اخلاقی - تربیتیعرفانمعارف قرآنیمقالاتوب نوشت

جام جهان بین

samamosدل انسان منزل و خانه واقعی خداوند است. اگر کعبه صورت منزل الهی است، دل انسان، سیرت و ملکوت خانه خداوندی است. البته این مشروط بر این است که انسان دل خویش را از اغیار پاک کرده و اسماء و صفات الهی سرشته در ذات خویش را فعلیت بخشد. در این صورت است که دل انسان، بی نهایتی می شود که منزلگاه معشوقی بی نهایتی چون خداست.

خداوند در حدیث قدسی که پیامبر(ص) نقل کرده، می فرماید: «لم يسعني سمائي ولا ارضي ولکن يسعني قلب عبدي المومن؛ آسمان و زمین وسعت وجود مرا ندارد، ولی قلب بنده مومن من جایگاه من است. »( بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 55، ص 3 و نیز شجرة طوبی للشيخ محمد مهدی الحائری ج1، ص 15 و المبدأ والمعاد، صدرالدين شيرازی ، ص 483)

این دل حتی اگر گرفتار زلف یار شود و در کثرات وجودی گیر افتد و زینت ها ، زیبایی ها و خوشی های آفریده های الهی او را در بند کند، نمی تواند دل را از اغیار پاک کند تا خانه قلب و دل برای او پاک و خالص شود. از این روست که خداوند می فرماید: از هر چه غیر اوست، به سوی او فرار کنید: فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ؛ پس به سوی خدا بگریزید. من از سوی خداوند بیم دهنده آشکارکننده ای هستم.(ذاریات، آیه 51)

دلی که اغیار آفریده ها در آن خانه کرده است؛ منزل و خانه خداوندی نیست: مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ؛ خدا براى هيچ مردى دو قلب در درون وی قرار نداده است.(احزاب ، آیه 4)

البته فیض روح القدس خداوندی و نفس رحمانی اوست که چون باد صبا بر جان می وزد و دل را زنده می کند. از این روست که ما می بایست تنها دل از اغیار خالی داریم تا خداوند در آن جلوه گری کند و نیازی نیست که خودسازی کنیم بلکه می بایست تا همان گونه که فطرت پاک داده همان را نگه داریم تا خداوند خود تزکیه و پاکسازی کند. خداوند در قرآن می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَی مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ؛اى مؤمنان! از گام هاى شیطان پیروى نکنید; و هر که از گام هاى شیطان پیروى کند هلاک می شود؛ زیرا شیطان به کار بسیار زشت وعمل ناپسند فرمان می دهد. و اگر فضل و رحمت خداوندی بر شما نبود، هرگز هیچ یک از شما پاک نمی شدید ؛ ولی خداوند هر که را خواهد تزکیه و پاک می کند و خداوند شنوا و داناست.(نور، آیه21 )

رسول اکرم(ص) نیز در همین باره می فرماید: ان لله فی ایام دهرکم نفحات، الا فتعرضوا لها ؛ همانا در زندگانی شما نسیم های رحمتی از جانب خداست، آنها را با قوت بگیرید و از دست ندهید (بحارالانوار ج 68، ص 221)

البته رسیدن به این شرایط آن است که انسان از خود بگذرد و منیت را کنار نهد و تنها خداوند را ببیند که در جهان و جان خودش وجود دارد و همه چیز جلوه ذات الهی است. وقتی در مقام فنا در آمد(انفال، آیه 17) آن گاه است که جان او همان جان خدایی است که در آغاز به عنوان نفس رحمان در تن او دمیده شده بود و فقر ذاتی خود را می یابد و می داند که چون خداوند در خیال هم برداشته شود قالب ها فرو می ریزد. پس باید منیت ها برود تا خداوند در جان جلوه گری کند؛ زیرا خداوند در همه جا از جمله جان آدمی حضور مطلق دارد، ولی خیال و وهم باطلی انسان، این جلوه گری را نمی بیند.

فیض کاشانی در غزلی می سراید:

چو عشقت در دلم جا کرد و شهر دل گرفت از من

مرا آزاد کرد از بود من، آهسته آهسته

به عشقت دل نهادم زین جهان آسوده گردیدم

گسستم رشته جان را ز تن، آهسته آهسته

ز بس بستم خیال تو، تو گشتم پای تا سر من

تو آمد رفته رفته، رفت من، آهسته آهسته

سپردم جان و دل نزد تو و خود از میان رفتم

انسان اگر از خودش آزاد نشود نمی تواند جان خویش را جام جهان بین قرار دهد که ملک و ملکوت را به همان وضوح که با چشم ظاهر می بیند با چشم باطن خویش ببیند. این که اصحاب صدا فرشتگان و هجوم ایشان را نمی بیند به خاطر آن است که دل از اغیار از جمله منیت ها پاک نکرده اند.

از حكيم بن حزام روایت از پیامبر (ص) است. او گفت: بينما رسول الله صلى الله عليه وسلم في أصحابه إذ قال لهم : تسمعون ما أسمع ؟ قالـوا : ما نسمع من شيء ! قال : إني لأسـمع أطيط السماء وما تلام أن تئط وما فيها شبر إلا وعليه ملك ساجد أو قائم .

اما اگر دل از اغیار پاک سازند. در آن زمان است که دل جام جهان بین خواهد شد و ملکوت آسمان و زمین بر دل به مشاهده آشکار می گردد و انسان اهل شهود می شود و جام جهان بین به کار می افتد و آیینه دل، همه هستی را چنان که هست نشان می دهد و حقیقت بر وی به عیان شهود می شود. پیامبر(ص) این مطلب را بارها از جمله در این روایت که اهل شیعه و اهل سنت آن را نقل کرده اند، گفته است: فيما رواه الجمهور عن النبی صلی الله عليه وآله وسلم قال: لولا تکثير فی کلامکم و تمريج فی قلوبکم لرأيتم ما أری و لسمعتم ما أسمع؛اگر گرفتار سخن گفتن بسیار و آشفتگیِ قلوب نبودید، هر آینه هر آنچه من می بینم شما هم می دیدید و هر آنچه من می شنوم شما هم می شنیدید». (تفسير الميزان، ج5 ، ص 270)

زیرا انسان تا قلب را پاک از آلودگی ها و در حد نهایی از غیر خدا نکند و تنها قلب را برای خداوند قرار ندهد، نمی تواند مس حقیقت بکند و ملکوت را ببیند. این گونه است که امیرمومنان (ع) در مقام نفس پیامبر(ص) و جان ایشان، به تطهیر الهی، در همان مقامی قرار می گیرد که پیامبر(ص) قرار می گیرد. امیرمومنان در این باره می فرماید: وَ لَقَدْ كَانَ يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَ لَايَرَاهُ غَيْرِي وَ لَمْ يَجْمَعْ بَيْتٌ وَاحِدٌ يَوْمَئِذٍ فِي الْإِسْلَامِ غَيْرَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ خَدِيجَةَ وَ أَنَا ثَالِثُهُمَا أَرَى نُورَ الْوَحْيِ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّيْطَانِ حِينَ نَزَلَ الْوَحْيُ عَلَيْهِ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الرَّنَّةُ فَقَالَ هَذَا الشَّيْطَانُ قَدْ أَيِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ؛ پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم چند ماه از سال را در غار حرا مى ‏گذراند، تنها من او را مشاهده مى ‏كردم، و كسى جز من او را نمى ‏ديد، در آن روزها، در هيچ خانه اسلام راه نيافت جز خانه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كه خديجه هم در آن بود و من سومين آنان بودم. من نور وحى و رسالت را مى ‏ديدم، و بوى نبوت را مى ‏بوييدم من هنگامى كه وحى بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرود مى ‏آمد، ناله شيطان را شنيدم، گفتم اى رسول خدا، اين ناله كيست؟ گفت: شيطان است كه از پرستش خويش مأيوس گرديد.( نهج البلاغة، ترجمه دشتى، ص 399)

باید خدمت دل کرد و آن را از اغیار پاک نگه داشت و همان صفا و پاکی فطرت را هم چنان حفظ کرد تا جام جهان نما، آینه شود و هستی را به حقایق بر آینه دل به نمایش گذارد. چه خوش می سراید حافظ:

دلا بسوز که سوزتو کارها بکند نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

عتاب یارپری چهره عاشقانه بکش که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند

زملک تا ملکوتش حجاب بردارند هرآن که خدمت جام جهان نما بکند

طبیب عشق مسیحا دم است ومشفق لیک چو درد در تو نبیند، کرا دوا بکند

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند مُدَعی، خدا بکند

زبخت خفته ملولم، بُوَد که بیداری به وقت فاتحه ی صبح، یک دعا بکند

بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد مگر دلالت این دولتش، صبا بکند.

پس اگر خدمت دل کنیم و خود را در معرض باد صبا و نفحات الهی قرار دهیم که به ویژه در سحرگاهان، فاتحه صبح و بامدادان و می وزد ، می توان امید داشت که جام جهان نما همان چنان که در آغاز خلقت به فطرت در کالبد آدمی قرار داده شده ، حقایق نما و هستی نما باشد. پس نباید برای شهود و رسیدن به مقامات بلند عرفانی راهی بس دراز برویم که تنها با طهارت قلب و دل این شدن ممکن است؛ البته قلب طاهر و پاک است، بلکه تنها باید آن را هم گونه که خداوند در هنگام خلقت گردون آفریده ، حفظ کنیم تا جلوه گری نماید.

سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد وآن چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد

گوهری کز صدف کُوْن و مکان بیرون است طلب از گمشدگانِ لبِ دریا می‌کرد

مشکل خویش برِ پیرِ مُغان بردم دوش کو به تایید نظر حل معما می‌کرد

دیدمش خرم و خندان، قدحِ باده به دست و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد

گفتم: «این جام جهان بین به تو کِی داد حکیم؟» گفت: «آن روز که این گنبد مینا می‌کرد»

بی‌دلی، در همه احوال، خدا با او بود او نمی‌دیدش و از دور "خدایا" می‌کرد

این همه شعبده خویش که می‌کرد اینجا سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد

گفت: «آن یار، کز او گشت سر دار بلند، جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد»

فیض روح القدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد

گفتمش «سلسله زلف بتان از پی چیست؟» گفت: «حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد!»

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا