اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

اعتصام به حبل الله از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

عصمت حالتی است که شر و بدی را انسان دفع می کند و اجازه نزدیکی نمی دهد. این حالت در انسان از ناحیه خدا ایجاد می شود؛ زیرا جز خدا نمی داند و نمی تواند شرور را از انسان دفع نماید؛ چرا که بسیاری از شرور از جمله شرور شیطانی بلکه حتی شرور مخلوقات برای انسان ناشناخته است و انسان نمی داند چه بدی از چه چیزی و از کجا به او می رسد. افزون بر این که انسان جاهل نسبت به انواع و اقسام شرور مخلوقات است، ناتوان و عاجز از دفع آنها است؛ بنابراین، انسان تنها در سایه فضل و عنایت الهی است که می تواند خود را از شرور و بدی ها حفظ کند و در امنیت از آنها قرار گیرد. این گونه است که مساله اعتصام به خدا در آموزه های وحیانی قرآن مطرح می شود تا انسان با علم به این حقیقت، به سوی خدا رود و برای دفع شرور به آن پناه برد. پس می توان گفت که استعاذه و پناه جویی به خدا یکی از مصادیق اعتصام انسان به خدا برای دفع شرور مخلوقات به ویژه هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی است.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، حقیقت عصمت و اعتصام به خدا را تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

عصمت خاص و عام از نظر قرآن

واژه عصمت، در لغت به معناى منع (لسان العرب، ج 9، ص 244، «عصم») و دفع شر و بدى از انسان از ناحیه خداوند است.(ترتیب العین، ج 2، ص 1220، «عصم»)

عصمت  در اصطلاح اخلاقی، علم نافع و حکمت بالغه اى است که انسان را از وقوع در مهالک رذایل و آلودگى به پلیدى معاصى دور و از هرگونه ضلالت و خطا حفظ مى کند، بنابراین عصمت مانند شجاعت و عفّت و سخاوت صورت علمیه راسخه و ملکه نفسانیه اى است که صاحب خویش را از ارتکاب عملى که جایز نیست چه گناه و یا خطا، نگه مى دارد.( المیزان، ج 2، ص 138 – 139؛ ج 5، ص 78 – 80)

از نظر علامه طباطبایی عصمت بر سه قسم است: 1. عصمت از خطا در تلقى وحى؛ 2. عصمت از خطا در تبلیغ و رسالت؛ 3. عصمت از معصیت، یعنى آنچه که هتک حرمت عبودیت و مخالفت مولوى باشد؛ و برگشت آن بالاخره به گفتار و کردارى است که منافى عبودیّت است.( المیزان، ج 2، ص 134)

خدا در قرآن، به صراحت از سه نوع عصمت انبیاى الهى از خطا در دریافت، ابلاغ وحى و از گناهان سخن به میان آورده است(بقره، آیه 213)؛ زیرا مقصود از «عباده الّذين اصطفى» انبياء الهی هستند(مجمع البيان، ج 7 – 8 ، ص 356) که خدا در این آیه و آیات دیگر، بیان می کند که رسول الهى در دريافت وحى، حفظ و ابلاغ آن معصوم و مصون از خطا است.(الميزان، ج 20، ص 57)

از نظر قرآن، عصمت الهی موجب می شود تا همه انواع و اقسام پلیدی و رجس از ساحت وجودی شخص معصوم دفع شود به طوری که هرگز آلوده به خطا و گناه و پلیدی نمی شود؛ از همین روست که شخص معصوم(ع) به سبب عصمت الهی به سمت گناه کشیده نشده و مرتکب آن نمی شود(یوسف، آیه 24) امام رضا(عليه السلام) درباره جمله «و هم بها لولا ان رءا برهان ربّه» فرمود: يوسف(عليه السلام) معصوم بود و معصوم قصد ارتكاب گناه نمى كند. (عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 179، ح 1، باب 115؛ تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 419، ح 42)

شکی نیست که در آیات قرآنی واژه هاى «إصطفى»، «إجتبى»، «اطاعت» و جمله «لاینال عهدى الظّالمین»، «آیه تطهیر»، و مانند آنها برای بیان عصمت خاص برای پیامبران و معصومان از اولیای الهی به کار رفته است.

از نظر قرآن، پیامبران در قول و فعل معصوم(ع) هستند؛ زیرا نطق ایشان چیزی جز وحی نیست؛ چنان که خدا درباره عصمت پیامبر(ص) در قول می فرماید: ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوي إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحي؛ از هوای نفس  سخن نمی گوید؛ نیست او جز آن وحی که به وحی می شود.(نجم، آیات 3 و 4) هم چنین درباره عصمت فعلی ایشان می فرماید: وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ؛ وقتی تیر می اندازی تو تیر نمی اندازی بلکه خدا است که تیر می اندازد.(انفال، آیه 17)

هم چنین در جایی دیگر نیز می فرماید: وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّۚ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ  ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ؛ و هیچ پیغمبری خیانت نخواهد کرد، و هر کس خیانت کند روز قیامت با همان خیانت بیاید (و به کیفر آن برسد) و هر کس هر عمل به جا آرد به جزای کامل آن می‌رسد و به هیچ کس ستمی نخواهد شد.(آل عمران، آیه 161)

از آن جایی که معصوم(ع) تحت عصمت الهی است و خدا مانع از آن می شود تا چیزی در افکار و رفتار معصوم(ع) تاثیر سوء بگذارد، چنین شخصی در همه ساحات هستی و وجودی اش از هر گونه خطا، گناه، پلیدی و شرور و مانند آنها پاک و مطهر و مبرا است؛(حج، آیات 52 و57 و 67؛ جن، آیات 26 تا 28) زیرا آيات مزبور، بيانگر عصمت رسولان الهى در دريافت، حفظ و ابلاغ وحى است. (الميزان، ج 14، ص 409 – 411؛ ج 20، ص 57) چنان که لازمه اين گونه عصمت نیز، مصونيّت وحى و كتب الهى از هرگونه تحريف است.

هم چنین از آیات قرآنی به دست می آید که عصمت پیامبران، عصمت خاصی است که فراتر از عصمتی است که برای دیگران از اولیای الهی و عبادالله ایجاد می شود؛ زیرا مسئولیت الهی پیامبران موجب می شود تا آنان در فعل و قول و تقریر معصوم باشند تا بتوان آنان را به عنوان اسوه حسنه الهی قرار داد و از قول و فعل و تقریر ایشان اتباع و اطاعت کرد.(انعام، آیات 89 و 90؛ مریم، آیه 58؛ آل عمران، آیه 161؛ نساء، آیات 164 و 165 ؛ انبیاء، آیه 73؛ حج، آیات 52 و 53)

البته از نظر قرآن، عصمت اولوا الامر از امامان معصوم(ع) نیز عصمت خاص است(نساء، آیه 59)؛ چرا که در آیه اطاعت از اولواالامر بدون قيد و به صورت مطلق در كنار اطاعت از رسول آمده و خداوند اطاعت كسى را به طور مطلق واجب نمى كند ، مگر كسى كه عصمتش ثابت باشد. (التبيان، ج 3، ص 236؛ مجمع البيان، ج 3 – 4، ص 100؛ التفسير الكبير، ج 4، ص 113؛ الميزان، ج 4، ص 389 – 390) گفتنى است مقصود از «اولى الامر» با توجّه به روايات و گفته مفسّران، ائمّه اهل بيت عليهم السلام است (تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 498 – 507)؛ زیرا جمله «لعلمه الّذين…» به این نکته توجه می دهد که با رجوع به آن شخص می توان علم حقیقی را تحصیل کرد؛ و شکی نیست که با رجوع به غير معصوم، علم حقیقی حاصل نمى شود.(التبيان، ج 3، ص 273)

خدا در جایی دیگر در باره عصمت امام معصوم(ع) و اهل بیت عصمت و طهارت می فرماید: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ؛ خدا فقط مى‏ خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.(احزاب، آیه ۳۳)

عصمت عام با اعتصام به خدا و حبل الله

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر چند که خدا به اسباب و اهداف خاصی چون انجام رسالت به عنوان مدافع از پیامبران (ع) قرار دارد و آنان را از هر گونه خطا و گناه و مانند آنها حفظ می کند و اجازه نمی دهد تا شروری از این دست به آنان برسد؛ اما خدا در مقام فضل خویش به مومنان نیز عنایت خاص می ورزد و از مقام رحمت رحیمی شرور و بدی را از آنان دفع می کند و در مقام مدافع از حریم مومنان قرار می گیرد؛ چنان که خدا به صراحت در این باره می فرماید: إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ؛ قطعا خداوند از كسانى كه ايمان آورده‏ اند دفاع مى ‏كند؛ زيرا خدا هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست ندارد. (حج، آیه ۳۸)

از نظر قرآن، اگر مومنان خود را در شرایطی خاص قرار دهند، می تواند در پناهگاه امن الهی وارد شده و از عصمت اکتسابی بهره مند شوند. از همین روست که در قرآن از مومنان خواسته شده تا برای استعاذه و اعتصام به خدا از ابزار و وسایل مناسبی بهره گیرند. که مهم ترین و اساسی ترین آنها حبل الله است که در روایات تفسیری به قرآن و اهل بیت(ع) تفسیر شده است؛ خدا به صراحت می فرماید: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ؛ و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت‏ خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد پس ميان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانه‏ هاى خود را براى شما روشن مى ‏كند باشد كه شما راه يابيد.(آل عمران، آیه ۱۰۳)

از نظر آموزه های قرآنی، کسی که به حبل الله یعنی ثقلین کتاب الله و عترتی اعتصام جوید، در عصمت الهی قرار می گیرد که عصمت عام است؛ زیرا شکی نیست که دین تنها محتوای کتاب الله نیست، بلکه اطاعت و اتباع از رسول الله(ص) و اولوا الامر از معصومان(ع) است.(آل عمران، آیات 31 و 32؛ نساء، آیه 59)

خدا در جایی دیگر می فرماید: إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا ؛ مگر كسانى كه توبه كردند و [عمل خود را] اصلاح نمودند و به خدا تمسك جستند و دين خود را براى خدا خالص گردانيدند كه [در نتيجه] آنان با مؤمنان خواهند بود و به زودى خدا مؤمنان را پاداشى بزرگ خواهد بخشيد. (نساء، آیه ۱۴۶)

بنابراین از نظر قرآن، اعتصام به خدا در اخلاص دینی شخص خود را نشان می دهد که موجب می شود تا خدا با مومنان باشد و آنان را از شرور به معیت قیومی حفظ کند و شرور از ایشان دفع نماید.

و هم چنین خدا می فرماید: فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا ؛ و اما كسانى كه به خدا گرويدند و به او تمسك جستند، به زودى [خدا] آنان را در جوار رحمت و فضلى از جانب خويش درآورد و ايشان را به سوى خود به راهى راست هدايت كند.(نساء، آیه ۱۷۵)

از این آیه به دست می دهد که اعتصام به خدا موجب می شود تا انسان در صراط مستقیم اسلام به درستی گام بردارد و از فضل و رحمت خاص الهی نیز بهره مند شود که نشانه های آنان دفاع خدا از مومنان است.

هم چنین خدا در جایی دیگر در این باره می فرماید: وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ؛ و در راه خدا چنانكه حق جهاد در راه اوست جهاد كنيد اوست كه شما را براى خود برگزيده و در دين بر شما سختى قرار نداده است آيين پدرتان ابراهيم نيز چنين بوده است او بود كه قبلا شما را مسلمان ناميد و در اين قرآن نيز همين مطلب آمده است تا اين پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد پس نماز را برپا داريد و زكات بدهيد و به پناه خدا رويد او مولاى شماست چه نيكو مولايى و چه نيكو ياورى.(حج، آیه ۷۸)

این آیه نیز تاکید دارد که اعتقاد به اسلام و عمل مبتنی بر آن می تواند موجبات عصمت اکستابی شود تا جایی که انسان در ولایت الهی وارد شده و خدا صفر تا صد امور بنده را در دست گیرد.

استعاذه مصداقی از عصمت الهی

انسان می بایست برای رهایی از شرور به معنای رفع آن بلکه حتی دفع شرور به خدا اعتصام کرده و استعاذه جوید. از آیات قرآنی به دست می آید که اگر انسان به خدا پناه نجوید، ممکن است از شرور خلق در امان نماند(فلق، آیات 1 تا 5؛ ناس، آیات 1 تا 6)؛ زیرا برای هر خلقی شروری نسبت به انسان است که انسان نمی داند و نمی شناسند و اگر خدا کمک نکند از جایی که نمی داند ضرر به انسان می رسد.

در ادعیه ماثور بارها به این نکته توجه داده می شود که باید با  استعاذه به عصمت الهی دست یافت و خدا شرور را از انسان دفع کند. به عنوان نمونه امام سجاد(ع) می فرماید:  اللّٰهُمَّ يَا مَلاذَ اللَّائِذِينَ، وَيَا مَعَاذَ الْعَائِذِينَ، وَيَا مُنْجِىَ الْهَالِكِينَ، وَيَا عَاصِمَ الْبَائِسِينَ، وَيَا رَاحِمَ الْمَساكِينِ، وَيَا مُجِيبَ الْمُضْطَرِّينَ، وَيَا كَنْزَ الْمُفْتَقِرِينَ، وَيَا جابِرَ الْمُنْكَسِرِينَ ، وَيَا مَأْوَى الْمُنْقَطِعِينَ، وَيَا نَاصِرَ الْمُسْتَضْعَفِينَ، وَيَا مُجِيرَ الْخائِفِينَ، وَيَا مُغِيثَ الْمَكْرُوبِينَ، وَيَا حِصْنَ اللَّاجِينَ، إِنْ لَمْ أَعُذْ بِعِزَّتِكَ فَبِمَنْ أَعُوذُ ؟ وَ إِنْ لَمْ أَلُذْ بِقُدْرَتِكَ فَبِمَنْ أَلُوذُ ؟؛ خدایا، ای پشتیبان پناه‌جویان و ای پناه پناهندگان و ای رهایی بخش هلاک شدگان و ای نگهدار بینوایان و ای مهرورز به مستمندان و ای اجابت کننده درماندگان و ای گنجینه تهیدستان و ای جبران کننده شکست خوردگان و ای جایگاه آوارگان و ای یاور ناتوان‌شمردگان و ای پناه‌دهنده ترسیدگان و ای غمگسار غم‌زدگان و ای دژ پناهندگان، اگر به عزّتت پناه نیاورم، پس به که پناه برم و اگر به قدرتت پناهنده نشوم، به که پناهنده شوم؟ گناهان وادارم ساخته که به دامان گذشتت چنگ زنم و خطاها محتاجم کرده که از تو بخواهم، درهای چشم‌پوشی‌ات را بر من بگشایی.(مفاتیح الجنان، دعای خمسه عشر، مناجاة المعتصمين)

از نظر آموزه های وحیانی، از جلال خدا می بایست به اکرام و جمال خود گریخت؛ زیرا از خشم خدا جز رحمت الهی پناهی نیست و اگر انسان بخواهد از خلق خدا و شرور آن در امان ماند می بایست به خود خدا پناه جوید و اگر خطا و گناهی را کرده پشیمان شده و توبه نموده و به دامن خدا بیاویزد و از خدا دفع شر به عفو احسانی یا بخشش و فضل ایثاری را بخواهد؛ چنان که امام سجاد(ع) می فرماید: وَقَدْ أَلْجَأَتْنِى الذُّنُوبُ إِلَى التَّشَبُّثِ بِأَذْيَالِ عَفْوِكَ، وَأَحْوَجَتْنِى الْخَطَايَا إِلَى اسْتِفْتاحِ أَبْوَابِ صَفْحِكَ؛ وَدَعَتْنِى الْإِساءَةُ إِلَى الْإِناخَةِ بِفِنَاءِ عِزِّكَ، وَحَمَلَتْنِى الْمَخَافَةُ مِنْ نِقْمَتِكَ عَلَى التَّمَسُّكِ بِعُرْوَةِ عَطْفِكَ، وَمَا حَقُّ مَنِ اعْتَصَمَ بِحَبْلِكَ أَنْ يُخْذَلَ، وَلَا يَلِيقُ بِمَنِ اسْتَجَارَ بِعِزِّكَ أَنْ يُسْلَمَ أَوْ يُهْمَلَ؛ گناهان وادارم ساخته که به دامان گذشتت چنگ زنم و خطاها محتاجم کرده که از تو خواهم، درهای چشم‌پوشی‌ات را بر من بگشایی؛ و بدی‌ها مرا فراخوانده تا به آستان عزّتت بار اندازم و هراس از انتقام وادارم کرده که به دستاویز مهرت چنگ زنم، کسی که به ریسمانت چنگ زده سزاوار نیست خوار گردد و آن‌که به عزّتت پناهنده شده، شایسته نیست رها گردد یا واگذاشته شود.(همان)

به هرحال، آن که می تواند شرور و بدی را از انسان دفع کند و در مقام عصمت صیانت و حفاظت نماید، خدای سبحان است. بنابراین، انسان می بایست با استفاده از همه آن چه خوشایند الهی است، به خدا تمسک و اعتصام جوید تا در پناه او قرار گیرد و تحت حمایت و رعایت الهی زندگی را در سلامت بگذارند و سه گانه های سخت و دشوار را نیز با سلامت عبور کند که سلامت در هنگام مرگ و سلامت در هنگام بعثت و رستاخیز امروز مهم ترین چالش های هر انسانی است که به قیامت باور دارد. امام سجاد (ع) از خدا این گونه در دعایش خویش می خواهد: إِلٰهِى فَلا تُخْلِنا مِنْ حِمَايَتِكَ، وَلَا تُعْرِنا مِنْ رِعَايَتِكَ، وَذُدْنا عَنْ مَوارِدِ الْهَلَكةِ، فَإِنَّا بِعَيْنِكَ وَفِى كَنَفِكَ وَلَكَ، أَسْأَلُكَ بِأَهْلِ خَاصَّتِكَ مِنْ مَلَائِكَتِكَ وَالصَّالِحِينَ مِنْ بَرِيَّتِكَ، أَنْ تَجْعَلَ عَلَيْنا واقِيَةً تُنْجِينا مِنَ الْهَلَكَاتِ، وَتُجَنِّبُنا مِنَ الْآفاتِ، وَتُكِنُّنا مِنْ دَوَاهِى الْمُصِيبَاتِ، وَأَنْ تُنْزِلَ عَلَيْنا مِنْ سَكِينَتِكَ، وَأَنْ تُغَشِّىَ وُجُوهَنا بِأَ نْوارِ مَحَبَّتِكَ، وَأَنْ تُؤْوِيَنا إِلَىٰ شَدِيدِ رُكْنِكَ، وَأَنْ تَحْوِيَنا فِى أَكْنافِ عِصْمَتِكَ، بِرَأْفَتِكَ وَرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ؛ خدایا ما را از حمایتت محروم مکن و از پوشش توجه و حمایتت برهنه مساز و از پرتگاه‌های هلاکت دورم کن، زیرا ما در سایه توجه تو و در حمایت تو به سر می‌بریم و از توییم، از تو می‌خواهم به‌حق خاصان از فرشتگانت و شایستگان از بندگانت که برای ما سپری قرار دهی که ما را از هلاکت‌ها برهاند و از آفات برکنار دارد و از بلاهای سخت نگهداری کند و هم اینکه آرامش خود را بر ما نازل کنی و چهره‌های ما را به انوار محبتت پرفروغ گردانی و ما را در پناهگاه استوارت پناه دهی و در کناره‌های نگهداری خویش بگنجانی، به‌حق مهر و رحمتت ای مهربان‌ترین مهربانان.(همان)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا