اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانفلسفیمعارف قرآنی

آرامش در آشیانه تسلیم امر الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

هر کسی در هنگامه مصیبت و بلا دنبال آرامش است و به چیزی یا جایی پناه می جوید تا به آرامش و امنیت دست یابد. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، آرامش مومن در آشیانه تسلیم به قضا و قدر الهی و ذکر الله است. مومن چون کودکی است که از تنبیهات مادر به آغوش مادر پناه می برد و بیش از پیش به او می آویزد؛ مومن نیز هر چه مصیبت و بلا افزایش یابد؛ چون می داند خاستگاه آن خداست، به خدا بیش تر پناه می برد و با افزایش ذکر الله و دعا و توسل و شفاعت، آرامش و امنیت خودش را از او می جوید. از این روست که ذکر مومنان در هنگامه بلا این است: اللهم انی اعوذ بک منک؛ خدایا از خودت به خودت پناه می برم.

آشیانه تسلیم پناهگاه امن هنگامه عذاب و ابتلاء

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مصیبت ها و بلایا و فتنه هایی که انسان در طول زندگی با آن مواجه می شود، یا بر اساس کیفر الهی است یا سنت ابتلاء الهی؛ زیرا انسان گاه خطا و گناهی می  کند که می بایست تنبیه شود و به اصلاح اعمال و رفتار و افکار خویش بپردازد. از  این روست که خدا کیفر در دنیا را برای آگاهی بخشی و تنبیه و بیداری قرار داده و گناهکار و خطاکار را در همین دنیا به عذابی گرفتار می کند.

به سخن دیگر، خدا انسان را خیلی دوست دارد و از روی رحمانیت و مهربانی اش، خطاکار و گناهکار را در همین دنیا به بلا و مصیبتی کیفر می دهد؛ زیرا اگر در همین دنیا کیفر ندهد و عذاب نکند، شخص به افکار و رفتار نادرست خویش ادامه می دهد. تکرار این خطایا و گناهان موجب می شود تا ملکات زشت در او ایجاد و شاکله شخصیتی او شود و شخص با همین ملکات زشت به آخرت وارد شده و در دوزخ فراق از صفات نیک و فضایل گرفتار آید؛ زیرا هر گناه و فجوری، بخشی از فطرت الهی را دفن و دسیسه می کند و اجازه ظهور و تجلی انوار صفات الهی را در شخص نمی دهد.(شمس، آیات 7 تا 10) اما از آن جایی که خدا بندگانش را دوست دارد، آنان را با عذاب و شکنجه و مصیبت و  بلا و بیماری و فقر و نداری مانند آنها تنبیه و بیدار می کند تا مسیر خویش را اصلاح کند و از فجور و گناه دست بردارد و در مسیر درست حرکت کرده و نور صفات الهی را در خویش با اعمال صالح بیافروزد و قلب خویش را بدان روشن و نورانی سازد. این گونه ملکات نیک و فضایل اخلاقی را در خویش استوار ساخته و در آخرت با شاکله الهی وارد صحنه قیامت شده و به بهشت فضایل و صفات نیک الهی وارد شود. بنابراین، این مصیبت ها و بلایا و عذاب ها برای مومنان و مسلمانان حکم تنبیهات مادری را دارد که از روی دلسوزی کودک خویش را تنبیه می کند تا از رفتار نادرست دست کشیده و به اصلاح رفتارش بپردازد. بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، خدا بندگانش را بر اساس رحمانیت خویش خلق کرده و دلسوزتر از هر کسی به آنان است.(هود، آیه 119)

البته باید توجه داشت که از نظر قرآن، مصیبت ها و گرفتاری های انسان تنها در چارچوب کیفر و عذاب و تنبیه نیست، بلکه بسیاری از آنها در ساختار سنت ابتلاء و فتنه الهی است؛ یعنی خدا بر اساس فلسفه و اهدافی خاص، هماره انسان را گرفتار انواع شرور و مصیبت و بلایا می کند که شامل از دست دادن مال و زن و فرزند و اعضا و جوارح و مانند آنها است.(بقره، آیات 155 و 156؛ انبیاء، آیه 35؛ عنکبوت، آیات 2 و 3)

از نظر قرآن، این مصیبت ها همگی برای هر شخصی به شکل خاصی براساس یک برنامه مشخص از قبل تعیین شده چون بازی هایی رایانه ای است که قبل از بازی در  دنیا برای هر کسی تعیین شده است. از این رو خدا به صراحت می فرماید که این مصیبت ها از خیر و شری که به انسان می رسد از قبل از خلقت آنان در دنیا برایشان تعیین شده است. پس انسان نمی بایست هنگامه مواجه با خیراتی که به او می رسد فرحناک شده و گمان کند کاری کرده که به آن خیرات رسیده است؛ چنان که هنگامه مواجه شدن با از دست دادن و شرور نمی بایست اندوهناک شود که از چشم خدا افتاده است؛ زیرا همگی از قبل چون یک برنامه نرم افزاری در یک بازی بزرگ تعیین شده است.(حدید، آیات 22 و 23) این بدان معناست که همه چیز بر اساس یک برنامه حکیمانه در چارچوب مشیت الهی ساماندهی شده است. پس انسان می بایست تسلیم قضا و قدر الهی باشد که از قبل تعیین شده است. تسلیم خویش را نیز می بایست در قالب صبر و صبر جمیل به نمایش گذارد و به کفر و کفرگویی و کفرگرایی سوق نیابد؛ زیرا با صبر که مقامی بس بزرگ در سطح حق گرایی است، انسان می تواند در زندگی دنیوی از خسران ابدی رهایی یابد و به بهشت فضایل و صفات حسنای الهی در آید.(عصر، آیات 1 تا 3؛ بقره، آیات 155 تا 157)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان در هر دو حالت نزول برکات و خیرات یا نزول بلایا و مصیبت ها، تسلیم قضا و قدر الهی باشد و بداند که همه آنها براساس برنامه حکیمانه و هدفمند از پیش تعیین شده الهی است. از همین روست که در روایت آمده است: بای شی یعلم المومن بانه مومن، قال: بالتسلیم لله و الرضا  فیما ورد علیه من سرور و سخط؛ به چه چیزی مومن می داند که مومن است؟ امام صادق(ع) فرمود: به تسلیم در برابر خدا و  رضایت و خشنودی در هر چیزی که بر او از شادی و سخط وارد می شود.(کافی،  ج 2، ص 62)

از همین روست که در وصف مومن آمده است: المومن لاتختله کثره المصائب و تواتر النوائب عن التسلیم لربه و الرضا بقضائه کالحمامه التی توخذ فراخها من وکرها ثم تعود الیه؛ مومن به سبب زیادت مصیبت ها و پیاپی آمدن بلایا تسلیم در برابر خدا و رضا به قضای الهی را رها نمی کند؛ زیرا مومن همانند کبوتری است که جایی برای آشیانه قرار می دهد و در آن جوجه می گذارد و در هر حال به سوی آن باز می گردد.(شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 268)

اصولا صبر زمانی در کسی تحقق می یابد و شخص صابر می شود که به چیزی علم داشته باشد، و اگر علم نداشته باشد، صبوری نمی کند؛ از این روست که خضر به حضرت موسی(ع) می فرماید چگونه می خواهی با من همراهی کنی و سخنی نگویی و اعتراضی نکنی در حالی که هیچ علم و خبری از اعمال من نداری؟(کهف، آیه 68)

اما مومن به دلیل این که می داند خاستگاه هر مصیبتی که به انسان می رسد، همان خدای حکیم است(حدید، آیات 22 و 23)، نسبت به مصیبت صبر می کند و تسلیم قضا و قدر الهی می شود؛ زیرا مومن می داند برای رهایی یا عبور از مصیبت تنها می بایست به خدا مراجعه کرد و خدا را خواند و از او مدد خواست. البته باید توجه داشت که تسلیم به قضا و قدر و رضایتمندی نسبت به آن و نیز صبر در مصیبت و بلایا به معنای این نیست که شخص دعا نکند و استغفار نجوید، بلکه مومن همانند کودکی که می داند تنها پناهگاه او همان مادر است، به خدا پناه می برد و بیش از پیش به دعا و استغفار می پردازد.

استغفار و دعا و ذکر برای بازگشت آرامش

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومن خاستگاه هر چیزی را خدا می داند؛ بنابراین با علم به این حقیقت سر تسلیم در  برابر قضا و قدر الهی فرود آورده و رضایتمندی خویش را با صبر نشان می دهد.

البته چنان که گفته شد، انسان در دنیا با دو دسته اصلی از مصیبت ها مواجه است که شامل کیفر و ابتلای الهی است. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تشخیص این که شخص الان گرفتار کدام یک از آنها است، سخت و دشوار است. بهترین روش برای در امان ماندن آن یا رفع بلا و مصیبت خواه کیفری و خواه ابتلایی این است که انسان استغفار کند؛ زیرا استغفار بر اساس آموزه های قرآنی دفع  و رفع بلا و مصیبت کرده و هم چنین رحمت الهی را به سوی شخص جلب می کند.(نوح، آیات 9 تا 12)

هم چنین بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، از آن جایی که مصبیت ها از قبل از خلقت تعیین شده و در امر الهی و ام الکتاب ثبت شده است(حدید، آیات 22 و 23) بهترین روش آن است که انسان کاری کند تا تقدیر از قبل تعیین شده را تغییر یا تبدیل دهد. از نظر قرآن راه تغییر و تبدیل نیز جز دعا و نیایش نیست؛ زیرا اگر دعا و نیایش نباشد خدا هیچ اعتنایی به انسان نمی کرد(فرقان، آیه 77)، اما وقتی انسان دعا می کند نشان می دهد که مستکبر نیست (غافر، آیه 60) و به عبادت و عبودیت خویش این گونه اقرار می کند(همان) و مورد عنایت الهی قرار می گیرد. وقتی شخص مورد عنایت الهی قرار گیرد، خدا نه تنها در ساحت خلق به او عنایت می کند، بلکه در ساحت امر الهی نیز به او عنایت می کند. این گونه است که دعای شخص مومن به فراتر از خلقت و ورای زمان و مکان می رود که همان ساحت امر الهی است. وقتی این گونه شد، چیزی که در ام الکتاب است به عنایت الهی تبدیل می شود و سرنوشت و تقدیری دیگر برای شخص نوشته و مکتوب می شود؛ زیرا محو و اثبات در ام الکتاب به دست خدا است(رعد، آیه 39) و این گونه نیست که چیزی که در ام الکتاب رقم خورده و ثبت شده محو نشود و چیزی دیگر اثبات نشود، بلکه خدای قدیر چنین توانایی دارد که در ام الکتاب محو و اثبات کند. پس با دعا و  نیایش می توان عنایت الهی را جلب کرد تا جایی که در ام الکتاب محو و اثبات صورت گیرد و تقدیری دیگر برای شخص دعا کننده رقم بخورد.

هم چنین از نظر قرآن، انسانی که گرفتار مصیبت است و آرامش خویش را از دست داده ، می تواند با «ذکر الله» به اطمینان و آرامش برسد.(رعد، آیه 28) از همین روست که انسان در هنگامه مصیبت با یاد خدا می تواند به آرامش و اطمینان برسد؛ زیرا یاد خدا خود مایه اطمینان و آرامش است.

باید توجه داشت که بهره گیری از این اسباب یعنی استغفار و دعا و ذکر الله به معنای مقابله با تسلیم و رضا در برابر خدا نیست؛ زیرا شخص با آن که تسلیم امر الهی و  رضای به قضای خداست، اما برای ایجاد شرایط مطلوب و مناسبی که بتواند در آرامش و اطمینان به عبادت و بندگی بپردازد به دامن همان خدایی پناه می جوید که او را به کیفر یا ابتلاء به مصیبتی دچار کرده است. او مانند کودکی است که برای کسب رحم و مهر الهی به دامن کبریایی می آویزد و رحمانیت الهی را می جوید و بدان پناه می برد.

به سخن دیگر، مومن در این احوال نه تنها ایمان خود را از دست نمی دهد، بلکه ایمان خویش را افزایش داده و با پناهجویی به خدا از شرور و مصیبت به خدایش پناه می برد؛ زیرا می داند هیچ پناهگاهی امن تر از پناهگاه امن الهی نیست. این گونه است که از مومن با گفتن « اعوذ بک منک» می گوید: از سخط تو به رحمت تو پناه جسته ام. این بیان کامل ترین بیان در پذیرش تسلیم و رضا و نیز عبودیت کامل است؛ زیرا هیچ کسی را غیر از خدا شایسته نمی یابد که به او پناه برد.

به عبارت دیگر، چنین شخصی در توحید فعلی نیز به تمامیت توحید رسیده و برای اسباب هیچ جایگاهی استقلالی قایل نیست و بر این باور است که «لاموثر فی الوجود الا الله» جز خدا هیچ تاثیر گذاری نیست؛ یعنی اگر اسباب بخواهد تاثیر بگذارد جز به مشیت و اراده الهی نیست. چنین شخص مومن در اوج توحید محض از غیر الله به سوی خدا نه تنها فرار کرده و حکم الهی «ففروا الی الله»(ذاریات، آیه 56) را به ظهور رسانیده، بلکه در مقام «انقطاع» برآمده و با «انابه» به سوی خدا در عمل نشان داده که هیچ جز در هستی را نمی بیند و تنها مشهود او خدا است که به او انابه جسته و قطع امید از غیر خدا کرده ودر مقام «منبیین الیه» (روم، آیه 31) نشسته است.

در حقیقت چنین شخصی هم چون حضرت امام حسین(ع) است که مخاطب به «یا ایتها النفس المطمئنه» می شود تا به سوی خدایی بازگردد که او را می جوید و بهشت خویش را بهشت لقاء الله در سطح بهشت ذات می داند و بر آن است تا با خدایش نرد بازد و عاشقی کند و هیچ فاصلی میان حبیب نباشد. پس او در این حالت همان کسی است که همه چیز را به خدا و برای خدا می دهد و هیچ اندیشه ای جز لقاء الله ندارد.(فجر، آیات 27 تا 30)

مومن حقیقی در این مقام همه سرمایه هایش را به آسانی می دهد و هم چون کبوتری است که اگر فرزندانش را جلویش سر می برند تا رضای الهی تحقق یابد، تسلیم است و این امر موجب نمی شود تا دوباره فرزند نیاورد و به آشیانه باز نگردد، بلکه اگر هزاران بار قطع قطع شود و پیش چشمش عزیزانش را به قربانگاه و مسلخ عشق برند، چون حسین (ع) باز به دامن کبریایی می آویزد و تسلیم محض حکم الله و راضی به قضای الهی است؛ زیرا او آرامش را تنها در خدا و یادش می یابد و هر چیزی که او را از یاد خدا غافل کند رها می کند و به هر چه که او را به یاد خدا می آورد، استقبال می کند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا