اجتماعیاخلاقی - تربیتیاقتصادیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

تکاثر، مسابقه برای کسب ثروت و قدرت

بسم الله الرحمن الرحیم

تکاثر مسابقه اجتماعی میان افراد جامعه برای کسب ثروت و قدرت است؛ چنان که تفاخر مسابقه اجتماعی برای نمایش قدرت و ثروت است. از نظر آموزه های وحیانی قرآن دو نوع مسابقه یک رفتار ضد ارزشی و هنجاری باطل است که باید به مسابقه برای ایثار و انجام کارهای خیر برای دیگران تبدیل شود و مردم به جای مسابقه برای تکاثر و تفاخر به یک دیگر در کارهای خیر سبقت بجویند. نویسنده در این مطلب عوامل و آثار تکاثر را بر اساس آموزه های وحیانی قرآن تبیین کرده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

آثار زیانبار تکاثرگرایی در اجتماع

انسان موجودی هلوع و حریص است. حرص و آز موجب می شود تا افزون بر استحقاق خود بخواهد و بیش از نیاز خویش بجوید؛ چنان که هلوع نیز است. قرآن هلوع را کسی می داند که در هنگام گرفتاری و مواجه شدن به شرور بی تابی و جزع و فزع دارد و هنگامی که به خیر رسید حرص و آزمندی او را از خیررسانی باز می دارد. در ذات هلوع در هنگام شر و خیر نوعی خوف و ترس هماره وجود دارد.(معارج، آیات 19 و 21)

چنین روحیه در خلقت انسان وجود دارد و انسان نمی تواند از آن رهایی یابد، مگر آن که از نظر فلسفی به عالم غیب از جمله معاد و روز حسابرسی اعتقاد داشته باشد و در برابر خداوند نمازگزارد و حقی را برای محرومان و سائلان در مال خویش بشناسد و نگران روز قیامت باشد و برای آن روز صدقه دهد تا این گونه در امنیت از عذاب و رنج آن روز باشد.(معارج، آیات 22 تا 28)

پس کسانی که جزو استثنا نباشند، به طور طبیعی گرفتار هلوع خواهند بود. این روحیه موجب می شود تا در اندیشه تکاثر باشند و با دیگران برای کسب بیش تر قدرت و ثروت مسابقه دهند.( مفردات الفاط قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 703، «كثر».)

باید توجه داشت که تکاثر مسابقه تنها در ثروت و افزایش اموال نیست، بلکه مسابقه ای است که برای افزایش قدرت و ثروت به کار می رود. از این رو، با حوزه عمل اجتماعی و سیاسی ارتباط تنگاتنگی پیدا می کند و اهل تکاثر تنها دنبال افزایش ثروت نیست، بلکه تلاش می کنند تا در اجتماع از قدرت بیش تری برخوردار باشند. از همین رو، افزایش نفرات و جمعیت تنها برای کسب و افزایش ثروت انجام نمی گیرد، بلکه با افزایش نفرات و جمعیت بر آن هستند تا دامنه و عمق قدرت خویش را بیافزایند. بر همین اساس است که تکاثرگرایان به شمار نفرات خویش توجه می دهند و حتی برای افزایش اعتبار اجتماعی و بیان قدرت به قبرستان و مردگان خود نیز اهتمام کرده و آنان را برای تثبیت قدرت خویش مورد استفاده قرار می دهند. بیان مردگان دارای مقام و منزلت در راستای تکاثر اجتماعی انجام می گیرد نه تکاثر اقتصادی صرف و محض.(کهف، آیه 34؛ سباء، آیات 34 و35؛ تکاثر، آیات 1 و 2)

در آیات قرآنی برای روحیه و رفتار ضدهنجاری و ضد ارزشی تکاثر اقتصادی و اجتماعی در ابعاد ثروت و قدرت اندوزی آثار و پیامدهای زیانباری بیان شده است. بیان این آثار می تواند بیانگر نقش تخریبی چنین روحیه ای در افراد جامعه نسبت به عملکرد اجتماعی و اقتصادی آنان باشد؛ زیرا کسانی که در ثروت و قدرت اندوزی با هم مسابقه می دهند، همانند دو فیل خشمگین هستند که در زیر پای جنگ اقتصادی و اجتماعی – سیاسی آنان، توده های مردم له می شوند و آسیب می بینند. از جمله آثار زیانبار تکاثرگرایی اجتماعی – اقتصادی می توان به این موارد اشاره کرد:

  1. انکار معاد: به نظر می رسد که کسانی که روحیه تکاثرگرایی را حفظ کرده و با اعمال و رفتارهایشان آن را تقویت می کنند، یا اعتقادی به غیب و معاد ندارند، یا آن که این اعتقاد بسیار سست و بی بنیاد و در حد ظن و گمان است. از نظر قرآن وجود چنین نگره فلسفی به هستی خود موجب تکاثرگرایی است؛ اما خود تکاثرگرایی تاثیر زیانبار و مخربی در تقویت و تثبیت این اندیشه فلسفی خواهد داشت. در حقیقت، نگره فلسفی این افراد آنان را به سوی تکاثرگرایی در عمل اجتماعی و اقتصادی سوق می دهد و اعمال اجتماعیی نیز در تحکیم و تثبیت این نگره فلسفی نقش ایفا می کند. از این روست که تکاثرگرایان از نظر فلسفی منکر معاد و قیامت می شوند و در عمل و زندگی دنیوی خود هیچ توجهی به آن نداشته یا کم ترین توجه را به آن دارند.(کهف، آیات 34 و 36) باید یاد آور شد که واژه «ظن» هر چند به معنای گمان است؛ ولی در این آیات به معناى علم و يقين است. از همین روست که صاحب و هم بوستان او با گفتن جمله «أكفرت؛ آیا کافر شدی» بر آن است تا کفرگویی و کفرگرایی نسبت به معاد و قیامت را به عنوان نتیجه و برآیند تکاثرگرایی صاحب و یار خویش بداند. به سخن دیگر، تکاثرگرا با به کارگیری واژه ظن می گوید که قیامتی نیست؛ و صاحب او می گوید که این ظن از حد گمان خارج شده و به شکلی همان علم و یقین است. پس در حقیقت تو کافر شده ای. بنابراین، می توان از این آیه چنین برداشت کرد که تکاثرگرایی انسان را به کفر می رساند.
  2. کفر: چنان که گفته شد تكاثر به فزونى مال و فرزند و دلبستگى به آنها موجب كفر و شرك به پروردگار می شود.(کهف، آیات 34 و 37 و 42؛ سباء، آیات 34 و 35)
  3. تفاخر: تکاثرگرایی مسابقه در قدرت و ثروت است. این مسابقه به مسابقه تفاخر ختم می شود و تکاثرگرایان برای افزایش قدرت خویش، مسابقه در نمایش قدرت و ثروت را در پیش می گیرند. این گونه است که خودنمایی و نیز افزایش قدرت و اعتبار اجتماعی خویش به سراغ مردگان نیز می روند و از اعتبار آنان سود می جویند.(تکاثر، آیات 1 و 2) رفتار قارون و فرعون از تکاثرگرایان ثروت و قدرت به خوبی نشان می دهد که ایشان تا چه اندازه گرایش به مسابقه در تفاخر و خودنمایی دارند. نمایشی از کلیدهای گنج خود نشان می دهد تا چه اندازه تفاخر گرایی در میان ایشان مهم بوده است. هر کسی تلاش می کرد چنان رفتار کنند که مردم مبهوت از قدرت و ثروت ایشان باشند. از این روست که خانه ها و کاخ ها و وسایلی را فراهم می آوردند که چشم پرکن باشد و مردم مسحور قدرت و ثروت آنان شوند و ناخواسته در برابر ایشان سجده کرده و به اطاعت از ایشان بپردازند.(قصص، آیه 76 و آیات دیگر)
  4. عجب و خودپسندی: از نظر قرآن عجب و خودپسندى پيامد تكاثر و افزون‌خواهى در قدرت و ثروت است؛ زیرا قدرت و ثروت آنان را فریب می دهد و گرفتار غرور می شوند و همین غرور و فریب آنان را گرفتار خودپسندی و عجب کرده و رفتارهایی برخاسته از آن را موجب می شود.(کهف، آیات 34 و 35؛ سباء، آیات 34 و 35) اصولا کسانی که از مال و ثروت و قدرت برخوردارند گمان می کنند انسانی دیگر هستند. اینان همانند ابلیس دچار غرور شده و تکبر و تفاخر چنان آنان را در بر می گیرد که خود را گم می کنند و گمان می کنند از دماغ فیل افتاده اند. رفتارهای آنان بسیار نابهنجار و ضد ارزشی است. در جامعه چنان گام بر می دارند که گویی کوه ها نیز باید در برابر عظمت ایشان سجده کند. به نظر آنان همه کسانی که از نظر ثروت و قدرت کم تر از ایشان هستند، باید در برابر آنان خاضعانه سجده برند و دست بوس و پابوس آنان باشند. این رفتار را می توان در اهالی قدرت و ثروت به سادگی مشاهده کرد. اینان چنان مغرور هستند که اگر کسی در برابر ایشان سخنی بگوید همانند فرعون عصبانی می شوند و رای و نظر خویش را برتر می دانند و برای آرای دیگران پشیزی ارزش قایل نیستند. هیچ گونه مخالفتی را بر نمی تابند و هر سخنی را علیه خود یافته به شدت منتقد مصلح را سرزنش، توبیخ و مجازات می کنند و زندگی را بر دیگران تلخ کرده و جهنم می سازند. با نگاهی به فرعون و قارون و هارون که از تکاثرگرایان در قدرت و ثروت بودند، می توان این نوع رفتار برخاسته از عجب و خودپسندی را شناسایی و ردگیری کرد.
  5. غفلت: تكاثر در برابر ديگران، سبب غفلت از طاعت خدا و ياد قيامت تا لحظه مرگ می شود(تکاثر، آیات 1 و 2)؛ چرا که «ألهاكم التّكاثر»، يعنى تكاثر، شما را از اطاعت خدا و ياد قيامت بازداشت (مجمع‌البيان، ج‌9‌-‌10، ص‌812)؛ چرا که «لهو»، چيزى است كه انسان را از مهمات وى باز دارد. (مفردات، ص‌748، «لهى») گفتنى است در برداشت مذكور «حتّى زرتم المقابر» به معناى تا لحظه مرگ گرفته شده است. (مجمع‌البيان، ج‌9‌-‌10، ص‌812) هم چنین غفلت یعنی شخص چیزی را نمی بیند که در برابر دیدگانش حاضر است؛ چرا که چنان مشغول به امری دیگری است که آن چیز را اصلا نمی بیند؛ گاه این چیز که خیلی برجسته و با اهمیت است؛ ولی شخص آن را کم اهمیت می یابد یا چنان محو دیگری است که آن را نمی بیند.
  6. محرومیت از امداد الهی: تكاثر متكبّران مغرور به قدرت و ثروت درپى‌دارنده محروميّت از هرگونه امدادهای الهی است.(کهف، آیات 32 تا 34 و 43) بنابراین، تکاثرگرایان امیدی به امدادهای الهی داشته باشند؛ زیرا ایشان خشم خداوند را موجب شده اند و خشم الهی بلاهای گوناگونی را موجب می شود نه آن که دستگیر آنان باشد.
  7. نابودی ثروت و قدرت: تکاثرگرایان موجبات خشم خداوندی را فراهم می آورند. وقتی خداوند بر ایشان خشم گیرد، قدرت و ثروت ایشان از میان می رود و نابود می شود. (کهف، آیات 32 تا 34 و 43) این نابودی از طریق بلایاهای طبیعی و اسباب ظاهر اتفاق می افتد. این گونه است که سیل، زلزله، بادهای سرد، خشک، گرم و مانند آن ها موجب نابودی اموال آنان شده و قدرت و اعتبار اجتماعی آنان را به تباهی می کشاند.
  8. حسابرسی سخت: اهل تکاثر از قدرت و ثروت باید در قیامت از حسابرسی سخت الهی برهند؛ اما چنین چیزی شدنی نیست و خداوند به سختی با آنان بازخواست خواهد کرد.(تکاثر، آیات 1 و 8)
  9. ولایت گریزی: اهل تکاثر دنبال قدرت و ثروت هستند و فلسفه زندگی آنان کسب قدرت و ثروت است. بنابراین، در سبک زندگی دنبال این امور می روند و از همه اسباب و وسایل برای آن سود می برند. به طور طبیعی گرایشی به قدرت اجتماعی ولی الله نداشته و ولایت گریز هستند؛ زیرا نمی خواهند قدرت خودشان کاهش یابد. نادیده گرفتن ولایت و قدرت الهی ولی الله بازتابی از تکاثرگرایی آنان است. از این روست که موجب خشم الهی شده و باید در قیامت به این ولایت گریزی و مخالفت با آن پاسخ دهند.(تکاثر، آیات 1 و 8) باید یادآور شد که در برخی از روایات آمده است که مراد از نعیم تنها نعمت های معمولی دنیا نیست، بلکه مهم ترین نعمت همان نعمت ولایت است که در آیه 3 سوره مائده نیز به عنوان اتمام نعمت و اکمال دین معرفی شده است.
  10. کیفرهای دنیوی و اخروی: خداوند به تکاثرگرایان هشدار می دهد که گرفتار کیفرها و عذاب های دنیوی و اخروی خواهند شد و خداوند آنان را به سختی مجازات می کند.(تکاثر، آیات 1 تا 8) هم چنین تكاثر و افتخار بر ديگران در امور مادّى را زمينه‌ساز گرفتارى به عذاب دنيوی دانسته و به آنان هشدار می دهد که خداوند عذاب های ایشان را تنها در آخرت قرار نمی دهد، بلکه پیش از آخرت در همین دنیا نیز مجازات و کیفرهای را نیز خواهند دید و چشید.(کهف، آیات 32 تا 34 و 42) اصولا تكاثر و تفاخر در امور مادّى زمينه‌ساز گرفتارى به عذاب آخرت است.(حدید، آیه 20)
  11. نکوهش تکاثرگرایان: خداوند تکاثرگرایی در قدرت و ثروت را امری ناپسند و زشت دانسته و تکاثرگرایان را سرزنش و مذمت می کند و با تهدید از آنان می خواهد تا این روند و رویه را کنار بگذارند و دست از تکاثرگرایی بردارند.(تکاثر، آیات 1 تا 8)

عوامل و بسترهای تکاثرگرایی اجتماعی

مهم ترین علت در تکاثرگرایی اجتماعی، فلسفه زندگی مادی و دنیاگرایی است که یا همراه با انکار عالم غیب یا ظن و گمان نسبت به آن است. به این معنا که تکاثرگرایان یا اصولا در نظام هستی شناختی خود عالم غیب را باور نداشته و تنها به عالم محسوس و زندگی دنیوی اعتقاد دارند و منکر قیامت و معاد و حسابرسی آن هستند، یا آن که گمان و ظن نسبت به آن دارند.(کهف، آیات 34 تا 36)

اما عواملی به عنوان بستر و زمینه برای گرایش انسان به تکاثرگرایی نقش دارد که برخی از آن ها عبارتند از:

  1. کفر: چنان که گفته شد، کفر و نوع نگاه فلسفی به دنیا و عدم پذیرش غیب و خدا و پروردگاری و ربوبیت او موجب می شود تا انسان گرفتار دنیاگرایی و تکاثرگرایی شده و به افزایش قدرت و ثروت بیش از پیش خود بیاندیشد و در این راه با دیگران مسابقه دهد.(کهف، آیات 32 تا 37)
  2. جهل و نادانی: از مهم ترین عواملی که در گرایش انسان به تکاثرگرایی نقش دارد، جهل و نادانی انسان نسبت به عالم غیب و حسابرسی آن است. خدا در آیات 1 تا 8 سوره تکاثر جهل به زشتى تكاثر و كيفر آن در قيامت را زمينه تكاثر و برترى‌جويى انسانها، در افتخار به كسب مال و مقام و ثروت و قدرت مطرح می کند و با یادآوری دوزخ و مجازات ها و بازخواست های آن بر آن است تا علم و دانشی را به مردم بدهد و از این امر زشت تکاثرگرایی دور سازد.
  3. اتراف و خوشگذرانی: خوشگذرانى و عيش و نوش، زمينه ساز تکاثر و تفاخر به كثرت مال و فرزند و مقام و ثروت است.(سباء، ایات 34 و 35) بسیاری از کسانی که دچار تکاثرگرایی می شوند، کسانی هستند که در اصالت لذت غرق می شوند و به خوش گذرانی تمایل می یابند؛ اینان سرانجام گرفتار کفر و انکار قیامت نیز می شوند؛ زیرا خوشگذرانی آنان را به تکاثر و تفاخر سوق می دهد و این امر نیز زمینه ساز کفران و کفر است.
  4. فریبندگی دنیا: دنیا و زینت های فریبای آن انسان را فریب می دهد. از این روست که دنیا را دارالغرور می نامند که فریبا و فریبنده است. همین فریبایی و غرور آفرینی دنیا است که مردم را به سوی خود جلب کرده و اسیر می کند. این گونه است که دچار تکاثر گرایی قدرت و ثروت می شوند تا از لذت های دنیوی بهره برند.(حدید، آیه 20)

درمان بیماری اجتماعی تکاثرگرایی

در آیات قرآنی برای درمان این بیماری راهکارهایی را بیان کرده است که از جمله مهم ترین آن ها عبارتند از:

  1. توجه به حسابرسی روز قیامت: از نظر قرآن، بسیاری از رفتارهای ضد ارزشی و نابهنجاری ریشه در انکار قیامت یا عدم توجه به حسابرسی روز قیامت دارد.(قیامت، آیات 1 تا 5) تکاثرگرایی نیز ریشه در این نوع نگره فلسفی دارد. پس توجّه به حسابرسى نعمتها در قيامت و مسئوليّت در برابر آنها، بازدارنده انسان از تكاثرگرایی در قدرت و ثروت است.(تکاثر، ایات 1 تا 8)
  2. توجه به عذاب: اگر انسان متوجه این معنا باشد که رفتارهای نابهنجار موجب عذاب دنیوی و اخروی می شود؛ همین ترس از تنبیه خود به عنوان عامل بازدارنده عمل می کند. از این رو، قرآن می گوید توجّه به عذاب اخروى، بازدارنده انسان از تكاثرطلبى خواهد بود.(حدید، آیه 20)
  3. توجه به ناپایداری دنیا: توجّه به ناپايدارى دنيا، بازدارنده انسان از تكاثرگرایی در قدرت و ثروت است. کسی که توجه به این ناپایداری ندارد گرایش به تکاثر قدرت و ثروت دارد؛ اما وقتی این ناپایداری توجه یابد گرایش کم تری یافته یا حتی آن را بی ارزش می یابد.(همان)
  4. یقین به قیامت: چنان که گفته شد باور و یقین به قیامت نقش تعیین کننده در سبک زندگی و رفتارهای انسان دارد.(قیامت، آیات 1 تا 5 و آیات دیگر) بنابراین ، کسی که به قیامت و آخرت باور دارد رفتارهای خویش را برای آخرت سامان می دهد و به گونه ای عمل می کند که آخرت وی تامین باشد و مشکلی نداشته باشد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا