اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

الگوهای رفتاری؛ شادی و لذت در اسلام

samamosفرهنگ رفتاری بر اساس الگوهای رفتاری مشخصی شکل می گیرد که توده های مردم در یک فرآیند جامعه پذیری آن را پذیرفته و نهادینه ساخته و به شکل سنت و آداب و رسوم به کار می گیرند، به طوری که به عادت دوم مردمان تبدیل می شود و امکان تخلف و مخالفت با آن نیست یا بسیار کاهش می یابد؛ زیرا فرهنگ رفتاری به عنوان هنجارهای پذیرفته شده جامعه هر گونه مخالف یا مخالفتی را طرد کرده و به شدت با آن مقابله می نماید.

اسلام به عنوان دین الهی، سبک خاصی از زندگی و زیست را ارایه می دهد. از این رو، الگوهای رفتاری خاصی را نیز تجویز کرده و بر آن است تا به شکل فرهنگ رفتاری در میان مسلمانان در آید. شناخت الگوهای رفتاری از منظر اسلام می تواند نقش مهمی را در مهندسی فرهنگی جامعه ایفا کند. از این رو نویسنده بر آن شد تا این الگوهای رفتاری اسلامی را بر اساس آموزه های کتاب و سنت و سیره شناسایی و معرفی کند. یکی از موضوعات مهم در این حوزه، فرهنگ چگونگی تفریح، شادی و لذت بردن از زندگی است. نویسنده در این مطلب بر آن شد تا گوشه ای از مهم ترین مسایل این حوزه را بر اساس آموزه های وحیانی اسلام تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

اهمیت شادی و لذت در زندگی بشر

انسان سعادت و خوشبختی را در دو مولفه آرامش و آسایش می جوید. هر انسانی جوینده خوشبختی است و بر آن است تا از نظر روانی و روحی در امنیت و آرامش باشد؛ و از نظر مادی، به همه نیازهای جسمی او پاسخ مناسب داده شود. از این روست که همه همت و تلاش خویش را مصروف این معنا می کند. البته ممکن است انسان در مصادیق آرامش و آسایش به خطا برود و چیزی را که موجب آرامش و آسایش نیست به خطا عامل آن بداند یا آرامش و آسایش را در چیزی بداند که خود نفی کننده آن دو است.

با این همه، هر انسانی به این دو عنصر به عنوان کمال توجه دارد و هنگامی که از خوشبختی سوال می شود، با توجه به میزان آرامش و آسایشی که در آن است و در گمان و پندار خود را در آن حد و سطح می یابد، پاسخ می دهد. هنگامی که درباره خوشبختی دیگران سخن می گوید به این دو عنصر به عنوان ملاک و معیار تعیین خوشبختی توجه دارد و همه معنای خوشبختی را در آن دو می داند و می جوید.

شادی به معنای سرور و خوشحالی و حتی فرح و خنده، بازتاب هایی از معنای وجود عنصر خوشبختی روانی در شخص است. حتی هنگامی که شخص از زندگی لذت می برد و آسایش خویش را مورد دقت و لحاظ قرار می دهد، نوعی احساس خشنودی و خرسندی در خود می یابد که بیانگر خوشبختی است.

البته هر انسان خردمندی از کوتاهی خوشبختی و ترس از دست رفتن آن، در رنج است؛ هر چند که گاه خود را به غفلت می زند و نمی خواهد از احساس خوشبختی که در وجود خود می یابد و موجب شادی و سرور او می شود و از این حالت لذت می برد، بیرون آید و چیزی موجب اختلال آن حالت و احساس شود؛ اما هرازگاهی خود را پرسش های بزرگی مواجه می بیند که نوع احساس خوشبختی را در او کاهش می دهد یا اختلال در آن ایجاد می کند؛ زیرا هر از گاهی افرادی را می بیند که عناصر خوشبختی را از دست داده اند یا با مرگ دوستان و آشنایان و یا حتی بیگانگان رو به رو می شود. این جاست که در عین احساس خوشبختی رگه هایی از ناخرسندی و ناخشنودی از دست دادن آن وی را دگرگون می سازد.

با این همه، هر انسانی خوشبختی و مصادیق عینی آن یعنی لذت و شادی را دوست می دارد و در اندیشه و تلاش آن است که بدان به طور دایمی یا حتی موقت و ناپایدار برسد.

شادی و سرور در قلب پدید و در چهره و رفتار خود را نشان می دهد. گشاده رویی و نشاط و بشاش بودن از آثار طبیعی شادی و سرور درونی و روانی است. از آن جایی که شادی دارای مراتبی است، بازتاب و آثار آن نیز متفاوت است. شادی و سروری که انسان از خوشبختی خود دارد، یک نشاط دایمی و آرامش روانی را در درون شخص موجب می شود و از اضطراب و تشویق در امان است. هنگامی که با چنین اشخاصی مواجه می شویم، آرامش را از همه وجودش احساس می کنیم و در کلام و رفتار و کردارش نشانه های آن را می یابیم. تبسم از جلوه چنین سرور و آرامش و شادی باطنی است.

در سطح دیگر، شادی با توجه به نکته و یا مساله خاصی است. اگر عامل سرور سطح و نوع اول، یک عامل دایمی یا شبه دایمی مانند احساس خوشبختی است، در این نوع و سطح، یک عامل و محرک بیرونی و موقت ممکن است شادی و سروری را موجب شود. در این حالت می توان شادی را جزو هیجانات بر شمرد؛ در حالی که سطح و نوع اول هرگز ارتباطی با مساله هیجان ندارد که در روان شناسی از آن بحث می شود.

اگر عامل شادی، عامل هیجانی باشد، به طور طبیعی واکنش ها و آثار و بازتاب های آن نیز هیجانی خواهد بود؛ از این روست که خنده یا حتی رقص و حرکات موزون و یا خواندن و قهقه زدن می تواند با توجه به سطح هیجانی زایی عامل، از آثار و بازتاب های شادی و سرور باشد.

از آن جایی که عوامل هیجانی می تواند شخص را از حالت عادی و طبیعی و اعتدال بیرون برد، آموزه های اسلامی و قرانی بر مدیریت آن تاکید داشته است و خواهان آن است که شخص هنگام مواجه با عوامل هیجانی سرور و شادی، خود را کنترل کند و آن را به شکل فرح و حرکات های رفتاری غیر ارادی و نامناسب مانند خنده بلند و قهقه و مانند آن نشان ندهد.(غافر، آیه 75)

خداوند در این آیه با مقيّد کردن «فرح» و سرور به «بغير الحقّ» به این مساله توجه می دهد که «فرح» و شادمانى گاهى به حق است و مورد ستايش و امری پسندیده است و گاهى دیگر امری باطل است و مورد سرزنش است. (مجمع البيان، ج 7 ـ 8 ، ص 828)

شادی و نشاط نیاز طبیعی انسان است و در همه افراد وجود دارد و باید به درستی به آن پاسخ داده شود . استاد مطهری ، نیاز به شادی و نشاط را مانند نیاز به غذا می داند که ضرورتی اساسی برای ادامه حیات و سلامت جسم و روان انسان است .

به هر حال، انسان به طور طبیعی نیازمند شادی و سرور است و اصولا شادی و سرور چه از نوعی هیجانی یا غیر هیجانی آن، بیانگر وجود عناصر خوشبختی در زندگی است.

شادی و سرور هیجانی، نیاز زندگی

بر اساس آن چه گفته شد دانسته می شود که شادی و سرور یک نیاز طبیعی برای زندگی انسان است؛ زیرا انسان در اندیشه خوشبختی و تلاش برای آن است و شادی و سرور نشانه هایی از وجود عوامل و عناصر خوشبختی یعنی آرامش و آسایش است.

البته شادی و سرور واقعی همان سرور غیر هیجانی است که ریشه در احساس خوشبختی دارد که عوامل آن غیر از علل و عوامل سرور هیجانی است. بر اساس آموزه های قرانی، سرور غیر هیجانی که ریشه در احساس خوشبختی دارد بر خاسته از ایمان به خدا، اتصال به او، اخلاص، رضایت و خشنودی خداوند ، عمل صالح و مانند آن دارد.(انسان، آیات 8 تا 11؛ انشقاق، آیات 7 تا 9؛ غاشیه ، آیات 8 و 9)

امام علی (ع) در باره این نوع از سرور و شادی می فرماید: شادی انسان از بدست آوردن چیزی است که هرگز آن را از دست ندهد.

تنها چیزی که انسان همواره با آن شاد می باشد و هرگز آن را از دست نمی دهد و به همین سبب اندوهی از گذشته و ترسی از آینده ندارد، شادی وصال الهی و خدایی شدن و خشنودی و رضایت اوست.

از نظر امیرمومنان علی(ع) اهل ایمان دارای فرح و شادی ظهور یافته ای هستند که از فضل و رحمت الهی به ایشان می رسد.(نهج البلاغه، خطبه 192)

اما سرور هیجانی نیز در زندگی انسان به ویژه در دنیا نقش مهم و اساسی دارد. روان شناسی سرور هیجانی را وقتی می دانند که آدمی نیازهایش ارضاء می شود و به چیزهای مورد علاقه اش دست می یابد.

شادی هیجانی، زندگی را خوشایند می سازد و اشتیاق برای پرداختن به فعالیت های اجتماعی را آسان می نماید . ارسطو پروراندن عالی ترین صفات و خصایص انسانی را شادمانی می داند؛ پس از نظر او، شادی تنها در لذتهای مادی گذرا خلاصه نمی شود ، شادمانی واقعی در نزدیک شدن به هدف والای آفرینش و آراسته شدن به خصلت ها و خوی های انسانی و الهی است.

به هر حال، انسان در زندگی روزمره خود نیازمند شادی هیجانی است. امیرمومنان علی(ع) درباره اهمیت لذت و شادی در زندگی روزمره انسان در دنیا می فرماید: مومن باید شبانه روز خود را به سه بخش تقسیم کند: زمانی برای نیایش و عبادت پروردگار؛ زمانی برای تامین هزینه های زندگی؛ و زمانی برای واداشتن نفس به لذت هایی که حلال و زیباست. خردمند را نشاید جز آن که در پی سه چیز حرکت کند: کسب حلال برای تامین زندگی؛ یا گام نهادن در راه آخرت، یا به دست آوردن لذت های حلال.(نهج البلاغه، حکمت 390)

آن حضرت (ع) می فرماید: خداوندا! درودهای شریف و بركات فزاینده خود را بر بنده و رسولت محمد صلی الله علیه و آله بفرست كه پایان دهنده گذشته است و گشاینده گره های پیچیده، پیامبر كه حق را بر مبنای حق اعلان نمود. بار الها! عرصه وسیعی از سایه بیكرانت را بر او بگستران و پاداشی از خیر فراوان از فضل و احسانت بر او عنایت فرما. خداوند! بنایی را كه (او برای نجات انسان ها) نهاده است از همه بناهای بنیانگزاران بلندتر بدار. (یا در دیار ابدیت منزلت و مقام او بالاتر از همه منزلت ها و مقامات بفرما) و مقام او را در پیشگاهت عزیز و مكرم فرما و نوری را كه بر آن وجود پاك عنایت فرموده ای تكمیل نما و او را در برابر برانگیختنش (برای رسالت عظمی، پاداش لطف فرما) و شهادتش را مقبول و گفتارش را مورد رضایت و منطقش را داد گرانه و سخنش را جداكننده حق از باطل قرار بده.

بار خدایا بین ما و پیامبرت در نعمت های جاویدان و زندگانی خوش و آرزوهای برآورده و خواسته های به انجام رسیده در کمال آرامش و در نهایت اطمینان همراه با مواهب و هدایای با ارزش جمع گردان(نهج البلاغه ، خطبه 72)

حضرت رضا (ع) در بیان ضرورت شادی و تفریح، جایگاه ویژه ای در تقسیم بندی اوقات و نظم روزانه اختصاص داده اند و توصیه نموده اند: ساعتی از روز را به تفریحات خود اختصاص دهید و از مسرت و شادی ساعات تفریح نیروی انجام وظایف وقتهای دیگر را تامین کنید .

برای دست یابی به عوامل شادی هیجانی روش هایی وجود دارد که از جمله آن ها می توان به سخنان حکیمانه اشاره کرد. امیرمومنان علی(ع) می فرماید که دل ها هانند تن ها خسته می شود و برای نشاط آن و رهایی از خستگی روح می بایست به سخنان حکمیانه رو آورد و آن را گوش داد تا جان ها نشاط خود را باز یابند.(نهج البلاغه، حکمت 197)

از دیگر روش های دست یابی به نشاط روحی و شادی هیجانی می توان به مزاح و لطیفه گویی به دور از غیبت و تهمت اشاره کرد.

نکته ای که بارهای در اسلام مورد تاکید قرار گرفته است، ادخال سرور در دل های مومنان است. این بدان معناست که نوعی شادی می بایست در میان جمع مومنان تحقق یابد که ایشان را از درون شاد و مسرور کند و غم واندوه را بزداید.

امیرمومنان علی(ع) می فرماید: ما من احد اودع قلبا سرورا الا و خلق الله له من ذلک السرور لطفا فاذا نزلت به نائبه جری الیها کالماء فی انحداره حتی یطردها عنه کما تطرد غریبه الابل؛ هرکسی دلی را شاد کند خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد که به هنگام مصبیت چون آب زلالی بر او باریدن گرفته و تلخی مصیبت را بزداید چنان که شتر غریبه را از چراگاه دور سازند.(نهج البلاغه، حکمت 257)

اسلام هر گز مخالف شادی و فرح نبوده و نیست. البته از آن جایی که قهقه و خنده های صوت دار و بلند، شخصیت انسانی را تحت تاثیر منفی خود قرار می دهد، از مومنان خواسته شده که اعتدال نگه دارند و با صدای بلند خنده نکنند. از این روست که آن حضرت(ع) می فرماید: و ان ضحک لم یعل صوته؛ اگر می خندد صدای او به خنده بلند نمی شود.(نهج البلاغه، خطبه 193)

انسان مسلمان انسانی است که اندوه را در دل و سرورش را در چهره نشان می دهد. امام علی (علیه السلام) در ضرورت گشاده رویی می فرماید: «بُشْرُ المُؤمن فی وَجْهِهِ وَ حُزْنِهِ فی قَلبِهِ؛ شادی و گشادگی مؤمن در چهره او آشکار و غمش در دل او مخفی است. (محمد التمیمی الآمدی، غررالحکم و دررالکلم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1364 ه . ش، حدیث 4460)از این روست که همواره تبسم بر چهره و لبان نقش بسته است چنان که پیامبر(ص) این اسوه نیک و حسنه این گونه بوده است.(احزاب، آیه 21)

پیامبر(ص) به روی اصحابش بیش از همه تبسم داشت و می خندید و به گفته آنان، به دیده اصحاب می نگریست و با آنها معاشرت داشت و چه بسیار اتفاق می افتاد که آنقدر می خندید تا دندان های آسیایش دیده می شد، ولی خنده اصحاب در خدمت ایشان به پیروی از آن حضرت و برای احترام او، تبسم بود.( صحیح ، مسلم، ج 3، ص 11 و نیز ج 7، ص 78) بيش ترين خنده او را تبسم تشكيل مى داد، (بحارالانوار، ج 16، ص 298( و زمانى كه صحبت مى كرد, تبسم بر لب داشت.( مناقب اميرالمومنين(ع)، محمد بن سليمان، ج 1، ص 21)

آن حضرت(ص) برای گردش و تفریح به صحرا و بوستان می رفت و پیک نیک برگزار می کرد. امیرمومنان (ع) نقل می فرماید: شبی در مدینه باران فراوانی بارید و بیابان ها و گودال ها پر از آب شد. صبح آن روز رسول الله(ص) به من فرمود: بیا تا به صحرای عقیق برویم و طراوت و صفای آب های جمع شده در گودال ها و دره ها را تماشا کنیم. همراه پیامبر(ص) به تماشای بیابان رفتیم و منظره های زیبای طبیعت را تماشا می کردیم، گفتم: ای رسول الله! اگر دیشب اطلاع می دادید غذایی را آماده می کردم.

پیامبر(ص) فرمود: آن کس که ما را تا این جا آورد، نمی گذارد گرسنه بمانیم. ناگاه ابری آمد و خود را پایین کشید و سفره غذایی را در پیش روی پیامبر(ص) گذاشت.

در آن سفره، انارهای زیبایی بود که به آن طراوت و زیبایی هیچ چشمی ندیده بود. از آن انارها خوردیم و مقداری هم برای فاطمه(س) و فرزندان خود برداشتیم.(مناقب الفاخره و ثاقب المناقب فتوح ابن اعثم کوفی،ص512)

امیرمومنان علی(ع) به شنا می پرداخت و آن را به عنوان یک تفریح سالم در دستور کار زندگی خود قرار داده بود. اشعث بن عبد مي گويد: يك روز جمعه ، علي عليه السلام را ديدم كه در رودخانه فرات شنا مي كرد و غسل جمعه انجام مي داد و در آن روز با پيراهني نو ، نماز جمعه خواند. (منهاج البرائه خويي ، ج 2، ص 208)

حضرت علي عليه السلام به دو نوع از سرگرميهاي خوب آن زمان توجه داشت و کودکان را به آموزش آن دعوت می کرد؛ زیرا این امور هر چند که به ظاهر لعب و لهو می نامید ولی افزون بر سرزندگی و تفریح سالم یک نوع آمادگی رزمی نیز بود. آن حضرت می فرمود: "علـِّموا اولادكم ، السباحة و الرماية؛ به كودكان و نوجوانان خود ، شنا و تيراندازي بياموزيد.( فروغ كافي، ج6، ص 47، ح 4(

آن حضرت هنگامی که برای جنگ صفین می رفت، وقتی به سرزمین بلیخ رسید در آن جا به لشکر فرمان استراحت داد. بلیخ جای خوش آب و هوایی بود و رودخانه بزرگ و پر آبی هم داشت. مناظر زیبای آن سرزمین امام علی(ع) را مجذوب کرد و آن حضرت (ع) دستور داد تا سپاهیان در آن جا مدتی بمانند و از آب و هوای دلنشین و گوارای آن سامان بهره مند شوند و استراحت کنند تا این گونه روحیه پیدا کنند. آن حضرت زمانی این فرمان برای استفاده هوای خوش آن سامان را می دهد که جنگ بزرگی در پیش رو بود، ولی آن حضرت(ع) از نشاط و افزایش روحیه سربازان خود با استفاده از هوای لطیف و آب خوش گوار بلیخ غافل نشد و خود و سربازانش در آن جا به نشاط و بهره مندی از طبیعت پرداختند.( مناقب الفاخره و ثاقب المناقب ، فتوح ابن اعثم کوفی، ص 512)

رسول گرامي اسلام در فرصتهاي مناسب اصحاب و ياران خود را مي خنداند و آنان را شاداب و سرحال نگه مي داشت. يك روز رسول خدا به پيرزني فرمود : چرا تلاش مي كني ، پيرزنها به بهشت نمي روند.

آن زن ناراحت شد و گفت: يا رسول الله ، من به بهشت نمي روم؟ رسول خدا در حالي كه مي خنديد فرمود: همه جوان شده و وارد بهشت مي گردند.

روزي پيامبر (ص) با امام علي عليه السلام در مجلسي ، خرما تناول مي فرمود و هسته هاي خرما را مقابل علي عليه السلام مي گذاشت ، به گونه اي كه اگر كسي وارد مي شد فكر مي كرد همه خرماها را علي عليه السلام خورده و آن حضرت چيزي تناول نفرموده است. پيامبر خطاب به حضرت علي فرمود: « شما زياد خرما خورده ايد؟» حضرت علي جواب داد:« آن كس زيادتر خورده كه خرما را با هسته آن تناول كرده است.» و لبخند بر لبان پيامبر نقش بست. (شرح نهج البلاغه خويي ، ج 6، ص 94)

حضرت علي (ع) ، همواره از شوخي هاي زشت و بي معنا پرهيز مي فرمود و عمروعاص را درمورد پخش اين گونه شايعات مورد نكوهش قرار داد و در خطبه 84 مرز ميان شوخي هاي ناروا و روا را روشن ساخته و فرمود: شگفتا از عمر و عاص پسر نابغه ! ميان مردم شام گفت من اهل شوخي و خوش گذراني بوده و عمر ، بيهوده مي گذرانم!! حرفي باطل است و گناه را در ميان شاميان انتشار داده است.

مردم آگاه باشيد! بدترين گفتار دروغ است . عمر وعاص سخن مي گويد ، پس دروغ مي بندد . وعده مي دهد و خلاف آن مرتكب مي شود. درخواست مي كند و اصرار مي ورزد.

اما اگر چيزي از او بخواهند ، بخل مي ورزد. به پيمان خيانت مي كند و پيوند خويشاوندي را قطع مي نمايد. پيش از آغاز نبرد در هياهو و امر و نهي ، بي مانند است تا آنجا كه دستها به سوي قبضه شمشيرها نرود. اما در آغاز نبرد و برهنه شدن شمشيرها ، بزرگترين نيرنگ او اين است كه … ، فرار نمايد.

آگاه باشيد! به خدا سوگند كه ياد مرگ مرا از شوخي و كارهاي بيهوده باز مي دارد ، ولي عمر و عاص را فراموشي آخرت از سخن حق باز داشته است . با معاويه بيعت نكرد مگر بدان شرط كه به او پاداش دهد و در برابر ترك دين خويش ، رشوه اي تسليم او كند.

حضرت علي عليه السلام در حكمت 450 نهج البلاغه شوخي هاي ناروا را تذكر مي دهد و مي فرمايد : « هيچ كس شوخي بيجا نكند جز آنكه مقداري از عقل خويش را از دست بدهد.»

روزي ابوبكر و عمر ، دو طرف حضرت علي عليه السلام راه مي رفتند، چون قد آن دو نفر كمي بلندتر از آن حضرت بود ، عمر جملاتي را به شوخي و طنز مطرح كرد و خطاب به حضرت گفت: اَنت في بَينِنَا كَنُونِ « لَنا».

علي! تو در ميان ما، مثل حرف " نون" در " لنا" هستي.

حضرت علي عليه السلام بلافاصله پاسخ داد كه : اِن لَم اَكُن اَنا اَنتُم « لا». يعني اگر من نباشم ، شما چيزي نيستيد چون "لا" يعني "هيچ".

– قبول هديه حلوا و شوخي كردن: روزي يكي از دوستان امام علي عليه السلام حلوايي تهيه كرد و از آن حضرت خواست تا تناول فرمايد. امام فرمود: مناسبت آن چيست؟

جواب داد: امروز نوروز است.( روز عيد است). حضرت از آن حلوا ميل فرمود ، خنديد و چنين شوخي كرد كه: اگر مي تواني همه روز را نوروز قرار ده. (شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 11، ص 274)

روزی پیرزنی از صحابه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) که زنی مؤمن و پاکدامن بود برای عرض ارادت تصمیم گرفت نزد پیامبر رود. پیرزن لنگ لنگان نزد پیامبر آمد تا در مورد بهشت از او بپرسد. سلام کرد و در مورد بهشت از پیامبر (صلی الله علیه وآله) سؤال کرد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) به او فرمود: «پیرزنان به بهشت نمی روند».

پوشش مناسب و رنگارنگ نیز از عوامل شادی بخش و لذت آفرین است. امیرمومنان علی(ع) می فرماید انسان جامه ای بپوشد که دل با آن فروتن و خاشع و نفس بدان رام شود.

در جایی دیگر می فرماید: سپاس خداوندی را که مرا از جامه هایی پوشاند که با زیبایی آن در میان مردم زندگی می کنم.(حلیه المتقین ، باب نهم)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا