اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

بردگان جنگ نرم از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

بردگان جنگ نرم، کسانی هستند که ذهن و قلب، اندیشه و انگیزه، علم و عمل، فکر و اراده آنان در اختیار دیگرانی است که زمام امور ایشان را به دست دارند و هر چه بخواهند و اراده کنند، این بردگان با دل و جان و رضایتمندی تمام برای آنان فراهم می آورند و بدان افتخار می کنند.

از نظر قرآن، استکبار جهانی و شیطان بزرگ برای رسیدن به مقاصد پلید و شوم خویش که نابودی بشریت و سعادت ایشان است، با بهره گیری از عوامل درونی هواهای نفسانی و برونی وسوسه های شیطانی، به گونه ای عمل می کند تا بردگانی را پرورش دهد که در خدمت اهداف و مقاصد ایشان باشد.

بردگان بی مزد یا جاسوسان مزدور؟!

شیاطین استکبار جهانی برای دست یابی به مقاصد خویش تلاش می کنند تا از میان امت اسلام کسانی را همراه و همسو و همکار خویش کنند. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، دشمنان و بیگانگان برای تامین مقاصد خویش از دو شیوه و رویه بهره می گیرند که شامل پرورش جاسوسان مزدور و بردگان بی مزد و مواجب است. البته تلاش استکبار جهانی این است که بردگانی بی مزد پرورش دهند؛ زیرا این بردگان با تمام جسم و جان و تن و روان در خدمت اهداف آنان هستند و نه تنها پولی طلب نمی کنند و مزدی نمی خواهند، بلکه خود حتی سرمایه لازم برای تحقق برنامه های شیطانی استکبار را تامین می کنند. از آن جایی که این بردگان سلطه فرهنگی و فکری دشمنان و بیگانان، باوری به خدا و قیامت و حساب و کتاب اخروی ندارند، برای تامین منابع اهداف و برنامه های شیطانی استکبار جهانی و دشمنان امت اسلام، حتی از بیت المال اختلاس می کنند و اموال عمومی را برای آن هزینه می نمایند.

با نگاهی به سیاست های راهبردی آمریکا، در راستای سلطه فرهنگی بر جوامع بشری ، می توان موارد بسیاری را به عنوان مصادیق عینی شناسایی کرد که بردگان جنگ نرم چگونه با خیانت به ملت و امت خویش در خدمت دشمنان بودند و از بیت المال و اموال عمومی برای مستکبران جهانی هزینه می کردند و می کنند. اگر جلال احمد در کتاب خدمت و خیانت روشنفکران به گوشه هایی از این خیانت های بردگان جنگ نرم اشاره کرده است، اما امروز می توانید مصادیق بسیاری را پیدا کنید که در همین ایران اسلامی در خدمت مستکبران جهانی و خیانت به نظام سیاسی ولایی و امت اسلام هستند.

اهداف آمریکایی از سلطه فرهنگی، سلطه بر ذهن و قلب و اندیشه و انگیزه آنان است. این سلطه موجب می شود تا افراد نه به عنوان مزدوران مواجب بگیر، بلکه مجذوبان در خدنمت اهداف شیطانی استکبار جهانی باشند. در تحقق سلطه فرهنگ آمریکایی همه نظام سیاسی آمریکا با هم همکاری تنگاتنگی دارند. بنیادهای به ظاهر مستقلی چون فورد، کارنگی، راکفلر، آزادی و مانند آن ها همه در خدمت سیاست های خارجی آمریکا و سلطه فرهنگی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا است.

آمریکایی سیاست راهبردی خویش را «سلطه فرهنگی» و بردگان جنگ نرم قرار داده اند، هر چند که گاه از تاکتیک و سازوکار «جاسوسی» بهره می گیرند، ولی هدف اصلی همان بردگانی است که در خدمت سیاست ها و اهداف آمریکایی باشد. بنیادهای آمریکایی در همین راستا عمل می کنند.

در کتاب «کنترل فرهنگ» نمونه های بسیاری برای چگونگی و چرایی سلطه فرهنگی سبک زندگی آمریکایی بیان شده است. در بخشی از این کتاب آمده است: «جان هاوارد» یکی از گردانندگان «بنیاد فورد» از نگرانی همکاران خود در هنگامی یاد می کند که آگاهی یافتند «سازمان اطلاعات مرکزی» (سیا) برای کسب اطلاعات به طور مداوم به پژوهشگرانی که تحت حمایت این بنیاد به تحقیقات میدانی در کشورهای جهان سوم اشتغال دارند، مراجعه کرده است. «روان گیتر» رییس بنیاد فورد این شیوه را کوته بینانه تلقی می کرد، و در نتیجه به گفته هاوارد، وی به واشینگتن رفت و جنجال بسیاری به راه انداخت و مقامات سیا قول دادند که دیگر به این روش متوسل نشوند و شیوه عاقلانه را پیش گیرند؛ اما به ظاهر این مقامات بسیار فراموشکار بودند؛ زیرا همین مشکل مجدد بروز کرد. این بار ریاست بنیاد بر عهده «هنری هیلد» قرار داشت. وی نیز راهی واشینگتن شد و جنجالی به راه انداخت. سرانجام «کلیون سوئیزی» مدیر پژوهش های بنیاد به واشینگتن اعزام شد تا موضع بنیاد فورد را تحکیم و خاطر نشان سازد که شیوه هایی دیگر هم وجود دارد که به علایق سیاست خارجی آمریکا بیش تر خدمت می کند. سوئیزی به واشینگتن رفت و فقط گفت: «یا مسیح مقدس! اگر پوشش یکی از این مامورین سیا کشف شود، تمام زحمات ما به هدر رفته است.» سپس با لحنی ملایم تر در گزارش خود می افزاید: « وظیفه ما صرفا این بود که به آنان (کارمندان سیا) بقبولانیم که دست از سر محققین بردارند و بدانند اگر ما عده ای زیاد را تربیت کنیم که بعدها خودشان عملا خدمتگزار در سیا باشند به مراتب بیش تر در جهت منافع ملی است تا این که یک نفر به عنوان منبع اطلاعاتی آن ها انجام وظیفه کند.(کنترل فرهنگ؛ نقش بنیادهای کارنگی، فورد و راکفلر در سیاست خارجی آمریکا، ادوارد برمن، ترجمه مجید الماسی، ص 90)

براساس گزارش های این کتاب، بردگان جنگ نرم از میان نخبگان جوامع دست چین و انتخاب می شوند تا خود خواسته مامور اجرای اصول آمریکایی و اهداف آن ها باشند و بنیادهای به ظاهر فرهنگی و مستقل چون کارنگی و فورد و راکفلر ماموریت دارند تا این نخبگان شناسایی و پرورش دهند و آنان را به کشورهای خودشان اعزام کرده تا در کشورهای خویش مناصب رسمی و مهم تصمیم گیری و موقعیت های معتبر اجتماعی و دارای نفوذ و قدرت را در دست بگیرند و مقاصد آمریکایی را تامین و برآورده سازند.

اعطای بورسیه و کمک هزینه تحصیلی و تحقیقی، بخش عمده ای از فعالیت های بنیادها در خارج آمریکا شکل می دهند و تلاش می شود تا دیدگاه های آمریکایی در آنان تقویت شده و نخبگان در خدمت آنان قرار گیرند.

سلطه فرهنگی بر جوامع نه با زور اسلحه بلکه از طریق نخبگان دست چین شده که باورهای آمریکایی را باور دارند و در خدمت بی چون و چرای آن هستند، مهم ترین هدف بنیادهای آمریکایی است. تربیت گروه های هم فکر در شبکه جهانی که هنجارهای آمریکایی را پذیرفته و به عنوان رهبران و روشنفکران جوامع خود در خدمت اهداف و باورهای آمریکایی هستند، مهم ترین اهداف بنیادهای آمریکایی به ظاهر مستقل است. شبکه جهانی از این نخبگان غرب زده، به گونه ای عمل می کنند که توده های مردم در جوامع آنان را انسانی با رویکرد جهانی و شخصیت عالمی تصور می کنند و خواسته و ناخواسته از ایشان پیروی می کنند و آنان با قدرت و ثروت مردم خویش در خدمت آمریکا و خیانت واقعی به مردم خویش هستند.

شاخصه های بردگان جنگ نرم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن بردگان جنگ نرم دارای ویژگی ها و شاخصه هایی هستند که آنان را به سمت و سوی بردگی دیگران سوق می دهد. این شاخصه ها در حقیقت عواملی است که موجب می شود تا بردگانی چنین رام و مطیع پرورش یابند و در خدمت مقاصد شیطانی استکبار جهانی باشند. از نظر قرآن، مهم ترین شاخصه های بردگان نرم عبارتند از:

  1. سفاهت و سبک مغزی: از نظر قرآن، بردگان در جنگ نرم، از میان کسانی هستند که فاقد تعقل و بهره گیری از عقل خدادادی باشند. سفاهت و بی خردی برخاسته از سبک مغزی آنان موجب می شود تا به دور از هر گونه تعقل و اندیشه صحیح باشند و نتوانند داده های بیرونی را با داشته های فطری و تکوینی درونی خویش در قالب تعقل و تفکر ساماندهی کنند و نتایج منطقی و عقلی به دست آورند. به سخن دیگر، به سبب همین سبک مغزی و سفاهت فاقد اندیشه صحیح هستند و تحلیل و تبیین درستی از مسایل و حقایق هستی و امور ندارند و نمی توانند توصیه های مناسب و صحیح نیز داشته باشند. از همین روست که هرگز به فلسفه الهی ایمان نمی آورند و بینش و نگرش خویش را بر اساس آن سامان نمی دهند تا سبک زندگی مبتنی بر آن را داشته باشند. پس به جای فلسفه و سبک زندگی الهی و عقلانی، دنبال فلسفه و سبک زندگی بیگانگانی می روند و جزو سرمداران شرک و کفر هستند و ذهن و قلب ایشان در خدمت مستکبران و شیاطین جهانی قرار می گیرد و بردگان بی جیره و مواجب آنان می شوند.(بقره، آیات 7 تا 13؛ توبه، آیات 86 و 87)
  2. فقدان اندیشه: بردگان جنگ نرم از میان کسانی انتخاب می شوند که فاقد اندیشه و تعقل و تفکر هستند. این بردگان کسانی هستند که همه امور را بر اساس امور ظنی و گمانه ها می سنجند و از تحقیق علمی و دست یابی به قطع و یقین پرهیز می کنند؛ زیرا یا اصولا فاقد این سطح ادراکی هستند یا آن را دفن و دسیسه کرده اند. از نظر قرآن، بردگان جنگ نرم مردمی سبک مغز و سطحی نگر هستند و در امور به تفقه و ژرف اندیشی نمی پردازند.(حشر، آیات 11 و 13) از همین روست که در فلسفه و سبک زندگی به سطحی نمی رسند که فلسفه راستین و سبک درستین را بشناسند و بدان عمل کنند. بر این اساس، اندیشه ها و نیز رفتار ایشان در حوزه عمل فردی و اجتماعی فاقد پشتوانه های علمی و عملی حقیقی است؛ چنان که نسبت به قوانین و علل و چرایی آن پرسش هایی را مطرح می کنند که بیانگر بی تعقلی و تفقهی و بی سوادی علمی آنان است. هر اندیشه صحیح و قانون سازنده و مفیدی به جای آن که موجب گرایش آنان باشد، موجب دوری آنان می شود و در برابر اندیشه ها و قوانین عاقلانه و عالمانه واکنش منفی نشان می دهند که برخاسته از فقدان ژرف نگری آنان دارد.(توبه، آیات 124 تا 127)
  3. بدگمانی و سوء ظن: از دیگر ویژگی های بردگان جنگ نرم، بدگمانی و سوء ظن آنان نسبت به حقایقی است که برتر و بالاتر از سطح تعقلی و تفکری آنان است. از نظر قرآن، همین بدگمانی در سطوح مخلتف علمی و عملی آنان دیده می شود؛ چنان که نسبت به خدا و صفاتش با دیده شک می نگرند و همان اندیشه ها و بینش های کافران و مشرکان را می پذیرند و با آنان هم سویی و هم فکری دارند.(فتح، آیات 1 تا 6) از همین روست که با این به ظاهر جزو امت اسلام هستند، ولی از نظر ذهنی و قلبی با بیگانگان و مشرکان همراه و همسو هستند.(همان) بر همین اساس، قدرت تشخیص ندارند و در هنگامه فتنه ها و آشوب ها به سبب بدگمانی نسبت به خدا و مومنان، با بیگانگان همراه و همسو می شوند و با ایشان همکاری می کنند. این گونه است که هماره در گردابهای بد زمانه گرفتار هستند و از آن نجات و رهایی ندارند و شک علمی و تردید عملی آنان را رها نمی کند.(همان) از همین روست که قرآن، این بدگمانی و سوء ظن حتی به حقایق هستی چون صفات الهی و فلسفه خلقت و مانند آنها، خود عاملی برای گرایش آنان به سوی بیگانگان و همراهی با استکبار جهانی و شیطانی است.(همان)
  4. تکبر روانی و استکبار رفتاری: فقدان تعقل و تفکر و ژرف نگری در حوزه اندیشه و گرایش به ظنون و گمانه ها به جای قطع و یقین در این بخش، موجب می شود تا دچار نوعی خودبرتربینی و تکبر شوند؛ زیرا نمی توانند جایگاه انسانی خویش را درست تبیین و تحلیل کنند و توصیه ای بر اساس آن جایگاهی حقیقی از خود ارایه دهند. این گونه است که بر اساس گمانه و ظن، خود را در جایگاه خدا قرار می دهند و کبر که از صفات خاص الهی است به خود می چسبانند. بر همین اساس، به جای این که بر اساس قوانین تکوینی و تشریعی الهی سبک زندگی خویش را سامان دهند، با تکبر و خودبرتربینی، خود را در جایگاه خدا قرار داده و تقنین و قانونگذاری را حق خویش می دانند. پس در رفتار اجتماعی با دیگران، نه تنها مطیع حق و قوانین آن نیستند، بلکه مستکبرانه خود را محق می دانند که قانونگذاری کرده و دیگران را مجبور به اطاعت از خویش کنند. در حقیقت یکی از عواملی که موجب می شود تا بردگان جنگ نرم، از پذیرش حق از جمله قوانین الهی خودداری کنند و سرباز زنند و متکبرانه و مستکبرانه به مخالفت با خدا و رسول الله(ص) و قوانین رهبری بپردازند و در خدمت شیطان و اهداف استکباری آن باشند، همین خودبرتربینی در دل و قلب ایشان است.(بقره، آیات 7 تا 13 و 204 و 206؛ منافقون، آیات 1 تا 5)
  5. انعطاف ناپذیری: بردگان جنگ نرم، به سبب همان سفاهت و فقدان اندیشه ژرف نگری، مردمانی انعطاف ناپذیر در برابر حق هستند و هم چون چوب خشک تکیه داده شده به دیوار هیچ گونه انعطافی در برابر حق نشان نمی دهند.(منافوقن، آیات 1 تا 4)
  6. زیاده خواهی: بردگان جنگ نرم از این مشکل رنج می برند که به حق خویش راضی نیستند، بلکه بر اساس ظنون و تکبر و فقدان اندیشه تعقلی، زیاده خواه هستند و طمع به چیزی دارند که مستحق آن نیستند یا حرص به بیش از استحقاق خود دارند. همین زیاده خواهی در حوزه های مخلتف جنسی و غیر جنسی موجب می شود تا به عدالت و حق گرایش نداشته باشند و برای دست یابی به زیاده خواهی های خویش دست به هر کاری بزنند و دست دوستی و ولایت به سمت بیگانگان دراز کنند و با آنان همسو و همراه و همکار شوند.(نساء، آیات 141 و 142؛ حدید، آیات 13 و 14؛ توبه، آیات 58 تا 60؛ احزاب، آیه 32)
  7. هنجارشکنی و ترویج زشتی ها: بردگان جنگ نرم، به سبب همان زیاده خواهی ها گرایش به ظلم دارند و از عدالت و حق پرهیز دارند. از همین روست که از معروف به منکر رو می آورند و به ترویج زشتی ها و هنجارشکنی رو می آورند تا این گونه حرص و طمع خویش را پاسخ دهند و هواهای نفسانی خویش را بر آورده سازند. از همین روست که تحت تاثیر وسوسه های شیطانی استکبار جهانی به سرعت می شتابند و هنجارشکنی می کنند تا هواهای نفسانی خویش را برآورده سازند.(توبه، آیه 67)
  8. فسق: از نظر قرآن بردگان جنگ نرم، انسان های فاسق هستند که هیچ ارزشی را قایل نیستند و پاس نمی دارند. فاسق کسی است که به ظاهر اهل خیر و خوبی است و تظاهر به آن می کند، ولی با سادگی می توان دریافت که تظاهرش برای هنجارشکنی است؛ زیرا فاسق همانند خرمایی است که به ظاهر پوستی دارد، ولی پوستش از گوشتش جدا شده است و نمی تواند سلامت و امنیت خرما را تضمین کند. بردگان جنگ نرم نیز این گونه هستند و تظاهر آنان مثلا به حقوق بشر و ارزش های انسانی جز غلافی نازک نیست که به سادگی کنار می رود و حقیقت پلید ایشان آشکار می شود. این گونه است که به سادگی در محیط های اجتماعی هنجارشکنی می کنند و در همان حال، مدعی حق و حقیقت و ارزش های انسانی و اخلاقی هستند.(توبه، آیات 53 و 67 و 68 و 73 و 77 و 80 و 84 و 96؛ منافقون، آیه 6؛ بقره، آیات 7 تا 13)
  9. بد زبانی: حق ناپذیری و سفاهت و بی خردی بردگان جنگ نرم، موجب می شود که هیچ گونه اصول اخلاقی را مراعات نکنند و هنجار شکنی در رفتار و کلام داشته باشند. از همین روست که این بردگان بد زبان و بدگو و بی ادب هستند و حتی نسبت به رهبری و مومنان با بدترین تعابیر مواجه می شوند و به مقابله می پردازند. از نظر قرآن اینان در برابر رهبری برخورد کینه توزانه و گفتارهای ناصواب دارند و در خدمت استکبار جهانی و شیطانی هستند.(احزاب، آیات 18 و 19؛ توبه، آیات 73 و 74؛ محمد، آیات 29 و 30)
  10. نیرنگبازی: بردگان جنگ نرم، خود انسان هایی فریب خورده ای هستند که نیرنگبازی و فریبکاری را برای رسیدن به اهداف خودشان نیز به کار می گیرند. در حقیقت خود شاگردان شیطان و اهل شیطنت هستند. خدعه گری آنان برای آن است تا مردم از حق دور بمانند و آن را نشناسند و بدان گرایش نیابند. در حقیقت این بردگان خود می کوشند تا دیگران را نیز برده شیطان و استکبار جهانی کنند.(بقره، آیات 8 و 9)
  11. کتمان گری: بردگان جنگ نرم آن چه در دل باور دارند، آشکار نمی کنند و نمی توان به سادگی اهداف شوم و پلید ایشان را دریافت؛ زیرا اهداف و مقاصد خویش را کتمان می کنند و با تظاهر می کوشند تا خود را جزیی از امت قرار دهند تا بتوانند اهداف خویش را تحقق بخشند.(آل عمران، آیه 167؛ توبه، آیات 64 و 101)
  12. طغیانگری: بردگان جنگ نرم، به سبب همان حق گریزی و زیاده خواهی هرگز برمدار و محور عدالت و قانون نمی گردند، بلکه نسبت به آن طغیان می ورزند. البته در این میان فقدان ژرف نگری و ظن گرایی موجب می شود تا هرگز نتوانند در یک حالت سکون و اطمینان قرار گیرند و به آرامش برسند. از همین روست که سرگردان هستند و حیرت و سرگردانی آنان را به هر سوی می کشاند و در خدمت اهداف استکباری شیطان قرار می گیرند.(بقره، آیات 7 تا 15)
  13. گمراهگری: بردگان جنگ نرم، به سبب این صفات و ویژگی های پیش گفته خود گمراه هستند و تلاش می کنند تا دیگران را نیز به گمراهی بکشانند و در خدمت اهداف شیطانی استکبار جهانی در آورند و راه خدا و حق را بر مردمان ببندند.(مجادله، آیه 16؛ منافقون، آیات 1 تا 6)
  14. نهی از معروف: بردگان جنگ نرم، هیچ اعتقادی به عرف و ارزش های اجتماعی و الهی ندارند، بلکه تلاش می کنند تا هنجارشکن باشند و ارزش ها را نابود سازند و ضد ارزش ها را جایگزین آن کنند. بر همین اساس از هر معروف اجتماعی و قانون مفید و سازنده برای سعادت و سلامت مردم و اجتماع باز می دارند و دیگران را به هنجارشکنی امر می کنند و فرمان می دهند و دعوت به شورش و حضور در مسیری می کنند که تامین کننده اهداف پلید شیطانی استکبار جهانی است.(توبه، آیه 67)
  15. نصحیت گریزی و موعظه ناپذیری: بردگان جنگ نرم خود را برتر و بلکه عاقل و دیگران را سفیه می دانند(بقره، آیات 7 تا 15) و بر همین اساس از هر گونه حق و نصحیت در امور مشخص یا موعظه در امور کلی و فراگیر پرهیز کرده و به مبارزه و مقابله با آن می پردازند و این گونه حق ناپذیری و عدم انعطاف خویش را در برابر حق نشان می دهند و حاضر نمی شوند تا مسیر حق را بشناسند و در آن گام بردارند. به سخن دیگر، خود اهل عصبیت به ظنون هستند در حالی که علم و قطع دیگران را سفاهت می شمارند.(همان؛ توبه، آیات 68 و 69 و70؛ منافقون، آیات 1 و 5)
  16. رشوه خواری و اختلاس: بردگان جنگ نرم، برای حقوق دیگران ارزش و احترامی قایل نیستند و نسبت به قوانین هنجارشکن هستند و هیچ احترامی برای قانون و عدالت قایل نیستند. از همین روست که رشوه خواری و اختلاس را حق خویش می شمارند و هنگامی در مناصب قدرت قرار گیرند به جمع ثروت می اندیشند و بیت المال و اموال مردم حتی شخصی را به غارت می برند و آن را طمعه خویش می دانند. پس حرام خواری از ویژگی های این بردگان جنگ نرم است.(محمد، آیات 20 و 22؛ مائده، آیات 41 و 42) البته بخشی از این اموال را در خدمت اهداف استکبار جهانی هزینه می کنند و از بیت المال برای دشمن ردیف بودجه می سازند و برای تحقق اهداف آنان به کار می گیرند.
  17. سهم خواری: بردگان جنگ نرم، همه چیز را برای خودشان می خواهند و برای مردم از بیت المال و انفال سهمی قایل نیستند. از همین روست که به جای این که قوامین بالقسط و مقسط باشند، قاسط هستند و سهم دیگران را می خورند و برای اهداف شیطانی هزینه می کنند.(مائده، آیات 41 و 42)
  18. سوء استفاده از مشکلات و باورها: بردگان جنگ نرم هماره در کمین امت اسلام و مومنان هستند تا با استفاده از مشکلات آنان و کمبودها مانند شرایط جنگی و یا تحریمی، آشوب و هرج و مرج در امت می افکنند و اهداف استکباری را تحقق می بخشند.(توبه، آیات 46 و 47 و 61) بردگان جنگ نرم، عقل و قلبشان در گرو باورهای شیطانی است و نسبت به ارزش ها و باورهای اسلامی واکنش منفی دارند و اگر به آن به تظاهر گرایشی نشان می دهند برای سوء استفاده است تا این گونه انحرافاتی را در امت و جامعه اسلامی ایجاد کنند و اهداف شوم شیطانی مستکبران جهانی را برآورده سازند.(توبه، آیات 56 و 57 و 96 و 107؛ مجادله، آیات 14 و 18؛ منافقون، آیات 1 و 6)
  19. شایعه سازی: بردگان جنگ نرم در خدمت اهداف شیطانی مستکبران جهانی و همسو و همکار با آنان هستند.(مائده، آیه 41؛ آل عمران، آیات 173 و 175؛ نساء، آیه 83؛ احزاب، آیه 60) از همین روست که تلاش می کنند تا بخشی از امت اسلام را همراه و همسو خویش کنند. در این میان سست ایمان ها از مسلمانان نیز با این بردگان همراهی و هسمویی می کنند و در خدمت اهداف آنان قرار می گیرند.(نور، آیات 11 و 12)
  20. آسیب رسانی به امت اسلام: بردگان جنگ نرم همه تلاش خویش را مصروف این معنا می کنند که به امت اسلام آسیب برسانند و آرمان های آنان تحقق نیابد. برای همین در هر امری سنگ اندازی می کنند و در مسایل نظامی و اقتصادی و فرهنگی و امنیتی و مانند آن ها چنان وارد می شوند تا کاری پیش نرود و شکست وناکامی برای مردم و امت اسلام رقم بخورد.(توبه، آیه 107)
  21. ترویج فرهنگ کافران: بردگان جنگ نرم در محیط اسلامی زندگی می کنند ولی دل و جان و قلب و روحشان با دشمنان و مستکبران جهانی است و تلاش می کنند فرهنگ آنان را ترویج و جایگزین فلسفه و سبک زندگی اسلامی کنند.(توبه، آیه 107؛ بقره، آیات 7 تا 15 و آیات دیگر)
  22. تفرقه افکنی: از نظر قرآن، بردگان جنگ نرم از هر گونه وحدت و اتحاد امت اسلام هراسان هستند و تلاش می کنند تا با اشکال گوناگون میان امت تفرقه ایجاد شود و در هر امری ناکام باشند.(توبه، آیه 107)
  23. انحطاط انسانی: بردگان جنگ نرم، انسان هایی هستند که از انسانیت ساقط شده و در ورطه حیوانیت هستند. سقوط و انحطاط آنان به حدی است که هیچ ارزش اخلاقی و انسانی را باور ندارند و جز برای خیانت و هنجارشکنی و قانون شکنی کاری و اقدامی نمی کنند.(توبه، آیات 45 و 49 و 68 و 69)
  24. اهانت به رهبری: از دیگر ویژگی های بردگان جنگ نرم، نادیده گرفتن حقوق رهبری و امام است، به طوری که به سادگی به رهبری اهانت می کنند و مثلا مماشات و تساهل و تسامح رهبری را به عنوان ساده لوحی و خوش باوری نسبت می دهند.(توبه، آیه 61) خود را عزیز و رهبری را ذلیل در میان مردم معرفی می کنند.(منافقون، آیه 8) بنابراین، اهانت به اهل ایمان برای چنین افرادی آسان است و به سادگی مومنان را سفیه و خود را عاقل معرفی می کنند .(بقره، آیات 8 تا 13)
  25. توجیه گری کارهای زشت: بردگان جنگ نرم، در خدمت اهداف شیطانی مستکبران جهانی هستند و کارهای زشت خویش را نه تنها خوب و خیر می دانند، بلکه کارهای زشت و هنجارشکنی خویش را توجیه می کنند تا این گونه خدعه ورزند و مردم را فریب داده و خود را همراه ایشان و همسو نشان دهند و همسویی با دشمنان را نهان نگه دارند.(توبه، آیات 64 و 65؛ نساء، آیات 61 و 62)
  26. روشنفکری: بردگان جنگ نرم، خود را روشنفکر و دیگران را تاریک فکر و سفیه و نادان و بی خرد می دانند و با چنین نگرشی سعی می کنند تا فلسفه و سبک زندگی مومنانه را تغییر دهند.(بقره، آیات 7 تا 13)
  27. اصلاحات دروغین: بردگان جنگ نرم دنبال اصلاحات و تغییراتی از جنس فساد هستند و افساد خویش را اصلاح گری می دانند. از همین روست که هنجارشکنی و قانون شکنی را به عنوان یک اصلاحات و تغییر مثبت تشویق و ترویج می کنند و از معروف و عرف و ارزش های اجتماعی نهی کرده و به فسق و فجور دامن می زنند.(بقره، آیات 8 تا 12 و 204 و 205 و آیات دیگر)
  28. اذیت و آزاررسانی: بردگان جنگ نرم از هیچ گونه تلاشی برای اذیت و آزار رهبری و مومنان کوتاهی نمی کنند و همت خویش را مصروف این معنا می کنند تا به هر شکلی شده مومنان در رنج و عذاب باشند.(توبه، آیه 61؛ احزاب، آیات 19 و 48؛ احزاب، آیه 48؛ مزمل، آیات 9 و 10)

در آیات قرآنی ویژگی ها و صفات دیگری برای بردگان جنگ نرم بیان شده که همه این ها از عواملی است که این گروه از امت اسلام را به سمت و سوی دشمنان به ویژه استکبار جهانی و شیطانی سوق می دهد و همراهی و همسویی و همکاری آنان را به دنبال می آورد. اینان به طوری در خدمت دشمن و خیانت به امت گام برمی دارند که خود دشمن گاه از سطح بالای بردگی و همکاری آنان شگفت زده می شود.

بردگان جنگ نرم، دل و جانشان با دشمنان و مستکبران است هر چند که ممکن است با امت هم کاسه باشند، ولی تابعیت فکری و فرهنگی آنان را دارند و هرگاه شرایط آماده باشد این تابعیت را در شکل فیزیکی نیز به نمایش می گذارند و به سرعت به سمت آنان رفته و پناهندگی آنان را خواهان می شوند.(مائده، آیات 41 و 42)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا