اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنی

خشوع دل‌ها از جلال الهی

اهل ایمان نسبت به آینده‌ای یقین دارند که آگاهی کمی از آن دارند. آنان کلیاتی از آینده می‌دانند که حساب و کتاب و به دنبال آن بهشت و دوزخ دو شاخصه اصلی آن را شکل می‌دهد. این‌گونه است که خوف و رجا در جانشان خانه می‌گزیند. از دوزخ ترسان و‌گریان هستند و دل به مهر و لطف الهی دوخته و امید به بهشت دارند.
نویسنده در این مطلب به بررسی علل و عوامل اصلی ترس و‌گریه اهل اسلام و ایمان در نیمه‌های شب و غیر آن اوقات پرداخته است.
***
مومن در میان خوف و رجا 
بر اساس تعالیم قرآن،‌ قیامت بسیار هولناک و وحشتناک است و انسان در راهی گام می‌نهد که از آن آگاهی و اطلاع دقیقی ندارد. هر چند که هر انسانی به نفس خود بیناست(قیامت، آیه 14) و می‌تواند نفس خویش را بر معیارها و موازین قرآنی و الهی عرضه کند و وضعیت خود را بسنجد و با محاسبه نفس پیش از اینکه از سوی خداوند در روز حساب، محاسبه و حسابرسی شود، از چند و چون آینده خود با خبر شود، ولی درهر حال آینده او قابل پیش‌بینی نیست‌، زیرا انسان‌ها همواره در ابتلاء و آزمون هستند(عنکبوت، آیه 2) و تا زمانی که انسان به یقین در مقام مرگ(حجر، آیه 99؛ ق‌، آیه 22) نرسیده است، باید مواظب و مراقب باشد تا در دام شیطان نیفتد؛ چرا که تنها معدودی از انسان‌های برگزیده الهی هستند که از این خطر عظیم در امان هستند و دیگران، همگی مبتلا به آزمون‌های بسیار به ویژه با ابزار وسوسه‌های شیطانی هستند و شیطان‌، این دشمن سوگند خورده انسان، همواره در کمین است تا او را گمراه کرده و به دوزخ بکشاند.(ص، آیات 82 و 83؛ حجر، آیه 39)
خداوند بارها در آیات قرآن با انواع هشدارها از انسان می‌خواهد خود را برای روز قیامت آماده کنند؛‌ زیرا قیامت دروازه انسانی به سمت ابدیتی است که یا با سعادت ابدی همراه است یا با شقاوت ابدی. از این رو خداوند از قیامت با نام‌هایی چون نباء عظیم، واقعه، قارعه، حاقه،غاشیه، صاخه، يوم الحسره، يوم الخروج، يوم الوعيد، یوم التغابن، یوم الدین، یوم القیامه، طامه الكبری و مانند آن تعبیر کرده تا اهمیت و وحشت آن را روز را به اشکال گوناگون برای انسان آشکار سازد.
پس انسان باید در طول روز به مراقبت نفس پرداخته و بر اساس موازین و معیارهای الهی به ویژه تقوا، نفس را اجازه ندهد تا هر فکر و عملی داشته باشد. سپس هر شب به محاسبه نفس بپردازد و ببیند تا چه‌اندازه در مراقبت موفق بوده است و اگر خدای ناکرده گناه و خطا و اشتباهی از نفس سرزده او را مواخذه کند و تنبیهاتی را بر آن وضع نماید تا دیگر بی‌تقوایی نکند و از صراط مستقیم هدایت عقل و وحی بیرون نرود.
البته ترس از قیامت و اینکه حسابرسی خداوند بسیار دقیق و سخت است به طوری که به‌اندازه سنگینی ذراتی چون ذرات معلق در هوا را محاسبه کرده و بر ترازوی عدالت قرار می‌دهد تا وزن هر کسی معلوم شود(زلزال، آیات 7 و 8؛ انبیاء، آیه 47؛ لقمان، آیه 16؛ سبا، آیه 3)، عاملی برای نومیدی انسان از رحمت بی‌نهایت الهی نیست؛‌ بلکه فایده ترس این است که فرصت را از هواهای نفسانی و وسوسه‌های شیطانی می‌گیرد تا انسان گستاخانه و بی‌مهابا عمل نکند و بی‌تقوایی نورزد.
آموزه‌های اسلامی بر ترکیب خوف و رجا یا بیم و امید تاکید دارد و همان گونه که از مردم می‌خواهد تا بی‌تقوایی نکنند و از خداوند بترسند و از جلال الهی و خشم و غضب او‌،خود را ایمن ندانند و به گناه به ویژه گناهان کبیره آلوده نشوند، هم چنین از انسان می‌خواهد تا به جمال الهی و رحمت بی‌پایان آن متوجه شده و هرگز نومید نشوند؛ چرا که نومیدی از رحمت بی‌انتهای الهی خود گناه بزرگ‌تری است، خصوصا که خداوند بندگان را تنها به لطف خویش آفریده و نعمت وجود و نعمت‌های دیگر داده است و هرگز جز به خاطر ظلم بزرگ خود بنده مانند شرک و کفر، در رحمت را بر او نمی‌بندد و این فرصت را به او می‌دهد تا حتی از کفر و شرک که ظلم عظیم است(لقمان، آیه 13) پیش از مرگ توبه کند و راه را برای ورود به رحمت رحیمی خدا بگشاید.(هود، آیه 114؛ زمر، آیات 53 و 54 )
مومن ترسان و‌ گریان
مومن به دلیل ایمان به قیامت، همواره از مجازات خداوند و جلال و خشم او هراسان و ترسان است. علم مومن به اوضاع قیامت که برخاسته از آموزه‌های قرآنی و اسلامی است، او را در مقام خشیت و ترس عالمانه قرار می‌دهد.(فاطر، آیه 28) چنین مومنی در شب‌ها و هنگام مواجهه با خدا دلش در خشوع و دیدگانش انباشته از سرشک است.(سجده، آیه 16)
انسان مومن از مرگ دیگران عبرت می‌گیرد و هر مرگی را نشانه‌ای برای خود دانسته و مراقبت و مواظبت می‌کند که آماده به سوی خداوند برود و زاد راه و توشه آخرت را برداشته باشد.
براء بن عازب می‌گوید: با پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) بوديم كه چشمش به جماعتى افتاد. فرمود: «اينان بر چه گرد آمده‌اند؟». گفته شد: بر گورى كه مى كَنند. پيامبر خدا هراسان شد و پيشاپيش يارانش شتافت تا به قبر رسيد و در كنار آن، زانو زد. من رو به روى ايشان ايستادم تا ببينم چه مىكند. ديدم چندان گريست كه زمين از اشك‌هايش، ‌تر شد. آن گاه رو به ما كرد و فرمود: «اى برادران من! خود را براى چنين روزى آماده كنيد». (كنز العمّال: ج ۱۵ ص ۵۴۴ ح ۴۲۱۰۳)
امام صادق(ع) می‌فرماید: لَمّا أن حَضَرَتِ الحَسَنَ بنَ عَلِيٍّ‌(ع)الوَفاةُ‌، بَكى بُكاءً شَديدا‌، وقالَ: إنّي أقدَمُ عَلى أمرٍ عَظيمٍ وهَولٍ لَم أقدَم عَلى مِثلِهِ قَطُّ؛ چون زمان رحلت حسن بن على‌(ع)فرا رسيد‌، سخت گريست و فرمود: «من بر امرى سهمگين و هراسى وارد مى شوم كه هرگز بر مانند آن گام نگذاشته و وارد نشده ام». (بحارالأنوار: ج ۴۴ ص ۱۵۴ ح ۲۴)
امامان‌(ع) که برگزیدگان الهی و از وسوسه‌های نفسانی و شیطانی در امان هستند، با این همه از قیامت و هول آن برای مردمان هراسان و ترسان بودند و دل نگران بندگان خدا بودند که به راهی می‌روند که سرانجام آن را نمی‌شناسند و نمی‌دانند که ابدیت آنان با شقاوت همراه است یا با سعادت ابدی.
موارد جواز‌ گریستن
پس انسان می‌بایست از آینده ناشناخته خود هراسان و ترسان و‌گریان باشد؛ زیرا فقدان ترس از آینده ناشناخته عامل بی‌خیالی و بی‌مبالاتی خواهد بود و آدمی را به سمت و سویی می‌کشد که جز حسرت و ندامت ثمره‌ای ندارد.
البته انسان‌ها ممکن است برای امور بسیاری‌گریان باشند. از جمله‌گریان از ظلمی که بر اهل بیت(ع) روا شده است. چنین ‌گریه‌ای بسیار محبوب خداوند و موجب ریزش گناهان آدمی است، چنان‌که در روایات بسیاری آمده است. همچنین ‌گریه بر فقدان انسان‌های صالح امری محبوب است. پيامبر (ص)فرمود: پروردگارا! كدام يك از بندگانت نزد تو محبوب‌تر است؟ خداوند فرمود: «آن كه براى از دست دادن نيكان، چنان بگريد كه كودك براى از دست دادن پدر و مادرش مى گريد». (بحارالأنوار: ج ۴۵ ص ۲۵۷ ح ۱۵)
همچنین‌گریه بر شدت مصیبت، امری محبوب است. منصور صیقل می‌گوید: به امام صادق عليه السلام از‌اندوه شديدى كه براى مرگ فرزندم به من دست داده بود و مى ترسيدم كه [در اثر آن،] عقلم را از دست بدهم‌، شكايت كردم. فرمود: «هر گاه چنين حالتى به تو دست داد‌، اشك بريز؛ زيرا با اين كار‌، تسكين مى يابى».(الكافي: ج ۳ ص ۲۵۰ ح ۳)
ولی بهترین‌گریه‌ها آن است که انسان از ترس عاقبت و فرجام خویش و دیگران بگرید. می‌گویند پيامبر(ص) از [وادى اصحاب] حِجر، عبور كرد و فرمود: «در سراهاى كسانى كه بر خويشتن ستم كردند‌، وارد نشويد. مبادا بلايى كه بر سر آنان آمد، بر سر شما نيز بيايد‌، مگر در حال گريستن» و سپس سرش را پوشاند و به شتاب حركت كرد تا از وادى گذشت.(كنز العمّال: ج ۱۲ ص ۳۱۰ ح ۳۵۱۶۳ )
پیامبر(ص)‌ درباره یکی دیگر از موارد جواز‌گریستن می‌فرماید: بر دين، آن‌گاه كه در دست اهلش است‌، گريه نكنيد؛ بلكه آن‌گاه بر آن بگرييد كه به دست نااهلان مى‌افتد.(كنز العمّال: ج ۶ ص ۸۸ ح ۱۴۹۶۷) اگر انسان دینش در خطر باشد باید بر حال خود بگرید و ترسان باشد. اصولا از نظر خداوند کسی که از خداوند نمی‌ترسد و بر حال و وضع خویش‌گریان نیست، باید در ایمان خویش شک و تردید کند؛ زیرا انسان مومن از جلال خداوند می‌هراسد و بر وضع خویش در برابر جلال الهی هراسان و‌گریان است.(سجده، آیه 16) خداوند در آیات 107 تا 109 سوره اسراء می‌فرماید: «بگو: «خواه به آن ایمان بیاورید و خواه ایمان نیاورید، کسانی که پیش از آن به آنها دانش داده شده، هنگامی که (این آیات) بر آنان خوانده می‌شود، سجده‌کنان به خاک می‌افتند و می‌گویند: «منزّه است پروردگار ما، که وعده‌هایش به یقین انجام‌شدنی است!»
از نظر پیامبر(ص) حتی تباکی یا خود را به‌گریه زدن‌، امری محبوب است. از این رو ایشان ذیل همین آیات به ابوذر سفارش کرده و می‌فرماید: يا أبا ذَرٍّ‌، مَنِ استَطاعَ أن يَبكِيَ فَليَبكِ‌، ومَن لَم يَستَطِع فَليُشعِر قَلبَهُ الحُزنَ وَليَتَباكَ؛ اى ابوذر! كسى كه مى‌تواند بگريد‌، بگريد‌، و كسى كه نمىتواند‌، دلش را‌اندوهگين سازد و وانمود به گريستن كند. (بحار الأنوار: ج ۷۷ ص ۷۹ ح ۳ )
انسان‌ها چون از حقیقت قیامت و آینده خود آگاه نیستند، بی‌خیال امر قیامت خود و دیگران هستند؛ اما  اگر می‌دانستند که چه روز هولناکی است هرگز خندان نمی‌بودند بلکه هماره‌گریان بودند. پيامبر خدا(ص) می‌فرماید: من چيزى را مى‌بينم كه شما نمى‌بينيد و چيزى را مى‌شنوم كه شما نمى شنويد. آسمان ناليد و حق داشت كه بنالد؛ زيرا در آن به  ‌اندازه چهار انگشت جا نيست، مگر اين كه در آنجا فرشته اى پيشانى اش را براى خدا به سجده نهاده است. به خدا سوگند، اگر آنچه را من مىدانم، شما مى‌دانستيد، بى‌گمان، كم مى‌خنديديد و بسيار مىگريستيد و از زنان در بستر، كام نمىگرفتيد و سر به بيابان مىگذاشتيد و به درگاه خدا زارى و شيون مى‌كرديد.(بحار الأنوار: ج ۵۹ ص ۱۹۹ ح ۶۹)
آن حضرت (ص) در جایی دیگر می‌فرماید: بهشت و دوزخ به من نمايانده شدند و همانند امروز‌، در خوبى و بدى‌، هرگز نديده‌ام. اگر آنچه را من مى‌دانم، شما مىدانستيد، هر آينه ‌اندك مىخنديديد و بسيار مى گريستيد.(كنز العمّال: ج ۱۱ ص ۴۰۸ ح ۳۱۹۱۰ )
در روایات است که پیشوایان دین حتی از شنیدن اذان می‌گریستند و یا هنگام وضو گرفتن و رو به رو شدن با خدای خویش در هراس بوده و دیدگانشان‌گریان می‌شد و تنشان می‌لرزید. امام حسين‌(ع) می‌فرماید: در مسجد نشسته بوديم كه مؤذّن به بالاى ماذنه رفت و گفت: «اللّه أكبر‌، اللّه أكبر». امير مؤمنان على بن ابى طالب گريست و ما نيز از گريه او گريستيم. چون مؤذّن اذان را تمام كرد‌، امير مؤمنان‌(ع) فرمود: «آيا مى‌دانيد كه مؤذّن چه مى‌گويد؟». گفتيم: خدا و پيامبرش و وصىّ او داناترند. فرمود: «اگر بدانيد كه چه مىگويد‌، هر آينه‌اندك مى‌خنديد و بسيار مى‌گرييد».(بحار الأنوار: ج ۸۴ ص ۱۳۱ ح ۲۴ )
از نظر امیرمومنان(ع) از صفات و عبادات عارفان که معرفت به خدا و قیامت و مانند آن دارند،‌گریستن است. ایشان می‌فرماید: البُكاءُ مِن خيفَةِ اللّهِ لِلبُعدِ عَنِ اللّهِ‌، عِبادَةُ العارِفينَ؛ گريستن از ترس دورى از خدا‌، عبادت عارفان است.(غرر الحكم: ج ۲ ص ۴۹ ح ۱۷۹۱)
آن حضرت(ع) در‌باره صفات مومنان می‌فرماید: جَرَحَ طولُ الأَسى قُلوبَهُم‌، وطولُ البُكاءِ عُيونَهُم؛‌اندوهِ بسيار، دل‌هاى آنان را و گريه بسيار، ديدگانشان را ريش كرده است.(نهج البلاغة: الخطبة ۲۲۲)
از آموزه‌های قرآن و اسلام این معنا به دست می‌آید که انسان مومن دارای دل و دیدگان اشکبار به ویژه در هنگام عبادت است. البته عامل این‌گریه و اشک با توجه به درجات مومن متفاوت است. از این رو ممکن است که اشک دیدگانشان برای خوف از خدا، مهر و محبت الهی، رحمت بر بندگان، تقوای الهی، زهد و پارسایی، دوستی و محبت اهل بیت(ع) و مانند آن باشد.
بهترین  زمان‌گریستن
بهترین زمان‌گریستن، نیمه‌های شب است که انسان می‌تواند‌گریه‌های آشکار و نهان داشته باشد. این آشکاری می‌تواند همراه با زاری و ناله و فریاد باشد. از پیامبر(ص) روایت است که فرمود: ما يَقطُرُ فِي الأَرضِ قَطرَةٌ أحَبُّ إلَى اللّهِ مِن قَطرَةِ دَمعٍ في سَوادِ اللَّيلِ مِن خَشيَتِهِ‌، لايَراهُ أحَدٌ إلَا اللّهُ عز و جل؛ قطره اشكى كه در تاريكى شب از ترس خدا فرو مىچكد و كسى جز خداوند عز و جل آن را نمى‌بيند‌، نزد خدا محبوب‌تر از هر قطره اى است كه بر زمين فرو مى‌چكد.(جامع الأخبار: ص ۲۶۰ ح ۶۹۷)
امیرمومنان‌(ع) درباره برخی از یاران خویش می‌فرماید: كاش آنها را در شب هنگام ديده بودى‌، آن‌گاه كه چشم‌ها مىخفتند و صداها خاموش مى‌شدند و پرندگان در آشيانه‌هايشان آرام مىگرفتند. هراس از تهديدهاى روز رستاخيز‌، آنان را از خفتن باز مى داشت‌، چنان‌كه خداى سبحان فرموده است: «آيا ساكنان شهرها ايمن شده‌اند از اينكه عذاب ما شامگاهان- در حالى كه به خواب فرو رفته‌اند- به آنان برسد؟». پس هراسان بيدار مى شدند‌، و به نماز بر مى خاستند، گاه نالان و گريان و گاه تسبيح‌گويان و در محراب‌هايشان مىگريستند و زار مىزدند و در شبى تار و سيه فام، بر دو پا مى ايستادند و اشك مى ريختند.(بحار الأنوار: ج ۷ ص ۲۱۹ ح ۱۳۲)
در میان شب بهترین زمان نیز سحرگاهان است. پیامبر(ص)‌در این باره فرموده است: چون نخستين شب ماه رمضان فرا رسد‌، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ به هفت فرشته فرمان مى دهد…. هر فرشته‌اى با پرچمى از نور… و جبرئيل نيز با پرچمى از نور و آن پرچم در آسمان هفتم زده می‌شود كه بر آن نوشته شده است: «لا إله إلّا اللّه‌، محمّد رسول اللّه». خوشا به حال امّت محمّد‌، كه در سحرگاهان‌، فرياد گريه و زارى سر مى‌دهند! اينان روز قيامت‌، در امانند.(بحار الأنوار: ج ۹۶ ص ۳۴۳ ح ۷)
امیرمومنان على‌(ع) نیز می‌فرماید:از اشك مؤمن در سحرگاه بر حذر باشيد؛ زيرا اين اشك‌، كسى را كه موجب ريخته شدنش شده است‌، در هم مى‌شكند و درياهاى آتش را براى كسى كه با آن دعا كند‌، فرو مى‌نشاند.(دعائم الإسلام: ج ۲ ص ۵۳۵ ح ۱۸۹۹)
بهترین حالت در سحرگاهان شب نیز زمان نماز است. بر اساس روایات‌، این سنت و سیره پیامبر(ص) بود. (بحار الأنوار: ج ۱۰ ص ۴۰ ح ۱)
راوی می‌گوید: از امام صادق‌(ع)در باره گريه كردن در نماز پرسيدم كه آيا نماز را باطل مىكند؟ فرمود: «اگر بر اثر به ياد آوردن بهشت يا دوزخ بگريد‌، اين، برترين اعمال در نماز است و اگر به ياد مرده‌اش افتاده باشد‌، نمازش باطل است».(بحار الأنوار: ج ۸۴ ص ۳۱۳ )
 بهترین حالت در نماز زمانی است که شخص به سجده در آمده است. چنان‌که خداوند به‌صراحت در آیه 107 و 109سوره اسرا بیان فرموده است: وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعًا؛ و بر روى زمين مىافتند و مىگريند و بر فروتنى آنها مىافزايد».
پس بهترین حالت و زمان‌گریستن، هنگام سجده‌ها در سحرگاهان شبهاست که همه خفته‌اند و مومن بیدار است. چنان‌که از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: دو قطره است که نزد خدا محبوب‌تر از همه است: قطره خونى كه در راه خدا ريخته شود و قطره اشكى كه شخص در تاريكى شب در حال سجده فرو چكاند‌، به طورى كه آن را كسى جز خداوند متعال نبيند.(تنبيه الغافلين: ص ۲۵۹ ح ۳۴۵)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا