اجتماعیاعتقادی - کلامیروان شناسیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

عوامل شکست مومنان از نظر قرآن

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

شکست و پیروزی در دست انسان است. همان طوری که انسان سرنوشت و تقدیر خودش را می سازد و تغییرات مهم اجتماعی و سیاسی در دنیا و سعادت و شقاوت ابدی در آخرت را برای خود رقم می زند، می تواند موجبات پیروزی یا شکست خود را فراهم آورد. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا عوامل شکست مومنان و آثار آن را در جامعه ایمانی تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

سنت و آزمون های الهی در شکست

شکست به معنای ناکامی، زیان، مغلوب شدن در میدان زندگی دنیا و مبارزه، چون شکست در سرمایه گذاری اقتصادی، شکست عشقی، شکست سیاسی، شکست نظامی و مانند آن، از مفاهیمی است که همگی به شکلی با آن آشنا و زندگی کرده اند. انسانی نیست که در طول کوتاه زندگی اش طعم تلخ شکست را در امری نچشیده باشد.

بر اساس آموزه های قرآنی، شکست از سنت ها و آزمون های الهی است. قرآن بیان می کند که شكست و پيروزى در جوامع بشرى، از سنّتهاى هميشگى خداوند است،(آل عمران، آیه 140) و این اختصاصی به کافر و مشرک و مانند آن ها ندارد، بلکه حتی در جبهه مومنان نیز شکست راه می یابد. خداوند در آیات 140 و 152 و 154 و 166 سوره آل عمران، شكست در ميدان نبرد را وسيله اى جهت امتحان مجاهدان می داند. پس باید گفت یکی از اقسام آزمون ها و امتحانات الهی، آزمون شکست است که همه انسان ها حتی مومنان مبتلا به آن می شوند.

خداوند در آیات 22 و 23 سوره فتح می فرماید که سنّت الهى، بر شكست جبهه باطل در صورت پايمردى جبهه ايمان رقم خورده است. البته این صبر و پایمردی اگر در جبهه باطل هم باشد سنت الهی به پیروزی آنان و شکست مومنان دارای اختلاف و تفرقه است و این گونه نیست که در هر حال پیروزی برای مومنان باشد.

به سخن دیگر، شکست و پیروزی مانند قانون جاذبه است که در تکوین در جریان است؛ یعنی همان طوری که عقیده در جریان جاذبه دخالتی ندارد، پیروزی و شکست نیز این گونه است.

البته خداوند سنت دیگری را مطرح کرده که ارتباط تنگاتنگی با فلسفه تاریخ دارد. بر اساس این سنت، مومنان در نهایت، پیروز میدان نبرد نهایی میان حق و باطل هستند.(انعام، آیه 34؛ صافات، آیات 171 و 172؛ مجادله، آیه 21) اما این بدان معنا نیست که سنت اصلی نادیده گرفته شود، بلکه این پیروزی نهایی در چارچوب، صبر و پایمردی مومنان همراه با امدادهای غیبی به سبب همین صبر به دست می آید.(انعام، آیه 34)

بر اساس سنت الهی اگر در نهایت اسلام به عنوان دین غالب بر جامعه جهانی حاکم و مسلط خواهد شد، این جهانی شدن، مبتنی بر فرآیند جهانی سازی است. این بدان معنا خواهد بود که جهانی شدن اسلام باید از طریق اقداماتی از سوی مسلمانان انجام گیرد و به عنوان یک راهبرد اساسی در دستور کار مسلمانان قرار گرفته و طرح و برنامه و سیاست گزاری شود.

پس زمانی که مسلمانان این راهبرد را در دستور کار قرار دهند و استقامت و صبر و پایداری کنند، امدادهای غیبی شامل آنان می شود و به یاری و نصرت الهی پیروزی نهایی و جهانی شدن اسلام رقم می خورد. به سخن دیگر، تحقق جهانی شدن و غلبه و چیرگی اسلام و مسلمانان بر جامعه جهانی، منوط و مشروط به بسترسازی از سوی مسلمانان و استقامت و صبر ایشان دارد.(انعام، آیه 34؛ توبه، آیات 32 و33؛ نور، آیه 55؛ فتح، آیه 28؛ صف، آیات 8 و 9؛ انفال، آیات 17 و 18)

امکان شکست مومنان

با توجه به مطالبی گذشت می توان دریافت که شکست مومنان در چارچوب سنت عمومی و کلی قرار می گیرد که بر جامعه حاکم است. بنابراین اگر از شکست مومنان سخن به میان می آید، در یک معنا تفاوتی میان کافر و مومن نیست؛ زیرا برای پیروزی یک علل و عواملی حاکم است که ایمان در آن تاثیر چندانی ندارد، بلکه آن چه مهم است، اعتقاد افراد است و تفاوتی میان کافر و مومن در این مطلب نیست؛ چرا که کافر معتقد همانند مومن معتقد با صبر و پایمردی می تواند پیروز میدان نبرد شود.

در تعبیر قرآنی از سنت حاکم بر جامعه و میدان نبرد، با واژه اذن نیز تاکید شده است. به این معنا که مشیت و سنت الهی حاکم بر جهان، دارای اسباب و علل و عواملی است که امور به طور طبیعی از مجرای آن انجام می گیرد. پس اگر علل و عوامل پیروزی در اموری چون اتحاد، صبر، رسیدن به هدف و مانند آن باشد، تحقق این امور به معنای پیروزی آن فرد یا جریان است که این عوامل را داراست و آن را به کار می گیرد. البته این تاثیرگذاری عوامل به معنای آن نیست که خداوند، مجبور باشد و علل و عوامل و اسباب او را محدود سازد و کار از دست خداوند بیرون رود؛ چرا که عوامل و اسباب و علل زمانی تاثیر می گذارد که خداوند بخواهد و مشیت و اراده او به آن تعلق گیرد. پس آتش زمانی می سوزاند که از سوی خداوند ماذون باشد. این اذن یا کلی و عمومی است یا خاص. از همین روست که گاه آتش به جای آن که بر اساس سنت عمومی و کلی بسوزاند، وی از سوی خداوند ماذون نیست و نمی سوزاند و به اعجاز الهی بر ابراهیم گلستان می شود.(انبیاء، آیه 69) هم چنین تاثیری که برای سحر و تعلمیات هاروتی است، به مشیت کلی الهی است و اگر خداوند بخواهد این تغییر می کند و عمل به مفاد تعلمیات هاروتی تاثیری نخواهد داشت.(بقره، آیه 102)

به سخن دیگر، اسباب و علل و سنت الهی در این زمینه موجب نمی شود خداوند را عاجز کند و سنت الهی بر خودش حاکم شود، بلکه مفهوم« یجب علیه؛ بر خداوند واجب است»، به معنای «یجب عنه؛ از او چنین باید است» خواهد بود. پس سنت های الهی چون سنت جاذبه و مانند آن حاکم بر خود خدا نیست؛ و خداوند هر گاه بخواهد جلوی تاثیرگذاری آن ها را می گیرد و علت و سبب آتش، این سببت خود را از دست می دهد. این نوعی اعجاز از سوی خداوند نسبت به تاثیرگذاری سبب است؛ پس اسباب اعجاز کننده خداوند نیست. از همین روست که اصلی کلی «اذن الهی» باید هماره به عنوان یک اصل حاکم مورد توجه قرار گیرد؛ یعنی تاثیر و عدم تاثیر سبب و علت و عاملی تنها به اذن الهی است. این اذن الهی در طبیعت به طور عمومی و کلی جریان دارد.

بنابراین، در جریان شکست و پیروزی، اذن الهی بر این است که هر گاه علل و عواملی فراهم آید، پیروزی برای آن فرد یا جریان رقم خواهد خورد بی آن که مسلمانی و غیر مسلمانی تاثیری داشته باشد؛ بلکه آن چه موثر است اعتقاد به امری و صبر و استقامت و پایداری نسبت به آن است، حال کافر باشد یا مسلمان.

در جنگ های صدر اسلام بارها مسلمان شکست خوردند، زیرا این سنت فراگیر و عام الهی را در تحقق علل و عوامل پیروزی مراعات نکردند. البته این شکست ها دارای فلسفه و اهدافی نیز بود، به عنوان در جنگ احد شکست بر مسلمانان وارد شد؛ زیرا میان آنان تفرقه وجود داشت و حتی میان آنان مدعیان ایمان بود که از ایمان واقعی بهره مند نبودند. همین فقدان ایمان به حقانیت خویش موجب شد تا استقامت و صبر نورزند و زمینه را برای شکست خویش فراهم آورند.(آل عمران، آیات 140 و 153)

عوامل و اسباب پیدا و نهان شکست

پس وقتی ما از اسباب و عوامل شکست و پیروزی سخن به میان می آوریم، به یک سنت عام و فراگیر الهی بر جهان و جامعه اشاره داریم، که تفاوتی میان مسلمان و غیر مسلمان در این اسباب و عوامل نیست.

البته باید توجه داشت که عوامل و اسباب پیروزی و شکست تنها منحصر در علل و عوامل مادی و پیدا نیست، بلکه علل و عوامل معنوی بلکه حتی غیر مادی و غیبی و نهانی وجود دارد که شناخت آن ها می تواند بسیار مفید و تاثیرگذار برای تعیین پایان هر حرکت و اقدامی در میدان زندگی باشد.

از نظر آموزه های قرآنی، همان اندازه که اسباب مادی و معنوی فردی و جمعی تاثیرگذار است، اسباب دیگری نیز وجود دارد که تاثیر آن ها گاه از خود اسباب مادی بیش تر و قوی تر است. از جمله این اسباب می توان به دعا و نیایش و حمایت های غیبی و الهی مستقیم و غیر مستقیم اشاره کرد که پس از ایجاد بسترهایی چون تقوا و صبر و مانند آن برای جامعه ایمانی و مومنان فراهم می آید. در حقیقت مومنان با بسترسازی می توانند از امدادهای غیبی بهره گیرند و اسباب مادی را تحت تاثیر قرار دهند.

مهم ترین علل و عوامل شکست فرد و جامعه عبارتند از:

  1. اختلاف: اختلاف و نزاع، موجب شكست و ازهم پاشيدگى صفوف است.(آل عمران، آیه 152؛ انفال، آیه 46) البته این امر اختصاص به حوزه نظامی و اجتماعی ندارد، بلکه حتی انسانی که در درون خود گرفتار اختلاف است و به یک جمع بندی و وحدت فکری و علمی نرسیده با انجام کارهای متعدد و متنوع متضاد و متخالف هم، موجب شکست خود می شود. کسی که تصمیم نگرفته که پزشک یا مهندس شود، با این شاخه و آن شاخه پریدن و مطالعات مختلف زمینه شکست خود را در آزمون های علمی فراهم می آورد. پس اختلاف در هر شکلی چه درونی یا بیرونی مهم ترین عامل شکست انسان در کارها و امورش است.
  2. بیماردلان: افراد بيماردل، در بين صفوف مجاهدان، موجب شكست جبهه ايمان می شوند؛ زیرا آنان به سبب عدم اعتقاد به حقانیت، همانند سنگ های سست بنیاد در سد هستند که فشار سنگین آب پشت دریاچه سد را تحمل نمی کنند و زمینه رخنه و شکست را فراهم می آورند.(مائده، آیه 52) در حوزه فردی نیز کسی که حقانیت راه یا مقصد و مقصود خویش را با تردید نگاه می کند، با کوچک ترین فشار بیرونی خود را می بازد و عقب نشینی کرده و در نهایت شکست می خورد.
  3. تخلف از فرماندهی: از دیگر علل و اسباب شکست تخلف از فرماندهی است؛ زیرا فرمانده با توجه به موقعیت و توان و ظرفیت طرفین برنامه ریزی می کند، و هر کسی را برای کاری مامور می کند. هر گونه تخلف در یک نقطه به معنای رخنه دشمن از آن نطقه و در نهایت فروپاشی وحدت طرح و برنامه است. این گونه است که هر کسی در هر موقعیتی که قرار می گیرد باید کاملا مطیع اوامر فرماندهی باشد.(آل عمران، آیه 152) در امور فردی نیز این گونه است که عقل باید فرماندهی کارها را به عهده گیرد و اجازه ندهد تا پس تعیین مقصد و مقصود، مثلا احساسات وارد عمل شده و تخلف نماید و یا قوای نفسانی چون غضب و شهوت تمرد و طغیان کند و زمینه شکست را فراهم آورد.
  4. جهل و نادانی: جهل نسبت به اهداف و فرجام آن، مايه شكست آن فرد و یا گروه می شود. کسی که نسبت به اهداف خود جهل داشته باشد، نمی تواند موفق باشد، زیرا حتی اگر یک هدف کلی و نمای تاریک از هدف برای خود ترسیم کرده باشد، اگر این هدف وضوح نداشته باشد، موجب سست شدن اراده و عزم فرد شده و او را از رسیدن به هدف به ویژه تحت فشار سنگین درون و بیرون دشمن باز می دارد. تعیین هدف مشخص و اهداف معین به طور کامل می تواند در پیروزی و موفقیت نقش کلیدی داشته باشد. (انفال، آیه 65)
  5. خوف و ترس: از دیگر اسباب شکست خوف و ترس از عاقبت کار و یا مخالفت هایی است که از سوی دیگران و دشمنان صورت می گیرد. (آل عمران، آیه 151؛ انفال، آیه 12؛ احزاب، ایه 26؛ حشر، ایه 2)
  6. فرار از هزینه: از دیگر علل و اسباب شکست آن است که انسان از هزینه های کار فرار کند و نخواهد برای کاری که می خواهد انجام دهد هزینه کند و انفاقی داشته باشد. برای هر کاری لازم است تا همه نوع سرمایه گذاری انجام گیرد و هزینه کار اعم از مادی و معنوی به طور کامل پرداخت شود. ترک پرداخت هزینه انجام کار در شکست آن کار بسیار موثر است.(بقره، آیات 194 و 195)
  7. خیانت: از دیگر علل و عوامل شکست می توان خیانت اشاره کرد. به این معنا که شخص یا گروه نخواهد تا آخر کار همراهی کند و در میان کار بر خلاف اصل امانت داری عمل کرده و موقعیت خود را ترک یا از پرداخت هزینه یا هر مسئولیتی که به عهده دارد شانه خالی کند. (انفال، ایات 70 و 71)
  8. تغییر هدف: از دیگر علل و اسباب شکست در هر کاری ، تغییر هدف است. اگر شخص یا گروه پس از تحقیق هدف گزاری انجام داده می بایست این هدف هماره مورد نظر باشد و هیچ گونه تغییر و تردیدی در هدف و اصالت و حقانیت آن پیش نیاید. اما اگر تغییری در هدف صورت گیرد و یا تردیدی پیش آید، به طور طبیعی شکست برای آن فرد یا گروه رقم خواهد خورد. این که برخی از مجاهدان به جای خدا و آخرت تغییر هدف دهند و به دنیا گرایش یابند و بخواهند غنمیتی به دست آورند، شکست را برای مجموعه رقم زده اند.(آل عمران، آیه 152)
  9. سستی: از عوامل شکست در هر کاری وهن و سستی است. انسان وقتی هدف گزاری کرد باید در مقام عمل هر گونه تردیدی را کنار بگذارد و عزم جدی بر انجام و رسیدن به هدف را در طول کار داشته باشد. هر گونه سستی به معنا و مفهوم شکست است.(آل عمران، آیات 146 و 152؛ نساء، آیه 104؛ انفال، ایه 43؛ محمد، آیه 35)
  10. شایعه : از دیگر عوامل شکست پذیرش شایعات و توجه و عمل بر اساس آن است. کسی که هدف مشخصی را دارد نباید تحت تاثیر شایعه عمل کند، بلکه هماره باید کارهایش را بر پایه تحقیق و تفحص پیش برد و با علم عمل و تغییرات آن را داشته باشد؛ در غیر این صورت شکست نصیب او خواهد بود و او به هدفش نخواهد رسید.(آل عمران، ایه 144)
  11. عجب و غرور : در هر کاری باید توان و ظرفیت خود و موانع را شناخت و دانست و ارزیابی دقیقی از آن داشت. همان طوری که ارزیابی نادرست از توان دشمن وموانع پیش رو می تواند زیان بار و موجب شکست شود، هم چنین ارزیابی نادرست از ظرفیت و توان خود یا خودی می تواند موجب شکست شود. (توبه، ایه 25؛ حشر، آیه 2)
  12. فرار از موقعیت: این که شخص یا گروه از موقعیت و مسئولیتی که بر عهده اش گذاشته شده فرار کند مهم ترین عامل شکست خواهد بود. هر کسی باید برای رسیدن به هدف از موقعیت و مسئولیتی که بر عهده دارد مواظبت و مراقبت کند و فشار سهمگین را تحمل نماید تا به پیروزی برسد.(آل عمران، آیات 152 و153)
  13. فساد و تباهی: از دیگر عوامل شکست آن است که در فکر و عمل شخص یا گروه فساد و تباهی راه یابد؛ زیرا فساد و تباهی به معنا و مفهوم تغییر در ظرفیت ها و توانمندی هایی است که برای رسیدن به هدف مورد ارزیابی قرار گرفته و سنجیده شده است. اگر تغییری در این ظرفیت ها و توانمندی های ایجاد شود، شکست رقم خواهد خورد.(اسراء، ایات 4 و 6)
  14. فقدان رهبری و فرماندهی: در هر کاری به ویژه کارهایی که ابزار و اسباب و عوامل متعددی برای موفقیت و پیروزی آن نقش دارد، مدیریت واحد نقش کلیدی دارد. به عنوان نمونه موفقیت هر فردی در کاری آن است که عقل به عنوان فرمانده جوارح و جوانح را فرماندهی کند. اگر رهبری نباشد یا رهبری و مدیریت واحد از میان برود و یا مشکلی در ارتباط پیدا شود، شکست در آن کار قطعی است.(بقره، آیه 251)
  15. نزاع درونی: همان طوری که نزاع درونی میان عقل و قوه شهوت و قوه غضب موجب می شود تا شخص تعادل رفتاری نداشته باشد و نیروها و توان به جای رسیدن به هدف در جای دیگر هزینه شود، هم چنین نزاع درونی در میان هر گروهی موجب می شود تا توان و نیروی گروه صرف آن شده و از رسیدن به هدف باز ماند. بنابراین، نزاع های درونی نقش کلیدی در شکست افراد و یا گروه ها و جوامع بشری دارد.(آل عمران، آیه 152)
  16. نفاق : نفاق نیز از اسباب شکست است؛ زیرا نفاق به معنای عدم هماهنگی میان عقیده و عمل است؛ چیزی را می گوید و می کند که اعتقادی بدان ندارد. وقتی انسان گرفتار نفاق فردی و درونی است و به خاطر پدر و مادر رشته و درسی را می خواند که اعتقاد و به طبع آن گرایش و علاقه ای بدان ندارد، این فرد نمی تواند در کارش موفق باشد، بلکه سرانجام کارش شکست است. هم چنین کسانی که در یک جبهه با نفاق وارد می شوند ، زمینه شکست گروه را فراهم می آورند.
  17. ولایت دیگری: انسان اگر برای خودش هدف و برنامه ای دارد باید ولایت کارش را خودش به عهده گیرد، هم چنین جامعه ای که برای خودش هدف و روش و برنامه مشخصی دارد می بایست تحت ولایت امر و رهبری جامعه خودش باشد. هر گونه تغییر ولایت و پذیرش رهبری دیگری یا افراد از جوامع دیگر عامل شکست است. در جوامع اسلامی برخی از امت ولایت کافران از یهودیان و مسیحیان را می پذیرند و این گونه جامعه اسلامی را گرفتار شکست می کنند. اکنون جوامع اسلامی دچار همین ولایت بیگانگان است که آسیب جدی به آنان وارد ساخته و زیان بسیاری برده است.(مائده، آیات 51 تا 56)

این ها نمونه هایی از مهم ترین علل و اسباب شکست است که انسان یا گروه بدان دچار می شود و جالب این که وقتی این عوامل موجب شکست او می شود به جای آن که کارش را اصلاح و تصحیح کند و عوامل شکست را به عوامل پیروزی تبدیل نماید، در هدف خویش دچار شک و در عمل دچار تردید می شود و ادامه نمی دهد و به گوشه ای می خزد(آل عمران، آیه 154)، یا آن که هدف خود را کنار می نهد و یا از صفوف آن گروه و جامعه جدا می شود(آل عمران، آیه 140) یا آن که شکست را به گردن این و آن می اندازد و گلایه و شکوه می کند.(آل عمران، آیه 165)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا