. این عمل او خود گواه روشنی بر عقاید و افکار و نیات باطنی اوست؛ از همین رو، گفته شد کسی که مدعی آخرت گرایی است و به ثروت و جمع آوری آن حریص است، چنین شخصی در حقیقت مدعی دروغین آخرت گرایی است.( بقره، آیات 94 تا 96)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، افراد آزمند و حریص را می توان از نشانه ها و آثاری شناخت که بیانگر روحیه حرص و آز است. ازجمله مهم ترین آنها می توان به آخرت گریزی(همان)، بخل ورزی(معارج، آیات  19 و21)، زر اندوزی و انباشت ثروت(همان)، جزع و فزع در هنگام مشکلات مالی و کمبودها(همان)، بی توجهی به مساکین (قلم، آیات 17 تا 24؛ فجر، آیات 18 تا 20)، عدم تکریم یتیم و دست درازی به مالش(فجر، آیات 17 تا 20)، مخالفت با احکام شریعت و قوانین الهی و فطری(مائده، آیات 42 و 44) اشاره کرد.

از نظر قرآن، کسانی که گرفتار روحیه آزمندی و حرص هستند انسانهای عیب جو هستند که دیگران را به سبب فقر و مانند آن تحقیر می کنند و به سخریه می گیرند(همزه، آیات 1 و 2)، مانع آشتی و صلح میان مردم هستند.(نساء، آیه 128؛ زیرا «شحّ» بخل همراه با حرص است كه به صورت عادت درآمده باشد. مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 446، «شح») این افراد به سبب همین روحیه و چشم داشت به مال مردم حتی یتیمان به سعادت نمی رسند (حشر، آیه 9؛ تغابن، آیه 16) و در دنیا و آخرت خوار و رسوا می شوند(مائده، آیه 41) و ذلت را برای خویش رقم می زنند(فجر، آیات 16 تا 20)؛ زیرا «كلاّ» در این آیات براى نفى اين است. به این معنا كه كرامت و اهانت افراد به دليل غنا یا فقر آنان نيست، بلکه چنان که واژه «بل…» در قرآن بیان می کند، عامل آن همان حرص وآزمندی آنان است؛ زیرا این واژه بيانگر عوامل حقيقى اهانت و ذلّت از نظر خدا است. (مجمع‌البيان، ج 9 – 10، ص 740)

از نظر قرآن، دست یابی به رستگاری ابدی و سعادت در آخرت در رهن و گرو، ترک حرص و آزمندی در دنیا نسبت به مال و ثروت و قدرت و مانند آنها است که زینت های حیات دنیوی شمرده می شود. پس کسی که حرص نسبت به دنیا دارد و به داشته ها و ثروت دیگران چشم می دوزد و رفاه آنان را می خواهد و برای آن خود را به آب و آتش می زند، از کسانی است که خدا از او راضی و خشنود نیست و کسی که خدا از او راضی نباشد، از سعادت ابدی محروم خواهد بود(طه، آیات 130 و 131) ؛ زیرا مقتضاى ارتباط بين دو آيه اين است كه علاوه بر تسبيح و تنزيه پروردگار كه موجب كسب رضايت خاطر است، چشم ندوختن به مال و منال و دنياى ديگران، نيز داراى نقش مؤثّر در وصول انسان به مقام رضا است. پس کسی که حرص به داشته های مردم دارد و چشم بدان دوخته نمی بایست امیدوار باشد که خدا از او راضی باشد. کسی که خدا از او راضی نیست، رنگ رستگاری و سعادت را نخواهد دید و طمع آن را نخواهد چشید.

درمان حرص و آزمندی از نظر قرآن

چنان که گفته شد مهم ترین و اساسی ترین عامل در ایجاد روحیه حرص و آزمندی را می بایست در بینش و نگرش افراد حریص و آزمند جست؛ زیرا آنان گرفتار هستی شناسی باطل و نادرست بوده و نگره آنان به خود و خدا و زندگی نگره غلط است؛ چرا که آنان یا کافر به آخرت و معاد هستند، یا اگر به آخرت باور دارند، باوری ناقص یا باوری ناتمام دارند؛ از این روست که دنیاگرایی و کسب و جمع مال و ثروت و قدرت برای آنان اصالت می یابد و برای کسب آن حرص می زنند.

بنابراین، در درمان افراد حریص و آزمند می بایست نخست بینش و نگرش آنان را تغییر داد و اصلاح کرد؛ زیرا بدون اصلاح آن نمی توان امید داشت که شخص از روحیه حرص و آز رها شود. پس با تغییر در بینش و نگرش افراد و ایجاد باور به معاد و اصالت بخشی به آخرت گرایی می توان به درمان آز و حرص در اشخاص کمک کرد.(معارج، آیات 19 تا 26)

البته از نظر قرآن ممکن است که افرادی اهل آخرت باشند، ولی چون نسبت به خدا و پروردگاریش گرفتار اندیشه نادرست و باطل هستند، حرص مال و ثروت می زنند؛ به عنوان نمونه کسی که در عقاید خویش باوری به قسمت رزق و روزی ندارد که خدا در قرآن بارها به آن توجه داده(زخرف، آیه 32)، چنین شخصی نسبت به جمع آوری مال و ثروت حرص می زند. از همین روست که خدا در قرآن توجّه به رزق پایدار و سرتاسر خیر پروردگار را زمینه‌ساز دورى‌گزینى از حرص و چشم دوختن به امکانات دنیایى دیگران می داند. به سخن دیگر، باور به قسمت موجب می شود تا انسان به داشته هایش بسنده کرده و حرص مال دیگران را نداشته باشد.(طه، آیه 131)

از نظر قرآن، برخی از اعمال مانند نماز و انفاق می تواند روحیه حرص را درمان یا از میان بردارد؛ زیرا کسی به نماز و انفاق رو می آورد که خدا را معبود خویش دانسته و به پروردگاری خدای علیم حکیم باور دارد و می داند که خدا او را پرورش می دهد و هر حالتی که دارد بهترین حالتی است که برای او می  تواند باشد(طه، آیه 132؛ معارج،؛ آیات 18 تا 122)؛ زیرا خدا حکیم علیم قدیر غنی برنامه مشخصی برای هر کسی دارد که در چارچوب آن به کسی چیزی می دهد یا می گیرد.(حدید، آیات 22 و 23) چنین شخصی می داند که اگر از مال خویش انفاق کند، خدا چندبرابر به او خواهد داد، بنابراین نیازی نیست که چشم به مال دیگران بدوزد و حرص مال و ثروت دیگران را بزند یا برای آن خود را به آب و آتش بزند که چیزی را جمع آوری کرده و به ثروت خویش  بیافزاید.

در حقیقت این ایمان کامل انسان به خدا و پروردگاری اوست که انسان را به حق خود قانع کرده و از حرص و آزمندی دور نگه می دارد و آن را درمان می کند.(حشر، آیه 9؛ حدید، آیات 22 و 23) چنین شخصی به داشته های خویش بسنده کرده و قانع است و با عفت و پاکدامنی زندگی می کند(معارج، آیات 19 و 22 و 29) و کاری نمی کند که موجب خواری و ذلت او در دنیا و آخرت شود.

انسان مومن به عهدی که با خدا بسته ایمان داشته و وفا می کند و خود را امانت دار الهی می داند که نفس الهی خویش را به گونه ای پرورش دهد که او را خدایی و متاله می کند نه آن که گرفتار شیطان و هواهای نفسانی کند و آخرت و سعادت ابدی خویش را با ذلت و رسوایی و خواری بر باد دهد.(معارج، آیات 19 و 22 و 32)

به هر حال، انسانی که گرفتار حرص و آزمندی است خود را دردنیا و آخرت گرفتار ذلت و عذاب و مانند آنها می کند و رنج بیهوده می برد؛ زیرا به چیزی که می خواهد نخواهد رسید؛ زیرا هرگز مال او را جاودانه نمی کند و کرامت واقعی و حقیقی را برایش رقم نمی زند؛ بلکه جز افسوس و خسران و زیان ابدی برایش ثمری ندارد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا