اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

آثار خوف و ترس در زندگی انسان

بسم الله الرحمن الرحیم

خوف به معنای ترس و انتظار امر ناخوشایند به سبب نشانه های ظنی و علمی، یک حالت انسانی است که برای انسان بسیار مفید و سازنده است؛ البته برخی از موارد آن واجب و برخی از موارد آن حتی حرام است؛ زیرا از چه و چرا بترسیم نقش اساسی در تعیین احکام شرعی و عقلی آن دارد. شاید گفته شود که وقتی ترس و خوف یک حالت طبیعی و بیرون از اختیار انسان است، چگونه می تواند متعلق تکلیف عقل و یا شرع شود؟ نویسنده در این مطلب افزون بر بیان آثار ترس در زندگی به این دسته از پرسش ها نیز پاسخ می دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

ترس،‌ واکنش طبیعی انسان

خوف و به فارسی ترس(لغت نامه، ج 6 ، ص 8895 ، «خوف») یک واکنش طبیعی انسان نسبت به امر خارجی است. انسان وقتی از چیزی می ترسد به طور طبیعی عکس العملی نشان می دهد که آن را ترس می گویند. این واکنش هر چند درونی و باطنی است،‌ ولی نشانه های آن در علائم و نشانه های طبی مانند ایست قلبی و کاهش ضربان و تپش قلب و حتی در چهره و رفتار فرد قابل رویت و دیدن است.

ترس شدید عامل مهمی در ایجاد مرگ به سبب شوک شدید و ایست قلبی، هم چنین بیماری های جسمانی، روحی و روانی و نیز اختلالات در رفتارها و عدم تعادل شخصیت نقش اساسی دارد. در هنگام ترس، گاه قلب از حرکت باز می ایستد و شخص به ایست قلبی دچار می شود. کاهش شدید ضربان قلب باعث کاهش حرکت خون در رگها و کاهش واکنش های عضلانی و بدنی شده، رنگ از رخسار می پرد و شخص مثل گچ سفید می شود و قدرت حرکت خود را از دست می دهد. هم چنین ترس خود را از نظر علائم جسمانی، به صورت دل درد، استفراغ، سردرد ، سرگیجه ، ضعف و سستی، ضعف مفرط، خروج ادرار و عدم کنترل غائط و مانند آن نشان می دهد.

به هر حال، ترس یک حالت طبیعی در انسان است که به سبب انتظار چيزى ناخوشايند به واسطه نشانه ها و علايم ظنّى يا علمى پدید می آید.( مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 303، «خوف»)

ترس را واکنش طبیعی گفته اند؛ زیرا از نظر ساختاری،‌ انسان به گونه ای آفریده شده که در برابر احتمال خطر و وجود آن به سرعت واکنش نشان داده و گاه موضع تدافعی به خود می گیرد ، و گاه دیگر با بهره گیری از قوه غضب، اقدام به حمله می کند و رفتاری خشونت آمیز دفاعی به خود می گیرد.

به سخن دیگر، دو نوع واکنش نسبت به هر خطری از خود نشان می دهد که شامل واکنش تدافعی و واکنش حمله و هجوم به قصد دفاع است. واکنش تدافعی را ترس می گویند. در حقیقت ترس برآیند احتمال و قطع خطر یا هر امر ناخوشایند است که شخص به شکل تدافعی از خود بروز می دهد.

مدیریت و مهار ترس

هر چند که ترس یک واکنش و عکس العمل طبیعی در انسان نسبت به خطر واقعی یا احتمالی و گاه حتی موهوم و خیالی است، اما می توان آن را مهار و مدیریت کرد. به این معنا که می توان خطر احتمالی و نیز میزان و مقدار تاثیر آن را ارزیابی کرد و بر ترس خود غلبه نمود. چنان که می توان با شناخت از میزان ظرفیت ها و قدرت های خود و بهره گیری از آن ها، اعتماد به نفسی را از پیش در خود ایجاد کرد که در صورت احتمال خطر یا حتی قطع به وجود خطر، واکنش به دور از خوف و ترس بروز داد. وقتی کسی از توانایی ها و ظرفیت های خود آگاهی نداشته باشد، دچار ترس از اموری می شود که ارزش ترسیدن را ندارد؛ اما آگاهی از توانمندی ها می تواند زمینه بروز و ظهور ترس را بگیرد.

به عنوان نمونه اگر مردم ایران اسلامی از توانمندی های داخلی خود در مقابله با استکبار جهانی و نیز تحریم ها و تهدیدهای آنان آگاه و دانا باشد، این دانایی موجب می شود که تهدیدها و تحریم های ظنی و بلکه حتی قطعی، هیچ تاثیری در ایجاد ترس در مردم ایران نداشته باشد. اما اگر مردم نسبت به توانایی خود آگاه نباشند و یا در آن شک داشته باشند،‌ در این صورت ترس از تهدید ظنی و واقعی در مردم ایجاد می شود.

پس می توان ترس را حتی از قبل چنان مدیریت کرد که به سادگی از چیزی نترسد و میزان ترس را در خود و جامعه کاهش داده و به میزان دلیری افزوده شود.

ترس بی خودی و یا ترس موهوم

بسیاری از مردم گرفتار ترس موهوم هستند که در زبان انگلیسی از آن به «فوبیا» تعبیر می شود. همین ترس موهوم است که انسان را از انجام بسیاری از اعمال مثبت و خوب باز می دارد و او را گرفتار واکنش های تدافعی کرده و از جامعه و نقش اجتماعی دور می سازد. ترس موهوم از اموری چون ترس از بیرون رفتن از خانه، ترس از مردم و اجتماع، ترس از حشرات، ترس از مکان بسته یا تاریک و قبرستان و مانند آن، ترس از بلندی، ترس از مرگ، ترس از بیماری ها و مانند آن،‌ در جوامع بشری بسیار شایع است. همین ترس هاست که بسیاری از رفتارها و حرکات عادی و طبیعی را محدود می کند و شخص را از انجام بسیاری از فعالیت های در زندگی باز می دارد.

ریشه این گونه ترس ها را می بایست در همان جهل و نادانی شخص از امور جست و جو کرد. این ترس چنان که گفته شد به دو شکل تدافعی و حمله خود را نشان می دهد. گاه شخص خواسته و ناخواسته خود را از چنین اموری دور نگه می دارد و به خواست خودش، محدودیت های سختی را بر خود اعمال می کند و از حضور در این امور دور نگه می دارد.

البته گاه این ترس موجب می شود که به حمله و هجوم دست زند و به خیال خویش خطر احتمالی یا قطعی را از سر راه خود بردارد. در حالی که ممکن است که چنین اقدامی موجب شود که یک امر مطلوب و مفیدی را از خود دور کرده یا به آن ضرر و زیانی برساند. امیرمومنان علی(ع) می فرماید: المرء عدّو ما جهله ؛ مرد دشمن آن چيزى است كه نداند. البته سید رضی در نهج البلاغه همین عبارت را این گونه آورده است: : « النّاس اعداء ما جهلوا ؛ مردم دشمن آن چیزی هستند که ندانند.» (نهج البلاغه حکمت 172؛ غررالحکم و دررالکلم، ص 28)

انسان وقتی حقیقت بر او آشکار شود و نسبت به امری اطلاع و آگاهی کامل پیدا کند، واکنش او طبیعی تر خواهد بود. پس وقتی نسبت به دشمن حقیقی اطلاعات پیدا کرده و شناختی یافت، به همان میزان از او خوف و ترس داشته و کناره می گیرد و اگر دید که ترسش بیهوده بوده است احساس امنیت نموده و ترس را کنار می گذارد.

ترس واجب و لازم

چنان که گفته شد ترس از حالات طبیعی انسان و یک واکنش طبیعی نسبت به امر ناخوشایند، خطر احتمالی و قطعی و یا حتی موهوم است. بنابراین سخن از این که آن را در تحت تکالیف قرار دهیم و احکام پنج گانه را بر آن بار کنیم، غلط و نادرست است؛ اما باید گفت که وقتی ما از وجوب و حرمت یا استحباب و کراهت ترس یا حتی جواز آن سخن می گوییم به اعتبار عوامل ایجادی ترس است. به این معنا که ما باید از چه علل و عوامل حساب ببریم و واقعا از آن ها به عنوان خطر قطعی و یا احتمالی از آن ها پرهیز کنیم و ترس در دل داشته باشیم که به آن ها نزدیک شده یا اجازه دهیم که به آن ها نزدیک شویم و یا از چه چیزهایی باید اصلا حساب نبریم و ترس را نسبت به آن ها از میان برده و به درمان ترس در باره آن علل و عوامل بپردازیم.

به عنوان نمونه ترس از امور موهوم یا ترس های بی خودی که دارای عواملی است که برخاسته از جهل و نادانی انسان نسبت به آن امور است، یک ترس غلط و نادرست و از نظری عقلی غیر جایز و از نظر شرعی حرام و یا مکروه است. چرا انسان می بایست از اموری چون قبرستان یا جنیان بترسد. باید با بهره گیری از روش های ترس زدایی کاری کرد که این ترس ها از دل و جان آدمی بیرون رود.

البته گاهی لازم است که انسان از اموری بترسد در حالی که نمی ترسد. در حقیقت احساس امنیت در جایی که ناامنی موج می زند بر خلاف عقل و منطق است و شریعت نیز آن را تایید و امضا می کند. وقتی انسان در لبه پرتگاه حرکت می کند و احساس امنیت می کند، این احساس امنیت کاذب و دروغین است و باید آن را از شخص گرفت تا در لبه پرتگاه بازی نکند. ایجاد ترس در این باره ضروری است و لازم است که انسان از اموری که امنیت او را تهدید می کند بهراسد. هر چه عامل تهدید کننده قطعی و قوی تر باشد احتیاط در آن است که از آن بترسد و کناره گیری کند.

خداوند در آیات قرآنی به انسان یاد آور می شود که انسان می بایست از خشم و غضب الهی بهراسد و خود را امین از خشم الهی نداند و به گناه و فجور و کفر نپردازد. از این روست که ترس از خدا حتی به شکل خوف لازم است. به این معنا که همین که احتمال خطر غضب الهی را دهد از آن کنار گیرد و به دایره شبهات و مشکوکات وارد نشود و از خطوط قرمز احتمالی عبور نکند؛ زیر این گونه حرکت و رفتار  همانند حرکت در لبه پرتگاه دوزخ و خشم الهی است.(توبه، آیه 109 و آیات دیگر)

بهترین کسانی که از خشم خدا و غضب او ترسان و هراسان هستند، عالمان واقعی هستند که خداشناس بوده و علل و عوامل خشم و غضب او را می شناسند و از آن پرهیز می کنند.(فاطر، آیه 28؛ انسان، آیه 10 و آیات دیگر)

امام صادق(ع) در باره این سخن خداوند که فرموده است: و لِمَنْ خافَ مَقامَ ربِّ ، فرمود : مَن عَلِمَ أنّ اللّه َ يَراهُ و يَسْمعُ ما يَقولُ و يَعلَمُ ما يَعمَلُهُ مِن خَيرٍ أو شَرٍّ ، فيَحْجِزُهُ ذلكَ عنِ القَبيحِ مِن الأعْمالِ فذلكَ الّذي خافَ مَقامَ رَبِّهِ ، و نَهى النّفسَ عنِ الهَوى؛ درباره آيه «و براى آن كه از مقام پروردگار خويش ) فرمود : كسى كه بداند خداوند او را مى بيند و گفته هايش را مى شنود و هر كار خوب و بدى بكند، خدا از آن آگاه است، و بدين سبب از زشت كارى باز ايستد ، او همان كسى است كه از مقام پروردگار خويش ترسيده و نفْس را از هوى و هوس باز داشته است .( الكافي :ج ۲، ص ۷۰، حدیث۱۰ )

گاه هم می شود که انسان از اموری هراسان است که اصولا ارزش ترس و خوف ندارد، بلکه باید ترس از آن را کنار نهاده و به دل خطر دروغین و کاذب بزند و از آن بگذرد.

به عنوان نمونه اگر انسان باید از کسی بترسد و خائف و ترسان باشد، آن ترس می بایست از خدا و خشم الهی باشد که به سبب کفر و فجور ایجاد می شود؛ در حالی که انسان ها از هر کسی جز خدا می ترسند و خشیت و ترس امور دیگر ایشان را از اموری باز می دارد که نمی بایست از آن دور شوند و ترک کنند.

آثار ترس

چنان که گفته شد ترس علائم و نشانه هایی دارد که بیانگر وجود ترس در شخص است. این نشانه ها اموری چون گردش چشم ها(احزاب، آیه 19)، نگاه های عجیب و غریب(همان)، خروج چشم از حالت عادی مثل این که بیرون زدن چشم از حدقه(همان؛ احزاب، آیه 10؛ ابراهیم، آیه 43) و فرار و گریز از منطقه خطر و یا منطقه احتمالی خطر(احزاب، آیه 13) و مانند آن است.

اما آثار روانی ترس عبارت از این است که شخص حالت تعادل را از دست می دهد و نمی تواند وضعیت درونی و باطنی خود را مهار و مدیریت کند. از این روست که نشانه های آن در رفتارها و گفتارهای شخص به خوبی نمایان می شود و سخنان بیهوده و چرت و پرت می گوید و رفتارهایی سفاهت آمیز و بیهوده انجام می دهد و واکنش های عصبی و هیجانی دارد.(ابراهیم، آیه 43؛ احزاب، آیات 10 و 13 و 19)

ترس عاملی در نافرمانی افراد است. این که در مقابله با دشمن فرار می کنند و یا حاضر به مقاومت و مبارزه نیستند، ریشه در ترس احتمالی و یا قطعی دارد. به عنوان نمونه وقتی حضرت موسی(ع) به قوم خویش فرمان می دهد که به شهر در آیند تا از مواهب شهری بهره مند شوند، به سبب ترس از مردم آن شهر و به انگیزه وجود افراد جبار و زورگو در آن جا، نافرمانی می کنند و حاضر نمی شوند به آن شهر وارد شوند.(مائده، آیه 22)

ترس هم چنین عاملی در پنهان کاری و مخفی کاری انسان است. خداوند در آیه 37 سوره احزاب می فرماید که اینان از ترس مردم است که مخفی کاری می کنند و حاضر نیستند آن چه در دل دارند آشکار کنند.

اصولا یکی از علل این که افراد به نفاق یا تقیه رو می آورند همین ترس از دیگران است. وقتی در یک جامعه ای گفتمانی غالب و چیره شود، دیگران افکار و عقاید خود را نهان می کنند تا در امنیت باشند. پس ترس عامل مهم در مخفی کردن عقاید و افکار و در پیش گرفتن راه نفاق یا تقیه است. از همین روست که وقتی این ترس به هر دلیلی از میان برود و یا عامل ایجاد ترس ضعیف شود ، افکار و عقاید خود را آشکار می کنند. در همین جامعه ایران اسلامی وقتی دولت و گفتمان عدالت و استکبار ستیزی قوی و حاکم بر جامعه باشد،‌ دوست داران ویژه خواری و ارتباط با مستکبران عقاید و افکار خود را نهان می کنند ولی همین که دیدند که گفتمان اصلی تضعیف شده و یا از قدرت افتاده، افکار و آرای خویش را آشکار می کنند.

هم چنین ترس عامل بازدارنده است. بازدارندگی از امور و کارهایی که می تواند گاه مثبت و گاه منفی باشد. ترس خوب و مفید آن است که انسان را از انجام کارهای مخالف عقل و شرع دور نگه دارد و از گناه و معاصی پرهیز دهد. امیرمومنان علی(ع) می فرماید: الخَوفُ سِجْنُ النّفْسِ عَن الذُّنوبِ ، و رادِعُها عنِ المَعاصي؛ ترس ، بازداشتگاه نفس از گناهان و جلوگيرنده آن از نا فرمانيهاست.( غرر الحكم : ۱۹۸۷ ) آن حضرت هم چنین می فرماید: نِعْمَ الحاجِزُ عنِ المَعاصي الخَوفُ؛ ترس، بازدارنده خوبى است از گناهان(غرر الحكم : ۹۹۱۳ )

از نظر آیات و روایات، ترس از خدا موجب شجاعت انسان دربرابر دیگران می شود. کسی که تنها از خدا بترسد هم خدا او را از ترس نسبت به دیگران نجات می بخشد و هم به او شجاعت می دهد که مانند و نظیری برای آن نیست. پیامبر(ص) می فرماید: مَن خافَ اللّه َ عزّ و جلّ خافَ مِنهُ كُلُّ شَيءٍ ، و مَن لَم يَخَفِ اللّه َ أخافَهُ اللّه ُ مِن كلِّ شَيءٍ؛ هركه از خداوند عزّ و جلّ بترسد، همه اشياء از او بترسند و هركه از خدا نترسد، خداوند او را از همه چيز بترساند .( بحار الأنوار : ج ۷۷، ص ۵۰، حدیث ۳ )

امیرمومنان علی(ع) نیز می فرماید: خَفِ اللّه َ خَوفَ مَن شَغَلَ بالفِكْرِ قَلْبَهُ، فإنّ الخَوفَ مَظِنَّةُ الأمْنِ و سِجْنُ النّفْسِ عنِ المَعاصي؛ از خداوند چونان كسى بترس كه دل خويش را با انديشه [درباره خدا ]مشغول داشته است؛ زيرا ترس، جايگاه امن و بازداشتگاه نفس از گناهان است .( غرر الحكم : ۸۰۳۶)

هم چنین از نظر آن حضرت(ع) ترس به ویژه ترس از خدا موجب می شود که شخص کم تر دچار آسیب و آفت شود: مَن كَثُرَتْ مَخافَتُهُ قَلّتْ آفَتُهُ(غرر الحكم : ۸۰۳۶) زیرا همین ترس است که موجب می شود که انسان احتیاط کند و تقوا پیشه گیرد و دست به هر کاری نزند و اهل تدبیر باشد و با سنجش همه جوانب اقدام به کاری و عملی کند و همین مساله موجب می شود که کم تر دچار آفت و بلا شود.

علل و عوامل ترس

 برای ترس علل و عوامل چندی می توان شناسایی و معرفی کرد. این علل و عوامل عبارتند از:

۱) ریشه های فطری: انسان به دلیل میل به تداوم زندگی، خواستار حفظ و مراقبت خود از عوامل خطر و دور داشتن خویش از علل و عواملی است که به نظر او عامل مرگ و فنای اوست، پس او می ترسد و همین ترس سبب حفظ بقای فرد است.

 ۲) عامل ذهنی: در مواردی، ترس ریشه در ذهنیت فرد دارد و به صورت اختلالات عصبی، عدم تعادل در بدن و پای بندی به موهومات و یا خیالبافی ظاهر می شود. ترس کودکان بیشتر زمینه ذهنی دارد. مانند ترسیدن از تاریکی و یا ترس از حیوانات خانگی چون مرغ و گربه، ترس از جن و مانند آن.

۳) عامل عاطفی: علاقه و وابستگی شدید به اموری چون تعلقات مادی دنیا،  سبب ترس از جدا شدن از آنهاست؛ چرا که جدایی را از دست دادن همیشگی آنها تلقی می کند. بسیاری از انسان ها به سبب همین تعلقات عاطفی به دنیا و متعلقات آن است که دچار کفر و فجور می شوند و موجبات خشم خداوندی را فراهم می آورند.  انسانها به اموری چون زن، اموال فراوان از زر و سیم، اسب ها و اتومبیل های شیک و زیبا، کشت و زرع و دیگر متاع های دنیوی علاقه و محبت شدیدی دارد(آل عمران، آیه 14) و ترس از دست دادن آن هاست که ایشان را به کارهای عجیب و غریبی می کشاند و از خدا دور می سازد. در حالی که انسان باید بداند که این ها از دست رفتنی است و ماندنی نیست و به جای آن باید وجه الله را بخواهند و طلب کنند تا ابدیت برای آنان باقی و برقرار باشد.(رحمن، آیات 26 و 27) پس انسان می بایست از تعلقات دنیوی به سوی خدا بگریزد.(ذاریات،‌آیه 50)

۴) عامل انضباطی و تنبیهی: بخشی از ترس های انسان ناشی از انضباط و تنبیهات است. این که احتمال بدهد که حرکتی از او عامل تنبیه و مجازات اوست، او را از انجام اموری باز می دارد. این عامل هم می تواند در جهت مثبت کارآیی داشته باشد و هم جهت منفی. اگر انسان مقررات و قوانین عقلی و شرعی را به کار گیرد و ترس داشته باشد که ترک آن مجازاتی را به دنبال خواهد داشت این عامل رشد و بالندگی فرد و جامعه است ، ولی اگر این عامل به شکل منفی به کار گرفته شود تا افراد از انجام کارهای عقلی و شرعی دور شوند،‌ ترس غلط و ضد ارزشی خواهد بود. ترس انسان از شیطان و وعده هایش از جمله ترس های منفی است.  شیاطین حتی دوستان خودشان را می ترسانند؛ زیرا آن را عاملی برای حفظ همراهی آنان در کنار خود می دانند. به عنوان نمونه ایجاد ترس در ملت آمریکا و یا مردم جهان از اسلام که در قالب اسلام هراسی و تروریسم تبلیغ می شود عامل وحدت آمریکایی ها و جوامع غربی در کنار آنان علیه ملت های مسلمان بوده است.

روش های درمان ترس باطل

 روش های چندی را می توان برای درمان ترس باطل و موهوم به کار گرفت. از جمله این روش ها عبارت است از:

▪  دانش و آگاهی بخشی: یکی از راه های درمان ترس آن است که عامل ترس که همان ناشناختگی و جهل نسبت به آن است به معلوم و دانسته تبدیل شود تا این گونه ترس از شخص از میان برود.

 ▪ از بین بردن موقعیت ترس آور: یکی از راه های درمان ترس، دور کردن شخص از شرایط و موقعیت ترس آور است، مثلا محیط تاریک است. از امیرمومنان علی(ع) این روایت است که اصولا حرکت در مکان های تاریک و ناشناخته به فرد این امکان را می دهد که شجاع شود و از ترس برهد. ایشان می فرماید: مَن خافَ أدْلَجَ؛ آن كه بترسد، شبانه راه پيمايد.(غرر الحكم : ۷۷۲۶)

 ▪ تلقین در تقویت روحی: یکی از روش های مؤثر، تلقین مثلا شجاعت است، چرا که گاهی ترس، ناشی از عدم اعتماد به نفس و احساس بی کفایتی است و در صورتی که شخص اعتماد به نفس یابد، می تواند به عنوان فردی شجاع بر ترس خود غلبه کند. همین کار را درباره سربازان و نیز جامعه می توان انجام داد. تلقین به توانایی ملت می تواند ترس درباره دشمن موهوم و حتی خطر احتمالی را از میان ببرد و تعادل رفتاری و امنیت روحی و روانی را به جامعه باز گرداند.

 ▪ ارائه الگو: یکی از راه های درمان، ارائه الگوی مناسب و شجاع برای افراد ترسو است. این الگو باید بدون نقص و قابل لمس و به دور از مقایسه شخصی با شخصی دیگر باشد. همین اسلوب را قرآن درباره تقویت روحیات مومنان در قبال دشمنان از مشرکان و کافران به کار گرفته است. آیات قرآنی گزارش هایی از الگوهایی است که برای تقویت روحیه مومنان و از میان بردن ترس در آنها و ایجاد انگیزه با ارایه الگوهای عینی به کار گرفته شده است.

به طور کلی، شناسایی عوامل ایجادکننده ترس و سعی برای از میان برداشتن این عوامل در درمان ترس باطل و موهوم در افراد از اهمیت بسزایی برخوردار است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا