اعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنیمناسبت ها

امام حسین(ع) جهادگر الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از واژگان پرتکرار در قرآن، واژه جهاد است که به معنای تلاش و کوشش برای خدا و در راه خدا است. کسانی می توانند حق جهاد را تمام کنند، که توانسته باشند، حق تقوا را تمام کرده باشند؛  کسانی می تواند حق تقوا را تمام کرده باشند، که در حق معرفت را به تمامیت رسانیده باشند.

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، چهارده معصوم(ع) به ویژه پنج تن آل عبا(ع) در این امور به تمامیت کمال رسیده اند. امام حسین(ع) به عنوان سید الشهداء در جایگاه بس برتر نشسته و به عنوان «احیاگراسلام» معرفی شده و معصومان(ع) در ستایش او بسیار گفته اند و ایشان را به عنوان «جاهدت فی الله حق جهاده حتی اتاک الیقین» ستوده اند.

ساحات جهاد، تعدد، تنوع و مراتب آن

جهاد الهی هر تلاش و کوشش خالصانه و مخلصانه ای است که هدف از آن تقرب الی الله است؛ هر چند که از بر آن نعمت هایی عظیم الهی در دنیا و آخرت از جمله بهشت نصیب مجاهد به ویژه شهید در عرصه جهاد می شود، ولی هرگز هدف مجاهد فی سبیل الله، این نعمت ها نیست؛ زیرا مجاهدی که می خواهد حق جهاد را در ساحت «حق تقاته و معرفته» ادا کند، اصلا جز «محبانه» در ساحت «یحبهم و یحبونه» نمی اندیشد و هر کاری را می خواهد انجام دهد تنها برای «قرب و تقرب» به محبوب و حبیب خویش است.

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، جهاد به عنوان یکی از مهم ترین فعالیت های شخصی و اجتماعی مومن، در ساحت شدن ها، چیزی جز «سعی» و «کدح» بی پایان او نیست تا در «صیرورت» و «شدن» های متوالی به توفیق الهی چنان شاکله شخصیت خویش را  بسازد که «متاله» و رنگ خدایی شده و انوار صفات الهی در ذات او بروز و ظهور نماید.

جهاد هر چند که نامی برای رسیدن به خدا است، ولی نیازمند گذر و عبور از جهادهای اصغر مالی و جانی و تحقق جهاد کبیر علمی  و اکبر نفس است.

به نظر می رسد جهاد اکبر نفس، زمانی تحقق می یابد که انسان از مال، سپس از جان بگذرد؛ زیرا «مال دادن سخت تر از جان دادن» است؛ چرا که بسیاری از مردم از جان می گذرند، ولی از مال نمی گذرند، در حالی که مال برای حفظ جان و جان برای حفظ عرض و آبروی به ویژه عرض دینی است که همان حمایت از خدا و دین خدا است. از همین روست که خدا در قرآن بر «جاهدوا باموالهم و انفسهم»(انفال، آیه 72) نخست بر جهاد مال سپس نفس تاکید می کند؛ یعنی مال دادن در گام اول و جان در گام دوم.

البته شکی نیست که مال دادن و جان دادن در راه خدا نیازمند معرفت علمی و انگیزه عملی است؛ زیرا زمانی کسی برای خدا از همه چیز می گذرد که خداشناس و مومن به خدا باشد و غایت خویش را خدا قرار داده باشد. شخص آن گاه پس از شناخت و معرفت علمی به ایمانی دست می یابد که او را مخلص در مسیر قرار می دهد. شخص در جهادی اکبر می کوشد تا حقیقت خویش را بشناسد که همان هویت «عبودیت» و «فقروجودی» است. پس تلاش می کند تا به هر شکلی شده خود را به خدا متصل سازد و خدایی شود و محبوب او گردد.

از نظر قرآن، نفس انسانی در مسیر «صیرورت» و الهی «شدن» و رسیدن به مقام «رشد و رشید»، گام به گام از نظر اندیشه و انگیزه کامل می شود؛ زیرا هر چه ایمان انسان با اذعان قلبی به خدا، اقرار زبانی و عمل جوارحی تقویت شود، به همان میزان تقوای الهی نیز افزایش می یابد و هر چه تقوای الهی در درون انسان رشد کند، اسماء و انوار صفاتی الهی نیز در قلب انسان ظهور و بروز بیش تر و قوی تر و شدیدتری می یابد.(مائده، آیه 93) این گونه است که انسان از نظر تقوای به «حق تقاته» می رسد.(آل عمران، آیه 102) در این صورت است که تقوای الهی در تمامیت وجودی شخص ظهور و بروز کرده و آثار آن که شامل علم الیقین، عین الیقین  وحق الیقین است در او تحقق می یابد.(تکاثر، آیات 5 و 7؛ واقعه، آیه 95)

چنین شخصیتی هرگز تحت تاثیر دیگران قرار ندارد و هیچ قوت و قدرت او را نمی هراساند و خشیت و ترس علمی و عاقلانه او تنها از خدا است.(احزاب، آیه 39)

به هر حال، از نظر قرآن، جهاد در راه دارای تعدد و تنوعی است که شامل جهاد اصغر و کبیر و اکبر است؛ چنان که در هر یک از این ساحات نیز دارای مراتب و درجات بسیاری است که بستگی به علم و عمل و ایمان و تقوای شخص دارد. پس وقتی از جهاد اکبر و تقوای الهی سخن می گوییم شامل مراتب و درجات علم الیقین تا حق الیقین است.

در جهاد اکبر نفس آن چیزی که اتفاق می افتد، فرار از غیر خدا (ذاریات، آیه 50) و بریدن به سوی خدا  و قرارگیری در مقام «منیبین الیه» است.(روم، آیه 31)

جهاد الهی امام حسین(ع)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر مومنی وظیفه دارد تا در ساحت شخصی و فردی و اجتماعی در راه خدا گام بردارد. در این میان کسانی که در سطح عالی تقوای الهی قرار دارند، و از منصب الهی امامت و ولایت برخوردار هستند، وظایف سنگینی تر دارند؛ زیرا اگر خدا به شخصی، تمکن و امکانات داده از وی تکالیفی خاص را می خواهد که شامل اقامه نماز، ایتاء زکات، امر به معروف و نهی از منکر می شود.(حج، آیات 40 و 41)

امام حسین(ع) در زمان خلافت طاغوتی امویان به ویژه یزید با حاکمیتی مواجه شد که در اندیشه بازگشت به عصر جاهلیت و حذف عملی از اسلام بود. آن حضرت(ع) با تمام تلاش خویش بر آن بود تا ستون های اسلام را بر پا دارد. ستون هایی که در ساحت محیط اجتماعی بر پا می شود و با تظاهر فرهنگی اقامه نماز جماعت و تظاهر اقتصادی ایتای زکات و جهاد علمی و عملی در ساحت امر به معروف و کارهای پسندیده و نهی از منکر و کارهای ناپسند خودنمایی می کند.

تلاش های امام حسین(ع) درراستای احیای اسلام و مبارزه با جاهلیت جز با مبارزه در ابعاد گوناگون و جهاد در ساحات مختلف نمی توانست، ثمربخش باشد. آن حضرت(ع) خود با یارانی بس مومن که می توان آنان را «تالی تلو معصوم» دانست، همانند معصومان(ع) گام در میدان جهادی گذاشتند که جز برای رضای خدا نبود. آنان را می بایست یارانی دانست که همانند امام حسین(ع) «اقمت الصلاه، آتیت الزکاه، و امرت بالمعروف، و نهیت عن المنکر و عبدت الله مخلصا و جاهدت فی الله حق جهاده حتی اتاک الیقین؛ نماز را اقامه کردی، زکات را ادا کردی، امر به معروف و نهی از منکر کردی  و خدا را مخلصانه عبادت نمودی و در راه خدا به تمام معنای جهاد کردی  وحق آن را ادا نمودی تا مرگ در ساحت یقین نزدت آمد و شهید شدی.»

امام حسین(ع) که خود جز نخستین ارواح و انوار هستی همانند روح و نور محمدی(ص) است و در قوس نزول و صعود در عالی ترین درجات و مراتب قرار دارد، در مقام قرار دارد که به عنوان وارث پیامبران از آدم(ع) تا خاتم(ص) مسئولیتی احیای اسلامی را به عهده دارد که آنان بیانگر الهی آن بوده اند. بنابراین، آن «وتر موتور» تک و تنهایی است که در این مقام می بایست در مقام «قیام بالقسط» بر اساس همه سنت های الهی در تکوین و تشریع برای اقامه عدالت قسطی قیام کند. پس اگر در بعد شخصیت معنوی نوری الهی است که اصلاب شامخ و ارحام مطهر قرار گرفته و هیچ نجاست ظاهری و باطنی ایشان را آلوده نساخته و از هر گونه پلیدی در امان و عصمت بوده، در مقام وظایف اجماعی به عنوان دعائم دین و ستون های آن و تکیه گاه مومنان وارد عمل می شود تا به اصول دین اسلام از نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکری بپردازد که یزیدیان کافر ریشه به تشیه آن زده و حقیقت اسلام را چون پوستین گوسفند وراونه پوشانده و به نمایش در آورده بودند.

آن حضرت(ع) به عنوان امام المتقین منصوب از سوی خدا، در اوج «البر التقی الرضی الزکی الهادی المهدی» به «حق جهاده» قیام می کند تا «کلمه الله العلیا» را به حقیقت خود در برترین جایگاه قرار دهد.

یاران اندک ایشان که به هفتاد تن افزون نبودند، همانند ایشان به عنوان انصاردین الله و انصار معصومین علیهم السلام مخلصانه  ومحبانه قیام کردند بی آن که طمع در بهشت یا خوف از دوزخ داشته باشند، بلکه تنها تقرب الهی را در یاری امام المتقین در نظر داشتند و طهارت قلب خویش را در قرب الهی می جستند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا