اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

آثار روحی و اخلاقی نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

بسیاری از مردم در جهان امروز دچار انواع بیماری های روحی و روانی و مشکلات اخلاقی هستند. افسردگی شدید، اختلافات خانوادگی، خیانت همسران، طلاق و جدایی، خانه گریزی، هنجارشکنی و شرارت و مانند آن ها تنها گوشه ای کوچک از آثار اجتماعی فقدان تعادل روانی در افراد جامعه است.

 

روان شناسان به عنوان درمانگران خط مقدم تلاش دارند تا با انواع روان درمانی و گاه دارودرمانی، به کاهش علل و عوامل بپردازند و تعادل را به شخص بازگردانند. هر چند که میان تن و روان ارتباط تنگاتنگی است، ولی همیشه نمی توان با نگاه مادی به روان به درمان بیماری های آن پرداخت. نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن است تا راهکارهای آفریدگار انسان را در این حوزه استنطاق نماید و مسیری دیگر را برای درمان مشکلات اخلاقی، روحی و روانی پیشنهاد دهد. از جمله این راهکارهای پیشنهادی قرآن،‌ نماز است که به عنوان ذکر الله عامل اطمینان و سکونت روحی و روانی بشر می شود و تعادل و اعتدال را به شخصیت انسانی باز می گرداند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

خاستگاه بیماری های روانی و اخلاقی از نظر قرآن

از نظر آموزه های قرآنی ریشه همه بیماری های روانی و اخلاقی را می بایست در اموری چون کفر،‌ شرک،‌ نفاق، ولایت شیطان و مانند آن دانست؛‌ زیرا خداوند انسان را در حالت تعادل و تسویه کامل آفریده است(شمس، آیه 7)، اما اموری چون کفر و شرک و شیطان، آدمی را به فجور می کشاند و زمینه سرکوب و زنده به گور کردن عقل و فطرت را فراهم می آورد(شمس، آیات 8 تا 10) و انسان را از تعادل و تسویه بیرون می برد. این گونه است که انسان از درون دچار خلاء شده و احساس تهی کردن به او دست داده و به اضطراب و تلاطم می افتد. این اضطراب و تلاطم است که تعادل روانی را از شخص سلب می کند و نمی تواند در فکر و اندیشه و رفتار طبیعی باشد.

اضطراب که در لغت به معناى پريشانى، بى‌تابى و سراسيمگى است(فرهنگ فارسى معين) در اصطلاح روان‌شناسى، حالتى همراه با احساس بيم و نگرانى است و با نشانه‌هاى جسمانى كه از وجود فعّاليت مفرط دستگاه عصبى حكايت دارد، به صورت خود كار مشخّص مى‌شود.( چكيده روان‌پزشكى بالينى، ص‌110 ـ 111)

احساس و بیم واقعی هر چند دارای علل و عوامل متعددی است، ولی باید توجه داشت که ریشه اصلی را می بایست در فقدان ذکر خدا و یادش جست؛ زیرا حقیقت انسان را خداوند پر کرده است و وجودی در هستی جز خدا نیست که همه موجودات به وجودش باقی و برقرار هستند؛‌هر گان آدمی دچار اموری چون نسیان از خداوند شوند، نوعی خلا در انسان پدید می آید که موجب اضطراب و تلاطم او می شود؛ چرا که خداوند در صورت نسیان آدمی،‌ او را به حال خود رها می کند که در اصطلاح نسیان پاداشی است.(توبه، آیه 67)

این حالت نسیان که آدمی نسبت به خدا دارد، به سبب آن که نسیان نسبت به حقیقت وجودی و بخش اصلی هستی و ماهیت انسانی، به طور طبیعی موجب می شود که انسان خود را گم کرده و فراموش نماید و دچار خلای وجودی شود. از همین روست که خداوند در آیه 19 سوره حشر، بازتاب نسیان خدا را نسیان خودشان دانسته است. این نسیانی که برآیند نسیان خداست،‌ موجب می شود که انسان دچار انواع مشکلات روحی و روانی شود و به اضطراب و تلاطم افتد و روح و روانش آرامش خود را از دست دهد.

خداوند در همین راستا مخالفت با خود و پیامبرانش را عامل دیگر اضطراب معرفی می کند و به آدمی هشدار می دهد که چنین رویه ای جز اضطراب و پریشانی برای آنان ثمره ای نخواهد داشت؛ چرا که هر گونه مخالفت با خدا و پیامبر(ص) رعب و دلهره را در دل های آدمی سبب می شود و آرامش و سکونت و اطمینان را از او سلب می کند.(انفال، آیات 12 و 13؛ حشر، آیات 2 و 4)

البته امور دیگری را در قرآن به عنوان علل و عوامل اضطراب معرفی کرده است که از جمله آن ها می توان به جنگ (توبه، آیه 25؛ احزاب، آیات 9 تا 19)، شایعات و اراجیف(احزاب، آیه 60)،‌ طوفان های شدید(یونس، آیه 22 و 23)، محاصره(احزاب، آیات 9 و 10) ،‌گرفتاری و بلایا و مصائب( بقره، آیه 214؛ انعام، آیات 63 و 64) اشاره کرد؛ اما باید دانست که همه این ها به کفر و شرک(آل عمران، آیه 151) و سست ایمانی باز می گردد؛ چرا که اگر خداوند در همه جان انسان حضور دایمی داشته و انسان به یاد خدا دلش را آباد کرده باشد، دیگر هیچ چیزی نمی تواند این کشتی استوار شده با لنگر خدا و یادش را تکان دهد و مضطرب سازد. از این روست که خداوند به صراحت ذکر الله را در آیه 28 سوره رعد به عنوان لنگر اطمینان قلوب معرفی می کند و به ذکر الهی فرمان می دهد.

به هر حال هنگامی که دل ها از خدا و یادش فارغ شد هر عامل خرد و بزرگ، دل آدمی را می لرزاند و به تشویق و اضطراب می افکند. از این روست که خداوند در آیه 10 سوره قصص، فارغ و تهی شدن دل ها را مهم ترین عامل اضطراب معرفی می کند. این تهی شدن آثاری چون بدخلقی و بد رفتاری را به دنبال داشته و انسان را از حالت اعتدال و تعادل بیرون می برد. این گونه است که حرکات و رفتارهای احساسی و هیجانی داشته و بدون مدیریت عقل و فطرت کارهایی را انجام می دهد که گاه می تواند خطرات جانی را برای خود و یا دیگران به دنبال داشته باشد.(همان)

پس خاستگاه و ریشه بسیاری از مشکلات روحی و روانی و اخلاقی را می بایست در اموری چون کفر، شرک، نفاق، سست ایمانی، فقدان یاد خدا و ذکرش دانست. وقتی انسان دچار اضطراب می شود از حالت تعادل و اعتدال خارج می شود (احزاب، آیات 10 و 11)، رازهایش را نمی تواند مخفی نگه دارد و خود را لو می دهد(قصص، آیه 10)، آرزوی مرگ می کند و امید به زندگی اش را از دست می دهد(مریم، آیات 23 و 24) جان دیگری را نیز می تواند در معرض خطر قرار دهد و با افشاگری ناخواسته وضعیت خود و دیگران را به شدت با مشکلی چون مرگ مواجه کند.(قصص، ایه 10) سقط جنین(حج، آیات 1 و2)، فرار از هر کس و هر چیزی(توبه، آیات 25 و 26 و 56 و 57) و نیز شکست در کارها و فعالیت هایش(احزاب، آیات 26 و 27؛ حشر، آیه 2) از جمله آثاری است که اضطراب برای شخص به ارمغان می آورد و او را در موقعیت های بسیار خطیر قرار می دهد. آیات و روایات بسیاری بر این معنا دلالت دارد که تنها به گوشه ای از آن ها در این وجیزه اشاره شده است.

ذکر الله و یادش، علت اطمینان و آرامش

خداوند در همین آیه 10 سوره قصص به روشنی بیان می کند که ارتباط با خداوند و پیوند و ربط با او مهم ترین عامل اطمینان و آرامش است که به طور طبیعی موجب می شود که رفتارهای عقلانی ، منطقی، فطری و مثبت باشد و از هرگونه مشکل آفرینی در امان ماند.

البته آیات دیگری در قرآن بر این نکته تاکید دارند که ذکر الهی می تواند دل ها و قلوب را آرام کرده و در حالت اعتدال و تعادل نگه دارد و از هر گونه اضطراب و تلاطم در امان پیش گیری کرده یا اضطراب را بر دارد و درمان نماید. از جمله مهم ترین آیه می توان به آیه 28 سوره رعد اشاره کرد که خداوند می فرماید: الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ همان کسانی که ایمان آورده و دل هایشان به ذکر الهی مطمئن شده است؛ آگاه باشید که به یادخداوند دل ها آرام می شود.

کسی که به یاد خدا می افتد و از نسیان و فراموشی بیرون می آید، خود را در کنف حمایت الهی می یابد و ربط و پیوندش را با جایی برقرار می کند که اصل ثبات است. پس ذکر الله را می توان همانند لنگری دانست که انسان را به جایی محکم می کند و اجازه نمی دهد تا توفان های سهمگین او را به اضطراب و تلاطم افکند و وجودش را به هم ریزد به گونه ای که نتواند درحالت طبیعی تصمیم گیرد.

نماز، ذکر الله و آثار آن

از آموزه های قرآنی و روایی این معنا به دست می آید که نماز یکی از مهم ترین اذکار الهی است. خداوند در آیاتی به مصادیق ذکر الهی اشاره کرده و نماز را به عنوان یکی از آن ها معرفی نموده است. (بقره، آیات 238 و 239؛ آل عمران، آیه 191؛ نساء، آیه 142؛ طه، آیه 14؛ توبه، آیه 37؛ عنکبوت، آیه 45؛ انسان، آیه 25؛ جمعه، آیه 9)

پس اگرانسان می خواهد ازگرفتار اضطراب نشود یا از اضطراب بیرون آید و خود را به ساحل آرامش و اطمینان رساند یا در دریای توفانی زده دنیا خود را به لنگری محکمی استوار سازد و ثبات و اطمینان به دست آورد می بایست به نماز به عنوان یکی از مصادیق بلکه مهم ترین مصداق ذکر الهی چنگ زند و از آن سود برد.

البته باید توجه داشت که ذکر الهی تنها موجب آرامش دلها نمی شود چنان که در آیه 28 سوره رعد و آیات ‌123 و 124 سوره طه بیان شده است، بلکه ذکر الهی حتی در تن و بدن نیز آثار آرامش پدید می آورد و پوست بدن انسان نیز به نوعی آرامش خاص می رسد که از راه های دیگر شدنی نیست.(زمر، آیه 23)

به سخن دیگر، ذکر الهی همه وجود شخص را در بر می گیرد و آرامش و اطمینان را در سرتاسر وجودش گسترش می دهد. پس نماز خواندن به عنوان یکی از مصادیق ذکر الهی، حتی موجب آرامش تن و بدن آدمی نیز است و تعادل و اطمینان را به همه اعضا و جوارح و جوانح باز می گرداند.

انسانی که اهل نماز باشد، در چنان آرامشی قرار می گیرد که دیگر اهل جزع و فزع نخواهد بود و هنگامی که با مشکلات و گرفتاری های دست و پنجه نرم می کند،‌ با استعانت به این ذکر الهی چنان آرامش دارد که هیچ تندبادی از گرفتاری ها و مشکلات و مصائب نمی تواند آرامش خاطر و روح و روانش را به هم زند و رفتارش را غیر متعادل سازد.

از نظر قرآن اصولا کسانی که اهل نماز نیستند و با ذکر الهی در ارتباط نمی باشند گرفتار حالات روانی شدید و هیجانات نامتعارف روحی و روانی چون جزع و فزع می شوند و در هنگام شرور و مشکلات خود را می بازند(معارج، آیات 20 و 22) چنان که در هنگام رفاه و دارایی رفتاری زشت و ضد اخلاقی چون بخل را در پیش می گیرند و کارهای نیک انجام نمی دهد.(همان، آیات 21 و 22)

خداوند در سوره معارج به تفصیل به دو رفتار متضاد و متقابل اهل نماز و بی نماز اشاره می کند و نشان می دهد که چگونه اهل ذکر بودن می تواند انسان را به رفتارهای صحیح اخلاقی و تعادل و اعتدال در روح و روان برساند، در حالی که بی نمازی و ترک ذکر الله عامل اصلی بسیاری از مشکلات روحی و روانی و نابهنجاری های رفتاری و اخلاقی است. به عنوان نمونه آزمندی و حرص شدید از خلق و خوی انسانی است که تنها از طریق نماز می توان آن را مدیریت و مهار کرد.(معارج، آیات 19 و 21)

پیامبر(ص) یکی از برکات و آثار نماز را رهایی از بیماری نفاق و دورویی دانسته است که هم بیماری روحی و روانی است و هم یک بیماری اجتماعی خطرناک. پیامبر(ص) در این باره می فرماید: پیامبراکرم(ص) فرمود: نمازجماعت بر نماز فرادا ۲۷ درجه برتری دارد؛ و هرکس ۴۰ روز درنماز جماعت شرکت نمود و از ابتدای تکبیره الاحرام آن را درک کرد؛ از دو چیز نجات می یابد: آتش جهنم و نفاق و دورویی. (الذکری، ص۲۶۷، بحارالانوار، ج۵۸، ص۴۳۵)

هم چنین نماز به عنوان معراج مومن ، موجب افزایش ظرفیت روحی انسان و سیر ملکوتی او می شود و سیر و اسراء را برای او فراهم می آورد به گونه ای که از نظر فهم و شهود در درجات بالاتری از دیگران قرار می گیرد. از آیات ۲ و ۵ و ۶ سوره مزمل بر می آید که اقامه نماز زمینه دریافت معارف بلند و سنگین را فراهم می آورد و مشکلات علمی و ادراکی را برطرف می سازد.

خداوند از آثار و فلسفه های نماز به دوری انسان از ناپسندها و منکرات و فحشا و گناهان در آیه ۴۵ سوره عنکبوت اشاره می کند. بنابراین، کسی که در اندیشه تقوا و رهایی از هر گونه زشتی است می بایست به نماز به عنوان بازدارنده و جلوگیری کننده از آن ها توجه داشته باشد. به نظر می رسد اگر کسی بخواهد ذکر و یاد خداوند را همیشه در دلش زنده نگه دارد به نماز به عنوان بارزترین مصداق ذکر توجه کند. البته بر اساس آیات قرآنی، نماز و قرآن هر دو از این ویژگی ذکر الله بودن برخوردار می باشند.

با این همه می توان با توجه به این آیه گفت که خواندن و تلاوت قرآن، اقامه نماز و ذکر دایم سه موضوعی است که می تواند آدمی را در برابر زشتی ها حفاظت کند. ذکر در آیه به عنوان امر بزرگ از آن یاد شده است که می تواند در نماز و قرآن خواندن خود را بروز دهد.

به سخن دیگر، هر کسی ذکر الله را بخواهد که امری بزرگ است، می بایست به نماز به عنوان یکی از مصادیق بارز و مهم ذکر توجه کند.(المیزان، ج ۱۶، ص ۱۴۲)

پس از نظر قرآن ، بسیاری از بیماری های روحی و روانی و نیز مشکلات اخلاقی را می توان با نماز و ذکر الهی برطرف کرد و باید به نماز و دیگر اذکار الهی چون قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به عنوان راهکارهای درمان اضطراب و تشویش توجه داشت و از آن ها بهره برد. اگر خداوند دنیا را براساس نظام اسباب مدیریت می کند و از بشر خواسته است که از اسباب برای رسیدن به هر مطلوبی استفاده کنند،(مائده، آیه 35) به این نکته هم توجه داده که اسباب معنوی و فرامادی در بسیاری از موارد قوی تر و سریع تر از اسباب مادی و دنیوی عمل می کنند و از همین روست که خداوند دعا و نیایش و نیز استعانت به صبر و نماز را برای رسیدن به آرامش و خشوع و دیگر نیازها و برطرف کردن مشکلات مطرح می کند و از بشر می خواهد تا این گونه به عوامل معنوی برای درمان و رسیدن به مقاصد بهره گیرند.(بقره، آیات 45 و 153؛ نمل، آیه 62 و آیات دیگر)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا