اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیاقتصادیمعارف قرآنیمقالات

انباشت ثروت با خصلت های بد

samamosاز نظر اسلام کنز و ثروت اندوزی کار بسیار بد و گناهی بزرگ است که خداوند همه انباشته هایش را در قیامت به عنوان ابزار عذاب قرار می دهد. این کنز و انباشت ثروت از سوی همگان بد و از سوی عالمان و آخرت خواهان بدتر است. خداوند می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، بسيارى از دانشمندان يهود و راهبان، اموال مردم را به ناروا مى‏ خورند، و [آنان را] از راه خدا باز مى ‏دارند، و كسانى كه زر و سيم را گنجينه مى ‏كنند و آن را در راه خدا هزينه نمى ‏كنند، ايشان را از عذابى دردناك خبر ده.(توبه ، آیه 34)

اصولا از نظر اسلام کسی که فکر آخرت است و می داند آخرت زمینی خالی است که تنها با اعمال خیر و نیک ما در دنیا آباد می شود؛ زیرا دنیا مزرعه آخرت است و این جا کشت و عمل و در آخرت درو می شود و ثواب ثمر می دهد. پس هرگز کاری نمی کند دنیایش آباد و آخرتش خراب باشد. پس دنبال حسنات دنیا و آخرت می رود و هم سعادت دنیا را تجربه می کند و هم سعادت آخرت را تامین می نماید. این گونه است که هم خود می خورد و هم به دیگری در قالب انفاق و احسان و زکات و صدقه می دهد؛ زیرا می داند: الیوم عمل بلاحساب و غدا حساب بلاعمل؛ امروز روز عمل است نه حسابرسی و فردا روز حسابرسی است نه روز عمل.(نهج البلاغه، نامه 31)

اصلا می داند که از آدمی تنها از مال سه حالت آن باقی و برقرار است، چنان که پیامبر(ص) روزی به حضار محضر خود می‌فرماید: ایکم مال وارثه، احب الیه من ماله؟ قالوا: ما فینا احد یحب ذلک یا نبی‌الله! قال: بل کلکم یحب ذلک. ثم قال: یقول ابن آدم: مالی! مالی! و هل لک من مالک الا ما اکلت فافنیت او لبست فابلیت او تصدقت فابقیت و ما عدا ذالک فهو مال الوارث؛ کدام یک از شما مال وارث خود را بیش از مال خود دوست دارد؟ همه جواب دادند: ای نبی خدا! بین ما چنین دوستداری نیست.

حضرت(ص) فرمود: تمام شما چنین هستید و مال وارث را بیش از مال خود دوست دارید.

سپس حضرت(ص) افزود: فرزند آدم همواره می‌گوید: مال من، مال من! اما مال تو تنها آن چیزهایی است که آن را خوردی و فانی کردی یا پوشیدی و کهنه و مندرس کردی یا صدقه دادی و آن را جاودانه کردی؛ و هر چه غیر اینها است، مال وارث است. (امالی، شیخ طوسی، ج 2، ص 133)

پس مالی واقعا مال انسان است، که انسان در آن سه نوع تصرف کرده باشد ؛ یعنی تنها در سه حالت است که شخص می تواند مالم مالم بکند: 1. بخورد؛ 2. بپوشد؛ 3. صدقه دهد. از این سه حالت، در دو حالت نخست مال با تصرفات شخص از میان می رود و چیزی برای آخرت نمی ماند؛ ولی باز این حالت ها حالت های خوبی است؛ زیرا خود از اموالش استفاده کرده است نه آن که جمع کرده و برای وارث گذاشته باشد یا دیگران از آن بهره برده باشند بی رضایتش ؛ زیرا مال جمع شده و تکاثر و کنزشده را یا وارث بخورد یا دزد به یکباره برد. اما حالت سوم بهترین حالت است که این مال را برای آخرت خود پیش فرستاده و ره توشه آخرت خویش ساخته است.

اموال ابزار آزمون و فتنه الهی

خداوند اموال را به عنوان ابزار آزمون و فتنه به آدمی می دهد. خداوند می فرماید: إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ؛ اموال شما و فرزندانتان صرفاً [وسيله‏] آزمايشى [براى شما] يند، و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است.(تغابن، آیه 15)

پس کسی که هم از آن اموال به میزان نیاز استفاده می کند و هم به دیگران انفاق می کند، کسی است که از این آزمون الهی سربلند بیرون آمده است.

البته از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان حتی در قالب مالکیت اعتباری و اثبات مالکیت خصوصی، مالک همه اموالی نمی شود که به هر شکل حلالی در اختیار او قرار می گیرد؛ زیرا تنها مالک اعتباری بخشی از اموال می شود؛ از همین روست به صراحت می فرماید که بخشی از این اموال در قالب زکات و خمس و صدقات اصولا مالکش دیگری است. این مطلب را خداوند به صراحت در آیات از قرآن چنین بیان می کند: وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ؛ و در اموالشان براى سائل و محروم حقّى [معيّن‏] بود.(ذاریات، آیه 19)

و نیز می فرماید: وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ؛ و همانان كه در اموالشان حقّى معلوم است، برای سائل و محروم.(معارج ، آیات 24 و 25)

در این به صراحت از حق برای دو دسته سائل و محروم سخن به میان آمده است. به این معنا که این اموال همه ملک شخص دارنده آن نمی شود، بلکه از همان آغاز به طور مشاع دو دسته از اقشار اجتماعی یعنی درخواست کنندگان و محرومان در این اموال شریک هستند و تصرف در اموال بدون پرداخت حقوق آنان به معنای تصرف در مال غیر است. بسیاری از مردم می گویند ما مال حلال می خوریم پس چرا خودمان و فرزندانمان گمراه می شوند؛ باید گفت که شما لقمه های حرام می خورید و به کودکان می دهید؛ زیرا وقتی حقوق شریکان در اموال را جدا نکرده و نداده اید یا قصد و نیت دادن اموال آنان را ندارید، به طور طبیعی لقمه هایی که می خورید حرام خواهد بود؛ زیرا مال دیگری را تصرف می کنید و مال حلال را حرام می سازید. از این روست که خداوند می فرماید: وَآتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا؛ و اموال يتيمان را به آنان [باز] دهيد، و [مالِ‏] پاك و [مرغوب آنان‏] را با [مال‏] ناپاك [خود] عوض نكنيد و اموال آنان را همراه با اموال خود مخوريد كه اين گناهى بزرگ است.(نساء، آیه 2)

این آیه هر چند درباره مال یتیمان است که در اختیار شما قرار دارد، ولی اصل مطلب کلی است؛ زیرا یک قاعده کلی در این آیه آمده است که آن تبدیل طیب از اموال به خبیث است ؛ یعنی مال حلال که سازگار و طیب با وجود تن و روان آدمی است را با مخلوط کردن با مال یتیم و سائل و محروم به خبیث و ناپاک تبدیل می کنیم وبا حرام خوری خودمان و فرزندانمان را نابود می کنیم؛ زیرا همان طوری که مال یتیم در مال ما قرار گیرد، اختلاط حلال و حرام می شود؛ وقتی حق سائلان و محرومان یا زکوات واجب مالی و خمس را نداده باشیم، یا نیت نداشته باشیم که این حقوق مالی را بپردازیم، در حقیقت کل این مال را حرام کرده و به خبیث تبدیل نموده ایم و این گونه است که مال حلال به حرام تبدیل می شود و آن چه را با کسب حلال به دست آورده ایم تبدیل به حرام کرده ایم.

رسول مکرم و معظم (ص) دینار و درهم را مهلک بشر معرفی فرموده است : الدینار و الدرهم اهلکا من کان من قبلکم و هما مهلکاکم ؛ دینار و درهم مردم قبل از شما را هلاک کرد، و هم آن دو هلاک کننده ی شما است. »

از نظر آموزه های اسلامی مال نمی تواند در صورت پرداخت حقوق دیگران، انباشت شود و به شکل کنز و زراندوزی در آید. در حقیقت هر گاه دیده شود مالی جمع شده است، شک نکنید ظلمی صورت گرفته و حقی پرداخت نشده است؛ زیرا وقتی حقوق دیگران پرداخت شود دیگر مالی نمی ماند تا به شکل کنز اندوخته شود.

از حضرت امیر المؤمنین (ع) نقل شده است: ما رآیت نعمة موفورة الاّ و بجانبه حق مضیع ؛ نعمت فراوانی ندیدم، مگر این که در کنارش حقی ضایع شده باشد. (شمس الدین، محمد مهدی، دراسات فی نهج البلاغه، ص 40، بیروت، دار الزهراء، چاپ دوم، 1392ه. ق؛ جورداق، جورج؛ روائع نهج البلاغه، بی جا، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، چاپ دوم، 1375، ص 233.)

البته این روایت در کتب معتبر حدیثی موجود نیست و در کتب یاد شده نیز بدون سند است، از این رو از جهت سند ضعیف است. اما با توجه به روایات دیگر از جمله روایت بعدی، که در این مضمون آمده است، ضعف سندش جبران می شود.؛ زیرا سید رضی در نهج البلاغه از امام امیرمومنان علی (ع) نقل می کند که فرمود: ان الله سبحانه فرض فی اموال الاغنیاء أقوات الفقراء فما جاع فقیر الاّ بما متع به غنی و الله تعالی جده سائلهم عن ذلک؛ خداوند سبحان در دارایی­های توانگران روزی های بی چیزان را واجب گردانید. پس بی چیز گرسنه نماند، مگر به سبب آنچه توانگری به او نداده است و در روز رستاخیز خداوندی که بزرگ است بی نیازی او، ایشان را از این کار مؤاخذه می نماید. (سید رضی، نهج البلاغه ، کلمات قصار ، ح 32)

انباشت ثروت با پنج خصلت بد و زشت

از نظر امام رضا(ع) کسانی می توانند پول و ثروت انباشت کنند که پنج خصلت زشت داشته باشند: قالَ (علیه السلام): لا یُجْمَعُ الْمالُ إلاّ بِخَمْسِ خِصال: بِبُخْل شَدید، وَ أمَل طَویل، وَ حِرص غالِب، وَ قَطیعَهِ الرَّحِمِ، وَ إیثارِ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَهِ؛ ثروت، انباشته نمى گردد مگر با یكى از پنج خصلت: بخیل بودن، آرزوى طول و دراز داشتن، حریص بر دنیا بودن، قطع صله رحم كردن، آخرت را فداى دنیا كردن.(وسائل الشّیعه: ج 21، ص 561، ح 27873.)

۱ ـ بخل شدید: یعنی نگهداری مال و به شدت از صرف و خرج آن خودداری کردن ؛ کسانی به این بیماری مبتلا هستند که ترس از دست دادن مال و فقر دارند. البته بدتر از این دسته کسانی هستند نه تنها نسبت به صرف آن در حق دیگران خودداری می کنند بلکه در حق خود نیز خساست می ورزند و مال برای خودشان نیز صرف نمی کنند. در همین مرتبت و منزلت از زشتی خصال کسانی هستند که نه تنها خود مالی را صرف خود و دیگران نمی کنند، بلکه مانع خیر رسانی دیگران می شوند و در قرآن به عنوان مناع الخیر معروف شده اند.(معارج، آیه 21)

۲ ـ امل طویل: آرزوی طولانی و دنباله دار داشتن و به وسیله مال به هدف خویش رسیدن ؛ اصولا کسانی که آرزوهای بلند و درازی دارند ؛ چون هرگز به آن نمی رسند مانند کسانی هستند که با نوشیدن آب شور بخواهند خود را سیراب کنند. اینان هر چه بیش تر می نوشند تشنه تر می شوند. امام علی – علیه السّلام می فرماید: انَّ أخوفَ ما أخافُ علیكم خصلتان: اِتِّباعُ الهَوی و طُولُ الأمَل، و أمّا اتّباعُ الهَوی فیصُدُّ عن الحق، و أمّا طول الأمَل فَیُنسِی الاخرة؛ امام علی – علیه السّلام – فرمود: بیش از هر چیز از دو خصلت بر شما نگران و ترسانم: هواپرستی و آرزوی دراز، چرا كه هواپرستی حق را مسدود می كند و آرزوی دراز آخرت را از یاد می برد.( تحف العقول، ص 224) آن حضرت (ع) هم چنین می فرماید: إتَّقُوا باطل الامل فرُبَّ مستقبلِ یومٍ لیس بمستدبره و مغبوط فی أول اللیل قامتْ بَواكیه فی آخره؛ از آرزوهای باطل (نادرست و بیهوده) بپرهیزید، زیرا چه بسیارند كسانی كه روز را آغاز كرده، به آخر نمی برند و چه بسیارند كسانی كه در آغاز شب به آنها غبطه خورند و در پایانش بر آنها بگریند.(غررالحكم، ص 86)

امام علی – علیه السّلام هم چنین می فرماید : و اعلموا عباد الله أنَّ الأملَ یُذهبُ العقلَ و یُكذِّبُ الوَعدَ و یحثُّ علی الغفلة و یورِثُ الحسرَةَ؛ ای بندگان خدا! بدانید كه آرزو عقل را بر باد می دهد، وعده های دروغین داده و غفلت می آورده و باعث حسرت می گردد.(تحف العقول، ص 162)

۳ ـ حرص غالب: هر چه کسب می کند به آن راضی نباشد و برای بدست آوردن بیشتر ، عمر خود را صرف نمودن ؛

۴ ـ قطیعة الرحم: منع احسان از رحم کردن و از بذل مال در راه ایشان دریغ داشتن ؛ اگر انسان ها در اندیشه خویشان فقیر و ناتوان خود باشند، دیگر مالی انباشت نخواهد شد ، زیرا در میان اقوام و خویشان کسانی هستندکه نیازمند پولی برای خانه و ازدواج و حتی نیازهای اولیه هستند، وقتی حقوق خویشان پرداخت شود آن قدر مالی نمی ماند تا انباشت شود.

۵ ـ ایثار و اختیار نمودن دنیا را بر آخرت: از آخرت چشم پوشیدن و دنیا را اختیار نمودن و بدین واسطه در جمع مال کوشیدن .

البته برخی از ثروتمند برای توجیه رفتار باطل و زراندوزی خویش می گویند که در اسلام و سخنان معصوم (ع) این مطلب نیست که هیچ مالی جمع نمی شود مگر آن که در کنار آن حقی ضایع شده باشد. اگر این مطلب حتی اگر از معصوم (ع) نقل نشده باشد ولی مفاد و محتوای قرآن است؛ زیرا وقتی شما حقوق مالی را بپردازید و هر سائلی پیش شما بیاید و بخواهد کمکی بشود تا ازدواج کند و یا خانه ای بخرد و یا ضرورت ابتدایی زندگی اش را تامین کند، دیگر مالی نمی ماند تا کنز شود و از سوی اگر مال به هر شکلی در باز سرمایه در کار و گردش باشد، باز هم کنزی صورت نمی گیرد. این که قرآن می فرماید حقوق مالی در هر مالی است که باید پرداخت شود ، پس تنها زمانی مالی جمع می شود که این حقوق مالی پرداخت نشود و در حقیقت همان حقی ضایع شده باشد. اصولا بر ثروتمندان است که نیازمندان را تامین کنند و بر آنان واجب است زمینه ازدواج ناداران را فراهم آورند. خداوند در این باره فرموده است: وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ و عزبهايتان- مردان بى‏زن و زنان بى‏شوهر- را و صالحان و شايستگان از بندگان خدا و كنيزان خود را به زناشويى دهيد. اگر تنگدست باشند خداوند آنان را از بخشش خويش بى‏نياز مى‏گرداند و خدا فراخى‏بخش و داناست.(نور، آیه 32)

این که حضرت (ص) می فرماید: الفقر فخری، می تواند به چند معنا باشد؛ زیرا در جامعه ای که اکثریت آن فقیر بودند افتخار آن است که با فقیران باشد و با آنان نشست و برخاست داشته باشد نه با ثروتمندان خیال باف و فخر فروش که در اموال مردم خیانت می کنند و حقوق مالی را پرداخت نمی کنند. البته فقر اصلی انسان همان است که در آیه 15 سوره فاطر بیان شده و خداوند می فرماید که وجود و هویت شما فقر است و اگر یک دم عنایت و فضل الهی بر بقای شما نباشد نیست و نابود می شوید. این که انسان به این حقیقت دست یابد و همه هستی خود را از خدای غنی حمید بداند که اگر دمی از وی عنایت برداشته شود نیست گردد، چنین فقر و فهم فقری افتخار است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا