اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنیمقالات

آثار همدردی با اهل مصیبت

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

انسان در مصیبتی که بر او وارد می شود، یک وظیفه ای به نام صبر دارد، و نسبت به مصیبت دیده یک وظیفه دیگر به نام تسلیت و تعزیت دارد که نشانه همدردی است. نویسنده در این مطلب بر اساس آموزه های وحیانی اسلام نگاهی به آثار همدردی در تسلیت دهنده و مصیبت دیده دارد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

سنت الهی مصیبت

یکی از سنت های الهی، سنت مصیبت است. هیچ انسانی در دنیا از دایره سنت ابتلا و امتحان است.(عنکبوت، آیات 2 و 3) امتحان در دو شکل آزمون با نعمت و مصیبت انجام می گیرد. خداوند در آیه 155 سوره بقره می فرماید: وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ؛ و قطعاً شما را به چيزى از قبيلِ] ترس و گرسنگى، و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى‏آزماييم و مژده ده شكيبايان و صابران را.

بنابراین، تا زمانی که انسان در دنیاست گرفتار اموری چون مصیبت است. اما مساله مهم واکنش خود انسان به این مصیبت هاست؛ چرا که واکنش انسان نشان دهنده بینش و نگرش و عقاید و باورهایش است. خداوند در قرآن به عنوان کتاب هدایت بر آن است تا واکنش درست را بر اساس یک بینش و نگرش صحیح و توحیدی آموزش دهد و مردمان را بر اساس آن پرورش دهد.

در هستی شناسی قرآنی همه چیز دارای منشای الهی است. بر این اساس هر چیزی که در جهان اتفاق می افتد دارای حکمت و مصحلتی است که گاه ما از حکمت و هدف و نیز مصلحت آن آگاه هستیم یا می شویم یا اصلا این گونه نیست و خبری و آگاهی از آن نخواهیم داشت؛ ولی از آن جایی که می دانیم که خداوند حکیم است و هیچ کاری را بی حکمت و هدف در خلق انجام نمی دهد و حکمت و هدفی در مخلوق است که باید از طریق آن عمل و کار تحقق یابد، آن را امری دارای حکمت و مصلحت دانسته و بر همین اساس به آن واکنش می دهیم.

البته واکنش انسان می بایست بر اساس آموزه های قرآنی، به دو شکل اساسی و اصلی انجام گیرد؛ زیرا یا آن چیز طبق یک حکمت کلی و مشیت کلان انجام گرفته است که رفتار و عمل انسان در آن نقشی ندارد، یا آن که آن چیز در واکنش به کنش انسانی رخ داده است.

در حقیقت اموری که در جهان اتفاق می افتد یا کنش و فعل الهی بر اساس مشیت و حکمت کلان الهی است، یا آن که واکنشی به فعل و کنش انسانی است.

بر اساس آیات قرآنی بسیاری از مصیبت هایی که بر انسان و محیط زیست و جامعه انسانی وارد می شود واکنشی از سوی خداوند به کنش های نادرست و باطل و غلط انسانی است. خداوند در آیه 30 سوره شوری می فرماید: وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ؛ و هر گونه‏ مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست، و خدا از بسيارى درمى‏گذرد.

هم چنین خدا در آیه 41 سوره روم می فرماید: ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ؛ به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده، فساد در خشكى و دريا نمودار شده است، تا سزاىِ‏ بعضى از آنچه را كه كرده‏اند به آنان بچشاند، باشد كه بازگردند.

پس بسیاری از مصیبت ها و مشکلاتی که در جان و جامعه و جهان از زلزله و سیل و توفان و بیماری و مانند آن رخ می دهد و پدیدار می شود، ریشه در کنش ها و افعال و اعمال ما دارد. البته از آیه 30 سوره شوری به دست می آید که خداوند بسیاری از تبعات اعمال ما را مهار می کند وگرنه وضعیت بدتر از این می شد.

شاید گمان شود که زلزله که یک فعل و انفعال طبیعی در زمین است، چه ربطی به کنش های ما دارد ، باید در پاسخ گفت که همه بلایای طبیعی در تاثیرگذاری وابسته به اعمال ما دارد. زلزله ای ممکن است رخ دهد، ولی خداوند آن به گونه ای مهار و مدیریت کند که جان انسانی گرفته نشود و شیشه را در بغل سنگ نگه دارد. پس اصابت شخص به مصیبتی نتیجه فعل شخصی یا جمعی است که به شکل بلایای طبیعی خود را نشان می دهد.

به هر حال، مصیبت ها در ساختار سنت های الهی ترسیم می شود و باید توجه داشت که بیش تر آن ها واکنشی به کنش های ماست هر چند که شماری نیز به عنوان مشیت و حکمت کلان الهی دسته بندی می شود.

واکنش انسان در برابر مصیبت

بر اساس آموزه های قرآنی، واکنش انسان نسبت به مصیبت می بایست با توجه به حکمت و مصحلت بر اساس صبر و شکیبایی باشد و بی تابی نکند و رفتار هیجانی و غیر طبیعی از خود بروز ندهد. براساس آیه 155 سوره بقره در برابر مصبیت هایی که موجب نقص در جان و مال و امور دیگر می شود، می بایست صبر و شکیبایی پیشه کند.

از پیامبر اکرم(ص) روایت است که فرمود: الصبر ثلاثه صبر عند المصیبة و صبر علی الطاعتة و صبر عن المعصیة؛ صبر بر سه گونه است، 1. صبر در مصیبت؛ 2. صبر بر اطاعت و بندگی خداوند؛ 3. صبر در برابر معصیت و در مقابل شهوات و تمایلات نفسانی و پرهیز از گناه.

یکی از مهم ترین شاخصه های در واکنش انسانی، پذیرش این که هر امری چه به مصلحت یا حکمت، از منشای خداوندست. از این روست که باید گفت در برابر مصیبتی که در آیه 155 سوره بقره بیان شده این برخورد را داشته باشد که در آیه 156 به آن اشاره می کند و می فرماید: الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ؛ همان كسانى كه چون مصيبتى به آنان برسد، مى‏گويند: «ما از آنِ خدا هستيم، و به سوى او باز مى‏گرديم.»

پس باور به این مطلب و تکرار آن در قالب استرجاع به انسان کمک می کند تا نسبت به مصیبت ها واکنش غیر طبیعی و غیر معقول نداشته باشد و بپذیرد که به حکمت و مصلحتی است که خداوند می داند. همین آگاهی و علم و باور به حکمت و مصحلت است که آدمی را آرام می کند و صبر را موجب شده و بی تابی را از او می گیرد و انسان را صابر و شکیبا می سازد.

البته از آن جایی که بسیاری از مصیبت هایی که انسان در جان و جامعه و جهان گرفتار آن است، ارتباط تنگاتنگی با کنش ها و اعمال خود اوست، می بایست هنگام برخورد با مصیبت به تدبر و درنگ در آن ها پردازد؛ چرا که بسیاری از این مصیبت ها به خاطر خطا، اشتباه و گناه و دیگر رفتارهای نادرست ماست. پس می بایست برای رهایی از آن ها دست به دامن استغفار و توبه شد.

شاید داستان حضرت آدم(ع) و نخستین خطا و ترک اولی او که موجب برهنگی و سپس هبوط او شد، بهترین شاهد مثال باشد؛ زیرا او توانست از تبعات بیش تری که فعل و کنش او موجب شد جلوگیری کند. از این روست که حضرت آدم(ع) دست به ابزار توبه شد و با توبه امکان تغییر شرایط را یافته و زمینه هدایت و بازگشت به جای نخست و حتی برتر را به دست آورد؛(بقره، آیات 35 تا 38) در حالی که ابلیس حاضر به توبه و استغفار نشد و با استکبار و تعبیرات زشتی چون مرا فریفتی و گرفتار غرور کردی، نه تنها توبه نکرد بلکه شرایط را بر خود سخت تر کرد و خداوند افزون بر هبوط او را از درگاه خویش راند و شیطان رجیم شد.(حجر، آیات 32 تا 39؛ ص، آیات 74 تا 77؛ اعراف، ایه 16)

تسلی دادن به مصیبت زده

آن چه بیان شده درباره واکنش انسان دربرابر مصیبت است، یعنی این که خود شخص مصیبت زده چه واکنش داشته باشد؟ چنان که بیان شده مصیبت زده باید صبر و توبه و استغفار کند؛ اما وظیفه دیگران درباره مصیبت زده چیست؟

در پاسخ باید گفت که اسلام بر همدردی و تسلیت و تعزیت دادن به مصیبت زده و مصیبت دیده تاکید دارد؛ زیرا شرایط ویژه او به گونه ای است که نیازمند همدردی و پشتیبانی معنوی و روحی است. این گونه است که در آموزه های وحیانی قرآن و اسلام اصطلاحی به عنوان تسلیت و تعزیت مطرح شده است.

تسلیت و تعزیت به معنای همدردی و غمگساری با مصیبت داده برای کاهش فشار سنگین مصیبت است که بر جان و دلش سنگینی می کند و گاه تاب و تحملش را می گیرد و ممکن است بی تابی و بی صبری نماید.

در آیات قرآنی از دلداری فرشتگان به حضرت ابراهیم(ع) در پی ایجاد خوف و ترس در ایشان سخن به میان آمده است؛ یعنی زمانی که حضرت ابراهیم(ع) با جوانان رشید و تنومندی مواجه شد که دست به غذای میزبان نبردند، ترس و خوفی در دلش آمد. در این زمان بود که آنان ضمن معرفی خود به عنوان فرشته علت نخوردن غذا را تبیین می کنند و این گونه تسلی خاطر او را فراهم می آورند.(هود، آیات 69 و 70؛ ذاریات، آیات 24 تا 28)

دلدارى اسماعيل(ع) به پدرش ابراهيم(ع)، در پى احساس نگرانى پدر از احتمال مخالفت او با ذبح خودش از دیگر نمونه هایی است که قرآن به آن اشاره کرده است.(صافات، آیه 102)

هم چنین دلدارى خدا به پیامبران و انبيا، با وعده هلاكت ستمگران، در پى تهديد آنان از سوى كافران از دیگر نمونه هایی است که در قرآن به آن اشاره شده است.(ابراهیم، آیات 13 و 14) در آیه 69 سوره یوسف نیز حضرت یوسف(ع) با معرفی خود به برادرش نگرانی او را برطرف می کند و به او دلداری می دهد.

وقتی حضرت موسی(ع) در شب تاریک و سرد در بیابان و کوه طور با همسرش گرفتار می شود، به همسرش دلداری می دهد تا با به دست آوردن آتشی گرم و راهنمایی از این بیابان بیرون روند.(نمل، آیه 7)

هم چنین خداوند در آیات 155 تا 157سوره بقره خود تسلاّبخش مؤمنان صابر مصيبت ديده می شود و آنان را با بشارت به مقامى والا و برخوردارى از درود و رحمت و هدايت خویش دلداری و تسلی می دهد.

پس تسلا دادن و دلداری با دیگران به اشکال گوناگون شدنی است. بهترین شیوه تسلیت دادن آن است که آینده خوبی را ترسیم کرده و مصیبت کنونی را ابزاری برای رسیدن به کمالی معرفی کنیم که خود شخصیت مصیبت دیده با آن رو به رو خواهد شد. در حقیقت اگر چیزی را از دست داده ایم چیزی بهتر نصیب و بهره ما خواهد بود به شرط آن که مصییبت ما را از حالت طبیعی بیرون نبرد و به کفر و کفرگویی نکشاند و صبر و شکیبایی را پیشه سازیم.

آثار تسلی دادن

در آیات قرآنی چندین اثر برای تسلی و تعزیت گفتن و همدردی و دلداری دادن بیان شده است. این آثار برای مصیبت زده به گونه ای و برای تسلیت دهنده به گونه ای دیگر است.

الف: آثار همدردی برای مصیبت زده

مهم ترین آثاری که برای همدردی و تسلا دادن و دلداری برای مصیبت زده می توان بر شمرده عبارتند از:

  1. برطرف شدن حزن: خداوند در آیات 7 تا 10 سوره قصص دلدارى را موجب برطرف شدن حزن و اندوه از مصیبت زده می داند. پس کاری که تسلیت دادن انجام می بر طرف کردن اندوهی است که شخص مصیبت زده به آن دچار می شود. این امر موجب می شود تا شخص مصیبت زده دچار افسردگی و ناراحتی روحی و روانی نشود و بتواند بار سنگین مصیبت را به آرامی از دوش بر زمین نهد و از آن مرحله بگذرد و به آرامش دست یابد؛ چرا که پس از مدتی امر نسیان به کمک بشر می آید و مصیبت سنگین از یادها و خاطره ها خواهد رفت. عبور از دور بحران مصیبت مهم ترین کارکرد و اثری است که برای تسلیت می توان بر شمرد. تسلیتی که خداوند از طریق وحی و الهام به مادر موسی(ع) می دهد موجب می شود تا مادر بتواند مصیبت رها کردن فرزند در دریای نیل را بهتر تحمل کند و از حزن و اندوه برهد.
  2. رفع ترس: چنان که گفته شد یکی از مهم ترین آثار مصیبت ترس از حال و آینده است. از این روست که تسلیت می تواند این ترس و خوف را بردارد. چنان که خداوند در آیاتی بسیار به این کارکرد تسلیت اشاره کرده است.پس دلدارى، موجب برطرف شدن ترس می شود.(هود، آیات 69 تا 74)
  3. بهشت: از آثار صبر بر مصیبت می توان به بهشت اشاره کرد. عَنْ أبی بصیر عَنْ أبی عبدالله(ع) قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) یقول: إنی لَأَصْبِرُ مِنْ غلامی هَذَا وَ مِنْ أهلی عَلَى مَا هُوَ أَمَرُّ مِنَ الْحَنْظَلِ إِنَّهُ مَنْ صَبَرَ نَالَ بِصَبْرِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ دَرَجَةَ الشهید الذی قَدْ ضَرَبَ بِسَیفِهِ قُدَّامَ مُحَمَّدٍ(ص)؛ ابوبصیر از امام صادق(ع) روایت کرده است: از پدرم(ع) شنیدم که فرمود: من از این غلام خود و تنى چند از افراد خانواده‌ام ناروایی‌هایى مى‌بینم که تلخ‌تر از حنظل است و بر آن صبر و بردبارى مى کنم، به راستى که هر کس(در برابر ناملایمات) صبر پیشه کند، با بردبارى و شکیبایى خود قدر و منزلت روزه‌دار شب زنده‌دار و شهیدى که در رکاب رسول خدا(ص) شمشیر زده است به دست مى‌آورد.( ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق)
  4. عزت : از دیگر ثواب هایی که برای مصیبت زده دارای صبر داده می شود، رهایی از خواری و رسیدن به عزتی است که بهشت سرانجام آن خواهد بود. امام باقر(ع) می فرماید: عَنْ أبی حَمْزَةَ الثُمالی عَنْ أبی جَعْفَرِ الْبَاقِرِ(ع) قَالَ: سَمِعْتُهُ یقولُ: مَنْ صَبَرَ عَلَى مصیبةٍ زَادَهُ اللَّهُ عِزّاً عَلَى عِزِّهِ وَ أَدْخَلَهُ جَنَّتِهِ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بیته؛ ابوحمزه ثمالى از امام محمدباقر(ع) روایت کرده است که فرمود: کسى که در مصیبتى شکیبایى ورزد، خداوند عزت او را مى‌افزاید و او را با محمد(ص) و اهل بیت(ع) وارد بهشت مى‌سازد.(همان پیشین)

ب: آثار دلداری و همدردی برای تسلیت دهنده

همان طوری که تسلیت شونده از طریق تسلیت از حزن و خوف رهایی می یابد، هم چنین برای تسلیت دهنده آثاری است که در روایات به آن اشاره شده است.

  1. اجر و ثواب : از مهم ترین کارکردها و آثار دلداری برای تسلیت دهنده می توان به اجر و مزدی اشاره کرده که در آیات و روایات به آن اشاره شده است. امام صادق (ع) به نقل از پیامبر اکرم ـ (ص) می‌فرماید: مَنْ عَزَّى مُصَاباً کان لَهُ مِثْلُ أَجْرِهِ مِنْ غیر أَنْ ینقص مِنْ أَجْرِ الْمُصَابِ شَیءٌ؛ کسی که مصیبت دیده‌ای را تعزیب دهد از پاداشی به مانند پاداش او برخوردار خواهد شد، بدون اینکه از پاداش مصیبت دیده کم شود.
  2. بهشت: همان طوری که مصیب زده صابر به بهشت می رود، ثواب دلداری و تسلیت به مصیبت زده بهشت است. امام صادق(ع) می فرماید: سکونی عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ(ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) التعزیة تُورِثُ الْجَنَّةَ؛ سکونى از امام صادق(ع) و آن حضرت از پدران بزرگوارش(ع) نقل کرده است: رسول خدا(ص) فرمود: تسلیت گفتن و دلدارى دادن (به افراد مصیبت زده) رفتن به بهشت را در بر خواهد داشت.(همان پیشین)
  3. جامه بهشتی شادی آفرین: این نیز یکی دیگر از آثار دلداری به مصیبت زده است. از امام صادق(ع) از پیامبر نقل شده که فرمود: وَ بِهذا الإسنادِ عَنْهُ(ص) قَالَ: مَنْ عَزَّى حَزِیناً کُسِیَ فی الْمَوْقِفِ حُلَّةً یُحْبَرُ بِهَا؛ و به همین سند از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: کسى که به اندوهگینى، تسلیت گوید، در روز قیامت لباس فاخرى بر اندام او بپوشانند که مایه شادمانى و سرافرازى او گردد.(همان پیشین)
  4. بهره مندی از شفاعت: از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: عَنْ رِفَاعَةَ بْنِ مُوسَى النَّخَّاسِ عَنْ أبی عبدالله(ع) أَنَّهُ عَزَّى رَجُلًا بِابْنٍ لَهُ فَقَالَ لَهُ: اللَّهُ خَیْرٌ لِابْنِکَ مِنْکَ وَ ثَوَابُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکَ مِنْهُ فَلَمَّا بَلَغَهُ جَزَعُهُ عَلَیهِ عَادَ إلیه فَقَالَ لَهُ: قَدْ مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَمَا لک بِهِ أُسْوَةُ؟ فَقَالَ لَهُ: إِنَّهُ کان مُرْهَقاً قَالَ: إِنَّ أَمَامَهُ ثَلَاثَ خِصَالٍ: شَهَادَةَ أَنْ لَاإِلَهَ‌إِلَّا‌اللَّهُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ شَفَاعَةَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَلَنْ یَفُوتَهُ وَاحِدَةُ مِنْهُنَّ إِنْ‌شَاءَ‌اللَّهُ؛ رفاعة بن موسى نخاس (برده فروش) از امام صادق(ع) روایت کرده است که حضرت به مردى که فرزند خود را از دست داده بود، تسلیت و دلدارى داد و فرمود: خداوند براى فرزند تو (به مراتب) از تو بهتر (و دلسوزتر و مهربان‌تر) است و پاداشى که خداوند به تو کرامت خواهد کرد (به مراتب) بهتر و برتر از فرزند تو است. و هنگامى که خبر دادند که هنوز آن مرد بی‌تابى مى‌کند و آرامش خود را هنوز باز نیافته است، بار دیگر نزد مرد رفت و به او فرمود: چرا رحلت رسول خدا(ص) (با آن جلالت قدر) مایه تسلیت و دلدارى خود نمى‌دانى؟! عرض کرد: فرزند من گناهکار بود و اندوه من به خاطر این است. حضرت فرمود: همانا او سه گونه امید در پیش دارد که باید بدان‌ها دل بست: اول، شهادت و اقرار به یگانگى خداوند (با گفتن لاإله‌إلاالله)؛ دوم، رحمت بى‌منتهاى خداوندى؛ سوم، شفاعت رسول خدا(ص) و إن‌شاء‌الله هیچ یک از این سه را از دست نخواهد داد و (از عذاب الهى) نجات پیدا مى‌کند.(همان پیشین)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا