احسان به دیگری احسان به خود
-
یکی از آموزههای مهم قرآنی و اسلامی، احسان و نیکوکاری است. این سنت حسنه در جامعه اسلامی ایران به خوبی نمود یافته است. ما هر روز شاهد انفاقات، صدقات و اطعامهایی هستیم که از سوی مردم دارا و ندار انجام میگیرد، زیرا خلق و خوی مردم بر این قرار گرفته تا محبت و مهر خود را به هر شکلی شده به همنوعان خود نشان دهند.
مردم ما نه تنها در برابر نیکی اقدام به نیکی میکنند بلکه حتی در برابر برخی از بداخلاقیها نیز دست احسان و نیکی دراز میکنند و با چشمپوشی از غفلت و جهالت بدکاران، آن را به دل نمیگیرند و میکوشند با خوشخویی، دیگران را نیز به سمت اخلاقهای نیک و رفتارهای هنجاری سوق دهند.
هر مسلمانی براساس آیه 112 سوره بقره که میفرماید برای رهایی از اضطراب و افسردگی و ناراحتی خود، ایمان آورده و احسان کنید، برای رهایی از اندوه و ترس و کسب آرامش، دستهای نیکوکار خود را باز کرده و به دیگران کمک میکند. این نیکوکاری در اشکال گوناگونی انجام میگیرد. مسلمانان میدانند که آرامش خود را میبایست در آرامش دیگران بجویند و اگر بخواهند خداوند به آنان رحم کند باید نسبت به دیگران رحیم و مهربان باشند. مسلمانان بر اساس آیات 147 و 148 سوره آل عمران بر این باورند که اگر بخواهند خداوند دعاهای ایشان را اجابت کند و گرهی از گرههایشان بگشاید میبایست دست احسان بگشایند. خداوند در آیه 128 سوره نحل و نیز آیه 69 سوره عنکبوت به مسلمانان یادآور میشود که اگر بخواهند از امدادهای الهی برخوردار شوند و از مشکلات بیرون آیند و خداوند در گرفتاریها دستگیرشان شود، باید خود اهل احسان و نیکوکاری باشند.
به سخن دیگر، کمک به دیگری پیش از آنکه کمک به آنان باشد کمک به خود انسان است، زیرا با این کار انسان محبت الهی را به سوی خود جلب و جذب میکند و از مهر و رحمت خداوندی سود میبرد، چرا که خداوند در آیاتی از جمله 56 سوره اعراف و 3 سوره لقمان، نیکوکاری را موجب جلب رحمت خود معرفی میکند.
امام صادق(ع) درباره نقش نیکوکاری و احسان به دیگران در افزایش عمر آدمی میفرماید: مردم، بیشتر از آن که با عمر خود زندگی کنند، با احسان و نیکوکاری خود زندگی میکنند و بیشتر از آنکه با اجل خود بمیرند، بر اثر گناهان خود میمیرند.
در نهجالفصاحه از پیامبر(ص) روایت است که فرمود: عدالت نیکو است اما از دولتمردان نیکوتر، سخاوت نیکو است اما از ثروتمندان نیکوتر، تقوا نیکو است اما از علما نیکوتر، صبر نیکو است اما از فقرا نیکوتر، توبه نیکو است اما از جوانان نیکوتر و حیا نیکو است اما از زنان نیکوتر.
پس هر کسی در جایگاه بالاتر و برتری از قدرت و ثروت نشسته است لازم است دست احسان او بیشتر باز باشد و نسبت به دیگران اهل گذشت و عفو و صدقه و احسان باشد و اجازه ندهد که قدرت و ثروت، او را از خدمترسانی به مردم باز دارد که بزرگترین عبادت در اسلام خدمت به خلقالله است.
امیرمومنان علی(ع) بر این باور است که ارزش هر کسی در میزان احسان و نیکوکاری اوست و به این معنا که شخص را بر ترازوی احسان قرار دهید تا بدانید که او در چه میزانی از منزلت و مقام انسانیت نشسته است. از این رو میفرماید: ارزش هر کس به اندازه نیکوکاریها و خوبیهای اوست. (نهجالبلاغه/ قصار) پس ثروتمند و قدرتمند میبایست خودش را در ترازوی احسان قرار دهد تا بداند چه میزان ارزش و اعتبار در نزد خدا و خلق دارد. دارندگی زمانی برازندگی است که همراه با احسان و نیکوکاری باشد.