اجتماعیروان شناسیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

جنگ نرم در آموزه های قرآنی

samamosیکی از شیوه های جنگی ، جنگ نرم است که جنگ روانی شاخه ای از آن به شمار می آید. در جنگ نرم ، به جای ابزارهای جنگی متعارف چون توپ و تانگ ، از ابزارهای فرهنگی تاثیرگذار بر فکر و اندیشه و عواطف و احساسات انسانی بهره گرفته می شود.

با نگاهی به تبارشناسی و جریان شناسی جنگ نرم می توان گفت که این شیوه جنگی ، از دیرباز مورد استفاده قرار گرفته و همواره از سوی انسان ها در جنگ ها به عنوان یک سازوکار موثر مورد توجه بوده است. تنها تفاوتی که می توان در میان جنگ های نرم در دوران گذشته و عصر معاصر یافت، تفاوت در ابزارهای آن است؛ زیرا روش های تاثیرگذار آن تغییری محسوس و چندانی پیدا نکرده است؛ زیرا چنان که گفته شد، بهره گیری از هر نوع ابزاری در جنگ نرم بر این پایه و محور قرار می گیرد که بر اندیشه و احساسات مخاطب تاثیرگذاشته او را مرعوب خود ساخته بی آن که واکنشی از خود نشان دهد تسلیم دشمن شده و یا در مسیر خواسته های او گام بردارد.

بر اساس این فرضیه است که به سراغ آموزه های قرآنی می توان رفت و تحلیل قرآن را از جنگ نرم و مسایل و مباحث مربوط به آن را به دست آورد. نویسنده در این مطلب با توجه به چنین پیش فرضی به سراغ آیات قرآنی رفته تا نگره قرآن را در این موضوع به دست دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

جنگ نرم و حدود و مرزهای آن

دشمن در جنگ نرم تلاش دارد با استفاده از ابزارهای فرهنگی و ارتباطاتی پیشرفته و با شایعه و دروغ پراکنی و استفاده از برخی بهانه ها، میان آحاد مردم تردید، بدبینی، و اختلاف ایجاد کند. (رهبر معظم انقلاب)

آموزه های قرآنی به جنگ نرم در حوزه دشمن شناسی و مقابله با دشمن، توجه داشته است. آیات بسیاری به این مساله از دو زاویه دید مختلف نگریسته است. به این معنا که اگر دشمن برخی از سازوکارهای جنگ روانی را در جنگ نرم به کار می گیرد ، جامعه اسلامی نیز در دفاع و مقابله با دشمن می بایست از همه امکانات بهره گیرد و در جنگ نرم، به حکم مقابله به مثل" فمن اعتدي عليکم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدي عليکم واتقوالله و اعلموا ان الله مع المتقين" عمل نماید.(بقره، آیه 194)

البته در این آیه و ایات دیگر بر این مهم توجه و تاکید شده است که مومنان به حکم تقوای الهی، از هر گونه رفتارهای ضد اخلاقی و عقلانی که هنجارها و ارزش های اساسی بشریت را تضعیف می کند و یا از میان بر می دارد می بایست پرهیز کنند. بنابراین خطوط قرمزها و محدودیت هایی را برای این مقابله به مثل در همه حوزه ها از جمله جنگ نرم به دست داده است که مومنان نمی توانند از آن مرزها گذر کنند و همانند دشمنان خدا و دین عمل نمایند؛ زیرا به عنوان نمونه قتل و غارت بی گناهان و زنان و کودکان در فرهنگ ضد بشری دشمنان اسلام صورت می گیرد ولی مومنان مجاز نیستند تا این گونه رفتار کنند. در جنگ نرم نیز دشمنان به شیوه های زشت و ناپاکی رو می آورند که حریم های انسانی و نیز قداست و کرامت های بشری را می شکند و به تهمت و افتراهای ناموسی و مانند آن رو می آورند، در حالی که مومنان بر اساس آموزه های اسلامی و محوریت تقوای عقلانی و عقلایی و شرعی نمی تواند در جنگ نرم از آن ها بهره گیرد.

روش شناسی و رفتارشناسی دشمنان

خداوند در تحلیل روش شناسی و رفتارشناسی دشمنان اسلام و توحید به این نکته توجه می دهد که دشمنان اسلام، به سبب همدلی و مشابهت و همانندی در فکر و اندیشه ، یکسان و همانند هم عمل می کنند. (بقره آیه 118) از این روست که بخش زیادی از آیات قرآنی به گزارش های تاریخی از رفتارهای دشمنان و تحلیل علل ، عوامل، اهداف و مانند آن اختصاص یافته است؛ زیرا با تحلیل آن امور به آسانی و سادگی می توان رفتارهای دشمنان معاصر را تحلیل و ارزیابی کرد و توصیه های مناسب برای مقابله و مواجهه با آن ارایه نمود.

دشمنان اسلام و توحید هر چند که از نظر ظاهری و نژادی و قومیت ها متفاوت هستند ولی همگی آنان از عنصر مشترک انسانیت سود می برند که می تواند رفتارها و شیوه های آنان را یکسان نماید. همین تشابه قلوب که در آیه مطرح شده است ، به ما این امکان را می دهد تا بتوانیم از پیش رفتارهای آنان را پیش بینی کنیم و بر اساس آن ، سازوکارهای مقابله را فراهم آوریم و اجازه ندهیم تا دشمن به اهداف پست و پلید و زشت خویش دست یابد.

ابزارهای جنگ نرم

چنان که گفته شد، تنها اختلافی که میان جنگ های نرم در گذشته و حال می توان یافت ، تفاوت در ابزارهایی است که از سوی دشمنان مورد بهره برداری قرار می گیرد؛ زیرا انسان ها هر روزی به ابزارهای جدیدی دست می یابند که در گذشته غیر قابل دسترسی بوده است. فرهنگ و تمدن بشری همان گونه که به سوی کمال پیش می رود در ابزارها نیز کمال می یابد و نواقص و کمبودهای آن جبران می شود. دشمنان توحید و عدالت و اسلام نیز در برابر هر روز بیش از گذشته تلاش می کنند تا با استفاده از ابزارهای نوین ، سد راه اهداف کمالی و عدالت خواهانه توده های مردم به ویژه مسلمانان و مومنان شوند.

در گذشته ابزارهای جنگ نرم در داستان سرایی و شعر و مانند آن خلاصه می شد. این گونه بود که اشعار هجوآمیز به ویژه در میدان های جنگی به عنوان رجز خوانده می شد تا روحیه مخاطبان را تضعیف کرده و شرایط روحی مبارزان را تغییر دهند. رجز و شعر دو کارکرد متضاد نسبت به دوست و دشمن داشت. اشعار به دوستان انگیزه مبارزه می بخشید و روحیه دشمنان را تضعیف می کرد.

داستان سرایی و افسانه سازی از شخصیت های پهلوانی از دیگر ابزارهایی بود که در جنگ نرم میان تمدن ها و اقوام و ملل بسیار مورد بهره برداری بوده است. اقوام از طریق افسانه ها و اسطوره سازی نه تنها موقعیت خویش را فراتر از اقوام موجود تثبیت می کردند و به مردم و ملت خویش انگیزه می بخشیدند ، اقوام و ملل دیگر به تحقیر کرده و به سخریه می گرفتند تا جایی که شخص از انتساب به قوم و قبیله ای شرم می داشت.

یکی از مهم ترین اتهاماتی که همواره به پیامبران از سوی دشمنان ایشان زده می شد، عنوان شاعری بود. این اتهام از آن رو زده می شد که آموزه های آنان را در حد سخنانی برای تحریک عواطف و احساسات پایین آورند و به مردم بقبولانند که آموزه های آنان بیرون از دایره عقلانیت می باشد و نمی تواند عامل خوشبختی و سعادت ایشان و دستور درست زندگانی بشر باشد.

دشمنان برای تحقیر و تمسخر پیامبران، خود از ابزار شعر بهره می بردند و این اشعار را به گونه ای می سرایدند که مخاطبان از انتساب خود به پیامبران و عنوان پیرو بودن شرم کنند.( صافات آیه 36 ، طور آیه 30، انبیاء آیه 5 و حاقه آیه 41)

افسانه سرایی از دیگر روش هایی بود که دشمنان برای مقابله با پیامبران در جنگ نرم از آن استفاده بسیار می کردند که آیاتی چون آیه 25 سوره انعام و 31 سوره انفال و آیه 24 سوره نحل و 83 سوره مومنون و 5 سوره فرقان و آیاتی دیگر بر آن دلالت می کند.

در جهان امروز، ابزارهایی که برای جنگ نرم مورد استفاده قرار می گیرد از تنوع و تعدد بسیاری برخوردار می باشد. روزنامه ها، تلفن های همراه ، ماهواره ها، رسانه های همگانی و اینترنت و شبکه جهانی آن، در کنار ابزارهای دیگر، مهم ترین ابزارهای جنگ نرم است که در بسیاری از کشورها و ملت ها تاثیرات مخرب خود را گذاشته و زمینه را برای تسلط جهانخوران و دشمنان مردم فراهم آورده است.

روش های جنگ نرم

در جنگ نرم در طول تاریخ از روش های مشابه و همانندی استفاده شده است. از این رو می توان که بیش تر روش هایی که در گذشته مورد استفاده قرار گرفته است هنوز به همان قوت و شدت مورد استفاده دشمنان قرار می گیرد. در تمامی این روش های تلاش بر آن است تا با بهره گیری از روان شناسی ، عواطف و احساسات مخاطب تحت تاثیر قرار گیرد و با تغییر در آن ها، اندیشه ها و افکار شخص را نیز تغییر داده و بر وی مسلط و چیره شوند.

می دانیم که انسان مجموعه از بینش ها و نگرش هاست. نگرش های ارتباط تنگاتنگی با سه مولفه شناخت، عواطف و احساسات و رفتار دارد. از آن جایی که نمی توان در انسان میان این سه مولفه جدایی مطلق و کاملی افکند، تغییر و دگرگونی در هر یک از آن ها می تواند در دو چیز دیگر نیز تغییر ایجاد کند. بسیار دیده شده است که شخص از نظر شناختی نسبت به موضوعی درمقام اطمینان و علم عرفی است و یا حتی در مقام قطعیت نشسته است ولی از آن جایی که عواطف و احساسات وی تحت تاثیر قرار گرفته و تغییر یافته ، برخلاف شناخت قطعی و یا علم عادی خود عمل می کند. این که در برخی از روایات در باره جوانان به عنوان جاهلان در مقابل عاقلان سخن به میان آمده و ایشان را عاقل نمی شمارد و یا همین نسبت را در باره زنان نیز اطلاق می کند، از آن روست که اصولا جوانان و زنان بیش از آن که از شناخت عقلانی و داده های آن متاثر باشند، متاثر از عواطف و احساسات می باشند و آن چه رفتار و کردار آنان را مدیریت و کنترل می کند ، عواطف و احساسات ایشان است.

البته این مساله خاص این دو گروه نیست بلکه همه انسان ها در چنین شرایطی قرار می گیرند. حتی در گزارش های قرآنی این معنا مورد توجه و اهتمام قرار گرفته است که برخی از خواص نیز که در مقام بصیرت نشسته اند، ممکن است تحت تاثیر عواطف و احساسات خود عمل کنند و آن چه از حقایق را که به دانش خدادادی و نوری کسب کرده اند، نادیده بگیرند و بر خلاف آن رفتار نمایند. در قرآن این تغییر پذیری و متاثر شدن در باره بلعم باعورا و سامری گزارش شده است.

مهم ترین روش هایی که در طول تاریخ جنگ نرم و جنگ روانی گزارش شده است، مجموعه ای از روش ها چون روش افک و افتراء ، روش شخصیت سازی، روش تخریب شخصیت، روش شایعه سازی، روش ارتداد، روش تهدید، روش تحریم و مانند آن است.

در روش افک و افتراء ، دشمنان تلاش می کند تا جایگاه رهبران و مسئولان هر جامعه و نظامی را از مقام کاریزماتیک ، شخصیت های کامل و سالم والگوهای مهم دیگران پایین آورده و تنزل دهد. از این روست که می کوشد تا با افک و افترا ، هاله نورانیتی که از شخصیت سالم و کامل ایشان در نزد پیروان و ملت پدید آمده ، از میان بردارد و آنان را حتی از سطح شخصیتی توده مردم نیز فروتر و پایین تر بکشاند. این گونه است که ترور شخصیت به عنوان مهم ترین روش در جنگ نرم مورد توجه و تاکید قرار می گیرد.

در این روش، تلاش می شود تا نخست خود شخص ، ترور شخصیت شود و از جایگاه و مقام و منزلت خویش به زیر کشیده شود. هر آن چه که برای ملت و پیروان آن شخص، به عنوان ارزش والگوی برای دیگران تلقی می شود ، با انواع تهمت و بهتان تخریب می شود.

در طول تاریخ این گونه رفتارها از سوی دشمنان درباره پیامبران بسیار به کار رفته و گزارش شده است. اتهام دزدی و بهره گیری از قدرت و ثروت برای مقاصد شخصی، بهره کشی از دیگران برای مقاصد پست دنیوی و هواهای نفسانی از جمله این امور است که همواره از سوی دشمنان استفاده شده است.

در مرحله دوم ، اگر ترور شخصیت رهبران شدنی نشد به سراغ خانواده و بستگان نزدیک وی می روند که از جمله معروف ترین این وقایع می توان به ترور شخصیت پیامبرگرامی (ص) از طریق افک و بهتان به همسر وی اشاره کرد که در آیه 11 سوره نور گزارشی از آن آمده است. در داستان حضرت عیسی (ع) دشمنان یهودی آن حضرت (ع) چون نتوانستند آن حضرت را بی شخصیت کنند با بهره گیری از افک و بهتان کوشیدند تا دامن پاک دوشیزه ای چون حضرت مریم (س) را بیالایند و شخصیت کاریزماتیک آن بزرگوار را هدف گیرند.(مریم آیه 28)

از دیگر روش های جنگ نرم می توان به شخصیت سازی اشاره کرد. دشمنان می کوشند تا رقیبانی از درون همان جامعه برای شخصیت های اصلی و رهبران جامعه ایجاد کنند. در این کار با گزینش کسانی که قابلیت هایی را در اختیار دارند، با روش جایگزین سازی می کوشند تا جابه جایی در سطوح رهبری را فراهم آورند و با کم ترین هزینه ای بیش ترین سود را ببرند. در داستان حضرت موسی (ع) فرعون کوشید تا نخست با ساحران ( اعراف آیات 115 تا 117 و نیز شعراء آیات 43 تا 45 و آیات دیگر) و سپس با بلعم باعورا ( اعراف آیه 176 ) به اهداف خود برسد و جایگزینی برای آن حضرت (ع) بسازد که به نظر او هم سنگ و همتراز شخصیتی موسی (ع) بودند. در زمان پیامبر(ص) نیز با معرفی دو نفر به عنوان همتراز ایشان تلاش شد با شخصیت سازی دیگران ، جایگزینی برای آن حضرت معرفی کنند و قدرت را با انتقال به آنان مدیریت و مهار کنند.(زخرف آیه 31)

در جهان معاصر نیز با اهدای جوایز بین المللی چون صلح و حقوق بشر و شخصیت سازی از طریق رسانه ها ، همانند سازی و شخصیت سازی برای رهبران داشته باشند.

روش ارتداد

از روش های جنگ روانی ، بازی با ارزش های جامعه با ایمان و ارتداد نسبت به آن است. برخی از دشمنان از کافران و منافقان ، با بهره گیری از این شیوه می کوشند تا تردید و دودلی را در جامعه بیافکنند. از این روست که گاه با ابراز و اظهار ایمان و همدلی و همراهی ظاهری با مسئولان و مردم، و سپس اظهار کفر و بی ایمانی نسبت به آن می کوشند تا مردم را دچار تردید نسبت به آموزه ها و ارزش ها و باورهای خود کنند. همراهی با شخصیت های اجتماعی و رهبران و تایید مواضع آنان و سپس مخالفت با آنان بسیاری از سست ایمان ها و بیماردلان را به تردید می افکند و زمینه اختلاف و تفرقه را فراهم می آورد. قرآن گزارش می کند که در دوره پیامبر(ص) دشمنان از این روش و شیوه بسیار سود می بردند. ( نساء آیات 137 و 138)

بازی با ایمان از طریق ارتداد از مهم ترین روش هایی است که دشمنان برای تخریب روحیه مومنان از آن بهره می گیرند. در جهان امروز نیز این شیوه بارها از طریق دشمنان مورد استفاده قرار گرفته است. دشمنان حتی کوشیدند تا برای تاثیرگذاری بیش تر ، مدت زمانی را در ظاهری ایمانی به سر برند و سپس با نفوذ در لایه های اجتماعی و وجیه المله شدن ، توانستند با بازگشت و ارتداد خود ضربه های استواری به ایمان سست ایمان ها بزنند.

روش شایعه سازی و شایعه پراکنی از دیگر روش هایی است که در جنگ نرم به شدت مورد توجه و کاربرد است. این روش حتی در میدان جنگ برای کاهش روحیه سربازان به کار می رود. در جنگ احد دشمنان با شایعه کشته شدن پیامبر(ص) تلاش کردند تا موجبات اختلاف و فرار و به هم پاشیدگی ارتش اسلام شوند.

در قرآن گزارش های بسیاری در باره شایعه و نقش آن در تضعیف روحیه و حتی شکست ارتش های بیان شده که می توان به آیه 83 سوره نساء 60 سوره احزاب و 174 و 175 سوره آل عمران اشاره کرد. در این آیات از نقش تخریبی شایعه و آثار آن در شکست ارتش ها توجه داده شده و از مومنان خواسته شده تا در دام شایعه سازی دشمن قرار نگرفته و به عنوان عامل دشمن به شایعه پراکنی اقدام نکنند و در حقیقت آب به آسیاب دشمن نریزند.

روش تهدید و تحریم از دیگر روش هایی است که در جنگ نرم بسیار مورد توجه است. یکی از روش هایی که قرآن به مومنان پیشنهاد می دهد بهره گیری از روش تهدید از طریق ترساندن و ارهاب است. فراهم آوری تمام قدرت های نظامی و غیر نظامی از نظر عُده و عِده می تواند موجبات ترس وهراس دشمن شود و امکان هرگونه واکنش و عکس العمل درستی را از ایشان سلب نماید.(انفال آیه 60)

مخاطبان جنگ نرم

مخاطبان جنگ های نرم گروه های مختلف جامعه هستند ولی بیش ترین تاثیر را در میان افراد و اقشار جامعه ،گروه هایی چون سست ایمان ها، دوچهره گان ، خواص مغرور، بیماردلان و مانند ایشان می پذیرند. از این روست که خداوند از مومنان می خواهد تا با تقویت توحید خویش ربوبیت خداوندی را درهمه چیز احساس کنند و دلگرم به حضور و قدرت الهی در هر کاری باشند.

هدف از جنگ نرم

تردید در شیوه زندگی و نظام سیاسی ، ایجاد بدبینی نسبت به مسئولان، ایجاد اختلاف و تفرقه برای تسلط بر جامعه و منابع آن می باشد. در این روش دشمن به سادگی و آسانی بی آن که حتی هزینه های سنگین نظامی و جانی و مالی را تحمل کند، با بهره گیری از احساسات و عواطف جامعه می کوشد تا مقاصد شوم خود را تحقق بخشد.

جنگ روانی شاخه ای از جنگ نرم

حفاظت از منافع مادي و معنوي فرد و اجتماع در آموزه هاي دستوري قرآن مورد توجه بوده و برآن تاكيد شده است. از آن ميان مي توان به آموزه هاي دستوري قرآن به جنگ هاي رواني و ترساندن دشمن از عمل به هر گونه تحركات مخرب و ايجاد تنش در جامعه اشاره كرد. بسياري از آيات قرآن كه به شكل انذار وارد شده است نوعي جنگ رواني را مد نظر دارد.

چنان که گفته شد در آيه 60 سوره انفال ، قران به مساله به جنگ رواني اشاره داشته و مي فرمايد: ترهبون به عدوالله و عدوكم؛ تا دشمنان خدا و خودتان را بترسانيد.

در حقيقت آمادگي نظامي را كه به دو شكل شمار نظاميان آموزش ديده و آماده و تجهيزات نظامي پيشرفته و آماده تهيه مي شود را به عنوان عوامل موثر در حوزه جنگ رواني مورد ارزيابي و تحليل قرار مي دهد و به نقش بازدارنده آن اشاره مي كند . روشن است كه آمادگي در همه جهات مي تواند از تجاوز دشمنان به مرزهاي جغرافيايي و معنوي مسلمانان بازدارد. در آيات قرآن با تاكيد بر جنگ رواني اين مساله نمايانده مي شود كه انسان ها به طور طبيعي گرايش به روحيه تجاوزگري دارند و براي خاموش كردن و ازميان بردن بسترهاي مناسب آن بايد همه امكانات پيشرفته و سلاح هاي بازدارنده فراهم آيد. هدف از اين تهيه نفرات و تجهيزات آن است كه به دشمن هشدار داده شود كه هر گونه جنگ و دامن زدن به آن نه تنها براي او منافع اقتصادي و يا معنوي نخواهد داشت بلكه منافع مهم تري از دست خواهد داد.

در حقيقت قرآن بيان مي دارد كه آمادگي نظامي مسلمانان نه براي تهاجم و تجاوز بلكه براي دفاع از منافع امت است به گونه كه رويارو نشدن دشمنان با چنين مسلمانان آماده اي به نفع دشمنان خواهد بود.

آمادگي نظامي به گونه اي بايد باشد كه هم دشمنان ظاهر و آشكار از هر گونه تجاوز و جنگي پرهيز كنند و هم دشمنان پنهان و منافقان هوس حمله و تجاوزبه حقوق مسلمانان واقعي و همكاري با دشمنان را نكنند؛ زيرا منافقان هرگاه مسلمانان را از نظر دفاعي و آمادگي ناتوان ببينند هوس همكاري به دشمنان را در سر مي پرورانند ولي آمادگي مسلمانان منافقان را وا مي دارد تا براي منافع زودگذر خود هم شده از همكاري با دشمنان پرهيز كنند.

بنابراين هدف از آمادگي هميشگي ، جلوگيري از تجاوز و حمله دشمنان شناخته شده و ناشناخته به حريم امت و جامعه اسلامي است.

ابعاد آمادگي نظامي و جنگ رواني

يكي از مهم ترين ابزارهاي بازدارنده از هر گونه تجاوز دشمنان ، جنگ رواني است كه با كم ترين هزينه بيشترين بهره و منافع به دست مي ايد. آيات قرآني در همه مواردي كه با دشمنان مشرك و منافق و كافر سخن مي گويد از حربه جنگ رواني بهره مي برد. در همه اين آيات ما در آخر آيات با كلمات تند و انذار و هشدارهاي سختي مواجه مي شويم كه روحيه دشمن را خرد مي كند. خداوند پس از بيان هر مطلبي كه درباره دشمنان اسلام است آنان را به عذاب سخت ، بدبختي و بدفرجامي و آتش دوزخ و مانند آن مژده مي دهد و بيان مي كند كه رفتار دشمنان نه تنها براي آنان سود و نفعي نخواهد داشت بلكه موجبات بدبختي آنان را فراهم مي آورد. تخطئه آنان و درهم شكستن روحيه ايشان ، از اهداف اين جنگ رواني است. دشمن پيش از آن كه واقعا با عذاب آخرتي مواجه شود از هجوم بي وقفه آيات كوبنده نابود و سست مي گردد و روحيه تهاجمي و هدفمند خود را از دست مي دهد. دشمن در مي يابد كه به جاي آن كه منفعتي از حمله به دست آورد، همه چيزش را از دست داده است. توهم و تخيل از دست دادن وي را به كنجي مي كشد و توان حركت و تهاجم را از او سلب مي كند. خرد كردن روحيه دشمن وايجاد جنگ رواني ، اصل راهبردي بسياري از آيات قرآن است.

براي رسيدن به اين هدف قرآن به مسلمانان روش ها و شيوه هاي ديگري مي آموزد تا به كمك آن جنگ رواني را تشديد و با متزلزل كردن روحيه دشمن ، هر گونه تحرك تنش آفرين و خشونت باري را از آنان سلب نمايد.

ازآن ميان مي توان به ساخت هرگونه ابزار و ادوات جنگي و غير جنگي كه نقش دفاعي و بازدارندگي را به عهده دارند، اشاره كرد. در آيات قرآن به ويژه در آيه 60 سوره انفال به اصول كلي توجه شده و تنها براي بيان نمونه هاي عصري از برخي از مصاديق نام برده شده است. اصل كلي كه قرآن به صورت آموزه اي دستوري به مسلمانان آموزش مي دهد فراهم آوري توان و نيرو است. توان شامل هر گونه ابزار و آلات بازدارنده و يا هجومي و يا دفاعي است. از اين رو تنها به سلاح اشاره نشده است. تهيه هر چيزي كه قدرت امت و دولت اسلامي را افزايش مي دهد امري لازم و ضروري است و با توجه به شرايط مكاني و زماني تغيير مي كند. ممكن است چيزي در زماني ابزار جنگي مناسبي باشد ولي در عصر ديگري نه تنها مفيد نباشد بلكه زيانبار به قدرت اسلام و مومنان باشد. در زمانه ما رسانه ها به عنوان يكي از ابزارهاي جنگي قوي مطرح هستند بنابراين بر امت است كه از اين توان نيز برخوردار گردند. چنان كه فراهم آوري نفرات و نيروي انساني زبده و كارآمد امري است كه هرگز نبايد آن را دست كم گرفت. در زماني نيرو زبده كسي است كه سوار بر اسب تيراندازي مي كند و در زماني ديگر كسي است كه در پس شبكه جهاني اينترنت و يا حوزه خبري و رسانه ها به جنگ رواني مي پردازد. فراهم آوري و آموزش نيرو زبده به معناي آن است كه در همه زمينه ها ( توان و نيرو) از آمادگي لازم و بازدارنده برخوردار باشيم. در همه اين ابزارها و نيروها آن چه مهم و اساسي است اصل هراس انگيزي و ايجاد بازدارندگي است.( نگاه كنيد: مجمع البيان ، ج 3 ص 112 و نيز جامع البيان مجلد 4 جلد 4 ص 227)

آگاهي از نقاط ضعف و قوت دشمن يا امور دفاعي جزيي از اين آمادگي است كه مفسران در بيان اين آيه آورده اند. آيات ديگري از قرآن بر اين جنبه از آمادگي دفاعي تاكيد دارند كه از آن ميان مي توان به آيه 94 سوره نساء اشاره كرد؛ زيرا از لوازم مصونيت يافتن از دشمن ، شناخت دقيق موقعيت جغرافيايي و توان و قوت و قدرت دشمن است . چنان كه شناخت نقاط ضعف و اختلاف فكري و يا روشي نيز از ابزارهاي مهم است كه در ايجاد قوه بازدارندگي نقش مهمي را ايفا مي كند.

رزمايش هاي مختلف در حوزه موثر و كاربردي از ديگري ابزارهاي جنگ رواني است . افزون بر اين كه در اين رزمايش ها ، نيروهاي نظامي با توان و امكانات خود به صورت علمي اشنا مي شوند و مهارت آنان افزايش مي يابد، تاثير مهمي در روحيه دشمن نيز به جا مي گذارد. نمايش قدرت و توان نظامي به معناي ايجاد رعب و هراس در دل دشمن است تا فكر تجاوز را به ذهن خود راه ندهد. برخي از مفسران در بيان شدت عملي كه در آيه 123 سوره توبه آمده است گفته اند: مراد از آن ضرورت نمايش قدرت و روحيه جنگآوري سپاهيان اسلام است. ( تفسير نمونه ج 8 ص 197)

بنابراين بر دولت و امت اسلامي است كه به روش هاي جنگ نرم و جنگ رواني آشنا و با به كارگيري شيوه نوين هر گونه تحرك را از دشمن سلب كنند . تحقق اين هدف جز به آشنايي با ابزارهاي عصري ممكن نيست. از اين رو گفته شده است كه بايد فرزند زمان خويش بود و كسي كه به زمانه خود آگاه است و ابزارهاي آن را مي شناسد هرگز دچار ترديد نمي شود در عمل درمانده نخواهد شد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا