اجتماعیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

بررسي اهميت و آثار نماز جماعت

samamos…واركعوا مع الراكعين

نماز ستون دين، نماد اسلام، مرز ميان ايمان و كفر، نمايش عبوديت و بهترين و كامل ترين شيوه پرستش و نيايش خداوند است.

ويژگي اجتماعي آموزه هاي اسلامي مقتضي آن است تا عبادات اسلامي، رنگ و بويي ديگر به خود گيرد و همين بهترين و كامل ترين شيوه پرستش، به بهترين و كامل ترين شيوه وحدت اجتماعي تبديل گردد و در برخي از اشكال خود به عنوان مهم ترين عامل وحدت آفرين ميان امت و امام و دولت و ملت تبديل شود.

هرچند كه نماز را به تنهايي مي توان به جا آورد، ولي بهتر است آن را به جماعت برپا داشت؛ زيرا برگزاري نماز جماعت، به معناي نمايش قدرت و وحدت ميان مسلمانان و حمايت قاطع از نظام سياسي اسلام است. البته نماز جمعه از جهاتي رنگ و بوي ديگري به خود مي گيرد و به عنوان بيعت هفتگي ميان امت و امام تلقي مي شود و از اين نظر نماز جمعه از جهات اجتماعي و سياسي، رنگ و بوي بيشتري دارد.

نويسنده در اين مطلب به ابعاد و اهميت نماز جماعت در حوزه عمل اجتماعي و سياسي اشاره دارد و با مراجعه به آموزه هاي قرآني، تحليل و تبيين خداوند را در اين مسأله ارائه داده است.

اهميت اجتماعي نماز جماعت

نماز، يكي از اركان اسلام است. در برخي از روايات معتبر پنج امر نماز، روزه، حج و جهاد در كنار ولايت به عنوان نشانه هاي اسلام معرفي شده است. امام باقر(ع) در اين باره فرموده است: بني الاسلام علي خمس: علي الصلاه و الزكاه و الصوم و الحج و الولايه و لم يناد بشيء كما نودي بالولايه؛ اسلام بر پنج پايه بنا شده است، نماز، زكات، روزه، حج و ولايت (حكومت و رهبري) و در اسلام هيچ چيزي مانند ولايت مورد توجه قرار نگرفته است. آن حضرت(ع) در سخن ديگري فرموده است: «والولايه افضل، لانها مفتاحهن، والوالي هو الدليل عليهن؛ ولايت (حكومت و رهبري) برتر از نماز، زكات و حج است، زيرا ولايت، كليد آنها است و رهبر، راهنماي (تحقق صحيح) نماز، زكات و حج است.

از اين پنج امر هرچند كه دو امر نماز و روزه، جنبه شخصي و عبادي محض مي يابد، ولي بايد توجه داشت كه از جنبه هاي اجتماعي نماز و روزه نيز غفلت نشده است؛ زيرا روزه آثاري دارد كه از آن جمله درك مفهوم گرسنگي و فقر، اطعام و انفاق و احسان به ديگران بويژه در ماه رمضان و وجوب دادن زكات فطريه در آخر آن، بيانگر جنبه هاي اجتماعي آن است. نماز نيز اين گونه است؛ زيرا هيچ عمل صالح و عبادتي نيست مگر اين كه بايد به جنبه اجتماعي آن، افزون بر جنبه فردي آن توجه شود؛ چراكه رهايي انسان از زيان ابدي تنها با ايمان و عمل صالح و تشويق و ترغيب ديگران به آنها شدني است. (سوره عصر و آيات ديگر قرآن)

بنابراين، نمي توان عبادتي را در اسلام سراغ گرفت كه جنبه اجتماعي نداشته باشد. از اين رو گفته اند اسلام، سياسي ترين و اجتماعي ترين دين در ميان شرايع ابراهيمي و ديگر اديان جهاني است؛ زيرا مأموريت هر انساني، متاله (خدايي) شدن و سپس رباني شدن مي باشد. براين اساس، مسئوليت انسان در هر عملي به گونه اي تعريف شده كه جنبه اجتماعي آن پررنگ است. البته برخي از وظايف و مسئوليت هاي انساني، جنبه اجتماعي پررنگ تري دارد كه از آن جمله مي توان حج و جهاد و ولايت را نام برد.

به سخن ديگر، اگر اسلام بر پنج پايه استواري يافته، از اين پنج مورد، سه مورد ارتباط مستقيم با جنبه اجتماعي و سياسي دارد و دو مورد ديگر به اشكال ديگري مرتبط با جامعه و امور اجتماعي است از اين رو ثواب نماز جماعت و حضور در نماز جمعه، چنان زياد دانسته شده كه اگر از ده نفر بگذرد غيرقابل شمارش براي فرشتگان خواهد بود.

تاكيد بسيار زياد براي حضور در نماز جماعت از آن روست كه از جنبه اجتماعي نماز غفلت نشود و گمان نرود كه رابطه ميان انسان و خدا در دين يك رابطه شخصي و خصوصي است؛ بلكه اين رابطه فراتر از يك رابطه شخصي دانسته شده و لازم است براي همگان روشن شود كه دين امري اجتماعي است نه اين كه كاركردهاي اجتماعي هم دارد؛ چنان كه برخي چنين تصور كرده اند.

ارتباط تنگاتنگ نصب امام جماعت و به ويژه امام جمعه از سوي رهبر جامعه به اين معناست كه جنبه اجتماعي و سياسي نماز نمي بايست ناديده گرفته شود و از آثار و تاثيرات آن غافل شد. اگر پذيرش چهار چيز از استوانه هاي اسلام به امر پنجم يعني ولايت وابسته است، به اين معناست كه اسلام هرگز به جنبه هاي شخصي عبادت بسنده نكرده و آن چه اصالت دارد، جنبه هاي اجتماعي آن است؛ زيرا هدف نهايي و علت غايي در آفرينش انسان، خلافت الهي از طريق شدن هاي كمالي و فعليت بخشي به قواي اسمايي الهي با عبوديت و عبادت است. ماموريت انسان، امري اجتماعي و فرافردي است و هركسي در دايره خودسازي فردي بماند، از دايره هدف غايي دور افتاده و از مسير بيرون رفته است.

بنابراين، نماز هرچند كه در ظاهر امري فردي و شخصي و ارتباط دوسويه ميان خالق و خلق شمرده مي شود، ولي بايد توجه داشت كه اين ارتباط در شكل اجتماعي و جماعت آن است كه تاثير مثبت بسياري به جا مي گذارد. از اين رو در آيات قرآن بر برپايي و اقامه نماز به شكل جماعت تاكيد كرده است.

خداوند در آيه 23 سوره بقره فرمان مي دهد تا نماز به جماعت برپا شود. از اين رو بر «مع الراكعين» تاكيد مي شود كه اشاره اي مستقيم بر حضور يافتن در نمازجماعت از سوي مومنان است. (فتح القدير، ج 1، ص90؛ انوارالتنزيل، بيضاوي، ج 1، ص 77؛ زبده البيان، ج 1، ص 182)

در كتاب فقه القرآن با اشاره به آيه 238 سوره بقره آمده است كه افضل نمازها نماز جماعت است كه در ظهر برپا مي شود و خداوند در اين آيه بر محافظت بر نماز در اوقات آن تاكيد كرده و اهتمام خاصي به نماز ظهر كه به جماعت خوانده مي شود، مي نمايد. (فقه القرآن، ج 1، ص 140)

خداوند بر اقامه نماز به شكل جماعت تاكيد مي كند و بدان فرمان مي دهد. (آل عمران، آيه 43، نساء، آيه 102) هرچند كه فقيهان اين فرمان و امر را بر وجوب نماز جماعت حمل نكرده اند، ولي استحباب بلكه استحباب موكد آن را گفته اند.

خداوند در آيات 218 و 219 سوره شعراء از نماز جماعت پيامبر(ص) به صورت خاص ياد مي كند كه اين خود بيانگر اهميت نماز جماعت است. (تفسير التحرير و التنوير، ج 9، جزء 19، ص 204)

عنايت خاص و نگاه ويژه خداوند به راز و نيازهاي پيامبر(ص) و نماز جماعت دراين آيات به خوبي نشان مي دهد كه خداوند به نماز جماعت نگاهي خاص دارد. از اين رو با واژه «يراك» اين عنايت و نگاه خاص را مورد توجه خوانندگان قرآن قرار مي دهد تا آنان نيز به نماز جماعت اهميت دهند. (همان)

اين كه خداوند در آيه 43 سوره بقره بر اقامه نماز به شكل جمعي همراه با ركوع كنندگان تاكيد مي كند، خود گواهي روشن بر اهميت نماز جماعت است. (مجمع البيان، ج 1 و 2، ص 214) لذا خداوند به مريم توصيه مي كند تا نمازهايش را با جماعت بخواند. (آ ل عمران، آيه 43) اين درحالي است كه ايشان زن است. پس به طريق اولي مي توان گفت كه براي مردان برپايي و اقامه نماز به جماعت اگر واجب نباشد، مستحب موكد است؛ زيرا وقتي خداوند امري مي كند يا سفارشي مي دهد، به آثار آن توجه دارد كه براي انسان مفيد و سازنده است و درمسير تحولات كمالي اش مي تواند كمك خوبي باشد.

شگفت اين كه خداوند در زمان جنگ نيز مصلحت را دربرگزاري نمازجماعت مي داند و به فرمانده جنگ و جهاد فرمان مي دهد تا مسئوليت امامت جماعت را به عهده گيرد و مجاهدان به دو دسته تقسيم شوند تا يكي پس از ديگري نماز را به جا آورند. به اين شكل كه يك گروه به ركعت نخست امام اقتدا مي كنند و گروه دوم به پاسداري مشغول مي شوند، در پايان دو سجده امام در ركعت اول، گروه نخست ركعت دوم را به سرعت فرادا مي خوانند و به همان سرعت به جاي گروه دوم رفته و پاسداري را برعهده مي گيرند. درهمين حال گروه دوم خود را به ركعت دوم فرمانده و امام خود مي رسانند و به او اقتدا مي كنند و يك ركعت را به جماعت با او مي خوانند و ركعت دوم را فرادا برگزار مي كنند. (نساء، آيه 102)

براين اساس هنگامي كه در صحنه جنگ نماز خوف به جماعت و با امامت فرمانده خوانده مي شود، مي توان اهميت و ارزش نمازجماعت را در آموزه هاي وحياني قرآن دريافت. (كنزالعرفان، ص171)

اهميت نمازجماعت در روايات

در روايات در اهميت نمازجماعت و فضيلت آن بسيار گفته شده است. از جمله آمده است كه امام رضا(ع) فرمود: فضيلت نمازجماعت نسبت به نماز فرادا در هر ركعت دو هزار برابر است. پشت سر گناهكار نماز مگذار و فقط به اهل ولايت اقتدا كن (تحف العقول، ص440، بحارالانوار، ج85، ص435)

از پيامبراكرم(ص) نقل شده است كه فرمود: هركس نماز صبح را به جماعت به جا آورد سپس تا طلوع خورشيد به ذكر خداوند بي نياز و بلندمرتبه پردازد، در بهشت هفتاد درجه خواهدداشت و مابين هر درجه اي به اندازه اي است كه اسب دونده عالي و خوش تربيت هفتادسال بتازد؛ و كسي كه نمازظهر را به جماعت بخواند در بهشت جاويد، پنجاه درجه خواهدداشت و فاصله بين درجات او به اندازه تاختن پنجاه ساله اسب عالي خواهدبود؛ و هركس نمازعصر را به جماعت بخواند ثواب آزادكردن هشت نفر از فرزندان اسماعيل را خواهدداشت كه هريك از آنها صاحب خانه اي باشند؛ وكسي كه نمازمغرب را به جماعت بخواند گويا يك حج و يك عمره مقبول به جاي آورده است؛ و هركس نماز عشا را به جماعت بخواند مانند اين است كه شب قدر را شب زنده داري نموده است. (امالي شيخ صدوق، ص 141، و نيز بحارالانوار، ج85، ص436)

پيامبراكرم(ص) فرمود: نمازجماعت بر نماز فرادا 27 درجه برتري دارد؛ و هركس 40 روز درنماز جماعت شركت نمود و از ابتداي تكبيره الاحرام آن را درك كرد؛ از دو چيز نجات مي يابد: آتش جهنم و نفاق و دورويي. (الذكري، ص267، بحارالانوار، ج58، ص435)

پيامبراكرم(ص) فرمود: كسي كه بي دليل در مسجد با مسلمانان نماز به جا نمي آورد، نمازش (كامل) نباشد.

و نيز فرمود: نماز به جماعت سنت است، اگرچه بر نوك نيزه باشد (كنايه از اين كه هرچند در سخت ترين شرايط باشد، بهتر است به جماعت خوانده شود.)

پيامبر(ص) همچنين در اهميت نمازجماعت فرمود: اگر درباره كسي كه در نماز جماعت شركت نمي كند، پرسش شد، بگو: او را نمي شناسم.

برخي احكام نماز جماعت

به هر حال با استناد به آيات قرآن كريم (نساء، آيه 102؛ بقره، آيه 34)، احاديث متواتر و نيز سنت عملي پيامبر اكرم(ص) و اهل بيت عليهم السلام (صحيح مسلم بن حجاج، ج2، ص 122؛ سنن ابوداوود، ج1، ص134؛ سنن ترمذي، ج1، ص 138-139؛ فروع كافي، كليني، ج3، ص 371-373) نماز جماعت براي نمازهاي واجب روزانه اثبات شده است و حتي برخي مشروعيت آن را از ضروريات دين دانسته اند (بحوث في الفقه، محمدحسين اصفهاني، ص 42؛ الفقه الاسلامي و ادلته، زحيلي، ج2، ص 1165).

به نظر برخي فقها، از پاره اي احاديث بر مي آيد كه آغاز تشريع نماز به صورت جماعت بوده است (تقرير بحث السيد البروجردي، علي پناه اشتهاردي، ج2، ص48).

در برخي احاديث هم درباره نخستين نماز جماعت آمده است كه پيامبر اكرم(ص) و حضرت علي(ع)، با هم در حال نماز خواندن بودند كه ابوطالب و فرزندش جعفر، از آنجا گذشتند. ابوطالب به جعفر گفت كه در كنار پسر عمويت نماز بگزار. در اين هنگام پيامبر پيش رفتند و امامت نماز را برعهده گرفتند. (وسايل الشيعه، حر عاملي، ج، ص 288).

نكته تاريخي جالب توجه در اين است كه آن هنگام كه پيامبر اكرم(ص) و امير مومنان علي(ع) و حضرت خديجه (س) تنها مسلمان روي زمين بودند نماز را به جماعت مي خواندند. عفيف كندي مي گويد: من تاجر بودم سالي به مكه آمدم امر بس شگفتي را مشاهده نمودم. ديدم همه مردم به بتهاي چوبي و فلزي و سنگي در كعبه متوجه هستند؛ در اين ميان فقط سه نفر به سوي شام (مسجد الاقصي) عبادت مي كنند. عباس بن عبدالمطلب نزد من بود از او پرسيدم: اينها چه كساني هستند و چه مي كنند؟ گفت: آن مرد كه جلو ايستاده برادرزاده ام «محمد» است و پسري كه سمت راست او ايستاده، برادرزاده ديگرم «علي» است و زني كه با آنها نماز مي گذارد «خديجه» همسر «محمد» است و زير آسمان خدا جز اين سه نفر كسي بر اين آيين نيست. (اسدالغابه، ابن اثير، ج 3، ص414)

نماز جماعت براي مواردي چون نماز جمعه (بقره، آيه 34، زبده البيان، محقق اردبيلي، ص 381؛ جمعه، آيات 9 تا 11)، نماز خوف (نساء، آيات 101 و 201، زبده البيان، ص 221)، نماز عيدين؛ يعني عيدفطر و عيد قربان (بقره، آيه 34 و نيز زبده البيان، ص 381) و نمازهاي پنج گانه روزانه (نساء، آيات 101 و 201، تفسيرالتحرير و التنوير، ج 3، جزء 5، ص381) تشريع شده است.

براساس آيه 43 سوره آل عمران حضور زنان با مردان در نمازجماعت جايز دانسته شده و به نظر مي رسد اين حكم شركت زنان در نمازجماعت در شريعت حضرت موسي(ع) نيز تشريع شده بود. از اين رو حضرت مريم(س) نيز با مردان در نمازجماعت حضور مي يافت.

از همين آيه و نيز آيه43 سوره بقره همچنين به دست مي آيد كه ماموم بايد در ركوع و سجود تابع و همراه امام باشد و براي اتصال به صفوف جماعت مي بايست ركوع امام را درك كند. همچنين از آيه 204 سوره اعراف به دست مي آيد كه هنگام قرائت امام لازم است ماموم سكوت كرده و توجه داشته باشد. به اين معنا كه اگر ماموم در نماز جماعت قرائت امام را مي شنود سكوت كرده و گوش دهد (مجمع البيان، طبرسي، ج 3 و 4، ص 791؛ فقه القرآن، ابن رواندي، ج1، ص142)

به هر حال از آيه 43 سوره بقره استنباط مي شود كه نمازگزاران در افعال نماز بايد همراه با امام باشند و تقارن در نماز از احكام جماعت است.

آثار نماز جماعت

از آن چه درباره اهميت نماز جماعت بيان شد، آثار نماز جماعت نيز دانسته شد، ولي در اين جا به برخي ديگر از آثار نمازجماعت در زندگي فردي و اجتماعي اشاره مي شود.

خداوند در آيات 218و 219 سوره شعراء نمازجماعت را از عوامل قرب بيشتر انسان به خداوند معرفي مي كند. از اين با رو بيان اينكه خداوند نمازگزاران در نمازجماعت را مي بيند با اين كه خداوند در همه حالات انسان را مي بيند، مي خواهد بر اين نكته تاكيد ورزد كه توجه خداوند به انسان در حالت نماز جماعت بيشتر از هر حالت ديگر است و انسان در اين زمان مشمول رحمت و عنايت خاص الهي مي شود.

نمازجماعت به عنوان مظهر تشكل و نظم در اسلام است. در مسجد يا هر كجا حتي در ميدان كارزار، همه نوع افراد جامعه از غني و فقير، توانگر و ناتوان، پير و برنا، مرد و زن، همه در كنار هم به جماعت ايستاده اند و امام در جلو و در پايين ترين سطح قرار دارد و حتي در جاهايي مانند دشت شيب دار اگر امام بيش از چهار انگشت بسته بالاتر از مامومين قرار گيرد، نماز اشكال دارد و اين بيانگر نقش عملي نمازجماعت در جامعه است.

در نماز جماعت لازم است تا همه هماهنگ و متقارن عمل كنند و قبل از اين كه امام كاري را انجام دهد ديگران نبايد پيشروي كنند و حتي اگر در جايي سهوا كاري را انجام دادند بايد برگردند و با امام هماهنگ شوند و اگر عقب افتادند خود را به امام جماعت برسانند. همه اينها به معناي نظم و انضباط تمرين اطاعت از امام است. اين بدان معناست كه اگر انسان در هنگامن پرستش و عبادت لازم است تا از امام اطاعت محض داشته باشد، درعمل اجتماعي و سياسي نيز بايد اين تمرين را به اجرا گذارد و از امام پيش نيفتد كه هلاك مي شود و از او عقب نماند كه گمراه مي شود.

پس نمازجماعت افزون بر كاركردهاي وحدت آفرين در جامعه، مهم ترين ابزار تمرين اطاعت از امام است. چنان كه تنظيم كننده اوقات و زمان براي مردم و جمع كننده صفوف مختلف ايشان از همه اقشار اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي و مانند آن است. بررسي همه آثار اجتماعي نماز جماعت در اين مطلب امكان پذير نيست و لذا به همين مقدار بسنده مي شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا