اعتقادی - کلامیعرفانفلسفیمعارف قرآنیمناسبت ها

حدود وجودی اشیاء در قَدَر الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

همه هستی تجلیات انوار صفات الهی و مظاهر آن هستند(نور، آیه 35) که البته در بیش تر موارد در ساختار «تنکاح» انوار صفات الهی ظهور و تجلی می یابند؛ زیرا اگر چه هر صفتی خود دارای مظاهری در مراتب تنزلات وجودی از شدت به ضعف است؛ یعنی مثلا صفت قدرت خود به تنهایی دارای مظاهری اتم و اکمل تا مظاهری درساحت تنزلات است که در مظهریت ضعیف تراست؛ اما بیش تر و اکثریت مخلوقات هستی، مظاهر تجلیات چند نور صفات الهی است که در اصطلاح از آن به عنوان «تنکاح» اسماء و صفات الهی یاد می شود؛ زیرا هدف از این تنکاح آن است که همه صفات الهی به نوعی مظاهر بسیط یا ترکیبی داشته باشد. این گونه است بی نهایت مظهر از همین  اسماء ظاهری غیر مستاثر الهی ظهور می یابد تا جایی که اگر کسی بخواهد همه آنها را احصا کند، هفت دریا به هفت دریا دیگر به عنوان جوهر و مداد، و همه درختان به عنوان قلم نمی توانند این احصا را انجام دهند؛ زیرا مظاهر اسمای ظاهری الهی بی نهایت و غیر قابل احصا است.(لقمان، آیه 27)

البته از نظر آموزه های وحیانی قرآن، همه این مظاهر انوار صفات الهی، بر اساس مشیت حکیمانه الهی در چارچوب «قدر» الهی سامان یافته و هر چیزی بر اساس اهداف و مقاصد خاصی، مظهریت یافته و در این مظهریت «قدر» و میزان دقیق هر چیزی مشخص و معین شده است.

به سخن دیگر، هر چیزی دارای حدود وجودی و مقداری است که حکمت الهی اقتضا کرده است(المیزان، ج 19، ص 90؛ مجمع البیان، ج 9 و 10، ص 785)؛ بنابراین، ظرفیت وجودی هر چیزی از قبل از خلقت در عالم امر الهی و ام الکتاب بر اساس مشیت حکیمانه الهی مشخص و معین شده است که از آن به «قدر» کلی یاد می شود.(حدید، آیات 22 و 23؛ فرقان، آیه 2؛ فصلت، آیه 12 انعام، آیه 96)

البته بر اساس آموزه های قرآنی، یک قدر جزئی دیگر است که مربوط به تعیین سرنوشت هر چیزی در طول یک دوره زمانی چون یک سال است که از آن به «لیله القدر» یاد می شود که در شب های ماه مبارک رمضان قرار دارد.(قدر، آیات 1 تا 5؛ دخان، آیات 1 تا 5)

البته به نظر می رسد که لیله القدر مکرر در شب های ماه رمضان هر سال، خود صورت تنزل یافته از همان لیله القدر در عالم امر است که خارج از زمان و مکان قرار دارد. بنابراین، به تسامح می توان آن چیز در عالم امر که «قدر» کلی برای هر چیزی در ام الکتاب نوشته شده را «لیله القدر» کلی دانست؛ مگر مراد از «لیله» را همان قبل از ظهور به انوار صفات الهی دانست؛ چنان که  حضرت فاطمه(س) را به همین معنا «لیله القدر» دانسته اند؛ زیرا آن حضرت(س) در مراتب هستی هم چون «لیله» برای «یوم» ظهور انوار صفات الهی است. بنابراین، می توان گفت که «لیله القدر» کلی یک مفهوم زمانی نیست، بلکه همانند «یوم» یک مفهوم فرازمانی دارد که همان عدم ظهور در برابر ظهور است؛ پس وقتی گفته می شود: کل یوم هو فی شان؛ هر روزی او در شانی از شئونات است(الرحمن، آیه 29)، مراد زمان نیست، بلکه همان «ظهور» است؛ یعنی خدا در هر ظهوری «شان» و کاری را انجام می  دهد که در ظهوری دیگر نوعی دیگر از کار است. بر این اساس، اگر ما برای ظهور هستی کنونی، شش «یوم» و «ایام» داشته باشیم(اعراف، آیه 54؛ یونس، آیه 3؛ هود، آیه 7؛ فرقان، آیه 59؛ سجده، آیه 4)، خدا در هر روزی کاری داشت که غیر از کار روز دیگر بوده است؛ زیرا خدا در این ایام شش روزه، شش ظهور گوناگون داشته است.

ویژگی های تقدیر الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، «قدر» الهی دارای ویژگی هایی است که آگاهی به آنها موجب افزایش ایمان انسان به ربوبیت الهی است و انسان را به این نتیجه می رساند که ساختار زندگی انسان و جن در چارچوب «لاجبر و لاتفویض بل امر بین الامرین» سامان یافته و می بایست به این نکته توجه داشت که هر گونه تغییری در زندگی انسان و جن در چارچوب مشیت مقدر حکیمانه الهی شدنی بلکه حتی تبدیل در تقدیر جزیی هر شخصی تنها با دعا و نیایش و پذیرش خدا (فرقان، آیه 77) و تبدیل در ام الکتاب است؛ زیرا خدا حاکم بر ام الکتاب است نه ام الکتاب حاکم بر خدا؛ پس محو و اثبات در ام الکتاب هم چنان برای خدا شدنی است.(رعد، آیه 39)

از نظر آموزه های قرآنی، مقدرات الهی دارای ویژگی هایی زیر است:

  1. فراگیری تقدیر نسبت به تمام مظاهر اسماء الهی و مخلوقات هستی.(حجر، آیه 21؛ فرقان، آیه 2؛ یس، آیه 12؛ قمر، آیه 29؛ طلاق، آیه 3) بر اساس همین است که در آیات قرآنی از انواع تقدیرات کلی و جزیی سخن به میان آمده که شامل اجل شخصی افراد یا امت ها تا قدر مقدور درباره امر الهی سخن به میان آمده است و خدا به صراحت می فرماید: و کان امر الله قدرا مقدورا؛ و امر الهی قدر مقدر و معین دارد.(احزاب، آیه 38) پس دایره قدر الهی از امر الهی تا خلق الهی را شامل می شود و همه هستی را از خلق و امر را در بر می گیرد.(همان؛ فرقان، آیه 2) از همین روست که خدا به صراحت می فرماید: قد جعل لکل شیء قدرا؛ برای هر چیزی قدری است.(طلاق، آیه 3) شکی نیست که شی شامل همه چیزها خواه امری و خواه خلقی می شود؛ زیرا اطلاق شی بر ساحت امری نیز در قرآن آمده است و خدا به صراحت می فرماید: انما قولنا لشی اذا ارادناه ان نقول له کن فیکون؛ قول ما به چیزی هر گاه اراده کرده باشیم این که به آن می گوییم باش پس هست شود.(نحل،آیه 40؛ یس، آیه 82) در آیات دیگر، از همین «شیء» به «امر» تعبیر کرده که بیانگر آن است که شیء می تواند به ساحت امر نیز تعلق گیرد در حالی که به یک معنا خلق نشده و هنوز شیء به اصطلاح خلقی نشده باشد.(غافر، آیه 68؛ بقره، آیه 117؛ یس، آیه 82)
  2. تنزلات وجودی براساس مقدار معین.(حجر، آیه 21؛ دخان، آیه 3)
  3. حکمت و هدفمندی در تقدیر کلی و جزیی.(دخان، آیه 4)
  4. نگارش در ام الکتاب در ساحت امر الهی نه خلق(دخان، آیات 4 و 5؛ قدر، آیه 4)؛ زیرا امر الهی غیر از خلق الهی و مقدم بر آن است.(اعراف، آیه 54)
  5. قابل تغییر به دست انسان در مقدرات جزیی(رعد، آیه 11) و قابل تبدیل به دست خدا در مقدرات کلی و جزیی.(رعد، آیه 39) بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، انسان و جن به سبب اراده و حق انتخاب می توانند در چارچوب و محدوده ای تغییرات جزیی در مقدرات خویش ایجاد کنند که مثبت یا منفی است. این تغییرات جزیی بر اساس تغییر در نفس و رفتارهایی آن خواهد بود.(رعد،آیه 11) هم چنین از نظر قرآن، دعا و نیایش و اصلاح اعمال فاسد می تواند موجب تغییر مثبت در قدر جزیی شود؛ از همین روست که می توان مقدرات جزیی را تا زمانی که «قضای» قطعی نشده با دعا واصلاح اعمال به دست خدا تغییر داد.(نساء،آیه 77؛ ابراهیم، آیه 44؛ منافقون، آیه 10) اما اگر قضای قطعی آمده باشد دیگر تغییر در قدر و قضا صورت نمی گیرد.(همان) پس همان گونه که  تقدیر عالم بر اساس مشیت الهی قابل تبدیل است(رعد، آیات 38 و 39)، تغییر قدر جزیی نیز به اعمال خوب و بد و دعا و اصلاح و مانند آن ها شدنی است.(مائده، آیات 21 و 26)
  6. مقدرات الهی برخاسته از عزت حکیمانه الهی است؛ بنابراین، هیچ کسی را راه نفوذ و سلطه بر آن نیست تا تغییر یا تبدیلی در آن دهد(انعام، آیه 96؛ یس،آیه 38؛ فصلت، آیه 12)؛ هم چنین از نظر قرآن تقدیر الهی در ارسال رسولان بر اساس همین عزت حکیمانه است.(بقره، آیه 129)
  7. مقدرات الهی بر اساس ربوبیت رب العالمین ساماندهی شده تا هر چیزی را به کمال بایسته و شایسته اش برساند.(اعراف، آیه 54)
  8. مکتوب بودن تقدیر الهی در ام الکتاب به این معنا است که هیچ گونه تغییر، تحویل و تبدیلی جز با اراده و مشیت حکیمانه الهی در تقدیرات انجام نخواهد شد.(رعد، آیه 39) پس اگر به چیزی ظرفیتی بر اساس اهداف حکیمانه داده شده (طه، آیه 50) تبدیل و تغیییر و تحویل در آن راه نمی یابد(رعد، آیه 39) و اگر برای کسی چیزی داده یا گرفته شود بر اساس همان مقدرات نوشته شده و مکتوب در ام الکتاب است.(حدید، آیات 22 و 23)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومنان می بایست به این حقیقت که همه هستی بر اساس قدر کلی و جزیی سامان یافته ایمان(حدید،آیات 22 و 23؛ توبه، آیات 50 و 51) و به خدا توکل داشته (توبه،آیات 50 و 51) و به قدر الهی که در زندگی قضا و تحقق می یابد، رضایت دهند و همان را بجویند و از خدایشان بخواهند.(بقره، آیه 187) البته شکی نیست که رضایت انسان نسبت به قدر و قضای الهی نوعی آرامش و اطمینان را برای این مردم فراهم می آورد؛ زیرا می دانند که خدا جز خیر حکیمانه برای آنان نمی خواهد و رقم نمی زند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا