اعتقادی - کلامیتاریخیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

خديجه كبري(س) نور چشم پيامبر(ص)

به مناسبت دهم ماه رمضان سالروز وفات بانوي پرفضيلت اسلام
حضرت خديجه (س) مادر ام الائمه حضرت فاطمه زهرا(س) از برجسته ترين زنان جهان در کنار مريم بنت عمران(س)، آسيه بنت مزاحم همسر فرعون(س)، و دخترش فاطمه بنت محمد(ص) به عنوان سرور زنان در دنيا و آخرت شناخته و معرفي شده اند. نويسنده در اين مطلب با مراجعه به آيات و روايات بر آن است تا گوشه اي از جايگاه و عظمت اين بانو را تبيين کرده و الگوي عيني از زنان اسوه الهي را ارائه دهد.

    ***
خديجه (س)، نخستين زن مسلمان
    خديجه بنت خويلد بن اسد بن عبدالعزي بن قصيّ، اوّلين همسر پيامبر(ص) و اوّلين تصديق كننده رسالت وي بود. (السّيرة النبويّه، ابن هشام، ج 1، ص187 190؛ اسدالغابه، ج 7، ص80 ؛ الاصابه، ج 8، ص 99)
    پيامبر(ص) پس از دريافت وحي الهي، به حکم طبيعي و الهي، رسالت خويش را بر حضرت خديجه(س) و حضرت علي(ع) که در خانه اش مي زيست، عرضه مي کند تا اين گونه خانواده خود را از آتش دوزخ حفظ کند. (تحريم، آيه 6) آنان نخستين زنان و مرداني بودند که به آن حضرت (ص) ايمان آورده و تصديقش کرده و با جان و دل و مال و ثروت از او و رسالتش دفاع نمودند.
    رسول خدا(ص) درباره مجاهدت هاي حضرت خديجه (س) بار ها لب به سخن گشوده است. از جمله در جايي در پاسخ تعريض عايشه نسبت به علاقه مندي آن حضرت(ص) به خديجه و يادکرد خاطراتش مي فرمايد: سوگند به خدا، خداوند بهتر از او به من نداد! وي ايمان آورد، زماني كه مردم كافر بودند. مرا تصديق كرد، زماني كه مردم مرا تكذيب كردند. مرا با اموالش همراهي كرد، زماني كه مردم مرا محروم ساختند. (اسدالغابه، ج 7، ص 86 ؛ الاصابه، ج 8، ص 103)
ويژگي هاي خديجه
    براي حضرت خديجه(س) ويژگي هاي بسياري است که از جمله آن ها مي توان به موارد زير اشاره کرد که برخي از آن ها ويژگي هاي شخصيتي و برخي اجتماعي اوست.
    1- نخستين همسر پيامبر(ص): حضرت خديجه(ص) نخستين همسري است که پيامبر(ص) انتخاب کرده است. در برخي از روايات از پيامبر(ص) نقل شده که وي هنگام ازدواج دوشيزه بوده که دلالت بر عدم ازدواج پيشين او دارد: ان النبي (ص) تزوج بها و كانت عذرا؛ پيامبر گرامي(ص) با خديجه ازدواج كرد در حالي كه خديجه دوشيزه بود. (تنقيح المقال،ج3، ص77؛ ر.ك: بنات النبي(ص) ام ربائبه نوشته علامه سيد جعفر مرتضي، ص 88)
    سن وي را در هنگام ازدواج 22 تا 40 گفته اند که به نظر مي رسد که سن اخير نمي تواند درست باشد؛ زيرا بر اين اساس ايشان بايد فاطمه(ص) را در سن 60 سالگي به دنيا آورده باشند. ظاهرا سن ازدواج ايشان نمي توانست بيش از 30 سال باشد، به ويژه که مرگ ايشان را سن 50 تا 55 سالگي دانسته اند و ايشان با حضرت محمد(ص) 25 سال زندگي کرده است. پس بايد گفت که سن آن بانو در هنگام ازدواج 30 يا کمتر از آن بوده است.(نگاه کنيد: الصحيح من سيره النبي الاعظم، جعفر مرتضي عاملي؛ بحارالانوار،ج16،ص3)
    خديجه(س) پيش ازپيامبر(ص) ازدواجي نداشته است و فرزندان منسوب به او، خواهرزادگان ايشان بوده که حضرت خديجه(س) آنان را به فرزندخواندگي بر پايه رسوم جاهلي گرفته بود و به همين سبب ملقب به «ام الايتام؛ مادريتيمان» بود. فرزندخواندگي امري طبيعي در جاهليت بود و شخص، فرزندان خويشان يا کسان ديگر را به عنوان فرزند خوانده مي گرفت و کودک به نام همان شخص خوانده و معرفي مي شد. مثلامي گفتند زينب دختر خديجه؛ چنان که زيد بن حارثه به عنوان فرزند خوانده پيامبر(ص) در خانه ايشان زندگي کرد و به عنوان زيد بن محمد خوانده مي شد. اين رسم تا سال ها پس از اسلام وجود داشت و در مدينه و اواخر رسالت اين رسم برداشته شد؛ زيرا قانون الهي مبني بر نسبت دادن فرزند خوانده ها به والدين اصلي نازل شد و از آن پس زيد بن محمد(ص) را به نام پدرش، زيد بن حارثه خواندند. (احزاب، آيه 4) با بيان حکم الهي، امکان ازدواج با زن فرزندخوانده پس از طلاق زن از سوي فرزند خوانده نيز مجاز دانسته شد و پيامبر(ص) خود به اين قانون عمل کرد تا هر گونه شبهه اي را بزدايد و اجازه بازگشت به رسوم جاهلي را در عمل سلب نمايد. (احزاب، آيه 37) پس انتساب دختراني به آن حضرت(س) بر اساس همين قانون و رسوم جاهلي وجود داشته و در اذهان مانده و به تاريخ کشيده و نوشته شد؛ اين در حالي بود که حضرت خديجه (س) پيش از ازدواج با پيامبر(ص) نه ازدواج داشته و نه فرزندي.
    2- نخستين زن مسلمان: چنان که گفته شد حضرت خديجه(س) همان طوري که نخستين همسر پيامبر(ص) بود، نخستين زني است که به آن حضرت ايمان آورد.(السّيرة النبويّه، ابن هشام، ج 1، ص 187 190؛ اسدالغابه، ج 7، ص 80 ؛ الاصابه، ج 8، ص 99؛ تنقيح المقال،ج3،ص77)
    3- السابقون الاولون: آن حضرت(س) مصداق اين آيه است که مي فرمايد: وَالسَّابِقُونَ الاَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالاَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَاَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الاَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا اَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ؛ و پيشگامانِ نخستين از مهاجران و انصار و كساني كه با نيكوكاري از آنان پيروي كردند، خدا از ايشان خشنود و آنان نيز از او خشنودند و براي آنان باغهايي آماده كرده كه از زير درختان‏ آن، نهر ها روان است. هميشه در آن جاودانه‏اند. اين است همان كاميابي بزرگ. (توبه، آيه 100)
    بر هيچ کس پوشيده نيست که امام علي (ع) و خديجه کبري (س) سابقان در ايمان و اسلام هستند و از همه زودتر به رسول خدا (ص) لبيک گفتند و در آن زمان که مورد مسخره و شماتت مردم مکّه قرار گرفته بودند، لحظه اي دست از دامان پاک پيامبر اکرم (ص) نکشيدند و با تمام قوا، يار و ياور و پيرو حضرت بودند
    4- السابقون السابقون: در ميان سابقان، آن حضرت(س) پيشگام و جلودار بود و در شمار اولين ها بشمار مي رود که خداوند در آيه پيشين و نيز آيه 10 سوره واقعه از آنان اين چنين ياد کرده است: وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ؛ و پيشي‏گيرندگان- به ايمان و جهاد و طاعت-، آن پيشي‏گيرندگان.
    5- مقربان: خداوند درباره افرادي چون حضرت خديجه(س) و اميرمومنان علي(ع) آنان را افزون بر صفاتي چون سابقون و اولون، به عنوان مقربان درگاه خويش معرفي مي کند و در آيات 11 و 12 سوره واقعه مي فرمايد: اُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ آنانند همان مقرّبانِ خدايند که در بوستانهاي پر نعمت هستند.
    6- ام المومنين: خداوند همسران پيامبر(ص) را به ام المومنين ستوده است. در اين ميان حضرت خديجه (س) افزون بر افتخارات پيشين به اين صفت نيز ستوده شده است. خداوند در آيه 6 سوره احزاب مي فرمايد: النَّبِيُّ اَوْلَي بِالْمُوْمِنِينَ مِنْ اَنفُسِهِمْ وَاَزْوَاجُهُ اُمَّهَاتُهُمْ ؛ پيامبر به مومنان از خودشان اولي و همسرانش مادرانشان هستند.
    7. مادر ام الائمه: حضرت خديجه (س) مادر حضرت فاطمه (ص) است که ايشان مادر تمامي امامان معصوم(ع) غير از همسرش امام علي(ع) است.
    8- مادر فرزندان رسول الله(ص): چنانکه پيامبر(ص) خود فرموده است حضرت خديجه(س) تنها زني است که نسل پيامبر(ص) از اوست و خداوند او را کوثري براي آن حضرت(ص) قرار داده است. البته از ماريه قبطي فرزندي به نام ابراهيم براي آن حضرت بوده که در کودکي از دنيا رفته است.
    9- بهترين زنان: رسول خدا(ص)فرمود: «اَربعُ نِسوهُ سادات عالَمهنَّ: مَريَمُ بِنتُ عمران، آسِيهُ بِنتُ مُزاحِم، خَديجهُ بِنتُ خُوَيلد وَ فاطَمَهُ بِنتُ محمّد (ص)؛ بهترين زنان دنيا چهار نفرند: مريم، آسيه، خديجه و فاطمه(عليها السلام). (اسدالغابه، ج 7، ص 84؛ الجامع لاحكام القرآن، قرطبي، ج 18، ص 133؛ روح المعاني ج3 ص155؛ ذيل آيه 42 سوره آل عمران) البته خديجه(س) پيش از اسلام در ميان مردم به عنوان سرور زنان قريش معروف بود.( شرح مواهب، زرقاني، ج1، ص199)
    10- اسوه مومنان: بر پايه حديث بالاو نيز آيات قرآني، ايشان را مي توان اسوه زنان نيز بر شمرد؛ زيرا قرار گرفتن ايشان در کنار مريم (س) و آسيه همسر فرعون(س) بيانگر اسوه بودن آن بانو براي هر مومن از زن و مرد است. در حديث است که رسول خدا (ص) بار ها آن حضرت (س) را با مريم (س) مقايسه مي کرده است و از جمله فرموده است: حضرت مريم سيده زمان خودش بود و حضرت خديجه سيده اين زمان. (ابن حجر عسقلاني، الاصابه، بيروت، چاپ دارالکتاب العربي، ج ۴، ص ۲۷۵، ذيل حضرت خديجه).
    11. چشم روشني پيامبر(ص): خداوند در آيه 74 سوره فرقان از مومنان نقل مي کند که چنين دعايي دارند: وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ اَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ اَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا؛ و كساني‏ هستند كه مي‏گويند: «پروردگارا، به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنيِ چشمان [ما] باشد و ما را پيشواي پرهيزگاران گردان.»
    برخي از مفسران، مقصود از «من ازواجنا» در آيه را خديجه(س) دانسته اند كه پيامبر(ص)در دعاي خود از خدا خواست: همسران ما را مايه چشم روشني ما قرار بده.( تفسير قمي، ج 2، ص 118؛ شواهدالتنزيل، حاكم حسكاني، ج 1، ص 539)
    12. معاونت در رسالت: حضرت خديجه (س) همواره به عنوان معاون همسرش بود و در مشکلات و سختي هاي رسالت او را با جان و مال حمايت و ياري مي رسانيد. اين در شرايطي بود که کمتر کسي به آن حضرت (ص) ايمان آورده بود و او را حمايت مي کرد. بنابراين، بايد گفت که نخستين حامي و معاون پيامبر(ص) در رسالت الهي، حضرت خديجه(س)بوده است.مفسران از خديجه در آغاز نزول وحي ياد كرده اند و گفته اند: در حالي كه پيامبر(ص) لرزش شديدي احساس مي كرد به خديجه فرمود: مرا بپوشانيد! بر من آب بريزيد! و خديجه وي را پوشانيد. در اين هنگام بود كه آيات اوايل سوره مدثر (74) نازل شد. (جامع البيان، ج 14، جزء 29، ص 179؛ الجامع الاحكام القرآن، قرطبي، ج 19، ص 40 و ج 20، ص 80 – 81 )
    13. خاطرات خوش پيامبر(ص): خديجه تنها زني است که پيامبر(ص) بار ها از خاطرات خوش زندگي با او سخن به ميان مي آورد و هر گاه دلگير و غمين بود، با ياد و خاطرات خوش زندگي با خديجه(س) خود را سرگرم مي کرد. اين رويه چنان بود که حساسيت زنانگي برخي از همسرانش را برانگيخت. عايشه يکي از همسران رسول خدا(ص) مي گويد: هرگاه پيغمبر به ياد خديجه مي افتاد، او را مي ستود و براي او طلب رحمت مي کرد؛ روزي او را مي ستود، رقابت زنانگي موجب شد که به آن حضرت گفتم: «به جاي او خداوند زن جواني به تو داده است»؛ پيامبر با شنيدن اين سخن ناراحت و خشمگين شد… پس از آن فرمود: «چگونه اين سخن را گفتي؟ سوگند به خدا! خديجه هنگامي به من ايمان آورد که همه مردم کافر بودند؛ مرا هنگامي پناه داد که همه مرا ترک کرده بودند؛ نام مرا هنگامي تصديق کرد که همه تکذيبم مي کردند و از او داراي فرزنداني شدم. (بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۱۲)
    14. طاهره: در کتب تاريخي و سيره ها آمده است که خديجه (س) بانوي خردمند حجاز، سرآمد همه بود، هم ظاهر را مي ديد و هم باطن گرا بود. او ملکه کمال و جمال، ثروت و قدرت و شکوه و آزادگي در جهان عرب بود… تشکيلات منظم تجاري و اقتصادي داشت… او يک زن عادي نبود، برجسته و سرشناس و صاحب کمالات بود… پاک منش و شايسته کردار، آينده نگر و ژرف انديش، حق جو و برخوردار از گوهرهاي گران بهاي پاکي بود به همين جهت به او «طاهره» مي گفتند. (سيره حلبي، ج1، ص132)
    15. خردمندترين: در کتب سيره آمده است: «کانَت [خديجه] من اَحسَنِ النِّسا، جمالاً و اَکملهنّ عقلاً و اَتَمهنّ رَاياً و اَکثرهنّ عِفّهً ديناً و حَياءً و مُرُوّهً و مالاً … .» همانا خديجه از زيباترين زنان بود. عقلش کامل ترين عقول، نظرش تمام ترين آراء در ميان زنان بود. عفّت و دينداري و حياء و مروّت و مال … او زبانزد همه زنان و بيشتر از آنان بود. (رياحين الشريعه ج2 ص204)
    16. سلام خداوند: خداوند توسط جبرئيل(ع) سلام ويژه اي براي حضرت خديجه(س) فرستاد که براي هيچ يک از زنان پيامبر(ص) اتفاق نيفتاد. در کتب حديثي و روايي و تاريخي آمده که به خاطر روحيّه حق جويي و حق پذيري و ايمان خالص و اعمال نيکش هرگاه فرشته وحي از سوي خدا به او وعده قصري بزرگ و زيبا در بهشت جاودان مي داد. پيامبر خدا در مقابل برخي حسودان مي فرمود: به خداوند سوگند، خداي متعال از خديجه برتر به من همسري عطا نکرده است. (صحيح بخاري ج5 ص112؛ و نيز تذکره الخواص، ص 303) طبق رواياتي از حضرت امام محمد باقر (ع)پيامبر اكرم(ص)هنگام بازگشت ازمعراج، به جبرئيل فرمود: «آيا حاجتي داري؟»
    جبرئيل عرض كرد: خواسته ام اين است كه از طرف خدا و من به خديجه سلام برساني» (بحارالانوار،6،ص7) در روايتي ديگر مي خوانيم: روزي خديجه به طلب رسول خدا(ص) بيرون آمد. جبرئيل به صورت مردي با وي روبه رو شد و از خديجه احوال رسول خدا(ص) را پرسيد. خديجه نمي توانست بگويد رسول خدا(ص) در كجا به سر مي برد. او مي ترسيد اين مرد از كساني باشد كه قصد كشتن رسول خدا(ص) را دارد. وقتي كه خدمت آن حضرت رسيد و قصه را باز گفت، حضرت محمد(ص) فرمود: آن جبرئيل بود و امر كرد كه از خداتو را سلام برسانم. (رياحين الشريعه، ج2، ص206)
    17. از منتظران رسالت و وحي: ايشان از منتظران وحي و رسالت بود. در کتب سيره آمده است که خديجه کبري هميشه از راه گفت و شنود با دانايان مذاهب الهي مثل ورقه، نسطور و بُحيرا به خاطر نويد پيامبران الهي در انتظار ظهور نور و طلوع خورشيد ايمان و آزادي و پيامبر خاتم بود… همين امر روشن مي کند که او قبل از اسلام نيز موحّد و مومن به خدا بود.( سيره ابن هشام، ج1، ص199؛ بحارالانوار،16،ص61)
    18. همسر بهشتي پيامبر(ص): عايشه گفت: به هيچ يک از زنان پيامبر، به اندازه خديجه حسادت نمي ورزيدم. با آنکه او را نديده بودم. چرا که ياد او، قسمت وسيعي از قلب پيامبر را به خود اختصاص داده بود تا آنجا که پيامبر اعظم اگر گوسفندي ذبح مي کرد، ابتدا سهم محبّان خديجه را مي داد… يک بار به خاطر کثرت حسادت، به رسول خدا اعتراض کردم که چرا اين قدر از عظمت خديجه و دوستي اش و عشق به او مي گويي؟ پيامبر اعظم فرمود: هرگز خود را با او قياس نکن… هرگز خداوند زني برتر از او به من نداده است…. در جاي ديگر پيامبر فرمود: … «وکنتُ لها عاشقاً فَسَالتُ اللهَ اَن يجمعُ بيني و بينها…؛» از خداوند خواستم به خاطر عشقي که به او دارم در بهشت نيز مرا با او قرار دهد. (کفايه الطالب، گنجي شافعي، ص359)
    19. خديجه کبري: لقب کبري را پيامبر(ص) به ايشان داده است. در عمده ابن بطريق آمده است: پيامبر اکرم (ص) به خاطر بلند مرتبه بودن و برتري خديجه نسبت به ديگران، او را مشاور و هميار خود مي پنداشت و خرد بزرگ و مديريت تحسين برانگيز او را تجليل مي کرد و به او لقب «کبري» را عطا کرد.
وفات خديجه(س)
    خديجه(س) در ماه رمضان (الاعلام النبلاء، ج2، ص112)، يا ماه رجب (المصباح، ص566) سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب (بحارالانوار،ج9،ص14) جان به جان آفرين تسليم كرد.
    پيغمبرخدا(ص) خديجه(س)راغسل داد و حنوط كرد و با همان پارچه اي كه جبرئيل از طرف خداوند عزوجل براي خديجه(س) آورده بود، كفن كرد. رسول خدا(ص) درون قبر رفت و سپس خديجه(س) را در خاك نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جاي خويش استوار ساخت.
    حضرت محمد(ص) بر خديجه(س) اشك مي ريخت، دعا مي كرد و برايش آمرزش مي طلبيد.آرامگاه خديجه در گورستان مكه در «حجون» واقع است. (بحارالانوار، ج9، ص14و 21)
    حضرت امام صادق (ع) فرمود: وقتي خديجه(س) از دنيا رفت، فاطمه كودكي خردسال بود، نزد پدر آمد و گفت: «يا رسول الله اُمي» مادرم كجاست؟
     پيامبر(ص) سكوت كرد. جبرئيل نازل شد وگفت: خدايت سلام مي رساند و مي فرمايد: به زهرا بفرما، مادرت در بهشت و در كاخ طلايي كه ستونش از ياقوت سرخ است و اطرافش آسيه و مريم هستند، جاي دارد. (المجالس، ص110)

روزنامه كيهان، شماره 20817 به تاريخ 17/4/93، صفحه 8 (معارف)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا