اعتقادی - کلامیسیاسیعرفانعلوم قرآنیمعارف قرآنی

تأویل تنزیل و تأویل عمل

بسم الله الرحمن الرحیم

امیرمومنان امام علی(ع) زمانی با دشمنان جنگید تا تنزیل الهی را تثبیت کند؛ و زمانی دیگر با مخالفان جنگید تا تنزیل را تأویل کند؛ حضرت خضر(ع) زمانی کارها و اعمالی را انجام داد که پرسش بلکه اعتراض حضرت موسی(ع) برخاست و زمانی به تأویل اعمال خویش پرداخت که به حکم و امر الهی انجام داده بود. بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، قیامت زمان تأویل اعمال انسانی است.

پرسش این نوشتار این است که مراد از تأویل چیست؟ حقیقت تأویل تنزیل و تأویل اعمال و تأویل رویا یا احادیث چیست؟ چه تشابه و تمایزی میان این دو نوع تأویل است؟ نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن است تا به این پرسش ها پاسخ دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

معناشناسی و مفهوم شناسی تأویل

واژه تأویل از ریشه «أول» به معنای بازگشت است. بنابراین تأویل که با تفعیل است به معنای بازگردان است. شاید به این معنا باشد که برای هر چیزی یک اوّلی است که می بایست آن را به آن بازگرداند؛ این که به چیزی أول می گویند، به یک معنا آغاز آن چیز نیز هست و وقتی به «تأویل» چیزی می پردازیم می خواهیم آن را به اول و آغاز آن بازگردانیم. این بازگرداندن یا در دایره ای انجام می شود یا در یک سیر خطی که با نشر و لفّ یا بسط و قبض یا شرح و طیّ انجام می شود تو گویی طوماری گشوده می شود و سپس جمع می شود، چنان که در تفسیر و تبیین قرآنی نسبت به نظام کنونی آمده که در شکل دوری از آغاز به انجام می رسد و در دایره «انا لله و انا الیه راجعون»(بقره، آیه 156) هر چیزی از جایی که آمده به همان جا باز می گردد یا در قالب خطی «کطیّ السجل» این اتفاق رخ می دهد؛ چنان که خدا به صراحت می فرماید: يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ؛ روزی که آسمان را در هم می پیچیم مانند درهم پیچیدن طومار. همان گونه که نخستین بار آفریده ها را آفریدیم، دوباره آنان را باز می گردانیم. وعده ای است که تحقق آن بر عهده ما است. به یقین آن را انجام می دهیم.(انبیاء، آیه 104)

پس از نظر قرآن، «تأویل» انجام می شود و نظام کنونی در چارچوب سنت اعاده به همان جایی باز می گردد که از آن آغاز شده است؛ زیرا از نظر آموزه های وحیانی قرآن، همه هستی در «لیله» اسماء و صفات قرار داشت که ظهور و بروزی برای آنها نبود، اما صفات به اقتضای تجلی و ظهور، هر یک ظهوری که مقتضی آن بود، تحقق یافت و این گونه هستی به عنوان تجلیات نوری آن صفات انشاء و ایجاد شد.(نور، آیه 35) این نظام کنونی در شش «یوم» یعنی شش روز و شش دوره تجلی، ظهور یافت.(اعراف، آیه 54؛ یونس، آیه 3؛ هود، آیه 7؛ فرقان، آیه 59)

البته از نظر قرآن، همان گونه که کلمات قرآنی از مقام «امر» تا مقام «خلق» و تدوین به زبان عربی مراتب انزال، تنزّل و تنزیل داشته است(شعراء، آیات 192 تا 195؛ یوسف، آیه 2؛ فصلت، آیات 2 و 3؛ زخرف، آیات 2 تا 4)، هم چنین کلمات وجودی مخلوقات و آفریده های الهی نیز دارای تنزلاتی از مقام «امر» تا «خلق» در مراتب هستی هستند؛ زیرا ساحت امر برتر و بالاتر از ساحت خلق است.(اعراف، آیه 54) از همین رو، روح که از مقام امر است(اسراء، آیه 85)، در قالب «نفس» که از مقام خلق است، تنزل می یابد.(ص، آیه 72)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، هر آفریده ای در هر مرتبه ای از تنزلات هستی قرار گیرد، می بایست در سنت «تأویل» به «اول» خودش بازگردد که از آن جا نشات گرفته است.(انبیاء، آیه 104)

به عنوان نمونه، در داستان عصا و اژدها، یک «سیرتها الاولی» برای عصا است که به اعجاز چوب خشک تبدیل به جانور و ماری عظیم و اژدهایی خروشان می شود؛ و به «تأویل» الهی دوباره این اژدها دوباره به حالت نخست خویش باز می گردد و اعاده انجام می شود و «سیرتها الاولی» خویش را باز می یابد و دوباره چوب خشک و عصا می شود. خدا از این امر به «سنعیدها» یعنی به یقین به آن سیرت نخستین باز می گردانیم، یاد می کند.(طه، آیات 17 تا 21)

بنابراین، از نظر قرآن، نوعی تأویل است که برای همه مخلوقات و آفریده ها در سنت الهی جعل شده است. این تأویل بازگرداندن مخلوقات به آغاز آنها است که تأویل در خلقت و اعاده و بازگرداندن آنها به همان نقطه آغازین آنها است.

البته در قرآن، برای تأویل اصطلاح و مفهومی دیگر است که آن در ساحت اعمال است؛ زیرا از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر عملی از یک خاستگاه آمده و آثاری بر آن بار می شود که بیانگر حقیقت و شاکله اصلی و حقیقی آن عمل است؛ در داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع) برای هر یک از اعمال سه گانه ای که خضر(ع) به حکم مستقیم خدا انجام می دهد، تأویلی است که با ظاهر حتی شریعت در تضاد است؛ چنان که قتل بی گناه حرام و موجب قصاص، یا سوراخ کردن کشتی و تصرفات در مال غیر غصب و حرام است، اما وقتی تأویل آن بیان می شود، معنایی دیگر می یابد.(کهف، آیات 65 تا 82)

خدا در قرآن، از مومنان می خواهد تا در هر امری که نسبت به آن تنازع دارند آن را به خدا و رسول الله(ص) بازگرداند و ارجاع دهند؛ زیرا این بهترین رفتار خیرخواهانه و «احسن تأویلا» است؛ زیرا بازگرداندنی است که نیکوترین بازگرداند در امر و کاری است.(نساء، آیه 59)

البته این امر اختصاص به امور تأویل مسائل اجتماعی در ساحت رهبری ندارد، بلکه در هر اجتماعی از جمله خرید و فروش و مانند آنها نیز می بایست به گونه ای عمل شود که «تأویل» امر مطابق حق و حقیقتی باشد که ریشه در آن دارد؛ از همین روست که خدا فرمان به وفای به کیل و وزن به ترازوی درست و صحیح می دهد و می فرماید که این «خیر و احسن تأویلا» است.(اسراء، آیه 35)

هم چنین تأویلی برای «حدیث» و «سخن» و «رؤیا» است که با تعبیر رؤیا، تصدیق و تحقق خارجی و وقوع آن ایجاد می شود؛ از همین رو، تعبیر رویای هم بندان یا شاه از سوی یوسف(ع) تأویل دانسته شده است، دیده ها در رؤیا به اصل و ریشه و حقیقت آن باز گردانده شده یا تصدیق خارجی به آن با عمل داده شده یا وقوع خارجی آن صدق آن را روشن می سازد. چنان که حضرت یوسف(ع) سخنان و حدیث کلامی از رویا را تأویل می کند یا برایش اتفاق می افتد(یوسف، آیات 5 و 6 و 21 و 36 تا 37 و 44 و 45 و 100 و 101 یا حضرت ابراهیم(ع) با اقدام به ذبح فرزند به تصدیق رویا می پردازد که تأویل آن دانسته شده است.(صافات، آیات 102 تا 105)

اصولا تأویل رویا به معنای بازگرداندن تمثلات و تخیلاتی است که در خواب انسان می بیند؛ زیرا قوه خیال و تخیل در انسان کمک می کند تا معانی و مفاهیم به شکل تصویرسازی شود و قابلیت رویت در رویا گردد؛ زیرا معانی و مفاهیم دارای صورت نیست. پس لازم است تا نزدیک ترین صورت برای بیان مفهوم و معنا به آن داده شود. تعبیر خواب به معنای عبور به همان معنا و مفهوم اصلی است که تأویل را با خود دارد؛ یعنی صورت را به معنا و مفهوم باز می گرداند. بر همین اساس مثلا معانی و مفاهیم علم، حکمت، ترسالی، خشکسالی، اعدام و مصلوب شدن، نسل خوب، نسل بد، تقوا، دنیا و آخرت در صورت تمثلی در رویا به شکل آب، شیر، گاو چاق، گاو لاغر، خوردن پرندگان از نان سر، درخت ریشه دار میوه ده، درخت بی ریشه و بی ثمر، همسردار شدن، زن و مرد یا پسردیده می شود. کسی که مغز میوه ای چون گردو را می خورد جزو «اولوا الالباب» می شود؛ و کسی که انجیر می خورد، بهره ای از بهشت می برد و به کربلا می رود؛ کسی که اذان می شنود، اگر مومن باشد، به مکه می رود، و اگر فاسق باشد بدنام می شود. کسی که سوار بر جارو است، بر درخت بی ریشه سحر و جادو سوار است که درخت وارونه و منکوس و به تعبیر قرآن «شجره خبیثه» است. زنا با محارم به معنای مُحرم شدن و رفتن به مکه و احرام بستن است. مردن به معنای انتقال از حالتی به حالتی دیگر است، خواه از بد به خوب یا از خوب به بد. این ها نمونه ای تأویلات است که معبر به علم تأویل احادیث آن را انجام می دهد؛ زیرا نمادها را می شناسد و از نمادها به اصل آن باز می گردد و معنا و مفهوم را استنباط می کند. پس تأویلاتی که از سوی معبر نسبت به رویا بیان می شود، بازگرداندن حدیث و سخن رویابین و تصویری که از رویا بیان می کند به مفاهیم و معانی است که به شکل تصویر دیده شده است.

تأویل تنزیل، عمل مطابق وحی

در روایات است که ما در زمانی در مقابل دشمنان می جنگیدیم تا تنزیل الهی را مردم بپذیرند و بدان ایمان آورند؛ امروز در مقابل مخالفان می جنگیم تا تأویل را بپذیرند.

مراد و منظور از «تأویل» در این نوع روایات، همان معنا و مفهومی است که خدا در آیات 59 سوره نساء و 35 سوره اسراء بیان شده است؛ زیرا همان گونه که ایمان و پذیرش وحی قرآنی برای بسیاری از مردم سخت و دشوار است، و بسیاری از مردم به خدا، قبر و قیامت، معاد و حسابرسی آن ایمان نمی آورند و به مجادله و جدل باطل غیر علمی و ظنی می پردازند؛ هم چنین در میان همین مسلمانان و مومنان، اکثریتی هستند که تن به همه مفاد و محتوای وحی نمی دهند؛ یعنی حتی اگر منافق نباشند، و بازی دورویی در پیش نگرفته باشند، باز به سبب آن که عمل بر اساس مفاد وحی جز برای «خاشعین» سخت و دشوار است(بقره، آیه 45)، حاضر نیستند تا بدان عمل کنند. این گونه است که دنبال تشکیک در احکام شریعت می رود یا دنبال دور زدن قانون هستند یا به تنازع در اموری می پردازند که نسبت به آن کراهت دارند و نمی خواهند تن به احکام و قوانینی چون نماز، روزه، حج، جهاد، خمس، زکات، قصاص، قسطاس، عهد، وفا، شکر عملی و بالاتر از همه این ها ولایت الهی بدهند و تابع سرپرستی و ولایت الهی باشند که برای شماری از مومنان به تفضل الهی داده شده است.(نساء، آیه 59)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، عمل بر اساس مفاد تنزیل وحیانی و آیات قرآنی، همان حقیقت تأویل است؛ زیرا خدا پس بیان احکام به ویژه در ساحت اعمال اجتماعی از جمله سعی برای آخرت، احسان به والدین، ادای حق خویشان، مسکین، ابن سبیل، ترک تبذیر، ترک سقط جنین، ترک زنا، ترک قتل، عمل مطابق قصاص، اجتناب از مال یتیم، وفای به عهد، وفای به کیل و پیمانه، توزین بر ترازوی صحیح به صراحت می فرماید: ذلک خیر و احسن تأویلا.(اسراء، آیات 19 تا 35)

امیرمومنان امام علی(ع) جنگ خویش را با «ناکثین، قاسطین و مارقین» جنگ نسبت به «تأویل تنزیل» دانسته است؛ یعنی این افراد حاضر نشدند تا به مفاد و محتوای احکام الهی تن در دهند و مطابق آن عمل کنند.  وهب بن صیفی گوید: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: أنَا اقاتِلُ عَلی تَنْزِیلِ الْقُرآن، وَ عَلی یقاتِلُ عَلی تَأویلِ القُرْآن؛ رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: من برای تنزیل قرآن کارزار می کنم و علی در ارتباط با تأویل آن نبرد می کند.(کنزالعمال، حنفی هندی، حدیث 32968)

همچنين از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله روايت شده :مَعاشِرَ النّاسِ ، هذا عَلِيٌّ أخي ووَصِيّي وواعي عِلمي وخَليفَتي في اُمَّتي عَلى  مَن آمَنَ بي ، ألا إنَّ تَنزيلَ القُرآنِ عَلَيَّ ، وتَأويلَهُ وتَفسيرَهُ بَعدي عَلَيهِ ؛ اى گروه مردم! اين على ، برادر ، وصىّ ، گنجينه دانش ، و جانشينم در بين امّت من براى ايمان آورندگان به من است . آگاه باشيد كه قرآن بر من نازل شده و تأويل و تفسير آن پس از من ، بر عهده اوست.(دانش نامه امير المؤمنين عليه السلام : ج ۱۰ ص ۵۵۰ ح ۴۸۹۸)

و نيز در مسند ابن حنبل از ابوسعيد خدرى نقل شده كه مى گويد :ما در انتظار پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نشسته بوديم كه آن حضرت از خانه يكى از همسرانش بيرون آمد . همراه او شديم . كفش پيامبر پاره شد. على عليه السلام ماند تا كفش ايشان را وصله زند . قدرى كه راه رفتيم پيامبر صلى اللَّه عليه و آله منتظر ايستاد تا على عليه السلام برسد. ما هم توقف كرديم . در اين جا فرمود :إنَّ مِنكُم مَن يُقاتِلُ عَلى  تَأويلِ هذَا القُرآنِ كَما قاتَلتُ عَلى  تَنزيلِهِ ، فَاستَشرَفنا وفينا أبو بكرٍ وعُمَرُ ، فَقالَ : لا ، ولكِنَّهُ خاصِفُ النَّعلِ ؛ كسى از شما بر سرِ “تأويل” اين قرآن خواهد جنگيد ، چنان كه من بر “تنزيل” آن جنگيدم . ما سرمان را بالا آورديم [ببينيم مقصود كيست ] و در ميان ما ابو بكر و عمر نيز بودند.(همان، ج ۴ ص ۴۵۲ ح ۲۰۳۲) آن گاه فرمود: «[ شما] نه ؛ بلكه آن وصله كننده كفش [ بر سرِ تأويل مى جنگد]. ما نزد على عليه السلام آمديم تا به او مژده دهيم ، اما او چنان برخورد كرد كه گويا قبلاً اين مطالب را از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شنيده بود.( مسند ابن حنبل: ج ۳ ص ۸۲)

بنابراین، برخی در باره احکام به مخالفت می پردازند؛ ولی بدتر از همه کسانی هستند که به مخالفت با ولایت می پردازند؛ زیرا مخالفت با احکام الهی خطرناک است؛ اما از این خطرناک تر می بایست به دشمنان و مخالفان ولایت اشاره کرد که با اصل ولایت به مخالفت می پردازند؛ زیرا مخالفان تأویل تنزیل در ساحت ولایت الهی نسبت به امر ولایت الهی، بزرگترین خیانت و دشمنی را دارند؛ زیرا حاضر نیستند تا تحت «امر» الهی در آیند و تابع «اولوا الامر» قرار گیرند که «اول» آن به ولایت پیامبر(ص) و ولایت خدا است؛ کسی که درگیر با ولایت امر می شود، در حقیقت با ولایت الله و رسوله درگیر هستند.(نساء، آیه 59؛ مائده، آیات 3 و 55) کسی که تابع تنزیل ولایت الهی اولی الامر(ع) هستند، تابع خدا و رسول الله هستند. اطاعت آنان عین اطاعت رسول الله و اطاعت الله است.

تأویل اعمال در قیامت

از نظرآموزه های وحیانی قرآن، اعمال دارای تأویل است؛ زیرا عمل، ریشه در شاکله و شخصیت دارد(اسراء، آیه 84) و عملی که ریشه دار است، میوه دار است و شاکله شخصیت را می سازد؛ چنان که علم عمل را و عمل علم را به دنبال دارد.

از نظر قرآن، عمل انسان دارای آثار حقیقی است که ملکات و مقومات شخصیت شخص را می سازد. البته این امر در همین دنیا اتفاق می افتد، ولی چون «مسخ» و «نسخ» در دنیا اتفاق نمی افتد، ملکات اعمال در آخرت خود را نشان می دهد. البته کسانی که چشم برزخی و بصیرت دارند، ملکوت هر چیزی را در همین دنیا نیز می بینند.

ازنظر قرآن، تأویل هر چیزی در دست خدا و خدا و راسخون در علم یعنی معصومان(ع) و اهل عصمت اکتسابی آن را می داند: وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ ؛ حقیقت هر چیزی را جز خدا و راسخون در علم نمی دانند که می گویند ما بدان ایمان آوردیم.(آل عمران، آیه 7)

بسیاری از مردم می خواهند تا تأویل اعمال را در همین دنیا بدانند. این تعجیل و استعجال نشدنی است؛ زیرا هر چیزی را اجلی است و تا زمان خودش اتفاق نمی افتد. تأویل اعمال و رفتار در قیامت انجام می شود و حقیقت و باطن خودش را نشان می دهد؛ چنان که خدا به صراحت می فرماید: هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ؛ منکران جز تأویل آن انتظاری دارند؟ روزی که تأویل اتفاق می افتد کسانی که از پیش آن را فراموش کرده بودند، می گویند: یقینا فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند، ولی ما آن را نپذیرفتیم. پس آیات در چنین روزی شفاعت کندگانی برای ماست تا برای ما شفاعت کنند یا ما را به دنیا بازگرداند تا کاری غیر آن چه انجام می دادیم انجام دهیم؟(اعراف، آیه 53)

خدا در جایی دیگر نیز می فرماید: بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ؛ آری عجولانه حقایقی را تکذیب کردند که به معارف و مفاهیمش احاطه نداشتند و هنوز تأویل آن نیامده است. کسانی که پیش از آنان بودند این گونه تکذیب کردند. پس بنگر که سرانجام ستمگران چگونه بود؟(یونس، آیه 39)

پس از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اعمال انسانی دارای تأویلی است که در آخرت خود را نشان می دهد؛ البته در داستان مسخ اصحاب سبت به بوزینه نمونه ای از تأویل در دنیا اتفاق افتاده است(اعراف، آیات 163 تا 166) که داستان تأویلات اعمال حضرت خضر(ع) نیز نمونه ای دیگر از حقیقت نمایی باطن اعمال و ملکوت آن است که به فرمان و حکم الهی انجام شد.(کهف، آیات 56 تا 82)

به هر حال، حقیقت تأویل به معنای بازگرداندن چیزی به اصل و ریشه و حقیقت باطنی و ملکوتی است که از آن ریشه گرفته یا ریشه در آن دارد. خواه این تأویل در تنزیل باشد، خواه در اعمال باشد و خواه در رویا.

آن چه امروز برای ما اهمیت دارد آن است که ما در مقام تأویل تنزیل به گونه ای عمل کنیم که مطابق خواست و مشیت و اراده الهی باشد و علیه آن نباشیم و نخواهیم رفتاری ضد احکام الهی انجام دهیم و علیه ولایت الهی و مظاهر آن قیام کنیم و با تردید و تشکیک و تنازع علیه ولایت الله باشیم. اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا