اجتماعیاخلاقی - تربیتیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنی

بسترهای طغیانگری علیه خدا

بسم الله الرحمن الرحیم

در فرهنگ قرآنی، طغیان به معنای تجاوز از حدود متعارف و عدم تاثر از مقام ربوبیت به سبب تکبر و استکبار و خروج از عبودیت خدا به عبودیت غیر خدا است.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، عوامل و زمینه هایی باعث می شود که حتی مسلمانان بر خلاف آموزه های وحیانی کتب آسمانی طغیان ورزند. نویسنده در این مطلب بر اساس آموزه های وحیانی به این عوامل و بسترهای طغیانگری اشاره کرده است.

آثار طغیانگری از نظر قرآن

از نظر قرآن طغیان ورزی دارای آثاری در دنیا و آخرت است و مشکلاتی را برای انسان در دنیا و آخرت پدید می آورد که بدترین آن گرفتاری در شقاوت ابدی در دوزخ است. برخی از مهم ترین آثار طغیانگری انسان از نظر قرآن عبارتند از:

  1. بخل: از نظر قرآن، بخل از آثار طغیان ورزی علیه خدا و هدایت فطری الهی عقلی و وحیانی نقلی و حجت های ظاهری و باطنی است؛ زیرا از حدود الهی آن است که در هر مالی حقی برای سائلان و محرومان است.(ذاریات، آیه 19؛ معارج، آیات 24 و 25) بنابراین هر کسی حقوق سائلان و محرومان را ادا نکند و بخل ورزد، در حقیقت از حدود الهی تجاوز کرده و علیه آنان طغیان ورزد.(قلم، آیات 17 تا 31)
  2. تاثیرپذیری از شرک: کسانی که طغیان می ورزند و حدود الهی را زیر پا می گذارند، در شرایطی قرار می گیرند به شرک گرایش می یابند. در حقیقت روحیه طغیان و حق ناپذیری موجب می شود تا تحت جریان شرک قرار گرفته و مشرک می شوند.(صافات، آیات 22 تا 32)
  3. تحیر و حیرت: طغیانگری موجب سرگردانی و تحیر شدید می شود و شخص نمی تواند به حق راه یابد؛ زیرا چنین شخصی از هدایت پاداشی بهره مند نمی شود و هم چنان سرگردان و متحیر خواهد ماند.(بقره، آیه 15؛ اعراف، آیه 186) از نظر قرآن، «عمه» و حیرت و سرگردانی هم چون سرگردان در بیابان که راه به بیرون نمی یابد، از بازتاب های طغیان ورزی و آثار آن است.(یونس، آیه 11؛ مجمع البیان، ج 5 و 6، ص 143)
  4. تکذیب معجزه: از نظر قرآن، طغیان گری موجب می شود تا شخص معجزات بین و روشن الهی هم چون خروج ناقه از داخل کوه را تکذیب کند و نسبت به حق ایمان نیاورند.(شمس، آیات 11 تا 13؛ صافات، آیات 22 تا 32)
  5. تهمت: از دیگر پیامدهای طغیان گری انواع و اقسام تهمت ها به پیامبران از جمله تهمت جادوگری (ذاریات، آیات 52 و 53) و تهمت جنون(اعراف، آیات 184 و 186) و تهمت کهانت و شاعری از سوی کافران است.(طور، آیات 29 تا 32)
  6. حق گریزی: روحیه طغیانگری عامل حق گریزی کافران از دین است. از همین روست که کافران به طغیانگری حاضر به پذیرش اسلام و دین حق نیستند و با آن به مبارزه می پردازند.(ملک، آیات 20 و 21)
  7. درخواست رویت خدا: از دیگر آثار طغیانگری درخواست های بی جا و بی پایه است که شامل درخواست رویت خدا(فرقان، آیه 21) و درخواست نزول فرشتگان است؛ در حالی که چنین درخواستی یا از پایه بی اساس، یا نیاز به داشتن شرایط خاص است؛ چنان که هر کسی نزول فرشتگان را نخواهد دید و نسبت به آن آگاه نخواهد شد؛ زیرا نیازمند بصیرت و رویت است.
  8. دشمنی: طعیان گری و کفر زمینه دشمنی نسبت به یک دیگر و مومنان است.(مائده، آیه 64) بر همین اساس، موضع گیری علیه پیامبر(ص) از بارزترین نمودهای طغیان و سرکشی کافران است.(مائده، آیات 64 و 68)
  9. دنیادوستی: علاقه شدید به دنیا و ترجیح آن بر آخرت، از پیامدهای مهم و اساسی طغیانگری کافران در برابر خدا است.(ذاریات، آیات 37 و 38)
  10. زوال نعمت: از نظر قرآن، زوال نعمت ها و از دست رفتن آن به سبب طغیانگری از مهم ترین پیامدهای آن است. بنابراین مسلمان و غیر مسلمان می بایست بداند که با طغیانگری نعمت ها را از دست می دهد.(اعراف، آیات 74 تا 78؛ قلم، آیات 21 تا 33)
  11. شقاوت: شقاوت و بدبختی ابدی از مهم ترین آثار طغیانگری است. این شقاوت و بدبختی ابدی چیزی جز دوزخ و آتش آن نیست.(شمس، آیات 11 و 12)
  12. غضب خدا: از نظر قرآن، طغیان و تجاوز از حدود الهی و خروج از مرزهای تعادل در نعمت ها از عوامل غضب الهی است. پس می بایست گفت که غضب الهی پیامد طغیانگری نسبت به نعمت ها و خروج از تعادل در بهره مندی از آنها است.(طه، آیه 81)
  13. ضلالت کیفری: روح طغیان و حق ناپذیری مشرکان، عامل گمراهی و ضلالت است. بنابراین از آثار طغیان گری می بایست به ضلالت اشاره کرد.(صافات، آیات 22 تا 30)
  14. فسادگری و مفسده جویی: فسادگری و مفسده جویی از دیگر آثار طغیانگری و کفرورزی است. به سخن دیگر، یکی از عوامل طغیان ورزی همان مفسده جویی است.(مائده، آیه 64)
  15. کفر: طغیان و سرکشی از نشانه های کفر به قیامت و رستاخیز (یونس، آیه 11) و زمینه و بستر کفروزی و انکار حق است.(مائده، آیات 64 و 68)
  16. کینه : کفر و طغیان ورزی زمینه و بستر دشمنی و کینه توزی انسان است و انسان ها با هم دیگر به سبب همین امر دشمنی می ورزند و کینه یک دیگر را به دل می گیرند.(مائده، آیه 64)
  17. هلاکت در دنیا و سقوط: طغیان از نظر قرآن موجب می شود تا شخص گرفتارهلاکت و سقوط در ورطه دوزخ و هواهای نفسانی و مقامات انسانی شود و به درجه حیوانیت و پست تر از آن در آید.(طه، آیه 81)

عوامل ایجادی و افزایش طغیان

از نظر قرآن، امور معنوی چون ایمان و تقوا و کفر و طغیان به علل و عوامل ایجاد و به اسبابی شدت و ضعف می یابد. بر این اساس، همان طوری که ایمان و تقوا با عمل بر اساس آموزه های الهی و حرکت در مسیر هدایت های فطری عقلی و نقلی وحیانی افزایش می یابد و حرکت بر خلاف آن با فسق و عصیان، کاهش پیدا می کند، هم چنین کفر و طغیان با عوامل ایجاد یافته و با اسبابی تشدید یا تضعیف می شود. این گونه است که در آیات قرآنی از طاغی(ص، آیه 55) و اطغی(نجم، آیه 52) سخن به میان می آید که بیانگر شدت طغیان در افراد است؛ هر چه شخص شقی تر و اشقی باشد، اطغی در طغیان ورزی است.(شمس، آیات 11 و 12؛ نجم، آیه 52) بنابراین، طغیان نیز از امور تشکیکی است که دارای مراتب شدت و ضعف است. از همین روست که استکبارورزی افراد موجب می شود تا طغیان طغیانگر تشدید شود(فرقان، آیه 21)؛ چنان که روحیه حسادت در افراد موجب می شود تا از حرکت در مسیر عدالت و اعتدال خارج شوند و از حدود متعارف بیرون روند و از عبودیت خدا به سوی عبودیت غیر خدا خارج شوند و طغیان به کفر حتی مسلمانان و اهل کتب آسمانی بیانجامد؛ چنان که روحیه حسادت یهودیان از اهل تورات، موجب شد تا طغیانگری در آنان افزایش یابد و با این زیادت طغیان به سوی کفر گرایش بیش تری بیابند و از اسلام به کفر گرایند.(مائده، آیه 64)

در حقیقت وقتی کتاب آسمانی قرآن نازل و جبرئیل به پیامبر(ص) رساند، یهودیان که مدعی بودند که تنها کتاب آسمانی در اختیار آنان است، گرایش به حسادت یافته و همین حسادت آنان را علیه اسلام و مسلمین تحریک و تشویق کرد و بر خلاف آموزه های وحیانی تورات به جای آن که با مومنان و اهل توحید باشند به حمایت مشرکان می شتابند و بیش ترین تحرکات را علیه مسلمانان مومن به قرآن داشته باشند.(مائده، آیات 64 و 68)

اصولا از نظر قرآن، اموری چون حسادت، روحیه تکبر و استکبار (همان)، حق ناپذیری(اسراء، آیه 60) و استهزاء مومنان(بقره، آیات 14 و 15) عامل اصلی افزایش طغیان می شود.

از نظر قرآن، عواملی که بسترساز و زمینه ساز طغیانگری انسان علیه خدا و صراط مستقیم عبودیت و شرایع اسلامی است، عبارتند از:

  1. استغنا و بی نیازی: از نظر قرآن، کسی که احساس بی نیازی و استغنا داشته باشد، علیه خدا و اسلام طغیان می ورزد.(علق، آیات 6 و 7) از همین روست که کسی که گرفتار ابتلائات نیست و مصیبتی بر او وارد نمی شود یا از نظر ثروت و دارایی به اندازه قارون ثروت دارد و احساس می کند که نیازی به کسی ندارد، روحیه طغیان در او ایجاد می شود. تاکید قرآن بر این که «رویت» استغنا عامل طغیان است، به این معنا است که دیدن و نوعی نگرش به حالت و وضعیت خود، تاثیر به سزایی در این امر دارد. پس ممکن است که شخص واقعا مستغنی و بی نیاز نباشد، اما این نگره و احساس خود به تنهایی تاثیر به سزایی در طغیان دارد. شکی نیست که انسان موجودی فقیر و تنها خدای سبحان «غنی حمید» است.(فاطر، آیه 15) پس روحیه استغنا در انسان تنها یک نگره است که آن نیز نگره باطل و فاقد حقانیت است؛ اما همین روحیه موجب می شود تا به خیال توهمی و باطل خویش، خود را مستغنی بشمارد و بر اساس همین نگره باطل، علیه خدا و حق غنی حمید طغیان ورزد.(علق، آیات 6 و 7)
  2. استکبار: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تکبر باطنی در قالب استکبار اجتماعی و رفتاری خود را نشان می دهد. اگر تکبر به شکل اجتماعی در معاشرت ها بروز و ظهور نکند، مشکلی ایجاد نمی کند، ولی اصولا این گونه نیست، بلکه هماره تکبری که ملکه و مقوم ذات و  سرشت کسی شده، در رفتار و کنش و واکنش ها بروز می کند و این گونه سرشت، سرنوشت هر کسی را تحت تاثیر قرار می دهد؛ چنان که ابلیس شیطانی با استکبار خویش در برابر سجده به آدم، تکبر و خودبرتربینی خویش را به نمایش گذاشت و به جای اطاعت از فرمان الهی، عصیان ورزید و طغیان بزرگی را رقم زد(فرقان، آیه 21)؛ زیرا «عتو عتوا کبیرا» به معنای طغیان کرد طغیانی بس بزرگ.(مجمع البیان، ج 7 و 8، ص 261)
  3. انکار آخرت: از نظر قرآن، بی اعتقادی به جهان آخرت، مایه طغیان و سرگردانی انسان در زندگی دنیوی است تا جایی که شخص به رغم برخورداری از رحمت الهی طغیان می ورزد. آنان از راه مستقیم دور می شوند و به سوی گمراهی می روند و از عبودیت خدا به عبودیت شیطان گرایش می یابد. این افراد حتی اگر مورد رحمت الهی قرار گرفته و مشکلات و ضررهایی که به سبب خطا و گناه به آنان می رسد، از سوی خدا برطرف شود، به جای آن که رفتار خویش را اصلاح کنند، بیش تر در طغیان فرو می روند.(یونس، آیه 11؛ مومنون، آیات 74 و 75)
  4. تکذیب قیامت: همان طوری که انکار آخرت و عالم دیگر غیر از عالم دنیا، موجب می شود تا انسان گرفتار طغیان شود، هم چنین انکار و تکذیب روز قیامت و عدم ایمان به لقاء الله و پاسخ نسبت به رفتارهای دنیوی موجب می شود تا شخص گرفتار طغیانی بزرگ شود؛ زیرا اگر چنین باوری به قیامت و لقاء الله و پاسخگویی در شخص باشد، هرگز طغیان و سرکشی نمی کرد؛ اما عدم امید به چنین حقایق درباره قیامت و آخرت موجب می شود تا شخص گرفتار طغیان شدید شود.(یونس، آیه 11؛ فرقان، آیه 21)
  5. رفاه و نعمت فراوان: از نظر قرآن، نعمت فراوان و رفاه زدگی عاملی مهم در سرکشی و طغیان است؛ یعنی همان طوری که احساس استغنا و بی نیازی موجب می شود تا شخص گرفتار طغیان علیه خدا شود و فرمان هایش را مخالفت ورزد، هم چنین رفاه زدگی موجب می شود تا چنین طغیان از شخص رفاه زده بروز کند(قصص، آیه 58)؛ زیرا «بطر» به معنای طغیان هنگام نعمت است.(مجمع البیان، ج 7 و 8، ص 405)
  6. سوء اختیار: از نظر قرآن، انسان در چارچوب مشیت حکیمانه الهی، دارای اراده و اختیار و حق انتخاب است؛ یعنی هر چند که قوت و قدرت انسانی محدود است، ولی این محدود در سطوحی است که می تواند در چارچوب آن ، سرنوشت خویش را خویش رقم زند. به این معنا که می تواند میان ایمان و کفر، شکر و کفران، عمل صالح و عمل طالح، عبودیت خدا و عبودیت غیر خدا یکی را اختیار و انتخاب کند. پس انسان مجبور نیست تا به شقاوت ابدی و دوزخ گرفتار آید، بلکه به اختیار خویش است که شقاوت ابدی در دوزخ را انتخاب می کند. این بدان معناست که انسان به سوء اختیار انتخابی خویش دوزخ می رود؛ زیرا می تواند به جای طغیان نسبت به خدا، به اطاعت خدا بپردازد و به بهشت برود. پس انحراف، کفر، طغیان وزی و گرفتاری در دوزخ و شقاوت ابدی به سوء اختیار و انتخاب خود انسان است، نه معلول عواملی غیر اختیاری.(ق، آیات 27 و 28)
  7. شقاوت و سنگدلی: از نظر قرآن، قلب انسان به طور فطری دارای استوا و اعتدال است و نسبت به حق و باطل و مصادیق آنها شناخت دارد، و به طور فطری گرایش به حق و مصادیق آن و گریزش از باطل و مصادیق آن دارد؛ اما انسان می تواند این نفس مستوی و معتدل و گرایش ها و گریزش های فطری را تغییر دهد و با فجور آن را دفن و دسیسه کند. این گونه است که قلب دچار شقاوت می شود و ناتوان از شناخت و گرایش به حق می گردد.(طه، آیه 50؛ شمس، آیات 7 تا 10) پس از نظر قرآن، شقاوت قلب و سنگدلی انسان که معلول انتخاب فجور به جای تقوای الهی است، موجب می شود تا شخص آمادگی بیش تری نسبت به طغیان علیه خدا و رسول الهی بیابد و برخلاف فرمان های الهی عمل کند.(شمس، آیات 7 تا 12)
  8. ضلالت کیفری: از نظر قرآن، چیزی به نام ضلالت ابتدایی وجود ندارد، هر چند که هدایت ابتدایی برای همگان است که از آن به هدایت فطری عقلانی یاد می شود.(طه، آیه 50) بنابراین، ضلالت و اضلال تنها کیفری برای کسی است که بر خلاف هدایت فطری عمل می کند و تقوای فطری ندارد. چنین شخصی از هادی بهره مند نمی شود و از هدایت پاداشی وحیانی نقلی سودی نمی برد. این گونه است که به مخالفت با پیامبران و وحی و کتب آسمانی می پردازد و گرفتار طغیان می شود.(اعراف، آیه 186)
  9. فرزند ناصالح: از نظر قرآن، فرزند ناصالح یکی از عوامل اصلی طغیان انسان علیه دین و پیامبر (ص) و صراط مستقیم عبودیت است؛ زیرا والدین به سبب محبتی که نسبت به فرزندان دارند، تحت تاثیر آنان قرار می گیرند. پس اگر فرزندی ناصالح باشد می تواند عامل طغیان و کفر والدین شود(کهف، آیه 80)؛ چنان که عبدالله بن زبیر عامل طغیان و کفر زبیر شد و در جنگ جمل علیه مولی الموحدین امیرمومنان امام علی(ع) قیام کرد و کشته شد.
  10. فقدان تزکیه: از نظر قرآن، تزکیه رشد و نمو کمالی نفس انسانی است که تحت تاثیر تعلیمات و تزکیه الهی انجام می شود؛ پس کسی بستری برای تعلیم و تزکیه الهی ایجاد نکرده باشد و به جای بهره گیری از الهام تقوا دنبال فجور رفته است، گرفتار طغیان علیه خدا و دین می شود؛ چنان که فرعون این گونه بود.(نازعات، آیات 17 و 18)
  11. لعنت الهی: از نظر قرآن، برخی از اعمال موجب می شود تا شخص مورد لعن الهی قرار گیرد. اذیت و آزار پیامبران، استکبار و خودبرتربینی و مانند آنها عامل اصلی لعن الهی است. از نظر قرآن کسی که گرفتار لعن الهی قرار گیرد، از معارف الهی مانند معارف قرآنی محروم می شود و همین محرومیت موجب افزایش و ازدیاد طغیان شخص می شود.(مائده، آیه 64)
  12. نقض سوگند: از نظر قرآن، کسانی که سوگند و قسم می خورند می بایست به آن پای بند بوده و وفا به قسم به عنوان عهدی الهی داشته باشند. پس کسانی که سوگند خویش را نقض می کند، گرفتار طغیان می شود.(انعام، آیات 109 و 110)
  13. استهزاء و تمسخر حقایق: یکی از علل طغیان ورزی علیه خدا و دین آن است که شخص مسائل اساسی را تمسخر کرده و صاحبان عقاید حق را استهزا می کند. چنین روحیه و رویه ای در زندگی موجب می شود تا شخص گرفتار طغیان شود.(نازعات، آیات 37 و 42)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا