اخلاقی - تربیتیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

افسون افسوس

در روايتي از اميرمومنان علي (ع) در معناي زهد به آيه 23 سوره حديد اشاره مي کند که مي فرمايد: ليکلا تاسوا علي ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم؛ از آن چه از دستان برفت افسوس نخوريد و بر آن چيزهايي که به شما داده شد شاد مگرديد.

مفهوم شناسی حسرت

افسوس و حسرت به معناي تاسف و عضه و دريغ خوردن از چيزي است که از دست رفته باشد؛ از اين رو مي توان گفت ريشه پشيماني است. ( معجم مقاييس اللغه ج 2 ص 62 و مفردات راغب اصفهاني ص 235) البته پشيماني دو گونه است يکي پشيماني و اندوهي است که ريشه در حزن دارد و ديگري آن است که ارتباط تنگاتنگي با افسوس و از دست رفتن چيزي دارد.

حسرت نوعي واکنش عاطفي و احساسي است که در انسان به دنبال از دست دادن چيزي که مورد علاقه و دلبستگي باشد پديد مي آيد. بسياري از حسرت ها و افسوس هاي آدمي از آن روست که فرصتي را به جهت تغافل از دست دهد ، از اين رو بر گذشته اي افسوس مي خورد که از آن چيز بهره مند بوده و مي توانسته از چيزي بهره مند شود ولي فرصت سوزي کرده و آن را از دست داده و اکنون گرفتار نوعي حزن و اندوه و پشيماني مي شود که ريشه در از دست دادن نعمت و يا فرصت دارد.

در قرآن آيات بسياري را مي توان جست که به مصاديق اهل حسرت و چگونگي ايجاد و پديداري اين حالت در برخي از انسان اشاره مي کند. در اين آيات همان گونه که مصاديق افسوس خوردگان اشاره مي شود به علل و عوامل ايجادي آن نيز اشاره شده است. از اين رو با خوانش آيات قرآني مي توان به علل و عوامل پديدار اين حالت عاطفي و احساسي که روح و روان آدمي را مي فشارد، دست يافت.

عوامل افسوس

مهم ترين مطالبي که در باره حسرت و افسوس مي توان در آيات قرآني ردگيري و شناسايي کرد ، آيات مربوط به رستاخيز و احوالات انسان هايي است که در پيشگاه خداوند براي حسابرسي حاضر شده اند. از اين روست که قرآن روز رستاخيز را براي بسياري از انس و جن روز افسوس و يوم الحسره مي نامد.( مريم آيه 39) بنابراين بسياري از عوامل ايجادي حسرت و افسوس ارتباطي با مساله قيامت و آثار آن دارد. اگر در آيات قرآني از استهزاي پيامبران ( يس آيه 30) و يا تعاليم و آموزه هاي وحياني آنان ( زمر آيه 55 و 56) و اعراض از قرآن ( فرقان آيه 27 و 29) و اعراض از ياد کرد خدا (زخرف آيه 36 و 38) و اعراض از تذکر قيامت و معاد ( فجر آيه 23 و 24) شرک ( بقره آيه 165 و 167) عمل نکردن به تعاليم و آموزه هاي قرآن ( زمر آيه 55 و 56) و کفر ( توبه آيه 55 و حجر آيه 2 و کهف آيه 6 و فاطر آيه 8) به عنوان عوامل کلي و جزيي ايجادي حسرت در روز رستاخيز سخن به ميان آمده است به اين معناست که انسان در قيامت در مي يابد که چه فرصت مهم و سرنوشت سازي را در دنيا از دست داده و نعمت وجودي خود را در دنيا هيچ انگاشته و به جاي کسب رحمت الهي اقدام به جلب نقمت و عذاب او کرده است. بنابراين حالت حسرت و افسوس در قيامت پيامد طبيعي اعمال آدمي در دنياست که مي بايست از اين مساله غفلت نورزد.

اما در قرآن افزون بر عوامل ايجادي حسرت در رستاخيز به عواملي ديگر نيز اشاره شده است که هر چند ارتباط مسقيمي با قيامت ندارد ولي بي ارتباط با آن نيست . از آن جمله مي توان به تضييع عمر و از دست دادن فرصت هاي زندگي ( مومنون آيه 99 و 100) جهل به مقام و منزلت اشخاص ( يس آيات 20 تا 27) دلبستگي به فرزند ( توبه آيه 55) زوال و از دست رفتن اسباب دنيايي (بقره آيه 166 و 167) اشاره کرد. اين دسته عوامل ايجادي افسوس و مانند آن که درقرآن آمده است , عواملي هستند که برخي نتايج آن در دنيا و برخي ديگر در قيامت آشکار مي شود و انسان به طور حقيقي گرفتار حالت افسوس و حسرت مي گردد.

برخي از محققان بيش از 36 مورد را در آيات قرآني به عنوان عوامل حسرت شناسايي و بيان کرده اند که مي توان آن ها را به دو دسته اصلي بخش کرد. دسته اي که عامل ايجادي حسرت در آخرت و روز قيامت هستند . به اين معنا که شخص تا زماني که در دنياست و از آخرت غافل است دچار حالت افسوس نمي گردد و اين حالت عاطفي در وي پديدار نمي شود با آن که عوامل ايجادي آن را در همين دنيا پديد مي آورد ولي آثار آن در قيامت و روز رستاخيز ظاهر مي شود ؛ زيرا در اين دنيا گرفتار غفلتي است که نمي گذارد تا آثار زشت عمل و رفتار خود را ببيند و حالت حسرت و افسوس در وي ظاهر شود.

دسته دوم ، عواملي هستند که آثار حسرت و ندامت را در همين دنيا ايجاد و بروز مي دهند. بسياري از اين آثار و عوامل ايجاديي آن که در قرآن بدان ها اشاره شده است ، عوامل و آثاري هستند که به جهت غفلت از خدا و جهل به قدرت و مقام و جايگاه خداوندي در حوزه ربوبيت است. به اين معنا که کساني دچار حسرت و افسوس در دنيا مي شوند که خداوند را نمي شناسند و يا شناخت درست و کاملي از خداوند و تاثيرگذاري او در دنيا نداشته و گمان مي کنند که دنيا بر مدار و محور باطل مي گردد. از اين رو به جهت از دست دادن نعمتي و يا فرصتي دچار غم و اندوه گشته و بر نعمت از دست رفته افسوس و حسرت مي خورند. از جمله اين عوامل مي توان به مواردي اشاره کرد که مشرکان هنگام از دست دادن مال و دارايي به آن گرفتار مي شوند. قرآن در اين باره مي فرمايد: و احيط بثمره فاصبح يقلب کفيه علي ما انفق فيها و هي خاويه علي عروشها و يقول يا لينتي لم اشرک بربي احدا؛ هنگامي که بوستان ميوه اش را در وضعيتي ديد که زير و رو شده بود از حسرت و افسوس بر پشت دستش مي زند و مي گويد اي کاش کسي را با پروردگارم شريک نمي گرفتم.( کهف آيه 22) ريشه اين حسرت اين است که وي خدا را در پروردگاري اش شريک مي گرفت و گمان مي کرد که غير از خدا (علم و دانش و قدرت و مکنت و مانند آن ) است که بوستانش را چنين آباد کرده است. به اين معنا که در وراي اسباب ظاهري از ربوبيت و پروردگار خدا غافل شد و گرفتار حسرت و افسوس گرديد.

ديگر عوامل ايجادي حسرت که در قرآن از آن به صورت کلي و يا مصاديقي ياد شده مي توان به اطاعت از رهبران باطل ( بقره آيه 166 و 167) اعمال ناشايست (همان ) بخل(اسراء آيه 39) ترک انفاق( قلم آيه 17 تا 31) ترک احسان ( زمر آيه 56 و 58) بي تقوايي (همان) تضييع عمر ( مومنون آيه 99 و 100) دوستي با گمراهان (فرقان آيه 27 و 28) ظلم و ستم (انبياء آيه 13 و 14 و 46 و 97) عجز و ناتواني ( مائده آيه 27 تا 31) غفلت پيشگي در دنيا( مريم 39) قتل ( آل عمران آيه 167 و 168) کوتاهي در حق امامان عليه السلام(زمر آيه 56) مال و ثروت و دلبستگي به آن ( توبه آيه 55 و کهف آيات 32 تا 42) و هم نشيني با شيطان ( زخرف آيه 36 تا 38) اشاره کرد.

از اين رو در آيات قرآني از گمراهان ( زخرف آيه 36) گناهکاران ( آل عمران آيه 30) مترفان ( انبياء آيه 13) مجرمان ( شعراء ايه 200 و 203) مستکبران ( زمر آيه 56 و 59) مشرکان ( شعراء آيات 91 تا 101) کافران ( زمر آيه 56 و احزاب آيه 64 و 66) مسيحيان ( مريم آيه 34 تا 39) تکذيب کنندگان معاد ( انعام آيه 31) منافقان ( آل عمران آيه 156) هم نشينان شيطان ( زخرف آيه 36) ظالمان ( انبياء آيه 11 تا 14) طغيانگران ( مريم آيه 55 تا 62) غافلان و دنيا طلبان بني اسرائيل ( قصص آيه 76) دروغگويان ( انعام آيه 27 و 28) اعراض کنندگان از ياد خدا ( زخرف آيه 36 و 38 ) به عنوان مصاديق اهل افسوس ياد شده است.

به نظر مي رسد که ريشه کفر کافران عامل ايجادي حسرت ايشان در قيامت باشد . به اين معنا که اگر به عوامل ايجادي حسرت و افسوس کافران در قيامت توجه کنيم که قرآن بدان ها اشاره کرده است ، همه آن عواملي هستند که کفر ايشان را ايجاد و يا تقويت کرده است. به سخني ديگر عوامل ايجادي افسوس در کافران همان عوامل ايجادي و يا تقويتي کفر ايشان است. اگر به عواملي چون استکبار ( زمر آيه 56) استهزاء ( زمر آيه 56) انکار معاد ( انعام آيه 29) بي ايماني ( همان و نيز حجر آيه 2) ترک اطاعت از خدا و رسول ( احزاب آيه 64 و 65) تکذيب آيات الهي ( انعام آيه 27) تکذيب قرآن ( حاقه آيه 43 و 50) غفلت از قيامت ( انبياء آيه 97) کوتاهي در حق خدا ( زمر آيه 56 و 59) انفاق مال بر ضد اسلام و کمک به مشرکان (انفال آيه 36) و ترک عمل صالح ( اعراف آيه 50 و 53) توجه کنيم در مي يابيم که همه اين عوامل ايجادي حال حسرت در قيامت براي کافران همان عوامل ايجادي کفر در ايشان و يا تقويت کفرشان مي باشد. از اين رو مي توان گفت که عوامل ايجادي کفر و شرک و نفاق مي تواند به عنوان عوامل ايجادي حالت افسوس و حسرت در دنيا و آخرت به شمار آيد.

انسان مومن کسي است که از اين عوامل پرهيز کند و خداوند را در همه چيز قادر و توانا و حکيم بداند از اين روست که هر گاه به مالي دست يافت شاکر و سپاسگزار خداوند است که نعمتي را به وي بخشيد و هر گاه نعمتي را از او گرفت اندوهگين نمي گردد ؛ زيرا خداوند را حکيم مي يابد و بر گذشته افسوس نمي خورد ؛ زيرا مي داند که بسياري از چيزهايي که او را خوش آيد ممکن است براي او زيان آور باشد و بسياري از چيزهايي که از آن ناخوش آيد ، بي گمان نفعي براي اوست ؛ زيرا خداوند را ناظر و حاضر و قادر و حکيم مي يابد: عسي ان تحبوا شيئا و هو شرلکم؛ چه بسا چيزي را دوست مي داريد در حالي که آن شر و زيان براي شماست ( بقره آيه 216) از اين روست که در دنيا بر از دست رفته حسرت نخورد و اندوهگين نمي گردد و از آن چه به دستش آمده شادمان نگردد بلکه همواره سپاس گزار خواهد بود. اين گونه است که امير مومنان زهد را اين معنا گفته است , تا بنماياند که زهد گوشه گيري و عزلت و کم خوري و کم پوشي نيست ؛ بلکه زهد درک مقام پروردگاري و ربوبيت اوست. پس از آن چه خدايش مي دهد شاکر است و از آن چه از او مي گيرد اندوهگين نمي گردد و همواره رضا و خشنودي خود را در رضا و خشنودي حق مي جويد.

قرآن بيان مي داردکه انديشه و تعقل درست در باره ارزش وجايگاه دنيا و آخرت و نيز ارزشگذاري درست در اين زمينه موجب مي شود تا انسان دچار افسوس و حسرت نگردد ( انعام آيه 31 و 32) ؛ زيرا چنين کسي حق هر چيزي را مي شناسد و به درستي ادا مي کند. پس هم جايگاه خود را در هستي مي شناسد و مي داند و هم توقع خود را بر پايه جايگاه خود سامان مي دهد و هم به ربوبيت و حکمت و قدرت خداوندي ايمان دارد. اين گونه است که هرگز دچار افسوس و حسرت نمي شود و گرفتار افسون افسوسس نمي گردد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا