اجتماعیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنی

روز طبیعت، روز تدبر در آیات آفاقی

157980شاید نتوان خاستگاه وفلسفه سیزده بدر را به سادگی دریافت. این که ایرانیان به مفهوم فرهنگی آن ، روز سیزدهم فروردین را به درون طبیعت می روند و یا می گریزند و از شهر و روستا و هر گونه آبادی و سازه بشری بیرون می زنند و حتی روستاییان به دشت ، صحرا ، جنگل ، کوه و کناره دریا و رودها می روند، امری با ریشه کهن و تاریخی بسیار قدیمی است ، به گونه ای که هیچ کسی در این رفتار ایرانیان در طول تاریخ شک و تردیدی به خود راه نمی دهد و همگی بر آن اتفاق و اجماع دارند.

بی گمان ، میان این رفتار مردم ایران زمین فرهنگی و رفتن به سوی طبیعت به عنوان پناهگاه، عبادتگاه ، زیستگاه آرامش بخش و جایگاه آسایش و راحتی، ارتباطی تنگاتنگ است. روز سیزدهم فروردین که روز بازگشت خورشید مهر پرور و روز بهار، روز زندگی و رستاخیز و بیداری دوباره طبیعت از خواب سرد زمستانی است، در نظر ایرانی ، معنا و مفهومی بلند دارد که نمی گذارد که خود را در سازه های خویش اسیر و در بند بنگرد و به درون طبیعت نرود و یا نگریزد.
به نظر می رسد که مردم یکتاپرست این سرزمین، ارتباطی تنگاتنگ میان روزهای نخست بهار به ویژه روز سیزدهم از سویی با حضور در طبیعت رستاخیزی بهار از سوی دیگر می دیدند. این را نمی بایست فراموش کرد که در گذشته هر آیینی جنبه دینی داشته و یا رنگ دینی به خود می گرفت و شاید همین جنبه دینی آیین موجب پایدار و بقای آن در طول تاریخ را فراهم می آورده است و گرنه به هر علت و دلیلی دیگری اگر آیینی اجرا می شد به زودی با تغییرات شگرف و دگرگونی درونی وبیرونی ، به دست فراموشی سپرده می شد و اثری از آن بر جا نمی ماند.
بنابراین نمی توان از جنبه آیینی آن به عنوان یک سلوک و منسک آیینی در ارتباط با خدا و دین بی توجه گذشت. از نظر بینش و نگرش یکتاپرستانه ایرانیان ، طبیعت مادر انسان است و زندگی انسان به طبیعت و محیط زیست آن چنان گره خورده که بی طبیعت نه تنها بقای انسان بلکه وجود وی نیز شدنی و ممکن نبوده است. تاکید ایرانیان بر ارج و ارزش نهادن به طبیعت در اشکال مختلف چون هفت سین سفره ، تاکید بر درختکاری و حفاظت و آبیاری آن ، ایجاد پردیسان و بوستان ها و گلستان های کوچک و بزرگ، بها دادن و ارزش نهادن به آب و خاک و گیاه از سویی و به گاو و اسب از سویی دیگر به گونه ای که نام های خویش را به اسب می آراستند و بزرگی و ارج خویش را این گونه به رخ دیگران می کشاند تا آن جایی که رومیان و یونانیان ، ایرانیان را به اسب های با سر انسانی می شناختند و معرفی می کردند، نمونه هایی کوچک از اهمیت و ارزشگذاری ایرانیان به طبیعت است.
همین ابعاد درست شناختی و اخلاقی و آیینی است که موجب شده تا آیین سیزده بدر همانند دیگر جشن های نوروزی بهار در طول تاریخ ماندگار بماند و از سوی همه کسانی که دین و مذهبی را به ایران آورده و مردم را به آن خوانده اند، مورد پذیرش و تاکید قرار گرفته است.
نگرش اسلام به آیین های نوروزی
دین اسلام همان گونه که آیین ها و فرهنگ های موجود در سرزمین عربستان را با تغییرات جزیی و پالایش پذیرفته و یا حتی گاه همه آن را به سبب درستی و موافقت وسازگاری با حق و حقانیت تایید و امضا کرده است، بسیاری از آیین های ایرانی را پذیرفته و یا با پالایش و تغییراتی اندک آن را تایید و امضا نموده است. از جمله این آیین ها و رسومات می توان به آیین نوروزی و سیزده بدر اشاره کرد.
اگر بخش خرافی آن را از سیزده بدر بزداییم ، حضور در طبیعت و احترام و تقدیس آن نه تنها مورد تایید است بلکه آموزه های اسلامی و قرآنی، حضور در طبیعت و آشتی با آن و بلکه نگرش عبادی داشتن به آن را پذیرفته و تایید کرده است. اصولا از نظر اسلام یکی از دو راه شناخت خداوند به طبیعت ختم می شود که از آن به آیات آفاقی در برابر آیات انفسی یاد می شود.
در تبیین و تحلیل قرآن، همه هستی و ما سوی الله ، آیات و نشانه های خداوند یکتا و یگانه ای است که آفریدگار، پروردگار و معبود همگان است. بنابراین هر چیزی در درون آدمی از بینایی و شنوایی گرفته تا جریان گردش خون و نظام پیچیده عصبی و تولید مثل تا روح و روان آدمی، علامت و نشانه های ظاهر و روشنی است که انسان از راه آن می تواند به شناخت خداوند و خود دست یابد.
در بیرون از نظام انفسی و درونی انسان، نظام بیرونی و خارجی است که از آن به جهان یاد می شود. هر یک از پدیده های موجود در جهان ، خود نشانه های روشن دیگری از حقانیت خدا و بیانگر توحید و یکتایی و یگانگی خداوند است. از این دست از نشانه ها در آیات قرآنی به عنوان آیات آفاقی یاد می شود. بر این اساس می توان گفت که افزون بر آیات کتبی ولفظی قرآن که خود نشانه های اعجازی از یکتایی و یگانگی خداوند است، در طبیعت و علم تکوین نیز دو دسته از آیات و نشانه های الهی وجود دارد که از آن به آیات انفسی و آیات آفاقی تعبیر می شود.
خداوند در آیات چندی از مردمان می خواهد تا با تفکر و تدبر در آیات انفسی و آفاقی ، شناخت درستی از خود و خدا یافته و از این راه به توحید محض دست یابند و در راه راست تکامل و تقرب الی الله قرار گیرند. از جمله این آیات می توان به آیه 53 سوره فصلت اشاره کرد که می فرماید: سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق؛ ما به زودی آیات و نشانه های خود را در آفاق و جانهایشان نشان می دهیم تا برای ایشان روشن شود که خداوند حق است.
تاکید خداوند بر تعقل، تبصر ، تدبر، تامل و مانند آن درباره آیات آفاقی و انفسی براین نکته اشاره دارد که حضور در طبیعت می بایست دارای جهت بوده و در راستای شناخت و کمال یابی انجام پذیرد. در حقیقت ، طبیعت برای انسان به منزله ، کتاب دانشی است که وی را به بسیاری از حقایق پیدا و نهان آگاه می سازد.
از نظر قرآن، طبیعت و آیات آفاقی آن، یکی از بهترین و کامل ترین راه های شناخت انسان از خود و خدا و در نتیجه نوعی عبادت و بندگی الهی است که می بایست به عنوان بخشی از آموزه های تربیتی و پرورشی بشر مورد توجه و تاکید قرار گیرد.
بر این اساس، می توان گفت که روز طبیعت و دیگر آیین های نوروزی از نظر اسلام و قرآن ، یکی از راه های آشتی انسان با طبیعت و شناخت خود و خداوند یکتا و یگانه هستی است.
مردمان با حضور در طبیعت و تدبر در هر یک از آیات و نشانه های آفریدگار می توانند به شناختی دست یابند که قرار گرفتن درست و راست در مسیر کمال را برای ایشان شدنی و ممکن می سازد. هر یک از عناصر و مولفه هایی که دشت و کوه و جنگل و رود و دریا را تشکیل می دهند، در بردارنده میلیون آیه و نشانه از عظمت و حکمت و قدرت الهی دارد که آدمی را به شگفتی وا می دارد.
از آن جایی که آیین های نوروزی دارای عناصر مهم و اساسی برای شناخت ایات آفاقی است، از سوی اسلام به عنوان آیین های پاک و راستین امضا شده و تایید گردیده است. به ویژه آن که ایرانیان نوروز را به عنوان روز رستاخیز زمین جشن می گیرند که خود بیانگر رستاخیز نهایی و کلی طبیعت و بازگشت دوباره انسان به زمین در دورانی دیگر است.
جالب آن که از نظر اسلام و قرآن ، آیات آفاقی منحصر به عناصر طبیعی چون آب ، آتش ، آسمان ، گیاه ، جانوران و مانند آن نیست بلکه شامل آثار فرهنگی و تمدنی بشر از جمله بقایای کشتی نوح (عنکبوت آیه 15 و فجر آیه 13 و 15) مقام ابراهیم در کنار کعبه به عنوان یک اثر باستانی (آل عمران آیات 96 تا 98) ، ویرانه های به مانده از گذشتگان (حجر آیات 74 تا 79 و فرقان آیه 40 و نمل آیه 52 و سجده آیه 26 و ذاریات آیات 32 تا 37) و مانند آن نیز می شود.
این بدان معناست که حضور انسان در طبیعت می تواند با گردشگری در آثار گذشتگان و میراث فرهنگی و تمدنی نیز همراه گردد و انسان با تدبر و تعقل در این آثار نسبت خود به خدا و طبیعت را به شکل کامل تری ادراک و فهم نماید. به این معنا که می توان به هریک از این آثار از زاویه های دید گوناگون نگریست. گاه آن را نشانه ای از توانمندی بشر یافت و گاه دیگر، نشانه ای قدرت طبیعت و هماهنگی و سازگاری انسان و طبیعت دانست و گاه دیگر آن را نشانه ای از قدرت بی پایان و ابدی و سرمدی خداوند یکتا و یگانه ای دانست که همه چیز را در تحت تدبر و تدبیر خویش دارد.
مساله نحوست و مسایل خرافی
هر چند که در هر آیین کهنی ، افکار باطل و خرافی رسوب گذاری می کند و آن را از حالت واقعی و حقیقی آن بیرون می برد، نمی توان امید داشت که همه بخش ها و ابعاد آیینی نوروزی از چهارشنبه سوری گرفته تا سیزده بدر در همان قالب مورد پذیرش قرار گیرد.
فرهنگ جاهلی با آن که در بخش عمده ای از آن ایین توحیدی ابراهیم (ع) بوده است ولی در طول هزاره ها دچار دگرگونی شده بود به گونه ای که در این دوران فترتی که عرب از اسماعیل(ع) تا محمد (ص) به آن دچار بوده است، امور خرافی بسیار در آن راه یافته بود که نیازمند بازسازی و ترمیم و اصلاح بود.
آیین های نوروزی نیز این گونه در طول تاریخ دستخوش تغییرات شگرف و رسوبات خرافی شده است. ارزش و احترام به آتش و آب و خاک و باد در آیین ها توحیدی هماره مورد تاکید بوده است ولی همین عناصر چهارگانه و اشکال دیگر آن، به سبب تاثیرات منفی و تغییرات عمده ، از حالت اصلی و فلسفه وجودی و ایجادی خود بیرون رفته و به بازی بچگانه ای تبدیل شده اند که از جایگاه فرهنگی و تمدنی بیرون است.
هر چند که هیچ یک از بزرگان عرفان و دانش های غریب و شگفت انگیز ، منکر تاثیر حرکت ماه و ستارگان و خورشید در سرنوشت کلی و جزیی بشر نمی شوند؛ زیرا به تعبیر علامه طباطبایی کوچک ترین حرکت هر پری در چاهی می تواند تاثیرات شگرفی بر کلیت طبیعت به جا گذارد که می تواند این تاثیر مثبت و منفی باشد، ولی برخی از بینش ها و نگرش ها راه به بیراهه می برد.
اگر ما بر نحوست برخی ایام و روزها در کنار قداست و کرامت برخی دیگر از روزها باور داریم ،(ابراهیم آیه 5 ) بدان معنا نیست که رفتاری به دور از عقل و وحی برداریم. اگر امیرمومنان(ع) از زیر دیوار در حال نشستن و فروریختن بر می خیزد و از قضای الهی به قدر او پناه می برد، این بدان معنا نیست که تاثیرات جبری را نادیده بگیریم و تنها به دامن اختیار آویزییم چنان که اهل تفویض این گونه کردند و یا همانند جبری و قدری ها به امیر(ع) متعرض شویم که چرا برخاسته است و خواسته از مشیت الهی بگریزد؛ زیرا نظام احسن خلقت بر تعادلی است که از آن به " امر بین الامرین و منزله بین المنزلتین " یاد می شود.
بی گمان در گردش ستارگان و سیارات تاثیرات شگرفی است که برخی از آن ها همانند تاثیر ماه و خورشید بر جزر و مد و تاثیرات هر ده ساله انفجارات خورشیدی بر کاهش و افزایش جمعیت موجوداتی چون خرگوش ها و تغییرات آب و هوایی ، بر انسان امروزی معلوم شده و بسیاری از آن ها هنوز در هاله ای از ابهام است. با این همه این بدان معنا نیست که همه چیز را بی دلیل و برهان عقلی و نقلی بپذیریم و یا به کلی رد کنیم و باطل بشماریم.
هیچ شکی در این نیست که هنگام فجر خورشید در زمین تغییرات شگرفی رخ می دهد که خوابیدن انسان در آن زمان می تواند برای وی زیانبار باشد و از بسیاری از نعمت های الهی محروم گردد. همان گونه که بهار موجب رستاخیز گیاهان است، هر ساعت و روزی خود خاصیت و تاثیراتی دارد. بی گمان می توان برای حضور انسان در روز سیزده در طبیعت و عدم باقی ماندن وی در خانه ، علل مختلف مادی و غیر مادی جست و جو کرد. ولی از آن جایی که برای ما تاکنون از نظر عقلی و نقلی ، علت آن دانسته نشده است نمی توان نحوست آن را تایید کرد؛ چه ممکن است که روزسیزدهم سالی از سال ها زلزله ای عظیم رخ داده و یا جنگی بزرگ پدید آمده باشد که مردمان از خانه های خویش گریخته باشند و در سال های بعد آن روز را نحس شمرده و از خانه بیرون زده باشند. این هر چند احتمالی نیشغولی است و نمی توان برای آن پایه و اساسی تاریخی و اثبات شده ای یافت ولی این بدان معنا نیست که مسایلی از این قبیل دست به دست دهم داده باشد تا نحوست سیزده را در افکار جاسازی کرده باشد.
هر چند که در روزی از روزها خود بیانگر قدرت و حکمت الهی است ولی برخی از روزها که خداوند از آن به ایام الله یاد می کند(ابراهیم آیه 5) روزهایی هستند که د رآن رخدادهای مهمی واقع می شود که ظهور قدرت مطلق الهی را نشان می دهد.(المیزان ذیل آیه) بنابراین نمی توان هر روزی را همانند دیگر روزها شمرد؛ چنان که هر ماهی همانند دیگر ماه ها نیست. این که برخی از ماه ها چون چهار ماه رجب ، ذی الحجه ، محرم و صفربه عنوان ماه های حرام معرفی و از سوی شارع تایید و امضا می شود ، دارای حکمت و فلسفه ای است که برخی از می شناسیم و از بسیاری از علل و حکمت های آن آگاه نیستیم. این بدان معنا نخواهد بود که به سبب نادانی آن را امری خرافی شماریم و به کناری زنیم و از احترام و حرمت این ها دست برداریم .
روز تدبر در آیات آفاقی
از نظر قرآن انسان آزاد است تا از آیات و نشانه های خداوند در مسیر تعالی و تکامل خویش بهره گیرد.(آل عمران آیه 103 و اعراف آیه 174) زیرا فلسفه ارایه آیات و نشانه ها دست یابی بشر به حجتی است که یکتایی و یگانگی خداوند را اثبات کند و او را به سوی کمال مطلق رهنمون سازد.(بقره آیه 211 و اعراف آیه 73 و آیات دیگر)
خداوند در آیه 26 سوره اعراف و آیه نخست سوره نور و آیات دیگر، در بیان حکمت و فلسفه ارایه آیه های الهی به پندگیری و یادکردن حق از طریق آن اشاره می کند و در آیه 73 سوره بقره تعقل در آیات خدا و راهیابی به خداشناسی را دلیل و فلسفه دیگری بر ارایه آن می شمارد.
در حقیقت ارایه آیات خداوندی برای راهیابی انسان به حقیقت (انعام آیه 27 و فصلت آیه 53) و شناخت و درک درست حق و حقانیت الهی است.(انعام آیه 65 و نمل آیه 93)
خداوند با ارایه آیات گوناگون از آیات آفاقی و انفسی گرفته تا آیات کتبی قرآن و آموزه های وحیانی دیگر کتب آسمانی بر آن است تا مردمان را به سوی راه مستقیم هدایت و رهنمون سازد.(نازعات آیات 19 و 20)
انسان با حضور در طبیعت و رویش و رستاخیز دوباره گیاهان و زندگی و تولید نسل جانوران در بهاران می تواند به حقیقت معاد و رستاخیز آگاه شود و در یابد که چگونه این حقیقت برای غیر انسان تکرار می شود و روزی انسان نیز این گونه معاد و رستاخیز خویش را تجربه خواهد کرد.(حج آیات 5 و 6 و روم آیه 50 و فصلت آیه 39)
برای دست یابی به این هدف ، انسان می بایست به آیات خداوند با شرایطی چون ایمان و باور قلبی (بقره آیه 248 و آل عمران آیه 49) ، بصیرت و تیزبینی و دقت(آل عمران آیه 13 و قصص آیه 72) تعقل و خردورزی (بقره آیه 164) ، داشتن روحیه تسلیم و حق پذیری(نمل آیه 81 و روم آیه 53) حق شنوی ( یونس آیه 67) تقوا(یونس آیه 6) زیرکی ( حجر آیه 75) صبرو شکیبایی (ابراهیم آیه 5 و لقمان آیه 31) علم و آگاهی (انعام آیه 97 ) عبرت آموزی و درس گرفتن (انعام آیه 126 و نحل آیه 13) فهم درست (انعام آیه 98) و یقین و به دور از تردید وشک (بقره آیه 118 و جاثیه آیه 4) بنگرد. در این صورت ا ست که می تواند بیش ترین استفاده را از آیات الهی به ویژه ایات آفاقی داشته باشد.
اثار و پیامد چنین نگرشی به طبیعت و تفکر و تدبر در آن این است که آدمی به توحید واقعی و حقیقی باز می گردد(اعراف آیه 174 و احقاف آیه 27) به یقین لقای الهی دست پیدا می کند(رعد آیه 2) و تقوا پیشگی را در خود تقویت می نماید.(بقره آیه 187)
ژرف اندیشی و کشف مجهولات(انعام آیه 65)، دست یابی به مقام شکر(مائده آیه 89 و اعراف آیه 85)، معاد شناسی ( اعراف آیه 57 و 58) و هدایت یابی به حق و حقانیت (ال عمران آیه 103) از دیگر آثار و پیامدهای تفکر و تدبر د ر آیات الهی است.
بنابر این بر ماست که به دور از تکبر و استکبار ورزی و نادانی و جهل به سوی طبیعت بازگردایم و در فرصت روز طبیعت ، به اندیشه و تفکر در طبیعت بپردازیم و به شناختی درست و کامل از خود و خدا و جهان دست یافته و در مسیر کمالی و صراط مستقیم توحید گام برداریم و فرصت کمال یابی مطلق را برای خود غنیمت شماریم و گام در راه لقای الهی برداریم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا